شناخت مولفهها و میزان تاثیر آنها در انطباقپذیری طرح های مداخلهگرایانه با بافت تاریخی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر کرمان)
محورهای موضوعی : دو فصلنامه فضای زیستکاظم محسنی 1 , منصور نیک پور 2 * , سیاوش رشیدی شریف آباد 3
1 - گروه معماری، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، کیش، ایران
2 - .استادیار، گروه معماری، واحد بم، دانشگاه آزاد اسلامی، بم، ایران.
3 - گروه معماری، واحدشهربابک، دانشگاه آزاد اسلامی، شهربابک، ایران
کلید واژه: کرمان, بافت, مداخلهگرایی, انطباقپذیری, کالبد.,
چکیده مقاله :
یکی از مشکلات شهرهای تاریخی چون کرمان، طراحی مداخلهگرایانه در بافت تاریخی است که ناسازگار با بافت تاریخی شهر طراحی میشوند. که باعث بیهویتی شهرهای تاریخی میگردد. هدف این پژوهش، شناسایی ویژگیهای فضایی در طراحی مداخله گرایانه میباشد که امکان انطباقپذیری بیشتر طرح را فراهم میآورد. سپس به تعیین میزان تأثیر هر یک از ویژگیهای کالبدی بر انطباقپذیری طراحهای مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان پرداخته شده است. لذا اینکه ویژگیهای فضایی بر انطباق پذیری طرح های مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان چقدر می باشد سوال اصلی تحقیق است و شاخص مصالح و عناصر سنتی، شکل کالبدی و تناسبات و ویژگی های طراحی بافت از نقطه نظر متخصصین و ساکنین به ترتیب اولویت شاخص های تاثیرگذارتر بر انطباق پذیری طرح مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان می باشد به عنوان فرضیه اصلی این تحقیق مطرح می شود. اطّلاعات این تحقیق ترکیبی، به دو صورت کمّی و کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان و توزیع پرسشنامه بین ساکنان و طراحان بافت تاریخی جمعآوری گردیده است. نتایج تحقیق و اثبات فرضیات مبتنی بر تحلیلهای آماری نرمافزار SPSS می باشد. از نرم افزار Expert Choice برای تحلیل سلسله مراتبی شاخص های طراحی مداخله گرایانه به منظور انطباقپذیری طرح با بافت تاریخی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از دیدگاه خبرگان شاخص شکل کالبدی و تناسبات، شاخص مصالح و عناصر معماری سنّتی و شاخص ویژگیهای طراحی بافت بیشترین تاثیر را در انطباق پذیری طرح با بافت تاریخی دارد و از دیدگاه ساکنین بافت، شاخص مصالح و عناصر معماری سنّتی، شاخص شکل کالبدی و تناسبات و شاخص ویژگیهای طراحی بافت به ترتیب بیشترین تاْثیر را در انطباق پذیری طرحهای مداخله گرایانه با بافت تاریخی دارد. معماران و شهرسازان میتوانند از یافتههای این پژوهش به منظور طراحی در بافتهای تاریخی به ویژه در شهر کرمان استفاده نمایند.
There are many problems associated with historic cities such as Kerman City, including the interventionist design in the historical fabric that occurs without coordination and is incompatible with the city's historical fabric, which is one of the most serious problems. A general problem that most cities in Iran are facing is the problem of worn-out fabric, which is incompatible with modern living conditions, as well as changing the characteristics of modern cities as we know them. As a result of this, historical city residents will lose their sense of identity and sense of place, which will result in a cultural and identity break that will have a negative impact on human societies over the course of the next few decades. Architecture experts are focused on preserving the basic principles that have formed the historical fabric over the years, as well as adapting those principles to meet the contemporary requirements. In order to achieve compatibility between interventionist designs in historical fabric, it has been necessary to conduct a large amount of research in order to determine whether the interventions are of good quality. However, the various design indicators that make the interventionist plan adaptable to the historical fabric and the extent of the influence of each of these indicators on the adaptability in a historical fabric such as the city of Kerman have not been accurately determined so far. So, it is the aim of this research to identify spatial features in interventionist design that can help to provide greater adaptability of the design to the varying circumstances. In the next step, the impact of each of the physical characteristics on the adaptability of interventionist designers to the historical fabric of Kerman City has been determined, and finally, using the obtained results, design solutions are presented from the experts' point of view. In this research, in the first step, through interviews with experts, indicators that can influence adaptability in interventionist design are identified. Interviews are conducted with experts who have experience in designing historical fabric and were among the architecture professors of Kerman universities. Interviews with experts will continue until the identified indicators reach the threshold, which means that no new indicators will be added to the previously identified indicators in the final interviews. After identifying the adaptability indicators of the interventionist plans in the historical fabric of Kerman, the identified indicators are classified into 3 groups, physical shape and proportions, traditional materials and elements, and the characteristics of the fabric, and in the form of a questionnaire among the residents of the fabric and Experts are distributed. The sample size of this part of the research includes 384 residents of historic fabric and 260 experts using Cochran's formula. The viewpoints of residence were compared with the viewpoints of experts in terms of priority of indicators which cause compatibility of design intervention with existence identity in historic fabric of Kerman City. In addition, a hierarchical analysis of the indicators has also been performed by using the opinions of experts and residents of the historical fabric in order to prioritize the indicators using pairwise evaluations as a method of evaluating them. The results of the research were analyzed statistically using the SPSS software program in order to prove hypotheses and analyze the results. The interventionist design indicators were analyzed hierarchically using Expert Choice software in order to fit the plan to the historic fabric and adapt it to the interventionist design indicators. The results of the research show that from the point of view of experts, the index of physical shape and proportions, the index of traditional architectural materials and elements, and the index of fabric design features have the greatest impact on the adaptability of the design to the historical fabric, and from the point of view of the residents, the index of traditional architectural materials and elements, the index The physical shape and proportions and index of fabric design features respectively have the greatest effect on the adaptability of interventionist designs with historical fabric. Different methods show the same results in terms of priority in design intervention to meet adaptability in both expert and residence viewpoints. Architects and urban planners can use the findings of this research to design historical fabric, especially in Kerman City.
شناخت مولفهها و میزان تاثیر آنها در انطباقپذیری طرح های مداخلهگرایانه با بافت تاریخی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر کرمان)
کاظم محسنی 1، منصور نیک پور1*2، سیاوش رشیدی شریف آباد3
1 گروه معماری، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، کیش، ایران
2 استادیارگروه معماری، واحد بم، دانشگاه آزاد اسلامی، بم، ایران . نویسنده مسئول
3 استادیار گروه معماری، واحد شهربابک، دانشگاه آزاد اسلامی، شهربابک، ایران
تاریخ دریافت: 21/02/1402 تاریخ پذیرش نهایی: 01/04/1403
n چکیده
یکی از مشکلات شهرهای تاریخی چون کرمان، طراحی مداخلهگرایانه در بافت تاریخی است که ناسازگار با بافت تاریخی شهر طراحی میشوند. که باعث بیهویتی شهرهای تاریخی میگردد. هدف این پژوهش، شناسایی ویژگیهای فضایی در طراحی مداخله گرایانه میباشد که امکان انطباقپذیری بیشتر طرح را فراهم میآورد. سپس به تعیین میزان تأثیر هر یک از ویژگیهای کالبدی بر انطباقپذیری طراحهای مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان پرداخته شده است. لذا اینکه ویژگیهای فضایی بر انطباق پذیری طرح های مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان چقدر می باشد سوال اصلی تحقیق است و مصالح و عناصر سنتی، شکل کالبدی و تناسبات و ویژگی های طراحی بافت از نقطه نظر متخصصین و ساکنین به ترتیب اولویت مولفه های تاثیرگذارتر بر انطباق پذیری طرح مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان می باشد به عنوان فرضیه اصلی این تحقیق مطرح می شود. اطّلاعات این تحقیق ترکیبی، به دو صورت کمّی و کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان و توزیع پرسشنامه بین ساکنان و طراحان بافت تاریخی جمعآوری گردیده است. نتایج تحقیق و اثبات فرضیات مبتنی بر تحلیلهای آماری نرمافزار SPSS می باشد. از نرم افزار Expert Choice برای تحلیل سلسله مراتبی مولفه های طراحی مداخله گرایانه به منظور انطباقپذیری طرح با بافت تاریخی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از دیدگاه خبرگان مولفه شکل کالبدی و تناسبات، مولفه مصالح و عناصر معماری سنّتی و مولفه ویژگیهای طراحی بافت بیشترین تاثیر را در انطباق پذیری طرح با بافت تاریخی دارد و از دیدگاه ساکنین بافت، مولفه مصالح و عناصر معماری سنّتی، مولفه شکل کالبدی و تناسبات و مولفه ویژگیهای طراحی بافت به ترتیب بیشترین تاْثیر را در انطباق پذیری طرحهای مداخله گرایانه با بافت تاریخی دارد. معماران و شهرسازان میتوانند از یافتههای این پژوهش به منظور طراحی در بافتهای تاریخی به ویژه در شهر کرمان استفاده نمایند.
n واژگان کلیدی: کرمان، بافت، مداخلهگرایی، انطباقپذیری، کالبد.
