در مقاله پیش رو، نویسنده، شماری از ویژگیهای غزل معاصر را با نمونههایی از دفتر "نه ترنجی، نه اناری"، غزلنامه مشهور سعید بیابانکی، شاعر جوان اصفهانی بررسیده و در طی آن نشان داده که امروزی بودن سبک، ایهام، استعارههای تو بر تو، ابهام، بازیهای تحسینبرانگیز با واژگان، ن چکیده کامل
در مقاله پیش رو، نویسنده، شماری از ویژگیهای غزل معاصر را با نمونههایی از دفتر "نه ترنجی، نه اناری"، غزلنامه مشهور سعید بیابانکی، شاعر جوان اصفهانی بررسیده و در طی آن نشان داده که امروزی بودن سبک، ایهام، استعارههای تو بر تو، ابهام، بازیهای تحسینبرانگیز با واژگان، نوآوری در احیا و استفاده از معانیِ جانبی و ایحاییِ واژگان، در ترکیبسازیهای جدید، در تعابیر بیسابقه و در تشبیههای ابتکاری، برخورداری از ابیات شایستة یادسپاری، امکان برقراری ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان، نزدیکی به زبان نثر، وحدت ارگانیک، توجه به اسطورههای فرهنگ خود از شاخصهای شعرِ آهنگینِ امروز فارسی است.
پرونده مقاله
بررسی مؤلفههای مکتب سوررئالیسم حاکی از آن است که شباهتهای بسیاری میان این مکتب با عرفان وجود دارد. داستان دقوقی در مثنوی مولانا (610 ق) یکی از مبهمترین داستانهای عرفانی است که قابلیت زیادی در مطابقه با مؤلفههای سوررئالیستی دارد. مؤلفههایی چون اوتوماتیزم (خودنگاری) چکیده کامل
بررسی مؤلفههای مکتب سوررئالیسم حاکی از آن است که شباهتهای بسیاری میان این مکتب با عرفان وجود دارد. داستان دقوقی در مثنوی مولانا (610 ق) یکی از مبهمترین داستانهای عرفانی است که قابلیت زیادی در مطابقه با مؤلفههای سوررئالیستی دارد. مؤلفههایی چون اوتوماتیزم (خودنگاری)، حیرت، دیوانگی، جنون، خیال و... . نتایج به دست آمده نشان میدهد که پویایی و حرکت سوررئالیستها از سطح اشیاء به عمق برای کشف حقیقت پنهان، بر کلّ داستان عرفانیِ دقوقی حاکم است و این امر جهان سوررئالیسم را بیش از پیش به عرفان نزدیک میکند؛ بهخصوص تأکید سوررئالیستها بر رهایی از عقل برای رسیدن به نقطۀ علیای هستی که در آن همۀ کثرات به وحدت بدل میشوند، همان هدفی است که طریقت عرفانی بر پایۀ آن بنا شده است. این مقاله بر آن است که با تکیه بر غایت مشترک دو مکتبِ عرفان و سوررئالیسم در شهود حقیقت، و تحلیل سایر مؤلفههایی که در طی مقاله تبیین خواهد شد، قابلیت مثنوی را برای مطابقه با جریانهای فکری معاصر و دیدگاههای متعالی آنها بنماید.
پرونده مقاله
"بدخوانی خلّاق"، اصطلاحی در نظریّة ادبی است که هارولد بلوم آن را در موضوع ساز و کارهای تأثیر شاعرانه مطرح میکند. شاعران برای رهایی از دلهرة آزاردهندة تأثیرپذیری از شعر گذشتگان و برای گشودن فضای باز هنرورزیهای شاعرانه خود به تحقیر آگاهانة متقدّمین میپردازند و با بدخوا چکیده کامل
"بدخوانی خلّاق"، اصطلاحی در نظریّة ادبی است که هارولد بلوم آن را در موضوع ساز و کارهای تأثیر شاعرانه مطرح میکند. شاعران برای رهایی از دلهرة آزاردهندة تأثیرپذیری از شعر گذشتگان و برای گشودن فضای باز هنرورزیهای شاعرانه خود به تحقیر آگاهانة متقدّمین میپردازند و با بدخوانی خلّاقانه، میکوشند خویشتن را بر شاعران پیشگام خود برتر بدانند. بر اساس نظریّة بدخوانی خلّاق، ساختارشکنیهای شاملو در حیطههای زبان، بیان و اندیشة اسطورهها، نشانگر مبارزة لجوجانة او با گفتمانهای اسطورهگرای روزگارش بوده بهمنظور رسیدن به هویّت مستقل از دیگران. دگرخوانیهای او از اسطوره به دلایل روانشناختی، زیباییشناختی و اجتماعی- تاریخی و با شیوههای اسطورهآفرینی و اسطورهشکنی صورت گرفته است. در این پژوهش، ابتدا به تحلیل نظریّة بدخوانی خلاّق هارولد بلوم پرداختهایم و در ادامة پژوهش به واکاوی دگرخوانیهای خلّاقانه شاملو از اسطوره بر اساس نظریّة بدخوانی خلّاق بلوم پرداختهایم.
