مقایسه گفتمان فرهنگی حاکم بر سینمای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران
محورهای موضوعی : ارتباطاتسید علی رحمان زاده 1 , فرشته مجیدی 2 , حسن خجسته باقرزاده 3 , سید محمود نجاتی حسینی، 4
1 - استادیار، گروه علوم ارتباطات، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران،
2 - دانشجوی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - دانشیار، گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده تولید رادیو و تلویزیون، دانشگاه صدا و سیما، تهران، ایران
4 - استادیار، گروه علوم ارتبطات اجتماعی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
کلید واژه: فیلم سینمایی ایرانی, سینمای انقلاب, گفتمان فرهنگی, بازنمایی, واکاوی,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش مقایسه گفتمان فرهنگی حاکم بر سینمای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اصلی تحلیل گفتمان میباشد. جامعه آماری و نمونه محتوای فیلمهای سینمایی یش و پس از انقلاب بود که دیالوگهای 12 فیلم از طریق ارزشهای قدرت، موفقیت، لذتطلبی، برانگیختگی، استقلال، جهانگرایی، خیرخواهی، سنتگرایی، همنوایی، امنیتگرایی، مشروعیت بخشیدن به ثروت، ارزشهای مذهبی، ارزشهای ملی با نرمافزار maxqda مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج حاصله از این پژوهش مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی، لذتطلبی و ارزشهای مذهبی است. مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی است. ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب دارند. ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب دارند.
The purpose of this study is to compare the cultural discourse that governs the cinema of the decade before and after the Islamic Revolution of Iran. The research approach is qualitative and the main method is discourse analysis. The statistical population and sample content of his post-revolutionary films were the dialogues of 12 films through the values of power, success, hedonism, arousal, independence, cosmopolitanism, benevolence, traditionalism, conformity, security. Orientalism, legitimation of wealth, religious values, and national values have been studied with maxqda software. According to the results of this study, the intertextual similarities of the values of cultural discourse represented in the films of a decade before the revolution are benevolence, power, traditionalism, hedonism, and religious values. Intertextual similarities the values of cultural discourse represented in the films of a decade after the revolution are benevolence, power, and traditionalism. Discourse values Inter-discourse, benevolence, traditionalism and religious values are more prominent in the films of a decade before the revolution. The discourse values of inter-discourse, benevolence, traditionalism and conformity are more prominent in the films of a decade after the revolution.
اجلالی، پرویز. و نوری، پرتو. (1396). "سینمای ایران در دهه شصت"، انجمن جامعه شناسی ایران.
احدی، اصغر. (1380). "بررسی سلسله مراتب ارزشها در نوجوانان ساکن شهرهای مرزی و غیرمرزی استان اردبیل"، به راهنمایی محمد نریمانی، اردبیل.
احمدی، یعقوب. و قادرزاده، امید. (1395). "گونه شناسی ارزشهای فرهنگی مبتنی بر هویت"، دو فصلنامه پژوهشنامه توسعه فرهنگی اجتماعی، دوره 1، شماره 1، صص. 34-56.
اشرافی، مجتبی. و خاکرند، شکراله. (1396). "بررسی نقش و جایگاه سینمای ایران در سیر تحولات فرهنگی و سیاسی منتهی به انقلاب اسلامی ایران"، فصلنامه علمی و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، دوره 14، شماره 51، صص. 93-116.
امیری، ساره. و آقابابایی، احسان. (1396). "برساخت معنایی زن روشنفکر خاص در سینمای پس از انقلاب اسلامی"، مطالعات فرهنگ - ارتباطات، دوره 18، شماره 40، صص. 95-122.
بالس، کریستوفر. (1380). "ذهنیت نسلی"، ترجمه حسین پاینده، ارغنون، شماره 19.
بحرینی، شیما. و حسینی، مالک. (1397). "زبان به منزله بازنمایی فرهنگ از دیدگاه استوارت هال با توجه به نظر فردیناند دو سوسور، دانشگاه شهید بهشتی"، دو فصلنامه فلسفی شناخت، دوره 11، شماره 1، صص. 7-22.
تاجیک، محمدرضا. (1383). "گفتمان، پادگفتمان و سیاست"، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
ﺗﺒﺮﯾﺰی، ﻣﻨﺼﻮره. (1393). "ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮای ﮐﯿﻔﯽ از ﻣﻨﻈﺮ روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻗﯿﺎﺳﯽ و اﺳﺘﻘﺮاﯾﯽ"، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، دوره 21، ﺷﻤﺎره 64، صص. 105-138.
رفیع پور، فرامرز. (1378). "تغییر ارزشها در آینه سینما و مطبوعات"، نامه پژوهش، دوره 4، شماره 14 و 15، صص. 5-30.
رهبرقاضی، محمودرضا.، امام جمعه زاده، سیدجواد.، نوربخش، سوسن. و خاکی، مینا. (1396). "ارزشهای فرهنگی و تأثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان"، فصلنامه علمی پژوهشی جامعه پژوهی فرهنگی، دوره 8، شماره 1، صص. 45-60.
رهبری، مهدی. و محمدزاده، سعید. (1390). "سینما و وقوع انقلاب اسلامی در ایران"، پژوهشنامه متین، دوره 13، شماره 50، صص. 83-107.
صابری، محمد. و تورک، محمت سزای. (1396). "اخلاق و ارزشهای انسانی در فیلمهای سینمایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی"، تهران: فصلنامه اخلاق در علوم رفتاری و فناوری، دوره 12، شماره 2، صص. 1-12.
صفری، فاطمه. (1387). "تحلیل نشانه شناختی نهادهای اجتماعی در سینمای رسول صدر عاملی"، مجله جامعه شناسی ایران، دوره 9، شماره 1 و 2، صص. 102-126.
طالبان، محمدرضا.، مبشری، محمد. و مهرآئین، مصطفی. (1389). "بررسی روند دگرگونی ارزشی در ایران (1353-1388)"، تهران: دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 3.
طبیعی، منصور. و محمدتقی نژاد اصفهانی، رعنا. (1399). "زنانگی، ایدئولوژی و مقاومت در برابر فرودستی تحلیل گفتمان فرودستی زنان در سینمای ایران با تکیه بر نظریه خودمداری"، مجله زن در فرهنگ و هنر، دوره 12، شماره 2، صص. 185-217.
عظیمی دولتآبادی، امیر. و داوریمقدم، سعیده. (1398). "بازنمایی حضور و نقش زنان در سینمای قبل و بعد از انقلاب اسلامی"، مجله مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، دوره 8، شماره 2، صص. 305-328.
فرامرزی، داوود. (1378). "نظریه ساختار مدور ارزشهای شوارتز؛ نامه پژوهش، دوره 4، شماره 15-14، صص. 107-129.
فلیک،اووه. (1399). "درآمدی بر تحقیق کیفی"، هادی جلیلی (مترجم) نشر نی.
قرهباغی، علیاصغر. (1383). "بازنمایی"، مجله گلستانه، شماره 58.
محمدی، فردین. و کرمانی، مهدی. (1398). "برساخت معنایی نهاد خانواده و ترکیببندی آن در فضای رسانهای؛ تحلیل فرهنگی - اجتماعی برنامههای ماهوارهای فارسی زبان؛ دو فصلنامه علمی و پژوهشی جامعهشناسی نهادهای اجتماعی، دوره 6، شماره 14، صص. 41-62.
مهدیزاده، سیدمحمد. (1387). "رسانهها و بازنمایی"، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
میلز، سارا. (1389). "میشل فوکو"، ترجمه داریوش آشوری، تهران: مرکز.
هاشمی، محمدصادق. و فرخی، میثم. (1394). "بازنمایی نگرش مردم به روحانیت در سینمای ایران (مورد مطالعه: سه فیلم زیر نور ماه، مارمولک و طلا و مس)"، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مجله رسانه و فرهنگ، دوره 5، شماره 1، صص. 126-150.
Barker, C. (2004). “The SAGE Dictionary of Cul- tural Studies”, London: Sage publication.
Barlett, C.P., Vowels, C.L. & Saucier, D.A. (2008). “Meta-analyses of the effects of media images on men's body-image concerns”, Journal of social and clinical psychology, Vol. 27(3), PP. 279-310.
Calvert. & Levis. (eds). (2002). “Television Studies: the key concepts Rutledge
Fung, A. & Ma, E. (2000). “Formal vs. informal use of television and sex-role stereotyping in Hong Kong”, Sex roles, Vol. 42(1-2), PP. 57-81.
Hall, S. (1997). “The Work of Representation, In Cultural Representation and Signifying”, London: Sage.
_||_Barker, C. (2004). “The SAGE Dictionary of Cul- tural Studies”, London: Sage publication.
Barlett, C.P., Vowels, C.L. & Saucier, D.A. (2008). “Meta-analyses of the effects of media images on men's body-image concerns”, Journal of social and clinical psychology, Vol. 27(3), PP. 279-310.
Calvert. & Levis. (eds). (2002). “Television Studies: the key concepts Rutledge
Fung, A. & Ma, E. (2000). “Formal vs. informal use of television and sex-role stereotyping in Hong Kong”, Sex roles, Vol. 42(1-2), PP. 57-81.
Hall, S. (1997). “The Work of Representation, In Cultural Representation and Signifying”, London: Sage.
مقایسه گفتمان فرهنگی حاکم بر سینمای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران
چكيده
هدف این پژوهش مقایسه گفتمان فرهنگی حاکم بر سینمای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اصلی تحليل گفتمان میباشد. جامعه آماری و نمونه محتوای فیلمهای سینمایی یش و پس از انقلاب بود که دیالوگهای 12 فیلم از طریق ارزشهای قدرت، موفقیت، لذتطلبی، برانگیختگی، استقلال، جهانگرایی، خیرخواهی، سنتگرایی، همنوایی، امنیتگرایی، مشروعیت بخشیدن به ثروت، ارزشهای مذهبی، ارزشهای ملی با نرمافزار maxqda مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
براساس نتایج حاصله از این پژوهش مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی، لذتطلبی و ارزشهای مذهبی است. مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی است. ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب دارند. ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب دارند.
