نقش رسانه ملی در شکل گیری افکار عمومی نسبت به ارزشهای دینی
محورهای موضوعی : مدیریت رسانهرنگین نگار کرم زاده 1 , سینا تفنگچی 2
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
2 - دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
مدرس علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه پیام نور واحد دماوند
کلید واژه: صدا و سیما, رسانه ملی, افکار عمومی, ارزشهای دینی,
چکیده مقاله :
رسانهها به عنوان سازمانهای ارتباطی بینیاز از نظامهای نظارت و ارزیابی نسبت به ارزشهای دینی نیستند؛ چه اینکه هر رسانهای بدون در نظر گرفتن دستاوردها و آگاهی از تأثیرات برنامههایش نمیتواند بر عملکردش اشراف و از صحت آن اطمینان داشته باشد؛ به عبارتی یک سازمان موفق بدون توجه به موفقیتها و شکستها و حرکت به سمت اصلاح اشکالات، راه تکامل و پیشرفت را نخواهد پیمود و این در حالی است که رسانهها با عملکردی وسیع و مخاطبانی گسترده به وجود چنین نظام نظارتی بیش از سایر نهادها احتیاج دارند؛ به ویژه که ما در کشوری زندگی میکنیم که نام مقدس (جموری اسلامی) را همراه خود داد؛ از همین رو رسانههای جمعی خصوصاً رسانههای تصویری نیز با توجه به نقش ممتاز خود در شکل دهی افکار عمومی و قدرت فرهنگسازی بایستی همواره و از جمیع ابعاد بر ابعاد دینی و ترویج دین خود نظارت کنند.در پایان نیز میبایست تا دوباره تأکید شود، با توجه به اینکه در عصر حاضر بهرهگیری از رادیو و تلویزیون به عنوان دو رسانه ارتباطی سریع و در دسترس، یک ضرورت اجتماعی و بخشی جداییناپذیر از زندگی نوین محسوب میشود و خارج ماندن افراد از گردونه رسانههای ارتباط جمعی، به معنای حذف شدن آنان از حیات اجتماعی است، رسانهی ملی میبایست مفاهیم و ارزشهای خود را بیش از پیش مورد نقد و بررسی قرار دهد تا افکار عمومی به شیوه ای سالم و نه به گونهی دشمن پسند و غرب گرا (به ویژه در شرایط فعلی) شکل گیرد.
The media as organizations of communication independent of the systems of monitoring and evaluation to religious values, not whether any media regardless of achievements and of the effects of programs not on the performance of the nobility and the accuracy of the trust is to say, a successful organization, regardless successes and failures and move to correct the bugs, the evolution and progress will be measured, while the media with extensive functionality and audience widespread existence of such a regulatory system more than others need, especially since we live in a country we holy name (Republic of Therefore, professors and various experts, using the questionnaire, questions to what was said, asked. In the end, should again be emphasized, given that at present the use of radio and television as the medium of communication fast and available, a social necessity and an integral part of modern life is and the remaining members of the turntable media collective means to remove them from social life, national media have concepts and values more than ever reviewed, so that public opinion in a healthy manner and not as an enemy friendly and the West-oriented (especially in terms of current) form.While the media with extensive functionality and a wide audience to such a regulatory system needs more than others.
_||_
نقش رسانه ملی در شکل گیری افکار عمومی نسبت به ارزشهای دینی
چکیده:
رسانهها به عنوان سازمانهای ارتباطی بینیاز از نظامهای نظارت و ارزیابی نسبت به ارزشهای دینی نیستند؛ چه اینکه هر رسانهای بدون در نظر گرفتن دستاوردها و آگاهی از تأثیرات برنامههایش نمیتواند بر عملکردش اشراف و از صحت آن اطمینان داشته باشد؛ به عبارتی یک سازمان موفق بدون توجه به موفقیتها و شکستها و حرکت به سمت اصلاح اشکالات، راه تکامل و پیشرفت را نخواهد پیمود و این در حالی است که رسانهها با عملکردی وسیع و مخاطبانی گسترده به وجود چنین نظام نظارتی بیش از سایر نهادها احتیاج دارند؛ به ویژه که ما در کشوری زندگی میکنیم که نام مقدس (جمهوری اسلامی) را همراه خود داد؛ از همین رو رسانههای جمعی خصوصاً رسانههای تصویری نیز با توجه به نقش ممتاز خود در شکل دهی افکار عمومی و قدرت فرهنگسازی بایستی همواره و از جمیع ابعاد بر ابعاد دینی و ترویج دین خود نظارت کنند.
به همین منظور از اساتید و کارشناسان مختلف، با استفاده از پرسشنامه سوالاتی به منظور آنچه بیان شد، پرسیده شد.
کلید واژگان: رسانه ملی، افکار عمومی، ارزشهای دینی، صدا و سیما.
مقدمه:
نقش عمیق و اعجاب آور رسانههای جمعی بر ابعاد مختلف زندگی بشر در جهان امروزی غیرقابل انکار است. بیشک درمیان رسانههای جمعی بالاترین نقش تأثیرگذاری متعلق به رادیو و تلویزیون است و از مهمترین مسئولیتهای این دو رسانه که هم مدیرانش آن را کاملأ پذیرفتهاند و هم مخاطبان آن را انتظار دارند نقش خبری و اطلاعرسانی آنهاست. قدرت درک بشر امروزی خیلی بیشتر از توانایی عادی حواس پنجگانه و امکانات فردی وی توسعه یافته است. امروزه انسان در پرتو امواج صوتی و تصویری نه تنها در محیط کوچک زندگی خود حاضراست، بلکه در عین حال در تمام نقاط عالم در فضا و حتی تاحدودی در زمان نیز حضور دارد، شبکههای وسیع رادیو و تلویزیونی در تمام مدت شبانه روز فعالیت دارند و میتوانند تازهترین خبرها، تفسیرها و بحثهای مختلف اجتماعی را در مقیاسی وسیع در اختیار مخاطبان خود قرار دهند (دادگران، 1384: 12).
بنابراین وظیفه و نقش اساسی وسایل ارتباط جمعی به ویژه این دو وسیله انتشار جریان رویدادهای اجتماعی است و همین امر به انسان امکان میدهد تا محیط پیرامونی خود را بهتر بشناسد و با عنایت به آن، نیازهای فردی و جمعی خود را برطرف سازد و در برابر دیگران، راه و رسم شایستهای پیش گیرد. جریانات فکری جامعه را بشناسد و نسبت به آنها عکسالعملهای مناسب ازخود نشان دهد تا بتواند از طریق انطباق با محیط، زندگی سالمی در جامعه داشته باشد (اسدی، 1371: 46).
در هر حال انسان جدید نیازمند مطلع شدن است. دموکراسی نیز بدین معنی است. آلفرد سووی میگوید: افرادی که خوب مطلع شده باشند همشهریها واتباع کشورند و افرادی که بد مطلع شوند هویتی نخواهند داشت (سووی، بی تا).
ژان گئانو میگوید: یک تلویزیون وقتی بد است که همشهریانی بسازدکه بتوان بر آنها به آسانی حکومت کرد.
باعنایت به آنچه گذشت و روشن شدن نقش، جایگاه و تعامل طرفین رسانه و مخاطب و به خصوص درکشور ما که تنها یک رسانه رادیو - تلویزیونی آن هم از نوع دولتی دارد بررسی و تبیین نقش رسانه ملی در شکل گیری افکار عمومی نسبت به ارزشهای دینی ضرورت دارد.
بیان مسئله:
گروههای اجتماعی بر اثر کنشهای متقابل که واسطهی آنها وسایل ارتباط جمعی است همچون رادیو، تلویزیون، روزنامهها و سایتهای خبری و... تحرک پیدا میکنند و اعضای آنها در یکدیگر نفوذ میگذارند، از هماهنگی و تجانسی که بدین ترتیب در رفتار اعضای گروه ظاهر میشود افکارعمومی پدیدار میگردد این افکار از فرهنگ جامعه یا از اطلاعاتی که به وسیلهی رسانهها در جامعه پخش میشود نشأت میگیرد. از طرفی هم رسانههای جمعی تأثیر بسزا و نقش چشمگیری در شکلگیری فرهنگها و ارزشهای هر جامعهای دارند و چنین تأثیر و نفوذی نیز از بدو پیدایش وسایل ارتباط جمعی کم و بیش مورد توجه بوده است.
رسانهی ملی (صدا و سیما) اگر چه به عنوان رسانهای جمعی از این امتیاز در شکلدهی و تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه برخوردار است امّا به دلیل پیچیدگیهای خاص فرآیندهای ارتباط جمعی و مدیریت پیام، لازمهی تحقق چنین امری دقت، تفکر و تأملی عمیق و شایسته میباشد. مهمترین نقش و کارکرد وسایل ارتباط جمعی؛ پی جویی وگردآوری اطلاعات در مورد حوادث و رویدادهای ملی و فراملی و انتقال آنها به عموم مردم بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب گروهی است. ازمیان وسایل ارتباط جمعی، رادیو-تلویزیون مهمترین وسیلهی پخش خبر یا اطلاع در عصر ما محسوب میشود. این دو وسیله کوچک شدن کره زمین و ایجاد همبستگی و نزدیکی میان ساکنان آن را فراهم آوردهاند. افزایش نقش رسانهها در حوزههای مختلف زندگی بشری سبب شده است که از این ابزار در تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی استفاده شود. از این رو یکی از مهمترین ابزارها ایجاد شکل گیری افکار عمومی رسانه ملی است، در هر جامعه رسانهی ملی بهترین وسیله برای جذب، آگاهی بخشی، اطمینان بخشی و جلب رضایت مخاطب میباشد. مهمترین وظیفه کارگزاران رسانه ملی درک این موضوع و عمل متناسب با آن است. نکتهی دیگر کارکرد آگاهی بخشی کامل و به موقع به مخاطبان است که اهمیت بسیاری دارد.
