نقش کیفیت زندگی در دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی غدیر اراک)
محمد صالحی مرزیجرانی
1
(
دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری ، دانشکده فنی و مهندسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی ،اراک، ایران (نویسنده مسئول)
)
محمود تیموری
2
(
استادیار گروه معماری،دانشکده فنی و مهندسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
)
مهرداد مهرجو
3
(
دانشجوی دکتری برنامه ریزی شهری ، دانشکده هنر و معماری ، دانشگاه گیلان، ایران
)
کلید واژه: کیفیت زندگی, , , , , پایداری اجتماعی, , , , , مجتمع های مسکونی, , , , , غدیر, , , , , اراک,
چکیده مقاله :
مطالعات کیفیت زندگی در سیاستهای اجتماعی و نقش آن، ابزاری مؤثر برای مدیریت و برنامهریزی شهری است. هدف از این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی به منظور دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی، مجتمع های مسکونی است.روش تحقیق کمی و به روش نمونه موردی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها 843/0 بود. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان مجتمع مسکونی غدیر اراک می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 280 نفر محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss و آزمون های آماری پارامتریک کولموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، در رابطه با اندازه گیری و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن است که کیفیت زندگی در مجتمعهای مسکونی با مشارکت ساکنان در بافتهای فرهنگی-اجتماعی، احساس تعلق به ابعاد ذهنی و بافتهای کالبدی و محیطی به ابعاد عینی ارتباط مستقیم دارد. بنابراین، سطح کیفیت زندگی در ابعاد ذهنی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق بالاتر از ابعاد عینی، فیزیکی و محیطی است. مولفه هایی مانند مولفه های اجتماعی-فرهنگی، کالبدی، محیطی و احساس تعلق ابزاری قابل اعتماد برای سنجش کیفیت زندگی هستند و با توجه به سبک زندگی شهروندان می توان از آنها برای دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی مانند مجتمع غدیر اراک استفاده کرد.
چکیده انگلیسی :
The importance of quality of life studies in social policies and its role as an effective tool for urban management and planning. This research aims to evaluate the quality of life to achieve the principles of social sustainability design of residential complexes. The present study is quantitative in terms of approach. The research method is quantitative and case sample method. A questionnaire was used to collect information. Cronbach's alpha coefficient of the questionnaires was 0.843 statistical population of the present study is the residents of the Ghadir Arak residential complex. The sample size was calculated using Cochran's formula of 280 people. The data were analyzed using Spss software and Kolmogorov Smirnov parametric statistical tests, Pearson correlation about the measurement, and evaluation of the quality of life indicators. The findings of the present research indicate that the quality of life in residential complexes is directly related to the participation of residents in socio-cultural contexts, a sense of belonging to mental dimensions, and physical and environmental contexts to objective dimensions. Therefore, the quality of life in the mental, social and cultural dimensions and sense of belonging is higher than in the objective, physical, and environmental dimensions. Components such as socio-cultural, physical, environmental, and sense of belonging are reliable tools for measuring the quality of life. According to the lifestyle of citizens, they can be used to achieve the principles of social sustainability design in residential complexes such as the Ghadir Arak Complex
نقش کیفیت زندگی در دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی غدیر اراک)
چکیده
مطالعات کیفیت زندگی در سیاستهای اجتماعی و نقش آن، ابزاری مؤثر برای مدیریت و برنامهریزی شهری است. هدف از این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی به منظور دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی، مجتمع های مسکونی است.روش تحقیق کمی و به روش نمونه موردی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها 843/0 بود. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان مجتمع مسکونی غدیر اراک می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 280 نفر محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss و آزمون های آماری پارامتریک کولموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، در رابطه با اندازه گیری و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن است که کیفیت زندگی در مجتمعهای مسکونی با مشارکت ساکنان در بافتهای فرهنگی-اجتماعی، احساس تعلق به ابعاد ذهنی و بافتهای کالبدی و محیطی به ابعاد عینی ارتباط مستقیم دارد. بنابراین، سطح کیفیت زندگی در ابعاد ذهنی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق بالاتر از ابعاد عینی، فیزیکی و محیطی است. مولفه هایی مانند مولفه های اجتماعی-فرهنگی، کالبدی، محیطی و احساس تعلق ابزاری قابل اعتماد برای سنجش کیفیت زندگی هستند و با توجه به سبک زندگی شهروندان می توان از آنها برای دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی مانند مجتمع غدیر اراک استفاده کرد.
کلیدواژگان: کیفیت زندگی، پایداری اجتماعی، مجتمع های مسکونی، غدیر، اراک
1- مقدمه
انسان از آغاز شهرنشینی همواره کوشیده است تا کیفیت زندگی در محیطزیست خود را بهبود بخشد. این تلاشها در طیف وسیعی گسترش یافته است (رادجهانبانی و پرتوی، 1390). شهرها ارگانی زنده و پویا هستند، که برای حفظ سلامتی شهروندان و بقای خود، احتیاج به کیفیت محیطی بالایی برای ارتقا کیفیت زندگی شهروندان دارد (پرتوی و فتحعلیان، 1390). امروزه شهرهای ایران به گونهای هستند که به لحاظ کیفیت زندگی، با انواع مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، حکمروایی، زیرساختی و زیست محیطی مواجهاند (پورجعفر و همکاران، 1388). در این راستا توجه به شاخصهای اجتماعی، فرهنگی، محیطی، کالبدی ، روانی که در قالب ابعاد عینی (کمی) ، ذهنی (کیفی) هستند در روند برنامهریزی بهمنظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندان ضروری است. به عبارت دیگر، علاوه بر اندازهگیری شاخصها به صورت مشخص و عینی، باید ذهنیت و نوع نگاه شهروندان به این شاخصها نیز مورد بررسی قرار گیرد (محمودیآذرو همکاران، 1396). از این رو؛ سازمان جهانی بهداشت، کیفیت زندگی را ادراک فرد از موقعیت خود در زندگی با توجه به زمینه فرهنگی ، ارزشی و اهداف فردی تعریف میکند (لطفی، 1388). در این شرایط، بهترين رويكرد براي ارتقاء و بهبود کیفیت زندگی ساكنان يك بافت و محله، رويكرد توسعه پايدار و مقوله پایداری است كه به مسائل اجتماعي، اقتصادي، كالبدي و زيست محيطي توجه همزمان دارد (دهقان زاد، 1392). توسعه پایدار برای این منظور ارائه راهکارهایی در مقابل الگوهای فانی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی است که از بروز مسائلی چون افزایش بیرویه جمعیت، فقر، نابودی منابع و محیط زیست، تداخل در اکوسیستم کره زمین و در نتیجه خسارات ناشی از آثار زیانبار نابودی محیط زیست جلوگیری کند؛ و این مهم، از جمله اصول طراحی پایدار میتواند به کاهش مصرف منابع طبیعی انرژی با توجه به هماهنگی بنا با اقلیم، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در بنا، ایجاد کمترین تغییرات در زمین، هماهنگی با سایت، استفاده از عوامل محیطی برای ایجاد آسایش و آرامش در بنا و استفاده از مصالح قابل بازیافت، حفاظت طبیعت و کاهش تولید سموم در طبیعت اشاره کرد؛ مسکن به دو صورت در خدمت انسان است، به او پناهگاهی می دهد تا آسایش را احساس کند و در آرامش به سر برد، و دیگر اینکه حکم نقطه عطف فعالیتهای او را در این جهان دارد. مسکن مهمترین عنصر شهر است که در توسعه پایدار شهر توجه به پایداری آن اساسیترین وجه آن شناخته میشود. توسعه مسکن علاوه بر محیط زیست، بر اقتصاد، فرهنگ و مسائل اجتماعی تأثیر میگذارد، در حالی که افزایش شهرنشینی و تقاضای روبه رشد مسکن، توجه اغلب مسئولان را به رفع نیاز مسکن شهروندان جلب می کند، اما مسئله اصلی در توسعه پایدار مسکن، توجه به نیازهای نسل آینده در عین برطرف کردن نیازهای فعلی مسکن افراد جامعه است؛ به شکلی که تأمین مسکن امروز با کمترین تغییر حالت در محیط طبیعی، این امکان را به نسل آینده بدهد که به شکلی بهینه برای خود فضای زیستی مناسبی فراهم کنند (شمیرانی و ممقانیقاضی جهانی،1391).