پرونده مقاله
میخائیل باختین از برجستهترین اندیشمندان و نظریهپردازان نقد ادبی است که گامی نو در این عرصه نهاد. از مهمترین مؤلفههای قابل توجه، از دیدگاه وی، مفاهیمی چون منطق گفتگویی، چندصدایی و رویکرد کارناوالی است. از این میان چندصدایی که از مفاهیم جامع است، به چندین زیرمجموعه ت چکیده کامل
میخائیل باختین از برجستهترین اندیشمندان و نظریهپردازان نقد ادبی است که گامی نو در این عرصه نهاد. از مهمترین مؤلفههای قابل توجه، از دیدگاه وی، مفاهیمی چون منطق گفتگویی، چندصدایی و رویکرد کارناوالی است. از این میان چندصدایی که از مفاهیم جامع است، به چندین زیرمجموعه تقسیم میگردد که عبارتند از: همگرایی، واگرایی، جدل و کارناوال. در این پژوهش داستان "سنگ صبور" صادق چوبک، که از ماندگارترین آثار عرصة داستاننویسی معاصر ایران است، از دیدگاه منطق گفتگویی باختین مورد توجه قرار گرفته است. "سنگ صبور" چوبک از جمله داستانهایی است که در آن با فراوانی صداها مواجهایم. صداهایی که در ورای هر یک، جهانبینی خاص و منحصر به فردی نهفته شده است. این پژوهش، نخست به معرفی رمان سنگ صبور میپردازد و سپس نظریات مهم باختین را تعریف و تشریح میکند و در ادامه مفاهیم یادشده از باختین را در داستان "سنگ صبور" چوبک جستجو میکند و این هدف را میجوید که سنگ صبور بهعنوان اثری چندصدایی معرفی شود.
پرونده مقاله
طنز عبید زاکانی از نظر اشارات اجتماعی و نکات تاریخی یکی از منابع ممتاز شناخت جامعه، ذوق و فرهنگ ایرانی در قرن هشتم است. در طنزهای عبید زاکانی به ظریفترین مسائل فردی و جمعی در بستری از نگرش فلسفی و سیاسی پرداخته شده است. نکتۀ قابل تأمل در طنز عبید این که غالباٌ لطایف ا چکیده کامل
طنز عبید زاکانی از نظر اشارات اجتماعی و نکات تاریخی یکی از منابع ممتاز شناخت جامعه، ذوق و فرهنگ ایرانی در قرن هشتم است. در طنزهای عبید زاکانی به ظریفترین مسائل فردی و جمعی در بستری از نگرش فلسفی و سیاسی پرداخته شده است. نکتۀ قابل تأمل در طنز عبید این که غالباٌ لطایف او زیرساختی پارادوکسی دارند و عبید از طریق ایجاد فضایی متناقضگونه، خواننده را به خنده و تفکر وامیدارد. در این تحقیق به عمدهترین مسائل اجتماعی، تاریخی و سیاسی در طنز عبید توجه شده و با بررسی و نقد حکایات و لطایف عبید به لایههای پنهان طنز او نقبی زده شده است.
پرونده مقاله
هنر با غلبۀ احساس و عاطفه بر روح هنرمند آغاز میشود و او را به واکنشهایی وامیدارد. این واکنش از عناصر اساسی و محرک اصلی شکلگیری آثار ادبی است. هدف این مقاله بررسی عاطفه و جایگاه و نقش آن در نفثهالمصدور است که با روش توصیفی-تحلیلی، در دو محور دریافت و انتقال عاطفه بد چکیده کامل
هنر با غلبۀ احساس و عاطفه بر روح هنرمند آغاز میشود و او را به واکنشهایی وامیدارد. این واکنش از عناصر اساسی و محرک اصلی شکلگیری آثار ادبی است. هدف این مقاله بررسی عاطفه و جایگاه و نقش آن در نفثهالمصدور است که با روش توصیفی-تحلیلی، در دو محور دریافت و انتقال عاطفه بدان پرداخته شده است. در محور نخست حوزه و سطح عاطفی، انواع عاطفه، و در محور دوم تناسب و پیوند عاطفه با عناصر دیگر متن (تصویر، زبان، اندیشه و...) و چگونگی انتقال آن (تصویری، عریان و سطحی) مورد نقد و تحلیل واقع شده است. در این اثر عواطف شخصی و انسانی بهگونهای عمیق دریافت شده و غم غربت، اندوه و مصیبت، حسرت، ناامیدی، خشم و نفرت (عاطفه منفی) مهمترین عواطفی است که تجلی یافته است. از سویی بیان آنها سطحی نیست بلکه به مقتضای مقال با تمهیدات بیانی و تصاویر متناسب با احساسات نویسنده تقویت و منتقل شده است.