اقناع مردم و متقاعد سازی افکارعمومی در زمانهای که منابع اطلاعاتی متنوع و متکثر شده و اغلب شهروندان ضمن برخورداری از سواد و مهارتهای ارتباطی امکان دسترسی و فرصت بهرهمندی از رسانههای متفاوت را دارند بسیار مشکل است. اعتماد به رسانه درصحت، سرعت و دقت و درستی اخبار تنها راه نفوذ به قلب مخاطبان و جلب اعتماد و اطمینان آنهاست به عبارت دیگر متقاعد سازی روشی است که هر رسانه از طریق آن میکوشد با اعمال شیوههایی، میزان پذیرش مخاطب را نسبت به اطلاعاتی که به او داده میشود، بالا ببرد تا به واسطه آن، اخبار و مطالب خود را به عنوان یک واقعیت به مخاطب نشان دهد.
نکتهی دیگر نحوهی برخورد رسانهی ملی با مشکلات و معضلات داخلی کشوراست، مشکلاتی که لزوماً سیاسی نیست نقدهای به جا و نیش دار در رسانه ملی از اهمیت زیادی برخوردار است، معمولاً رسانهی خوب بسیاری از موضوعاتی راکه مردم به صورت روزمره با آن سروکار دارند و سیستم در مدیریت آن دچار ضعف است بازگومیکند وجریان ساز؛ فرهنگ ساز و انتقال دهنده مفاهیم بزرگ انقلاب اسلامی به نسلهای آینده میباشد، مهمتر اینکه درشرایط فعلی حاکم بر رسانههای جهانی؛ نقش محوری در تحولات منطقه و جهان ایفا میکند.
امروزه نگاه مسئولین موفق رسانهای به گونهای است که از دست دادن حتی یک مخاطب هم برای آنها سنگین و دردآور میباشد؛ لذا در وضعیت حال حاضر جهان رسانهای؛ سعی بر آن دارند تا با دقت بیشتر و دوری از اعمال نظرهای شخصی و غیرعلمی نه تنها رسانه را از داشتن مخاطب ملی گسترده محروم نکنند؛ بلکه روزافزون شدن مخاطبان داخلی و خارجی برای آنها متصور است، در این پژوهش سعی میشود نقش رسانهی ملی در شکل گیری افکارعمومی نسبت به ارزشهای دینی مورد بررسی قرارگیرد.
تعریف مفاهیم:
تعریف و مفهوم ارزش
واژه Value بهمعنای ارزش، در اصطلاح عقیده یا باور نسبتاً پایداری است که فرد با تکیه بر آن، یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی را، که شخصی یا اجتماعی است، به یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی، که نقطه مقابل حالت برگزیده قرار دارد، ترجیح میدهد (رفیعپور، 1378: 111) در تعریف لغوی ارزش میتوان گفت «هر آنچه که مفید، خواستنی یا تحسین کردنی است برای شخص یا گروه و برای آنها دارای ارزش است». (عمید، 1362). در واقع میتوان گفت که ارزش از بنیادیترین عوامل در تبیین اندیشه، عمل یا اعمال فرد و هم چنین شکل گیری حیات اجتماعی است. برای همین ارزشها معیارهایی هستند که به فرهنگ کلی و جامعه معنا میدهد» (نیک گوهر، 1369: 280)
ارزشهای اجتماعی:
ارزش اجتماعی (social norms) عبارت از چیزی است که موضوع پذیرش همگان است. ارزش اجتماعی واقعیتها و اموری را تشکیل میدهد که مطلوبیت دارند و مورد خواست و آرزوی اکثریت افراد جامعه است. ارزش اجتماعی یکی از مفاهیم اساسی جامعه شناسی است و جامعه شناسان درباره آن نظریههای گوناگونی عنوان کردهاند. هر آنچه که تصوّرات کلی رفتار اجتماعی، که جامعه طالب آن است و به آن ارج مینهد را گویند. بعبارت دیگر هر آنچه را که اعضای یک جامعه آن را گرامی میدارند و در آن وفاق نسبی وجود دارد را ارزشهای اجتماعی گویند.
مفهوم افکار عمومی، موضوع بحث جامعه شناسان در چند دهه اخیر بوده است. «چایلدز» Childs در سال 1965 بیش از 50 تعریف برای افکار عمومی جمع آوری کرد که نشان میداد این مفهوم چه قدر پیچیده است. گر چه تداعی افکار عمومی با نظرسنجیها پس از دهه 1970 میلادی به آن به آسانی وجهه علمی بخشید، اما جدال بر سر معنی آن ادامه داشته چنان که میتوان آثار آن را در اختلاف بین جامعه شناسان فرانسوی «بودریو» Bourdieu و «شامپاین» Champsgne و دانشمندان موسسه ملی علوم سیاسی فرانسه مشاهده کرد. چون افکار عمومی مفهومی است که شکاف بین مواضع ایدئولوژیکی مختلف مکاتب روشنفکری در آن نمود مییابد، تعجبی ندارد که این اختلاف بی پایان باشد. مفهوم متعارف افکار عمومی، مربوط به یک عقیده مورد بحث در دل یک نظام مردم سالار است که مردم میتوانند با تفکر عقلانی بر خود حکومت کنند. تمایل دموکراتیک برای «حکومت مقبول»، قطعاً مبتنی بر وجود افکار عمومی مطلع است. در این مفهوم، عقل عمومی مترادف با تفکر عقلانی است.
چون اصطلاح افکار عمومی با نقش مردم در نظام سیاسی ارتباط پیدا میکند، شکاف بین مکاتب فکری در آن نمود مییابد. در مکتب، «اثبات گرایی لیبرال»، افکار عمومی مجموع عقاید فردی، یعنی عقیده غالب در مورد یک موضوع عام المنفعه یا یک مسئله اجتماعی است. این تعریف بر اعتقاد به ظرفیت همه گروههای جامعه برای گذشتن از منافع خود به نفع عموم استوار است. افکار عمومی به عنوان مجموع عقاید فردی بر اکثریت دلالت دارد. طبق این عقیده، هر گروه میتواند با عزم جمعی، خود را اداره کند و پایه هر نظام دموکراسی لیبرال باشد. به نظر اثبات گرایان، افکار عمومی را میتوان از طریق نظرسنجی و سایر روشهای کمی به دست آورد (لازار، 1380).
تعریف دوم از افکار عمومی، معروف به دیدگاه «سازه گرا» Constructivist را میتوان در نظریه انتقادی یافت. این تعریف، افکار عمومی را نتیجه انتشار عمومی سخنان گروههای سیاسی و رسانهها میداند که به گفتمانها و اقدامات سیاسی مشروعیت میبخشد. از نظر این منتقدان، بر خلاف تصور رایج، افکار عمومی مجموع عقاید فردی نیست، بلکه توسط کنشگران اجتماعی شکل میگیرد تا بدین وسیله برنامههای خود را با خواستههای مردم پیوند و مشروعیت خود را افزایش دهند. این دیدگاه، با دیدگاه اثبات گرای تکثرگرای لیبرال تضاد فکری عمیق دارد. «بودریو» بر این باور است که نظر سنجیها نمیتوانند ذهنیت مردم را آشکار کنند. به دلایل متعدد او معتقد است که جمع آوری عقاید فردی نمیتواند به یک معیار منطقی از «میانگین» عقاید منتهی شود. به نظر «بودریو»، نظرسنجیها سؤالات خاصی را به عنوان مسائل عمده سیاسی مطرح میکنند که در واقع انعکاس دغدغههای طبقه سیاسی هستند. این نظر سنجیها، پاسخهای محدودی را تحمیل میکنند که امکان بیان گزینههای دیگر را محدود میکند. نظرسنجان از توجه به مفهوم اصلی خودداری از پاسخ، اجتناب میکنند و در نتایج نظرسنجی، پاسخها همیشه به همان شکل تفسیر و تعبیر میشود، گر چه ممکن است سؤالات به دلایل مختلفی مانند ویژگیهای طبقاتی، تحلیل سیاسی، علاقه به موضوع مصاحبه و غیره پاسخ داده شده باشند (کتبی، 1376).
