بررسی رابطه رسانه های جمعی با بیگانگی اجتماعی(مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز)
محورهای موضوعی : مدیریت رسانهمحمدباقر علیزاده اقدم 1 , سعید سلطانی بهرام 2 , فیروزه علیزاده 3 , سهیلا بابایی آذر 4
1 - دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز
2 - دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی، دانشگاه تبریز، آذربایجان شرقی، ایران
3 - کارشناسی ارشد برنامه ریزی و رفاه اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
4 - دانش آموختة علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
کلید واژه: ", دانشجویان", , ", بیگانگی اجتماعی", , ", رسانه های جمعی", ,
چکیده مقاله :
امروزه، بیگانگی، به عنوان یکی از دغدغه های اصلی جامعه شناسان مطرح است. بیگانگی به معنی دور شدن از ارزش ها و فضایل اخلاقی و انسانی و غفلت از خود اصیل و واقعی و گم کردن مسیر درست هدایت است. هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین رسانه های جمعی و بیگانگی اجتماعی در میان دانشجویان می باشد که با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه هدایت شده انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 380 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز هستند که، در سال 92-1391 و به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای تحلیل آماری داده های این پژوهش از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون t و نیز ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بین سن و بیگانگی اجتماعی دانشجویان رابطة معکوس و معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، اما در میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان به تفکیک جنس و وضعیت تاهل تفاوت معنی داری مشاهده نگردید، همچنین بین میانگین سطح استفاده از تلویزیون، ماهواره، اینترنت، کتاب و بیگانگی اجتماعی دانشجویان تفاوت معنی داری به دست آمده است؛ لیکن، بین میانگین سطح استفاده از رادیو، مجلات و بیگانگی اجتماعی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت.
Studying the relationship between mass media and social alienation (Case study of Tabriz University students) Abstract Today, alienation is regarded as one of the main concerns of sociologists. Alienation is defined from the values human and moral virtues and ignoring their genuine and lost guidance way. The purpose of this study was to exanimating the relationship between mass media and social alienation. So done by survey using the conducted questionnaire technique was performed. The population of this study, 380 students from the University of Tabriz, in 92-1391 and were selected through random sampling. Statistical analysis of experimental data in this study, ANOVA, t-test and Pearson's correlation coefficient was used. The use of television, satellite, Internet, books and social alienation significant difference obtained Students are, however, the average level of the radio and journals, there was no significant difference in students and social alienation. Keywords: social alienation, powerlessness, social isolation, self-loathing, meaninglessness, anomie, social media, Student, University of Tabriz
_||_
بررسی رابطه رسانه های جمعی با بیگانگی اجتماعی
(مورد مطالعة دانشجویان دانشگاه تبریز)
دکتر محمدباقر علیزاده اقدم1
سعید سلطانی بهرام2
فیروزه علیزاده اقدم3
سهیلا بابائی آذر4
چکیده
امروزه، بیگانگی، به عنوان یکی از دغدغه های اصلی جامعه شناسان مطرح است. بيگانگي به معني دور شدن از ارزش ها و فضايل اخلاقي و انساني و غفلت از خود اصيل و واقعي و گم كردن مسير درست هدايت است. هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین رسانه های جمعی و بیگانگی اجتماعی در میان دانشجویان می باشد که با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه هدایت شده انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 380 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز هستند که، در سال 92-1391 و به طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای تحلیل آماری داده های این پژوهش از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون t و نیز ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بین سن و بیگانگی اجتماعی دانشجویان رابطة معکوس و معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، اما در میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان به تفکیک جنس و وضعیت تاهل تفاوت معنی داری مشاهده نگردید، همچنین بین میانگین سطح استفاده از تلویزیون، ماهواره، اینترنت، کتاب و بیگانگی اجتماعی دانشجویان تفاوت معنی داری به دست آمده است؛ لیکن، بین میانگین سطح استفاده از رادیو، مجلات و بیگانگی اجتماعی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت.
واژه های کلیدی: بیگانگی اجتماعی، بی قدرتی، انزوای اجتماعی، بیزاری از خود، بی معنایی، بی هنجاری، رسانه های جمعی، دانشجو، دانشگاه تبریز
مقدمه و بیان مسئله
بررسی و تبیین بیگانگی5 یکی از دل مشغولی های مهم اندیشمندان اجتماعی بوده و هست. ارزیابی ماهیت بیگانگی، بدون توجه به روش های جاری زیست و نوع زندگی اجتماعی، مقدور نیست بلکه عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در بروز بیگانگی مؤثر می باشند (زکی، 1388: 25). ریشه یابی و شناخت علل بیگانگی بیش از هر موضوعی، جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است، در این میان، آنچه بدیهی است اشتراک نظر آنها در نقش عوامل اجتماعی در بروز بیگانگی است. حتی آن دسته از جامعه شناسانی که در تبیین های خود از بیگانگی به انگیزه های فردی توجه دارند در تحلیل های خود بیشتر به انگیزه هایی که از ارزش های نظام اجتماعی سرچشمه گرفته اند تأکید می ورزند (محسنی تبریزی، 1381: 125). علاوه بر موارد ذکر شده، رسانه های جمعی نیز یکی از مهم ترین و پیچیده ترین عناصر قابل طرح در بروز بیگانگی اجتماعی می باشد، هر چند که فناوری اطلاعات و ارتباطات، ابزار توانمندسازی بشر هستند که دسترس نامحدود به اطلاعات را تسهیل نموده و این قابلیت را دارند که آموزش را در همه ی سطوح جامعه گسترش دهند و مرزهای مکانی و زمانی را نادیده بگیرند. با همه ی تعریفات و الزامات شمرده شده، نباید زوایای منفی، ناهنجار و مشکل ساز آن را نیز از نظر پنهان کرد؛ چرا که غفلت از آن، سبب تغییرات ناخواسته و حتی تهدیدکننده ای بر ارزش ها و فرهنگ جوامع گردیده است. رسانه های جمعی درصورتی که در انتقال مفاهیم و اطلاعات مفید دچارکاستی و نقصان باشند در این صورت ناکارآمدی این وسایل در ارائه ارزش ها، هنجارها، اهداف، اطلاعات و عدم ارتقای سطح کیفی برنامه ها و محتواهای خود و عملکرد نامطلوب داشتن در زمینه ی کارکردهای تفریحی، آموزشی و اطلاعاتی منجر به بروز عواملی می شود که نقش مؤثری را در آسیب های اجتماعی بازی می کند. لذا، بررسی بیگانگی اجتماعی در میان دانشجویان و تاثیری که رسانه بر بیگانگی اجتماعی آنها می گذارد، حائز اهمیت و ضروری به نظر می رسد.