واژگان كليدي
گفتمان فرهنگی، بازنمایی، سینمای انقلاب، فیلم سینمایی ایرانی، واکاوی
شروع تحولات فرهنگي اجتماعي مختلف در دوران اخير، نشان از تغيير در ساختار ارزشي جوامع دارد؛ بهگونهاي كه بحث از «ارزشها» و تغيير در «نظام ارزشي» از مباحث مهمي است كه در شرايط گذار خود را بيشتر نشان ميدهد. ارزشها، به عنوان معياري اجتماعي و هنجارگذار، يكي از عناصر ساختاري فرهنگ ميباشند كه با توجه به ارتباط آنها با رفتارها و نگرشهاي افراد، پايهي بينش و كنش انسانها را شكل ميدهند. در واقع، اين امر ناشي از فرايند دروني شدن ارزشها طي سازوكار اجتماعي شدن از طريق آژانسهاي جامعهپذيري ميباشد كه به نوبهي خود، موجب پيدايش «نسل ارزشي» در جامعه ميگردد. ارزش در مباحث روانشناسي، به عنوان درونيترين لايهي شخصيت انسان و در علوم اجتماعي، نوعي احساسات ريشهاي تعريف شده است. از اين عبارت چنين برميآيد كه ارزش، يك مفهوم انتزاعي است و براي اينكه بتوانيم آن را به صورت تجربي بررسي كنيم، بايد نمادهاي ارزشها را به گونهاي بيان كنيم كه در رفتار قابل مشاهده باشند. ارزشها، هميشه قابل تحول بوده و نسبت به زمان متغيرند. در عالم واقع، ارزشها از بين نميروند و ارزشهاي واقعاً جديدي نيز ظاهر نميشوند؛ بلكه تغيير ارزشها، اغلب، تحول در سلسله مراتب ارزشها است كه در نتيجهي آن، گاهي ارزشهاي مسلط ضعيف شده و ارزشهاي متحول جاي آنها را ميگيرند. تحول ارزشها در موقعيت كنوني جامعهي ما، از جهتي مربوط به پديدهي نوگرايي است كه با توجه به گسترش ارتباطات جهاني، هر روز پديدهاي نو در اجتماعات مختلف ظاهر ميشود و مردم ـ بهخصوص ـ قشر جوان ميخواهند آنرا تجربه كنند و از طرف ديگر، قدرتهاي جهاني با طراحي برنامههاي مختلف فرهنگي، سعي دارند با تغيير در جهت حركت پديدههاي تحول فرهنگي جوامع مختلف، آنها را از مسير تبادل فرهنگي خارج سازند و از اين طريق به تخريب و تضعيف فرهنگهاي ملي و منطقهاي بپردازند.
سینما یکی از وسایل ارتباطی است که با وجود عمر کوتاه یک صد ساله، به دلیل جذابیتهای خاص به سرعت جای خود را در زندگی مردم باز کرده است. این رسانه علیرغم فراز و نشیبهایی که داشته، همواره بیش از یک وسیله سرگرمی مدنظر بوده است. زیرا محصولات آن نقش بلند مدتی را در شکلگیری فرهنگ مردم بر عهده داشتهاند. سینما در عین اینکه صنعتی عظیم و متنوع و هنری پیچیده است، نیرویی اجتماعی نیز محسوب میشود (مهدیزاده ،123:1387). فیلم ﺳﯿﻨﻤﺎیی و ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﺘﺤﺮك، ﻣﺤﺼﻮل ﺷﺮاﯾﻂ ﻓﻨﯽ، اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ و رواﻧﯽ وﯾﮋهاي ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺸﺨﺺ در آن ﻣﺤﺪودة ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻨوان ﻏﺮب ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﭘﺪﯾﺪ آﻣـﺪه ﺑﻮد. اﻣﺎ اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه در ﻏﺮب ﻧﻤﺎﻧﺪ و ﺑﻪ ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬـﺎن ﭘﺮاﮐﻨـﺪه ﺷﺪ.
ورود ﭘﺪﯾﺪه سینما ﺑﻪ اﯾﺮان ﺑﻪ آراﻣﯽ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ اﻣﺎ ﺑـﻪ ﺳﺮﻋﺖ در ﺑﯿﻦ ﺑﺪﻧﮥ روﺷﻨﻔﮑﺮان و ﻫﻨﺮﻣﻨﺪان رﺷﺪ ﮐﺮد. ﺑﻪ وﯾﮋه در دﻫـــﻪ 30، 40 و 50 ﺷﻤـــﺴﯽ، ﺳـــﯿﻨﻤﺎي اﯾـــﺮان، ﺗﻮﻟﯿـــﺪات ﻋﻈﯿﻤﯽ ﺧﻠﻖ ﮐﺮد که ﺑﻪ ﺑﺴﯿﺎري از ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺻﺎدر ﻣﯽﮐﺮد.
بازنمایی، تولید معنا از طریق چارچوبهای مفهومی و گفتمانی است. به این معنی که معنا از طریق نشانهها، به ویژه زبان تولید میشود. زبان سازندهی معنا برای اشیای مادی و رویههای اجتماعی است و صرفاً واسطهای خنثی و بیطرف برای صورتبندی معانی و معرفت دربارهی جهان نیست. فرایند تولید معنا از طریق زبان را رویههای دلالت مینامند. لذا آنچه واقعیت نامیده میشود خارج از فرایند بازنمایی نیست. البته این بدان معنا نیست که هیچ جهان مادی واقعی وجود ندارد، بلکه مهم معنایی است که به جهان مادی داده میشود. استوارت هال میگوید: «هیچچیز معناداری خارج از گفتمان وجود ندارد؛ و مطالعات رسانهای وظیفهاش سنجش شکاف میان واقعیت و بازنمایی نیست بلکه تلاش برای شناخت این نکته است که معانی به چه نحوی از طریق رویهها و صورتبندیهای گفتمانی تولید میشود. از دیدگاه هال، ما جهان را از طریق بازنمایی میسازیم و بازسازی میکنیم» (کالورت و لوییز، 2002: 200). بازنمایی به هیچ وجه نمیتواند طبیعی و خنثی و مستقل از واقعیتهای بیرونی باشد و همیشه از سوی کدهای فرهنگی موجود و از پیشبوده ساخته و پرداخته میشود (قره باغی، 1383: 41). با توجه به تعامل میان سینما و جامعه اینکه چه ارتباطی میان فیلم و سینما و ارزشهای اجتماعی به ویژه در دو شرایط تاریخی متفاوت وجود دارد، مستلزم بحث و کنکاش است. سینما در یک نظام سیاسی که از درون آن انقلابیون مذهبی و جنبشگر ظهور میکنند چه محتوایی دارد و چه ارزشهایی را بازنمایی کرده است. ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در فیلمهای سینمایی پسا انقلاب چه ویژگیهایی دارد؟ باید ارزشهایی را که فیلمهای سینمایی در هر دوره تاریخی ترویج و با خود حمل میکند شناسایی شود.
طبیعی و محمد تقینژاد اصفهانی (1399) با تحلیل گفتمان انتقادی، فرودستی زنان از خلال چهار فیلم سینمایی عروس آتش، کاغذ بیخط، خانة پدری و ناهید را تحلیل کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که زنانگیهای مدرن و سنتی نه تنها در تقابل با هم قرار میگیرند، بلکه از سویی دیگر، دال زنانه در مقابل سوژههای مرد سنتی و مدرن نیز بازنمایی میشود. عظیمی دولتآبادی و داوری مقدم (1398) نشان دادند که حضور زنان در عرصههای مختلف سینما به استثنای نقش خوانندگی و تا حدودی بازیگری در دوره بعد از انقلاب نسبت به قبل از آن افزایش داشته است. در دوره پیش از انقلاب حضور زنان در نقش بازیگر و خوانندگی در سینما پر رنگ بوده است. در گروه کارگردانی، گروه چهرهپردازی و گروه صحنه و لباس حضور زنان سینماگر افزایش داشته است. در دوره سازندگی حضور زنان در جایگاههای مختلف تولید فیلم افزایش یافته است. در دوره عدالت محوری، در سه عرصه مهم بازیگری، موسیقی و صدا با کاهش حضور زنان سینماگر مواجه هستیم. بحرینی و حسینی (1397) تاکید دارند که علیرغم فرهنگ و گفتمان مسلط، همواره می توان معناهای جدید خلق کرد که شاید بتوانند رخدادهایی شوند که جریان فرهنگ و هنر را به مسیرهای تازهای ببرند. صابری و ترک (1396) نتیجه میگیرند که در سینمای قبل از انقلاب ارزشها جایگاه فرعی و کوچک داشتند و در میان ابتذال و سطحیگری به سختی قابل تشخیص هستند. اما سینمای پس از انقلاب در انطباق با جامعه، فراز و نشیبهای جامعه را، در قالب داستان روبرویی با موانع، مشکلات و چگونگی فائق آمدن بر آنها با تاکید بر ارزشهای اخلاقی و آموزههای دینی ترسیم میکند. رهبر قاضی و همکاران (1396) نشان میدهند که اولاٌ ارزشهای فرهنگی در مقایسه با متغیرهای جمعیتشناختی قدرت تبیینکنندگی بیشتری داشتند. ثانیاٌ با تقسیم ارزشهای فرهنگی به 4 بعد آمادگی برای تغییر، حفاظت، خودافزایی و تعالی بر اساس نظریات شوراتز، نتایج نشان میدهد که ارزش تعالی (شامل ارزشهای جهانگرایی و خیرخواهی) باعث گرایش شهروندان به سمت تفکرات سوسیالیسم اقتصادی میشود و افرادی که از ارزشهای تعالی ضعیفتری برخوردار هستند عمدتاٌ به سمت بازار آزاد در حوزههای اقتصادی گرایش پیدا میکنند. از سوی دیگر یافتهها در مورد نگرشهای سیاسی نشان میدهد درحالیکه ارزشهای آمادگی برای تغییر، خودافزایی و تعالی افراد را به سمت گروههای سیاسی دموکراتیک سوق میدهد، اما ارزش حفاظت باعث گرایش افراد به گروههای سیاسی محافظه کار میشود.
احمدی و قادرزاده (1395) در مقاله گونهشناسی ارزشهای فرهنگی مبتنی بر هویت، نتایج نشان از بالا بودن معناداری شدت احساس هویت قومی نسبت به دو سطح دیگر از هویت بوده است. نتایج از بالاتر بودن احساس هویت جهانی در مقایسه با احساس هویت ملی حکایت دارد. سه سطح از هویت، هویتهای قومی، ملی و جهانی روابط متفاوتی با یکدیگر را در نمونه و جامعه آماری مورد مطالعه نشان میدهند. هاشمی و فرخی (1394) در مقالهای به بازنمایی نگرش مردم به روحانیت در سینمای ایران (مورد مطالعه: سه فیلم زیر نور ماه، مارمولک و طلا و مس) پرداختهاند. نتایج نشان میدهد که در این فیلمها نسبت به فاصله گرفتن روحانیت از متن جامعه و سنتی بودن روحانیت و استفاده ابزاری روحانیت از لباس مقدس و در پی قدرت و ثروت بودن روحانیون نگرش منفی وجود دارد. بارلت و همکاران (200۸) نیز در تحقیقی تأثیر رسانههای جمعی بر هویت جنسیتی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج بیانگر آن بود که رسانههای جمعی از طریق برنامههای خود تصویرهای ایدهآل از بدن زنان و مردان به مخاطبان خود ارائه دهند (محمدی و کرمانی، 1398). در تحقیقی دیگر، فانگ و اریکما (2000) تقکرات کلیشهای جنسیتی در برنامههای تلویزیونی را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که تفکرات قالبی درباره جنسیت در میان مردم و برنامههای تلویزیونی به وضوح قابل مشاهده است و تلویزیون کلیشههای جنسیتی را منطقی و برخاسته از واقعیت جلوه میدهد و با نشان دادن این نقشهای کلیشهای اینگونه تفکرات را بازتولید میکند. جورج گربنر در اوایل دهه 19۶0 در یک پروژه تحت عنوان «مطالعه شاخصهای فرهنگی» که حدود دو دهه ادامه داشت به بررسی موضوع خشونت در برنامههای تلویزیونی پرداخت. نتایج تحقیق گرنبر نشان داد که «بینندگان پرمصرف» تحت تأثیر محتوای خشونتآمیز برنامههای تلویزیونی، باورهای اغراق آمیز از خشونت در جهان واقعی پیدا میکنند و جهان را بیش از آنچه واقعاً هست ناامن و خطرناک میپندارند. تلویزیون ممکن است تماشاگران پرمصرف را به درک دنیای پست سوق دهد (باهنر و جعفری کیذقان، 13۸9: 139؛ به نقل از: محمدی و کرمانی، 1398).