نظریات مطرح در مورد جایگاه و قدرت رسانهها در شکلگیری افکارعمومی:
در این زمینه نظریههای متفاوتی وجود دارد که در ابتدا این نظریهها را به طور خلاصه تشریح، و در انتها، تأثیر رسانهها را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
1- نظریه تزریقی یا تأثیر نامحدود: (Hypodermic Theory)
بر اساس این نظریه میتوان پیام را به نحوی تجویز کرد که در ذهن و قلب مخاطب اثر بگذارد در حدی که تأثیر مورد نظر فرستنده پیام در او ایجاد شود. این نظریه میگوید: پیام مثل ماده داخل سرنگ میماند که وقتی به بیمار تزریق شود، تأثیر مورد نظر در او ایجاد میشود. پس رسانهها سازنده تمام و کمال افکارعمومی هستند. در بین عناصر ارتباطی تکیه بر پیام است که خوب طراحی افکارعمومی در کشورهای مردم سالار آشکار و علنی و در کشورهای خودکامه و حکومتهای مطلقه کم و بیش پنهان و به شکل زمزمههای در گوشی جریان دارد. در واقع افکارعمومی زمانی به عرصه ظهور میرسد که جامعه نسبت به یک پدیده مهم اجتماعی از خود مقاومت نشان میدهد میشود و اثر خود را روی مخاطب میگذارد. مخاطب منفعل است و نقشی ندارد. این نظریه در زمان جنگ جهانی اول و دوم از طرف کافلین مطرح گردید و کاربرد یافت. هیتلر و موسولینی از طرفداران این نظریه بودند (زارعیان، 1391: ۲۶).
2- نظریه استحکام (تأثیر محدود): (Reinforcement Theory)
بر اساس این نظریه قدرت پیام رسانه محدود است. رسانهها فقط میتوانند عقاید موجود را تقویت کنند. به عبارتی رسانهها تغییرات بنیادین در افکارعمومی ایجاد نمیکنند. در بین عناصر ارتباطی به مخاطب توجه میشود و مخاطب پویا است. این نظریه توسط برلسون و لازارسفلد در زمانی که نظریه تزریقی حاکم بود، بیان شد (زارعیان، 1391: ۳۸-۳۹).
3- نظریه دو یا چند مرحلهای ارتباط: (The two Step Flow of Communication)
بر اساس این نظریه پیام وسایل ارتباط ابتدا به رهبران عقاید یا رهبران فکری میرسد و از طریق آنها به مخاطبین واقعی (مردم) منتقل میشود. رهبران عقاید تنها نقش گزینشگر خبر را ندارند بلکه اخبار را بر اساس دیدگاههای خودشان دستکاری کرده و به مخاطبین منتقل میکنند. الهیوکاتز و لازارسفلد این نظریه را ارائه کردهاند. اگر اخبار رسانهها مورد توجه رهبران فکری واقع نشود، در افکارعمومی تأثیرگذار نخواهد بود. گاهی اوقات رسانه یا رسانههای همسو، با کمک رهبران عقاید، پیام را برجسته میکنند و به مخاطب میدهند. پس با این دیدگاه، افکارعمومی را رهبران فکری میسازند. اگر رهبران فکری بخواهند با سکوت خود جریان ارتباطی را قطع میکنند (زارعیان، 1391: ۲۷).
4- نظریه برجستهسازی: (Agenda Setting Theory)
این نظریه میگوید، رسانهها در انتقال پیامها نوعی برجستهسازی یا اولویت به وجود میآورند، به عبارت دیگر رسانهها نمیتوانند تعیین کنند که مردم چطور بیندیشند اما قادرند به مردم بگویند درباره چه فکر کنند و از این طریق تأثیر کمی بر مخاطبان دارند. سادهتر اینکه رسانهها با انتخاب تیترهای بزرگ و مورد نظر، مخاطب را هدایت میکنند که چه مطالبی را بخواند، البته محتوای آن، مورد توجه نیست، بلکه در تیتر به برجسته کردن یک موضوع میپردازند. در واقع کار رسانهها اولویتدهی به مخاطب میشود و تأثیر فقط در رفتار مخاطب است. البته این تأثیر هم خیلی عمیق نیست. مک کامب و شاو این نظریه را طی سالهای ۱۹۷۱-۱۹۶۵. م ارائه کردند (زارعیان، 1391: 27).
5- نظریه استفاده و خشنودی: (Use and Gratification Theory)
در شکلدهی افکارعمومی بر اساس این نظریه، مخاطب به نیاز خود آگاه است و به دنبال اطلاعاتی میرود که دوست دارد و طالب آن است (زارعیان، 1391: ۲۸).
6- نظریه مارپیچ سکوت: یکی از نظریههایی که بیش از بسیاری از نظریههای دیگر به رسانههای جمعی قدرت میدهد نظریه مارپیچ سکوت است که الیزابت نوئل نئومان (۱۱۹۸۰-۱۹۷۳) آن را مدون کرده است. استدلال نوئل- نئومان این است که رسانههای جمعی حتماً بر افکارعمومی اثرهای قوی دارند اما این اثرها به خاطر محدودیتهای پژوهش، در گذشته کم اهمیت شمرده شده یا کشف نشده باقی مانده است.
نوئل- نئومان استدلال میکند که سه ویژگی ارتباط جمعی، یعنی تراکم، همه جایی بودن و هم صدایی در ایجاد اثرهای قوی بر افکارعمومی با هم ترکیب میشوند. هم صدایی به تصویر هم شکلی از رویداد یا موضوعی که میتوان «با شدت گرفتن جنگ سرد بین امریکا و شوری سابق و پیدایش کشورهای در حال توسعه و افزایش نقش آنان، پدیده افکارعمومی نیرو و قدرتی فزاینده پیدا کرد و افکارعمومی به عنوان پشتوانهای مهم در تصمیمات سرنوشتساز در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفت به گونهای که دولتها دفاع از افکارعمومی و احترام به آن را شعار خود قرار دادند» توسعه داد اشاره دارد و اغلب میان روزنامههای مختلف مجلات، شبکههای تلویزیون و رسانههای دیگر مشترک است. اثر هم صدایی این است که بر مواجهه گزینشی غلبه میکند تا افراد نتوانند پیام دیگری را انتخاب کنند و نشان دهنده این گمان است که بیشتر افراد به گونهای به موضوع نگاه میکنند که رسانههای جمعی آن را عرضه میدارند.
عامل دیگری که وارد عمل میشود مارپیچ سکوت است. در خصوص یک موضوع مناقشه برانگیز، افراد درباره توزیع افکارعمومی حدسهایی میزنند، آنها سعی میکنند تعیین نمایند آیا در اکثریت قرار دارند یا خیر و سپس سعی میکنند تعیین کنند آیا تغییر افکارعمومی در جهت موافق با آنهاست یا خیر. اگر احساس کنند در اقلیت قرار دارند تمایل پیدا میکنند که درباره موضوع سکوت کنند و اگر هم فکر کنند تغییر افکارعمومی در جهت فاصله گرفتن از آنها است گرایش پیدا میکنند در خصوص موضوع ساکت بمانند.
هر چه بیشتر سکوت کنند افراد دیگر بیشتر احساس میکنند که دیدگاه خاصی (متفاوت) عرضه نشده است و آنها هم بیشتر ساکت میمانند (زارعیان، 1391: ۳۰).
7- نظریه وابستگی: این نظریه مخاطب را منفعل فرض میکند و معتقد به یک رابطه سه گانه بین رسانه، جامعه و مخاطب است. مردم اثرها (شناختی، عاطفی، رفتاری) رسانه جامعه در واقع در این نظریه تاکید بر این است که رسانهها میتوانند وابستگی ایجاد کنند (سورین وتانکارد، 1381: 413).
8- نظریه شکاف آگاهی: به همراه افزایش انتشار اطلاعات بوسیلهی رسانههای جمعی، بخشهایی از جمعیت که پایگاه اجتماعی، اقتصادی بالاتری دارند سریعتر و بیشتر از بخشهایی که پایگاه پایین دارند، اطلاعات کسب میکنند و در نتیجه شکاف آگاهی بین این دو بخش افزایش مییابد (همان: 363).
9- نظریه نیاز جویی: بر اساس این نظریه مخاطب تحت پوشش رسانه نیست این رسانه است که تحت پوشش مخاطب قرار دارد و در واقع مسئله این نیست، که پیامها چه تاثیری بر مخاطب دارند بلکه این است که مخاطب چگونه از پیام استفاده میکند تا نیاز خود را تأمین کند (ویندال، 1387: 282).
10- نظریه گلدنر: براساس نظر گلدنر وقتی قوانین ومقررات مرسوم در یک جامعه در معرض بحران قرار میگیرند، نمیتوان گفت جامعه ازحرکت باز میایستد وافراد منزوی میشوند وقادر به کاری است جایگزین آن «شیوههای حل فردی» نیستند. بلکه شیوههای دیگری که به نظر گلدنر قوانین ومقررات میشوند وجامعه وافراد در شرایط جدید به حیات خود ادامه میدهند.
11- نظریه اینکلس و اسمیت: اینکلس و اسمیت نیز از جامعه شناسانی هستند که به ابعاد روانی تغییراجتماعی و نوسازی توجه دارند. به عبارتی نقطه شروع تجدد و نو شدن را در نوسازی انسان میدانند و انسان نوین را فراهم کننده توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانسته، برای او ویژگیها خصوصیت برجسته انسان و معیارهایی را بر میشمارند (ریچارد و هارت ویک، 1384: 212).