تزلزل مبانی اخلاقی، گسسته شدن پیوندهای عاطفی، تنهایی، مصرف مواد مخدر، انحرافات اجتماعی، انزوا، احساس پوچی، افزایش میزان خود کشی و همچنین افزایش میزان افراد مبتلا به بیماری های روحی و روانی، از جمله مسائلی هستند که به نوعی با پدیده ی بیگانگی و تاثیر پذیری از رسانه در ارتباط می باشند. در دوران معاصر که به عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی و ارتباطی معروف است، بخش عظیمی از جامعه پذیری نسلها از طریق رسانهها انجام می شود و نفوذ و تأثیر رسانه تا جایی است که برخی از نظریه پردازان ارتباطی بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند و اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، اینکه به چه چیزی فکر کنیم را به ما میآموزند. رسانه ها از طریق ارائه درست و یا نادرست مطالب باعث جهت گیری افراد می گردند و به نوعی قادرند یک طرز تفکر عمومی در جامعه ایجاد کنند. به دلیل ارائه پیام از طریق رسانه ها، افراد عقیده فردی خود را در مقابل عقیده اجتماعی می بینند و در بسیاری موارد در جهت پیام رسانه ها تغییر عقیده می دهند که این باعث می شود افراد دچار بیگانگی گردند (رحمان پور، 1389: 33).
برخی متفکران معتقدند که رسانههایی مانند ماهواره، ویدئو، نوار کاست، عکس و پوستر، مجلات و نشریات هم اکنون محتوایی دارند که مغایر با الگوهای فرهنگی و ارزشهای سنتی نسل قبل است. محتواهای رسانههای فعلی پر از خشونت، مواد مخدر، رفتار تبهکارانه، کمدی، تخیل و ... است، به طوری که محتوای فرهنگی سنتی جوامع را دچار بحران و یا دگرگونی کرده است. در نتیجه رسانههای جمعی افراد را به صورت انفرادی به خود مشغول کرده، آنها را از تعامل با دیگران باز میدارند. بسیاری از جوانان ما به پاداش های فرهنگی جامعه ارزش لازم را قائل نیستند و به راحتی از طریق رسانه ها از فرهنگ های دیگر الگو می گیرند (بنی فاطمه و رسولی، 1390: 2). همه این موارد نمایانگر ظهور نوع خاصی از بیگانگی هستند بیگانگی که ناظر بر جدایی فرد از نظام اجتماعی می باشد. البته این موضوع نافی منافع ابزارهای تکنولوژیکی نیست اما نوع بهره برداری غیرفرهنگی از ابزارهای فنی موجب شده است که کارکرد آنها عمدتاً درجهت تقویت فردگرایی سوق پیدا کند. به عبارتی، اگر جریان فرهنگی شدن ابزارهای رسانهای تحقق بیابد، مضرات آن ها به شدت کاهش مییابند و کارکرد اصلی خود را پیدا میکنند. گرچه برخی نظریهها بیانگر این مطلب هستند که ذات ابزارهای الکترونیکی به دلیل استفاده از عنصر تغییر، نمیتواند موجد آرامش باشند، بلکه مخل آن میباشند. بنابراین، با توجه به مطالب طرح شده، این مقاله به دنبال پاسخ دهی به این سؤال است که، نقش رسانه های جمعی در میزان بیگانگی دانشجویان دانشگاه تبریز به چه میزان می باشد؟
چارچوب نظری تحقیق
بیگانگی در تعریف وسیع و عام به معنای احساس انفصال، جدایی و عدم پیوند ذهنی (شناختی) و عینی (کنشی) بین فرد و محیط پیرامون او (یعنی جامعه، انسان های دیگر، ساختارهای اجتماعی و خود) است. بیگانگی یکی از عوامل تاثیرگذار بر فرایندهای مشارکت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تلقی می شود (زکی، 1388: 27).
به طور کلی، نظریه های بیگانگی در دو قلمرو نظری جامعه شناسی و روان شناسی مورد مطالعه قرار میگیرد. در قلمرو جامعه شناسی، آرا و نظریات جامعه شناسان در باب بیگانگی عمدتاً در دو نحله فکری و حوزه نظری یعنی نظم نظریه اجتماعی و نظریه انتقادی متمرکز است. در قلمرو روان شناسی نیز دو رویکرد روان پویایی و نظریه ساز و کار دفاعی مد نظر است (محسنی تبریزی، 1381: 135-142).
در نظريه نظم اجتماعي، جامعه، دستگاهي متشكل از اجزاي هماهنگ با ارزش هاي همرنگ است كه پیوسته در حفظ و نگهداري تعادل و توازن می باشد. هرگونه تزلزلي در سلطه جامعه و اقتدار آمرانه آن، سبب سرگشتگي و تباهي انسان مي شود. مفهوم اساسي در نظريه نظم اجتماعي نظام اجتماعي و از هم گسيختگي نظم آن است كه در نزد نظريه پردازاني چون دوركيم بيهنجاري يا آنومي خوانده مي شود. بنابراین، تمامی نابساماني ها، كژرفتاري ها و آسيب هاي اجتماعي پيامد بي هنجاري، بيگانگي و بازبيني و نظارت ناكافي است. از سوي ديگر، نظريه انتقاد اجتماعي، نظام اجتماعي را مجموعه اي از تضادها و كشاكش هاي دائمي ميان گروه ها، قشرها و طبقاتي مي داند كه داراي منافع، اهداف و آرمان هاي متفاوتي اند. نظريه انتقادي با گرايشي كه به اصالت انسان دارد و انسان را خودآفرين، تاريخ آفرين و جامعه آفرين مي داند ، سرشت آدمي را با كار و آفرينندگي انسان مشخص مي كند. اما اين برداشت از سرشت آدمي را با توجه به نظريه اليناسيون و منطق جدلي بايد درك و فهم نمود. از مقايسه دو نظريه نظم اجتماعي و انتقاد اجتماعي مي توان استنباط كرد كه ماهيت مسائل اجتماعي در نظريه نظم اجتماعي بي هنجاري (آنومی) است، حال آنكه در نظريه انتقاد اجتماعي بيگانگي انسان از فرآورده هاي فرهنگي و اجتماعي در نظر مي آيد. بيگانگي از عملكرد كل نظام اجتماعي سرچشمه مي گيرد و علل اصلي را بايد در ناهمسازي كاركر د نظام اجتماعي با نيازهاي انساني جستجو كرد (همان، 1381: 140).
یکی از جنبه های بیگانگی، به بیگانگی فرد از دیگران مربوط می شود. چنانکه شواهد عصر اطلاعات نشان می دهند فردیت به صورت خصوصیت برجسته ی قرن حاضر درآمده است. جهانی که رو به اطلاعاتی شدن روزافزون ره می پیماید، حتی مجال کنش های متقابل انسان را نیز به تدریج از او باز ستانده، به طوری که انسان نشسته در پای کامپیوتر و سایر ابزار مشابه و از دور با همنوعان در ارتباط است به نوعی جدایی فزاینده، انحطاط در روابط اجتماعی متعالی همچون خانواده و دوستان، بی توجهی به اجتماع با توجه دقیق به بهره ی فردی و حرکت به سوی غیر شخصی شدن افراطی در مناسبات می رسد و بیگانگی در او تشدید می شود. در کنار بیگانگی از دیگران، نوعی بیگانگی از"خود فعال" نیز پدید آمده که به نوعی انفعال، تسلیم و فرمانبرداری و سرانجام "آلت دست جهان پرقدرت بیرونی شدن" انجامیده است گویی که حیات انسان ها به خود آنها متعلق نیست چرا که عناصر و اجزاء زندگی شان به دست نیروهای غیر شخصی به ظاهر خارج از اراده و اختیار آنهاست، عمل می کند. نتیجه ی نهایی تمام این انفعالات، رسیدن به نقطه ای است که به درستی می توان آن را"احساس بی قدرتی" نام نهاد (صداقتی فرد و ابی زاده، 1390: 133).