توجه به مفهوم پایداری در چارچوب مفاهیم ارتقاء کیفی سطح زندگی ساکنان می تواند در راستای بهبود وضعیت موجود این نواحی یاری رسان باشد. تداوم بی توجهی به کیفیت های زندگی در نهایت به افول تعالی انسان،که از مهم ترین الزامات پایداری برای نسلهای کنونی و آتی است، میانجامد (رادجهانبانی، پرتوی، 1390:26). نتايج مطالعات كيفيت زندگي مي تواند به ارزيابي سياست ها، رتبه بندي مكان ها، تدوين استراتژي هاي مديريت ، برنامه ريزي ، طراحی كمك كرده و درك لازم را برای اولويت بندي مسايل اجتماعی مورد نظر توسط برنامه ریزان و طراحان به منظور ارتقاء كيفيت زندگي ساکنان فراهم آورد. در این راستا اهداف تحقیق حاضر، بصورت ذیل نوشته شده است:
- دستیابی به چالش ها و آسیب های مجتمع های مسکونی از منظر پایداری اجتماعی
- دستیابی به مهم ترین اصول طراحی مجتمع های مسکونی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی
مجموعه های مسکونی است که در این راستا به بررسی و ارزیابی متغیرهای تأثیرگذار در کیفیت زندگی ساکنین مجتمع مسکونی غدیر در کلان شهر اراک و تحلیل آنها در راستای تدوین اصول طراحی پایدار در مجتمع های مسکونی می پردازد.
- کدام یک از ابعاد کیفیت زندگی در دستیابی به طراحی پایداری اجتماعی در مجتمع مسکونی غدیر اراک نقش بسزایی دارند؟
- آیا بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در مجتمع مسکونی غدیر اراک رابطه معناداری وجود دارد؟
- کدام یک از ابعاد و شاخصها در زمینه دست یابی به اصول طراحی پایدار در مجتمع مسکونی غدیر اراک مؤثر میباشند؟
2- مرور ادبیات تحقیق
2-1کیفیت زندگی
اصطلاح «کیفیت زندگی» تا چند دهه قبل مطرح نبود ولی با رویکرد آکادمیک، از دهه 1920 میلادی در زمان پیگو در کتابی با نام «اقتصاد و رفاه» به این موضوع اشاره شد، پیگو در این کتاب برای اولین بار از واژه کیفیت زندگی به طور تخصصی استفاده میکند؛ مفاهیم مربوط به کیفیت زندگی از دهه 1930 از سوي محققانی در رشتههاي علمی مختلف مورد مطالعه قرار گرفت و در اکثر مطالعات دیدگاهی کلی از سوي محققان کیفیت زندگی، با مصداق هاي دستیابی به یک زندگی برتر همراه با سلامت جسمی و روانی، آسایش و امنیت، ارتباطات همراه با مشارکت جمعی و وضعیت اقتصادي مورد قبول، به دست میآید؛ در دهه 1960میلادي، مفهوم کیفیت زندگی در توسعه اجتماعی و مباحث اقتصاد پایدار مطرح و در کشورها و جوامع پیشرفته مترادف با عباراتی همچون: بهزیستی همگانی، رفاه و تأمین اجتماعی به کار برده شد؛ تا قبل از دهه 1970، شاخص هاي مورد استفاده در ارزیابی کیفیت زندگی عینی بوده اما از دهه 1980 به بعد شاخص هاي ذهنی نیز مورد استفاده قرار گرفتند. نوع اول که شاخص هاي عینی میباشند بیشتر جنبه محیطهاي ساخته شده، محیطهاي طبیعی در حوزههای اقتصادي و اجتماعی را اندازهگیري میکنند و در نوع دوم شاخصها، ادراك رفاه افراد و رضایتمندي ساکنان را از جنبههاي مختلف زندگی اندازهگیري شاخصهاي عینی همانند: مسکن در ابعاد مختلف و خصوصیات اقتصادي و اجتماعی و فرهنگی و شاخصهاي ذهنی رضایتمندي ساکنان از وضع موجود، انگیزه و... را مورد مطالعه قرار میدهند که این دو شاخص در بیشتر موارد مکمل یکدیگر هستند (محمدپور و همکاران، 1398). در زمینه مفاهیم کیفیت زندگی تا این مقطع زمانی دیدگاه ها ، نظریات و تعاریف متعددی از ناحیه سیاستمداران، پژوهشگران و جامعه شناسان ، برنامه ریزان شهری ارائه شده که دامنه و وسعت مطالعاتی آن نشان دهنده عمیق و مهم بودن این مفهوم است. کیفیت زندگی ، مفهومی است که می تواند در محیط های شهری از طریق در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی ، فیزیکی ، زیست محیطی و اقتصادی ارزیابی شود (Moradi,Rob,2020).
مطالعات كيفيت زندگي مي تواند به شناسايي نواحي مسئله دار، علل نارضايتي مردم، اولويت هاي شهروندان در زندگي، تأثير فاكتورهاي اجتماعي_ جمعيتي بر كيفيت زندگي ، پايش ، ارزيابي كارايي سياست ها و استراتژي ها در زمينه كيفيت زندگي كمك كند(رضوانی و همکاران، 1388: 89). محققان رشتههای گوناگون از جمله شهرسازی، جغرافیا، جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی، علوم سیاسی، بازاریابی و مدیریت در این عرصه مشارکت داشتهاند. اما این مطالعات از جنبههای متعددی مانند: مقیاس مطالعه، قلمروهای مورد استفاده و روشهای سنجش کیفیت زندگی، متفاوت هستند. به این ترتیب که روشهای گوناگونی برای مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری به کار گرفته شده است. با این وجود تاکنون چارچوب جامعی برای مطالعه کیفیت زندگی به صورت یکپارچه و کل گرایانه و متکی بر شاخصهای کالبدی، مکانی و اجتماعی، ارائه نشده است.(Kamp et al,2003). مطالعات اولیه در مورد کیفیت زندگی شهری در شهرها ، کشورهای توسعه یافته، درحال توسعه و درحال صنعتی شدن جدید، از دهه1970به بعد مورد توجه جدی قرارگرفته است. تحقیقات و تلاش های پیشین دراین زمینه از دانش پژوهان جهانی(کمپ بل، کاورز و رودگرز در سال 1976، گرین، وروف و فلد در سال 1960 و...) که در رشتههای مختلفی از قبیل: جامعه شناسی و روانشناسی مشغول فعالیت بودهاند، آغاز شده است. پژوهش گران مختلف در این مطالعات سعی داشتند که مفاهیم و اجزای کیفیت زندگی را تعریف کنند(کوکبی و همکاران، 1384). بحث کیفیت زندگی و مؤلفه های سازنده آن را نه تنها از دیدگاه نظری و آراء صاحب نظران، بلکه از دیدگاه تجارب عملی و زمینه ای و آنچه که در پروژه های طراحی به عنوان کیفیت های مطلوب مد نظر قرار گرفته، نیز می توان مورد بررسی و پیگیری قرار داد. دراین پژوهش که توسط اشنایدر(1976) بر روی شهرهای آمریکایی انجام شده است، شش بعد برای کیفیت زندگی درنظرگرفته شده است. این ابعاد عبارتند از:نابسامانیهای اجتماعی، مشارکت، آموزش، درآمد، محیط زیست و بهداشت. سپس برای هر کدام از این ابعاد، شاخصهایی را بهمنظور سنجش آنها انتخاب کرده است (Massam,2002,123).. در پژوهشی که تحت عنوان پروژه شهر سالم در تورنتو انجام شده است.(1993)، پنج بعد برای سنجش کیفیت زندگی شهر تورنتو درنظرگرفته است. این ابعاد عبارتند از: حیات اقتصادی، محیط زیست، بهداشت جامعه، حمل ونقل و ایمنی(لطفی، 1388، 74). سانتوس و مارتينز(2007) در پژوهشي كه به منظور نظارت بر كيفيت زندگی در شهر پورتو انجام داده اند، براي كيفيت زندگی در اين شهر جنبههاي زير را تعريف كردهاند: الف- جامعه: جمعيت، آموزش، ساختار فرهنگي، بهداشت، ايمني، ناهنجاري هاي اجتماعي، ب- وضعيت محيط زيست: فضاهاي سبز، آب و هوا، صدا، كيفيت هوا، زيرساختهاي اساسي، ج- وضعيت كالاهاي اجتماعي: تسهيلات اجتماعي، تسهيلات ورزشي، تسهيلات آموزشي، تسهيلات اجتماعي و درماني، تحرك و پويايي، خرده فروشي، د- وضعيت اقتصادي: درآمد و هزينه، بازار كار و بازار مسكن، مكانيزم اقتصادي1 (Santos, 2007, 418).