رسانهملی از دیدگاه مقام معظم رهبری و امام خمینی (ره):
امام خمینی (ره):
ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال بدهیم وخودمان کنار بایستیم و روی خیر و شر نظارت کنیم ولی ...رادیو، تلویزیون دست ما باشد اما آن بیچارهها که کار میکنند هیچ چیز دستشان نباشدو ما که هیچکاره هستیم دست ما باشد به نظر من صحیح نیست... (صحیفه نور، ج 19: ص 206).
امام تاکید دارند که: بایستی از توانایی حوزه علمیه در امر تبلیغات استفاده نماید. (بیانات 15/6/1371)
صدا و سیما به عنوان سازمان ارتباطی، بینیاز از نظامهای نظارت و ارزیابی نیستند؛ چه اینکه هر رسانهای بدون در نظر گرفتن دستاوردها و آگاهی از تأثیرات برنامههایش نمیتواند بر عملکردش اشراف و از صحت آن اطمینان داشته باشد. به عبارتی یک سازمان موفق بدون توجه به موفقیتها و شکستها و حرکت به سمت اصلاح اشکالات، راه تکامل و پیشرفت را نخواهد پیمود و این در حالی است که رسانهها با عملکردی وسیع و مخاطبانی گسترده به وجود چنین نظام نظارتی بیش از سایر نهادها احتیاج دارند.
به نظر میرسد با توجه به نقش حساس و حیاتی رسانههای صوتی وتصویری در فرهنگسازی و تأثیر بر اجتماع، ارزیابی جامع و دقیق برنامههای رسانهای باید در صدر کارها و فعالیتهای رسانه قرار گیرد ان هم در چارچوب نظرات رهبران انقلاب اسلامی. بنابراین ضرورت دارد نظرات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری مورد بررسی قرارگیرد.
باعنایت به این موضوع که انتصاب رئیس رسانه ملی درقانون اساسی به عهده مقام معظم رهبری میباشد، دراین بخش دیدگاه معظم له رادرابعاد مختلف درارتباط بارسانه ملی بیان میداریم:
1. اسلام مداری:
نقش رسانه در ترویج اسلام و چهره ایران، و لزوم اصلاح برنامههای آن یکی از مسایلی است که هم در کلام حضرت امام (ره) و هم در سخنان مقام معظم رهبری بارها برآن تاکید شده است؛ قطعاً یادآوری برخی از این فرمایشات بهترین راهنمای پیش روی ماست.
2. متدینسازی:
صدا و سیما کوشش کند که مردم متدین بشوند. یکی از وظایفی که واقعاً باید آقایان به آن توجه کنند، متدینسازی است. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 7/5/69)
3. گرایش به اصول اسلامی:
من به شما عرض کنم که جهتگیری اساسی صدا و سیما باید درست نقطهی مقابل همان جهتگیرییی باشد که آنها دارند آنها میخواهند فرهنگ ملت را از گرایش به ایمان ارزشها و گرایش به اصول اسلامی و استقلال هویت ملی برگردانند شما باید درست نقطهی مقابل این کار را مورد اهتمام خودتان قرار دهید (رهبری 28/2/83)
4. معرفی اسلام واقعی:
... میتوانیم به وسیله دستگاههایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروههایی که در خارج میروند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم. اگر آن طوری که هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول میکند و قدرتمندها از همین معنا میترسند (صحیفه نور، ج 18، ص 243)
... مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند … (صحیفه نور، ج 12، ص 80)
5. گسترش تعالیم اسلامی:
... آقایان شما نویسندگان الان تکلیف بسیار بزرگی به عهدهتان هست، پیشتر قلم شما را میشکستند، الان قلم شما باز است لکن استفاده از قلم در راه آزادی هست، در راه تعالیم اسلامی بکنید. این ملت که میبینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است که وحدت پیدا کردند، اگرنبود قضیه وحدت اسلامی، ممکن نبود اجتماع اینها ...
6. جهت ارتباط رسانه:
منظور نوع رابطهای است که رسانه با جامعه ومردم باید داشته باشد.
ارتباط عمودی: برنامههای رسانه به طور یک سویه به جهت مردم از بالا به پایین باشد.
ارتباط افقی: اگر هنرمندان وصاحبنظران جامعه نیز در آن نقش داشته باشند براساس این دیدگاه ارتباط دوسویه است.
1- از همکاری دانشگاهیان ومحافل دانشگاهی... برای عموم بهره گرفته شود (24/11/72 در حکم انتصاب لاریجانی)
2- در تولید برنامههای هنری از همکاری سایر نهادها مثل وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری کمک بگیرید. (منشور صدا و سیما ص 107 بیانات 24/ 11/ 1371)
7. نقش اجتماعی رسانه ملی:
1) دانشگاه – مدرسه:
«صدا و سیما، مدرسهای عمومی برای همه قشرها در سراسر کشور است. برداشت ما از صدا و سیما این است که آن را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلامی ـ انقلابی بدانیم. امام که فرمودند دانشگاه، در دانشگاه چیزی تدریس میشود؛ در این دانشگاه چه چیزی میخواهد تدریس شود؟ آنچه در این دانشگاه تدریس میشود، عبارت از پیامها، پایهها، مفاهیم و درسهای اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام واقعی است. (بیانات رهبری در دیدار با مسؤلان صدا و سیما 07/05/69)
2) دستگاه آموزنده:
صدا و سیما، مسؤولیت زیادی دارد. رادیو و تلویزیون، یک دستگاه سرگرمکننده نیست؛ یک دستگاه آموزنده است. امروز، دنیا با فکر و تدبیر از رادیو و تلویزیون برای آموزش ـ در همهی شکلهای آن ـ استفاده میکند. (بیانات رهبری در دیدار جمعی از پزشکان، پرستاران و کارکنان مراکز آموزشعالی و درمانی کشور ۶۸/۰۹/۱۵)
3) هدایتگر جامعه و مرکز هدایت فکری:
صدا و سیما به عنوان یک دستگاه تأثیرگذار بر رفتار، اندیشههای سیاسی، عقاید مذهبی و فرهنگ عمومی مردم، باید هدایتگر جامعه در جهت خیر و صلاح باشد.
ما صدا و سیما را عمدهترین مرکز هدایت فکری میدانیم. اینکه امام گفتند دانشگاه بزرگ کشور است، نخواستند تعارف کنند؛ حقیقتاً همین جور است؛ یک دانشگاه بزرگ است. (بیانات رهبری 11/9/83)
4) روشنگری ومعرفت بخشی به جامعه:
صدا و سیما و ارتباطات عمومی و رسانههای جمعی و روزنامهها و همهی کسانی که با مردم سر و کار دارند موظفاند مردم را نسبت به مسائل مهم کشور و انقلاب و آنچه که بر انقلاب و مسیر آن میگذرد و دشمنیهایی که میشود و نفوذیهای داخلی آن دشمنها آگاه و روشن کنند. (22/9/68 بیانات رهبری)
5) تبلیغ:
شما مسئولان، عهدهدار یکی از حساسترین و مهمترین وظایف این انقلاب و کشور هستید. کار اصلی شما در حقیقت تبلیغ است. مسئله رساندن پیام انقلاب، یکی از اساسیترین مسائل انقلاب است که باید از طریق صدا و سیما به گوش ملت برسد.
6) القاء هویت - اخلاق گرایی:
امروز رسانهها در دنیا فکر، فرهنگ، رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسانها را القاء میکنند و تعیین کننده هستند. (26/2/85)
هویت حقیقی جامعه، هویت اخلاقی آنهاست؛ .... صدا و سیما در زمینهی پرورش و گسترش و تفهیم و تبیین فضیلتهای اخلاقی باید برنامهریزی کند.
7) میزان اثرگذاری رسانه:
امروز تأثیر رسانهها و تلویزیونها و هنرها و این شبکههای عظیم اطلاعرسانی اینترنتی از سلاح و از موشک و از بمب اتم بیشتر است.
شاید بشود گفت اثرگذارترین مجموعهی فرهنگی در کشور این رسانهی ملی و عمومی است (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع کارکنان سازمان صدا و سیما 28/2/83)
گاهی یک شگرد خوب رسانهای یا یک حرکت هماهنگ تبلیغاتی از بستن شیرهای نفت اثرش بیشتر میشود آنچه که ما امروز احتیاج داریم (بیانات معظم له در دیدار شرکتکنندگان همایش بینالمللی رسانههای جهان اسلام درحمایت از انتفاضه 1/11/80).
جنگ واقعی جهان پیچیده امروز جنگ رسانههاست و تهاجم خبری و تبلیغی و فرهنگی و اخلاقی رسانههای تحت کنترل زورمندان و زرمندان جهانی به ملتها به ویژه ایران در اوج خود قرار دارد و بنابراین مقابله اساسی، نقش رسانه ملی، بسیار مهم است.
8) نقش دوگانهی رسانهی ملی: رسانهی ما، هم باید ناظر باشد به خنثی کردن کار دشمن در داخل هم باید ناظر باشد به ضربهزدن به دشمن در فضای عمومی میبینید رسانه ملی چه نقش مهمی دارد ...اگر خیلی کار انجام بگیرد اما رسانهی ملی فعال نباشد تأثیرش بسیار کمتر از چیزی خواهد بود که باید باشد (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و مدیران سازمان صدا و سیما 11/9/1383).