n مقدمه
در بافت های تاریخی شهرهای ایران، به دلایل مختلف فرسودگی کالبدی و کارکردی بناها در بخشهایی از بافت اتفاق افتاده است. در بعضی بناها ، امکان احیاء ، مرمت و باززنده سازی وجود ندارد لذا در درون بافت های تاریخی، نیاز به بازسازی وجود دارد که بعد از اقدام پاکسازی انجام می گیرد. در برخی فضاهای بافت تاریخی هم ، تخریب کلی وجود دارد که این فضاهای شهری به فضاهای گمشده شهری شناخته می شوند که نیاز به تعریف جدید یا باز تعریف دارند. اینگونه فضاها هم نیاز به بازسازی دارند. الگوی طراحی مداخله گرایانه در اینگونه فضاها بایستی با هماهنگی با ویژگی های بافت تاریخی صورت پذیرد تا هویت تاریخی بافت و هماهنگی کلی ساختار بافت محفوظ بماند. این تحقیق به دنبال شناسایی مؤلفه های طراحی مداخله گرایانه در بافت تاریخی شهر کرمان می باشد که به طراحان در طراحی در درون بافت تاریخی کمک کند تا با شناخت تأثیر ویژگی های کالبدی طراحی ، بتواند طراحی انجام دهند که با بافت تاریخی شهر کرمان هماهنگی بیشتری داشته باشد و در نهایت با طراحی های مداخله گرایانه در درون بافت تاریخی، هویت بافت تاریخی دچار دگرگونی و تغییر ذاتی نگردد.
n مبانی نظری
به طور کل یکی از پیامدهای انقلاب صنعتی رشد بیش از پیش شهرنشینی است (ابراهیم زاده و قاسمی، 1394، 84). در قرن 20 تقریبا نصف جمعیت جهان در شهر ها مستقر شدند که دو سوم از این جمعیت در کشور های جهان سوم زندگی می کنند در حالیکه تا قرن 19 از هر 8 نفر تنها یک نفر در شهر زندگی می کرد. بنابراین، به موازات این افزایش جمعیت و شهرنشینی، مسأله تأمین مسکن به وجود آمد(حسینی و همکاران، 1394، 44).
شهرهای ایران با مسأله بافت تاریخی و فرسوده درگیر شده اند که این امر با زندگی در شهرها و همچنی شاخصه های یک شهر مدرن ناسازگار است (داوودپور و نیک نیا، 1390، 58 ). بافت های فرسوده با داشتن سابقه ای از حیات و کاربری های شهری، ارزشهای زیادی از قبیل احساس تعلق و...را فراهم می نمایند که بی توجهی به این پتانسیل ها و ارزشهای مذکور می تواند روند نوسازی محلات را پایان بخشد و هزینه های فرهنگی و اقتصادی فراوانی را به این بخش تحمیل نماید (موسوی و همکاران، 1390، 106). امروزه عدم وجود یک الگوی متناسب با بسترهای اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی، تصمیم گیران و طراحان را دچار مشکل کرده است(ناصری و دیگران، 1399، 342). افزایش جمعیت باعث اعمال فشار زیادی بر بافتهای تاریخی و فرسوده که عموما در میان شهر واقع هستند، شده است. این بافت ها و منطقه ها به طور کل نشاندهنده تاریخ و فرهنگ یک شهر در گذر زمان هستند. یکی از مسائلی که در این حیطه حائز اهمیت است و در توسعه شهری نقش پررنگی ایفا می کند، شناخت گوناگونی این دسته از بافتهای شهری و نیز نحوه توسعه شهری با حفظ بافتهای موجود است. عدم توجّه به بافتهای تاریخی علاوه بر خود بافت به شهرهای جدید نیز رسیده است و این اخطاری جدّی است (Fatoric & Seekamp,2018,305). از جمله مهمترین ابعاد رابطه انسان و مکان، انطباقپذیری از مهمترین وجوه در رابطه میان انسان و مکان می باشد که می بایست موردتوجه معماران و طراحان شهری قرار گیرد. این گونه از انطباقپذیری ابعاد مختلفی مانند بعد عملکردی، عاطفی، شناختی و رفتاری است(Baran & Others, 2008,275).
هدف اساسی متخصصین حوزه معماری در برخورد با بافتهای با ارزش تاریخی حفظ اصول اساسی شکل دهنده آن و مطابقسازی آن با نیازهای روز است. در بافت تاریخی در مناطقی که دارای تاریخ عظیمی در این خصوص هستند، توجّه به هویت گذشته بهعنوان یک عامل بسیار مثبت و همچنین یک عامل بسیار مشکلساز است. هویتمدار بودن در بافت تاریخی و همراه بودن با فناوری از مهمترین موضوعاتی است که سالها معماران ایران به دنبال آن هستند(Mohammadi, 2015,217). در بافتهای فرسوده اصول طراحی بناها بر اساس مولّفههایی از قبیل کالبدی، تاریخی، اقلیمی، فرهنگی و فعّالیتی است. متخصصین حفاظت معماری بر این عقیده اند که هر گونه مداخله در بناهای تاریخی، باید حداقلی باشد (Feilden,2007,189). بافت تاریخی که مرکز شکلگیری شهر یا محل استقرار سازههایی با قدمت تاریخی بیشتر است، هویت و شناسنامه فرهنگی شهروندان است. در بافت تاریخی میتوان نمونههای معماری بسیار با ارزش چون میراث فرهنگی را شناسایی نمود که حفظ آن بسیار با اهمّیت است. احیاء این بخش از شهر اهمّیت زیادی دارد که باید با الگوهایی برگرفته از مؤلّفههای ملی و بومی و در نظر گرفتن کاربریهایی که درنهایت به حفظ جمعیت منجر میشود، اجرا شود (پورموسوی و ابراهیمی، 1398، 50). به منظور انجام حفاظت یکپارچه نیازهایی مانند حمایت قانونی، اداری، مالی و فنی وجود دارد. حفاظت بدون همکاری همه جانبه قابل انجام نیست. به همین دلیل مردم و ساکنین باید درباره میراث اطلاعات کامل داشته باشند و در تصمیم گیری های مربوط به محیط زیست شرکت نمایند(فلامکی، 1383، 105). از آغاز قرن بیستم مرمت شهری به تدریج شکل گرفته و به کاربرده شده است. انگیزه ملی گرائی که در پس جریان فرهنگی قرار داشت، در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفته بود و سپس در اوائل قرن بیستم توانست نتایج خود را در امر مرمت آشکار نماید. (حبیبی، مقصودی، 1381، 73)
در مباحث طراحی معماری هنگام مواجه با مبانی خاص چون بافتهای تاریخی و با ارزش طراح باید بتواند با اصول صحیح با موضوع برخورد نماید. براین اساس با شناخت اساسی ارکان موضوع مورد نظر مداخله به صورت انطباق با مؤلّفههای قابل پذیرش و اضافه نمودن مبانی جدید و پایا انجام مییابد. در نوع برخورد با موضوعات طراحی به صورت مداخله گرایانه روشهای با اهمّیتی به صورت زیر وجود دارد:
الف- روش جامع مرمّت معماری؛
ب- روش مداخله معماری موضعی – موضوعی؛
ج- روش بازسازی بافت معماری؛
د- روش حفاظتی – تزیینی معماری؛
ه- روش حفاظتی – بهداشتی معماری (فیضی،اسدپور 1392).
باید توجّه نمود که در صورت مداخله در طراحی معماری باید این موضوع را مطابقت داد. انواع مداخله در طراحی معماری شامل موارد زیر میباشد:
الف- مداخله مردم گرایانه؛
ب- مداخله نوگرایانه؛
ج- مداخله فرانوگرایانه؛
د- مداخله فرهنگ گرایانه (پورمحمدی، 1393).
در دی ماه 1386 قرارداد طرح ساماندهی و بهسازی بافت کهن کرمان با سازمان عمران و بهسازی شهری ایران به امضا رسید و مطالعات این طرح از اردیبهشت 1387 آغاز شد. مشکلات زیاد در بافت کهن کرمان و همچنین فرسودگی بسیار همیشه در طرح های جامع پیشین قابل روئت بوده است از این رو در طرح جامع جدید مطالعات ویژه ای به منظور ساماندهی و احیاء این بافت مورد تاکید قرار گرفت. تا كنون بیش از 25 سال از تهیه و تدوین طرح مذکور می گذرد و این به این معنیست که یعنی حدّاقل 5 دوره برنامهریزی میان مدت گذشته، اما هیچ طرحی تاثیر چشم گیری در حل مشكلات موجود و همچنین ارتقاء كیفیت محیط در صورتیکه همراه با حفاظت و بهرهبرداری از میراث فرهنگی غنی این بافت باشد نداشته است. در این طرح ساماندهی به ابعاد عملکری، فرهنگی ، اجتماعی و خدمات ویژه و همچنین بعد فضایی و کالبدی پرداخته شده اما به طور دقیق ویژگی های کالبدی که باعث انطباق پذیری طرح های مداخله گر با بافت تاریخی می گردد مورد شناسایی واقع نشده است(sharestan). لذا رویکرد اساسی این پژوهش شناخت کالبدی بافت کهن کرمان و سپس تدوین مؤلّفههای اساسی در طراحی و در جهت انطباق پذیری و مداخله گرایی در بافت است. که راهکاری در جهت حفظ بافت تاریخی شهر کرمان باشد. طراحی بناها و مداخله در بافتهای فرسوده در این بافتها باید در ارتباط با زمینه باشد تا شهر تبدیل به یک کل هماهنگ از بناها گردد. نحوه مداخله در بافتهای فرسوده در کالبد و فعّالیت آنها است. در بناهای فرسوده نیز این نحوه مداخله میتواند کالبدی و فعّالیتی باشد که با مولّفههای زمینهگرایی همخوانی دارد. برخی عدم توجّهات به بافت تاریخی و همچنین ادغام نادرست با موضوعات روز، روند تخریبی را به همراه دارد. در بافتهای تاریخی ایران به بحث طراحی شهری دقت نشده است و صرفا به معماری مرمت اکتفا شده است (حبیبی و همکاران، 1397،74).