تاکنون پژوهشهایی به صورت مقایسهای این دو دوره را تحلیل نکرده است. از این رو مقاله حاضر در پی آن است ﺗـﺎ ﺿـﻤﻦ ﺗﻌﺮﯾـﻒ و دستهبندی ارزشﻫﺎي فرهنگی، ﺗﺒﻠـﻮر آن را در ﻓﯿﻠﻢﻫﺎي ﺳﯿﻨﻤﺎﯾﯽ ﻗﺒﻞ و ﺑﻌـﺪ از اﻧﻘـﻼب اﺳـﻼﻣﯽ ﺑﺮرﺳـﯽ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨد. به طور مشخص مسئله مطرح این است که محتوای فیلمهای سینمایی دو دوره پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چه نوع ارزشهای فرهنگی را بازنمایی میکند و این ارزشها چه ارتباطی با جامعه زمانش دارد؟
2- اهمیت و ضرورت تحقیق
اگر قرار باشد ارزیابی از ارزشهای فرهنگی هر جامعه انجام شود یکی از راهها، واکاوی ارزشها در هنر و سینما است. ضرورت داردکه ارزیابی شود تا مشخص شود که چه ارزشهایی برمحتوای سینمای قبل و بعد از انقلاب اسلامی حاکم بوده است و کدام ارزشها خاص دوره اول بوده و کدام ارزشها به دوره دوم نیز منتقل شدهاند.
تا حد زیادی آنچه ما به مثابه یک مخاطب از ارزشهای اجتماعی… میدانیم ناشی از تجربه مواجهه با گزارشها و تصاویری است که بواسطه رسانهها به ما ارائه شدهاست. ما به کمک بازنمایی ارزشهای فرهنگی در فیلمهای سینمایی میتوانیم به شناخت جهان واقعی دست پیدا کنیم. میتوان انتظار داشت که »آثار هنری« ما نیز دربارۀ جامعه و فرهنگ ايران در دهههای گذشته حرفهايی برای گفتن داشته باشند. در اين معنا، آثار ادبی و هنری میتوانند در حکم منبع الهامی برای محققان اجتماعی باشند. محققان میتوانند ايدهها و مضمونهايی را از آثار ادبی و نمايشی و سینمايی و جز آن برگیرند و در کار نظری و تحلیلی خويش بسط دهند.
فایده دیگر انجام پژوهش حاضر آن است که با شناخت محتوای سینما در هر دوره شناخت بیشتری از جامعه و ارزشهای آن در آن دوره حاصل میشود و شناخت بیشتری برای ما در تبیین موثرتر پدیدهها از جمله انقلاب و عوامل آن و شرایط دوران پس از انقلاب و شناخت شرایط فرهنگی دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران فراهم میسازد. بازنمایی ارزشهای فرهنگی به ما نشان خواهد داد که تا چه اندازه روابط و مناسبات قدرت در هر دوره جهت تولید و اشاعه گفتمان مرجح در جامعه در راستای تداوم و تقویت نابرابریهای اجتماعی کمک کننده است. اگر بپذیریم که معنا واجد ماهیتی ثابت و تضمین شده نیست بلکه از بازنماییهای خاص طبیعت در فرهنگ ناشی میشود، آنگاه میتوان نتیجه گرفت که معنای هیچچیز نمیتواند تغییر ناپذیر، غایی یا یگانه باشد. در واقع، معنای هر چیز همواره از یک زمینه برمیآید و مشروط به عواملی دیگر و همچنین تابع مناسبات متحولشونده قدرت است. بازنمایی فرهنگی و رسانهای نه امری خنثی و بیطرف، که آمیخته به روابط و مناسبات قدرت جهت تولید و اشاعه معانی مرجّح در جامعه در راستای تداوم و تقویت نابرابریهای اجتماعی است (مهدی زاده،1387: 16).
3- پیشینه نظری و مفهومی پژوهش
جامعهشناسان براي تبيين پديدة تفاوت گفتمان ارزشی و فرهنگی عمـدتاً بـر عـواملي چـون تجربة تاريخي1 متمايز هر نسل از نسلهاي ديگر و ظهور نسلهـاي داراي نظـام ارزشـي و فكري متفاوت طي جريان توسعه و تحول اجتماعي، ظهـور نهادها و شبكههاي اجتماعي مختلف كه فرايند جامعهپذيري نسل جديد را بر عهده دارند و باعث از بين رفتن وحدت ارزشي و جايگزيني كثرت ارزشي مـيشـوند، و نيز بر تغيير معيارهاي داوري ارزشي در اثر تضاد سنت و مدرنيته تأكيد دارند كه همگـي معطـوف بـه تعيـينكننـدگي تحـولات ساختاري در بروز و گسترش پديدة مذكورند. در مقابل روان شناسان بر عوامل خرد تاکید میورزند.
نظریهی شوارتز از ساختار مدور نظام ارزشها
پایه نظریه شوارتز نظریه روکیچ است (فرامرزی، 1378). از دید روکیچ ارزشها، راهنمای عمل، رفتار و قضاوت هستند. از دید او ارزشهای ابزاری به شیوههای رفتاری اشاره دارند و ارزشهای غایی بر حالتهای غایی، که به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم میشوند. تاکید عمدهی شوارتز در نظریهی خود بر دو بعد محتوا و ساختار ارزشهاست.
محتوای ارزشها: "شوارتز" و "بیلیسکی" (۱۹۸۷) اعلام کردند که محتوای اولیهی ارزشها، نوعی علاقهی انگیزشی است که آن ارزش دربردارد. این دو، نوعی سنخشناسی از محتواها و خصوصیات ارزشها را با این استدلال استخراج کردند که ارزشها در شکل اهداف آگاهانه، بیانگر سه نیازمندی جهانی هستند که همهی افراد و جوامع میبایستی به آنها پاسخ دهند. این سه نیازمندی جهانی عبارتند از: 1) نیازهای جسمی و زیستی افراد2) نیاز به تعامل اجتماعی هماهنگ و 3) نیازهای حیاتی و رفاهی گروه. این نیازها باید به صورت شناختی ارائه شود و در شکل ارزشهایی باشند که افراد با توسعهی شناختی و جامعهپذیری، بیاموزند که نیازهایشان را همچون اهداف و ارزشها به طور آگاهانه ارائه کنند و از اصطلاحات مشترک برای ارتباط با این ارزشها و اهداف استفاده نمایند. از این نسخه جهانی شوارتز، هفتگونهی ارزشی (در نسخهی اولیهی این نظریه) استخراج شد.1) رفاه اجتماعی 2) همنواعی محدودکننده 3) لذتطلبی 4) موفقیت 5) بلوغ 6) استقلال 7) امنیتگرایی.
ساختار ارزشها: شوارتز نظریههای قبل از خود را نقد میکرد که گرچه محتواهای ارزشی را به صورت تجربی استخراج کرده بودند، اما در مورد برخی از ارزشها که ممکن بود در موقعیت تضادی یا توافقی قرار گرفته باشند قافل ماندند. همچنین دیگرانها و روشهایی را که نظامهای ارزشی را به ساختاری منسجم و مفهومی تبدیل کند پیشنهاد نکردند. تاکید عمدهی شوارتز بر مجزاکردن مجموعهای از روابط پویا میان گونههای انگیزشی ارزشهایی است که به ما امکان میدهد تا ارزشها را با یکدیگر و با دیگر متغیرها به شیوهی منسجم مرتبط نماییم. کلیدی که ساختار روابط ارزشی را مشخص میکند این فرض است که کنشهایی که در پی آن دسته از گونههای ارزشی رخ میدهند که دارای نتایج اجتماعی، عملی و روانشناختی هستند، ممکن است در تضاد یا در توافق با دیگر گونههای ارزشی باشند. مثلاً پیروی از ارزشهای موفقیت ممکن است در تضاد با ارزشهای خیرخواهی باشد. بهطورکلی، تمام الگوهای روابط تضادی و توافقی میان اولویتهای ارزشی، شرط اصلی ساختار نظامهای ارزشی هستند (فرامرزی، 1378).
اصلاحات در محتوای ارزشها:در بعد محتوای ارزشها نسخه اولیه نظریه شوارتز اصلاح شد. وی ده نوع ارزش انگیزشی جدید را مطابق با نیازمندیهای عمومی از شرایط انسانی که در تحقیقات فرهنگی متفاوتی تأیید شده بودند، استخراج نموده و هر نوع را با استفاده از اهداف مرکزی تعریف کرد.۱-قدرتگرایی2 ۲-موفقیت3 ۳-لذتطلبی4 ۴-برانگیختگی5 ۵-استقلال6 ۶-جهانگرایی7 ۷-خیرخواهی8 ۸-سنتگرایی9۹-همنوایی10 و۱۰-امنیتگرایی11 (فرامرزی، 1378).
جدول(1): گونههای انگیزشی ارزشها، تعاریف، گونههای مثالی و منابع مشتق شدهی هر یک
گونه ی ارزش Type of v | تعریف Definition | گونه های مثالی Examply v | منابع Sources |
قدرت | پایگاه و موقعیت اجتماعی، کنترل و تسلط بر افراد ومنابع. اعمال کنترل بر روی افراد و منابع | قدرت اجتماعی، اقتدار، ثروت | کنش متقابل،گروه |
موفقیت | توفیق فردی از طریق رقابت مبتنی بر معیارهای اجتماعی. کسب صلاحیت مطابق با استانداردهای اجتماع | موفق، توانا، جاهطلب، ذینفوذ | کنش متقابل، گروه |
لذت طلبی | احساس رضایت، کامروایی در زندگی. میل و لذت جهانی افکار | رضایت و لذتبردن از زندگی | ارگانیستی |
برانگیختگی | تحریک طلبی، هیجان، نوآوری، مبارزه طلبی در زندگی. تهییج، نوگرایی، مبارزه طلبی | شهامت داشتن، زندگی متنوع، زندگی هیجانانگیز | ارگانیستی |
استقلال | تفکر و انتخاب عمل مستقل، خلق کردن، کشف کردن. خود رهنمود دهی | خلاقیت، آزادی، استقلال، کنجکاوی، انتخاب اهداف خود | ارگانیستی، کنش متقابل |
جهانگرایی | فهم، قدردانی، تحمل، حمایت از رفاه همه افراد و طبیعت. محافظت و حمایت از بشر و طبیعت | وسعت نظر(broadminded),خرد، عدالت اجتماعی، برابری، جهانی در صلح: جهانی سرشار از زیبایی، اتحاد با طبیعت، حفظ محیط | گروه، ارگانیستی |
خیرخواهی | تلاش برای حفظ آسایش و رفاه دیگران . حفظ و تقویت رفاه افرادی که فرد در تماس شخصی مستقیم با آنهاست. | مفید، درستکار، بخشنده، وفادار، مسئول | ارگانیستی، گروه، کنش متقابل |
سنتگرایی | پایبندی به آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی، احترام، تعهد، پذیرش، آداب و رسوم و اندیشههایی که از فرهنگ یا مذهب سنتی ناشی میشود. | خاضع، فروتن، پذیرش، قسمت، و سهم خود از زندگی، دینداری، احترام به سنت و اعتدال | گروه |
همنوایی | محدودیت اعمال و تمایلات و انگیزههایی که محتمل بر صدمه زدن به دیگران و تعهدی از هنجارها و انتظارات اجتماعی است. مهار اعمال و تکانش های مطلوب اجتماعی | مودب بودن، مطیع بودن، نظم فردی، احترام به والدین و بزرگترها | کنش متقابل، گروه |
امنیتگرایی | سلامت و تثبیت وضعیت خود و اجتماع .سلامت، هماهنگی و ثبات جامعه، روابط، خود | امنیت خانواده، امنیت ملی، نظم اجتماعی، نظافت و مبادله منافع | ارگانیستی، کنش متقابل، گروه |
(ماخذ:فرامرزی،1378)
از نگاه رفیعپور (1378) تغییر متفاوت انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با انقلابهای بزرگ جهان، تغییر نظام ارزشی مسئولان انقلاب و مردم از ارزشهای مدرن و مادی به ارزشهای سنتی و غیر مادی تا پایان جنگ تحمیلی بود. رفیعپور ارزشها را به چهار گروه مادی، مذهبی، ملی و غربگرایانه دستهبندی نموده است.