2-2 تشریح شاخص کیفیت زندگی از منظر مؤلفه های ذهنی و عینی
اندیشمندان مختلفی نظیر نول2 ( 2000 ) ، فیلیپس3 ( 2006 ) ، وین هوون4 ( 2007 ) و .... شاخص کیفیت زندگی را به دو بعد ذهنی و عینی تقسیم کرده اند:
رویکرد ذهنی کیفیت زندگی به تصورات ذهنی فرد از نوع زندگی گویند رویکرد عمده در این زمینه رویکرد آمریکایی بوده و تأکید بر تجارب ذهنی افراد در زندگی شان دارد که " رضایت مندی و خوشبختی" به عنوان معرف های اصلی این سنجش به کار برده می شود . انگوس کمپل 5 به عنوان یکی از طرفداران این رویکرد معتقد است که شهروندان بهترین قضاوت کنندگان در خصوص موقیعت زندگی خود هستند و لذا کیفیت زندگی را باید از دریچه ی چشم آن ها مشاده کرد ( زاهدی اصل و فرخی، 1389:7 به نقل از همان).
بررسی و مطالعه مدل های مختلف سنجش کیفیت زندگی از دیدگاه صاحب نظران و پژوهشگران و تجارب عملی حوزه های مختلف، که کیفیت زندگی را از جنبه های گوناگون و به تناسب تخصص و زمینه کاری خود تبیین نموده اند، به ما کمک نمود که بتوانیم مؤلفه های اثر گذار بر کیفت زندگی در فضاهاو محیط های شهری را به صورت زیر شاخصها در پژوهش مستندسازی و جمع بندی نمائیم :
جدول1. مستندسازی و جمعبندی متغیرهای کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی پژوهش (مأخذ: نگارندگان)
ابعاد | متغیرها | شاهحسینی و توکلی (1392) | حاتمینژاد و محمدی کاظم آبادی (1396) | شکویی، کاظمی و محمدی (1381) | Massam,2002 | هادیزاده زرگر، قاسمی، نسترن(1392) | کوکبی و همکاران(1384) | |
اجتماعی-فرهنگی | مشارکت | P |
|
| P | P |
| |
امنیت | P | P |
|
| P | P | ||
تنوع فعالیت ها |
|
|
|
|
|
| ||
حمل و نقل | P |
|
|
|
| P | ||
دسترسی | P | P |
|
|
| P | ||
حس تعلق | رابطه روحی روانی |
|
|
|
| P |
| |
رابطه اخلاقی ایدئولوژیکی |
|
|
|
| P |
| ||
رابطه بیوگرافیکی |
|
|
|
| P |
| ||
کالبدی | - |
| P |
|
|
| P | |
زیست محیطی | - | P | P |
| P |
|
| |
پایداری اجتماعی | قابلیت دسترسی به خدمات بهداشتی |
|
| P | P |
|
| |
آموزشی | P |
| P | P |
|
| ||
مسکن | P |
| P |
|
| P | ||
خوانایی |
|
|
|
|
| P | ||
نفوذپذیری |
|
|
|
|
|
| ||
گوناگونی |
|
|
|
|
|
| ||
آسایش اقلیمی |
|
| P |
|
|
| ||
امنیت |
|
| P |
| P | P | ||
مشارکت |
|
|
| P | P |
|
رویکرد عینی کیفیت زندگی را به عنوان مجموعه ای از شرایط واقعی و بیرونی زندگی و مواردی آشکار و مرتبط با استانداردهای زندگی قلمداد می کند. این موارد سلامت جسمانی، شرایط شخصی ( از جمله ثروت و شرایط زندگی )، ارتباطات اجتماعی ، اقدامات اجتماعی، اقدامات شغلی و یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی است ( هزار جریبی و صفری شالی ، 1391). در این زمینه رویکرد معروف رویکرد اسکاندیناوی است . این نوع رویکرد به شرایط عینی زندگی و رفاه افراد از طریق برآوردن نیازهای اولیه زندگی تأکید دارد. " جان درنیوسکی6" و " ریچارد تیتموس 7" از بنیان گذاران این رویکرد هستند ( زاهدی اصل و فرخی ، 1389: 7).
در تلورانس میان این دو مؤلفه عینی و ذهنی یک دیدگاه کل نگر ( فلسه8 و پری 9 1996 به نقل از همان) به وجود آمد. این دیدگاه کیفیت زندگی را یک پدیده ی چند بعدی می نامند و هر دو مؤلفه ی عینی و ذهنی را در نظر می گیرد. در این ارتباط می توان گفت که یک تمایز قدیمی میان ذهنیت و عینیت کیفی زندگی وجود دارد. عینیت به درجه ای از زندگی که معیارهای زندگی خوب را تبیین می کند، اشاره دارد که توسط یک ناظر بیرونی اندازه گیری شده است. ذهنیت شامل ارزیابی خود فرد از موقعیت زندگی اش است ( وین هوون ، 2001 و حسین پور ، 1388: 61 به نقل از تمیزی فر ، 1388). بر اساس این، نول معتقد است که می توان بر حسب سطوح کیفیت زندگی در ابعاد عینی و ذهنی ماتریسی 3*2 شامل حالت های بهزیستی، محرومیت ، انطباق و ناهماهنگی را مفهوم سازی کرد ( راپلی10 ، 2003 : 30).