وجوه خاص در طراحی | ضوابط و استانداردهای مدرنیته |
کاربری الف- معیشت ب- تطبیق داشتن با محیط پیرامون | · توجّه به ارزشهای اجتماعی معماری · شناخت حقایق ناشی از آگاهی عامه به موضوع · توجّه به کارگروههای متفاوت که مناطق شهری در طول زمان به دست آورده اند. · توجّه به کاربریهای هماهنگ با کالبد تاریخی · توجّه به اصل تغییر در نوع معیشت ساکنین بافت · برپایی فعّالیتهایی ( گردشگری و حفاظتی) با در نظر داشتن و احترام به خواست مردم در بافتها و مجموعههای تاریخی · محلّی در جهت ارتقای سطح زندگی مردم بافت · کاربری که بتواند بخشی از نارسایی خدماتی مورد نظر را تأمین کند · هماهنگی با محیط و اقلیم · حفظ مناسبات زیستی اصل و پرهیز از تغییرات دستوری |
شبکه دسترسی | · حفظ الگوهای تاریخی شهر شامل شبکه معابر و خیابانها · حفظ نظام ارتباطی بین محلات و محورهای حرکتی شهر تاریخی · تقویت مبدّلها و کاتالیزورها · مدیریت ترافیک به جای مهندسی ترافیک صرف · تأمین پارکینگها و توقفگاههای موقتی و دائمی |
منظر بافت تاریخی الف- تراکم ب- پراکندگی ج- خط آسمان | · لزوم حفظ پیوستگی در خط آسمان نهایی · لزوم حس پیوستگی از پرسپکتیوهای مختلف · ایجاد ارتباط بین ساختمانها با فضاهای سبز و باز · توجّه به سنّتها به عنوان نیروی محرک شهرها |
مالکیت | · تدوین و تنظیم متناسب در راستای اهداف حفاظت و احیای بافت تاریخی · تشویق و ایجاد انگیزه در ساکنین بومی بافتهای تاریخی جهت حفظ ارزشهای بومی بافت و جلوگیری از خروج آنان از بافت تاریخی |
عدم انطباق صحیح و نبود الگوهای اساسی در برخورد با بافت تاریخی درنهایت تخریب ساختمان قبلی و سپس ایجاد ساختمانی بدون تطبیق با گذشته را به همراه خواهد داشت. در نظام طبقهبندی شهرهای تاریخی ویژگیهایی چون آبوهوا، دسترسی به منابع آب و امنیت در شکلگیری هستههای اولیه اثرگذار بودهاند. این هستههای اولیه بهتدریج بعد از رشد و نمو خود تبدیل به بافتهای خرد و کلان گردیدهاند. برایناساس میتوان عنوان نمود که شکلگیری شهر کرمان همچون دیگر موارد شهرهای باستانی و دارای تاریخ سرزمینی وابسته به عوامل اصلی چون منابع طبیعی ارزشمند موجود، موقعیت جغرافیایی خاص و همچنین عوامل انسانی چون تأمین امنیت بوده است. این اصل همچنین وابسته به موضوعات فراوانی چون عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی سیاسی و حتّی نظامی در منطقه است که بر رشد و توسعه بافت تاریخی اثرگذار بوده است. این موضوعات در کنار منابع طبیعی چون اقلیم و منابع زیرزمینی بر شدّت استقرار و توسعه بافت اثرگذار بوده است(Hanachi, 2017,89). بافت کهن کرمان (شکل 1) بهگونهای در مرکز شهر کرمان قرار گرفته است که با دیگر محدودههای شهری دارای ارتباط است. این بافت محیط زیبا و اصیلی است برای سكونت افرادی كه زندگی در فضای باهویت ایرانی را به سكونت در فضاهای معماری تقلید شده از غرب ترجیح میدهند (محسنی و همکاران، 1400، 49). مناطق شهری سنتی، واشدگاهها، ساباطها، میدانها و ساختمانهایی که مورد بازسازی قرار گرفته اند یا از کاملا نوساخته شده را با هماهنگی و متناسب در اطراف خود جا دادهاند. این دسته از فضاها علاوه بر ایجاد محیطی دلپذیر برای ساكنان، نمونههای با ارزشی را برای گردشگران و علاقهمندان به میراث تاریخی و فرهنگی كرمان به وجود آورده اند.
شکل 1: بافت کهن کرمان در وضعیت کنونی شهرسازی و معماری شهر کرمان(Sharestan Engineer Company, 2021).
شکل 2: نقشه شهری بافت تاریخی کرمان با مشخّص شدن بخش مرکزی بافت (شهرداری کرمان، 1399).
کرمان در قسمت بافت کهن خود بهعنوان هسته اولیه بر اساس چنین مبانی رشد و توسعهیافته است. این مبانی در دوره حاضر نیز بسیار دارای حوزه اثر هستند که در مبحث مداخله در بافت تاریخی باید مورد ارزیابی و تصمیمگیری منطقی قرار بگیرند. در دورههای خاص بر اساس اتّفاقات سیاسی و جمعیتی نوع گسترش شهری به صورتهای متفاوتی انجام شده است. براین اساس در سالهایی که نرخ افزایش جمعیت فراوان بوده است رشد و گسترش شهری نیز رو به افزایش بوده و به همین دلیل توجّه کافی به نوع تغییرات و مداخله بر اساس روند توجّه به بافت کهن نیز بسیار کمتر گردیده است. این موضوع به دلیل ایجاد سرپناه و شهر برای جمعیت جدید و نبود زمان کافی به وجود آمده است (غفاری، 1396)
جدول 2: نحوه گسترش و توسعه بافت کهن کرمان طبق اسناد و مدارک(Kerman Municipality, 2021,56).
دوره | مساحت | جمعیت در پایان دوره | عوامل مؤثر بر توسعة کالبدی | جهت گسترش | موانع توسعه |
از ابتدا تا سال 1335 | 300 هکتار | 62157 | تجارت و بازرگانی | محدودة بافت کهن و قلعة اردشیر در حاشیة بافت کهن | تا سال 1307، حصار محدودة شهر، |
از 1335 تا انقلاب اسلامی | 800 هکتار | 140761 | اصلاحات ارضی و به دنبال آن مهاجرت از روستا به شهر، شروع برنامههای عمرانی و توسعه فعالیتهای اقتصادی در شهر کرمان | بهطرف شمال غرب و جنوب غرب و کمی بهطرف شرق و جنوب شرق است. | رشتهکوهی که در شرق شهر کرمان قرار دارد در جهت شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است. |
از انقلاب اسلامی تا سال 1370 | 4400 هکتار | 332921 | نقش اقتصادی بزرگی که در محور جنوب غربی بازی میکند و به دنبال آن مهاجرت | با گسترش تدریجی، شهر کرمان در جهت غرب، توسعه پیدا کرد | رشتهکوه شرق کرمان، اراضی کشاورزی و دهات و قصبات اطراف شهر کرمان که همگی بهمرور با گسترش شهر تفکیک و خرد شده و به مالکیت شهرنشینان درآمده است. |
از سال 1370 تاکنون | بیش از 14000 هکتار در سال 1394 | 534441 | مهاجرت، نقش اقتصادی، ملحق شدن روستاهای اطراف به شهر و بهوجودآمدن بافت ناکارآمد مانند طاهرآباد، سرآسیاب، الله آباد، شرفآباد و ... | گسترش در طول شبکة ارتباطی | گسلهای اطراف شهر کرمان، مخصوصاً گسل زنگی آباد – کرمان و کرمان – باغین تهدیدکننده اصلی شهر کرمان هستند. همچنین عبور راهآهن از مناطق غربی شهر و وجود فرودگاه |
این پژوهش مولفه های کالبدی طراحی مداخله گرایانه در بافت تاریخی به منظور انطباق پذیری این طرحها را با بافت تاریخی از نظر کارشناسان مورد بازشناسی قرار می دهد و در گام بعدی خود اولویت هر یک از مولفه ها را که باعث انطباق پذیری بیشتر طرحهای مداخله گرایانه می شود تعیین می گردد.
شکل 3. مدل مفهومی
n روش تحقیق
در این تحقیق در گام نخست از طریق مصاحبه با خبرگان ، مولفه هایی که در طراحی مداخله گرایانه می تواند بر انطباق پذیری تأثیرگذار باشد مورد شناساسی قرار می گیرند . مصاحبه با خبرگان که تجربه طراحی در بافت تاریخی داشته اند و از استادان معماری دانشگاه های کرمان بوده اند صورت می پذیرد . مصاحبه با خبرگان تا زمانی ادامه پیدا می کند که مولفه های شناسایی شده به حد اشباع برسد به این معنی مولفه جدیدی در مصاحبه های انتهایی به مولفه های شناسایی شده قبلی نیافزاید. بعد از شناسایی مولفه های انطباق پذیری طرح های مداخله گرایانه در بافت تاریخی کرمان ، مولفه های شناسایی شده در 3 گروه ، شکل کالبدی و تناسبات ، مصالح و عناصر سنتی و ویژگی های بافت طبقه بندی می شوند و در قالب پرسشنامه در بین ساکنان بافت و خبرگان توزیع می گردد. حجم نمونه این بخش از تحقیق شامل 384 نفر از ساکنان بافت و 260 نفر از خبرگان با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. دیدگاه متخصصین و ساکنان بافت در خصوص مولفههای انطباق پذیری طراحی مداخله گرایانه با یکدیگر مقایسه گردید همچنین با استفاده از نظر خبرگان و ساکنان بافت تاریخی، تحلیل سلسله مراتبی از طریق سنجش زوجی مولفه ها به منظور اولویت بندی مولفه ها انجام گرفته است. به منظور تحلیل داده ها و اثبات فرضیات از تحلیل های آماری نرم افزار SPSS با استفاده از خروجی داده های پرسشنامه انجام می گیرد و از نرم افزار Expert Choice به منظور تحلیل سلسله مراتبی مولفه های انطباق پذیری طرحهای مداخله گرایانه در بافت تاریخی بهره گرفته شده است و نتایج دو روش با یکدیگر مقایسه شده اند. به منظور پایایی و روایی ابزار تحقیق به ترتیب از روش آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوا با استفاده از قضاوت متخصصین استفاده شده است. در این تحقیق عامل شکل کالبدی و تناسبات با 8 زیر عامل، عامل مصالح و عناصر معماری سنتی با 4 زیر عامل و عامل ویژگی های طراحی بافت با 4 زیر عامل متغیر های مستقل هستند و تطبیق پذیری به عنوان متغیر وابسته شناخته می شود.
n تحلیل یافتهها
مولفه ها و مؤلفه های مستخرج از مصاحبه با متخصصین ، مؤلّفههای کلیدی تاثیر گذار بر انطباق پذیری طرح های مداخله گرا با بافت تاریخی در سه دسته مبانی کالبدی و تناسبات، مصالح و عناصر معماری و ویژگیهای طراحی بافت تقسیمبندی شدهاند. عملیات میدانی به صورت پرسشنامه در روند روش تحقیق پژوهش استفاده شده است. مبانی و مولفه های به دست آمده پس از بررسی در جدول (3) شرح داده شدهاند.