کریستوفر بالس12معتقد است نظریهپردازان فرهنگ عامه و نیز تاریخنگاران بر این اعتقادند که هر ده سال شکل جدیدی از ذهنیت نسلی ظهور میکند (بالس، ۱۳۸۰: 6). از نظر بالس ما هر ده سال، از فرهنگها، ارزشها، پندارها، علایق هنری، دیدگاههای سیاسی و قهرمانهای اجتماعی خود تعریفی جدید ارائه میکنیم و این مجموعه عینی و ذهنی هر دهه بهعنوان کوچکترین واحد زمانی برای تعیین فرهنگ جمعی میتواند بهکار رود(همان، 7:1380).
4- بازنمایی
«عمل نمایش دادن کسی یا چیزی به شیوهای خاص». اما تعریفی پیچیده از این مفهوم که توسط کریس بارکر و از منظر مطالعات فرهنگی بیان شده، اشاره میکند: «بازنمایی مجموعهای از فرآیندهاست که از طریق آن، اعمال معنادار، یک شئی یا رفتار در دنیای واقعی را توصیف یا معنا میکنند. از اینرو، بازنمایی عمل نمادپردازانه است که دنیای مورد نظر مستقلی را انعکاس میدهد» (بارکر، 2004: 177). بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیتها را نشان میدهند. از نظر “ریچارد دایر” مفهوم بازنمایی در رسانهها عبارت است از: «ساختی که رسانههای جمعی از جنبههای مختلف واقعیت مثل افراد، مکانها، اشیاء، اشخاص، هویتهای فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد ایجاد میکنند. تجلی بازنماییها ممکن است به صورت گفتاری، نوشتاری یا تصاویرمتحرک باشد«. فرهنگ لغات مطالعات رسانهای و ارتباطی بازنمایی را اینگونه تعریف میکند: کارکرد اساسی و بنیادین رسانهها عبارتست از بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان و اغلب دانش و شناخت ما از جهان بوسیله رسانهها ایجاد میشود و درک ما از واقعیت بواسطه و به میانجیگری روزنامهها، تلویزیون، تبلیغات و فیلمهای سینمایی و … شکل میگیرد.
استورات هال بازنمایی را به همراه تولید، مصرف، هویت و مقررات، بخشی از چرخه فرهنگ میداند. بازنمایی بخشی اساسی از فرایندی است که به تولید معنا و مبادله آن میان اعضای یک فرهنگ میپردازد و شامل استفاده از زبان، نشانهها و ایماژهایی میشود که به بازنمایی میپردازد (هال و جالی، 1997: 15).
5- روشهای پژوهش
روش استفاده شده در اين پژوهش تحليل گفتمان انتقادي فرکلاف است؛ ميلز «گفتمـان را، همچـون هـر اصطلاح ديگري، در عين حال، عمدتاً از سوي آنچه نيست تعريف ميكنـد» (ميلز، 1389 :11) و فوكـو نيز گفتمان را اينگونه تعريف ميكند: »حيطة كلي همة گزارهها يا احكام تلقي كـردهام. گـاهي بهعنوان مجموعة قابل تمايزي از احكام و گاهي به مثابة روية ضابطهمندي كه شـماري از احكـام را توضيح ميدهد« (میلز، 1389 :13). پژوهش تحلیل گفتمان نوعی پژوهش اکتشافی- تحلیلی است که به کمک این پژوهشها میتوان تغییرات را در طول زمان دنبال کرد. بنـابه نظرية گفتمان، ميتوان فيلم را نيز در زمرة متون گفتمـاني در نظـر گرفـت كـه نشـانههـاي رمزگان يك گفتمان فرهنگي اجتماعي را در خود دارد و مـيتـوان بـا رمـزگشـايي از يـك اثـر سينمايي، گفتمانهاي موجود در يك زمينة فرهنگي را كشف كرد. بنابراين، ما در سطح اول بـا سطح اجتماعي و فضاي اجتماعي شكلگيري گفتمـان سـر وكار داريـم. در سـطح دوم، پـركتيس گفتماني است كه تأثير زمينة اجتماعي را بر مؤلف بيان ميكند و در سـطح سـوم بـه اسـتخراج مؤلفههاي مرتبط به چارچوب مفهومي براي توليد متن ميپردازيم. در این پژوهش فیلمها به عنوان سند با استفاده از تحلیل گفتمان مطالعه و بررسی میشود. متن گفتمانی واحد تحلیل میباشد، بدین صورت که با مشاهده صحنههای هر فیلم ارزشهای فرهنگی استنباط شده هر فیلم استخراج و توصیف میشود. معمولا ًیک صحنه از تعدادی پلان که روابط نزدیکی با هم دارند و موضوع واحدی را بیان میکنند تشکیل شده است و مجموعه صحنههائی که بر روی هم به بیان یک موضوع واحد میپردازند یک سکانس را تشکیل میدهند. جامعه مورد پژوهش شامل همه فیلمهای ساخته شده در این دو مقطع زمانی است. بر این اساس، پژوهش حاضر از نظر قلمرو زمانی جامعیت لازم را در بررسی فیلمهای تولید شده در دو دهه دارد. بهطوریکه یک دوره ده ساله قبل و یک دهه پس از انقلاب اسلامی انتخاب شدهاند. معمولاْ ملاک حجم نمونه با رویکرد کیفی و همچنین برای روش تحلیل گفتمان اشباع نظری می باشد(محمدپو، ضدروش ۲، ۱۳۹۰:۵۰) براین اساس در هر تحلیل گفتمان انتقادی با ۴تا۶ نمونه اقناع مفهومی و مضمونی صورت می گیرد که در این پژوهش برای هر دوره تاریخی ۶ فیلم و جمعاٌ برای دو دوره تاریخی 12 فیلم انتخاب شده است. روش انتخـاب فيلمها با ملاک هدفمند و با استفاده از روش دلفي انجام گرفت؛ به اين صورت که در مرحله اول،با مطالعه اکتشافی فهرستی پنجاه تایی از مهمترین فیلم های هر دوره تهیه شد، در مرحله دوم از تعدادی متخصصان خواسته شد تا از هر دسته ۲۰ فیلم انتخاب کنند و اگر فیلم مهمتری هم سراغ دارند در آن فهرست قرار دهند و در مرحله سوم از متخصصان خواسته شد تا از هر دسته ۶ فیلم انتخاب کنند و در نهایت به ترتیب تعداد آرای موافق متخصصان در هر دوره ۶ فيلم سينمايي مهم و برخوردار از غنای مفهومی با محوريت موضوع ارزشهای و با جمعآوري آراي آنها و بررسي پاسخهايشان بر اين فيلمها توافق نظري صورت گرفت.
برای سنجش اعتبار یافتههای پژوهش حاضر، علاوه بر استفاه از منابع داده گوناگون، یافتهها با کارشناسان در حوزه رسانه، فرهنگ و سینما در میان گذاشته شده است. علاوه بر این، مقایسه یافتههای پژوهش با برخی از پژوهشهای داخلی و خارجی پیشین به افزایش اعتبار یافتههای بررسی کمک کرده است (فلیک ۴۲۰:۱۳99). همچنین قابلیت اطمینان با گزارش شرایط متغیر محیط تهیه و تولید فیلمهای سینمایی، ذکر جزییات مربوط به چگونگی گردآوری دادهها و نحوه تصمیمگیریها، ارایه فهرست و آمار و مشخصات فیلمهای سینمایی، ثبت یادداشتهای پژوهشگران، ذکر جزییات تفسیرها و تحلیلهای طی شده در فرآیند پژوهش افزایش یافته است.
در تحلیل گفتمان انتقادی برخلاف اغلب پژوهشهای کیفی بهطور استثنایی امکان تعریف عملیاتی مقولات مورد نیاز پژوهش فراهم میشود و فهرستی از مقولات پیش از جمعآوری داده بدست میآید. تفاوت اصلی آن است که مقولهها میتواند با استقرا کامل شود (تبریزی، 1393: 129) و ماتریس ساخت نیافته هم میتوان ترسیم کرد. همچنین برای شناسایی کدهای مقولهها از نرمافزار maxqda بهره گرفته شد. تجزیه و تفسیرگفتمان میتواند ناظر بر چند سطح تحلیل باشد، سطح توصیفی که صرفاً به تحلیل متن میپردازد، سطح تفسیری که به تحلیل فرآیندها میپردازد و سطح تبیینی که تحلیلی اجتماعی است(تاجیک، 1383).