کیفیت زندگی از واژه هایی است که تعریف مشخص و یکسانی ندارد، اگرچه مردم به شکل غریزی معنای آن را به راحتی درک می کنند، اما این مفهوم برای آن ها یکسان نیست (نجات، 1387). به رغم تنوع، گوناگوني مفاهيم و تعاریف برای كيفيتزندگي، هنوز در مورد کیفیتزندگی و جنبههای تشکیلدهنده آن اتفاق نظر وجود ندارد، اما نکتهای که همه محققان در آن اتفاق نظر داشتهاند، چند بعدی بودن مفهوم کیفیت زندگی بوده است بهطوری که هر محقق با دیدگاه خود لایه های تشکیل دهنده کیفیت زندگی را برشمرده و با تعریف لایه ها سعی در تعریف کیفیت زندگی دارد. از دهه 1930، مطالعات تجربی و عملی فراوانی به منظور سنجش کیفیت زندگی در کشورهای مختلف دنیا انجام گرفته است (رضوانی و همکاران، 1388: 110-87). محققان با روشها و طرز برخوردهای متنوع کوشیدهاند تا اجزا وعناصر کیفیت زندگی را معین نمایند و مناطق جغرافیایی مانند: شهرها، ایالتها و ملتها را به وسیله شاخصهای کیفیت زندگی که آنها گسترش دادهاند، مقایسه کنند (لطفی، 1388، 66). در کنار این دسته از محققان، سازمانهای بینالمللی مانندWHO, UN, UNDP هر یک سنجههای موردنظر خود را در رابطه با کیفیت زندگی ارائه دادهاند، اما تابه حال، علوم رایج موفق نشدهاند رویکردی ترکیبی که بتواند ابعاد متعدد شاخصهای کالبدی، فضایی و اجتماعی کیفیت زندگی را ارزیابی کند، طراحی کنند(Van Kamp et al, 2003). نتایج مطالعات حاکی از آن است که هنوز چارچوب مفهومي قابل قبول جهاني براي سنجش كيفيت زندگي و روش شناسي واحدي براي تعيين قلمروها ، معرف هاي كيفيت زندگي وجود ندارد و انتخاب قلمروها و معرف هاي مربوط به آن و روش سنجش كيفيت زندگي براساس اهداف مطالعه، قضاوت هاي شخصي محقق، ويژگي هاي ناحيه مورد مطالعه و ... صورت ميگيرد و تفاوتهاي عمدهای در مدلهاي كيفيت زندگي به دليل تفاوت در مقياس، شاخصها و قلمروهاي زندگي وجود دارد كه در مطالعات گوناگون كيفيت زندگي مورد توجه قرار گرفته اند (رضوانی و همکاران، 1388: 110-87). کمپ و همکارانش معتقدند که توافقی در ادبیات کیفیت زندگی وجود دارد که براساس آن مؤلفههای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، اساس اجتماع محلی را تشکیل میدهند و این مؤلفهها بهطور سیستماتیک برای معرفی محتوای مفاهیم قابلیت زیست پذیری، پایداری و کیفیت زندگی استفاده شدهاند(رضوانی وهمکاران، 1388، ص95). کامانگی و همکارانش نیز به مؤلفههای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی کیفیت زندگی اشاره کردهاند و معتقدند که تعادل این مؤلفهها، کیفیت زندگی را در هر لحظه از زمان تحت تأثیر قرار میدهد(Camangi et al,1998,105).اسميت(1997)به عناصر كالبدي كه در شكلگيري كيفيت زندگی در يك محله مؤثرند، پرداخته و چارچوبي براي فهم ارتباط متقابل كيفيت زندگی دريك محيط شهري و فرم كالبدي آن ايجاد كرده است. كمپ(2003)يك چارچوب مفهومي ميانرشتهاي در ارتباط با كيفيت محيط و كيفيت زندگي با هدف بهبود فرايند توسعه شهر، ارتقاء كيفيت محيط و رفاه انساني ايجاد كرد (رفیعیان وهمکاران، 1389، ص70)، چارچوبی برای تعیین ابعاد مختلف کیفیت زندگی تدوین کردهاند که به گفته ایشان این چارچوب میتواند برای تدوین ابعاد پایداری، رفاه و کیفیت زندگی شهری در یک جامعه مورد استفاده قرار بگیرد((Hancock,1999, 24.محققان دیگری از قبیل هاردی(2006)، رینر(2007) و تالن و همکاران (2007) نیز اظهار داشتهاند که محیط کالبدی، اجتماعی و اقتصادی هسته اصلی مطالعه کیفیت زندگی را شکل می دهند (رضوانی وهمکاران، 1388، 96). برخي نیز كيفيت زندگي را به عنوان ميزان توانايي محيط براي تامين منابع ضروري جهت تامين نيازهاي روزمره زندگي انسان تفسير می کنند (رضوانی و همکاران، 1388: 110-87).
اصل پایداری در طرح ها و برنامه ریزی های توسعه شهری به عنوان هدف کلی جهانی بیان شده است
توسعه پایدار، مفهومی است که در آن تأمین مستمر نیازها و رضایت مندی افراد، همراه با افزایش کیفیت زندگی انسان مدنظر قرار میگیرد (الیوت، 1378، 3). کیفیت زندگی انسان ارتباط مستقیمی با کیفیت محیط سکونت و زیست او دارد، لذا مسائلی از جمله بحران محیط زیست، انرژی، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ترافیک، بخشی از عواملی هستند که می توانند کیفیت زندگی انسان را دستخوش تغییر ودگرگونی قرار دهند و در این شرایط در راستای افزایش وبهبود کیفیت زندگی انسان توجه به مقوله توسعه پایدارمطرح می شود. اگر بخواهیم کیفیت زندگی شهروندان را در حال و آینده بهتر کنیم فقط باید آن را در چارچوب پایداری قرار دهیم(Uzell, 2006,3). بنابراین، نمی توان رابطه محکم کیفیت زندگی و پایداری را انکار کرد(Fahy & Cinneide, 2008, Uzell, 2006).
3- پایداری اجتماعی
3-1 شاخص های پایداری اجتماعی از دیدگاه نظریه پردازان
يكي از ابعاد مهم توسعه پايدار، پايداري اجتماعي است كه به دليل ماهيت خود كمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است در ارائه مدل های توسعه کالبدی که در ایجاد پایداری اجتماعی بیشتر مؤثر واقع می شوند، می توان دو نگرش عمده را مشاهده نمود، نگرش اول ، به گفته سلحشور(12:1388)کارکرد مکان تا سطح پرداختن به مسائل عملکردی کاهش می یابد که این موضوع خود مستلزم رعایت موازین اساسی در جهت تأمین آسایش کاربران است. در دیدگاه دوم با نگاه ژرف تری علاوه بر تأکید بر مسائل عملکردی با هدف کنکاش برای ایجاد بستری برای تحقق نظام رفتاری اجتماعی هستیم . به گفته فیچر ( 11:2007) در این رویکرد در پی فهم و درک زمینه های تأثیرگذار بر پایداری اجتماعی توسط تبیین و تدوین مدل های فرهنگی و رفتاری می باشیم. در دیاگرام شماره 1 به تبیین شاخص های مؤثر کیفیت زندگی در دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی پرداخته شده است که با توجه به چیستی هر محیط ممکن است بر تعداد مؤلفه ها و زیر مجموعه های آن اضافه گردد و یا برخی از آنها در یکدیگر ادغام گردند. در نتیجه تشریح شاخص فوق و چگونگی سنجش آنها و دستیابی به پایداری اجتماعی از طریق آنها نیازمند مطالعه و درک محیط و هستی شناسی فضای آن می باشد.
3-2 رابطه کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی
پایداری اجتماعی با مفهوم کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی همراه است و با مولفه هایی چون: قابلیت دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزشی، مسکن، امنیت، درآمد و میزان محرومیت سنجیده می شود(شکویی، کاظمی محمدی، 1381، 32). بطور كلي مي توان گفت كه پايداري اجتماعي که با شاكله اصلي آن يعني كيفيت زندگي مورد سنجش و ارزيابي قرار مي گيرد، عبارت است از تأمين شرايط بهتر زندگي كه در آن توازن، هماهنگي، مطلوبيت و برابري عادلانه يا زمينه هاي لازم براي زندگي همراه با سلامت، امنيت، آسايش، آرامش، نشاط، خلاقيت و زيبايي پديد مي آيد(دهداری، 1381، 40).
به منظور سنجش تأثیر کیفیت زندگی تحت تأثیر ، کیفیت محیط شهری و شاخص های مؤثر در آن جهت دستیابی به اصول طراحی پایدار در مجتمع های مسکونی ، بر اساس رویکرد از بالا به پایین و ایجاد درخت ارزش در سطوح مختلف عمودی و افقی شکل گرفت. سطوح اصلی افقی این مدل در 3 سطح ، کیفیت محیطی ، کیفیت زندگی و اصول طراحی پایدار طبقه بندی گردیده است و سطوح عمودی آن شامل معیارها، شاخص ها و سنجه های در خور بررسی در محیط شهری حالتی درهم تنیده و منسجم دارند که هرکدام شامل زیر مؤلفه هایی هستند.