این جدول در 3 گروه اصلی و 16 زیر گروه تدوین و مورد پژوهش و آزمون قرار گرفته است. با استفاده از این مؤلفه ها و مولفهها ، گویه های پرسشنامه با طیف لیکرت طراحی می شوند و به منظور پایایی و روایی ابزار تحقیق به ترتیب از روش آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوا با استفاده از قضاوت متخصصین استفاده شده است. حجم نمونه تحقیق 260 نفر متخصص معمار و طراح در بافت تاریخی و 384 نفر از ساکنین بافت قدیم می باشد که با توجه به جامعه آماری و جدول مورگان بدست آمده است. ضریب آمار آلفاي کرونباخ (۹۱۳/۰) نشان دهنده پایایی ابزار تحقیق میباشد و روایی پرسشنامه هم از طریق قضاوت متخصصين به تأیید رسیده است.
جدول 3: مؤلّفههای کلیدی در مداخلهگرایی و انطباقپذیری بافت تاریخی مستخرج از مصاحبه متخصصین
عامل | زیر عامل | درصد | درصد کل |
شکل کالبدی و تناسبات | فرم بناهای معماری | ۸/۹ | ۳۸ |
تناسبات در عناصر و بناهای معماری | ۱/۸ | ||
ساختار فضایی منظم و هندسی | ۹/۶ | ||
جهتگیری فرمی | ۱/۲ | ||
وجود ریتم در نماهای معماری ساختمان | ۴/۳ | ||
مقیاس در بحث ارتفاع بناها | ۵/۲ | ||
خط آسمان متوازن و هماهنگ | ۸/۲ | ||
قرارگرفتن ورودی تعریف شده و قابلکنترل | ۴/۲ | ||
مصالح و عناصر معماری سنّتی | وجود عناصر سنّتی از جمله گنبد، ایوان، ساباط | ۶/۹ | ۴/۲۸ |
نوع و گونه مصالح | ۵/۷ | ||
حضور تزئینات معماری در فرم معماری | ۲/۲ | ||
سطح و مصالح بازشوها | ۱/۹ | ||
ویژگیهای طراحی بافت | ارتباطات حرکتی و فضایی بافت | ۷/۸ | ۶/۳۳ |
قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت | ۴/۹ | ||
حضور فضاهای پر و خالی در بافت | ۲/۷ | ||
حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت | ۳/۸ |
در مسیر تحقیق به مولفه های فرم، تناسبات، زیبایی شناسی و مصالح بیشتر پرداخته شد. در جدول (4)، فراوانی و درصد فراوانی مربوط به هرکدام از سؤالات پرسشنامه به تفکیک دو گروه متخصصین معماری و طراح و ساکنین بافت قدیم آورده شده است. همانطور که ملاحظه میشود، برای هر دو گروه در همه موارد، گزینههای زیاد و خیلی زیاد دارای فراوانی و درصد بیشتری نسبت به دیگر گزینهها میباشد. یعنی به عبارتی از نظر افراد پاسخ دهنده، هر یک از این مؤلّفههای ذکر شده تا حد زیاد و خیلی زیاد میتواند بر انطباقپذیری طراحی مداخله گرانه در بافت تاریخی کرمان مناسب باشد.
جدول4: مبانی درصد فراوانی عملیات کمی پرسشنامه بر اساس روش فازی سلسله مراتبی تحقیق(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
سوالات | گروه | گزینه ها | |||||
خیلی کم | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | |||
فرم بناهای معماری | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | - | (6/4%)12 | (50%)130 | (2/44%)115 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | - | (4/17%)67 | (0/38%)146 | (3/44%)170 | ||
تناسبات در عناصر و بناهای معماری | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | - | (10%)26 | (6/54%)142 | (2/34%)89 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | - | (8/26%)103 | (3/45%)174 | (6/27%)106 | ||
ساختار فضایی منظم و هندسی | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (5/3%)9 | (2/21%)55 | (8/43%)114 | (4/30%)79 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (9/4%)19 | (1/33%)127 | (0/31%)119 | (7/30%)118 | ||
وجود عناصر سنّتی از جمله گنبد، ایوان، ساباط | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (2/6%)16 | (8/18%)49 | (2/36%)94 | (7/37%)98 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (4/3%)13 | (8/20%)80 | (3/38%)147 | (3/37%)143 | ||
نوع و گونه مصالح | متخصصین معماری و طراح | - | (7/2%)7 | (4/15%)40 | (2/41%)107 | (8/40%)106 | |
ساکنین بافت قدیم | - | (6/3%)14 | (7/24%)95 | (1/45%)173 | (6/26%)102 | ||
وجود ریتم در نماهای معماری ساختمان ها | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (5/1%)4 | (1/23%)60 | (8/35%)93 | (5/38%)100 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | - | (3/31%)120 | (1/40%)154 | (4/28%)109 | ||
مقیاس در بحث ارتفاع بناها | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (3/2%)6 | (15%)39 | (8/38%)101 | (7/42%)111 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (2/11%)43 | (8/25%)99 | (5/31%)121 | (3/31%)120 | ||
خط آسمان متوازن و هماهنگ | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (3/2%)6 | (6/24%)64 | (6/34%)90 | (3/37%)97 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (6/9%)37 | (9/33%)130 | (4/35%)136 | (8/20%)80 | ||
قرار گرفتن ورودی تعریف شده و قابل کنترل | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (2/6%)16 | (2/26%)68 | (40%)104 | (5/26%)69 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (3/7%)28 | (3/27%)105 | (5/43%)167 | (6/21%)83 | ||
ارتباطات حرکتی و فضایی بافت | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (9/6%)18 | (2/31%)81 | (3/32%)84 | (5/28%)74 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | - | (3/39%)151 | (5/31%)121 | (9/28%)111 | ||
قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت | متخصصین معماری و طراح | (2/1%)3 | (8/3%)10 | (1/28%)73 | (7/27%)111 | (2/24%)63 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (4/3%)13 | (3/39%)151 | (3/38%)147 | (8/18%)72 | ||
حضور فضاهای پر و خالی در بافت | متخصصین معماری و طراح | (5/1%)4 | (6/9%)25 | (1/23%)60 | (2/41%)107 | (6/24%)64 | |
ساکنین بافت قدیم | - | (1/8%)31 | (8/32%)126 | (7/36%)141 | (4/22%)86 | ||
حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت | متخصصین معماری و طراح | - | (5%)13 | (8/18%)49 | (1/43%)112 | (1/33%)86 | |
ساکنین بافت قدیم | - | (0/1%)4 | (0/26%)100 | (8/45%)176 | (1/27%)104 | ||
حضور تزئینات معماری در فرم معماری | متخصصین معماری و طراح | (7/2%)7 | (6/4%)12 | (1/18%)47 | (1/38%)99 | (5/36%)95 | |
ساکنین بافت قدیم | (3/0%)1 | (4/3%)13 | (7/16%)64 | (0/32%)123 | (7/47%)183 | ||
جهتگیری فرمی | متخصصین معماری و طراح | - | (5/3%)9 | (8/30%)80 | (9/36%)96 | (8/28%)75 | |
ساکنین بافت قدیم | - | (9/9%)38 | (7/22%)87 | (4/41%)159 | (0/26%)100 | ||
سطح و مصالح بازشوها | متخصصین معماری و طراح | (5/1%)4 | (8/3%)10 | (4/25%)66 | (9/51%)135 | (3/17%)45 | |
ساکنین بافت قدیم | (4/3%)13 | (9/3%)15 | (8/31%)122 | (8/38%)149 | (1/22%)85 |
میانگین انطباقپذیری شکل کالبدی از نظر متخصصین معماری و طراح دارای میانگین 08/4 و بیشتر از میانگین انطباقپذیری شکل کالبدی از نظر ساکنین بافت قدیم میباشد. میانگین انطباقپذیری مصالح و عناصر از نظر متخصصین معماری و طراح برابر 009/4 و از نظر ساکنین بافت قدیم 99/3 میباشد. میانگین انطباقپذیری ویژگیهای طراحی بافت از نظر متخصصین معماری و طراح 86/3 و از نظر ساکنین بافت قدیم 83/3 میباشد. بهطور کلی مشاهده میشود که برای هر سه مورد در هر دو گروه میزان انطباقپذیری هر متغیر در بافت تاریخی شهر کرمان بیشتر از حد متوسط قرار دارند. باتوجّه به جدول (5) و همچنین دادههای موجود در شکل(4)، رتبه بندیها با استفاده از آزمون فریدمن در نرمافزار SPSS محاسبه شدهاند و میانگین رتبه هر یک از ویژگیهای فضایی مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات به تفکیک دو گروه محاسبه شده است. ویژگی فرم بناهای معماری برای هر دو گروه متخصصین معماری در بافت تاریخی و طراح و ساکنین بافت قدیم به ترتیب با میانگین رتبه 29/5 و 58/5 در رده اول قرار دارد. اما متغیر قرار گرفتن ورودی تعریف شده و قابل کنترل در گروه متخصصین معماری در بافت تاریخی و طراحی با رتبه ۸۸/۳ و متغیر خط آسمان متوازن و هماهنگ در گروه ساکنین بافت قدیم با رتبه ۷۲/۳ در رتبه آخر قرار دارند.