به نظر فردینبرگ6، بیگانگی محصول و معلول نارضایتی و ناخرسندی است. فرض اصلی او در باب علل بیگانگی نسل جوان این است که فرد نارضایتی خود را به صورت رفتار ناسازگارانه در قابل ارزش ها، هنجارها و ضوابط اجتماعی نهادی شده بروز داده و در مقابل آن ژستی دفاعی همراه با احساس نفرت، بدبینی، انفعال و بی تفاوتی نشان می دهد. از عوامل دیگر بروز بیگانگی و احساس نارضایتی، سرکوب ششدن مفهوم فردیت و هتک شخصیت فردی، مشغله فکری خصوصاً سرو کار مفرط با مفاهیم تجریدی و انتزاعی و غلبه ارزش ها و احساسات گروه بر ارزش ها و عواطف فردی است (محسنی تبریزی، 1370: 69). فردینبرگ نارضایتی را هم علت بیگانگی و هم عامل مهم در بروز رفتارهای ناسازگارانه و ضداجتماعی می داند (رزقی، 1387: 73).
سيمن7 بيگانگي را معلول علت واحدي نميداند، او در اشاره به رواج و توسعه اين مفهوم در جامعه معاصر، اين نكته را متذكر ميشود كه ساختار ديوان سالاري جديد شرايطي را به وجود آورده است كه در آن انسانها قادر به فراگيري نحوه چگونگي كنترل عواقب و نتايج اعمال و رفتارهاي خود نيستند، او با توضيح و تفسير انواع بيگانگي به دو مفهوم كليدي و اساسي در بيگانگي اشاره دارد: انتظار فرد در مقابل پاداش هاي دريافتي؛ به نظر سيمن «نحوه كنترل و مديريت جامعه بر سيستم پاداش اجتماعي به گونهاي است که فرد ارتباطي بين رفتار خود و پاداش مأخوذه از جامعه نميتواند بر قرار كند، در چنين وضعيتي استكه احساس بيگانگي بر فرد مستولي ميگردد و او را به واكنشي منفعلانه و ناسازگارانه در قبال جامعه سوق ميدهد» (seeman, 1959: 791). سيمن نمودهاي متفاوت رفتار بيگانهگونه را در پنج بعد ذيل بيان ميكند:
احساس بيقدرتي: نوعي بيگانگي است كه فرد احساس ميكند در وضعيت هاي اجتماعي و كنش متقابل خود تأثيرگذار نيست (ستوده، 1380). به عبارت ديگر احساس بيقدرتي، عبارت از اين تصور است كه فرد احتمال مي دهد كه عمل او بي تأثير باشد و نتايج مورد انتظار او را بر آورده نسازد. یا تصور این باور که رفتار او قادر به تحقق و تعیین نتایج مورد انتظار نبوده و وی را به هدفی که بر اساس آن کنش او تجهیز گردیده رهنمون نیست. سیمن معتقد است که این مفهوم از بیگانگی بیش از صور دیگر آن در ادبیات معاصر کاربرد دارد.
احساس بيمعنايي: در اين حالت فرد احساس ميكند هيچ راهنمايي براي انتخاب سلوك و عقيده خود ندارد. بنابراين دچار ابهام و شك و ترديد مي شود و نمي تواند در تصميمگيري، عقيده خود را با استاندرادهاي فرهنگي - اجتماعي موجود در جامعه وفق دهد. ممکن است در کاربرد مفهوم بی معنایی، حد بالایی از بیگانگی مورد نظر باشد و آن زمانی است که شخص نمی داند به چه چیزی باید اعتقاد داشته باشد وقتی که حداقل معیارهای فردی برای تصمیم گیری مشخص فراهم نیست. در حالی که معنای نخست بیگانگی به توانایی حسی برای کنترل پیامدها توجه دارد، دومین معنای بیگانگی در اصل به توانایی حسی برای پیش بینی و پیامد های رفتاری مربوط می شود (کوزر و روزنبرگ، 1378).
احساس بيهنجاري: دلالت بر وضعیتی دارد که در آن هنجار های اجتماعی که سلوک فردی را نظم می بخشد، در هم شکسته شده یا تاثیر خودی را به عنوان قاعده از دست داده است (همان، 1378). به طور کلی درشرايطي كه بين اهداف اجتماعي ووسايل و راههاي رسيدن به آن اهداف تطابقي وجود نداشته باشد، در اين صورت مسير براي بروز بيهنجاري مناسب به نظر مي رسد.
احساس انزواي اجتماعي: به حالتی گفته می شود که فرد احساس می کند با ارزشها و هنجارهای جامعه بیگانه شده است یعنی شخص احساس تنهایی می کند و می خواهد از دیگران کناره گیری کند. فردی که احساس کناره گیری می کند یا به اصطلاح می گریزد، به این معنا است که او اعتقادی به شیوه های کارکرد جامعه ندارد و چون نمی تواند این روابط و هدف ها را نفی کند، با گوشه نشینی و جامعه گریزی خود را از گزند دیگران به حاشیه می کشاند و کناره گیری اختیار می کند. ممکن است فرد این حالت انفعالی را به همه چیز تعمیم دهد و همه هدف ها را در زندگی اجتماعی و حتی خصوصی خویش رها کند و در لاک خویش فرو رود (ستوده، 1380). در حالت کلی اين احساس مبين انفکاک فكري فرد از استاندارد هاي فرهنگي و بيگانگي او از نظام اجتماعي است به عبارتي فرد از متن اجتماع و ارزشهاي حاكم در آن جدا مي شود (رسولی، 1385: 53).
خود بيزاري (تنفر از خود): اين حالت عبارت است از احساس ناتواني فرد در انجام فعاليتهايي كه او را ارضا كند. فرد طي اين احساس در فعاليت هايي كه في نفسه فاقد پاداش مي باشد مشغول ميشود بدون اينكه براي خود چيزي در برداشته باشد. به عبارتی دیگر حالتی را که شخص در آن نسبت به احساس واقعی، علاقه ها و باورهایش بیگانه می شود و نسبت به خود احساس بیگانگی می کند، در چنین وضعیتی شخص از خویشتن خویش جدا می شود زیرا او از هیچ به خاطر خود آن چیز لذت نمی برد (رحمان پور، 1389: 14).
پیشینة تجربی تحقیق
ربانی (1372) در تحقیقی به بررسی مورد بیگانگی اجتماعی در بین پذیرفته شدگان مرکز آموزشی علامه حلی تهران پرداخته است. در این پژوهش، با استفاده از مقیاس اسرول میزان بیگانگی اجتماعی دانش آموزان مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیگانگی اجتماعی با محل تولد، شغل والدین، پایگاه اقتصادی-اجتماعی والدین و شاغل یا خانه دار بودن مادر، بعد خانواده، میزان خلاقیت و ابتکار دانش آموز، میزان تحصیلات والدین، گرایشات سنی یا مدرن خانواده و علائق مذهبی دانش آموزان رابطه معنی داری ندارد تنها رابطه معنی داری بین نوع خانواده و بیگانگی اجتماعی دانش آموزان مشاهده می شود (ربانی، 1372).
