مطالعه تطبیقی سیر تحوّل خمریه¬سرایی عرفانی در ادب عربی و فارسی
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیایاد میرشکاری 1 , زهرا خسروی ومکانی 2 , مهناز جعفریه 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات عرب، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات عرب، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات عرب، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
شعر شراب یا خمریه سرایی یکی از گونههای مهم ادبی است که قدمت آن به درازی عمر شعر در ادبیات ملتها است. خمریه و جمع آن به شکل خمریات یا بادهسرایی نوعی از اشعار در ادبیات عرب و فارسی است که به توصیف شراب یا مجالس بزم و شرابخواری میپردازد. وجود نامها و القاب فراوان و آیینهای خاص برای شراب و خمر در ادب عربی و فارسی دالّ بر اهمیت و تداول این موضوع در آن فرهنگها میباشد. در مجموع خمریه¬سرایی یا شعر شراب به دو نوع مادی و عرفانی تقسیم¬میشود؛ در شعر فارسی هرجا از می و می¬گساری سخن به میان¬ آمده، مقصود همان عصاره و مفهوم واقعی آن بوده، اما از قرن ششم با گسترش تصوف و آمیختن شعر و عرفان با هم، بسیاری از اصطلاحات ادبی به معنی مجازی به¬کاررفته و بخش مهمی از معانی عرفانی در قالب اصطلاحات می¬پرستانه به صورت خمریات بیان شده¬است و گاهی این درآمیختگی چنان است که نمی¬توان مِی مجازی را از مِی حقیقی جداکرد. در نوع دوم عارفان و شاعران عارف مسلک می و باده را به¬عنوان نمادی برای بیان نشاط روحی و بیان عشق الهی دستمایه شعر خود قراردادند و مقصود آنها از شراب، می انگوری نیست بلکه خمر معنوی و روحی است. در این مقاله با استفاده از روش (تحلیلی - توصیفی) سیر تحوّل ساختاری و محتوایی شعر شراب عرفانی در ادب عربی و فارسی و ویژگیهای آن¬ها مورد بحث قرارگرفته و دلایل بهره¬گرفتن از الفاظ و اصطلاحات خمری و مراد از این الفاظ با ارائه شواهد و نمونههای شعری متعدد، به صورت تطبیقی بررسی¬شده¬است. کلیدواژهها: خمریه، شراب عرفانی، تصوف و عرفان، عشق الهی، ادب فارسی و عربی.