شکل 1. تدوین مدل نقش کیفیت زندگی در دستیابی به اصول طراحی پایداری اجتماعی(مأخذ: نویسندگان)
4- روش پژوهش
نقش کیفیت زندگی در دستیابی به اصول طراحی پایدار در مجتمع مسکونی شهر اراک بر اساس ابعاد اجتماعی- فرهنگی، کالبدی، زیستمحیطی و حس تعلق مورد سنجش قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نظر رویکرد کمی می باشد؛ روش تحقیق از نوع کمی، روش نمونه موردی میباشد. برای گرآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه که در قالب طیف 5 گزینهای لیکرت استفاده شد. برخی دادههای مورد نیاز مانند چارچوب نظری- مفهومی پژوهش، اسناد و مدارک و سرشماریها از طریق روش کتابخانهای به دست امده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ 843/0 به دست آمد. برای بررسی روایی پرسشنامهها نیز از روایی صوری استفاده شد. با توجه به حجم جامعه آماری، که شهروندان بالای 20 سال ساکن در مجتمع مسکونی غدیر اراک میباشد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 280 نفر محاسبه و به روش تصادفی ساده و با 67 سوال متنوع که مجموع اهداف ما را تأمین نماید توزیع گردید. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و از آزمون کولموگروف اسمیرونوف برای نرمال بودن توزیع داده های پژوهش استفاده شد. همچنین به منظور بررسی رابطه بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی با پایداری اجتماعی از دیدگاه نمونه مورد مطالعه از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.
5-محدوده مورد مطالعه
پاسخ دهندگان از متوسط سنی بین 22 تا 74 سال انتخاب شدندو توزیع جنسیت در آن ها به لحاظ زن و مرد بودن 60 درصد مرد و 40 درصد زن انتخاب گرید. متوسط دوره سکونت پاسخ دهندگان بین 10 تا 20 سال انتخاب شد و اکثراً آشنایی کامل با محیط مجتمع داشتند. همه پاسخ دهندگان از ساکنان محله ، متولدین و حتی شاغلین در محله انتخاب شدند. در زمینه شغلی و تحصیلی نیز سعی در انتخاب الگوهای مختلف ، از میان گروه هایی از کارگر ، کارمند، کار آزاد ، بی سواد، با سواد ، خانه دار ، دانشجو و .... شده است. پژوهش حاضر واقع در شهرک بعثت فاز 2، پروژه مسکن مهر غدیر با84 واحد مسکونی می باشد در حاشیه شمال غربی شهرستان اراک واقع شده است مورد ارزیابی قرارداردکه شامل 2 بلوک 7 طبقه دارای 84 واحد مسکونی می باشد شرایط مناسبی را جهت دستیابی به اهداف این پژوهش را فراهم آورده است.
موقعیت مکانی استان مرکزی در کشور ایران | نقشه طرح تفضیلی شهرستان اراک |
|
|
شکل 2. موقعیت مکانی استان مرکزی، نقشه طرح تفظیلی کلانشهر اراک
(مأخذ:نویسندگان)
شکل 1-2. نقشه جانمایی و تصاویر، محدوده سایت و پروژه(مأخذ:نویسندگان)
6- تجزیه و تحلیل یافتهها
6-1یافته های توصیفی
نمونه مورد مطالعه شامل 280 نفر است که 7/51 درصد آنان مرد و 3/48 درصد زن هستند. همچنین از نظر سنی، 6/23 درصد کمتر از 20 سال، 7/54 درصد بین 20 تا40سال و 20 درصد بالاتر از 41 سال سن دارند. میزان تحصیلات 6/18 درصد زیردیپلم، 3/29 درصد دیپلم، 4/1 درصد کاردانی، 9/43 درصد کارشناسی و 8/6 درصد کارشناسی ارشد میباشد.
جدول 2. درصد فراوانی مشخصات پاسخگویان(مأخذ: نویسندگان)
متغیر | فراوانی | درصد | ||||
جنس | مرد | 145 | 7/51 | |||
زن | 135 | 3/48 | ||||
سن | کمتر از20 سال | 65 | 6/23 | |||
20 تا 40 سال | 154 | 7/54 | ||||
41 سال به بالا | 56 | 20 | ||||
اظهارنشده | 5 | 7/1 | ||||
سطح تحصیلات | زیردیپلم | 51 | 6/18 | |||
دیپلم | 82 | 3/29 | ||||
کاردانی | 4 | 4/1 | ||||
کارشناسی | 124 | 9/43 | ||||
کارشناسی ارشد | 19 | 8/6 |
6-2یافتههای تحلیلی
برای بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون کالموگروف- اسمیرونف استفاده شده است. با توجه به نتایج این آزمون در جدول شماره(3) میتوان اظهار نمود که توزیع داده ها نرمال است؛ زیرا سطح معناداری مقدار Z بزرگتر از 05/0 میباشد(05/0p>) بنابراین نتیجه گرفته میشود که می توان از آزمون های پارامتری برای تحلیل سؤالات پژوهش استفاده کرد.
جدول 3. نتیجه آزمون کالموگروف اسمیرونوف برای نرمال بودن توزیع داده های پژوهش (مأخذ:نویسندگان)
متغير | تعداد نمونه | مقدارZ | سطحمعناداري |
کیفیت زندگی | 280 | 351/1 | 052/0 |
پایداری اجتماعی | 280 | 24/1 | 058/0 |
با توجه به جدول شماره (4) نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، که کیفیت زندگی به عنوان یک سازه کل با همه ابعاد آن یعنی کالبدی، زیست محیطی، حس تعلق و بعد اجتماعی و فرهنگی رابطه مثبت و معنادار دارد. ضریب همبستگی کالبدی با زیستمحیطی 413/0**، حس تعلق 361/0** و اجتماعی و فرهنگی 316/0 میباشد. که ساکنان مجتمع مسکونی بر این باورند هرچه کالبد مجتمعها از نظر فضاهای باز عمومی، طراحی فرم و شیوه ساخت، طراحی ورودیها، طراحی عناصر هویتبخش نظیر مرکز محله و مسجد، و ... افزایش یابد؛ بههمان میزان سبب بهبود محیط و افزایش حس تعلق ساکنان برای زیستن در این مجتمعها و مشارکت ساکنان در حل مشکلات، حس دلبستگی نیز افزایش مییابد. ضریب همبستگی زیستمحیطی با حس تعلق 481/0** ، با بعد اجتماعی و فرهنگی 508/0 میباشد. ضریب همبستگی بالای زیستمحیطی با حس تعلق و اجتماعی و فرهنگی حاکی از آن است که ساکنان مجتمعهای مسکونی بیشتر در این فضا حضور دارند، این فضاها را نسبت به دیگران زیستپذیرتر میدانند و نگرش مثبتتری نسبت به روابط روحی- روانی و بیوگرافیکی دارند.ضریب همبستگی پایداری اجتماعی با بعد اجتماعی- فرهنگی 672/0، با بعد کالبدی 427/0، با حس تعلق 571/0 میباشد. ضریب همبستگی بین پایداری اجتماعی و موارد فوقالذکر از جمله حس تعلق حاکی از آن است که جمیع ساکنان مجتمعهای مسکونی حس دلبستگی و تعلق خاصی به این مکان دارند و همچنین همبستگی بین کالبدی و پایداری اجتماعی مبین آن است که مجتمعهای مسکونی از نظر کالبدی و کیفیت محیطی برای ساکنان آنها قابل قبول بوده و کیفیت زندگی خود را در این مکان بهتر از مکان دیگر تصور میکنند. به طور کلی میتوان بیان کرد که هر چه میزان ابعاد کیفیت زندگی (کالبدی، زیست محیطی، حس تعلق، اجتماعی و فرهنگی) افزایش یابد به همان میزان نیز رضایت از کیفیت زندگی در سطح مجتمعهای مسکونی نیز افرایش مییابد. ضریب همبستگی پایداری اجتماعی با شاخص کیفیت زندگی 827/0 میباشد؛ ضریب همبستگی بین پایداری اجتماعی و شاخص کیفیت زندگی حاکی از آن است که اگر یک درصد از میزان شاخصهای کیفیت زندگی افزایش یابد، به همان میزان نیز پایداری اجتماعی در بین ساکنان مجتمعهای مسکونی غدیر نیز افزایش مییابد؛ که مبین سطح معناداری قابل قبولی بین شاخص کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی است.