علی اکبر عمید در پژوهشی که درباره ی بیگانگی اجتماعی در میان دانش آموزان گرگان در سال1378 انجام داده است با استفاده از نظریه های بیگانگی اجتماعی مارکس، مارکوزه، مانهایم، ملوین سیمن و فردینبرگ به ارائه ی فرضیه ها و تنظیم پرسشنامه مبادرت کرده است. نتایج تحقیق که به روش پیمایشی انجام شده است بیانگر آن است که میزان دینداری، مشارکت اجتماعی، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و رضایت کلی از زندگی با بیگانگی اجتماعی رابطه معکوس دارند و در این تحقیق بیش از نیمی از دانش آموزان مورد برسی، دچار بیگانگی اجتماعی بودند (عمید، 1378).
رستمی هوارق به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر بیگانگی از کار و رضایت شغلی کارگردانان شبکه های اول و دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران می پردازد. هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر بیگانگی از کار بوده است. محقق با استفاده از نظریه ملوین سیمن، میلتون کونور و سوانسون به ارائه نظریه ها پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هر چه تحصیلات فرد بیشتر باشد و سابقه کاری بیشتری داشته باشد بیگانگی از کار کمتری را تجربه می کند و هر چه رابطه دوستانه غیر صمیمی فرد بیشتر باشد میزان بیگانگی از کار کمتر می باشد (رستمی، 1380).
علیرضا محسنی تبریزی (1381) در پژوهشی به بررسی آسیب شناسی بیگانگی اجتماعی فرهنگی: بررسی انزوای ارزشی در دانشگاه های دولتی تهران پرداخته است. این پژوهش با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه هدایت شده در میان 144 نفر از دانشجویان مقاطع سه گانه تحصیلی در دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، انزوای ارزشی متاثر از عوامل مختلفی است که در شبکه ای از روابط علی با یکدیگر و به صورت مرکب و مجموع قرار دارند. متغیرهای مطلوبیت شرایط خانوادگی، مطلوبینت شرایط آموزشی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، رضایت از زندگی، احساسا ستیز با والدین، و ضدیت با جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم بر انزوای ارزشی اثر گذاشته اند (محسنی تبریزی، 1381).
کلانتری و همکاران (1391) در پژوهشی به بررسی جامعه شناختی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر از خود بیگانگی اجتماعی پرداختند. این پژوهش، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در میان 300 نفر از شهرنشینان شهر گیوی انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای محل سکونت، سن، دینداری و رسانه ها و از خود بیگانگی اجتماعی رابطه منی داری وجود ندارد در حالی که بین خرافات اجتماعی، جنسیت و پایگاه اقتصادی – اجتماعی و از حود بیگانگی اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد (کلانتری و همکاران، 1391).
پژوهش ديگري براي بررسي رابطه ميان بيگانگي دانشجويان دانشگاه، موفقيت تحصيلي و استفاده از وب سايت در ميان 53 دانشجوي روان شناسي انجام پذيرفت. در اين راستا نخست از مقياسي براي سنجش بيگانگي دانشجويان كه بصورت طيف ليكرت بوده و از آيتم هاي هشت تايي تشكيل شده بود استفاده شد، دوم سنجش موفقيت تحصيلي كه با چهار نوع از سوالات چندگزينه ي كه تسلط نسبت به محتواي رشته را مي سنجيد صورت پذيرفت و سوم بررسي ميزان استفاده از وب سايت در بين دانشجويان مورد سوال قرارگرفت. يافته هاي پژوهش حاكي از آن بوده است كه بيگانگي دانشجويان با كاربرد فزاينده وب سايت ارتباط معناداري نشان مي داده، بعبارتي، بيگانگي علمي و بيگانگي از رشته تحصيلي با كاربرد پايين وب سايت مرتبط بوده است. ازطرف ديگر، بيگانگي علمي ارتباط معكوسي با موفقيت تحصيلي نشان داده و همين ارتباط معنادار بين موفقيت تحصيلي و دانشجوياني كه از وب سايت استفاده مي كردند وجود داشته است (Johnson, 2005: 179)
دین در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بیگانگی و بی تفاوتی سیاسی با مطرح ساختن سه بعد از بیگانگی، احساس بی قدرتی، بی هنجاری و انزوای اجتماعی،ارتباط این ابعاد با مولفه های بی تفاوتی سیاسی توجه نموده و تحلیل آماری بین شاخص های بیگانگی از یک طرف و شاخص های بی تفاوتی از طرف دیگر را در کنار متغیر های کنترل، منزلت شغلی افراد، سن و درآمد آنها مورد برسی قرار داده است و نتایج حاصله حکایت از این دارد که ارتباط معنی داری بین بی تفاوتی در رأی گیری و متغیر های کنترل و همچنین از بین مولفه های مرتبط بامتغیر های مستقل، احساس بی قدرتی و بی هنجاری در سطح قابل قبول می باشد(Deen, 1979: 196).
لی چن8 تحقیقی با عنوان عوامل اجتماعی مؤثر بر بیگانگی در میان دانشجویان تایوانی درسال 2001 انجام داده است. تعداد نمونه ی آماری این تحقیق 708 دانشجوی رشته های مختلف دانشگاه ملی تایوان می باشد.تحقیق از نوع پیمایشی است و ابزار اندازه گیری نیز پرسشنامه می باشد و در آن از طیف لیکرت استفاده شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بین خاستگاه اجتماعی، تحصیلات مادر رابطه معنی داری وجود دارد و تحصیلات مادر رابطه معنی داری را با انزوای اجتماعی و بی معنایی نشان می دهد در حالی که تحصیلات پدر به تنهایی با بی هنجاری رابطه معنی داری دارد.همچنین بین سن و جنس و بیگانگی رابطه معنا داری دیده می شود(MA, 2001: 672؛ به نقل از رسولی، 1385).
فرضیه های تحقیق
- بین میانگین سطح استفاده از تلویزیون و بیگانگی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- بین میانگین سطح استفاده از ماهواره و بیگانگی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- بین میانگین سطح استفاده از اینترنت و بیگانگی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- بین میانگین سطح استفاده از رادیو و بیگانگی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- بین میانگین سطح استفاده ازکتاب و بیگانگی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- بین میانگین سطح استفاده از مجلات و بیگانگی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- میانگین بیگانگی دانشجویان بر حسب جنسیت آنها متفاوت می باشد.
- میانگین بیگانگی دانشجویان بر حسب وضعیت تأهل آنها متفاوت می باشد
- بین سن دانشجویان و میزان بیگانگی آنها رابطة معنی داری وجود دارد.
مدل نظری تحقیق
بر اساس چرچوب نظری و پیشینه تجربی تحقیق، مدل تحلیلی تحقیق به شرح زیر می باشد.
