استخراج و اولویتبندی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
محورهای موضوعی : مدیریت رسانهسینا عصاره نژاد دفولی 1 , ادریس فیروزیان 2 , احمدعلی قانع 3
1 - دانشگاه امام صادق(ع)
2 - دانشگاه امام صادق ع
3 - دانشیار و عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی حقوق دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق ع
کلید واژه: کاهش انتشار, اولویتبندی, استخراج,
چکیده مقاله :
یکی از مسائل حوزه سیاستگذاری شبکه تلگرام، انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی است. هدف پژوهش حاضر، استخراج و اولویتبندی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی، در تلگرام است. لذا در پارادایم کیفی، بااستفادهاز روش مصاحبه عمیق، دادهها بدست آمد، سپس با روش تحلیل مضمون، تحلیل گردید و 10مولفه استخراج شد، که عبارتنداز: تربیت رسانهای، آموزش رسانهای، رشد اخلاق امر به معروف و نهی از منکر بین کاربران، تولید محتوای سالم و فنی، مجازات افراد خاطی، انتشار حکم افراد خاطی، فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام، تشکیلاتینمودن نیروهای مومن، فیلترینگ و ایجاد مانع در مسیر جستجوهای منفی. در مرحله دوم، مولفهها بهوسیله روش ساختاری-تفسیری(ISM)، از نظر میزان نفوذ، تاثیرگذاری و وابستگی اولویتبندی شدند. اهم نتایج رتبهبندی عبارتنداز: تاثیرگذاری بالای مولفه رشد اخلاق امر به معروف و نهی از منکر، تربیت رسانهای و تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام است. از دیگر نتایج رتبهبندی، پیبردن به کماثربودن فیلترینگ، ایجاد مانع در مسیر جستجوهای منفی، مجازات افراد خاطی و انتشار حکم افراد خاطی است. بخشی از نتایج پژوهش نشان میدهد که سیاستهای حقوقی و جزایی این حوزه، مبتنی بر زیربنایی فرهنگی است، لذا نمیتوان بدون توجه به این زیربنا، به اهداف سیاستی دست یافت. بدون توجه به این زیربنا، به اهداف سیاستی دست یافت.
One of the issues in the telegraph policy area is the dissemination of criminal content for public morals. The purpose of this study is to extract and prioritize the effective components of reducing the dissemination of criminal ethical content in general telegraphy. So, in the qualitative paradigm, using the method of deep interviewing, the data were obtained, then analyzed by the method of the analysis of the subject, and 10 components were extracted, which included media education, media education, the growth of the ethics of the good and forbidding the users, the production of content Healthy and technical, the punishment of the perpetrators, the release of the verdict of the perpetrators, the activation of the faithful forces in the telegram, the organization of faithful forces, filtering and the creation of a barrier to negative searches. In the second stage, components were prioritized by Structural-Interpretative Method (ISM) in terms of penetration, impact and dependence. The most important results of the ranking are: the high impact on the growth of the ethics of the affair with the good and forbidding the media, educating the media, and the formation of the faithful forces of the telegram. Other ranking results include finding effective filtering, preventing negative searches, punishing perpetrators, and disseminating verdicts. Part of the research results show that legal and criminal policies in this area are based on cultural infrastructure, so it is impossible to achieve policy objectives without regard to this infrastructure.
_||_
استخراج و اولویتبندی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
چکیده
یکی از مسائل حوزه سیاستگذاری شبکه تلگرام، انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی است. هدف پژوهش حاضر، استخراج و اولویتبندی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی، در تلگرام است. لذا در پارادایم کیفی، بااستفادهاز روش مصاحبه عمیق، دادهها بدست آمد، سپس با روش تحلیل مضمون، تحلیل گردید و 10مولفه استخراج شد، که عبارتنداز: تربیت رسانهای، آموزش رسانهای، رشد اخلاق امر به معروف و نهی از منکر بین کاربران، تولید محتوای سالم و فنی، مجازات افراد خاطی، انتشار حکم افراد خاطی، فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام، تشکیلاتینمودن نیروهای مومن، فیلترینگ و ایجاد مانع در مسیر جستجوهای منفی. در مرحله دوم، مولفهها بهوسیله روش ساختاری-تفسیری(ISM)، از نظر میزان نفوذ، تاثیرگذاری و وابستگی اولویتبندی شدند. اهم نتایج رتبهبندی عبارتنداز: تاثیرگذاری بالای مولفه رشد اخلاق امر به معروف و نهی از منکر، تربیت رسانهای و تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام است. از دیگر نتایج رتبهبندی، پیبردن به کماثربودن فیلترینگ، ایجاد مانع در مسیر جستجوهای منفی، مجازات افراد خاطی و انتشار حکم افراد خاطی است. بخشی از نتایج پژوهش نشان میدهد که سیاستهای حقوقی و جزایی این حوزه، مبتنی بر زیربنایی فرهنگی است، لذا نمیتوان بدون توجه به این زیربنا، به اهداف سیاستی دست یافت.
واژگان کلیدی: استخراج، اولویتبندی، محتوای مجرمانه، اخلاق عمومی، تلگرام
مقدمه
با ارائه نسلهای جدید تلفنها و تبلتهای هوشمند، شبکههای اجتماعی توانستند کاربران زیادی را جذب کنند (پوری، 1390: 34). این شبکهها بهدلیل ویژگیهایی که دارند، در برابر رسانههای قدیمی، قرار میگیرند و آنها را به امری قدیمی، منسوخ میکنند (مهدیزاده و اتابک، 1395: 4). ارائه نسلهاي سه و چهار شبکه تلفن همراه، زیرساخت ارتباطی براي توسعه نرمافزارهاي اجتماعی را در تلفن همراه فراهم کرد. 4G برخلاف GSM که نسلی براي انتقال صدا و اطلاعات بود، سرعت بالا براي انتقال چندرسانهاي را فراهم میسازد. در نسل چهارم، همهچیز در قالب اطلاعات دیجیتال منتقل میشود (پوري، 1390: 34). استقبال پرشتاب از این رسانهها، در میان کاربران ایرانی غیرقابلانکار است (خانیکی و بصیریانجهرمی، 1392: 3) ولی جوانان پرکارترین این کاربران هستند (Lenhart, 2010: 6). این رسانهها با امتداد رابطههای فردی و گروهی در فضایی فرامکانی و فرازمانی، فضای جدیدی را در ارتباطات انسانی بهصورت کلامی و غیرکلامی بهوجودآورد (شرفالدین، 1393: 7) که یکی از نتایج آن، پررنگشدن تغییرات در ارزشهای اخلاقی-قانونی است (یوسفی، 1383: 114).
اندیشمندان رسانه، براي تعریف و تقسیمبندي وسایل نوین ارتباطی، از اصطلاح نرمافزار اجتماعی استفاده میکنند و ویژگی منحصربهفرد آنها را، فراهمنمودن ارتباط دوسویه و چندسویه در سطحی گسترده میدانند (Tyler, 2012: 76). یکی از پیامرسانهای موبایلی که در سالهای اخیر، که در بین ایرانیان گسترش قابلتوجهی داشته، پیامرسان تلگرام است (اسماعیلی، 1394: 10). تعداد کاربران این شبکه، در دنیا 200میلیون نفر است (مهدیزادهطالشی و دیگران، 1396: 6) و با 80درصد، پرکاربردترین رسانه اجتماعی در میان ایرانیان محسوب میشود (همان: 6) و بهطور متوسط 50درصد از کاربران تلگرام، روزانه بیش از 1ساعت را به آن اختصاص میدهند (رضایی و دیگران، 1395: 4). لذا سیاستگذاری برای این پدیده، توسط نهادهای حاکم، بهعنوان ضرورتی عقلی مطرح است (بصیریانجهرمی، 1393: 18). کشورهای پیشرفته نیز شبکههای اجتماعی معاصر را بهعنوان یک سرمایه اجتماعی حساس میدانند و تلاش میکنند تا سیاستگذاریهای لازم را در این حوزه انجام دهند (محسنیانراد، 1391: 24).
پژوهش حاضر به یکی از موضوعات مربوط به سیاستگذاری پیامرسان تلگرام، پرداخته است و آن، محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در این رسانه اجتماعی است و درصدد است که مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی را استخراج و در نهایت، این مولفهها را براساس میزان تاثیرگذاری، شدت نفوذ و وابستگی رتبهبندی کند. چراکه برای سیاستگذاری در این حوزه، ضروری است که مولفههای جلوگیری از محتوای مجرمانه را در این پیامرسان شناخت و سپس نسبت مولفههای مذکور را با هم تعیین نمود. بنابراین سوالات پژوهش عبارتنداز:
1. مولفههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام چیست؟
2. اولویتبندی و تاثیرگذاری مولفههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانهی اخلاق عمومی در تلگرام، نسبتبههم چگونه است؟
لازم به ذکر است که با توجه به جستجوهای انجامشده، تاکنون پژوهشی در حوزه استخراج و سطحبندی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام صورت نگرفته است. نزدیکترین پژوهشی که در این زمینه صورت پذیرفته، پژوهشی است که غمامی و محمدی (1396)، با عنوان «بایستههای حقوقی الزام به اخلاق در قوانین جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعهموردی تلگرام» است، که محققان در این پژوهش بیشتر به بایستههای حقوقی در زمینه الزام به اخلاق، آن هم فقط در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران، پرداختهاند.
مباني نظري پژوهش
در این بخش ضروری است به تعریف مفاهیم اصلی پژوهش پرداخت.