9) رسانه در اختیار صاحبان قدرت:
امروز جادهی رسانهای و ارتباطات، یک جادهی دوجانبه و چندجانبه نیست؛ یک جادهی یکطرفه است؛ یعنی باید گفت آنچه را که صاحبان قدرت رسانهای و امپراطوری رسانهای میپسندند، با استفاده از علم و فناوری پیشرفته، به زوایای دنیا منتشر و منعکس میکنند. (26/2/85)
10) ملتها سود خواهند- بشر زیان خواهد کرد:
رسانهها امروز نقششان خیلی زیاد است. اگر در سطح بینالمللی مدیریت و برنامهسازی رسانهای بر اساس معیارهای اخلاق، فضیلت، برابری و تکیهی بر مفاهیم واقعی انسانی باشد، ملتها سود خواهند برد. اگر رسانهها برنامهسازی و مدیریتشان بر اساس منافع کمپانیهای اقتصادی، ثروتمندان بینالمللی، قدرتمندان تمامیتخواه و انحصارطلب باشد، یقیناً بشر زیان خواهد کرد.
11) تبادل افکار:
رسانهها میتوانند زمینهساز گفتگوی آزاد و دوجانبه و چندجانبهی بین ملتها باشند. این یکی از بزرگترین امتیازات رسانههای عمومی و فراگیر است. رسانهها میتوانند به صورت اخلاقی و استدلالی، مفاهیم ملتها را میان یکدیگر تبادل کنند و دادوستد معنوی و اخلاقی و فرهنگی کنند؛ این مسئلهی بسیار ارزشمندی است. (26/2/85)
12) دانشگاه عمومی:
...اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها دستگاههای تربیتی است: باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است (صحیفه امام (ره)، 57.12.29).
13) پرهیز از تقلید از غرب در رسانه ملی:
باید کاملاً توجه داشت که به هیچ وجه ما نباید مقلد شرق و غرب باشیم، زیرا تقلید از شرق و غرب با رادیو- تلویزیون اسلامی نمیسازد.
رسانههای گروهی، به ویژه صدا و سیما... از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را درنظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامهها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند. (همان، ج 19، ص 159)
8. تقویت اخلاق و فرهنگ اسلامی:
ما اگر این دستگاه که باید یک دستگاه آموزنده باشد، یک دستگاهی باشد که آن تباهیها، چیزهایی که جوانهای ما را به تباهی کشید و میکشد، حذف بشود و به جای آن آموزندگی باشد، امور اخلاقی باشد، امور فرهنگی باشد، چیزهایی که به درد جوانهای ما میخورد و جوانهای ما را تربیت میکند». (صحیفه نور، ج 9، ص 456)
9. مربی:
باید رادیو تلویزیون مربی جوانهای ما، مربی مردم کشور باشد. نه اینکه مطالبی در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوانهای ما را جوری بار میآورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند. (صحیفه امام (ره). 59.2.31)
10. آموزندگی در برابر انحراف:
رادیو، تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد. (همان، ج 9، ص 153 و 154)
اگر این دستگاه آموزنده باشد برای همه ملت آموزندگی دارد واگر انحراف داشته باشد، همه ملت را به انحراف میکشد. (صحیفه نور، جلد 9، ص 179)
از حیث محتوایی (رویکرد تبلیغی رسانه) از تمام دستگاههای تبلیغاتی الآن، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته- انحراف در این باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند. (صحیفه امام (ره). 60.12.27)
رادیو و تلویزیون از تمام رسانههایی که هستحساستر است. رادیو و تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد. تبلیغات رادیو و تلویزیون میتواند از راه سمع مردم را با تربیت کند یا منهدم کند. (رهبری در دیدار با جمعی از کارکنان صدا و سیما - 28/4/58)
«.. ضررهای رسانههای گروهی از خرابیهای توپ و تانکها و سلاحهای مخرب بالاتر و بدتر است، چون که ضررهای سلاحها گذراست و ضررهای فرهنگی باقی و به نسلهای بعد انتقال پیدا میکند. چنانچه دیدید و میبینید …» (همان، ج 19، ص 109 22/11/63)
11. فیلم:
"باید فیلمهایی که درتلویزیون هست، فیلمهای آموزنده باشد. فیلمهایی باشد ولو از خود ایران درست کنند، آموزنده باشد یا فیلمهایی که از خارج میآید درست تفتیش شود که ممکن است آنها با شیطنت فیلمهایی را بفرستند که بخواهند فاسد کنند جوانان ما را". (در دیدار با شورای سرپرستی وقت صدا و سیما -25/2/59)
فیلمی که شما نشان میدهید اگر فیلم سازنده باشد در سراسر کشور سازندگی دارد و اگر یک فیلم خدای نخواسته انحرافی باشد در سرتاسر کشور نقش دارد.
کارشناس میخواهد این فیلمها، فیلمها ممکن استیک نتایجی بدهد که نتایج را اشخاص عادی نتوانند درستبفهمند، کارشناسها درست فکر کنند، تأمل کنند تا اینکه یک فیلم صحیحی باشد که مناسب با جمهوری اسلامی و با مصالح اسلام، با مصالح کشور خودتان". (1360/12/27)
12. سینما:
این سینما آموزنده باشد، این مطبوعات آموزنده باشد، این مجلات، ـ اگر کسی بگوید ـ که باید اینها آموزنده باشد، اینها باید بچههای ما را تربیت کنند، اینها باید بچههای ما را رشد سیاسی بدهند و اینها را وارد میدان عمل سیاسی بکنند. (صحیفه نور، ج 8، ص 182، در جمع دانشجویان دانشکده بابل، 30/4/.58)
بنابراین رادیو- تلویزیون از تمام رسانههایی که هست، حساستر است... این را نه روزنامه میتواند، نه سینما میتواند، نه تئاتر میتواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است، میتواند، برای این که اینها همه شعاعشان محدود است. رادیو شعاعش مثل تلویزیون است، لکن فقط سمعی است. تلویزیون هم سمعی است و هم بصری. تبلیغات تلویزیون میتواند از راه سمع مردم را یا تربیت کند یا منهدم کند».
مخاطب محوری در رسانه:
عدهای از صاحب نظران براین نظراند که کار رسانهها برای مخاطبان انبوه است و اگر رسانهای مخاطبی نداشته باشد کار آن بیهوده است و همان ضرب المثل (آب در هاون کوبیدن) مصداق این وضعیت میباشد. چنانچه در فرهنگ روزنامهنگاری، واژه رسانه، تحت عنوان اطلاعرسانی و رسانهشناسی، اصطلاحی کلی به معنای مجموعه ابزارها و روشهایی که برای ایجاد ارتباط با مخاطبان انبوه به کار میرود تعریف شده است.
همچنین محققین دیگری در تعریف رسانه یا وسایل ارتباط جمعی بر مخاطبان انبوه و نامتجانس اشاره میکند...توجه به محتوای پیامهای فرستاده شده در کنار توجه به فرم آن است. در واقع شاید بتوان اینطور گفت که محتوا بسیار بیشتر از فرم برای مخاطب فعال اهمیت دارد و اگر یک بار و تنها یک بار فرمی جدید او را جذب کند، با مشاهده محتوای تکراری و دست خورده، او برای بار دوم دیگر مخاطب آن رسانه نخواهد بود و بالفور رسانه جدیدی را جایگزین آن خواهد کرد.
سخن اصلی این است که پیام فرستاده شده برای مدافعان و منتقدان یک رویداد خبری، الزاماً نمیتواند و نباید یکسان باشد و باید برای هر کدام از این گروه مخاطب، پیامی مشخص و الزاماً «متفاوت» را ارسال کرد.
ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال بدهیم وخودمان کنار بایستیم و روی خیر و شر نظارت کنیم ولی ...رادیو، تلویزیون دست ما باشد اما آن بیچارهها که کار میکنند هیچ چیز دستشان نباشد و ما که هیچکاره هستیم دست ما باشد به نظر من صحیح نیست...(صحیفه نور، ج 19 ص 206)
تأثیر رسانهها بر افکار عمومی
رابطه بین رسانههای همگانی و افکار عمومی، مدتهای زیادی است که مورد کنکاش پژوهشگران قرار دارد. گرچه امروزه توافق زیادی بر سر این که رسانهها در شکل گیری افکارعمومی نقش دارند وجود دارد، اما از نظر تجربی، نشان دادن این که سهم رسانهها در این شکل گیری چه قدر است، خیلی دشوار میباشد. در واقع، این زمینه، به یکی از حوزههای پرسروصدای پژوهشی، یعنی «اثرگذاری» رسانهها برمی گردد. اگرچه مطالعات انتخاباتی، اغلب به اثرگذاری کوتاه مدت کوتاه مدت پیامهای تبلیغاتی توجه نشان میدهند، اما تحقیق در مورد افکار عمومی اصولاً باید در درازمدت به این اثرات بپردازد، زیرا گرایشها و رفتارها نتیجه فرایندهای طولانی هستند (دهقان، 1378).
بازی دوسویه رسانهها
در جوامع غربی، رسانهها به ابزارهای اطلاعاتی و تفریحی دائمی تبدیل شدهاند و افراد نیز آنها را به عنوان منابع اطلاعاتی میشناسند. بدون شک اشخاص با روابط میان فردی، در مورد آن چه در جهان اتفاق میافتد افکاری را در سر میپرورانند اما این روابط، با اطلاعاتی که از رسانهها میگیرند تغذیه میشود.