شکل شماره (1): مدل تحلیلی تحقیق بر اساس چارجوب نظری و پیشینه تجربی
روش شناسی
این تحقیق از لحاظ معیار اجرایی، تحقیق کاربردی است. و با توجه به این که این تحقیق شامل جمع آوری اطلاعات به طور مستقیم از گروهی از افراد است که شامل بیان عقیده و احساس آنهاست، از روش پیمایش استفاده شده است. از نظر زمانی نیز جزء تحقیقات مقطعی است. از نظر شیوه های گرد آوری اطلاعات،از پرسشنامه استفاده شده است جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را شامل می شود؛ که تعداد دقیق دانشجویان بر اساس آمار سال 1391، 18239 می باشد، که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران به شرح زیر، استفاده شده است
= = 380
بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد نمونهای که به این طریق به دست می آید 380 نفر است.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
بیگانگی اجتماعی: عبارت است از حالتی که فرد احساس می کند جامعه ای که در آن زندگی می کند خرد کننده و مغایر با نیازمندی های اوست، در نتیجه این فرآیند باعث جدایی ذهنی و عینی او از جامعه می شود به گونه ای که هیچ تعلقی نسبت به آن نداشته و حتی در برخی موارد درصدد نفی آن نیز برمی آید (ربانی، 1372: 41). بیگانگی اجتماعی با توجه به مقیاس ملوین سیمن با ابعاد زیر مشخص می شود: احساس بی قدرتی، احساس بی معنایی، احساس بی هنجاری، احساس انزوای اجتماعی و احساس بیزاری از خود. که برای هریک از این ابعاد معرف هایی تعیین گردید. بنابراین 24 گویه بر اساس طیف لیکرت برای سنجش بیگانگی دانشجویان تنظیم شده است.
احساس بی قدرتی: احساس بيقدرتي، عبارت از اين تصور است كه فرد احتمال مي دهد كه عمل او بي تأثير باشد و نتايج مورد انتظار او را بر آورده نسازد. برای عملیاتی کردنم این مفهوم، از 5 گویه استفاده شده که، شامل گویه 1تا 5 است که دارای سطح سنجش فاصله ای می باشند.
احساس بی معنایی: فرد احساس ميكند هيچ راهنمايي براي انتخاب سلوك و عقيده خود ندارد. بنابراين دچار ابهام و شك و ترديد مي شود و نمي تواند در تصميمگيري، عقيده خود را با استاندرادهاي فرهنگي - اجتماعي موجود در جامعه وفق دهد (محسنی تبریزی، 1370). برای عملیاتی کردن این مفهوم، از گویه های 16 تا 18 استفاده شده که دارای سطح سنجش فاصله ای می باشند.
احساس بی هنجاری: درشرايطي كه بين اهداف اجتماعي و وسايل و راههاي رسيدن به آن اهداف تطابقي وجود نداشته باشد، در اين صورت مسير براي بروز بيهنجاري مناسب به نظر مي رسد. از گویه های 19تا 24 برای سنجش این مفهوم استفاده شده که دارای سطح سنجش فاصله ای می باشند.
احساس انزوای اجتماعی: فرد احساس می کند با ارزشها و هنجارهای جامعه بیگانه شده است یعنی شخص احساس تنهایی می کند و می خواهد از دیگران کناره گیری کند. از گویه های 6 تا10 برای سنجش این مفهوم استفاده شده که دارای سطح سنجش فاصله ای می باشند.
احساس بیزاری از خود: عبارت است از احساس ناتواني فرد در انجام فعاليتهايي كه او را ارضا كند. برای عملیاتی کردن این مفهوم از گویه های 11 تا 15 استفاده شده که دارای سطح سنجش فاصله ای می باشند.
اعتبار و روایی تحقیق
در پژوهش حاضر، اعتبار گویه های پرسشنامه، از طریق اعتبار محتوایی از نوع صوری برآورده شده است. یعنی سؤالات پرسشنامه بعد از طراحی در اختیار چند تن از متخصصین علوم اجتماعی قرار گرفته و بعد از تأیید ایشان، پرسشنامه نهایی طراحی گردیده است. روایی گویه های پرسشنامه نیز به تفکیک هر یک از متغیرها، با استفاده از تکنیک آلفای کرونباخ به دست آمده است. نتایج ضریب آلفای کرونباخ هر کدام از متغیرها، به شرح جدول شماره (1) ارائه شده است.
جدول شماره (1): نتایج ضریب آلفای کرونباخ متغیر بیگانگی اجتماعی به تفکیک ابعاد آن
روایی کل | گویه ها | متغیرها |
690/0 | 1- در برخورد با مشکلاتی بیش از پیش احساس ناتوانی می کنم. |
احساس بی قدرتی |
2- موقع دفاع از خود در برابر استادان خودم را ناتوان می بینم. | ||
3- احساس می کنم تسلط چندانی بر زندگی خود ندارم. | ||
4-از دست افرادی مثل من، کار زیادی برای اصلاح ساختار دانشگاه برنمی آید. | ||
5- نحوه پوشش من باید مطابق میل خانواده باشد. | ||
550/0 | 6- بیشتر اوقات دوست دارم تنها باشم. | احساس انزوای اجتماعی |
8- دوست ندارم مشکلاتم را با دیگران مطرح کنم. | ||
9- احساس می کنم در امورات زندگی تنها رها شده ام. | ||
10- افرادی که مانند من فکر می کنند تعدادشان زیاد نیست. | ||
712/0 | 11- از شرایط زندگی خود متنفرم. |
احساس بیزاری از خود |
12- احساس می کنم از دیگران عقب تر هستم. | ||
13- من به درد هیچ کاری نمی خورم. | ||
14- گاهی وقتها از کارهای خودم بدم می آید. | ||
15- معمولا خود را انسان مفیدی می دانم. | ||
627/0 | 16- بعضی وقتها احساس می کنم که این دنیا معنا و مفهومی ندارد. | احساس بی معنایی |
17-آینده ی شغلی دانشجویان مبهم است. | ||
18-آینده ی جامعه را تیره و تار می بینم. | ||
692/0 | 19- برای رسیدن به هدف می توان دست به هر کاری زد. |
احساس بی هنجاری |
20- به نظر من جشن های مختلط در عروسی ها نوعی روشنفکری است. | ||
21- کسانی که قانون را رعایت می کنند به خاطر ترس از دولت است. | ||
22- حجاب نوعی محدودیت برای زنان است. | ||
23- حضور یک زن در جمع مردانه نوعی آزادی برای اوست. | ||
24- از طریق رابطه ی دوستی با نامحرمان می توان در زندگی تجربه کسب کرد. |
یافته های تحقیق
بر اساس اطلاعات به دست آمده از نتایج توصیفی تحقیق، 51 درصد (195 نفر) پاسخگویان مرد و 49 (185 نفر) درصد آنها زن بودند. همچنین، 92 درصد (350 نفر) پاسخگویان مجرد و 8 درصد (30 نفر) آنها متاهل بودند. میانگین سنی پاسخگویان در جامعه آماری مورد مطالعه 32/22 سال بوده، به طوری که کوچکترین آنها 18 سال و بزرگترین شان 34 سال داشتند.
