تحلیل فرونسیستی از «فقر و غنا» در نظام اخلاق صوفیانه و رسالۀ اخلاقی گلستان
محورهای موضوعی : شاهنامهفرزاد بالو 1 , مصطفی میردار رضایی 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران(نویسنده مسؤول)
2 - دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
کلید واژه: سعدی, تصوف, فقر, غنا, گلستان, گادامر, فرونسیس,
چکیده مقاله :
مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) که ریشه در فلسفۀ ارسطو دارد، با اصطلاح سویۀ کاربردی در هرمنوتیک گادامری پیوند وثیقی پیدا میکند. گادامر با الهام از فرونسیس ارسطویی، بر جنبۀ کارکردی و پراگماتیستی فهم تأکید میکند؛ ازاینرو، گادامر فهم و تفسیر را جزء امور انضمامی و تجربی میداند، نه با پیشداشت قواعد و روشهای خاص. آنچه سعدی در مواجهه با آموزههای اخلاقی بهطور عام، و موضوع فقر و غنا انجام میدهد، تحقق عینی کارکردی است. از سدههای سوم و چهارم هجری، یکی از آموزههای اخلاقی که در کتب صوفیه با عناوین مختلف مطرح شده، تفضیل فقیر صابر بر غنی شاکر بوده است. چنین رأی و حکمی تا قرن هفتم قرائت مسلط اهل تصوف محسوب میشده و تمرد و سرکشی از آن، عقاب و عذاب دنیوی و اخروی را برای صاحب آن بهدنبال داشته است؛ تا اینکه در این قرن، سعدی در رسالۀ اخلاقی گلستان، دیگر بار به مفهوم فقر و غنا با چشمانداز و رویکرد تازهای میپردازد. او با تفسیری فرونسیستی متناسب با وضعیت انضمامی و عینی زیست روزمرۀ خود، این بصیرت را پیدا میکند تا در مقابل تفسیر مسلط و فراتاریخی و حاکم، جانب غنا را بهعنوان عاملی نجاتبخش در عصر انحطاط بگیرد و با اخلاقی کارکردگرایانه، زندگی را برای ایران و ایرانی به ارمغان آورد. این مقاله که بهشیوۀ توصیفیتحلیلی و با بهرهگیری از ابزار کتابخانهای نوشته شده است، به تبیین و تحلیل این مدعا خواهد پرداخت.
The concept of Francis (practical wisdom) roots in Aristotelian philosophy and is closely related with the applied term in Gadamerian hermeneutics. Being inspired by Aristotel's Francis, Gadamer emphasizes the practical and pragmatic aspects of understanding. Therefore, he considers understanding and interpretation as concrete and empirical concepts, not been subjected to specific rules and procedures. In Confrontation with the moral doctrines in general and with poverty and richness in particular, Saadi attempts to gain an objective and practical uderstanding. One of these moral lessons reflected in various Sufi books from the third and fourth centuries AH, was the pereference of the patient poor over the thankful rich. This belief was dominant on the Sufi up to the the seventh century in the wat that they believed every rebellion and disobedience from it would lead to the eternal torment both in this world and the hereafter for the disbelievers. In the seventh century, however, Saadi in his ethical treatise, Golestan, takes a new approach dealing with the concept of poverty and richness. With a Franciscan interpretation, which is in line with the concrete and tangible situation of his everyday life, Saadi considers richness as the savior in the age of decline. His belief is in contrast to the dominant, transhistoric, and ruling interpretation. With his practical ethic, Saadi introduces a new life to Iran and Iranians. This paper intends to explain and analyze such claim by using a descriptive-analytic approach depending on the library studies.
_||_