جدول 5: رتبهبندی ویژگیهای فضایی مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
گروه | ویژگیهای مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات | میانگین رتبه | اولویت |
متخصصین معماری، شهرسازی و طراح | فرم بناهای معماری | 29/5 | 1 |
تناسبات در عناصر و بناهای معماری | 86/4 | 2 | |
مقیاس در بحث ارتفاع بناها | 77/4 | 3 | |
وجود ریتم در نماهای معماری ساختمان | 51/4 | 4 | |
خط آسمان متوازن و هماهنگ | 36/4 | 5 | |
ساختاری فضایی منظم و هندسی | 29/4 | 6 | |
جهتگیری فرمی | 04/4 | 7 | |
قرار گرفتن ورودی تعریف شده و قابل کنترل | 88/3 | 8 | |
ساکنین بافت قدیم | فرم بناهای معماری | 58/5 | 1 |
تناسبات در عناصر و بناهای معماری | 77/4 | 2 | |
وجود ریتم در نماهای معماری ساختمان | 67/4 | 3 | |
ساختاری فضایی منظم و هندسی | 51/4 | 4 | |
جهتگیری فرمی | 41/4 | 5 | |
مقیاس در بحث ارتفاع بناها | 31/4 | 6 | |
قرار گرفتن ورودی تعریف شده و قابل کنترل | 02/4 | 7 | |
خط آسمان متوازن و هماهنگ | 72/3 | 8 |
شکل4 : نمودار عنکبوتی مقایسه میانگین رتبههای ویژگیهای فضایی مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات در دو گروه(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
در بررسی عامل مصالح و عناصر معماری سنتی با توجّه به جدول (6) و همچنین داده های به دست آمده در شکل(5) رتبه بندیها با استفاده از آزمون فریدمن در نرمافزار SPSS محاسبه شدهاند و میانگین رتبه هر یک از ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر معماری سنّتی به تفکیک دو گروه محاسبه شده است. ویژگی نوع و گونه مصالح برای گروه متخصصین معماری در بافت تاریخی و طراح با میانگین رتبه 75/2 و ویژگی حضور تزئینات معماری در فرم معماری با میانگین رتبه 87/2 در رده اول قرار دارد. اما متغیر سطح و مصالح بازشوها با رتبه ۱۶/۲ و ۱۳/۲ در رتبه آخر قرار دارد.
جدول 6: رتبهبندی ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر معماری سنّتی(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
گروه | ویژگیهای مرتبط با مصالح | میانگین رتبه | اولویت |
متخصصین معماری در بافت تاریخی و طراح | نوع و گونه مصالح | 75/2 | 1 |
حضور تزئینات معماری در فرم معماری | 56/2 | 2 | |
وجود عناصر سنّتی از جمله گنبد، ایوان و ساباط | 53/2 | 3 | |
سطح و مصالح بازشوها | 16/2 | 4 | |
ساکنین بافت قدیم | حضور تزئینات معماری در فرم معماری | 87/2 | 1 |
وجود عناصر سنّتی از جمله گنبد، ایوان و ساباط | 59/2 | 2 | |
نوع و گونه مصالح | 41/2 | 3 | |
سطح و مصالح بازشوها | 13/2 | 4 |
شکل5: نمودار عنکبوتی مقایسه میانگین رتبههای ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر معماری سنّتی در دو گروه(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
در بررسی عامل ویژگیهای فضایی و طراحی بافت در جدول (7) حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت برای گروه متخصصین معماری در بافت تاریخی و طراح و همچنین گروه ساکنین بافت قدیم با میانگین رتبه 71/2 در رده اول قرار دارد. اما حضور فضاهای پر و خالی برای گروه متخصصین و قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت برای ساکنین بافت قدیم به ترتیب با رتبههای ۳۵/۲ و ۳۳/۲ در رتبه آخر قرار دارند.
جدول 7: رتبهبندی ویژگیهای فضایی ویژگیهای طراحی بافت(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
گروه | ویژگیهای طراحی بافت | میانگین رتبه | اولویت |
متخصصین معماری، شهرسازی و طراح | حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت | 71/2 | 1 |
قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت | 52/2 | 2 | |
ارتباطات حرکتی و فضایی بافت | 42/2 | 3 | |
حضور فضاهای پر و خالی در بافت | 35/2 | 4 | |
ساکنین بافت قدیم | حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت | 71/2 | 1 |
ارتباطات حرکتی و فضایی بافت | 59/2 | 2 | |
حضور فضاهای پر و خالی در بافت | 36/2 | 3 | |
قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت | 35/2 | 4 |
شکل6: نمودار عنکبوتی مقایسه میانگین رتبههای ویژگیهای فضایی طراحی بافت در دو گروه(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
باتوجه به آزمون AHP از نظر متخصصین معماری، شهرسازی و طراح، فرم بناهای معماری، تناسبات در عناصر و بناهای معماری و مقیاس در بحث ارتفاع بناها به ترتیب درجه اهمّیت بالاتری نسبت به ویژگیهای فضایی دیگر مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. بعلاوه عامل قرارگرفتن ورودی تعریف شده و قابل کنترل دارای اهمّیت بسیار ناچیزی میباشد. شکل کالبدی و تناسبات درجه اهمّیت بالاتری نسبت به مصالح و عناصر معماری سنّتی و ویژگی طراحی بافت در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارد. از نظر ساکنین بافت قدیم شکل(8)، فرم بناهای معماری، تناسبات در عناصر و بناهای معماری و وجود ریتم در نماهای معماری ساختمان به ترتیب درجه اهمّیت بالاتری نسبت به ویژگیهای فضایی دیگر مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. بعلاوه عامل خط آسمان متوازن و هماهنگ دارای اهمّیت بسیار ناچیزی میباشد.
شکل8: مقایسه رتبههای مربوط به ویژگیهای فضایی مرتبط با شکل کالبدی و تناسبات از نظر ساکنین بافت قدیم(نگارندگان).
جدول 8: ضرایب رگرسیون مربوط به تأثیر شکل کالبدی و تناسبات بر انطباقپذیری و مداخله گرایی(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
گروه | نام متغیر | B | Std E | Beta | T | Sig |
متخصصین معماری | عدد ثابت | 289/0 | 083/0 |
| 46/3 | 001/0 |
شکل کالبدی و تناسبات | 912/0 | 02/0 | 94/0 | 07/45 | 001/0 | |
ساکنین بافت قدیم | عدد ثابت | 298/0 | 043/0 |
| 85/6 | 001/0 |
شکل کالبدی و تناسبات | 92/0 | 011/0 | 97/0 | 15/84 | 001/0 |
از نظر متخصصین معماری، شکل(7) شهرسازی و طراح، نوع و گونه مصالح و حضور تزئینات معماری در فرم معماری به ترتیب درجه اهمّیت بالاتری نسبت به ویژگیهای فضایی دیگر مرتبط با مصالح و عناصر معماری در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. بعلاوه عامل سطح مصالح و بازشوها دارای اهمّیت کمتری میباشد. از نظر ساکنین بافت قدیم، شکل(10) حضور تزئینات معماری در فرم معماری و وجود عناصر سنّتی به ترتیب درجه اهمّیت بالاتری نسبت به ویژگیهای فضایی دیگر مرتبط با مصالح و عناصر معماری در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. بعلاوه عامل سطح مصالح و بازشوها دارای اهمّیت کمتری میباشد.
شکل10: مقایسه رتبههای مربوط به ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر معماری از نظر ساکنین بافت قدیم(نگارندگان).
جدول 8: ضرایب رگرسیون مربوط به تأثیر ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر سنّتی بر انطباقپذیری و مداخله گرایی (برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
گروه | نام متغیر | B | Std E | Beta | T | Sig |
متخصصین معماری | عدد ثابت | 03/1 | 115/0 |
| 97/8 | 001/0 |
ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر سنّتی | 742/0 | 028/0 | 852/0 | 12/26 | 001/0 | |
ساکنین بافت قدیم | عدد ثابت | 504/0 | 104/0 |
| 83/4 | 001/0 |
ویژگیهای فضایی مرتبط با مصالح و عناصر سنّتی | 851/0 | 026/0 | 86/0 | 96/32 | 001/0 |
از نظر متخصصین معماری، شکل(10) شهرسازی و طراحی، حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت و قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت به ترتیب درجه اهمّیت بالاتری نسبت به ویژگیهای فضایی دیگر مرتبط با ویژگیهای طراحی بافت در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. بعلاوه عامل حضور فضاهای پر و خالی در بافت دارای اهمّیت کمتری میباشد. در شکل(11)حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت و ارتباطات حرکتی و فضایی بافت به ترتیب درجه اهمّیت بالاتری نسبت به ویژگیهای فضایی دیگر مرتبط با ویژگیهای طراحی بافت در انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. بعلاوه عامل قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت دارای اهمّیت کمتری میباشد.
شکل11: مقایسه رتبههای مربوط به ویژگیهای فضایی مرتبط با ویژگیهای طراحی بافت از نظر ساکنین بافت قدیم(نگارندگان).