متغیر بیگانگی اجتماعی با 5 عامل مورد سنجش قرار گرفته است، که مطابق اطلاعات جدول شماره (2)، میانگین این متغیر در جامعه آماری مورد مطالعه، حدود 54 بوده است. جدول شماره (2) میانگین و حداقل و حداکثر متغیر بیگانگی اجتماعی را به تفکیک عوامل 5 گانه نشان می دهد.
جدول شماره (2): توزیع فراوانی بیگانگی اجتماعی و ابعاد آن
متغیرها | بیگانگی اجتماعی | بی قدرتی | انزوای اجتماعی | بیزاری از خود | بی معنایی | بی هنجاری |
میانگین | 09/54 | 78/11 | 70/9 | 44/10 | 59/8 | 58/13 |
حداقل | 29 | 5 | 4 | 5 | 3 | 6 |
حداکثر | 89 | 20 | 16 | 14 | 9 | 18 |
بیگانگی اجتماعی و میزان استفاده از تلویزیون
برای آزمون تفاوت میانگین بیگانگی بر حسب میزان استفاده از تلویزیون، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس نشان دهندة آن است که تفاوت میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان بر حسب میزان استفاده از تلویزیون آنها معنی دار است. نتایج آزمون تحلیل واریانس در جدول شماره (3) آورده شده است.
جدول شماره (3): نتایج آزمون آنالیز واریانس یک طرفه بین بیگانگی اجتماعی و ابعاد رسانه های جمعی
سطح معنی داری | آماره F | میانگین مربعات | درجه آزادی | مجموع مربعات | منبع تغیرات | متغیر | متغیر |
020/0 | 307/3 | 256/279 | 3 | 768/837 | بین گروهی | تاثیرپذیری از تلویزیون | بیگانگی اجتماعی |
435/84 | 76 | 366/31754 | درون گروهی | ||||
79 | 134/32592 | کل | |||||
001/0 | 590/5 | 873/463 | 3 | 619/1391 | بین گروهی | تاثیرپذیری از ماهواره | |
980/82 | 76 | 515/31200 | درون گروهی | ||||
79 | 134/32592 | کل | |||||
000/0 | 071/6 | 907/501
| 3 | 722/1505 | بین گروهی | تاثیرپذیری از اینترنت | |
677/82
| 76 | 413/31086 | درون گروهی | ||||
79 | 134/32592 | کل | |||||
579/0. | 656/. | 602/56 | 3 | 806/169 | بین گروهی | تاثیرپذیری از رادیو | |
230/86 | 76 | 328/32422 | درون گروهی | ||||
79 | 134/32592 | کل | |||||
000/0
|
17/057
| 1301/432 | 3 | 3904/295 | بین گروهی | تاثیرپذیری از کتاب | |
76/297
| 76 | 28687/839 | درون گروهی | ||||
79 | 32592/134 | کل | |||||
061/0 | 482/2 | 032/210 | 3 | 095/630 | بین گروهی | استفاده از مجلات | |
624/84 | 75 | 825/31733 | درون گروهی | ||||
78 | 921/32363 | کل |
بیگانگی اجتماعی و میزان استفاده از ماهواره
برای آزمون رابطة بیگانگی بر حسب میزان استفاده از ماهواره، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس نشان دهندة آن است که با توجه به سطح معنی داری به دست آمده از آزمون (001/0) میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان بر حسب میزان استفاده آنها از ماهواره تفاوت معنی داری دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه بیگانگی اجتماعی بر حسب استفاده از ماهواره در جدول شماره (3) آورده شده است.
بیگانگی اجتماعی و میزان استفاده از اینترنت
برای آزمون رابطة بیگانگی بر حسب میزان استفاده از اینترنت، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. سطح معنی داری به دست آمده (000/0) از نتایج تحلیل واریانس نشان دهندة آن است که تفاوت میانگین بیگانگی بر حسب میزان استفاده از اینترنت معنی دار است. یعنی میانگین بیگانگی اجتمای دانشجویان بر حسب استفاده آنها از اینترنت تفاوت معنی داری دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس بیگانگی اجتماعی بر حسب استفاده از اینترنت در جدول شماره (3) آورده شده است.
بیگانگی اجتماعی و میزان استفاده از رادیو
برای آزمون رابطة بیگانگی بر حسب میزان استفاده از رادیو، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس در جدول شماره (3) نشان دهندة آن است که تفاوت میانگین بیگانگی بر حسب میزان استفاده از رادیو معنی دار نمی باشد. یعنی با توجه به سطح معنی داری به دست آمده (579/0) میزان بیگانگی اجتماعی دانشجویان بر حسب میزان استفاده آنها از رادیو تفاوت معنی داری ندارد.
بیگانگی اجتماعی و میزان استفاده از کتاب
برای آزمون رابطة بیگانگی بر حسب میزان استفاده از کتاب، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس نشان دهندة آن است که تفاوت میانگین بیگانگی بر حسب میزان استفاده از کتاب معنی دار است (سطح معنی داری 000/0) یعنی چنین استنباط می گردد که میزان بیگانگی اجتماعی دانشجویان بر حسب میزان تاثیرپذیری آنها از کتاب تفاوت معنی داری دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس در جدول شماره (3) آورده شده است
بیگانگی اجتماعی و میزان استفاده از مجلات
برای آزمون رابطة بیگانگی بر حسب میزان استفاده از مجلات، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس در جدول شماره (3) نشان دهندة آن است که تفاوت میانگین بیگانگی بر حسب میزان استفاده از مجلات معنی دار نمی باشد، و این از سطح معنی داری آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استنباط می شود که با توجه به سطح معنی داری به دست آمده (061/0) تاثیر پذیری از مجلات نمی تواند تفاوت معنی داری در میزان بیگانگی اجتماعی دانشجویان به همراه داشته باشد.
سن و بیگانگی اجتماعی
با توجه به این که هر دو متغیر سن و بیگانگی در مقیاس فاصله ای اندازه گیری شده اند برای سنجش رابطه بین دو متغیر از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است نتایج به دست آمده از این آزمون حاکی از آن است که با توجه به سطح معنی داری به دست آمده 016/0، رابطه معنی داری بین سن و بیگانگی اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، لیکن، ضریب همبستگی به دست آمده 124/0- نشان می دهد که علیرغم ضعیف بودن رابطه بین این دو متغیر، میزان همبستگی بین این دو متغیر معکوس می باشد، یعنی با بالا رفتن سن، بیگانگی اجتماعی پایین می آید. به عبارتی در سنین بالا میزان بیگانگی اجتماعی پایین تر است.
جنسیت و بیگانگی اجتماعی
برای آزمون معنی داری تفاوت میانگین متغیر بیگانگی اجتماعی بر حسب جنسیت، از آزمون T استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میانگین بیگانگی اجتماعی برای مردان91/54 و برای زنان 21/53 می باشد. بنابراین با توجه به اینکه سطح معنی داری به دست آمده بیشتر از 05/0 می باشد، در نتیجه تفاوت معنی داری بین میانگین های دو گروه زنان و مردان در متغیر بیگانگی اجتماعی وجود ندارد.