محتوای مجرمانه
براساس ماده2 قانون مجازات اسلامی، اولا منظور از «محتوا»، هرگونه داده، اعم از متن، صوت، تصویر و... است که در فضای مجازی و بهطورخاص در شبکههای اجتماعی، بارگزاری، ذخیره یا منتقل میشود. ثانیا مراد از لفظ «مجرمانه»، هر رفتاری است که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است. بنابراین در پژوهش حاضر، مراد از «محتوای مجرمانه»، هر محتوایی است که در شبکه اجتماعی تلگرام وجود دارد و ضابطان قضایی مانند کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، در خصوص آن متوسل به ضمانت اجرای کیفری، میگردند. مانند فیلترینگ، پالایش محتوا و یا حتی تعقیب و مجازات اشخاصی که محتوای مجرمانه به آنها منسوب است.
طبق ماده21 قانون جرایم رایانهای، کارگروهی برای تعیین مصادیق «محتوای مجرمانه در فضای مجازی» شکل گرفت. پس از بررسیهای صورتگرفته، فهرستی شامل 83بند تدوین شد. بهعقیده برخی از کارشناسان، کارگروه مذکور بهجای تعیین و تعریف مصداق، دست به گردآوری مصادیق مجرمانهای زد، که در قوانین مختلف وجود داشتهاند. هرچند این کار از نظر جمعآوری، جدید بود، ولی در واقع نتوانست وظیفه اصلی خود، که همان «تعریف» این مصادیق بود، را انجام دهد (انصاری، 1389: 1). تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، بدان معنا است که بهطور خاص فلان تصویر یا متن در فضای مجازی، مجرمانه است، یا خیر؟ و البته امکان تهیه فهرست وجود ندارد، زیرا هم حجم محتواها بسیار زیاد و هم محتواهای فضای مجازی در حال گسترش هستند. لکن، این بیان منافی این نکته نیست که فهرستی مشخص از محتواهای مجرمانه ارائه و پیوسته بهروزرسانی شود. اما در کنار تهیه فهرست مذکور، لازماست که این کارگروه در مورد هر محتوا اظهارنظر کارشناسی کند و مصادیق محتوای مجرمانه را از غیر آن، تشخیص دهد (همان: 3-1). بنابراین در قانون جرایم رایانهای، که اصلیترین منبع قانون در این زمینه است، تعریف مشخصی از محتوای مجرمانه که حدود مصادیق متغیر و در حال پیشرفت رسانهای را شامل شود، نیامده و مصادیق اشارهشده در ماده2 قانون مجازات اسلامی، هرگونه داده اعم از صوت، تصویر و... که در قانون برای آن مجازات تعیین شده را شامل میشود. لذا در پژوهش حاضر این تعریف بهعنوان اصلیترین تعریف موجود، به عنوان مبنا قرار گرفته است.
اخلاق عمومی
اخلاق عمومی، در کنار واژگانی چون اخلاق حسنه و نظم عمومی، اصطلاحاتی هستند که به دلیل پویایی و نسبیبودن، به سختی قابل تعریف هستند (عالیپور، 1393: 100). به نظر برخی از اندیشمندان، «اخلاق عمومی»، درجهای از اخلاق است که نوع مردم، علاقه به صیانت آن داشته باشند و این امر تابع شرایط زمان و مکان است (جعفریلنگرودی، 1396: 102). در تعریف دیگر آمده است: «هر عمل و رفتاری که از نظر اکثریت افراد ملتی، مغایر با ارزشهای پذیرفتهشده اخلاقی باشد.» (ولیدی، 1385: 124).
بنابراین، بهصورتکلی اخلاق عمومی را میتوان شامل ارزشهایی دانست که عرف مردم جامعه، رعایت آنرا ضروری میدانند و ازطرفدیگر نصوص شرعی نیز آن را تایید کرده و از جانب سوم، با لبّ انسانی (عقل خالی از شوائب، ناخالصیها و شهوات) همراهی داشته باشد.
لذا، موضوع جرایم علیه اخلاق عمومی عبارتاستاز؛ حیثیت، اعتبار، آبروی فردی و خانوادگی اشخاص که رعایت آنها از نظر اکثریت افرادی که در یک جامعه زندگی میکنند، الزامی است. عرف و قانون از این ارزشها، با واژههایی مانند عصمت، عفت و اخلاق جنسی یاد میکند. رعایت حرمت، حیثیت و اعتبار افراد الزامی است و برایناساس هر رفتاری که مغایر با اینگونه ارزشهای اجتماعی باشد، با عنوان جرم علیه اخلاق عمومی، مستحق مجازات است (حسنی، 1393: 17).
قانونگذار در قانون جرایم رایانهای، فصلی با عنوان «جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی» پیشبینی نموده است. هرچند تعریفی از اخلاق عمومی ارائهنشده، امّا از رهگذر مصادیق میتوان به نظر قانونگذار، درباره مفهوم اخلاق عمومی، دست یافت. در ماده14 قانون جرایم رایانهای، به بیان رفتار مجرمانهای پرداخته میشود که بوسیله سامانههای رایانهای، برعلیه اخلاق عمومی انجام میشود و آن عبارتاستاز: «انتشار، توزیع، معامله، تولید و ذخیره محتویات مستهجن»، که در خصوص تولید و ذخیره، قید «به قصد تجارت یا افساد» نیز افزوده شده است. ماده مذکور، همانطور که پیشتر ذکر شد، تعریفی از اخلاق عمومی ارائه نکرده، امّا اصطلاح «محتویات مستهجن» را بههمراه تعریف آن استفاده مینماید. این تعریف عبارتاستاز: «به تصویر، صوت یا متن واقعی، غیرواقعی یا متنی اطلاق میشود که بیانگر برهنگی کامل زن، مرد، اندام تناسلی، آمیزش یا عمل جنسی انسان است.» در تبصره1 ماده مذکور، حالتی مخفف با عنوان «محتویات مبتذل» در نظر گرفتهشده است که عبارتاستاز: «محتویات و آثار مبتذل به آثاری اطلاق میگردد که دارای صحنهها و صور قبیحه باشد». اصطلاح اخیر، قبح بیشتری نسبت به محتویات مبتذل دارد ولی بهروشنی مقصود خو را از «صحنهها و صور قبیحه» مشخص نمیکند (بای و پورقهرمانی، 1388: 117).
پیامرسان تلگرام
برای فهم ماهیت تلگرام، ضروری است که به مفهومی با نام «شبکه اجتماعی» پرداخت. تعاریف شبکههای اجتماعی عمدتا شامل مفاهیم مشترکی هستند که براساس آنها میتوان گفت که شبکه اجتماعي، تاروپود روابط اجتماعي هستند، که فرد را به افراد ديگر ارتباط ميدهند (Shepard, 2007: 151). این شبکهها بستری هستند برای کنشهای مستقیم یا غیرمستقیم (محسنیانراد، 1391: 24). در واقع شبکههای اجتماعی را میتوان جوامع مردمی متصلشده با انگیزههای مختلف تعریف کرد (هرناندز، 2008 به نقل از ویدال و همکاران، 2011). این شبکهها به کاربران، این امکان را میدهد تا اطلاعات موردپسند خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و دامنه وسیعی از ارتباطات را فراهم آورند (مهدیزادهطالشی و دیگران، 1396: 5) و از طرفی شبکههای مذکور، با ایجاد امکان بارگذاری محتواهایی مانند تصویر، متن، صوت و بسیاری امکان جذاب دیگر، باعث جذب طیف وسیعی از کاربران به سمت خود شدهاند (دادگران و دیگران، 1396: 3؛ عاملی، 1388: 33). در این شبکهها، کاربران، با استفاده از مشارکت، هماندیشی، به ساختن محتواهای شنیداری، دیداری، نوشتاری و ترکیبی میپردازند (Boyed & Ellison, 2007: 5) و حجم اطلاعات منتشر شده در این شبکهها، بسیار بیشتر از وبسایتهای نسل اول است(قصابی و نقیبالسادات، 1394: 3).
يکي از جديدترين شبکههای اجتماعی، پیامرسان موبایلی تلگرام (به انگلیسی: Telegram) است که از نظر جذب کاربر، بهسرعت در حال رشد است. اين رسانه اجتماعی نخستينبار در سال2013 ميلادي به جمع رسانههای اجتماعی راهيافت (اسماعیلی، 1394: 71). برخي ويژگيهاي منحصربهفرد، همچون راههاي ارتباطي کاملتر، امکانات بهتر در گروهها، امکان ایجاد کانال، امنيت بسيار بالا، امکان ارسال فايل با حجم زياد و سرعت بالاي ارسال و دريافت اطلاعات، سبب شد تا تلگرام بهسرعت جاي خود را به عنوان يک ابزار ارتباطي در ميان کاربران باز کند (همان: 72-74). کاربران امکان تبادل پیام، عکس، ویدئو و فایل تا حجم 1.5 گیگابایت را دارند (خانیکی و دیگران، 1395: 17). این پیامرسان، چهار کاربری متفاوت دارد که عبارتنداز: (1)کانال: که بهصورت تکنگار (منولوگ)، توسط یک مدیر اطلاعات در اختیار مجموعهای از کاربران قرار میگیرد؛ (2)گروه: که مجموعه کاربران میتوانند هریک بهدلخواه وارد بحث شوند؛ (3)شخصی: کاربر بهصورت خصوصی با هریک از کاربران خود میتواند انتقال پیام انجام دهد؛ (4)گفتگوی محرمانه: پیامی که در یک بازهزمانی، بهمحض مشاهده، از بین خواهد رفت (غمامی و محمدی، 1396: 14).