جدول 9: ضرایب رگرسیون مربوط به تأثیر ویژگیهای طراحی بافت بر انطباقپذیری و مداخله گرایی (برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
گروه | نام متغیر | B | Std E | Beta | T | Sig |
متخصصین معماری | عدد ثابت | 32/1 | 099/0 |
| 39/13 | 001/0 |
ویژگیهای طراحی بافت | 69/0 | 025/0 | 86/0 | 53/27 | 001/0 | |
ساکنین بافت قدیم | عدد ثابت | 92/0 | 067/0 |
| 73/13 | 001/0 |
ویژگیهای طراحی بافت | 77/0 | 017/0 | 91/0 | 95/44 | 001/0 |
با توجه به جدول (10) و شکل (12)، (13) ، (14) از نظر متخصصین معماری در بافت تاریخی و طراح و هم از نظر ساکنین بافت قدیم بیشترین تأثیر را مصالح و عناصر معماری سنّتی به ترتیب با درصد کل 1/85 و 81 درصد بر انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند و کمترین تأثیر را ویژگیهای طراحی بافت دارد. با مقایسه زیرعاملها مشاهده میشود که فرم بناهای معماری هم از نظر متخصصین و هم از نظر ساکنین بافت قدیم به ترتیب با درصد 2/94 و 3/82 بیشترین تأثیر را بر انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارند. از طرفی زیرعامل قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت برای هر دو گروه با درصدهای 9/51 و 1/57 کمترین تأثیر را بر انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان دارد. لذا با توجه به نتایج به دست آمده مولفه مصالح و عناصر سنتی با درصد کل 1/85 و 81 درصد ، شکل کالبدی و تناسبات با درصد 2/94 و 3/82 و ویژگی های طراحی بافت با درصدهای 9/51 و 1/57 از نقطه نظر متخصصین و ساکنین به ترتیب اولویت مولفه های تاثیرگذارتر بر انطباق پذیری طرح مداخله گرایانه با بافت تاریخی شهر کرمان می باشد که به عنوان فرضیه اصلی این تحقیق اثبات می گردد.
جدول 10: جدول درصد اهمّیت عاملها و زیرعاملهای مربوط به انطباقپذیری بافت تاریخی شهر کرمان به تفکیک گروه(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
|
| ||||
قرار گرفتن ورودی تعریف شده و قابل کنترل | |||||
وجود عناصر سنّتی از جمله گنبد، ایوان، ساباط | |||||
نوع و گونه مصالح | |||||
حضور تزئینات معماری در فرم معماری | |||||
سطح و مصالح بازشوها | |||||
ارتباطات حرکتی و فضایی بافت | |||||
قرارگیری هندسی و منظم بناهای معماری در بافت | |||||
حضور فضاهای پر و خالی در بافت | |||||
حضور هارمونی در کلّیت عناصر و بناها در بافت |
شکل12: بررسی و تحلیل عاملها و زیرعاملها در انطباقپذیری بافت تاریخی کرمان در شکل کالبدی و تناسبات(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
شکل13: بررسی و تحلیل عاملها و زیرعاملها در انطباقپذیری بافت تاریخی کرمان در مصالح و عناصر معماری(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
شکل14: بررسی و تحلیل عاملها و زیرعاملها در انطباقپذیری بافت تاریخی کرمان در ویژگیهای طراحی بافت(برگرفته ار خروجی نرم افزار SPSS).
این موضوع تخصصی که بافت تاریخی شهر کرمان برای نوع خاصی از زیست و همچنین روابط اجتماعی شکل گرفته و با آهنگ زندگی و قوانین زمان خود دارای ساختار فضایی کالبدی بوده است و به شکل زمان حاضر رسیده است موضوع با اهمّیتی است که در جهت مداخله گرایی و انطباقپذیری این بافت با طراحی که امروزه شکل گرفته در تعاملی بسیار سازنده میباشد. توانایی همخوان شدن با موضوعات روز به وسیله طراحی استاندارد تاریخی که در گذشته صورت می گرفته، در زمان حاضر پاسخگو نخواهد بود و در این راه دو راهکار می توان ارائه نمود. اولین راهکار فراموشی بافت تاریخی شهر کرمان و طراحی جدید بر اساس الگوهای و قواعد امروزی که اکثرا وارداتی هستند، می باشد. دومین راهکار، طراحی بافت فعلی بر اساس مؤلّفههای و شاخص های تاریخی اما سازگار با شرایط زندگی امروز است. این راهکار دارای اهمیت بیشتری است که کشورهای پیشرفته و توسعه یافته که نیز دارای تاریخ معماری هستند، در بافت تاریخی خود مورد استفاده قرار دادهاند. نتایج این گونه توجّه به کالبد فضایی معماری بافتهای تاریخی در چنین کشورهایی تجربه مفیدی بوده است. حال این مهم میتواند در پژوهش حاضر نیز این گونه مطرح گردد که مؤلّفههایی بهصورت زیر میتوانند بهعنوان ویژگیهای فضایی کالبدی بافت در طراحی کنونی مورد استفاده قرار بگیرند. شناخت مشکلات موجود در بافت تاریخی در ساختار فضایی و کالبدی خود نیز از مهمترین موارد بررسی در یافتههای تحقیق است که میتوان در جهت شناخت نکات طراحی و انطباق با مسائل طراحی جهت بهبود و حذف مواردی که بافت و معماری را تحت الشعاع قرار میدهد، مورد استفاده قرار داد. باتوجّه به ویژگیهای اساسی به دست آمده حاصل از مبانی نظری و روششناسی تحقیق جهت طراحی بهصورت انطباقپذیری با ساختار فضایی کالبدی بافت تاریخی شهر کرمان باید این عوامل ومولفه ها را در کنار سایر موضوعات روز که به واسطه شیوه زندگی مدرن به طور مکرر دستخوش تغییرات هستند، قرار داد. فناوریهایی که به صورت خرد و کلان در بحث زندگی و در عرصه طراحی معماری وارد شده اند و میتوانند طراحی را منطبق با آینده بافت شهری کرمان به وجود آورند.
جدول11: برخورد با ویژگیهای کالبدی و معماری بافت تاریخی کرمان جهت شناخت(نگارندگان).
موضوع | شرحی بر پتانسیل در طراحی بافت تاریخی شهر کرمان |
قوت | وجود عناصر، بناها و آثار تاریخی ارزشمند |
وجود مجموعهها و فضاهای شهری با خصوصیات تاریخی | |
وجود محورها و معابر و فضاهای شهری با زندگی روزمره | |
سازگاری الگوهای کالبدی-فضایی بافت یا شرایط منطقه اقلیمی | |
ضعف | فرسودگی کالبدی و کارکردی عناصر به وجود آورنده بافت تاریخی |
دسترسی محدود به دلیل ابعاد و تناسبات ساختار کالبدی فضایی بافت تاریخی | |
وجود زمینه جدایی و انفکاک بافت قدیم از بافت شهری حاشیه | |
عدم هماهنگی بصری ساختوسازهای جدید با بناهای تاریخی | |
محدود بودن کانونها و مراکز اقامتی و پذیرایی در بافت تاریخی | |
تراکم بالای فعّالیتهای تجاری و خدماتی و تأثیر مضاعف ان بر بناها | |
عدم بهرهمندی از امکانات مناسب شهری | |
فرصت | محدود شدن واگذاری زمین در شهر و افزایش جاذبه تملک املاک |
امکان جذب جهانگرد و گردشگر به دلیل وجود عناصر تاریخی و ارزشمند تاریخی | |
افزایش توجّه به بافت قدیم شهرها در محافل علمی و فرهنگی بافت تاریخی | |
تهدید | برنامهریزی شهری نامناسب در توسعه شهر |
عدم وجود الگوهای مناسب برای بازسازی | |
نبود الگوهای مناسب برای بازسازی، نوسازی و مدیریت بافت قدیم | |
نبود الگوهای مناسب برای حمایت از ساختوساز | |
عدم هماهنگی سازمانها در ارائه خدمات شهری به بافت قدیم |
چرخش جدیدی که در سیاستهایی که اخیرا در موضوع توسعه شهری با تأکید بر استفاده از ظرفیتهای موجود شهری و توسعه درون شهری به چشم میخورد، به همراه استفاده محدود از سایر روشها، نشانهای از شناخت موضوع است. سیاستهای جدید وزارت راه و شهرسازی برای مداخله در بافت با ارزش شهری همچون بافت کهن کرمان با هدف بهرهوری بهینه از ظرفیتهای موجود آن میتواند نشانهای از گسترش شناخت وجوه گوناگون توسعه شهری کرمان باشد. این موضوع در صورتی است که معیارهای مداخلهگری و انطباقپذیری بافت کهن به درستی اجرا گردد. با توجّه به جدول (12) میتوان نتایج مثبتی که از مداخله صحیح در بافت کهنی چون کرمان به دست میآید در توسعه صحیح شهر استفاده نمود.
جدول(12) نتایجی که از مداخله صحیح در بافت کهن به دست میآید(نگارندگان).
نتایج
بین میزان مشارکت مردمی و روند نوسازی بافت، رابطه وجود دارد. به سبب متغیرهای هویت محلهای و صمیمیت بین ساکنین محله تکاپوی بیشتری جهت مشارکت در بین ساکنین وجود دارد.
استفاده از روش داوطلبانه و تنظیم دوباره زمین، گسترش برنامههایی جهت فرهنگ سازی مشارکت مردمی بهمنظور بهبود کیفیت زندگی ساکنان.
به وجود آمدن محلههای نوظهور در دوران شهرنشینی شتابان نیز عموماً بر اساس همگونیهای اقتصادی ساکنین بوده و این محلهها از انسجام اجتماعی کافی برای مشارکت و همکاری با مدیریت شهری برخوردار نیستند.