جدول شماره (4): آزمون تفاوت میانگین میزان بیگانگی دانشجویان به تفکیک جنسیت
بیگانگی اجتماعی | جنسیت | تعداد مشاهدات | میانگین | نتایج آزمون آماری t | سطح معنی داری |
مرد | 195 | 91/54 | 7/787 | 075/0 | |
زن | 185 | 21/53 |
|
وضعیت تأهل و بیگانگی اجتماعی
برای آزمون رابطة بین وضعیت تاهل و میزان بیگانگی اجتماعی با توجه به سطوح اندازه گیری آنها از آزمون T-Test استفاده شده است. نتیجه آزمون t، نشان می دهد که با توجه به سطح معنی داری به دست آمده (629/0) تفاوت معنی داری بین میانگین دانشجویان متاهل و مجرد در متغیر بیگانگی اجتماعی وجود ندارد. چنانچه در جدول شماره (5) مشاهده می شود میانگین بیگانگی اجتماعی برای مجردین 15/54 و برای متاهلین 30/53 به دست آمده است.
جدول شماره (5): نتایج آزمون تفاوت میانگین متغیر بیگانگی اجتماعی دانشجویان به تفکیک وضعیت تأهل
بیگانگی اجتماعی | وضعیت تأهل | تعداد مشاهدات | میانگین | نتایج آزمون آماری t | سطح معنی داری |
مجرد | 350 | 15/54 | 484/0 | 629/0 | |
متأهل | 30 | 30/53 |
بحث و نتیجه گیری
هدف مقاله حاضر، بررسی بیگانگی اجتماعی و ارتباط آن با رسانه های اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. مطابق اطلاعات به دست آمده، میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان در دامنه 29 تا 89، حدود 54 به دست آمده، که نشان می دهد میزان بیگانگی اجتماعی دانشجویان متوسط به پایین بوده است. بنابراین، می توان گفت که با توجه به اینکه مفهوم بیگانگی به معنای فاصله گرفتن فرد از جامعه و ساختارهای اجتماعی پیرامون خود است، این مسئله کمتر توانسته است در جامعه دانشگاهی رسوخ کرده و به یک امر شایع بدل شود و لذا، پایین بودن میزان بیگانگی نشان از کارکردهای صحیح جامعه دانشگاهی در ارتباط با جلوگیری از بروز بیگانگی در میان دانشجویان است (زکی، 1388: 27). همچنین، از میان ابعاد پنج گانه بیگانگی اجماعی، میانگین بعد بی قدرتی، از حد متوسط پایین تر بوده لیکن، ابعاد انزوای اجتماعی، بیزاری از خود، بی معنایی و بی هنجاری میانگین بالاتر از متوسط داشتند.
همچنانکه در فرضیه اول این پژوهش مطرح گردید و یافته های پژوهش نیز این موضوع را تایید می کند، میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان بر حسب سطح استفاده از تلویزیون تفاوت معنی داری داشته، و سطح معنی داری به دست آمده (020/0) از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه این موضوع را تایید می کند. یعنی میانگین سطح استفاده از تلویزیون در حالت کلی بر بیگانگی اجتماعی دانشجویان تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر، دانشجویانی که تلویزیون زیاد تماشا می کنند بیشتر در معرض بیگانگی قرار می گیرند و کمترین میزان بیگانگی در بین افرادی است که استفادة آنها از تلویزیون کم است. در دوران معاصر که به عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی و ارتباطی معروف است، بخش عظیمی از جامعه پذیری نسلها از طریق رسانههای جمعی یه ویژه تلویزیون انجام می شود و نفوذ و تأثیر رسانه تا جایی است که برخی از نظریه پردازان ارتباطی بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند. رسانه ها از طریق ارائه درست و یا نادرست مطالب باعث جهت گیری افراد می گردند و به نوعی قادرند یک طرز تفکر عمومی درجامعه ایجاد کنند. به دلیل ارائه پیام از طریق رسانه ها، افراد عقیده فردی خود را در مقابل عقیده اجتماعی می بینند و در بسیاری موارد در جهت پیام رسانه ها تغییر عقیده می دهند که این باعث می شود افراد دچار بیگانگی گردند (رحمان پور، 1389: 33).
همچنین، نتایج آزمون فرضیه های دیگر نشان می دهد که، میانگین بیگانگی اجتماعی دانشجویان بر حسب استفاده از ماهواره، استفاده از اینترنت و سطح استفاده از کتاب دارای تفاوت معنی داری می باشد به طوری که سطح احتمال به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه آزمون تفاوت میانگین بیگانگی اجتکاعی با هر کدام از متغیرهای ماهواره، اینترنت و کتاب به ترتیب (001/0، 000/0، 000/0) به دست آمده است. با توجه به این فرضیه ، می توان نتیجه گرفت که دانشجویانی که از هر کدام از این رسانه های جمعی بیشتر استفاده می کنند بیشتر در معرض بیگانگی اجتماعی قرار می گیرند و بالعکس، میزان بیگانگی اجتماعی پایین تر متعلق به دانشجویانی است که با ماهواره، اینترنت و کتاب زیاد انس نگرفته اند. پژوهش جانسون نیز، یافته های این پژوهش را تایید می کند که، بيگانگي دانشجويان با كاربرد فزاينده وب سايت ارتباط معناداري نشان مي داده، بعبارتي، بيگانگي علمي و بيگانگي از رشته تحصيلي با كاربرد پايين وب سايت مرتبط بوده است. (Johnson, 2005). عمید نیز در پژوهش خود بر این موضوع صحه می گذارد که میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی با بیگانگی اجتماعی رابطه معکوس و معمی داری دارند (عمید، 1378). در تببین این موضوع، برخی متفکران معتقدند که رسانههایی مانند ماهواره، ویدئو، نوار کاست، عکس و پوستر، مجلات و نشریات هم اکنون محتوایی دارند که مغایر با الگوهای فرهنگی و ارزشهای سنتی نسل قبل است. محتواهای رسانههای فعلی پر از خشونت، مواد مخدر، رفتار تبهکارانه، کمدی، تخیل و ... است، به طوری که محتوای فرهنگی سنتی جوامع را دچار بحران و یا دگرگونی کرده است. در نتیجه رسانههای جمعی افراد را به صورت انفرادی به خود مشغول کرده، آنها را از تعامل با دیگران باز میدارند. بسیاری از جوانان ما به پاداش های فرهنگی جامعه ارزش لازم را قائل نیستند و به راحتی از طریق رسانه ها از فرهنگ های دیگر الگو می گیرند (بنی فاطمه و رسولی، 1390: 2).