جدول 4. بررسی رابطه بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون(مأخذ:نویسندگان)
رابطه مؤلفه ها | اجتماعی و فرهنگی | کالبدی | زیست محیطی | حس تعلق | شاخص کیفیت زندگی | پایداری اجتماعی | |
اجتماعی و فرهنگی | ضریب همبستگی سطح معناداری | - - |
|
|
|
|
|
کالبدی | ضریب همبستگی سطح معناداری | 316/0 003/0* | - - |
|
|
|
|
زیست محیطی | ضریب همبستگی سطح معناداری | 508/0 004/0* | 413/0 0001/0** | - - |
|
|
|
حس تعلق | ضریب همبستگی سطح معناداری | 218/0 007/0* | 361/0 0001/0** | 481/0 0001/0** | - - |
|
|
شاخص کیفیت زندگی | ضریب همبستگی سطح معناداری | 602/0 0001/0** | 584/0 0001/0** | 453/0 0001/0** | 503/0 0001/0** | - - |
|
پایداری اجتماعی | ضریب همبستگی سطح معناداری | 672/0 0001/0** | 427/0 0001/0** | 410/0 002/0** | 571/0 0001/0** | 827/0 0001/0** | - - |
* در سطح 05/0معنادار است. ** در سطح 01/0 معنادار است. تعداد =280
- بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با پایداری اجتماعی بوسیله تحلیل رگرسیون
جدول 5 . آماره تعیین رگرسیون گام به گام کیفیت زندگی بر پایداری اجتماعی(مأخذ:نویسندگان)
مدل | ضریب رگرسیون | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل یافته | نمره F | Sig F | ضریب بتا | نمره T | Sig T |
شاخص کیفیت زندگی ß پایداری اجتماعی | 784/0 | 684/0 | 677/0 | 249/452 | 000/0 | 784/0 | 06/18 | 000/0 |
- بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با اجتماعی- فرهنگی بوسیله تحلیل رگرسیون
جدول 6 . آماره تعیین رگرسیون گام به گام شاخص اجتماعی- فرهنگی بر کیفیت زندگی(مأخذ:نویسندگان)
مدل | ضریب رگرسیون | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل یافته | نمره F | Sig F | ضریب بتا | نمره T | Sig T |
شاخص اجتماعی- فرهنگی ßکیفیت زندگی | 602/0 | 541/0 | 523/0 | 102/348 | 000/0 | 602/0 | 28/14 | 000/0 |
- بررسی رابطه بین ابعاد مختلف پایداری اجتماعی بوسیله تحلیل رگرسیون همزمان
جهت مطالعه و بررسی رابطه بین پایداری اجتماعی در تبیین و پیشبینی تغییرات متغیر وابسته ابعاد مختلف پایداری اجتماعی، از آزمون رگرسیون همزمان استفاده شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون که در جدول (7) نشان داده شده است، بهطور کلی اگر مقدار هر یک از ابعاد پایداری اجتماعی از جمله؛ قابلیت دسترسی به خدمات بهداشتی 456/0، آموزش 572/0، مسکن 671/0، خوانایی 731/0، نفوذپذیری 392/0، گوناگونی 284/0، آسایش اقلیمی 501/0، امنیت 739/0 و مشارکت 743/0 افزایش یابد؛ سبب بهبود و ارتقا پایداری اجتماعی شهروندان در مجتمع مسکونی غدیر شهر اراک میگردد.
مقدار R (ضریب همبستگی چندگانه) برابر با 808/0 میباشد، که همبستگی بالایی بین پایداری اجتماعی با ابعاد مختلف پایداری اجتماعی بیان شده در پژوهش حاضر برخوردار است؛ بنابراین مقدار این ضریب، رابطه میان این متغیرها را تأیید میکند. در واقع به بیانی ساده، به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار ابعاد پایداری اجتماعی، 808/0 درصد تغییر در شاخص پایداری اجتماعی در مجتمع مسکونی غدیر شهر اراک ایجاد میشود؛ در نتیجه در صورت بالا رفتن میانگین ابعاد پایداری اجتماعی، تأثیر و و نقش آن در شاخص پایداری اجتماعی مجتمع مسکونی غدیر افزایش مییابد.
جدول 7. برآورد ضریب اثر ابعاد مختلف پایداری اجتماعی بر شاخص پایداری اجتماعی(مأخذ:نویسندگان
متغیر مستقل | مسیر | متغیر وابسته | ضریب رگرسیون | ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیل یافته | نمره F | Sig F | ضریب بتا | نمره T | Sig T |
قابلیت دسترسی به خدمات بهداشتی | ß | پایداری اجتماعی | 456/0 | 808/0 | 784/0 | 147/268 | 000/0 | 456/0 | 159/8 | 000/0 |
آموزش | ß | پایداری اجتماعی | 572/0 | 024/298 | 000/0 | 572/0 | 459/10 | 000/0 | ||
مسکن | ß | پایداری اجتماعی | 671/0 | 349/365 | 000/0 | 671/0 | 021/12 | 000/0 | ||
خوانایی | ß | پایداری اجتماعی | 731/0 | 098/481 | 000/0 | 731/0 | 632/18 | 000/0 | ||
نفوذپذیری | ß | پایداری اجتماعی | 392/0 | 814/104 | 000/0 | 392/0 | 187/6 | 000/0 | ||
گوناگونی | ß | پایداری اجتماعی | 284/0 | 346/88 | 000/0 | 284/0 | 846/2 | 000/0 | ||
آسایش اقلیمی | ß | پایداری اجتماعی | 501/0 | 301/282 | 000/0 | 501/0 | 608/10 | 000/0 | ||
امنیت | ß | پایداری اجتماعی | 739/0 | 648/601 | 000/0 | 739/0 | 730/16 | 000/0 | ||
مشارکت | ß | پایداری اجتماعی | 743/0 | 428/672 | 000/0 | 743/0 | 408/14 | 000/0 |
7- نتیجه گیری
در پاسخ به سوال اول پژوهش، برای اینکه بتوانیم ثابت کنیم که متغیر کیفیت زندگی به مثابه یک سازمان کل با سایر شاخص های تأثیر گذار در آن نظیر شاخص اجتماعی- فرهنگی ، کالبدی ، زیست محیطی و حس تعلق، پایداری اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد از آزمون همبستگی پیرسون استفاده کردیم، تا شاخص ها در نمونه مورد مطالعه براساس ضریب همبسنگی بررسی شوند لذا شاخص های کیفیت زندگی همچون بعد اجتماعی- فرهنگی با ضریب 67 درصد، بعد حس تعلق با ضریب 57 درصد، کالبدی با ضریب 43 درصد، بعد زیست محیطی با ضریب 41 درصد و شاخص کیفیت زندگی با ضریب 83 درصد بر پایداری اجتماعی مجتمعهای مسکونی تأثیر بسزایی دارد.
در پاسخ به سوال دوم پژوهش و ملاحظه نتایج آزمون همبستگی پیرسون در جدول شماره (4) می توان بیان کرد که شاخص کیفیت زندگی به عنوان یک ساختار کل با همه ابعاد آن یعنی ابعاد اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و حس تعلق رابطه مثبت و معناداری دارد به عبارتی با افزایش سطح کیفیت زندگی در هریک از بعد ها، کیفیت زندگی در ابعاد دیگر نیز افزایش می یابد و بالعکس. میتوان بیان کرد که شاخص کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی به عنوان ساختاری از طراحی محیطی مجتمعهای مسکونی با هم رابطهی مثبت و معناداری دارد؛ به طوری که اگر شاخص کیفیت زندگی افزایش یابد، به همان میزان نیز پایداری اجتماعی نیز افزایش مییابد.