بین مشارکت مردمی و مؤلفههای احساس تعلق، اعتماد و انسجام اجتماعی، دسترسی به خدمات رابطه وجود دارد.
به سبب وجود متغیرهای هویت محلهای و تعلق خاطر در بین ساکنان محله انرژی مناسبی جهت مشارکت پذیری در بین ساکنین محله وجود دارد؛ و به دلیل اهمیت زیادی که موارد مذهب دارد در محله همچنان مکانهای مذهبی مثل مساجد، حسینیهها، تکایا بهعنوان مراکز اصلی جهت جمع شدن مردم و همگرایی محله مطرح است.
با تمام قوت و ضعف و کاستیها و پیشرفتها، طرح منظر شهری در بافت کهن کرمان در حد قابل قبول اجرا گردید. با پایداری و حفظ فعالیتهای در حال انجام و بازنگری آنها، مدیریت بهینه و گسترش بستههای تشویقی میتوان به فعالیتهای مردمی محلات در بافتهای با ارزش امید بیشتری داشت.
از ضروریات اصلی باززندهسازی و انطباقپذیری موفّق، شناخت پتانسیل ها و منابع موجود در هر محدوده و تشخیص نقشی مناسب برای محلّه، به شمار میآید. مناطق تاریخی که مورد باززندهسازی قرار گرفته اند مانند سایر مناطق، نیاز به ایجاد پایه های متنوّع اقتصادی و نیز برقراری تعادل و هماهنگی میان نیازها و خواستههای متفاوت دارند. باتوجّه به موارد مورد بررسی و یافتههای تحقیق که در جدول (13) آورده شده است، میتوان چنین دریافت که بافتهای تاریخی معمولاً حکم مناطق کارکردی را دارند که عموما به صورت خودگردان عمل می کنند. به این ترتیب نمیتوان آنها را تنها از بعد ریخت شناسانه مرزبندی کرد. بر اساس دادههای جدول (13) در دهههای اخیر، بافت کهن به حال خود گذاشته شده و در اثر بی توجّهی و عدم رسیدگی، دچار مشکلات فراوانی شده است. ارزش پنهان شده در این بافت شامل ساختمان ها و معابر تاریخی و سازمان فضایی کالبدی آن که در واقع یادگاری از گذشتگان هستند و نیز زنده کننده خاطرات بسیاری از مردم شهر کرمان، تحت تاثیر مشکلات عنوان شده یا فرسوده شده و یا به کل از بین رفتهاند. مشکلات موجود در بافت کهن و هویت آن را خدشهدار کرده و جایگاه بافت کهن کرمان را در ذهن شهروندان کمرنگ نموده است. مداخلاتی که در این بافت صورت میگیرد به طور غالب بدون توجّه به پیشینه و زمینهای که بافت در آن قرار گرفته است میباشد.
موضوع مورد توجه | اصلاح روش مداخله طراحی شهری | اصلاح روند موجود در ایران | |
زمینه گرایی | توجه به گونه شناسی زمینه به جای کنترل ظاهری بنا | اصلاح دیدگاه زمینه گرایانه مطلق در ایران | |
توجه به شخصیت معماری مکان در ازای تقلید معماری زمینه | |||
ایجاد فرصت برای ارائهی معماری منومان و خارج از زمینه | |||
ابزار کنترل طراحی شهری | تناسب میزان نحوه مداخله طراحی شهری با مقیاس توسعه | تقویت جایگاه قانونی طراحی شهری در نظام شهرسازی ایران | تقویت جنبههای کیفی نسبت به جنبههای کمی در ابزار کنترل |
پرهیز از کنترلهای کمیت گرایانه برای موضوعات کیفی | |||
استفاده از ابزار کنترل انعطاف پذیر | کاهش حد تجویز | استفاده از بازنگری طراحی شهری در کنار راهنماها | |
همراهی تیم طراحی (مشاور طرح) در فرآیند تحقق پذیری | |||
کاهش حد تجویز در کنترل طراحی شهری | اصلاح سیستم اجرایی | ارتقای مهارت حرفهای مجریان طرح با آموزش و یا جایگزینی افراد ذی صلاح | |
توجه به بعد ماهوی شهری | توجه به ماهیت فرآیندگونه طراحی شهری | اصلاح سیستم اجرایی | کاهش اثر اشخاص (کارفرمایان) بر فرآیند طراحی شهری و جایگزینی آن با گروههای تخصصی |
تغییر دیدگاه کارفرمایان و توجه دادن آنها به موضوع عدم قطعیت پیشبینیهای طراحی | |||
| طراحی شهری تا سطح تعریف ابعاد کوچک تغییرات رشد | پرهیز از یک مرتبگی و پرهیز از ساخت پروژههای معماری بزرگ مقیاس و یکپارچه |
در ارائه با اهمیت ترین یافتههای پژوهش حاضر باید بیان نمود که متخصصین حوزه معماری در بخش نظریه پردازی، اجرایی و مدیریت اجرایی باید بهصورت یک برنامه مدون اساسی با بافت کهن کرمان برخورد نمایندباتوجّه به مبانی کالبدی در طرح مداخلهگری و انطباقپذیری بافت تاریخی باید عنوان نمود که موارد زیر باید در نظر گرفته شوند:
· تدوين قواعد و دستورالعملهايی جهت کنترل و هدايت ساخت وساز در بافتهای کهن شهری؛
· دوری از جدايي و تفکیک حرکت سواره و پياده در درون بافت کهن شهری؛
· تعادل و نظم پايدار در بافت کهن شهری؛
· انعطاف پذيري در بافتها و فضاهاي بافت و بخشهاي مرکزي در بافت کهن شهری؛
· سازگاري با محيط پيراموني در بافت کهن شهری؛
· ايجاد فضاهاي امن در بافت کهن شهری؛
· ايجاد جاذبه در بافت کهن به منظور جذب افراد غير بومي ؛
· دستورالعملها و قوانین بازسازي و مرمت بافت کهن شهری؛
· بازسازي عناصر، ساختمان ها و فضاهاي دارای ارزش زیاد مانند مساجد، مدرسهها مطابق با آنچه بوده است در بافت کهن شهری؛
· بازسازي عناصر، بناها و فضاهاي واجد ارزش درجه دو؛
· جلوگيري از ایجاد بیش از حد کاربريهايی مانند موزه در حوزه فرهنگي در بافت کهن شهری با اقدامات جایگزینی مانند تبديل مجموعههايي مانند کاروانسراها به محلّهاي اقامتي يا تبدیل مدارس به حوزه هاي فرهنگي و آموزشي.
· حفظ اصول کهن ساختماني همچون مصالح، بافت ها، رنگها و پياده سازي آنها در فرآيند بازسازي در بافت کهن شهری؛
· گسترش عملکردهاي زنده و پويا در بافت کهن شهری به سمت بافتهاي غير فعال به جاي خيابانهاي اصلي؛
· امکان ورود کنترل شده وسايط نقليه به درون بافت کهن شهری؛
· جلوگيري از تخريب نابجاي معابر پر پيچ و خم بافتهاي مرکزي بخصوص در خرده حوزه فرهنگي بافت کهن شهری؛
· تهيه طرح نمادين جهت هويتدهي به بافت کهن شهری و حفاظت از نواحي مرکزي بافت؛
· براي نيل به تعادل پايدار بايد به مداخله در عناصر فرعي در بافت کهن شهری پرداخت و از هرگونه مداخله دگرگون يا نابود کننده در ساختار اصلي بافت کهن شهری اجتناب ورزيد؛
· حمايت از فضاهاي باز و امنيّت آنها در بافت کهن شهری؛
· مداخله همراه با مشارکت مردم، مشاوره متخصصان و هماهنگي با مديران و مسئولان در بافت کهن شهری؛
· انسجام و ادغام در بافت کهن شهری؛ به اين مفهوم که ميان عناصر بافت پر و خالي، توده و فضا در هم تنيدگي وجود داشته باشد و ترکيب عناصر با این ادغام، کل واحد بزرگتر بافت کهن شهری را شکل دهد؛
· توجّه به اصل سلسله مراتب در نواحي قديمي و پياده سازي آن در فرآيند معاصرسازي فضاهای بافت کهن شهری؛
· افزايش سطح کيفيت محيطي در بافت کهن شهری از طريق اصلاح دسترسیها، کيفيت مسيرها، جدارهها؛
· رعايت انعطافپذيري کالبدي ابنيه در طرحهاي بازسازي بافت کهن شهری؛
· افزودن عملکردهايی مانند آموزشي، فرهنگي و پذيرايي در راستای جذب افراد غير بومي و همچنین جذب سرمايهگذاران به منظور جلوگيري از تبديل شدن بافت کهن به يک بافت تجاري؛
· افزايش امنيّت اجتماعي به ويژه در خرده حوزه هاي مسکوني بافت کهن شهری از طريق ارتقاء کيفيت فضاهاي مسکوني و ارتباط فعال با خرده حوزههاي فرهنگي؛
· هماهنگي ميان طرحهاي بالا دست و طرحهاي مرمّتي در بافت کهن شهری؛
· حق مداخله در بنا، مجموعه بافت کهن شهری مشروط به وجود اسناد و مدارک لازم درباره موجوديت و ساختار اوليه آن؛
· حفظ عناصر غني گذشته و معاصرسازي آنها در بافت کهن شهری؛
· تمايز کالبدي ميان بناها و بافت جديد و قديم در عين تعادل در بافت کهن شهری؛
· تمايز عملکردي ميان عملکردهاي جديد و قديم در عين تعادل در بافت کهن شهری؛
· عدم تفکيك بافتهاي زنده و فعال از بخشهای مرده و غير فعال بافت کهن شهری؛
· پويايي بافت به ويژه از وجه اقتصادي؛
· اجتناب از هندسه گرايي و منطقه بندي هاي غير قابل نفوذ در يکديگر در بافت کهن شهری.
