در این مقاله با کمک شرح مفهوم ­سازی­ های عرفا که در اوج هیجانات روحی آنان شکل می­گیرد، به واکاوی سرچشمۀ برخی از شطحیات صوفیه می­پردازیم، از سوی دیگر با تکیه بر نظر دوگانۀ دو مکتب هجویری و مولوی دربارۀ تعبیر کلمۀ بقا در عرفان، برآنیم تا به تعریف روشنی از اصطلاح «الصوفی غیرالمخلوق» برسیم، به دلیل بُعد جهانی و گستردۀ نگاه صوفیه به مسئلۀ بقا و فنا، میکوشیم تا در بخشی از این جستار، گریزی به تطبیق دو شاخۀ عرفانی «اورفه ­گری» در حکمت یونان و عرفان بودایی با عرفان و تصوف اسلامی بزنیم، زیرا که فهم اشتراکات موجود در عرفان­های دیگر تمدن­ها به شناخت و درک هر چه عمیق­تر برخی از اعتقادات صوفیه کمک خواهد کرد، درک مفهوم عبارت «الصوفی غیر المخلوق» نیاز به یک نگرش کلی نسبت به تعابیری همچون کاشف و مکشوف، فقر و غنا و،،، دارد که نگارندگان در راستای نگاه همه جانبه به این مفاهیم و جمع­بندی آنان، به مداقه در آثار طراز اول صوفیه می­پردازند" /> در این مقاله با کمک شرح مفهوم ­سازی­ های عرفا که در اوج هیجانات روحی آنان شکل می­گیرد، به واکاوی سرچشمۀ برخی از شطحیات صوفیه می­پردازیم، از سوی دیگر با تکیه بر نظر دوگانۀ دو مکتب هجویری و مولوی دربارۀ تعبیر کلمۀ بقا در عرفان، برآنیم تا به تعریف روشنی از اصطلاح «الصوفی غیرالمخلوق» برسیم، به دلیل بُعد جهانی و گستردۀ نگاه صوفیه به مسئلۀ بقا و فنا، میکوشیم تا در بخشی از این جستار، گریزی به تطبیق دو شاخۀ عرفانی «اورفه ­گری» در حکمت یونان و عرفان بودایی با عرفان و تصوف اسلامی بزنیم، زیرا که فهم اشتراکات موجود در عرفان­های دیگر تمدن­ها به شناخت و درک هر چه عمیق­تر برخی از اعتقادات صوفیه کمک خواهد کرد، درک مفهوم عبارت «الصوفی غیر المخلوق» نیاز به یک نگرش کلی نسبت به تعابیری همچون کاشف و مکشوف، فقر و غنا و،،، دارد که نگارندگان در راستای نگاه همه جانبه به این مفاهیم و جمع­بندی آنان، به مداقه در آثار طراز اول صوفیه می­پردازند" /> در این مقاله با کمک شرح مفهوم ­سازی­ های عرفا که در اوج هیجانات روحی آنان شکل می­گیرد، به واکاوی سرچشمۀ برخی از شطحیات صوفیه می­پردازیم، از سوی دیگر با تکیه بر نظر دوگانۀ دو مکتب هجویری و مولوی دربارۀ تعبیر کلمۀ بقا در عرفان، برآنیم تا به تعریف روشنی از اصطلاح «الصوفی غیرالمخلوق» برسیم، به دلیل بُعد جهانی و گستردۀ نگاه صوفیه به مسئلۀ بقا و فنا، میکوشیم تا در بخشی از این جستار، گریزی به تطبیق دو شاخۀ عرفانی «اورفه ­گری» در حکمت یونان و عرفان بودایی با عرفان و تصوف اسلامی بزنیم، زیرا که فهم اشتراکات موجود در عرفان­های دیگر تمدن­ها به شناخت و درک هر چه عمیق­تر برخی از اعتقادات صوفیه کمک خواهد کرد، درک مفهوم عبارت «الصوفی غیر المخلوق» نیاز به یک نگرش کلی نسبت به تعابیری همچون کاشف و مکشوف، فقر و غنا و،،، دارد که نگارندگان در راستای نگاه همه جانبه به این مفاهیم و جمع­بندی آنان، به مداقه در آثار طراز اول صوفیه می­پردازند"> در این مقاله با کمک شرح مفهوم ­سازی­ های عرفا که در اوج هیجانات روحی آنان شکل می­گیرد، به واکاوی سرچشمۀ برخی از شطحیات صوفیه می­پردازیم، از سوی دیگر با تکیه بر نظر دوگانۀ دو مکتب هجویری و مولوی دربارۀ تعبیر کلمۀ بقا در عرفان، برآنیم تا به تعریف روشنی از اصطلاح «الصوفی غیرالمخلوق» برسیم، به دلیل بُعد جهانی و گستردۀ نگاه صوفیه به مسئلۀ بقا و فنا، میکوشیم تا در بخشی از این جستار، گریزی به تطبیق دو شاخۀ عرفانی «اورفه ­گری» در حکمت یونان و عرفان بودایی با عرفان و تصوف اسلامی بزنیم، زیرا که فهم اشتراکات موجود در عرفان­های دیگر تمدن­ها به شناخت و درک هر چه عمیق­تر برخی از اعتقادات صوفیه کمک خواهد کرد، درک مفهوم عبارت «الصوفی غیر المخلوق» نیاز به یک نگرش کلی نسبت به تعابیری همچون کاشف و مکشوف، فقر و غنا و،،، دارد که نگارندگان در راستای نگاه همه جانبه به این مفاهیم و جمع­بندی آنان، به مداقه در آثار طراز اول صوفیه می­پردازند" />
  • صفحه اصلی
  • مفهوم «الصوفی غیرالمخلوق» با تأکید بر تعبیر بقا در دو مکتب هجویری و مولوی

اشتراک گذاری

آدرس مقاله


کد مقاله : ERFANP1497 بازدید : 49 صفحه: 0 - 0

نوع مقاله: پژوهشی

مقالات مرتبط