در پاسخ به سوال سوم پژوهش، که به سنجش کیفیت زندگی از منظر دیدگاه های مختلف اشاره شد به ساختار نوینی از شاخص های کیفیت زندگی از منظر مؤلفه های ذهنی و عینی تأکید شد که در زمینه مفاهیم ، مؤلفه های اجتماعی _فرهنگی، حس تعلق، کالبدی و زیست محیطی با هدف بهبود کیفیت زندگی و دست یابی به اصول طراحی پایدار در بافت های مسکونی شکل گرفته است. با توجه به نتایج آزمون های فوق، گویه بین مؤلفه های کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. کیفیت زندگی به عنوان یک ساختار کلی با ابعاد مؤلفه های آن یعنی ابعاد اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و حس تعلق رابطه مثبت و معنادار دارد در بافت مسکونی غدیر با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها می توان بیان کرد که کیفیت زندگی کمتر از حد متوسط می باشد. بنابراین، با توجه به میزان سطح کیفیت زندگی در بافت مسکونی غدیر، که این امر خود بر کاهش میزان مؤلفه های ذهنی نظیر، مشارکت اجتماعی _ فرهنگی ،کاهش حس تعلق ساکنان نسبت به محیط و رفتار اجتماعی ساکنان نسبت به مشارکت در امور شهری تأثیر فراوان داشته است و آن را تحت شعاع قرار می دهد لزوم ارتقاء کیفیت زندگی و محیط در بافت مسکونی غدیر احساس می شود. و همچنین افزایش سطح کیفیت زندگی و محیط در بافت مسکونی ، باعث ارتقاء مؤلفه های عینی نظیر سلامت روحی و جسمی، افزایش امکانات و خدمات رفاهی، فعالیت های اجتماعی، تنوع و انعطاف پذیری فضایی، تناسبات بصری، مشارکت ساکنان قابلیت دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزش و مسکن در زمینه های اجتماعی _ فرهنگی، حس تعلق، پایداری اجتماعی مسئولیت نسبت به محیط زندگی را افزایش داده و در نتیجه زمینه دست یابی به اصول پایدار در بافت مسکونی غدیر و سایر فضاهای مسکونی را فراهم می کند.
با توجه به نتایج تحقیق ، پیشنهادهای زیر که نشانگر شاخصهای کیفیت زندگی در راستای طراحی پایدار در مجتمعهای مسکونی غدیر اراک در قالب مؤلفههای ذهنی ( اجتماعی- فرهنگی و حس تعلق) و عینی (کالبدی و زیست محیطی) ارائه می شود که بهصورت زیر است : برای این منظور میتوان در بحث کالبدی مجتمعهای مسکونی و دستیابی به طراحی پایدار، از أصول طراحی پایدار که در تعاریف و مفاهیم توسعه پایدار که به آنها اشاره شده است و از آنها برای طراحی مناسب در مجتمعهایی مسکونی مورد توجه قرار داد و از جمله این أصول در قالب طراحی پایدار مجتمعهای مسکونی؛ کاهش مصرف منابع طبیعی با توجه به هماهنگی بنا با اقلیم، استفاده از انرژی تجدیدپذیر در مجتمعهای مسکونی، ایجاد تغییرات کمتر در زمین، هماهنگی مسکن با سایت، استفاده از عوامل محیطی برای ایجاد آسایش و آرامش در بنا و استفاده از مصالح قابل بازیافت و ... اشاره کرد؛
8- پی نوشت
3 Oxford Advanced Learner’s Dictionary
9- منابع
- الیوت،جنیفر و ای بالان، احمد،1378، بررسی مفاهیم توسعه پایدار، جهاد ، شماره 219-218، تهران ، صص26-18 6.
- بندرآباد، علیرضا، احمدینزاد، فرشته (1393)، ارزیابی شاخصهای کیفیت زندگی با تأکید بر أصول شهر زیست پذیر در منطقه 22 تهران، پژوهش و برنامه ریزی شهری، سال پنجم، شماره شانزدهم، صص 55-74.
- پرتوی، پروین و فتحعلیان،معصومه،1390،مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافت های خودرو و برنامه ریزی شده اسلامشهر، مورد پژوهشی قائمیه و واوان،مطالعات تطبیقی هنر ، سال اول ، شماره1، 9،صص108_91.
-پورجعفر،محمدرضا و تقوایی ، علی اکبر و صادقی ، علیرضا،1388،خوانش تأثیر ساماندهی محورهای بصری بر ارتقاء کیفیت محیط فضاهای عمومی شهری ، نمونه موردی: خیابان آزادی تهران،دوفصلنامه مدیریت شهری، شماره 24، سال هفتم، ،صص80-65.
- پورطاهری،مهدی و رکن الدین افتخاری و فتاحی ، احدا.....، 1390،ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی ، مطالعه موردی : دهستان خاوه شمالی ، استان لرستان»،سال چهل و سوم ، شماره 76،صص31-13.
- تقی پور، ملیحه،حیدری، علی اکبر،1400،ارزیابی نقش کیفیت معماری در ارتقاء کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی از دیدگاه سلامت ساکنان،مطالعات شهری،دوره10،شماره40،صص58-43.
- دهقان زاد،شیما،1392،بررسی شاخص های اقلیمی توسعه پایدار محلی در مناطق گرم و خشک ، نمونه موردی: محله باغملی ، شهرضا،اولین کنفرانس معماری و فضاهای شهری پایدار.
- دهداری، طاهره،1381،بررسی تأثیر آموزش بر کیفیت زندگی بیماران با عمل جراحی قلب باز، رساله کارشناسی ارشد ، به راهنمایی حیدرنیا ،علیرضا ، دانشگاه تربیت مدرس،دانشکده علوم پزشکی، تهران،ایران.
-راد جهانبانی،نفیسه و پرتوی، پروین،1390،بررسی تطبیقی کیفیت محیط در محله های شهری، با رویکرد توسعه پایدار، مورد پژوهشی:محله های خیابان و ایلگلی تبریز،نامه معماری و شهرسازی، شماره6،سال سوم، ،صص49_25.
-رضوانی ، محمد رضا ومتکان ، علی اکبر و منصوریان ، حسین و ستاری ، محمد حسین،1388،توسعه و سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری ، مطالعه موردی:شهر نورآباد، استان لرستان، مطالعات و پژوهش های شهری و منطقه ای ، شماره 2 سال اول ،صص 110-8.
-رضوانی، محمدرضا و متکان ، علی اکبر و منصوریان ، حسین و ستاری ، محمد حسین،1389، توسعه و سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری،مطالعه موردی: شهر نورآباد ،استان لرستان،مطالعات و پژوهش های شهری و منطقه ای، شماره 2،سال اول، ، صص110-87.
-رضوانی،محمد رضا و اکبریان،سعیدرضا و رکن الدین افتخاری،عبدالرضا و بدری،سید علی،1390،تحلیل مقایسه ای آثار اقتصادی گردشگری خانه های دوم با گردشگری روزانه بر نواحی روستایی ،با رویکرد توسعه پایدار،پژوهش های روستایی ، شماره 4، سال دوم،صص62-35.
- رفیعیان،مجتبی و امین صالحی ، فرزین ، تقوایی ، علی اکبر،1389،سنجش کیفیت محیط سکونت در شهرک اکباتان تهران،برنامه ریزی و آمایش فضا، شماره 4 سال چهاردهم، ،صص88-63.
- رفیعیان،مجتبی و عسگری ، علی و عسگری زاده ، سکینه،1388،سنجش رضایتمندی سکونتی از محله نواب، پژوهش های جغرافیای انسانی، شماره 61سال چهارم،صص68-53.
- حاتمی نژاد،حسین ، محمدی کاظم آبادی، لیلا،1396،سنجش رضایتمندی از شاخص های کیفیت زندگی در شهرهای جدید ( مطالعه موردی: شهر جدید مهاجران)،شماره 23،دوره 7،صص68-53.
- حسنینژاد، آسیه، مسببی، سمانه، حسنینژاد، اردلان (1395)، ارزیابی و سنجش شاخصهای کیفیت زندگی در محلات شهری؛ مطالعه موردی: حاجی آباد فارس، سال چهاردهم، شماره 1، پیاپی 26، صص 165-184.
- زاهدی اصل،محمد،فرخی، جواد،1389،بررسی رابطه میزان سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای ساکن تهران،فصلنامه علوم اجتماعی،شماره49،صص29-1.
- زندیه ، مهدی ، پروردی نژاد ، سمیرا،1389، توسعه پایدار و مفاهیم آن در معماری مسکونی ایران،مجله پژوهشی، مسکن و محیط روستا.
- سیف الدینی،فرانک،1381،مبانی برنامه ریزی شهری، چاپ چهارم ، انتشارات آییژ، تهران.