6- یافتههای پژوهش
1- مشخصات فیلمهای تحلیل شده مربوط به یک دهه قبل و یک دهه بعد از انقلاب
ردیف | نام فیلم ها | کارگردان | سال تولید | مدت زمان پخش | بازیگران اصلی |
1 | فیلم در امتدادشب | پرویز صیاد | 1356 | 123دقیقه | گوگوش، سعید کنگرانی، محبوبه بیات، ناصر ممدوح، جهانگیر فروهر، ملیحه نظری، اشرف ساغر، فریده ورجاور، گیتی فروهر و اکبر دودکار |
2 | فیلم گاو | داریوش مهرجویی | 1348 | 104دقیقه | علی نصیریان، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی و پرویز فنیزاده |
3 | فیلم طوقی | علی حاتمی | 1349 | ۱۱۰ دقیقه | بهروز وثوقی، آفرین، ناصر ملکمطیعی، ژاله علو، حمیده خیرآبادی، بهمن مفید، غلامرضا سرکوب، محسن آراسته، شهرزاد، حسین گیل وجلال پیشواییان |
4 | فیلم گنج قارون | سیامک یاسمی | 1344 | 110دقیقه | محمدعلی فردین، فروزان و تقی ظهوری |
5 | فیلم قیصر | مسعود کیمیایی | ۱۳۴۸ | 110دقیقه | بهروز وثوقی، ناصر ملکمطیعی، جمشید مشایخی، ایران دفتری، پوری بنایی، بهمن مفید، جلال پیشوائیان و شهرزاد |
6 | فیلم سوته دلان | علی حاتمی | 1356 | 111دقیفه | بهروز وثوقی، شهره آغداشلو، فخری خوروش، جمشید مشایخی، جهانگیر فروهر، آتش خیر،مینو ابریشمی، سعید نیکپور، سعید امیرسلیمانی، اکبر مشکین، رقیه چهره آزاد، محمود بصیری |
7 | فیلم هامون | داریوش مهرجویی | ۱۳۶۸ | ۱۲۰ دقیقه | خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، عزتالله انتظامی، فتحعلی اویسی |
8 | فیلم ناخداخورشید | ناصر تقوایی | ۱۳۶۵ | 118دقیقه | داریوش ارجمند، سعید پورصمیمی و علی نصیریان |
9 | فیلم خانه دوست کجاست | عباس کیارستمی | ۱۳۶۵ | 83دقیقه | بابک احمدپور، احمد احمدپور |
10 | فیلم اجاره نشین ها | داریوش مهرجویی | 1365 | 120دقیقه | عزتالله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، ایرج راد و رضا رویگری |
11 | فیلم دونده | امیر نادری | ۱۳۶۳ | 94دقیقه | مجید نیرومند |
12 | فیلم باشو غریبه کوچک | بهرام بیضایی | ۱۳۶۵ | 121دقیقه | سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی وعدنان عفراویان |
2- ارزشهای بازنمایی شده در فیلمهای دو دوره
در این پژوهش شش فیلم قبل از انقلاب 1344 تا 1356 (فیلم در امتداد شب، قیصر، سوتهدلان، گاو، طوقی و گنج قارون) و شش فیلم بعد از انقلاب 1363 تا 1368 (فیلم خانه دوست کجاست، اجارهنشینها، هامون، باشو غریبه کوچک، دونده و ناخدا خورشید) بررسی شدهاند. در این فیلم ها، دیالوگها و صحنههای مشابه زیادی با مشاهده شده است که در این قسمت به وجه اشتراک ارزشهای گفتمانی در این دو دوره در بعد بینامتنیت و بیناگفتمانیت پرداخته میشود.
الف: تفسیر بینامتنیت
بینامتنیت، به روابط میان متنها با یکدیگر اشاره دارد با این تفاوت که در بیناگفتمانیت،گفتمانها جایگزین متنها شدهاند. هر فیلم می تواند حامل یک گفتمان باشد، برای مثال گفتمان فیلم گاو متفاوت از فیلم طوقی است. در این قسمت از پژوهش به مشابهتهای بینامتنیت در فیلمهای قبل از انقلاب پرداخته میشود.
براساس نتایج مندرج در جدول (2)، فیلم طوقی با فیلمهای در امتداد شب، گاو وگنج قارون در مقولهی خیرخواهی مشابهت بینامتنی دارد و با فیلم قیصر در ارزش قدرت و با سوتهدلان با ارزش سنتگرایی شباهت داشته است. فیلم در امتداد شب با فیلمهای گاو، گنج قارون و قیصر در مقوله خیرخواهی و با سوتهدلان در ارزش لذتطلبی وجه اشتراک داشته است. فیلم گاو با فیلم گنج قارون در ارزش گفتمانی سنتگرایی با فیلم قیصر درخیرخواهی و با فیلم سوته دلان در ارزشهای مذهبی همپوشانی بینامتنیت داشته است. فیلم گنج قارون با فیلم قیصر در ارزش گفتمانی قدرت و با فیلم سوته دلان در ارزش سنتگرایی همپوشانی داشته است. وجه اشتراک بینامتنیت فیلم قیصر با فیلم سوته دلان در ارزش گفتمانی سنتگرایی مشاهده شده است.
در مجموع های خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی، لذتطلبی و ارزشهای مذهبی وجه اشتراک بینامتنیت فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب میباشد. جمعبندی اشتراک بینامتنیت در جدول (2) آمده است.
جدول(2): اشتراکات بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی در فیلمهای قبل از انقلاب
نام فیلم | طوقی | درامتدادشب | گاو | گنج قارون | قیصر | سوته دلان |
طوقی | - | خیرخواهی | خیرخواهی | خیرخواهی | قدرت | سنتگرایی |
درامتدادشب | خیرخواهی | - | خیرخواهی | خیرخواهی | خیرخواهی | لذت طلبی |
گاو | خیرخواهی | خیرخواهی | - | سنتگرایی | خیرخواهی | ارزش های مذهبی |
گنج قارون | خیرخواهی | خیرخواهی | سنتگرایی | - | قدرت | سنتگرایی |
قیصر | قدرت | خیرخواهی | خیرخواهی | قدرت | - | سنتگرایی |
سوته دلان | سنتگرایی | لذت طلبی | ارزش های مذهبی | سنتگرایی | سنتگرایی | - |
در این قسمت به مشابهتهای بینامتنیت در فیلمهای پس از انقلاب پرداخته میشود.
براساس نتایج مندرج در جدول (3)، فیلم هامون با فیلم ناخدا خورشید در همنوایی وجه اشتراک بینامتنیت دارد و با فیلمهای خانه دوست کجاست، اجارهنشینها، دونده و باشو غریبه کوچک در مقوله خیرخواهی شباهت دارند. فیلم ناخدا خورشید با فیلم خانه دوست کجاست و فیلم دونده در خیرخواهی، با فیلم اجارهنشینها در سنتگرایی و در باشو غریبه کوچک در ارزش قدرت همپوشانی بینامتنیت دارد. فیلم خانه دوست کجاست با فیلمهای اجارهنشینها و دونده در خیرخواهی و با فیلم باشو غریبه کوچک در قدرت شباهت دارد. فیلم اجاره نشینها با فیلم دونده در ارزش خیرخواهی و در باشو غریبه کوچک در ارزش قدرت مشابهت بینامتنیت دارد. وجه اشتراک بینامتنیت فیلم دونده با فیلم باشو غریبه کوچک در ارزش گفتمانی خیرخواهی مشاهده شده است. در مجموع ارزشهای خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی و همنوایی وجه اشتراک بینامتنیت فیلمهای یک دهه پس از انقلاب میباشد. جمعبندی اشتراک بینامتنیت در جدول (3) آمده است.
جدول(3): اشتراکات بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی در فیلمهای پس از انقلاب
| هامون | ناخداخورشید | خانه دوست کجاست | اجاره نشین ها | دونده | باشو غریبه کوچک |
هامون | - | همنوایی | خیرخواهی | خیرخواهی | خیرخواهی | خیرخواهی |
ناخداخورشید | همنوایی | - | خیرخواهی | سنتگرایی | خیرخواهی | قدرت |
خانه دوست کجاست | خیرخواهی | خیرخواهی | - | خیرخواهی | خیرخواهی | قدرت |
اجاره نشین ها | خیرخواهی | سنتگرایی | خیرخواهی | - | خیرخواهی | قدرت |
دونده | خیرخواهی | خیرخواهی | خیرخواهی | خیرخواهی | - | خیرخواهی |
باشو غریبه کوچک | خیرخواهی | قدرت | قدرت | قدرت | خیرخواهی | - |
ب) تفسیر بیناگفتمانیت
بیناگفتمانیت گونهای از بینامتنیت است و به وضعیتی اشاره دارد که در آن تمامی رخدادهای ارتباطی به رخدادهای پیشین متکیاند. بیناگفتمانیت هنگامی واقع میشود که گفتمانها و ژانرهای مختلفی در یك رخداد ارتباطی واحد با یکدیگر مفصلبندی شوند. بیناگفتمانیت به روابط میان گفتمانها با یکدیگر میپردازد.
فیلمهای یک دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ارزشهای گفتمان فرهنگی، متنوع، متفاوت و بعضاً متضادی را عرضه میکنند. نتایج تحلیل گفتمانی این فیلمها نشان میدهد، ارزش خیرخواهی (مقوله اصلی: تلاش برای حفظ آسایش و رفاه دیگران، حفظ و تقویت رفاه افرادی که فرد در تماس شخصی مستقیم با آنهاست و مقوله فرعی: وفادار و مسئول)، مشروعیت بخشیدن به ثروت (مقوله اصلی: تأیید و مشروعیت دادن به نابرابریهای اجتماعی مقوله فرعی: مثبت یا منفی جلوه دادن ثروت، نوع منزل)، سنتگرایی (مقوله پایبندی به آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی، آداب و رسوم و اندیشههایی که از فرهنگ یا مذهب سنتی و مقوله فرعی: احترام به سنت و دینداری)، جهانگرایی (مقوله اصلی: فهم و مقوله فرعی: وسعت نظر و خرد) و ارزشهای مذهبی (مقوله اصلی: تقویت ارزشهای مذهبی) نسبت به مقولات دیگر برجستگی دارند. در نتیجه میتوان گفت: براساس نتایج مندرج در جدول (4)، ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی برجستگی بیشتری در فیلمهای قبل از انقلاب دارند.
جدول(4): ارزشهای گفتمانی مسلط در دیالوگ فیلمهای قبل از انقلاب
| ارزش ها | |||||||||||||
قدرت | موفقیت | لذت طلبی | برانگیختگی | استقلال | جهان گرایی | خیرخواهی | سنتگرایی | همنوایی | مشروعیت بخشیدن | امنیت | ارزش های مذهبی | ارزش های ملی | ||
فیلم های قبل از انقلاب | طوقی | 5 | - | 1 | - | 1 | 1 | 8 | 14 | 7 | - | - | 16 | 1 |
درامتدادشب | 1 | - | 2 | 2 | - | - | 9 | - | 2 | 4 | - | 2 | - | |
گاو | 2 | - | 1 | 3 | - | - | 6 | 6 | 1 | - | - | 3 | - | |
گنج قارون | 9 | - | 4 | 2 | 2 | 10 | 9 | 4 | 3 | 13 | - | 1 | 1 | |
قیصر | 5 | - | 1 | 1 | 1 | 1 | 4 | 10 | 4 | - | 2 | 11 | 1 | |
سوته دلان | - | - | 1 | - | - | 1 | 4 | 13 | 5 | 6 | - | 7 | - |
فیلمهای پس از انقلاب ارزشهای گفتمانی حامل ارزشهای اخلاقی همچون احترام به والدین و بزرگترها، خیرخواهی، بخشنده بودن و دور از ابتذال را عرضه میکنند. براساس تحلیل این فیلمها، ارزشهای گفتمانی و ارزشهای خیرخواهی (مقوله اصلی: تلاش برای حفظ آسایش و رفاه دیگران، حفظ و تقویت رفاه افرادی که فرد در تماس شخصی مستقیم با آنهاست و مقوله فرعی: وفادار و مسئول)، مشروعیت بخشیدن به ثروت، (مقوله اصلی: تأیید و مشروعیت دادن به نابرابریهای اجتماعی مقوله فرعی: مثبت یا منفی جلوه دادن ثروت، نوع منزل)، سنتگرایی (مقوله پایبندی به آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی، آداب و رسوم و اندیشههایی که از فرهنگ یا مذهب سنتی و مقوله فرعی: احترام به سنت و دینداری)، جهانگرایی (مقوله اصلی: فهم و مقوله فرعی: وسعت نظر و خرد)، ارزشهای مذهبی (مقوله اصلی: تقویت ارزشهای مذهبی)، همنوایی (مقوله اصلی: محدودیت اعمال و تمایلات و انگیزههایی که محتمل بر صدمه زدن به دیگران و تعهدی از هنجارها و انتظارات اجتماعی است و مقوله فرعی: احترام به بزرگترها و والدین) برانگیختگی (مقوله اصلی :مبارزه طلبی و مقوله فرعی: شهامت داشتن) و قدرت (مقوله اصلی: پایگاه و موقعیت اجتماعی، اعمال کنترل بر روی افراد و منابع رو مقوله فرعی: قدرت اجتماعي، اقتدار) نسبت به مقولات دیگر برجستگی دارند. در نتیجه میتوان گفت: براساس نتایج مندرج در جدول (5)، ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی برجستگی بیشتری در فیلمهای پس از انقلاب دارند.