«پرایس» و «رابرتز» عقیده دارند که رسانهها، با قرار گرفتن میان کنشگران سیاسی و مردم، دو کار اساسی را در فرایند افکار عمومی انجام میدهند: نخست آن که نقش گزارشی ایفا میکنند. یعنی رسانهها در قالب اخبار و تفاسیر رخدادها، «فضاسازی ذهنی» میکنند.
دوم این که با منعکس کردن پاسخهای مردم به برخی پرسشها، نقش نظرسنجی را به خود اختصاص میدهند و این امکان را فراهم میکنند که همه در جریان «فضای ذهنی» مردم قرار بگیرند. این نقش دوم، با ارائه نتایج نظرسنجیها، ممکن است به طریق رسمی صورت پذیرد، اما اغلب اوقات با انجام مصاحبه با آدمهای «کوچه و بازار»، انتشار نامههای مردم، و غیره به صورت غیررسمی انجام میگیرد. این دو نقش مکمل یکدیگرند و امکان میدهند مبادله متقابل از یک سو بین کنشگران سیاسی، و از سوی دیگر، میان موافقان و مخالفان آنان برقرار گردد. پس مردم دو دستهاند: دسته اول آنان که سعی میکنند فعالانه بر جریان تصمیم گیریها اثر بگذارند و در آنها دخالت کنند، و دسته دوم کوشش دارند به عنوان مصرف کننده رسانهها در جریان رخدادها قرار گیرند، از سیاست سر درآورند و با تائید یا رد کنشگران سیاسی، به انتخاب خود جامه عمل بپوشانند غیر از این کاری نمیکنند. افراد، صرف نظر از جهت گیری و انتخاب خود، بر اساس ادراکی که از امور سیاسی دارند و نسبت به جایی که برای خود در جامعه پیدا کردهاند، رفتار میکنند. استنباط آنها از رخدادها و افکار عمومی، بر پایه اطلاعاتی شکل میگیرد که از طرف رسانهها داده میشود، اما تحت تاثیرات شخصی در فضای میان فردی قوام مییابد. به عبارت دیگر، این فرایند، فرایندی ارتباطی است میان کنشگران سیاسی که به نظر موافق مردم و حمایت آنها نیاز دارند و آحاد مردم که سعی میکنند اخبار را بفهمند و موضع خود را مشخص نمایند. رسانهها تصاویر ذهنی را در مورد فضای رخدادها و امور عمومی برای آنها فراهم میآورند (پرایس و رابرتر، 1987).
صحنه رسانهها:
رسانهها نقشهای متعددی را در حیات اجتماعی به عهده دارند. از جمله این که صحنهای را به وجود میآورند که در آن حیات سیاسی به نمایش گذاشته میشود، فرهنگ بال میگستراند، مدها جولان میدهند، سبکهای تازه و هنجارهای زندگی رخ مینمایند.
این فکر که محتوای برنامههای رسانهای میتواند نظرات افراد را تغییر دهد، فکر تازهای نیست. مفهوم «برجسته سازی» برای نخستین بار در کارهای روزنامه نگار سیاسی «والتر لیپمن» مطرح شد.
«پارک» در سال 1940 میلادی در بحث خود راجع به «ساخت اخبار» news-gathering، مینویسد: "اخبار نوعی از شناخت را که نقش آن جهت دادن به افراد و جامعه در دنیای کنونی است تولید میکند." (پارک، 1940: 45).
بعدها، «لازارسفلد» و «مرتون» در طول سالهای دهه 1950 متوجه شدند که رسانهها قادرند از راه بزرگ نمایی، توجه مردم را، علاوه بر قهرمانان، به بعضی امور عمومی و حرکات اجتماعی نیز معطوف کنند. نظر اشخاص در مورد موضوع مورد توجه رسانهها ممکن است تغییر نکند اما آن موضوع به دلیل دخالت رسانهها، در نزد مردم مهم جلوه خواهد کرد.
به نظر «لومان» Luhmann رسانهها «شبه بحرانهایی» درست میکنند تا بتوانند در میان موضوعهای مختلف روز که اهمیت نابرابر دارند، اولویت قائل شوند. او میگوید افکار عمومی موقعی کارایی پیدا میکند که بتواند خود مردم را به پردازش موضوعات تحریص و تشویق کند. از آن جا که پردازش چند موضوع با هم غیرممکن است، لازم میشود که درجه اهمیت و تقویمی برای پردازش آنها تعیین شود. افکار عمومی، خود توجه مردم را به سوی برخی موضوعات سوق میدهد. لومان مینویسد:" نظام سیاسی، هر چند بر افکار عمومی تکیه دارد، ولی نه از قواعد تصمیم گیری بلکه از قواعد جلب توجه عمومی پیروی میکند."
روش پژوهش:
در راستای تحقق اهداف پژوهش از روش پیمایشی و از نوع روش توصیفی استفاده شده است.
جامعه آماری این تحقیق شامل برخی از اساتید وکارشناسان ارشد و مدیران سازمان تبلیغات اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و تهران مرکز، دانشگاه امام صادق، دانشکدهی صدا وسیما (رشتههای مدیریت فرهنگی و هنری، معارف اسلامی وعلوم قرآنی، علوم ارتباطات ومدیریت رسانه) میباشند که تعداد آنها به صورت تمام شماری 72 نفر بوده که سابقه آشنایی با رسانه ملی و ارزشهای دینی داشتند و ابزار پژوهش عبارت از یک پرسشنامهی خود ساخته بود که به تمامی 72 نفر داده شد.
جدول شماره 1– درصدهای بدست آمده از روایی پرسشنامههای پژوهش
نوع فرآیند ارزشی | مؤلفههای ارزش دینی | شاخص | سنجه | روایی به تفکیک شاخصها | روایی کل |
فرآیند رسانه ملی در ارزشهای دینی | معلومات دینی | تکالیف شرعی | آموزش و آگاهی مردم در گسترش و تعمیق تکالیف شرعی دینی | 92.5/ | 90.4/ |
شناخت آداب عبادی | آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت آداب عبادی | 91.5/ | |||
آشنایی و اطلاعات تاریخی | آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت و اطلاعات تاریخ اسلام | 89.5/ | |||
شناخت احکام (فروع دین) | آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت احکام (فروع دین) | 88.5/ | |||
شناخت اصول دین | آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت اصول دین | 90/ | |||
ظاهر دینی | رعایت حجاب و پوشش اسلامی | اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به رعایت حجاب و پوشش اسلامی | 89/ | 89.87/ | |
وضع لباس و آرایش و زینت آلات | اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به وضع لباس و آرایش و زینت آلات | 87.5/ | |||
پرهیز از تجملات و دنیا گرایی | اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به پرهیز از تجملات و دنیا گرایی | 92/ | |||
حسن خلق و حسن گفتار و رفتار | اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به رعایت حسن خلق و حسن گفتار و رفتار | 91/ | |||
اهتمام دینی | معیارهای همسر گزینی | اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به شناخت معیارهای همسر گزینی | 89.5/ | 91.83/ | |
تعلم و تربیت فرزندان | اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به تعلم و تربیت فرزندان | 93/ | |||
اجتناب از درآمدهای شبهه ناک | فرهنگ سازی نسبت اجتناب از درآمدهای شبهه ناک | 92/ | |||
اجتناب از غیبت و تهمت | فرهنگ سازی نسبت اجتناب از غیبت و تهمت | 91/ | |||
نام گذاری فرزندان | فرهنگ سازی نسبت نام گذاری فرزندان براساس دین | 92.5/ | |||
صله رحم (صله ارحام) | فرهنگ سازی نسبت به انجام صله رحم (صله ارحام) | 93/ |
فرآیند رسانه ملی در ارزشهای دینی | مشارکت دینی | کمک به همنوع | اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به کمک به همنوع | 89.5/ | 90.75/ |
حضور در مساجد و برگزاری نماز جماعت | اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به حضور در مساجد و برگزاری نماز جماعت | 91.5/ | |||
شرکت در مراسم عزاداری و اعیائ مذهبی | اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به شرکت در مراسم عزاداری و اعیائ مذهبی | 92/ | |||
زیارت اماکن مذهبی | اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به انجام زیارت اماکن مذهبی | 90/ | |||
حج و عتبات عالیات | اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به انجام حج و عتبات عالیات | 90.5/ | |||
مشارکت در راهپیماییهای دینی | اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به مشارکت در راهپیماییهای دینی | 91/ |
برای سنجش پایایی (قابلیت اعتماد) پرسشنامههای پژوهش از طریق انجام پیش آزمون و سنجش آلفای کرونباخ پرسشنامهها اقدام شد. به این ترتیب که 15 پرسشنامه بین افراد جامعه آماری انتخاب شده توزیع و از آنها خواسته شد که پرسشنامهها را تکمیل نمایند. پس از گردآوری پرسشنامهها و ورود اطلاعات در فضای spss ولحاظ اطلاعات گم شده (Data missing)، جدول همبستگی کل، استخراج گردید. سئوالاتی که همبستگی منفی از خود نشان میدادند حذف و درنهایت نمره پایایی ابزار سنجش نزدیک به 55 /90 درصد بدست آمد.