روش پژوهش
در مرحله اول، روش گردآوری داده در این پژوهش، روش مصاحبه عمیق غیرساختمند با 7خبره در حوزههای فرهنگ و حقوق اسلامی بود، که بهوسیله روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب شدند. بدیننحو که ابتدا از طریق نمونهگیری هدفمند، افرادی که در زمینههای مذکور، صاحبنظر بودند، انتخاب شدند و سپس پژوهشگر از طریق پرسش از این افراد، به خبرگان دیگر در این حوزه دست یافت. لازمبهذکر است که مصاحبههای مذکور، تا جایی ادامه یافت که پژوهش به اشباع نظری رسید. بدیننحو که مصاحبهشوندگان، اطلاعات جدیدی در مصاحبهها، به دادههای بدستآمده، نمیافزودند. در گام دوم، روش تحلیل مضمون، برای تحلیل این دادهها در نظر گرفته شد. در این فرآیند، 10مولفه استخراج شد، که برای بررسی روایی آنها، در یک تعامل رفت-برگشتی با خبرگان، مولفهها به تایید ایشان رسیدند. در مرحله دوم نیز، مولفههای استخراجشده، بوسیله روش ساختاری-تفسیری(ISM)، سطحبندی شدهاند و در نهایت مدل استخراجشده در این روش، برای بررسی روایی آن، به خبرگان عرضه شد و به تایید ایشان رسید.
مصاحبه عمیق غیرساختمند
در این نوع از مصاحبه، مصاحبه بر مبنای برنامه روشنی که در ذهن محقق میباشد، صورت میگیرد. همچنین پژوهشگر، کنترل اندکی بر روی پاسخها دارد. در این نوع از مصاحبه به مصاحبهشوندگان اجازه داده میشود که نظرات خود را به زبان خود و بهراحتی بیان کنند (Bernard, 2006: 211-212) و برای بدستآوردن اطلاعات اولیه و قبل از آن که محقق دست به انجام مصاحبههای رسمیتر بزند، بیشتر به کار میرود. همچنین از مزایای این مصاحبه این است که در مورد موضوعات حساسیتبرانگیز، نظیر مسائل سیاسی روز، اطلاعات واقعیتری به پژوهشگر میدهد (Bernard, 2006: 212).
در پژوهش حاضر، به منظور بدستآوردن مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام، با 7نفر خبره در حوزه فرهنگ، ارتباطات و حقوق اسلامی، مصاحبه گردید که اطلاعات جمعیتشناختی آنها در جدول زیر، آمده است؛
جدول(1) اطلاعات مصاحبهشوندگان
شماره مصاحبهشونده | سطح تحصیلات رسمی | رشته تحصیلی | شغل/تخصص |
مصاحبهشونده شماره(1) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | علوم ارتباطات | پژوهشگر حوزه ارتباطات و فرهنگ |
مصاحبهشونده شماره(2) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | حقوق جزا و جرمشناسی | پژوهشگر حوزه حقوق جزا و جرمشناسی |
مصاحبهشونده شماره(3) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | علوم ارتباطات | پژوهشگر حوزه ارتباطات و جامعهشناسی |
مصاحبهشونده شماره(4) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | فقه و حقوق اسلامی | پژوهشگر حوزه فقه و حقوق اسلامی |
مصاحبهشونده شماره(5) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | علوم ارتباطات | پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه |
مصاحبهشونده شماره(6) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | حقوق عمومی | پژوهشگر حوزه حقوق عمومی |
مصاحبهشونده شماره(7) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | علوم ارتباطات | پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه |
مصاحبهشونده شماره(8) | دانشجوی دکتری | حقوق جزا و جرمشناسی | پژوهشگر حوزه حقوق جزا و جرمشناسی |
مصاحبهشونده شماره(9) | فارغالتحصیل کارشناس ارشد | حقوق جزا و جرمشناسی | پژوهشگر حوزه حقوق جزا و جرمشناسی |
روش تحلیل مضمون (Thematic Analysis)
روش تحلیل مضمون، از روشهایی است که اساساً مستقل از جایگاه معرفتشناسی خاصی است و در طیف گستردهای از روشهای نظری، استفاده میشود. ازاینرو، ابزار تحقیقاتی مفیدی است که برای تحلیل حجم زیادی از دادههای پیچیده و مفصل، میتوان از آن استفاده کرد. این روش فرآیندی برای تحلیل دادههای متنی است و دادههای پراکنده و متنوع را به دادههای غنی و تفصیلی تبدیل میکند (مختاریانپور، 1391: 163). فرآیند گامبهگام تحلیل مضمون در جدول زیر بیانشدهاست؛
جدول(2) فرآیند گامبهگام تحلیل مضمون و تحلیل شبکه مضامین
مرحله | گام | اقدام |
1. تجزیه و توصیف متن | 1-آشناشدن با متن | - مکتوبکردن دادهها (در صورت لزوم) - مطالعه اولیه و مطالعه مجدد دادهها - نوشتن ایدههای اولیه |
2-ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری | - پیشنهاد چارچوب کدگذاری و تهیه قالب مضامین - تفکیک متن به بخشهای کوچکتر - کدگذاری ویژگیهای جالب دادهها | |
3-جستوجو و شناخت مضامین | - تطبیق دادن کدها با قالب مضامین - استخراج مضامین از بخشهای کدگذاشته متن - پالایش و بازبینی مضامین | |
2. تشریح و تفسیر متن | 4-یافتن هماهنگی مضامین | - بررسی و کنترل همخوانی مضامین با کدهای مستخرج - مرتب کردن مضامین - انتخاب مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر |
5-تحلیل مضامین | - تعریف و نامگذاری مضامین - توصیف و توضیح مضامین | |
3. ترکیب و ادغام متن | 6-تدوین گزارش | - تلخیص مضامین و بیان مختصر و صریح آن - مرتبط کردن نتایج تحلیل با سؤالات تحقیق و مبانی نظری - نوشتن گزارش علمی و تخصصی از تحلیلها |
روش ساختاری-تفسیری(ISM)
سومین گام، مربوط به فرآیند مدلیابی مؤلفههای احصاءشده، توسط روش ساختاری-تفسیری(ISM) است. مدلسازی ساختاری-تفسیری، با بهرهگیری از ریاضیات، رایانه و مشارکت متخصصان، به طراحی سیستمهای بزرگ و پیچیده اجتماعی میپردازد. روش ساختاری-تفسیری، مدلهای ذهنی مبهم و ضعیف را به مدلهایی شفاف تبدیل میکند (آذر و دیگران، 1392: 258-257). ISM یک «دیاگراف» از روابط پیچیده یک سیستم میسازد که تعامل متغیرهای مختلف را نشان میدهد (اصغرپور،1382: 120). با توجه به پیشینه پژوهش، در این روش جامعه آماری متشکل از خبرگان است و پیشنهاد بر استفاده از نظرات 5خبره است (Mandal&Deshmukh, 1994: 45-59). مراحل این روش عبارتنداز؛
1. متغیرهایی که روی سیستم تأثیر میگذارند، شناسایی میشوند.
2. مرحله تشکیل ماتریس خودتعاملی: اگر عنصرiبرj تأثیرگذار باشد (V)؛ اگر عنصرj برi تأثیرگذار باشد(A)؛ تأثیر متقابل عناصرiوj، (X)و درصورت عدم وجود ارتباط بین عناصرiوj، درایه ماتریس، (O)خواهد بود.
3. بهمنظور تشکیل ماتریس دستیابی اولیه، نمادها، تبدیل به عددهای صفر و یک میشوند، بدیننحو که؛ اگر ورودیj وi در ماتریس خودتعاملی ساختاریV باشد، آنگاه در ورودیj وi در ماتریس دستیابی اولیه، یک قرار داده و در ورودیiوj، صفر قرار داده شود. اگر ورودیjوi در ماتریس خودتعاملی ساختاری، Aباشد، آنگاه در ورودی jوi در ماتریس دستیابی اولیه، صفر و در ورودی iو j، یک قرار داده میشود. اگر ورودیjوi در ماتریس خودتعاملی ساختاری، Xباشد، آنگاه در ورودیjوi در ماتریس دستیابی اولیه، یک و در ورودیiوj، یک قرار داده شود. اگر ورودیjوi در ماتریس خودتعاملی ساختاریO باشد، آنگاه در ورودیjوi در ماتریس دستیابی اولیه، صفر و در ورودیiوj، صفر قرار داده شود (Cherry, 2000: 50).
4. پس از دسترسی به ماتریس دستیابی اولیه، میبایست انتقالپذیری در روابط بهدستآمده را در نظر گرفت و از این طریق ماتریس دستیابی نهایی تشکیل میشود. این ماتریس میزان وابستگی و قدرت نفوذ عوامل را نمایان میکند (Richmond, 2008: 40).
5. سپس با استفاده از ماتریس دستیابی نهایی، مجموعه ورودی و خروجی برای تکتک عوامل بهدست میآید. مجموعه ورودی برای هر عامل دربرگیرنده خود عامل و عوامل تأثیرپذیر از آنهاست (48 Mandal&Deshmukh, 1994:).
یافتههای پژوهش
پس از استخراج مولفههای موثر در کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام، این مولفهها بهوسیله روش ساختاری-تفسیری رتبهبندی شدند.