جدول(5): ارزشهای گفتمانی مسلط در دیالوگ فیلمهای پس از انقلاب
| قدرت | موفقیت | لذت طلبی | برانگیختگی | استقلال | جهان گرایی | خیرخواهی | سنتگرایی | همنوایی | مشروعیت بخشیدن | امنیت | ارزش های مذهبی | ارزش های ملی | |
فیلم های پس از انقلاب | هامون | 1 | - | 1 | 4 | - | 5 | 6 | 3 | 2 | 6 | - | 3 | 1 |
ناخداخورشید | 2 | - | - | - | - | - | 2 | 5 | 2 | 3 | 1 | - | - | |
خانه دوست کجاست | 1 | - | - | - | - | 1 | 6 | - | - | - | - | - | - | |
اجاره نشین ها | 1 | - | - | 1 | 4 | 1 | 6 | 2 | 4 | - | - | - | - | |
دونده | - | 1 | 2 | 2 | 3 | - | 5 | - | 1 | - | - | - | - | |
باشو غریبه کوچک | 2 | - | - | - | - | - | 12 | - | - | - | - | - | 1 |
3- نمودار کلی ارزشهای بازنمایی شده در فیلمهای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی
گسترش وکاهش ارزش های مادی گرایی و سودجویی |
گسترش وکاهش ارزش ها و روحیه مصرف گرایی |
تأیید ومشروعیت دادن به نابرابری های اجتماعی و کاهش نابرابری اجتماعی |
مشروعیت بخشیدن به ثروت |
نوع منزل و ارزش مادی آن و مدت زمان نمایش آن |
مثبت یا منفی جلوه دادن خانه گرانقیمت و جواهرات ،لباس،اتومبیل گران و وسایل منزل |
سلامت و تثبیت وضعیت خود و اجتماع |
توفیق فردی از طریق رقابت مبتنی برمعیارهای اجتماعی
|
سلامت،هماهنگی وثبات جامعه ،روابط ،خود |
کسب صلاحیت مطابق بااستانداردهای اجتماع |
امنیت گرایی |
موفق،توانا،جاه طلب،ذی نفوذ،باهوش |
احساس رضایت |
امنیت خانواده ،امنیت ملی،نظم اجتماعی |
موفقیت |
کامروایی در زندگی |
رضایت و لذت بردن از زندگی |
ارزش ها |
پایبندی به آداب و رسوم فرهنگی ومذهبی |
لذت طلبی |
تلاش برای حفظ آسایش و رفاه دیگران . |
دینداری،احترام به سنت |
سنتگرایی |
حفظ و تقویت رفاه افرادی که فرد در تماس شخصی مستقیم با آنهاست. |
مفید،درستکار،بخشنده،وفادار ومسئول |
خیرخواهی |
تحریک طلبی،هیجان،نوآوری،مبارزه طلبی در زندگی،تهییج،نوگرایی |
برانگیختگی
|
جهان گرایی |
همنوایی |
استقلال |
قدرت |
فهم و قدردانی |
وسعت نظر |
ارزشهای مذهبی |
شهامت داشتن،زندگی متنوع،زندگی هیجان انگیز |
ارزشهای ملی |
پایگاه و موقعیت اجتماعی |
تفکروانتخاب عمل مستقل،خلق کردن،کشف کردن ،خودرهنموددهی |
اعمال کنترل بر روی افراد و منابع |
قدرت اجتماعی،اقتدار،ثروت،شهرت و اعتبار اجتماعی |
تقویت ارزشهای مذهبی |
تضعیف ارزشهای مذهبی |
محدودیت اعمال و تمایلات و انگیزه هایی که محتمل بر صدمه زدن به دیگران و تعهدی از هنجارها و انتظارات اجتماعی است. |
خلاقیت،آزادی،کنجکاوی،انتخاب هدف خود |
گسترش ارزش های ملی |
مهار اعمال و تکانش های مطلوب اجتماعی |
تضعیف ارزش های ملی |
مؤدب بودن،مطیع بودن،نظم فردی،احترام به والدین و بزرگترها |
4- دلایل بازنمایی ارزشهای فرهنگی در فیلمها
در این مرحله به این سؤال پاسخ داده میشود که دلایل بازنمایی این دوازده گروه از ارزشهای گفتمانی در دو دوره قبل و بعد از انقلاب در چیست؟
از بعد تاریخی، جنبشهای اجتماعی از جمله انقلابها را می توان به دو دوره تقسیم نمود: جنبشها و انقلابهای اجتماعی قبل از شکلگیری رسانهها، جنبشها و انقلابهای اجتماعی پس از پیدایش و گسترش رسانهها. این وسایل ارتباط جمعی مدرن، در شکل دادن و هدایت افکار عمومی، به وجود آوردن هیجانات جمعی، ایجاد تودهها و پیدایش و گسترش عرصه عمومی نقش مهمی ایفا مینمایند که این نقش با توجه به گسترش روز افزون رسانهها هر روزه بیشتر میشود. از بعد نحوه تأثیرگذاری وسایل ارتباط جمعی بر جنبشهای اجتماعی نیز میتوان میان دو مسأله تفاوت قائل بود: 1- فرایند طبیعی و ذاتی تأثیرگذاری رسانهها. 2- فرایند انسانی تأثیرگذاری رسانهها. در بعد نخست، رسانهها مانند هر پدیدهای به محض موجود شدن، نقشی را در این جهان ایفا میکنند. در بعد دوم، رسانهها از سوی حکومتها و نیروهای انقلابی، به منظور شکل دادن به افکار عمومی، ایجاد اعتماد یا بیاعتمادی، بسیج تودهها یا ضد بسیج بکار گرفته میشدند. سینما، معمولاً توسط حکومتها و بهویژه در رژیمهای دیکتاتوری، به عنوان ابزاری برای سرگرمی مردم، جامعهپذیری سیاسی و شکل دادن به افکار عمومی در راستای منافع و یا آرمان خاص استفاده میگردد (رهبری و محمدزاده،1390: 87-86). در آغاز انقلاب چند دیدگاه درباره سینما یا چند گفتمان سینمایی مطرح شد. اولین دیدگاه همان دیدگاه سنتی در میان متشرعین بود که سینما را حرام میدانستند، به سینما نمیرفتند و به فرزندانشان اجازۀ سینما رفتن نمیدادند، مطابق این دیدگاه پس از انقلاب اسلامی سینما میبایست تعطیل میشد. دیدگاه دوم متعلق به مسلمانان انقلابی بود. این گروه که امام خمینی و دیگر رهبران انقلابی را شامل میشد، با سینما مخالف نبودند و حتی آن را ابزاری بالقوه برای گسترش ارزشهای اسلامی میدانستند. اما با سینمای موجود چه سینمای غرب و چه سینمای ایران و یا هندوستان مخالف بودند. پیش از انقلاب اسلامی اغلب مؤمنین و متشرعین به سینما نمیرفتند، فیلم ندیده بودند و آشنایی اغلب ایشان با سینما به آنچه در پلاکاردها و پوسترهای سردر سینماها میدیدند محدود میشد، اما گروه کوچکی هم بودند که جزء انقلابیون مسلمان به شمار میآمدند ولی فیلم هم دیده بودند وحتی فیلم هم ساخته بودند، دیدگاه سوم مربوط به این گروه بود. آنان در عین حالی که طرفدار سینمای اسلامی بودند اما با لوازم این صنعت و هنر هم تا حدودی آشنا بودند و خواهان سینمایی ملی بودند که جای سینمای آمریکا و سینمای عامه پسند پیش از انقلاب را در ایران بگیرد و اوقات فراغت مردم را پرکند و در عین حال بهطور غیرمستقیم مبلغ ارزشهای اسلامی باشد. غیر از این دیدگاهها دو دیدگاه دیگر هم وجود داشت که جزء گفتمان انقلاب اسلامی نبودند و نفوذی نیز نداشتند. یکی از این دو دیدگاهی بود که سینما را هنر میشناخت و از پیش از انقلاب راه خود را از راه به اصطلاح فیلم فارسی سازان جدا کرده بود و نام سینماگران پیشرور را برخود گذاشته بود و دیدگاه دیگر هم همان دیدگاه غالب در سینمای پیش از انقلاب ایران بود که سینما را صنعت و سرگرمی میدانست (اجلالی و نوری پرتو، 1396).