جدول شماره 2- توصیف گویه های مربوط به معلومات دینی
گویه | میانگین | انحراف معیار | کوچکترین | بزرگترین |
1) نقش رسانه ملی در آموزش و آگاهی مردم نسبت به گسترش و تعمیق تکالیف شرعی دینی | 3.75 | 1.057 | 1 | 5 |
2) نقش رسانه ملی در آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت آداب عبادی | 3.54 | .949 | 1 | 5 |
3) نقش رسانه ملی در آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت و اطلاعات تاریخ اسلام | 3.70 | .973 | 1 | 5 |
4) نقش رسانه ملی در آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت احکام (فروع دین) | 3.71 | .990 | 1 | 5 |
5) نقش رسانه ملی در آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت اصول دین | 3.65 | .988 | 2 | 5 |
جدول شماره 3-توصیف گویه های مربوط به ظاهر دینی
گویه | میانگین | انحراف معیار | کوچکترین | بزرگترین |
6) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به رعایت حجاب و پوشش اسلامی | 3.51 | 1.030 | 1 | 5 |
7) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به وضع لباس و آرایش و زینت آلات | 3.42 | 1.015 | 1 | 5 |
8) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به پرهیز از تجملات و دنیا گرایی | 3.61 | 1.007 | 1 | 5 |
9) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به رعایت حسن خلق و حسن گفتار و رفتار | 3.80 | .882 | 1 | 5 |
جدول شماره 4-توصیف گویه های مربوط به اهتمام دینی
گویه | میانگین | انحراف معیار | کوچکترین | بزرگترین |
10) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به شناخت معیارهای همسر گزینی | 3.82 | .761 | 2 | 5 |
11) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به تعلم و تربیت فرزندان | 3.60 | .858 | 2 | 5 |
12) نقش رسانه ملی در فرهنگ سازی نسبت اجتناب از درآمدهای شبهه ناک | 3.65 | .867 | 2 | 5 |
13) نقش رسانه ملی در فرهنگ سازی نسبت اجتناب از غیبت و تهمت | 3.61 | .939 | 1 | 5 |
14) نقش رسانه ملی در فرهنگ سازی نسبت نام گذاری فرزندان براساس دین اسلام | 3.60 | .953 | 1 | 5 |
15) نقش رسانه ملی در فرهنگ سازی نسبت به انجام صله رحم (صله ارحام) | 3.61 | .933 | 1 | 5 |
جدول شماره 5-توصیف گویه های مربوط به مشارکت دینی
گویه | میانگین | انحراف معیار | کوچکترین | بزرگترین |
16) اطلاع نقش رسانه ملی در رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به کمک به همنوع | .44 4 | .880 | 1 | 5 |
17) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به حضور در مساجد و برگزاری نماز جماعت | 3.17 | .933 | 1 | 5 |
18) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به شرکت در مراسم عزاداری و اعیائ مذهبی | 4.50 | .898 | 1 | 5 |
19) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به انجام زیارت اماکن مذهبی | 4.36 | .85 | 2 | 5 |
20) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به انجام حج و عتبات عالیات | 3.22 | .963 | 1 | 5 |
21) نقش رسانه ملی در اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی نسبت به مشارکت در راهپیماییهای دینی | 4.08 | 1.064 | 1 | 5 |
فرضیات تحقیق
جدول 6- توصیف آماری مربوط به ارزشهای دینی
متغیر | تعداد | میانگین | انحراف معیار | خطای انحراف از میانگین |
معلومات دینی | 72 | 3.6700 | .65678 | .05008 |
ظاهر دینی | 72 | 3.5850 | .63984 | .04879 |
اهتمام دینی | 72 | 3.6233 | 5.6578 | .05008 |
مشارکت دینی | 72 | 3.9610 | 0.6568 | 002.05 |
جدول شماره 7- آزمون t تک نمونهای مربوط به ارزشهای دینی
متغیر | 2= میانگین آزمون | |||
T | Df | سطح معنی داری | تفاضل میانگین | |
معلومات دینی | 8.675 | 72 | .000 | .54540 |
ظاهر دینی | 6.870 | 72 | .000 | .40843 |
اهتمام دینی | 8.976 | 72 | .000 | .47337 |
مشارکت دینی | 7.886 | 72 | .000 | .57396 |
جدول شماره 8- آزمون t تک نمونهای مربوط به معلومات دینی
متغیر | 2= میانگین آزمون | |||
T | Df | سطح معنی داری | تفاضل میانگین | |
تکالیف شرعی | 9.011 | 68 | .000 | .64793 |
شناخت آداب عبادی | 10.820 | 68 | .000 | .68836 |
آشنایی و اطلاعات تاریخی | 8.502 | 68 | .000 | .49112 |
شناخت احکام (فروع دین) | 9.045 | 68 | .000 | .57396 |
شناخت اصول دین | 6.510 | 68 | .000 | .47337 |
جدول شماره 9- آزمون t تک نمونهای مربوط به مؤلفه ظاهر دینی
متغیر | 2= میانگین آزمون | |||
T | Df | سطح معنی داری | تفاضل میانگین | |
رعایت حجاب و پوشش اسلامی | 7.347 | 68 | .000 | .49556 |
وضع لباس و آرایش و زینت آلات | 9.024 | 68 | .000 | .53452 |
پرهیز از تجملات و دنیا گرایی | 2.969 | 68 | .003 | .19576 |
حسن خلق و حسن گفتار و رفتار | 7.573 | 68 | .000 | .40861 |
جدول شماره 10- آزمون t تک نمونهای مربوط به اهتمام دینی
متغیر | 2= میانگین آزمون | |||
T | Df | سطح معنی داری | تفاضل میانگین | |
معیارهای همسر گزینی | 12.656 | 68 | .000 | .71598 |
تعلم و تربیت فرزندان | 10.432 | 68 | .000 | .61933 |
اجتناب از درآمدهای شبهه ناک | 10.325 | 68 | .000 | .63314 |
اجتناب از غیبت و تهمت | 7.768 | 68 | .000 | .49704 |
نام گذاری فرزندان | 4.910 | 68 | .000 | .40237 |
صله رحم (صله ارحام) | 7.766 | 68 | .000 | .53846 |
جدول شماره 11- آزمون t تک نمونهای مربوط به مشارکت دینی
متغیر | 2= میانگین آزمون | |||
T | Df | سطح معنی داری | تفاضل میانگین | |
کمک به همنوع | 10.325 | 68 | .000 | .63314 |
حضور در مساجد و برگزاری نماز جماعت | 7.768 | 68 | .000 | .49704 |
شرکت در مراسم عزاداری و اعیاد مذهبی | 4.910 | 68 | .000 | .40237 |
زیارت اماکن مذهبی | 7.766 | 68 | .000 | .53846 |
حج و عتبات عالیات | 6.185 | 68 | .000 | .43195 |
مشارکت در راهپیماییهای دینی | 10.366 | 68 | .000 | .54832 |
نتیجه گیری:
در خصوص آزمون نرمال بودن متغیرهای تحقیق، با توجه به مقدار آماره کلوموگروف اسمرینف در سطح (0.05p=)، تمامی متغیرها دارای توزیعی شبیه به توزیع نرمال میباشند پس بنابراین در بررسی متغیرها از آزمونهای پارامتریک استفاده شده است.
همچنین یافتههای پژوهش در بخش آزمون فرضیهها نشان داد:
ü در خصوص توصیف گویه های مربوط به معلومات دینی با توجه به نتایج به دست آمده از جدول شماره 8 میتوان گفت: رسانه ملی در آموزش و آگاهی مردم نسبت معلومات دینی به ترتیب گسترش و تعمیق تکالیف شرعی دینی، شناخت احکام (فروع دین)، شناخت و اطلاعات تاریخ اسلام، شناخت اصول دین و شناخت آداب عبادی را داشته است به عبارت دیگر رسانه ملی از منظر جامعه هدف در آموزش و آگاهی مردم نسبت به گسترش و تعمیق تکالیف شرعی دینی با اختلاف میانگین .64793 بیشترین و آموزش و آگاهی مردم نسبت به شناخت آداب عبادی با اختلاف میانگین .68836 کمترین فعالیت را در حوزه معلومات دینی داشته است.
ü در خصوص توصیف گویه های مربوط به ظاهر دینی با توجه به نتایج به دست آمده از جدول شماره 9 میتوان گفت رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به ظاهر دینی ازمنظر جامعه هدف به ترتیب رعایت حسن خلق و حسن گفتار و رفتار با اختلاف میانگین .40861 ، پرهیز از تجملات و دنیا گرایی با اختلاف میانگین 19576، رعایت حجاب و پوشش اسلامی با اختلاف میانگین .49556 و وضع لباس و آرایش و زینت آلات با اختلاف میانگین .53452 نقش داشته است، به عبارت دیگر رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم ازمنظر جامعه هدف نسبت به رعایت حسن خلق و حسن گفتار و رفتار بیشترین و در وضع لباس و آرایش و زینت آلات کمترین نقش را اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به ظاهر دینی داشته است.