استخراج مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
با توجه به مراحل انجام پژوهش که پیشتر بیان شد، در مرحله اول، مصاحبههای انجامشده، تحلیل مضمون گردید. نمونهای از جدول تحلیل مضمون، مطابق فرآیند مذکور آن در بخش روششناسی، به شرح زیر است؛
جدول(3) نمونهای از انجام فرآیند تحلیل مضمون
ردیف | جملات | مضمون پایه | مضمون سازماندهنده | مضمون فراگیر |
1 | اکنون یکی از راههای دنیا برای برخورد با این امر، آموزش رسانهای است. | آموزش رسانهای، یکی از راههای کشورهای دنیا برای کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در پیامرسان تلگرام | آموزش رسانهای به عنوان یکی از راههای کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام | آموزش رسانهای |
2 | در آموزش رسانهای کاربران میآموزند که چگونه میتوانند از امکانات یک پیامرسان به خوبی استفاده کنند | یادگرفتن چگونگی خوباستفادهکردن از امکانات یک پیامرسان در فرآیند آموزش رسانهای توسط کشورها | یادگرفتن استفادهی ماهرانه از امکانات تلگرام در آموزش رسانهای | آموزش رسانهای |
3 | و از امکانات خوب یک پیامرسان در مسیری مطلوب استفاده کنند. | یادگیری استفاده از امکانات مثبت تلگرام در مسیر مطلوب در آموزش رسانهای کشورها | یادگرفتن استفاده مطلوب از ظرفیتهای تلگرام در آموزش رسانهای | آموزش رسانهای |
4 | یکی دیگر از راهها تربیت است | تربیت به عنوان یکی از راههای جلوگیری و کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در شبکه تلگرام | تربیت، راه کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام | تربیت رسانهای |
5 | که بیشتر بر میگردد به مقولههای درونی فرد و بیشتر به امر درونی و نرم است. | نرم و درونیبودن تربیت به عنوان یکی از راههای کاهش محتوای مجرمانه در اخلاق عمومی در تلگرام | نرم و درونیبودن امر تربیت | تربیت رسانهای |
6 | به نظر من باید سطح تربیت رسانهای را باید از سطح آموزش رسانهای جدا کرد. بسیارند کسانی که آموزش دارند ولی باز هم فساد میکنند. | جدابودن سطح آموزش و تربیت در شبکه تلگرام به خاطر اینکه بسیاری از مخاطبان در عین داشتن دانش کافی، ولی اعمال مجرمانه انجام میدهند | جدابودن سطح آموزش و تربیت در تلگرام | تربیت رسانهای |
7 | همانطوری که در سالهای اخیر خیلی سطح آموزشها زیاد شده ولی جرمها کمتر نشده است. | کمترنشدن سطح و میزان جرمهای حوزه اخلاق عمومی در سالهای اخیر، علیرغم افزایش میزان آموزشها | کمترنشدن میزان جرمها علیرغم افزایش میزان آموزشها | تربیت رسانهای |
8 | بنابراین آموزش بوده ولی تربیت نبوده است. | وجود آموزش در برنامههای کشورها در عین بیتوجهی به تربیت کاربران پیامرسانهای اجتماعی | بیتوجهی به تربیت در مقابل توجه به آموزش رسانهای | تربیت رسانهای |
9 | پس باید تربیت را به آموزشها افزود و تربیت رسانهای را در کنار آموزش رسانهای داشت. | لزوم افزودن تربیت به آموزش کاربران و قراردادن این دو در کنار هم | لزوم همراهی آموزش با تربیت | تربیت رسانهای |
10 | فیلتر به خودی خود کارآمد نیست. بلکه باید فیلتر را به عنوان یک سیاست تکمیلی استفاده کرد. | کارآمدنبودن فیلترینگ برای کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام به عنوان یک سیاست مستقل و لزوم لحاظ آن به عنوان یک سیاست تکمیلی | کارآمدنبودن فیلترینگ به عنوان یک سیاست مستقل | فیلترینگ |
10مولفه استخراجشده توسط روش تحلیل مضمون، همراه با تعریف و تشریح، عبارتنداز؛
آموزش رسانهای
اندیشمندان حوزه ارتباطات، نقشهای عمدهای برای رسانه در بخشهای مختلف زندگی، قائل هستند. برای مثال لاسول، سه نقش نظارت بر محیط (نقش خبری)، ایجاد و توسعه همبستگیهای اجتماعی (نقش تشریحی) و انتقال میراث فرهنگی (نقش آموزشی) را برای وسایل ارتباطجمعی در نظر گرفت و چند سال بعد چارلزرایت، نقش دیگری در مورد ایجاد سرگرمی به نقشهای قبل اضافه کرد (محسنیانراد، 1369: 23-24). تحلیل مطالبی که گفته شد آناستکه، تلگرام نیز دارای قابلیتهای مثبتی مانند استفاده در فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و... است که میتوان با آموزشدادن این قابلیتهای مثبت به کاربران، آنها را به سمتوسوهای مثبت، جهت داد، چرا که جهتدهی کاربران به سمت استفاده مطلوب از رسانهها، خود بهعنوان عاملی بازدارنده برای جلوگیری از استفادههای نامطلوب عمل میکند. این نکته در نظریههای جرمشناسی نیز مطرح شده است، مانند نظریه رابطه (علقه-پیوند) اجتماعی هیرشی که معتقد است: «وقتی که جوانان جذب فعالیتهای اجتماعی باشند و دغدغه آن را داشته باشند، فرصت ارتکاب جرم ندارند.» (شجاعی، 1380: 282). علاوهبر نکته مذکور، میتوان سختافزار را از نظر حکم، لابهشرط دانست، بهاینمعنا که برای وسایلی مانند تلگرام و امثال آن، بهخودیخود حکم فقهی قائل نشد و آنچه بهعنوان نرمافزار یعنی برنامهها و محتواها بر این سختافزار سوار میشود، متناسب با حلال، حرام، مکروه و مستحببودن آنها حکم شرعی تعریف کرد.
تربیت رسانهای
منظور از تربیت رسانهای، این است که تا چه حد افراد این قابلیت را پیدا کردهاند که بتوانند پیامهای رسانه را تحلیل و در برخورد با محتوای آن فعالانه عمل کنند و این مسئله نسبت به آموزش رسانهای، امری درونی است و بهعنوان توانایی درونی برای مخاطب محسوب میشود (دستور، 1391: 7). تفاوت آموزش رسانهای و تربیت رسانهای آنجایی به خوبی روشن میشود که ممکن است کاربر، کاملا بر استفاده از تلگرام مسلط باشد، لکن در برابر پیامهای آن فعالانه عمل نکند و هرآنچه را که به او عرضه میشود، بپذیرد و مخاطب آن قرارگیرد. مانند پزشکی که میداند مصرف سیگار بسیار مضر است، ولی خود، آن را مصرف میکند (محسنیانراد، 1369: 156).
فیلترینگ
قاعده نفیسبیل میتواند یکی از ادله مهم وجوب اعمال فیلترینگ در فضای مجازی است. این قاعده، مأخوذ از آيات و اخبار است، بطوری که بر آن اجماع شده و فقها در موارد بسیاری آن را مبناى استنباط احكام قرار دادهاند. حرمت هرعملى كه سبب شود دشمنان دين و يا غيرمسلمان، راهى براى سلطه نظامی، فرهنگی و... بر مسلمانان پيدا كنند، طبق اين قاعده، روشن است (بجنوردى، 1419ق: 193-187؛ فاضللنكرانى، 1416ق: 243؛ سیفیمازندرانى، 1425ق: 239-238؛ مراغى، 1417ق: 357).
از دیگر دلایلی که میتواند بهعنوان مستند وجوب فیلترینگ در فضای مجازی قرارگیرد، ادله حرمت حفظ کتب ضلال است. فقها در حکم حرمت حفظ کتب ضلال به مستنداتی چون آیات، روایات، اجماع و حکم عقل به برداشتهشدن ماده فساد استناد جستهاند (قانع، 1391: 67). به نظر میرسد مراد از «کتاب»، کتاب مصطلح و یا روزنامه و... باشد. همچنین از باب تنقیح مناط و الغای خصوصیت، میتوان کتاب را اعم از نوشتههای سنتی و یا مجازی دانست، چراکه نوشتههای سنتی از باب اینکه موجب اضلال افراد میباشند، حفظ و نگهداری آنها حرام است و به تبع آن ازبینبردن آنها واجب است. لذا اگر این مناط در نوشتههای مجازی وجود داشته باشد، حفظ و نگهداری این نوع نوشتهها نیز حاوی حکم تکلیفی حرمت است و به تبع آن، ازبینبردن آنها واجب میباشد. برایناساس، سایتهایی که حاوی نوشتههای ضلالتآور اسـت، ازآنجهت که مورد بازدید کاربران است و باعث ضلالت آنها میشود، مشمول حکم حرمت میشود (حسیننژاد و منیری، 1396: 40).
مجازات افراد خاطی (اقدام جزایی)
در کتب فقهی قاعدهای با نام «التعزیر لکل فعل محرم» وجود دارد و در بیان تعزیر، صاحب شرایع بیان داشته که هر کس مرتکب حرامی گردد یا واجبی را ترک نماید، بر امام واجب است که او را به میزانی کمتر از حد، تعزیر کند (شهیدثانی، 1413ق: 57) همچنین شیخ طوسی در مبسوط بیان میکند که هرکس مرتکب معصیتی گردد که مستوجب حد شرعی نباشد، تعزیر میگردد (طوسی،1387ق: 69). شهیدثانی در بیان موجبات تعزیر، پس از اشکال به نحوه بیان موجبات تعزیر در شرایع، بیان میکند که هر رفتار حرامی که شارع برای آن مجازات حدی تعیین نکرده باشد، موجب تعزیر میگردد (موسویاردبیلی،1427ق: 32).