سینما رسانه و صنعتی است که در آن فرهنگ ملتها و جوامع به نمایش گذارده میشود. فیلمها با ثبت دنیای قابل رؤیت، سرنخهایی برای درک پروسههای مخفی روانی و حیات درونی جوامع به دست میدهند. آن چه در واقع فیلمها منعکس میسازند، گرایشهای روحی و روانی و ضمیر ناخودآگاه جمعی است. فیلم، نظامی از معانی است که هم از واقعیت بازنمایی میکند و هم آن را بازسازی مینماید و هم حساسیتهای خود را از واقعیت بیان و تولید میکند. فیلمها حتی فیلمهای تخیلی به نحوی جامعهی اطراف خود را به تصویر میکشند و باتوجه به این که بازتابنده واقعیت یا بازنمایی از واقعیت کرده و یا به بیان حساسیتها و نقد خود را از واقعیت بپردازند، روح هر دوره یا جامعه را تعریف و یا با نقد و تحلیل درصدد اصلاح آن بر میآیند. فیلمها با افشای نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک جامعه روحیات یک دوران را مجسم میسازند (صفری، 103:1387). بنابراین در پاسخ به این سؤال کلی دو سؤال جزئیتر مطرح میشود:
الف) دلایل بازنمایی ارزشهای در فیلمهای دهه قبل از انقلاب در چیست؟
ساختار فرهنگی ایران در طی دوره 1320 تا 1357 علیرغم گسترش حوزه علمیه و مدارس مذهبی و ساختار اجتماعی متمایل به فرهنگ مذهبی، ساختاری ضد دینی بود. در این دوره، تأثیرپذیری سینمای ایران از مدرنیسم و اومانیسم غربی و تقابل سنت و مدرنیته بسیار مشهود است. در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40، هم زمان با تغییرات و تحولات ساختاری فرهنگ ایران و نمود یافتن فرهنگ غربی و اشاعه آن در سطح عامه و اکثریت خواص جامعه، سینما نیز از این تغییر و تحولات عقب نماند و غلبه عناصر سکس و خشونت بر مفاهیم فیلمهای تولیدی در بدنه سینمای ایران در این دوران بود. حکومت پهلوی با ممانعت از شکلگیری یک سینمای سیاسی، با پافشاری بر دو وجه غالب سرگرمی و تبلیغ در این دوران، بر کارکرد غیر سیاسی سینما تأکید کرده است (اشرافی، خاکرند، 104:1396). سینماي قبل از انقلاب خود را مقید به ارزش خاصی نمیدانست و بیشتر سعی میکرد تا مانند سینماي آمریکا یعنی هالیوود، عنصر سرگرم کننده در این نوع سینما نقش برتر را داشته باشد. زیرا سینماي ایران به ویژه در دهههاي 30 و 40 تحت تأثیر شدید سینماي هالیوود قرار داشت. در واقع سینماي ایران قبل ازانقلاب، سینمایی متکی به کمپانیهاي بزرگ تولید فیلم بود که مسئله اصلی آنها هم، گیشه و بازگشت سرمایه بود. در این نوع سینما مسئله ارزشهاي اخلاقی جایگاه ویژهاي نداشت. هر چند میشد در برخی از فیلمهاي تولیدي در این نوع سینما نیز عناصري پیدا کرد که رگههایی از سینمایی انتقادي و اجتماعی و انسانگرایانه را بازنمایی میکرد (صابری و تورک، 2:1396). در اواخر دهه 1340، مهاجرت به شهر و افزایش شهرنشینی بسیار کند و حتی سیاستهای اتخاذی حکومت بر مبنای نگه داشت روستائیان در روستاها بود. در همین دوره تاریخی، سیاستهایی مانند انقلاب سفید شاه و میهن که در دی ماه 1341 اعلام و در بهمن ماه همان سال مردم برای تأیید این اصلاحات به پای صندوق رأی رفتند و نمونهای از ساختار فرهنگی و سیاسی در حال تغییر ایران در دوره پهلوی دوم بود. حکومت پهلوی، در این ساختارسازی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، نتوانست توده مردم سنتگرا و متمایل به مذهب را با خود همراه نماید. سیاستهای انقلاب سفید و برنامه سوم توسعه، برخیل بیکاران جامعه افزود و نوعی نگرش منفی را در میان این جوانان پدید آورد. حکومت پهلوی در مواجهه با خیل بیکار که سردرگم و نگران آینده خود بودند، برنامهریزی فرهنگی از طریق رسانه قدرتمندی مانند سینما را در پیش گرفت (اشرافی، خاکرند، 105:1396). در سالهای 1349 تا1351 فیلمها با درون مایههای اجتماعی و بازتاب واقعیات تلخ جامعه تولید شده و به نمایش درآمدند وسرخوردگیهای اجتماعی جامعه آن روز ایران را تا اندازه زیادی به نمایش میگذاشتند (اشرافی، خاکرند، 106:1396). با بررسی و تحلیل فیلمهای ساخته شده در این ایام، میتوان بیان داشت که فیلمهای این دهه، در جهت خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی بوده است.
ب) دلایل بازنمایی ارزشهای گفت در فیلمهای دهه پس از انقلاب در چیست؟
انقلاب 1357 ائتلاف طبقات سنتی و مدرن بود؛ پس از انقلاب اما به نحوی وسیع در این ائتلاف بزرگ گسست افتاد و شکاف عمیقی این طبقات را از هم جدا کرد، گفتمان انقلابی اسلامی، نفی گفتمان مدرنیته در ایران و بازگشت به ارزشهای دینی- سنتی و نفی همه کوششهای مدرنیزاسیون بود. در دهه 60 تودههای سنتی منزلتی نو کسب کردند و راه را برای گفتمان سنتی باز هموار کرد (امیری و آقابابایی، 101:1396). در دهه اوّل انقلاب با تغییر ارزشها و نفی گفتمان مدرنیت تقاضا برای برخی کالاها کاهش و برای برخی دیگر افزایش یافت. کمتر کسی اتومبیل بنز میخرید و بازار نمایشگاههای اتومبیل همچنین بوتیکها و لوکس فروشها و مدسازان کساد گشت و اکثریت مردم از مصرف گرایی روی گرداندند. رهبر انقلاب در هنگام و ابتدای انقلاب ثروت و نابرابری را به نام طاغوت به ارزش منفی تبدیل کرده بود و در بیانات خود، مشخصاً کوخنشینان را بر کاخ نشینان ارجح میدانست و مصرف را ابزار تهاجم فرهنگی خطاب میکرد که مردم را از ارزشهای اصیل دور و درگیر در جهان ناچیز میکند. از این رو در دهه اوّل انقلاب، فقر چیز بدی نبود، فقرا از فقر خود خجالت نمیکشیدند. به عبارتی دقیقتر، یک نظام ارزشی جدیدی که ثروت در آن ارزش منفی گرفته بود، توسط ارزشگذاران به هنجار درونی تبدیل شده بود. این روند ادامه پیدا کرد و با وقوع جنگ تحمیلی شدت بیشتری به خود گرفت؛ چراکه فضای جنگ و شهادت از نظر ارزشی، نوعی آمادهسازی اخلاقی را فراهم میکردند و اقتضای رفاهطلبی را بهطور وسیع کاهش میدهد. سبک زندگی در آن زمان به این صورت بود که برپایی مجلس عروسی در مساجد و حسینیهها امری عجیب نبود و حتی ارزش نیز شمرده میشد. نمایش تیپهای زحمتکش و سادهدل طبقۀ پایین معمولاً در فیلمهای پس از انقلاب، عموماً با تأکید بر معصومیت و مظلومیت آنها و نیز با بار ارزشی مثبت همراه بوده و ارزشهای غیرمادی را بر پول و ثروت ارجح میدانستند. ارزشهایی مثل خیرخواهی کمک به دیگران، احترام به والدین، رعایت اصول اخلاقی ارجحیت داشت. با بررسی وتحلیل گفتمان فیلمهای ساخته شده در این ایام، میتوان بیان داشت که فیلمهای این دهه، در جهت خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی بوده است.
تجزیه و تفسیر گفتمان در سه سطح صورت گرفته است. سطح توصیفی که صرفاً به تحلیل متن میپردازد، سطح تفسیری که به تفسیر نتایج میپردازد و سطح تبیینی که تحلیلی اجتماعی است. در قسمت توصیفی این نتیجه حاصل شد که در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب، فیلم در امتداد شب، ارزشهای خیرخواهی، مشروعیت بخشیدن به ثروت بیشترین دیالوگ را در فیلم داشته است. فیلم گاو، ارزشهای خیرخواهی و سنتگرایی. فیلم گنج قارون، مشروعیت بخشیدن به ثروت، جهانگرایی، خیرخواهی و قدرت. فیلم سوتهدلان، سنتگرایی، ارزشهای مذهبی، مشروعیت بخشیدن به ثروت و همنوایی. فیلم قیصر، ارزشهای مذهبی، سنتگرایی، قدرت و همنوایی و همچنین فیلم طوقی، ارزشهای مذهبی، سنتگرایی و خیرخواهی بیشترین دیالوگ را داشتهاند. از میان فیلمهای پس از انقلاب، فیلم هامون، ارزشهای خیرخواهی، جهانگرایی، مشروعیت بخشیدن به ثروت، سنتگرایی، ارزشهای مذهبی، همنوایی بیشترین دیالوگ را در فیلم داشته است. فیلم ناخدا خورشید، سنتگرایی و مشروعیت بخشیدن به ثروت. فیلم خانه دوست کجاست، خیرخواهی. فیلم اجارهنشینها، خیرخواهی، برانگیختگی، همنوایی و فیلم دونده، خیرخواهی، برانگیختگی، لذتطلبی و استقلال و فیلم باشو غریبه کوچک، ارزشهای خیرخواهی، قدرت و ارزشهای ملی را در دیالوگهای خود دارند.
در تفسیر نتایج، وجه اشتراک ارزشهای گفتمانی فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب و یک دهه بعد از انقلاب به دو بعد بینامتنیت و بینا گفتمانیت در دیالوگها و صحنه فیلمها پرداخته شده است. وجود ارزشهای خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی، لذتطلبی و ارزشهای مذهبی وجه اشتراک بینا متنیت فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب میباشد. همچنین وجود ارزشهای خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی و همنوایی وجه اشتراک بینامتنیت فیلمهای یک دهه پس از انقلاب است. بر اساس نتایج تفسیر بیناگفتمانیت، ارزشهای گفتمانی، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی برجستگی بیشتری در فیلمهای قبل از انقلاب دارند و ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی برجستگی بیشتری در فیلمهای پس از انقلاب داشتهاند.
در تبیین، نتایج دو دوره مورد مطالعه از نظر اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داده میشود تا به این سؤالات پاسخ داده شود، که؛ دلایل ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای دهه قبل از انقلاب در چیست؟ دلایل ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای دهه پس از انقلاب در چیست؟
در اين دوره ها نسل نوعي تعارض نسلی هم در ميان تماشاگران و فيلمسازان وجود داشته است. تماشاگراني كه در سطحي بالا از رفاه و تحصيلات قرار داشتند و فيلمهاي خارجي غربي را ميپسنديدند و در مقابل، طبقهي بودند كه به علت تغيير و تحول در شرايط اقتصادي و اجتماعي و مهاجرت به شهرها و جابهجايي جمعيت، در سطح پاييني از زندگي و تحصيلات در پايين شهر ساكن بودند.
در دهه 50 ساختار فرهنگی ترویج شده از سوی رژیم پهلوی، ضد دینی بود و تقابل سنت و مدرنیته بسیار دیده میشد و ارزشهای اخلاقی خاصی وجود نداشت. اما در این دوران توده مردم سنتگرا و متمایل به مذهب بودند. حکومت در تلاش بود که ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تغییر دهد. فیلمهای آن دوره نیز از درون مایههای اجتماعی و بازتاب واقعیات تلخ جامعه تولید شده بودند. علايق اين دو طيف بر نوع فيلمسازي تأثير ميگذاشت. فيلمهايي كه از سوي منتقدان به فيلم فارسي موسوم شد براي آن ساخته شد كه مايهي تفريح و سرگرمي آنها را فراهم كند. مايههايي از تجدد و تغيير سبك زندگي در اين فيلمها مشهود بود. وجود كاباره، رقص و آواز كه در خانه و زندگي بسياري از آنها ممكن بود وجود نداشته باشد. اما داستان فيلمها و نكات و پيامهاي اخلاقي كه در آخر فيلمها ميگنجاندند باعث ميشد كه فيلمها را ببينند. در بررسی و تحلیل فیلمهای پس از انقلاب، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی مشهود است. در دهه اول انقلاب، ارزشها تغییر کرده بود و گفتمان مدرنیت نفی و گفتمان سنتی هموار شده بود. این روند ادامه داشت که با وقوع جنگ تحمیلی شدت گرفت و نوعی آمادهسازی اخلاقی را فراهم نمود و ارزشهای خیرخواهی، احترام و رعایت اصول اخلاقی ارجحیت بیشتری داشت و این قضیه بر روی فیلمهای آن دوره زمانی تأثیرگذار بود. در بررسی و تحلیل فیلمهای آن دوره نیز خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی کاملاً به چشم میخورد.