- سیف الدینی، فرانک(1381):فرهنگ واژگان برنامه ریزی شهریو منطقه ای ، چاپ دوم ، دانشگاه شیراز.
- شاه حسینی، پروانه، توکلی، هانیه (1392)، تحلیل شاخصهای کیفیت زندگی شهری مورد: محله وردآورد منطقه 21 شهر تهران، آمایش محیط، شماره24، ص 1-20.
- عظیمی،آزاده.،1389،ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی شهری شماره 55،شوراها،صص8-4.
- قاسمی ، وحید،نسترن، مهین ،زرگر هادیزاده ، صادق،1392،ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی با استفاده از فرآیندتحلیل شبکه (ANP) ،جامعه شناسی کاربردی، شماره 3،سال بیست و چهارم ،پاییز.صص173-155.
کاظمی محمدی، سید مهدی موسی و شکویی، حسین،1381،سنجش پایداری اجتماعی،توسعه شهر قم،پژوهش های جغرافیائی،شماره43،صص41-27.
-کوکبی،افشین،1386،معیارهای ارزیابی کیفیت زندگی در مراکز شهری»،هویت شهر،شماره1صص87-75.
-کوکبی،افشین و همکاران،1384،برنامه ریزی کیفیت زندگی شهری در مراکز شهری، تعاریف و شاخص ها،جستارهای شهرسازی،شماره12،صص48-36.
- لطفی،صدیقه،1388،مفهوم کیفیت زندگی شهری ، تعاریف ، ابعاد و سنجش آن در برنامه ریزی شهری،جغرافیای انسانی، شماره 4 ، سال اول،صص 80_66 .
- مافی،عزت اله،عبداله زاده،ارزیابی پایداری اجتماعی کلان شهر مشهد،1396،پژوهش های بوم شناسی شهری،سال 8،شماره1،صص78-65.
- مفیدی شمیرانی ،سید مجید ،ممقانی قاضی جهانی، مهسا،1391،اصول تجربی طراحی بناهای پایدار برای مناطق کویری،هویت شهر،شماره6،دوره 12،سال ششم،صص84-79.
-.محمدپور، صابر، مهرجو، مهرداد، اغنائی، فاطمه (1398)، ارزیابی تأثیرات سیاستهای حملونقلی در بهبود رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری مطالعه موردی: شهر رشت، برنامه ریزی توسعه شهری و منطقهای، دوره4، شماره8، صص 145-178.
- نجات،سحرناز،1387،کیفیت زندگی و اندازه گیری آن،اپیدمیولوژی ایران، شماره2،سال چهارم، ،صص62-57.
- هزار جریبی ، جعفر و همکاران،1391، آناتومی رفاه اجتماعی ، چاپ اول، انتشارات جامعه و فرهنگ، تهران
-Ahmed Elewa,A,E,2019,Unlocking the Potentials of Urban Architecture in Enhancing theQuality of Urban Life in Urban Poverty Areas throughCommunity Projects,Journal of Environmental Science and Sustainable Development,ESSD -Belking,u, exploring the Social Dimension of Sustainable Development, swedwn , 200834.Estes , Richard, 2001, Social Welfare and Development, Partners or Competitos, University od Pennsilvania
-Fahy.F,et al., 2008, Developing and testing an operational frame work for assessing quality of life,Environmental Impact Assessment Review 28.pp 366-379
-Fasli, M, Sahin N,et al.,2007,An assessment of quality of life residential environments: Case of selimiye quarter in walled city of Nicosia,north Cyprus , faculty of architecture, architecture, eastern Mediterranean university,Famagusta, north Cyprus
-Foo, T,2000,Subjective assessment of urban quality of life in Singapore,1997-1998,.Habitat Internayional,24(1):31_49
-Hancoock,T, et al, 1991, Indicators that count! Measuring population health at the community level.Canadian Journal of Public Health ,20pp.22-26
-Kamp,I,et al.,2003,Urban Environmental Quality and Human Well-being towards a Conceptual Framework and Demarction of Concept, a Literature Stud.Landscape and Urban Planning, 65pp.5-18
-Massam,B.H,2002,Quality of life: Public planning and private living,progress in Planning, 58:141-227
-Marans, R.,2003,Understanding environmental quality through quality of life studies: the 2001 DAS and its use of subjective and objective indicators. In Landascape and Urban Planning 65 (1-2):73-83.
-McCrea, R,et al,2006,What is the Strenght of the Link Between Objective and Subjective Indicators of Urban Quality of Life.Applied Ressearch in Quality of Life,1:79-96
-Moradi F., Roggema R. (2020) Density and Quality of Life in Mashhad, Iran. In: Roggema R., Roggema A. (eds) Smart and Sustainable Cities and Buildings. Springer, Cham. https://doi.org/10.1007/978-3-030-37635-2_8.
- Mouratidis, Kostas,2021, A review of pathways linking the built environment to subjective well-being, Urban planning and quality of life,No.115.
-Pal,A.K,et al, 2005,Qulity of Life Concept for the Evaluation of Societal Development of Rural Community in West Bangal,India, Rural Development, Volume xv, no 2
-Pacione,M,2003,Urbanenvironmental quality and humanwellbeing_a social geographical Perspective,Landscape and Urban Planning65,pp19-30
- Rapley, M. 2003 Quality of Life Research: A Critical Introduction, SAGE Publications Itd, London
Gou, Zhonghua et al , 2018 ,Quality of Life (QoL) Survey in Hong Kong:Understanding theImportance of HousingEnvironment and Needs of Residents fromDifferent Housing Sectors, journal of Environmental Research and Public Health, 27 January 2018
-Santos,L.D,et al.,2007,Monitoring Urban Quality of Life: The Porto Experience,Social Indicators Research, 80: 411-425
-Pal, A. K,et al., 2005,Quality of Life Consept for the Evalution Societal Development of Rural Community in West Bangal, India, Rural Development, Volume xv,no 2
-Ulengin,b.et al., 2001, Amultidimensional approach to urban quality of life : The case of Istanul.European Journal of Operational Research,130,pp.361-374
-Uzell, 2006, Envirronment and quality of life,Revue europeenne depsychologie appliquee
,56,pp.1-4
-Van kamp,Lrene et al., 2003,Urban environmental quality and human well-being towards a conceptual frame work and demarcation of concepts:a literature study,journal of Landscape and Urban Planning , Vol 65:5-18
The Role of Quality of Life in Achieving Social Sustainability Design Principles in Residential Complexes (Case Study: Ghadir Residential Complex in Arak)
Abstract
The importance of quality of life studies in social policies and its role is an effective tool for urban management and planning. This research aims to evaluate the quality of life to achieve the principles of social sustainability design of residential complexes. The present research is quantitative in terms of approach.The research method is quantitative and case sample method. A questionnaire was used to collect information. Cronbach's alpha coefficient of the questionnaires was 0.843 statistical population of the present study is the residents of the Ghadir Arak residential complex. The sample size was calculated using Cochran's formula of 280 people. The data were analyzed using Spss software and Kolmogorov Smirnov parametric statistical tests, Pearson correlation about the measurement and evaluation of the quality of life indicators. The findings of the present research indicate that the quality of life in residential complexes is directly related to the participation of residents in socio-cultural contexts, a sense of belonging to mental dimensions, and physical and environmental contexts to objective dimensions. Therefore, the quality of life in the mental, social and cultural dimensions and sense of belonging is higher than in the objective, physical, and environmental dimensions. Components such as socio-cultural, physical, environmental, and sense of belonging are reliable tools for measuring the quality of life. According to the lifestyle of citizens, they can be used to achieve the principles of social sustainability design in residential complexes such as the Ghadir Arak Complex.
Keywords: quality of life, social sustainability, residential complexes, Ghadir, Arak
[1] Economic mechanism
[2] Noll
[3] 2 Phillips
[4] 3 Veenhoven
[5] Angus Campbell
[6] 5 John Drnyvsky
[7] 6 Richard Titmus
[8] Felce
[9] 8 Perry
[10] Rapley