انتشار حکم افراد خاطی (اقدام جزایی)
از نظر فقهی انتشار حکم محکومیت که در حقوق عرفی امروز، همانند قانون مجازات اسلامی، که در ماده19 باعنوان «انتشار حکم قطعی در رسانهها» بیان میشود، و همچنین در ماده20 جزء مجازاتهای مقرر برای اشخاص حقوقی است و تحت عنوان «انتشار حکم محکومیت به وسیله رسانهها» است، و در ماده23 قانون مذکور نیز از آن بهعنوان آخرین بند از مجازاتهای تکمیلی «انتشار حکم محکومیت قطعی» ذکر شده است، انتشار حکم محکومیت در روزنامههای محلی، برای جرایم، موجب حد محاربه و افساد فی الارض و یا تعزیر تا درجه4 و نیز کلاهبرداری بیش از یک میلیارد ریال، در صورتی که موجب اخلال در نظم یا امنیت نباشد، ازسوی قانونگذار پیشبینی شده است. تبصره ماده36 قانون مجازات اسلامی، درمورد جرایم اقتصادی که ارزش مال موضوع جرم، یک میلیارد یا بیشتر باشد نیز قانونگذار، مجریان را الزام به انتشار حکم محکومیت قطعی در رسانه ملی یا یکی از روزنامههای کثیرالانتشار نموده است.
اما از منظر فقهی میتوان این مفهوم را نزدیک به تشهیر در فقه دانست که بهعنوان مجازات تکمیلی برای برخی از جرایم مانند شاهد دروغین، قاذف و مردان قواد است. باتوجه به منابع فقهی، حکمت حکم تشهیر شاهد دروغین در شهر خود و اطراف آن، این است که از پذیرش شهادت او اجتناب شود و بازدارندگی سایرین از این جرم نیز بهعنوان حکمت دوم آن ذکر شده است (نراقی، 1415ق: 432). در حکمت تشهیر قاذف نیز آمده که، تا مردم او را بشناسند و بدانند که گفتار او خلاف شرع است و درصورتی که دوباره مرتکب این رفتار گردد، سخنان وی اعتباری ندارند، همچنین شهادت قاذف به نص آیه قرآن مورد قبول نیست، پس لازم است تا مردم وی را بشناسند (موسویگلپایگانی، 1412ق: 232).
رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر
با توجه به وجوب عقلی امر به معروف و نهی از منکر و ارشادیبودن نصوص دال بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر، به سوی حکم عقل (طوسی، 1375ق: 147-146؛ حلی، 1413ق: 456؛ موسوی خمینی، 1415ق: 204)، میتوان امر به معروف و نهی از منکر را در فضای مجازی نیز واجب دانست. لذا امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی نیز، از باب تنقیح مناط میتواند واجب باشد. حال با اثبات وجوب امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی، مراتب آن نیز در این فضا واجب است و هر یک از مراتب هـم با درنظرگرفتن قدرت افراد و احتمال تأثیر، معین میشود. فیلترینگ سایتهای انحرافی میتواند بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق آخرین مرحله1 از امر به معروف و نهی از منکر (مطهری، 1388: 215)، یعنی مرتبه عمل در نظر گرفته شود و مانع از دسترسی کاربران به این نوع از سایتها شود و مصاحبهشوندگان نیز به این امر توجه ویژه داشتند. لذا اعمال فیلترینگ میتواند به عنوان یکی از مهمترین عوامل در اجرای نهی از منکرات در فضای مجازی در نظر گرفته شود. برایناساس، باتوجه به وجوب امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی و شمردهشدن اعمال فیلترینگ بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق مرحله سوم امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی، وجوب اعمال فیلترینگ در فضای مجازی ثابت میشود.
فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام
مراد مصاحبهشوندگان از اصطلاح «نیروهای مومن»، کاربرانی بودند که در عرصه تبلیغ اسلام فعالیت داشته و خود نیز، مراعی قانون و عرف هستند. به بیان مصاحبهشوندگان، امر به معروف و نهی از منکر که یکی از فروع بسیار مهم دین اسلام است (جوادینیا، 1390: 25) که بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای اصلاحی جامعه است که توسط اقشار دیندار، اقامه میشود. مصاحبهشوندگان به این نکته اشاره داشتند که هر فضایی بهوسیله افراد مراعی قانون و یا دیندار، احاطه نشود، لاجرم توسط افرادی بیمبالات به قانون، شرع و عرف، آکنده خواهد شد. لذا باید نیروهای مومن را در چارچوبهای اسلامی و قانونی، در این شبکه نیز فعال نمود و این نیروها باید به اندازهای در این پیامرسان نیز ظهوروبروز کنند که تصور اینکه این فضا بدون نظارت مردمی مومنان است، از اذهان افراد بیمبالات به قانون و عرف مومنانه پاک گردد و برای انجام امور خلاف خود، احساس امنیت و آرامش نداشته باشند. علاوهبراین، حضور افراد مومن در تلگرام، با تولید محتوایی نیز همراه بوده که طبیعتا این تولید محتوا نیز مومنانه است و مخاطبینی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام
بهعقیده مصاحبهشوندگان، انفرادی کارکردن در هر زمینهای، باعث هرزرفتن نیروها خواهد شد و تشکیلاتیکارکردن، نیروها را جمع کرده و تاثیرگذاریها را افزایش میدهد. بههمینخاطر ضروری است که نیروهای مومنی که در این پیامرسان فعالیت میکنند، فعالیتهای خود را در قالبهای تشکیلاتی گردآورند. آیتالله مصباحیزدی در ضرورت کار تشکیلاتی معتقدند: «ما اگر همین ارتباط را درک نکنیم و فکر کنیم با کارهای فردی و سبک میشود کاری انجام داد، خیلی اشتباه میکنیم. یعنی نعمتهای خدا را نادیده میگیریم. خوب در اینجا سؤالاتی مطرح است که ارتباطات چگونه باشد؟ در چه قالب و مدلی باشد؟... ما در این جهت پیشرفت نکردهایم. اینکه به فکر باشیم که ارتباطات بر یک اساسی باشد که با بینشهای اسلامی سازگارتر باشد، عوامل رشد در آن بیشتر باشد، سوءاستفاده در آن کمتر باشد، گروه گرایی در آن کمتر باشد. در این زمینه کمکاری کردیم.» (مصباحیزدی بهنقل جمعی از نویسندگان، 1390: 35).
تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام
یکی دیگر از نکاتی که خبرگان به آن اشاره نمودند، تولید محتوا در پیامرسان تلگرام بود. به عقیده آنها، این تولید محتوا باید دارای دو ویژگی ممتاز باشد، اولا «سالم» باشد، یعنی در چارچوب ضوابط اسلامی باشد و ثانیا «فنی» باشد، یعنی دارای مولفههایی مانند هنرمندانه، زیبا و با استفاده از فنون تولید محتوا، باشد. به بیان خبرگان، این تولید محتوای سالم و فنی، فضا را برای سوءاستفاده افراد خرابکار، تنگ خواهد کرد و توجه کاربران را به سمتوسوهای مثبت جلب میکند.
محدودکردن موتورهای جستجو
به بیان مصاحبهشوندگان یکی از فنونی که برای کنترل محتوای مجرمانه اخلاق عمومی، قابل اجراست، محدودکردن موتورهای جستجو است. بهایننحو که میتوان در رسانههای اجتماعی موبایلی و مرورگرها، برخی از کلیدواژههای جستجو را پیشبینی نمود و از طریق مدیریت جستجوها، آنها را به لایههای بعدی صفحات، انتقال داد و کاری کرد که در برخورد اول، کاربری که آنها را جستجو میکند، نتواند به خواسته غیراخلاقی خود دست یابد. به اعتقاد مصاحبهشوندگان، وقتی کاربر در برخورد اول به خواسته خود نرسد و این خواسته به تعویق بیوفتد، ممکن است با گذشت زمان، از خواسته غیراخلاقی خود صرف نظر کند.
مدلیابی کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام بهوسیله روشISM
پرسشنامه جهت تحقق ماتریس دسترسی اولیه
در ادامه بهمنظور مدلیابی کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه تلگرام و تعیین سطوح و روابط میان مؤلفههای استخراجشده از مصاحبه با خبرگان حوزه فرهنگ و حقوق اسلامی، پرسشنامه ذیل تهیه شده و به 9نفر از خبرگان حوزه فرهنگ و حقوق اسلامی جهت ارائه نظر، تقدیم شد.
جدول(4)پرسشنامه: ماتریس خودتعاملی ساختاری مؤلفههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
علائم راهنما: V: یعنی i برj تأثیر میگذارد. A: یعنی i از j تأثیر میپذیرد. X: یعنی i و j تأثیر متقابل دارند. O: یعنی i و j بر یکدیگر بیتأثیرند.
|
عامل j
عامل i
| مقولههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام | ||||||||||
آموزش رسانهای | تربیت رسانهای | فیلترکردن | مجازات افراد خاطی | انتشار حکم افراد خاطی | فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام | تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام | رشد دادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر | تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام | محدودکردن موتورهای جستجو | |||
مقولههای موثر برکاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام | آموزش رسانهای | * |
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
تربیت رسانهای | * | * |
|
|
|
|
|
|
|
| ||
فیلترکردن | * | * | * |
|
|
|
|
|
|
| ||
مجازات افراد خاطی | * | * | * | * |
|
|
|
|
|
| ||
انتشار حکم افراد خاطی | * | * | * | * | * |
|
|
|
|
| ||
فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام | * | * | * | * | * | * |
|
|
|
| ||
تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام | * | * | * | * | * | * | * |
|
|
| ||
رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر | * | * | * | * | * | * | * |
* |
|
| ||
تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام | * | * | * | * | * | * | * | * | * |
| ||
محدودکردن موتورهای جستجو | * | * | * | * | * | * | * | * | * | * |
بهدستآوردن ماتریس دستیابی اولیه
با تبدیل علائم راهنمای (O-A-X-V) روابط ماتریس SSIM براساس قواعدی که در این روش ذکر شد، به اعداد صفر و یک، به ماتریس دستیابی اولیه خواهیم رسید که درآیههای آن ماتریس، از برآیند نهایی نظرات خبرگان حاصل خواهد شد.