در تبیین نتایج باید گفت این پژوهش با رویکرد تحلیلی به بررسی چیستی گفتمان فیلمهای سینمایی از حیث ابزار و یا بسته فرهنگی بودن و نیز بازنمایی و یا عدم بازنمایی و انعکاس واقعیات اجتماعی انجام شد. سوال اساسی این بود که آیا فیلمهای سینمایی توان بازتاباندن رویدادهای اجتماعی را دارد، یا آنچه از سوی فیلمها انعکاس مییابد، نمایشی از واقعیت و یا شبهواقعیت است؟ نتایج گویای این است که آنچه فیلمها، بازنمایی کردند، تصویری دستکاریشده از عینیت خارجی و واقعیت برای مخاطب است؛ زیرا گاه فیلمها برخی تصاویر، رویدادها، و واقعیات را بیشتر برجسته و بازنمایی میکنند و برخی دیگر را به حاشیه میبرند.
بنا بر نظر شوارتز؛ ساختار ارزشهای فرهنگی مستتر در فیلمها در هر دوره از ویژگیهای ایدئولوزیک نظام سیاسی متاثر میشود و محتوای دهگانه را نیز با ایدئولوژی سازگار میکند و آنچه بازنمایی میشود اغلب خلق ایدئولوژی نظام حاکم سیاسی است، کارکرد اساسی و بنیادین رسانهها بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان است. رسانهها جهان را برای ما تصویر میکنند. رسانهها این هدف را با انتخاب و تفسیر خود در کسوت دروازبانی و بوسیله عواملی انجام میدهند که از ایدئولوژی اشباع هستند. یافتههای پژوهش ما خلاف این نظر را تایید میکند و از این جهت گفتههای شوارتز برای فیلمهای سینمایی دو دوره تاریخی در ایران چندان دقیق نیست.
مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی، لذتطلبی و ارزشهای مذهبی است.
مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی است.
ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب دارند.
ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب دارند.
محتوای گفتمان فیلمهای سینمایی قبل از انقلاب، گرچه برای ترویج ارزشهای دینی تولیدنشدهاند؛ اما در کنار ارزشهای سیاسی زمانشان ارزشهای دینی را هم که ساختار سیاسی دل خوشی از آنها نداشته ترویج دادهاند. همچنین صابری و تورک (1396 به این نتیجه رسیدهاند که در سینماي قبل از انقلاب ارزشهاي اخلاقی جایگاه فرعی داشتند و در میان ابتذال و سطحیگري به سختی قابل تشخیص هستند. اما نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که هم در فیلمهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ارزشهای اخلاقی به چشم میخورد و به تدریج ارزشهای مذهبی در فیلمهای بعد از انقلاب کاهش یافته است. طالبان و دیگران (1389) به بررسی روند دگرگونی ارزشها در ایران (1353-1388) پرداختهاند. آنان به این نتیجه رسیدهاند که میزان اهمیت ارزشهای مادی برای جامعه ایران از دهه پنجاه تا دهه سوم انقلاب افزایش داشته است و نسبت اهمیت بیشتر شاخصهای ارزشهای معنوی از دهه پنجاه تا دهه سوم انقلاب کاهش یافته است. پژوهش حاضر نیز نشان میدهد که ارزشهای مذهبی در فیلمهای بعد از انقلاب کاهش یافته و ارزشهای مادی در فیلمهای دهه قبل از انقلاب بیشتر از بعد انقلاب بوده است.
منابع فارسی:
اجلالی، پرویز؛ نوری، پرتو(1396)، سینمای ایران در دهه شصت،انجمن جامعه شناسی ایران.
احدي، اصغر(1380)؛ بررسي سلسله مراتب ارزش ها در نوجوانان ساكن شهرهاي مرزي و غيرمرزي استان اردبيل، به راهنمايي محمد نريماني، اردبيل.
احمدی، یعقوب و قادرزاده، امید (1395) گونه شناسی ارزشهای فرهنگی مبتنی بر هویت، دوفصلنامه پژوهشنامه توسعه فرهنگی اجتماعی، دوره 1، شماره 1، صص 34-56
اشرافی،مجتبی؛ خاکرند، شکرالله(1396)، بررسی نقش و جایگاه سینمای ایران در سیر تحولات فرهنگی و سیاسی منتهی به انفلاب اسلامی ایران، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی .سال 14،شماره51.
امیری، ساره؛ آقابابایی، احسان(1396)، برساخت معنایی زن روشنفکر خاص در سینمای پس از انقلاب اسلامی، مطالعات فرهنگ -ارتباطات، دوره 18،شماره 40.
بالس، کریستوفر (1380) ذهنیت نسلی، ترجمه حسین پاینده، ارغنون، شماره 19
بحرینی، شیما. حسینی، مالک(1397)زبان به منزله بازنمایی فرهنگ از دیدگاه استوارت هال با توجه به نظر فردیناند دو سوسور،دانشگاه شهید بهشتی،دوفصلنامه فلسفی شناخت،دوره یازده،شماره 1،7-22.
تاجیک، محمدرضا (1383) گفتمان، پادگفتمان و سیاست، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
ﺗﺒﺮﯾﺰي، ﻣﻨﺼﻮره (1393) ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮاي ﮐﯿﻔﯽ از ﻣﻨﻈﺮ روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﻗﯿﺎﺳﯽ و اﺳﺘﻘﺮاﯾﯽ ؛ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﻤﺎره 46،
رفیع پور، فرامرز(1378) تغییر ارزش ها در آینه سینما و مطبوعات، نامه پژوهش ؛دوره 4 شماره 14 و 15، از صفحه 5 تا صفحه 30 .
رهبرقاضی، محمودرضا؛ امام جمعه زاده؛ سیدجواد، نوربخش؛ سوسن و خاکی،مینا(1396) ارزش های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان،فصلنامه علمی پژوهشی جامعه پژوهی فرهنگی،دوره 8، شماره 1، صفحه 45-60.
رهبری، مهدی؛ محمدزاده، سعید(1390)، سینما و وقوع انقلاب اسلامی درایران، پژوهشنامه متین، دوره13،شماره50.
صابری، محمد. تورک، محمت سزای(1396)اخلاق و ارزش های انسانی در فیلم های سینمایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی،تهران:فصلنامه اخلاق در علوم رفتاری و فناوری، سال دوازدهم،شماره 2.
صفری، فاطمه(1387)،تحلیل نشانه شناختی نهادهای اجتماعی درسینمای رسول صدر عاملی ،مجله جامعه شناسی ایران،دوره 9،شماره1.
طالبان، محمدرضا.مبشری، محمد و مهرآئین، مصطفی(1389)بررسی روند دگرگونی ارزشی در ایران(1353-1388)،تهران: دانشنامه علوم اجتماعی،دوره 1 شماره 3.
طبیعی، منصور؛ محمدتقی نژاد اصفهانی، رعنا؛(1399)زنانگی، ایدئولوژی و مقاومت در برابر فرودستی تحلیل گفتمان فرودستی زنان در سینمای ایران با تکیه بر نظریۀ خودمداری، مجله زن در فرهنگ و هنر؛شماره 44 علمی-پژوهشی از 185 تا 217 )
عظیمی دولت آبادی، امیر. داوری مقدم، سعیده(1398) بازنمایی حضور و نقش زنان در سینمای قبل و بعد از انقلاب اسلامی،تهران: مجله مطالعات و تحقیقات اجتماعی درایران دوره 8 شماره 2.
فرامرزي، داوود(1378) نظريه ساختار مدور ارزش هاي شوارتز؛ نامه پژوهش : دوره 4 , شماره 15-14 ; از صفحه 107 تا صفحه 129 .
فلیک،اووه(1399) درآمدی بر تحقیق کیفی، هادی جلیلی (مترجم) نشرنی.
قره باغی، علی اصغر(1383) بازنمایی،مجله گلستانه، شماره 58.
محمدی، فردین؛ کرمانی، مهدی(1398) برساخت معنایی نهاد خانواده و ترکیببندی آن در فضای رسانهای؛ تحلیل فرهنگی-اجتماعی برنامههای ماهوارهای فارسی زبان؛دوفصل نامه علمی-پژوهشی جامعه شناسی نهادهای اجتماعی،دوره 6، شماره 14،صفحه 41-62.
مهدیزاده، سید محمد (1387)، رسانهها و بازنمایی، تهران، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ميلز، سارا(1389).ميشل فوكو،ترجمة داريوش آشوري، تهران:مركز.
هاشمی، محمدصادق. فرخی، میثم(1394)بازنمایی نگرش مردم به روحانیت در سینمای ایران(مورد مطالعه:سه فیلم زیرنورماه،مارمولک و طلا ومس)،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،مجله رسانه و فرهنگ،سال پنجم،شماره اول،126-150.
منابع لاتین:
Barker, C., (2004), The SAGE Dictionary of Cul- tural Studies, London: Sage publication.
Barlett, C. P., Vowels, C. L., & Saucier, D. A. (2008). Meta-analyses of the effects of media images on men's body-image concerns. Journal of social and clinical psychology, 27(3), 279-310.
Calvert & Levis (eds), (2002). Television Studies: the key concepts
Rutledge
Fung, A., & Ma, E. (2000). Formal vs. informal use of television and sex-role stereotyping in Hong Kong. Sex roles, 42(1-2), 57-81.
Hall, S. (1997). The Work of Representation, In Cultural Representation and Signifying, London: Sage.
Summary
The purpose of this study is to compare the cultural discourse that governs the cinema of the decade before and after the Islamic Revolution of Iran. The research approach is qualitative and the main method is discourse analysis. The statistical population and sample content of his post-revolutionary films were the dialogues of 12 films through the values of power, success, hedonism, arousal, independence, cosmopolitanism, benevolence, traditionalism, conformity, security. Orientalism, legitimation of wealth, religious values, national values have been studied with maxqda software.
According to the results of this study, the intertextual similarities of the values of cultural discourse represented in the films of a decade before the revolution are benevolence, power, traditionalism, hedonism, and religious values. Intertextual similarities The values of cultural discourse represented in the films of a decade after the revolution are benevolence, power, traditionalism. Discourse values Inter-discourse, benevolence, traditionalism and religious values are more prominent in the films of a decade before the revolution. The discourse values of inter-discourse, benevolence, traditionalism and conformity are more prominent in the films of a decade after the revolution.
Keywords
Cultural discourse, representation, revolutionary cinema, Iranian cinema, analysis
[1] Historical experience
[2] - Power
[3] - Achievement
[4] - Hedonism
[5] -Stimulation
[6] - Self-direction
[7] - Universalism
[8] - Benevolence
[9] - Tradition
[10] - Conformity
[11] - Security
[12] Christofer Bollas