ü در خصوص توصیف گویه های مربوط به اهتمام دینی با توجه به نتایج به دست آمده از جدول شماره 10؛ میتوان گفت رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به اهتمام دینی ازمنظر جامعه هدف به ترتیب در شناخت معیارهای همسر گزینی با اختلاف میانگین .71598، اجتناب از درآمدهای شبه ناک با اختلاف میانگین .63314، انجام صله رحم با اختلاف میانگین 53846، اجتناب از غیبت و تهمت با اختلاف میانگین .49704، نام گذاری فرزندان براساس دین اسلام با اختلاف میانگین .40237 و تعلم و تربیت فرزندان با اختلاف میانگین .61933 فعالیت داشته است. به عبارت دیگر رسانه ملی در اطلاع رسانی و آگاهی مردم نسبت به اهتمام دینی ازمنظر جامعه هدف در شناخت معیارهای همسر گزینی بیشترین و در نام گذاری فرزندان کمترین فعالیت را داشته است.
ü در خصوص توصیف گویه های مربوط به مشارکت دینی با توجه به نتایج به دست آمده از جدول شماره 11؛ میتوان گفت رسانه ملی در اطلاع رسانی و فرهنگ سازی نسبت به مشارکت دینی ازمنظر جامعه هدف به ترتیب شرکت در مراسم عزاداری و اعیاد مذهبی با اختلاف میانگین .40237، کمک به همنوع با اختلاف میانگین .63314، انجام زیارت اماکن مذهبی با اختلاف میانگین .53846، مشارکت در راهپیماییهای دینی با اختلاف میانگین .54832، انجام حج و عتبات عالیات با اختلاف میانگین .43195 و حضور در مساجد و برگزاری نماز جماعت با اختلاف میانگین .49704 نقش داشته است. به عبارت دیگر رسانه ملی در اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی مردم نسبت به مشارکت دینی ازمنظر جامعه هدف؛ شرکت در مراسم عزاداری و اعیائ مذهبی بیشترین و در حضور در مساجد و برگزاری نماز جماعت کمترین فعالیت را داشته است.
سخن پایانی:
رسانه در دنیای امروز ارادهای برای ارتباط بین جوامع مختلف است. که صاحبان رسانه ذهن خود برای رسیدن به اهداف خود آن را همانند دست قدرتی که در عرصه بین الملل مهرههای خود را جا به جا میکنند. رسانهها در حوزههای مختلف، همچون مایعی که در هر ظرفی به شکل خاص خود قد علم میکند تا بتوان هدایت امر را به دست خود بگیرد. کارکردهای رسانه در ابعاد مختلف جامعه، انگیزه و حرکت ایجاد کرده و در انتها هدایت امر را بدست میگیرد و یا فرهنگ عمومی را پی ریزی و توسعه میدهد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی شکل میدهد.
از طرفی هم با شناخت الگوی حاکم بر افکارعمومی یک جامعه میتوان رفتارهای مردم آن جامعه را در آینده و در حوادث گوناگون پیش بینی کرد. (صلاح، 1381: 407) این امر برای حاکمان و سیاسیون از یک طرف و جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. افکار عمومی نقش مهمی را در پایداری یا سقوط یک حکومت ایفا میکند. ناپلئون بناپارت میگوید: «حکومت را میتوان با زور سرنیزه به دست آورد اما برای حفظ آن به ناچار باید به افکارعمومی تکیه کرد» (شیرازی، 1383: 113).
«نظارت در رسانهها به معنای مجموعه کوششها در بازگرداندن رسانه به خصلت و اقتدار خود است اما این کوششها نباید چون عاملی ترس آور و مهیب جلوه کند چنانکه در برخی کشورهای جهان با حکومتهای تمرکز گرا رواج دارد بلکه بر عکس باید به خلاقیت و نشاط کار رسانهای، یاری دهد» رسانهها به سه دلیل عمده همواره باید مورد توجه برنامه ریزان و سیاستگذاران و پژوهشگران قرار گیرند.
1. رسانه به عنوان عامل اصلی جمعی کردن روابط انسانها: وسائل ارتباط جمعی در بسط و گسترش روابط بین انسانی در ابعاد مختلف همواره نقش فعال دارد.
2. عمل رسانه به مثابه منبع قدرت: نقش واسطه گری وسائل ارتباط جمعی بین افکار عمومی و حاکمیت یا سازمان و نیاز مخاطبان انبوه به اطلاعات، قدرت تأثیر گذاری رسانه را در بین اعضای جامعه به شدت گسترش داده است.
3. قدرت دروازه بانی رسانه: براساس نظریه دروازه بانی اطلاعات همیشه در مجراهایی که در منطقه دروازههاست قرار میگیرد. در این منطقه دروازه بان تصمیم میگیرد که اطلاعات را وارد مجرا کند یا خیر. باتوجه به قدرت دروازه بانی رسانه نوع تعاملی که مدیران در شرایط بحرانی با رسانهها دارند در گزینش و جهت دهی به اخبار از سوی خبرنگاران بسیار تأثیر گذار است. زیرا در این شرایط خبر نگاران هم به وضعیت ذهنی و روحی روانی جامعه درباره بحران نظر میکنند و هم قالبهای ذهنی و نوع برخورد مدیران بحران آنان را در شیوهی نگاه به موضوع بحران و روشهای پرداختن به آن راهنمایی میکنند. رسانهها به عنوان سازمانهای ارتباطی بینیاز از نظامهای نظارت و ارزیابی نیستند چه اینکه هر رسانهای بدون در نظر گرفتن دستاوردها و آگاهی از تأثیرات برنامههایش نمیتواند بر عملکردش اشراف و از صحت آن اطمینان داشته باشد به عبارتی یک سازمان موفق بدون توجه به موفقیتها و شکستها و حرکت به سمت اصلاح اشکالات، راه تکامل و پیشرفت را نخواهد پیمود و این در حالی است که رسانهها با عملکردی وسیع و مخاطبانی گسترده به وجود چنین نظام نظارتی بیش از سایر نهادها احتیاج دارند.
در پایان نیز میبایست تا دوباره تأکید شود، با توجه به اینکه در عصر حاضر بهرهگیری از رادیو و تلویزیون به عنوان دو رسانه ارتباطی سریع و در دسترس، یک ضرورت اجتماعی و بخشی جداییناپذیر از زندگی نوین محسوب میشود و خارج ماندن افراد از گردونه رسانههای ارتباط جمعی، به معنای حذف شدن آنان از حیات اجتماعی است، رسانهی ملی میبایست مفاهیم و ارزشهای خود را بیش از پیش مورد نقد و بررسی قرار دهد تا افکار عمومی به شیوهای سالم و نه به گونهی دشمن پسند و غرب گرا (به ویژه در شرایط فعلی) شکل گیرد.
منابع:
1. خمینی، روحالله (1368). صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امامخمینی (قدسسره)، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی
2. اسدی، علی (1371). افکار عمومی و ارتباطات، تهران، انتشارات سروش.
3. ریچارد، پیت و الین هارت ویک (1384). نظریههای توسعه، ترجمهی مصطفی ازکیا و دیگران، تهران: نشر لویه.
4. دادگران، محمد (تابستان ۱۳۸۰)، فصلنامه پژوهش و سنجش، ش ۲۶.
5. دادگران، سیدمحمد (فروردین 1384)، افکار عمومی و معیارهای سنجش آن، تهران، انتشارات مروارید، چاپ دوم.
6. دهقان، علیرضا (بهار و تابستان ۱۳۷۸)، «بررسی تأثیر رسانهها بر افکار عمومی»، نامة علوم اجتماعی، ش ۱۳.
7. رفیع پور، فرامرز (1378) وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی، تهران: نشر کتاب فرا.
8. زارعیان، داوود (1391). شناخت افکارعمومی، سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی تهران.
9. سورین، ورنر و جیمزتانکارد، (1381)، نظریههای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
10. سووی، آلفرد (بی تا).، افکار عمومی و تأثیر آن در زندگی اجتماعی، ترجمه جمال شیرنی، پلی کپی.
11. شیرازی محمد (1383)، جنگ روانی و تبلیغات (مفاهیم و کارکردها) محل نشر: تهران تاریخ نشر.
12. صلاح، نصر (1381). ترجمه محمود حقیقت کاشانی، انتشارات سروش و مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیمای جمهوریاسلامی ایران در سال.
13. عمید (1362). فرهنگ لغت فارسی عمید.
14. کتبی، مرتضی (تابستان ۱۳۷۶)، «افکار عمومی نیروی سیاسی کم شناخته»، فصلنامه رسانه، ش ۳۰.
15. لازار، ژودیت، (1380)، افکار عمومی، ترجمه مرتضی کتبی، تهران: نشرنی.
16. ویندال، سون و دیگران (1376). کاربرد نظریههای ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
17. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری http://www.leader.ir/langs/fa/index.php
18. پرتالهای اطلاع رسانی معاونتهای صداو سیمای ج. آ. آ http://www.iriboffice.ir/
19. حوزه ریاست سازمان صداو سیما http://hozeriasat.irib.ir/index.php
20. مرکز تحقیقات صداو سیمای ج.آ.آ http://rcirib.ir/fa/
21. Park R. News as a form of knowledge, American Journal of Sociology, 1940.
22. Price V. et D. F. Roberts, Public Opinion Process, In C. R. Berger et S. Chaffe, Handbook of Communication Science, Newbury Park, Sage, 1987.