جدول(5)ماتریس دستیابی اولیه مؤلفههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
علائم راهنما: V: یعنی i برj تأثیر میگذارد. A: یعنی i از j تأثیر میپذیرد. X: یعنی i و j تأثیر متقابل دارند. O: یعنی i و j بر یکدیگر بیتأثیرند.
|
عامل j
عامل i
| مقولههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام | |||||||||||
آموزش رسانهای | تربیت رسانهای | فیلترکردن | مجازات افراد خاطی | انتشار حکم افراد خاطی | فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام | تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام | رشد دادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر | تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام | محدودکردن موتورهای جستجو | ||||
مقولههای موثر برکاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام | آموزش رسانهای | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | ||
تربیت رسانهای | 1 | 1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | |||
فیلترکردن | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 1 | |||
مجازات افراد خاطی | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 1 | 0 | 0 | |||
انتشار حکم افراد خاطی | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 1 | 0 | 0 | |||
فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | |||
تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | |||
رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر | 1 | 1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | |||
تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام | 1 | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | |||
محدودکردن موتورهای جستجو | 0 | 1 | 0 | 1 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 1 |
ماتریس دستیابی نهایی
جهت تهیه این ماتریس، از مجموع اعداد سطرها، میزان قدرت نفوذ و از مجموع اعداد ستونها، میزان وابستگی مؤلفهها، استخراج خواهد شد.
جدول(6)ماتریس دستیابی نهائی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
علائم راهنما: V: یعنی i برj تأثیر میگذارد. A: یعنی i از j تأثیر میپذیرد. X: یعنی i و j تأثیر متقابل دارند. O: یعنی i و j بر یکدیگر بیتأثیرند.
|
عامل j
عامل i
| مقولههای موثر بر کاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام |
| |||||||||||
آموزش رسانهای | تربیت رسانهای | فیلترکردن | مجازات افراد خاطی | انتشار حکم افراد خاطی | فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام | تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام | رشد دادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر | تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام | محدودکردن موتورهای جستجو | قدرت نفوذ | ||||
مقولههای موثر برکاهش محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام | آموزش رسانهای | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | 6 | ||
تربیت رسانهای | 1 | 1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | 7 | |||
فیلترکردن | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 1 | 3 | |||
مجازات افراد خاطی | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 1 | 0 | 0 | 4 | |||
انتشار حکم افراد خاطی | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 1 | 0 | 0 | 4 | |||
فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | 6 | |||
تشکیلاتینمودن نیروهای مومن تلگرام | 1 | 1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 7 | |||
رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر | 1 | 1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 8 | |||
تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام | 1 | 1 | 0 | 1 | 1 | 0 | 0 | 1 |
1 |
1 | 5 | |||
محدودکردن موتورهای جستجو | 0 | 1 | 0 | 1 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 1 | 3 | |||
|
| میزان وابستگی | 6 | 10 | 1 | 5 | 2 | 5 | 5 | 8 | 6 | 5 |
|
رسم الگو (نمودار)
در این مرحله از روش ساختاری-تفسیری(ISM)، بعد از بدستآوردن روابط بین مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام و میزان تاثیرگذاری هر یک از آنها بر دیگری، و همچنین بدستآوردن میزان قدرت نفوذ و وابستگی هر یک از این مولفهها نسبت به هم، باید به ترسیم الگوی بین این مولفهها پرداخت.
شکل(1)الگوی رتبهبندی مولفههای موثر بر کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام
براساس نمودار و دادههای بدستآمده در جداول مذکور، نتایج ویژهای حاصل گردید. دادهها نشان میدهند که مهمترین و تاثیرگذارترین مولفه برای کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام، رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر در بین کاربران این پیامرسان است. این نکته از میزان قدرت نفوذ بالای مولفه مذکور، قابلفهم است. بنابراین ضروری است که اولین و پایهایترین هزینههای نهادهای سیاستگذار در این حوزه، برای فرهنگسازی در این حوزه باشد. براساس دیگر دادههای بدستآمده، اخلاق امر به معروف و نهی از منکر، جزء وابستهترین مولفهها نیز هست. بدین معنا که به میزان نسبتا بالایی از دیگر مولفهها تاثیر میپذیرد. این امر از عدد میزان وابستگی آن قابلفهم است. لذا ضروری است که شروع فرآیندهای اصلاحی نهادهای مربوطه، برای کاهش انتشار محتوای مجرمانه، از این مولفه باشد.
پس از رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر بین کاربران، تربیت رسانهای کاربران و تشکیلاتینمودن نیروهای مومن در تلگرام، بهعنوان مهمترین و موثرترین مولفههای کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام، محسوب میشوند. هر دو مولفه مذکور به یک میزان، قدرت نفوذ و قدرت تاثیرگذاری بر دیگر مولفهها دارند. این نیز بدان معناست که اگر قرار است، نهادی برای کاهش اینگونه از محتواهای مجرمانه، گامی بردارد، ابتدائا باید این دو مولفه را مدّ نظر قرار دهد. البته لازمبهذکر است که در میزان وابستگی، این دو مولفه با یکدیگر متفاوتند. تربیت رسانهای، در عین داشتن تاثیرگذاری نسبتا بالا بر دیگر مولفهها، خود نیز مولفهای آسیبپذیر است که البته آسیبرسیدن به آن، موجب آسیبرسیدن به مولفههای دیگر نیز میشود. لازمبهذکر است که تربیت رسانهای، وابستهترین مولفه نسبت به دیگر مولفهها است. این مطلب نسبت به تشکیلاتینمودن نیروهای مومن در تلگرام، کمتر است. ولی همانطور که بیان شد، هر دو تاثیرگذاری بالایی بر دیگر مولفهها دارند.
پس از سه مولفه مذکور، سه مولفه دیگر آموزش رسانهای، فعالنمودن نیروهای مومن در تلگرام و تولید محتوای سالم و فنی، قرار دارند. قرارگرفتن این مولفهها در میانه الگو، به معنای تاثیرگذاری کمتر آنها نسبت به مولفههای ماقبل خود و تاثیرگذاری بیشتر نسبت به مولفههای بالاتر است. میزان وابستگی این مولفهها به دیگر مفاهیم، نیز متوسط است. میزان تاثیرگذاری مولفه تولید محتوای سالم و فنی در تلگرام، بر دو مولفه دیگر کمتر، و از مولفههای بالاتر خود، بیشتر است.
بعد از دو لایه میانی الگو، دو مولفه مجازات افراد خاطی و انتشار حکم افراد خاطی، قرار دارند. قرارگرفتن این دو مولفه در لایههای بالایی الگو، بدان معناست که کمترین تاثیرگذاری را نسبت به دیگر مولفهها دارند و نباید سیاستگذاران در بدو برخورد با مسئله «انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام»، روی آنها سرمایهگذاری کنند و باید از مولفههای عمیقتر، در تحلیلهای خود بهره بگیرند. مولفههایی مانند رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر در بین کاربران، تربیت رسانهای، آموزش رسانهای و... .
نهایتا در رویینترین لایه الگو، دو مولفه فیلترینگ و محدودکردن موتورهای جستجو قرار دارند. این دو مولفه، کماثرترین مولفهها برای کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه تلگرام است و نیز کمترین تاثیرگذاری را بر دیگر مولفهها دارند و ضروری است که سیاستگذاران، در ابتدای امر برخورد با انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی، تمام سرمایهگذاری خود را روی این دو مولفه نکنند. کما اینکه در چند سال اخیر کماثربودن این دو مولفه را در ازبینبردن مشکل انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی، شاهد بودهایم و امروزه با راههای میانبری مانند فیلترشکنها و پراکسیسرورها، بهراحتی این دو مولفه بدون کارایی خواهند شد. لازمبهذکر است که ایران کشوری است که در خصوص مسدودسازی و فیلترینگ رسانههای اجتماعی مجازی در جهان، در جایگاه اول است (بصیریانجهرمی، 1393: 61)، لکن با وجود همه محدودیتهای سلبی اعمالشده از سوی سیاستگذاران رسانهای، کاربران ایرانی اینترنت در داخل ایران، در استفاده از امکاناتی مانند وبنویسی و فعالیت در رسانههای اجتماعی مجازی، از فیلترینگ و قوانین اینترنتی تعیین شده، تبعیت نمیکنند (رجبی، 1389: 25؛ رسولی و مرادی، 1391: 23؛ نوریمرادآبادی، 1391: 17؛ صفیآریان، 1390: 15؛ ضیاییپرور و عقیلی، 1388: 21؛ کوثری، 1386: 13). این مسئله در کنار آمارهایی مبنی بر کسب رتبه چهارم وبنویسی جهان در سالهای1384و1385 و جایگاه سوم جهان در شبکه اجتماعی اورکات (کوثری، 1386: 15) و برآوردهای موجود از عضویت بیش از 4میلیون تا 9میلیون کاربر ایرانی در شبکه اجتماعی فیسبوک، علیرغم فیلتربودن این شبکه، گویای این واقعیت است که کاربران ایرانی، هرگز از سیاست فیلترینگ تبعیت نمیکنند (رجبی، 1389: 23).