از میان رسانه های جمعی، سطح استفاده از رادیو و مجلات، دو رسانه ای بودند که با بیگانگی اجتماعی دانشجویان رابطه ای نداشتند. به طوریکه سطح معنی داری به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه بیگانگی اجتماعی با هر کدام از متغیرهای استفاده از رادیو و سطح استفاده از مجلات به ترتیب (579/0، 061/0) به دست آمده است. یعنی دو رسانه رادیو و مجلات فاکتور تعیین کننده در بیگانگی اجتماعی دانشجویان به حساب نمی آیند. در عصر امروز به دلیل پشرفت سریع رسانه های ارتباطی، رادیو و مجلات، تا حدودی نقش تعیین کننده ای عصر ارتباطات ایفا نمی کنند شاید به همین دلیل است که رادیو، دیگر رسانه تاثیرگذاری در ارائه ارزش های اجتماعی و فرهنگی دانشجویان تلقی نمی شود و لذا نمی تواند در بیگانگی اجتماعی دانشجویان تفاوت معنی داری را ایجاد کند
از میان متغیرهای زمینه ای مورد استفاده در این پژوهش، سن رابطه معکوس و معنی داری با بیگانگی اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد داشته، و همبستگی این دو متغیر (124/0-) بوده است. بنابراین، می توان گفت که متغیر بیگانگی اجتماعی در نسل جوان و در سنین پایین تر شیوع بیشتری دارد و هر چه افراد سال های بیشتری از عمر خود را سپری می کنند به همان نسبت نیز از میزان بیگانگی اجتماعی آنها کاسته می شود و ثبات بیشتری را در ارتباط با پیرامون خود تجربه می کنند.
همچنین درباره ارتباط دو متغیر زمینه ای جنسیت و وضعیت تاهل نیز، نتایج به دست آمده نشان می دهد که میانگین بیگانگی اجتماعی بر حسب جنسیت و وضعیت تاهل دانشجویان تفاوت معنی داری ندارد. یعنی دو عامل جنسیت و وضعیت تاهل نمی توانند به عنوان تعیین کننده میزان بیگانگی در دانشجویان قلمداد شوند.
با توجه به مطالب مطرح شده در این مقاله، بیشتر افرادی که دچار بیگانگی شده اند بیشتر نسل جوان هستند و بیشتر در معرض تنش ها و آسیب های اجتماعی ناشی از رسانه ها هستند، لذا، پیشنهاد می گردد که، با مطالعه و بررسی تاثیرات محتوایی رسانه های جمعی، در جهت تقویت درونمایه های مناسب و صحیح، راهکارهایی برای کاهش بیگانگی، و بهبود شرایط زندگی نسل جوان و به خصوص دانشجویان اتخاذ گردد. نکته بعدی اینکه، یکی از ابعاد مهم توسعه در هر کشوری، توسعه ی انسانی است، و نیروی انسانی فارغ از آسیب های اجتماعی یکی از ملزومات مهم توسعه انسانی می باشد، پس بنابراین، کاهش مشکلات و بهبود وضعیت آن ها به عنوان یک سرمایه ی ملی باید یکی از محورهای مهم توسعه تلقی گردد.
منابع
- بنی فاطمه، حسین و رسولی، زهره (1390)، بررسی میزان بیگانگی اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز و عوامل مرتبط با آن، فصلنامه جامعه شناسی کاربردی، سال 22، شماره اول، بهار، صص 1-26
- ربانی خوراسگانی، علی (1372)، بیگانگی به همراه بررسی موردی بیگانگی اجتماعی در بین پذیرفته شدگان مرکز آموزشی علامه حلی تهران، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی
- رحمان پور، سعید (1389)، "بررسی میزان بیگانگی اجتماعی جوانان شهر تبریز و عوامل موثر بر آن (سنین30-20)"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.
- رسولی، زهره (1385)." بررسی میزان بیگانگی اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز و عوامل مرتبط با آن"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.
- رزقی شیرسوار، سعید (1387)، بررسی رابطه بیگانگی اجتماعی و گرایش به رفتارهای وندالیستی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر بابل، پایاننامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
- رستمی هوارق (1380)، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر بیگانگی از کار و رضایت شغلی کارگردانان و تهیه کنندگان شبکه هاي اول و دوم سیماي جمهوري اسلامی ایران.
- زکی، محمد علی (1388)." بیگانگی اجتماعی جوانان مورد مطالعه ی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان"، پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، شماره 3، پاییز و زمستان، 25-51
- ستوده، هدایت الله (1380)، روانشناسی اجتماعی، تهران، آوای نور، چاپ پنجم
- صداقتی فرد، مجتبی و ابی زاده، فرهاد (1390)، "جستاری در رویکرد مولوی به از خودبیگانگی انسان با نگرش به انسان معاصر"، فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، سال هفتم، شمارة 25
- کلانتری، عبدالحسین و بشیری گیوی، حسین و غلامی شاهوارلو، سهیلا (1391)، بررسی جامعه شناختی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر از خود بیگانگی اجتماعی شهرنشینان گیوی، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال چهارم، شماره سوم، تابستان، 53-63
- کوزر، لوئیس و روزنبرگ، برنارد (1378)، نظریه های بنیادی جامعه شناختی، ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران، نشر نی،
- عمید، علی اکبر (1378)، بیگانگی اجتماعی پژوهشی درباره بیگانگی اجتماعی در میان دانش آموزان، پایاننامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه تهران
- محسنی تبریزی، علیرضا (1370)."بیگانگی"، نامه علوم اجتماعی، جلد 2، شماره 2، زمستان: 52-72
- محسنی تبریزی، علیرضا (1381)."آسیب شناسی بیگانگی اجتماعی- فرهنگی (بررسی انزوای ارزشی در دانشگاههای دولتی تهران)"، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 26
- محمودی میمند، محمد و تیموری اصل، یاسر و علی احمدی، علیرضا (1390)." ازخودبیگانگی: مقایسه ای از دیدگاه هگلیان جوان و برخی مفسران قرآن"، پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم، بهار وتابستان.
- نادری، حمداله و بنی فاطمه، حسین و حریری اکبری، محمد (1388)."الگوسازی ساختاری رابطه ی بین بیگانگی و بی تفاوتی اجتماعی"، مجله علوم اجتماعی دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، پاییز و زمستان.
- Dean, B. E. (1979). Alienation: its Meaning and Measurement. American
Sociological Review, 26: 65-753
- Johnson, G. M. (2005), student alienation, academic achievement, and web use. // Educational Technology and Society, 8(2) .pp:179 -189
- MA, L., (2001), Social correlates of alienation among college students in Taiwan, The journal of social psychology, 125(5): 671-673
- Seeman, M. (1959) on the meaning of Alienation, American Sociological Review, Vol. 24, pp. 783-797
Studying the relationship between mass media and social alienation
(Case study of Tabriz University students)
Abstract
Today, alienation is regarded as one of the main concerns of sociologists. Alienation is defined from the values human and moral virtues and ignoring their genuine and lost guidance way. The purpose of this study was to exanimating the relationship between mass media and social alienation. So done by survey using the conducted questionnaire technique was performed. The population of this study, 380 students from the University of Tabriz, in 92-1391 and were selected through random sampling. Statistical analysis of experimental data in this study, ANOVA, t-test and Pearson's correlation coefficient was used. The use of television, satellite, Internet, books and social alienation significant difference obtained Students are, however, the average level of the radio and journals, there was no significant difference in students and social alienation.
Keywords: social alienation, powerlessness, social isolation, self-loathing, meaninglessness, anomie, social media, Student, University of Tabriz
[1] - دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
[2] - دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه تبریز
[3] - کارشناس ارشد برنامه ریزی و رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
[4] - دانش آموختة علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
[5] . Alienation
[6] . Ftiedenberg
[7] . Melvin Seeman
[8] . Li-Chen