مسائل و موضوعات بسیار بااهمّیت معماری در بافت تاریخی در ارتباط با بافت تاریخی کرمان وجود دارد که راهکارهای مطرح شده زیر می تواند به صورت مشخص باعث انطباق پذیری طرح های مداخله گرا با بافت تاریخی گردد.
1) طراحي بناهاي 1 يا 2 طبقه و با مقياس هماهنگ و همگن با بناهاي بافت تاريخي؛
2) استفاده از فرم هاي مربع يا مستطيل و درونگرا در ساختار پلان و توزيع فضايي مركزي؛
3) استفاده از عناصر سنّتي از جمله طراحي ايوان، ساباط؛
4) استفاده از مصالح سنّتي از جمله آجر و سنگ؛
5) طراحي هماهنگ بدنه ساختمانها و بازشوها كه ريتم را تداعي نمايد؛
6) طراحي ارتفاع بناها به صورت هماهنگ با هم؛
7) قرار گرفتن ورودي تعريف شده و قابل كنترل؛
8) طراحي مسيرها در بافت با دسترسي مناسب؛
9) توجّه به فضاهاي پر و خالي در طراحي بافت.
n نتیجهگیری
موضوع بافت کهن کرمان علاوه بر نکات عددی دارای موضوعات پدیدارشناسی کیفی و ارزشی هویتمندانه آن است. با اهمیتترین کاربرد نتایج پژوهش ارائه مؤلّفهها و مولفههایی است که پژوهشگران علوم معماری در بافت تاریخی و همچنین دیگر علوم تخصصی میتوانند در جهت برخورد با تاریخ با اهمیت این سرزمین از آن استفاده نمایند. موضوع برخورد با بافت تاریخی کرمان در اصل زنده نگهداشتن تاریخی پرفراز و نشیب و هویتی است که دستخوش ناملایمتیهای فراوان حکومتی و انسانی در دورههای گذشته بوده است و انتظار میرود با مشخّص شدن این سرمایه ملی راهکارهایی در جهت نگهداشت و حفظ هویت آن اندیشیده شود. فضاهای دانشگاهی و پژوهشی با داشتن این مبانی باید توسعهای اساسی را در جهت عملیاتسازی ان انجام دهند. جهت ارائه نظریه پژوهش مبتنی بر نحوه برخورد با بافت تاریخی در مبحث مداخلهگرایی و انطباقپذیری بافت تاریخی باید تمامی اتفاقات و روندی که قرار است بهعنوان متخصص پژوهشگر و همچنین طراح مورد نظر واقع شود ارائه گردد. این مراحل شامل شناخت ضروریات تخصصی بافت که مرتبط با موضوع مداخلهگرایی و انطباقپذیری است باید روی دهد.
توجّه به مسائل اساسی بافت در وجوه معماری جهت انطباقپذیری کالبدی و نحوه مداخلهگرایی معماری بر اساس مولفههای بستر معماری، مبانی تاریخی و اصل هویتپردازی، موضوعات اجتماعی و فرهنگی و زیست انسانی و محیطی برطبق نظریه پژوهش باید پرداخت گردند. جهت مداخلهگرایی صحیح در بافت مرحله شناخت به درستی برای نظریات حوزه نظر و طراحی بافت تاریخی اعمال میگردد و سپس جهت پرداخت معماری در وجوه کالبدی ابنیه و بافت تدوین و طراحی میگردند. مستخرج نظریه پردازی در این موضوع به ایجاد معماری بافت بر اساس اصول امنیت و حریم، ارائه معماری مقاوم و فناورانه در بحث ابنیه و بافت معماری، ارائه مسائل منظر معماری و ابنیه بافت، ارائه معماری فرهنگی و تفریحی و تاریخی، ارائه مسائل محیط زیستی و انسانی، ارتقا مسائل اجتماعی که در معماری ابنیه ایجاد فضای خانواده و سپس از محلّه تا کلان منظر بافت ساکنین و مراجعه کنندگان باید در نظر گرفته شود. تمامی این اصول و مبانی در جهت رسیدن به نحوه صحیح رسیدگی به بافت کهن و با ارزش کرمان است که میتواند به عنوان الگویی نظریه پردازانه جهت انطباق با دیگر بافتهای معماری نیز رواج داده شود.
n فهرست منابع
§ ابراهیمزاده، عیسی، قاسمی، عزت الله، (1394) ، ارزیابی شاخصهای کالبدی مسکن شهری با رویکرد توسعه پایدار مطالعه، موردی: شهر سامان، مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، سال هفتم ،شماره 26، 83-104
§ بصیری، مصطفی. (1397). ارزیابی سیاستهای مداخله در بافت مرکزی شهر. نگرشهای نو در جغرافیای انسانی. دوره11: شماره1.
§ پورمحمدی، محمدرضا. (1392). بررسی عوامل مداخله گرایانه در شکلگیری معماری. جغرافیا و برنامه ریزی. شماره49: 100-81.
§ پور موسوی, سید موسی, ناصر مستوفی, انوشیروان, شکوهی بیدهندی و محمد صالح, 2015. شناسایی اصول و راهکارهای اجرایی توسعه میانافزا در شهر تهران به عنوان یکی از ابعاد توسعه شهری پایدار. مطالعات توسعه اجتماعی ایران, 6(4),.37-57.
§ حبیبی، سید محسن، مقصودی، ملیحه (1381) "مرمت شهری" انتشارات دانشگاه تهران، شماره 2601.
§ حبیبی, داود؛ دیانا حبیبی؛ افسانه کسالایی و فاطمه گرجی پور.(1397). تبیین حس تعلّق به مکان و هویت در فضاهای شهری با تأکید بر بازارهای سنّتی، نشریه معماریشناسی 1 (3).
§ حسینی، مهدی، برقچی، معصومه، باقرزاده، فهیمه، صیامی، قدیر، (1394)،ارزیابی تأثیرات زیست محیطی گسترش بیرویه شهرها )مطالعه موردی: پروژه مسکن مهر- شهر طرقبه)، فصلنامه برنامه ریزی منطقه ای، سال پنجم، شماره 18 :58-43.
§ حناچی، پیروز. (1398). اصول و. راهکارهای طراحی ساختارهای میان افزا به مثابه محرک توسعه بافتهای تاریخی. شهر ایرانی و اسلامی. شماره37.
§ فلامکی، محمد منصور(1383). باززنده سازی بناها و شهرهای تاریخی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم، شماره 1644
§ فیضی، محسن و اسدپور، علی،1392،فرآیند بازآفرینی منظر میادین شهر تهران با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان،https://civilica.com/doc/1370185
§ داوودپور، زهره، نیکنیا، ملیحه، (1390)، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری راهبردی به سوی دستیابی به ابعاد کالبدی توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده کوی سجادیه(، فصلنامه آمایش محیط، دوره چهارم، شماره 15 :59-31.
§ غفاری، علیرضا. (1396). تحلیل نشانه شناختی بافت تاریخی کرمان برپایه ارتباط لایههای متن و بافت. مدیریت شهری. دوره16: شماره3.
§ موسوی، میرنجف، حیدری، حسن، باقری کشکولی، علی (1390)، بررسی نقش سرمایه اجتماعی در نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری(مطالعه موردی: شهر سردشت)، مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، 4(15)126-105.
§ محسنی, کاظم, نیکپور, منصور و رشیدی شریف آباد, سیاوش 2021. تأثیر و تأثرات مؤلفههای ساختار فضایی بافت تاریخی بر انطباقپذیری شرایط کنونی بافت (نمونه مورد بررسی بافت کهن کرمان). فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای), 12(1), 608-589.
§ ناصری, فرناز, شهبازی, مجید, ثبوتی, هومن. (1399)، باز آفرینی محالت شهر زنجان در تطبیق با شاخصه های شهر ایرانی اسلامی (نمونه موردی محالت حسینیه و نایب آقا). هنراسلامی 17 (40) ،333-349 .
§ AbdollahZadeh, Andalib, (2014). Description of Public Participation Components in Rehabilitation and Renovation of the Deteriorated Urban area a case Study of old District, Shiraz, Iran Research Journal of Recent Sciences, 3(9), 119-127.
§ Baran, P. K., Rodríguez, D. A., & Khattak, A. J. (2008). Space syntax and walking in a new urbanist and suburban neighbourhoods. Journal of Urban Design, 13(1), 5–28.
§ Fatoric, Sandra & Seekamp, Erin. 2018. A measurement framework to increase transparency in historic preservation decision-making under changing climate conditions. Journal of Cultural Heritage, Volume 30, MarchâApril 2018, Pages 168-179.
§ Feilden, Bernard. "Obituary: Freddie Charles (1912–2002)." (2003): 82-85.
§ Hanachi, Pirouz. "Developing the conceptual framework of value-based management in cultural and historical places؛(Looking at the Islamic Culture)." Naqshejahan-Basic Studies and New Technologies of Architecture and Planning 7.3 (2017): 1-14.
§ Mohammadi Dost, Zilabi, (2015). Feasibility Study on the Application of Principles of Nochehrism in Sustainable Recovery of Inefficient and Urban Problems with Emphasizing on Smart Growth Research: Central District of Ahwaz, Regional Planning Quarterly, 6(24), 230-215.
[1] * نویسنده مسئول: E-mail: Mansour.Nikpour@iau.ac.ir
این مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول با عنوان “تبیین تأثیر ویژگیهای فضایی بر انطباقپذیری با بافت تاریخی کرمان” میباشد که به راهنمایی نویسنده دوم و مشاوره نویسنده سوم در دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین الملل کیش انجام شده است.