در نهایت، از الگوی بدستآمده میتوان به این نتیجه رسید که سیاستهای حقوقی و جزایی، زیربنایی فرهنگی و تربیتی دارند، چرا که تاثیرگذارترین مولفهها در این مدل، از جنس تربیت و فرهنگ هستند. بیتوجهی به زیربناهای فرهنگی و تربیتی، مشکلات عدیده حقوقی و جزایی را پدید خواهد آورد. لذا بهطور قطع باید ابتدائا برای حل مشکلات اجتماعی، به زیربناهای فرهنگی و تربیتی این مشکلات توجه نمود و به بسترسازی در این زمینهها پرداخت.
لازمبهذکر است، الگوی طراحیشده، ضرورت اولویتبندی توجه سیاستگذاران را به هر یک از مولفهها بیان میکند و این به معنای حذف مولفههای کماثر تر نیست و درصدد تبیین این امر است که اگر قرار است سیاستگذاران به حل معضل انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام بپردازند، باید هزینهای را که برای مولفههای تاثیرگذارتر میکند، بیشتر از سایر مولفهها باشد. سیاستگذار باید توجه داشته باشد که برای حل معضلات اجتماعی، ضروریاست که ابتدائا آنها را ریشهشناسی کند و شناخت صحیحی از پدیدههای اجتماعی داشته باشد و این الگو بیان میکند که زیربنای انحرافهای اجتماعی، یا حداقل در مورد انحرافهای اخلاقی مربوط به رسانه اجتماعی تلگرام، زیربنایی تربیتی و فرهنگی دارد.
بنابه نتایج بدستآمده در این مدل، اقداماتی که سنخی فرهنگی-تربیتی دارند، اقداماتی زیربناییتر و پایهایتر محسوب میشوند که درواقع به عنوان زیربنایی برای سایر اقدامات، اعم از ساختاری، جزایی و قانونی است. لذا برایناساس است که میتوان نتیجه گرفت که برای حل مسائل مربوط به حوزه اخلاق عمومی در تلگرام، باید اقدامات قضائی و قانونی، بر زیربنایی از جنس فرهنگ و تربیت استوار باشند. علاوهبراین میتوان نتیجه گرفت که اقدامات قضائی و قانونی، اگر با پیوستی از فرهنگ و تربیت لحاظ نشوند، اقداماتی بیاثر و یا کماثر و همراه با اتلاف منابع است. لذا براساس آنچه که بیان شد، باید هزینهها، برای کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در رسانه اجتماعی تلگرام، بیش از آنکه برای امور سطحیتر و کماثرتر خرج شود، برای امور بنیادینتر و ریشهایتر، صرف گردد.
بحث و نتیجهگیری
همانگونه که پیش از این بیان شد، افزایش میزان استفاده از پیامرسانهای موبایلی در دهه گذشته، در عین فراهمساختن فرصتهایی در زمینههای اقتصادی و اشتغال، فرهنگ و آموزش و غیره، آسیبهایی را نیز به همراه داشته است. این امر راجع به شبکه اجتماعی تلگرام در ایران نیز صادق است. پیامرسان تلگرام مانند سایر رسانههای اجتماعی، در عین داشتن مزایایی منحصربهفرد، آسیبهایی جدی نیز به همراه داشته، که توجه به همین آسیبها باعث شده تا سیاستگذاران درصدد اجرای سیاستهایی مانند فیلترینگ، محدودسازی دامنه و غیره، برآیند. پژوهش حاضر با استفاده از روشهای مصاحبه عمیق خبرگانی و تحلیل مضمون، مولفههای موثر بر کاهش یکی از آسیبهای این پیامرسان (انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی) را استخراج نمود و سپس با استفاده از روش ساختاری-تفسیری(ISM) رابطه تاثیرگذاری این مولفهها را نسبتبههم و همچنین میزان تاثیرگذاری آنها را برای کاهش انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام، توصیف نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاستگذاران حوزه فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، لاجرم باید بخش قابلتوجهی از سرمایهها و هزینهها را برای ساختن زیربنای این سیاستها قرار دهند و این زیربنا، همان زیربنای تربیتی و فرهنگی این حوزه است. نتایج بیانگر این امر است که نمیتوان سیاستهای حقوقی و جزائی را بدون لحاظکردن بستر فرهنگی جرمهای اجتماعی، لحاظ کرد و بیتوجهی به بستر فرهنگی و تربیتی آنها، به منزله ندیدن تمامی واقعیت است. البته بدیهی است، سیاستی که فاقد نگاه عمیق آسیبشناسانه و ریشهشناسانه باشد، تاثیر اندکی نیز خواهد داشت. کما اینکه در دهه گذشته شاهد بودهایم که فیلترینگ، بهخودیخود نتوانسته معضلات این حوزه را رفع نماید و شاهد مثالهایی از این امر در متن پژوهش، بیان شد. البته همانطور که در توضیحات الگو نیز بیان شد، این به معنای حذف سیاست فیلترینگ نیست، بلکه به معنای اولویتبندی برای سیاستهاست و بهعبارتی باید بین اتخاذ سیاستها و هزینه برای آنها، اولویت قائلشد و باید سیاستهایی که به امور ریشهای مربوط میشوند، از بودجه و هزینهای بیشتر برخوردار گردند. الگوی مذکور، بااستفادهاز درجه میزان نفوذ و تاثیرگذاری و میزان وابستگی هر یک از مولفهها، این اولویتبندی را بیان نموده است. برایناساس، موثرترین مولفه، رشددادن اخلاق امر به معروف و نهی از منکر در بین کاربران است. بعد از این مولفه، تربیت رسانهای و تشکیلاتینمودن نیروهای مومن در تلگرام، تاثیرگذارترین مولفهها هستند. در این میان، همانطور که بیان شد، فیلترینگ و محدودکردن موتورهای جستجو، کماثرترین مولفهها هستند و این بدان معناست که نمیتوان به این دو مولفه بهعنوان سیاستهای بدوی و مستقل، نگاه کرد. لکن همانگونه که بیان گردید، به معنای حذف این سیاستها هم نیست، بلکه باید این سیاستها در کنار سایر سیاستها لحاظ شوند و در واقع سیاستهای «مکمل» محسوب میشوند و نباید نگاهی استقلالی به آنها داشت.
همانطور که پیش از این بیان گردید، ازجمله مهمترین تفاوتهای پژوهش حاضر با پژوهشهای انگشتشمار صورتگرفته در موضوعاتی شبیه به موضوع پژوهش حاضر، صرف پرداختن به بایستههای جزایی و حقوقی در پژوهشهای مذکور است. این درحالی است که پژوهش حاضر، فقط به بیان بایستههای حقوقی و جزایی اکتفا ننموده و علاوهبر ارائه راهکارهای جزایی، با مبنادانستن فرهنگ و تربیت، درصدد ارائه راهحلهایی فرهنگی و تربیتی برای حل معضل انتشار محتوای مجرمانه اخلاق عمومی در تلگرام است.
لازمبهذکر است، مسئله موردبحث در مقاله حاضر، یکی از مسائل حوزه رسانههای اجتماعی است و مسائل دیگری مانند؛ وابستگی ملتها، احتمال جاسوسی دشمنان، استفادههای ناصحیح اقتصادی مانند شرکتهای شرطبندی و... نیز در حوزه رسانههای اجتماعی مطرح است که در پژوهشهای دیگر میتوان به آنها پرداخت.
فهرست منابع
اسماعيلي، اميررضا (1394). «از دهستان وايبر تا شهر تلگرام چه گذشت؟». ماهنامهوب. شماره166: 74-68.
انصاری، باقر (1389). «تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در فضای مجازی». قضاوت. شماره63: 57-54.
آذر، عادل؛ فرزانه، خسروانی؛ جلالی، رضا (1392). تحقیق در عملیات نرم (رویکردهای ساختاردهی مسئله). تهران: سازمان مدیریت صنعتی.
بای، حسینعلی. پورقهرمانی، بابک (1388). «بررسی فقهی و حقوقی هرزهنگاری در فضای مجازی». حقوق اسلامی. شماره 23. سال ششم: 97-125.
بجنوردى، سيدحسن (1419ق). القواعد الفقهية. ج1. قم: مؤسسه الهادى.
بصیریانجهرمی، حسین (1393). سیاست و مصرف رسانههای اجتماعی مجازی در ایران: الگوها و تبیین یک مدل پیشنهادی. رساله دکتری علوم ارتباطات. دانشگاه علامه طباطبایی.
پوری، احسان (1390). بررسی نقش و تاثیر فیسبوک بر شکلگیری شبکههای اجتماعی از دیدگاه متخصصان و کارشناسان امور رسانه. پایاننامه کارشناسیارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
جمعی از نویسندگان (1390). قالب تشکل و تشکل غالب. قم: اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان.
جوادینیا، حسین (1390). امر به معروف و نهی از منکر در گفتار استاد شهید مرتضی مطهری. تهران: صدرا.
جعفریلنگرودی، محمدجعفر (1396). ترمینولوژی حقوق. تهران: گنجدانش.
حسنی، محمدحسن (1393). «اصول اساسی اخلاق عمومی در حقوق و آزادیهای فردی». تحقیقات حقوقی. سال14. شماره70: 213-191.
حلى، محمدبنحسنبنيوسف (1413ق). مختلف الشيعة. ج 4. قم: دفتر انتشارات اسلامى.
حسیننژاد، سیدمجتبی؛ منیریحمزهکلایی، حمیدرضا (1396). «تحلیل و بررسی فقهی اجرای فیلترینگ در فضای مجازی». حکومت اسلامی. شماره84: 56-27.
خانیکی، هادی؛ کیاء، علیاصغر؛ میر، صمد (1395). «نقش شبکه اجتماعی تلگرام در جلب اعتماد مخاطبان به خرید کالا». علومخبری. شماره18: 58-11.
خانیکی، هادی؛ بصیریانجهرمی، حسین (1392). «کنشگری و قدرت در شبکههای اجتماعی مجازی». علوماجتماعی (دانشگاه علامه طباطبایی). شماره61: 80-45.
دستور، مجتبی (1391). «بررسی اثر بخشی برنامههای آموزشی شبکه سیما بر مخاطبان (موردمطالعه؛ دانشپذیران دانشگاه پیام نور)». رادیو تلوزیون. شماره 19: 166-142.
رضانی، روحاله؛ صفا، لیلا؛ ادیبی، منصوره (1395). «عوامل موثر بر قصد استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیتهای آموزشی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد». پژوهشهای ارتباطی. شماره 87: 64-37.
رجبی، زهره (1389). بازنمایی گرایشهاي سیاسی کاربران ایرانی در شبکههاي اجتماعی مجازي: با مطالعه موردي فیسبوك. پایاننامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات. دانشگاه علامهطباطبائی.
رسولی، محمدرضا؛ مرادی، مریم (1391). «میزان مشارکت دانشجویان علوم ارتباطات در تولید محتوای رسانههای اجتماعی». فرهنگ ارتباطات. سال13. شماره19: 140-113.
دادگران، سیدمحمد؛ خرازیآذر، زهرا؛ دبلشکی، فرحناز (1396). «نقش شبکههای اجتماعی در ترویج فرهنگ کتابخوانی». راهبرد اجتماعی فرهنگی. شماره22: 128-109.
سيفيمازندراني، علياكبر (1425ق). مباني الفقه الفعال في القواعد الفقهية الأساسية. ج1. قم: دفترانتشارات اسلامى.
شهید ثانی (1413ق). مسالک الافهام ای تنقیح شرایع الاسلام. قم: موسسه المعارف الاسلامیه.
شجاعی، علی (1380). جرمشناسی نظری (گذری بر نظریههای جرمشناسی). تهران: سمت.
شرفالدین، سیدحسین؛ علمالهدی، سیدعبدالرسول؛ نوروزی، محمدجواد (1393). «ارتباط عفیفانه در شبکههای اجتماعی سایبری». فرهنگ ارتباطات. سال15. شماره53: 36-7.
صفیآریان، یحیی (1390). مقایسه ارتباطات مشارکتی کاربران ایرانی در شبکههاي اجتماعی گوگل ریدر و فیسبوك. پایاننامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
ضیاییپرور، حمید؛ عقیلی، سیدوحید (1388). «بررسی نفوذ شبکههای اجتماعی مجازی در میان کاربران ایرانی». رسانه. سال20. شماره4: 42-23.
طوسی ابوجعفر، محمدبنحسن (1387ق). المبسوط فی الفقه الإمامیه. تهران: المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية.
طوسی ابوجعفر، محمدبنحسن (1375ق). الاقتصاد. تهران: كتابخانه جامع چهلستون.
عالیپور، حسن (1390). حقوق کیفری فناوری اطلاعات. تهران: خرسندی.
عاملی، سعیدرضا (1388). شبکههاي علمی مجازي. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
غمامی، سیدمحمدمهدی؛ محمدی، جواد (1396). «بایستههای حقوقی الزام به اخلاق در قوانین جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعهموردی تلگرام». حقوق بشر اسلامی. شماره12: 35-9.
فاضللنكرانى، محمد (1416ق). القواعد الفقهية. قم: چاپخانه مهر.
قانون مجازات اسلامی1392، (1394). تهران: معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقرارات.
قانون جرائم رایانهای 1388، (1392). تهران: معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقرارات.
قانع، احمدعلی (1391). کتب ضالّه؛ رویکردی فقهی. تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
قصابی، فاطمه؛ نقیبالسادات، سیدرضا (1394). «نقش ارزشهای فرهنگی بر محتوای شبکههای اجتماعی». رسانه و فرهنگ. شماره9: 83-110.
کوثري، مسعود (1386). جهان فرهنگی کاربران ایرانی در شبکه دوستیابی اورکات. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
مختاریانپور، مجید (1391). طراحی مدل اجرای سیاستفرهنگی مبتنی بر برنامههای توسعه کشور. پایاننامه دکتری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی.
محسنیانراد، مهدی (1369). ارتباطشناسی. تهران: سروش.
محسنیانراد، مهدی (1391). «سه نسل شبکه اجتماعی، حضور همزمان در کشورهای غیرپیشرفته: مورد ایران». علوم اجتماعی (دانشگاه علامهطباطبایی). شماره57: 74-37.
موسوياردبيلي، سيدعبدالكريم (1427ق). فقه الحدود و التعزيرات. قم: موسسه النظر لجامعه المفید.
موسویگلپایگانی، سیدمحمدرضا (1412ق). الدر المنضود فی احکام الحدود، ج2. قم: دارالقرآنالکریم.
مراغي، ميرفتاح (1417ق). العناوين الفقهية. ج2. قم: دفتر انتشارت اسلامي.
مطهری، مرتضی (1388). مجموعه آثار. ج7. تهران: صدرا.
موسویالخمینی، سیّدروحالله (1415ق). مکاسب المحرمه. قم: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدسسره).
مهدیزادهطالشی، سیدمحمد؛ خالدیان، اقبال؛ فردوسی، مهراوه (1396). «نقش نرمافزار اجتماعی تلگرام در تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از منظر رأیدهندگان». مطالعات رسانههای نوین. شماره10: 39-1.
مهدیزاده، سیدمحمد؛ اتابک، محمد (1395). «استفاده از شبکههای اجتماعی و شکلگیری فرهنگ جوانی در جوانان تهرانی کاربر فیسبوک». فرهنگ ارتباطات. سال17. شماره66: 138-103.
نراقی، مولی احمدبنمحمدمهدی (1415ق). مستند الشیعه فی احکام الشریعه. ج18. قم: موسسه آلالبیت علیهالسلام.
نوريمرادآبادي، یونس (1391). بررسی گرایش دانشجویان دانشگاههاي تهران به شبکه اجتماعی فیسبوك و عوامل مرتبط با آن: بررسی تطبیقی دیدگاههاي خبرگان رسانه و کاربران فیسبوك. پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت رسانه. دانشگاه تهران.
ولیدی، محمدصالح (1385). حقوق جزای اختصاصی. تهران: بینالملل.
یوسفی، نریمان (1383). شکاف بین نسلها؛ بررسی نظری و تجربی. تهران: مرکز مطالعات جوانان و مناسبات نسلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.
Bernard, H. Russell (2006). Research Method in Anthropology, London: Altamira Publication.
Boyed, d.m. Ellison, n.b. (2007). »Social network sites: Definition, history, and scholarship«. Ournal of Computer-mediated Communication. 13(1). Article11.
Cherry, A. A. (2000). Testing the effects of social accounting information on decision making and attitudes: A laboratory experiment, University of California-Los Angeles.
Lenhart, A. Purcell, K. Smith, A. & Zickuhr, K. (2010). Social media & mobile internet use among teen and young adults. Washington, DC: Pew Internet & American Life Project.
Mandal, A. & Deshmukh, S. (1994). Vendor selection using interpretive structural modeling (ISM), International Journal of Operations & Production Management, 14(6): 52-59.
Richmond, B. J., Laurie, M. & Quarter, J. (2008). Social Accounting for Nonprofits-Two Models, Nonprofit Management & Leadership, 13(4): 308-324.
Shepard, Jon M. (2007). Sociology, United States of America.
Tyler, T. (2012). “Social networking and Globalization”, Mediterranean Journal of Social Sciences, Vol. 4, No. 6, July 2013.
Vidal, C., J, Martinez. M, Fortuno and M, Cervera. (2011). University Students’ Attitudes Towards and Expectations of the Educational Use of Social Networks. RUSC, VOL. 8 No 1, pp: 186-199.
Extraction and prioritization of effective components on the reduction of the dissemination of criminal ethics in the telegram
Abstract
One of the issues in the telegraph policy area is the dissemination of criminal content for public morals. The purpose of this study is to extract and prioritize the effective components of reducing the dissemination of criminal ethical content in general telegraphy. So, in the qualitative paradigm, using the method of deep interviewing, the data were obtained, then analyzed by the method of the analysis of the subject, and 10 components were extracted, which included media education, media education, the growth of the ethics of the good and forbidding the users, the production of content Healthy and technical, the punishment of the perpetrators, the release of the verdict of the perpetrators, the activation of the faithful forces in the telegram, the organization of faithful forces, filtering and the creation of a barrier to negative searches. In the second stage, components were prioritized by Structural-Interpretative Method (ISM) in terms of penetration, impact and dependence. The most important results of the ranking are: the high impact on the growth of the ethics of the affair with the good and forbidding the media, educating the media, and the formation of the faithful forces of the telegram. Other ranking results include finding effective filtering, preventing negative searches, punishing perpetrators, and disseminating verdicts. Part of the research results show that legal and criminal policies in this area are based on cultural infrastructure, so it is impossible to achieve policy objectives without regard to this infrastructure.
Keywords: Extraction, Prioritization, Reduced Release, Criminal Content, General Ethics, Telegram
[1] . شهید مطهری بیان میکند که امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه اسلام، 3مرحله است. اولین آنها با رفتار است و دومین با زبان و سومین با عمل (مطهری، 1388: 170).