پرونده مقاله
در پژوهش پیش رو، با رویکردی تحلیلی-توصیفی، به بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان سمفونی مردگان پرداخته شده است. شتاب روایت (شتاب پیشبرد داستان) مفهومی بسیار سیال، نسبی و لغزان است و نمیتوان آنگونه که در الگوی ژرار ژنت پیشنهاد شده است، آن را در چهارچوب فرمول و عد چکیده کامل
در پژوهش پیش رو، با رویکردی تحلیلی-توصیفی، به بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان سمفونی مردگان پرداخته شده است. شتاب روایت (شتاب پیشبرد داستان) مفهومی بسیار سیال، نسبی و لغزان است و نمیتوان آنگونه که در الگوی ژرار ژنت پیشنهاد شده است، آن را در چهارچوب فرمول و عدد محدود کرد؛ به دلیل نارسایی الگوی ژنت، در پژوهش پیش رو، افزون بر سنجههای پیشنهادی این الگو، بر نقش فعّال خواننده در دریافت روایت و بازآفرینی آن، و تأثیر آن بر شتاب روایت نیز تأکید شده است. برخلاف الگوی ژنت، شتاب روایت تنها به شمار صفحات رمان و زمان داستان وابسته نیست و به عوامل دیگری مانند میزان دریافتپذیری خواننده از متن و توانایی او در بازپیکربندی و بازآفرینی روایت نیز بستگی دارد.
پرونده مقاله
کاربردشناسی شاخهای نسبتاً جدید در علم زبانشناسی است که قدمت آن تقریباً به نیم قرن اخیر میرسد و موضوع آن مطالعۀ معنا و نحوۀ انتقال پیام از گوینده یا نویسنده به مخاطب (شنونده یا خواننده) بر اساس بافت و موقعیت گفتاری است. به عبارت دیگر در کاربردشناسی آنچه مورد بررسی و چکیده کامل
کاربردشناسی شاخهای نسبتاً جدید در علم زبانشناسی است که قدمت آن تقریباً به نیم قرن اخیر میرسد و موضوع آن مطالعۀ معنا و نحوۀ انتقال پیام از گوینده یا نویسنده به مخاطب (شنونده یا خواننده) بر اساس بافت و موقعیت گفتاری است. به عبارت دیگر در کاربردشناسی آنچه مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد تنها صورتهای زبانی و نحوی ایجادشده در زنجیرۀ گفتاری و متن نوشتاری نیست، بلکه قسمت اعظم پیامی که گوینده یا نویسنده به مخاطب (شنونده یا خواننده) منتقل میکند متأثر از بافت و موقعیت ایجاد گفتار است.پیشانگاریها، استلزام و کنشهای گفتاری از جمله مفاهیم مطرح در کاربردشناسی زبان است که در این مقاله کارکرد آنها در عبارات فعلی کلیله و دمنه و نقش آنها در ایجاد سبک فنی بررسی شده است. نتایج حاصل از تحقیق مؤید فرضیههای تحقیق مبنی بر اینکه عبارات فعلی در کلیله و دمنه نمود لفظی یک به یک ندارند بلکه دارای معانی ضمنی و تلویحی هستند، بوده و همچنین روند دشوار شدن متن و گرایش نویسنده را به سبک فنی نشان میدهد.
پرونده مقاله
سعادت، آرمانی است که انسانها همواره در جستجوی آنند. نهتنها فیلسوفان و اندیشمندان، آشکارا نظریات و راهکارهایی در این زمینه ارائه کردهاند، جستجو در آثار برخی شاعران نیز مؤید توجه و دقت و رویکرد آنان در اینباره است. این نوشتار، در پی شناخت مفهوم سعادت از منظر سعدی و چکیده کامل
سعادت، آرمانی است که انسانها همواره در جستجوی آنند. نهتنها فیلسوفان و اندیشمندان، آشکارا نظریات و راهکارهایی در این زمینه ارائه کردهاند، جستجو در آثار برخی شاعران نیز مؤید توجه و دقت و رویکرد آنان در اینباره است. این نوشتار، در پی شناخت مفهوم سعادت از منظر سعدی و سنجش و مقایسة آن با تلقی ارسطو از سعادت است. در این راستا ابتدا سعادت از منظر ارسطو به اجمال بررسی شده و در ادامه، مفهوم سعادت از نگاه سعدی با جستجو در آموزههایی که شاعر در بوستان ارائه کرده، مورد توجه قرار گرفته است. در گام بعد، با توجه به بررسی انجامشده دربارة تلقی سعدی و ارسطو از سعادت، تحلیلی از میزان سازگاری این دو رویکرد ارائه شده است. به نظر میرسد تشابهی قابلتأمل ـ از منظری خاص ـ میان دو دیدگاه وجود دارد؛ سعادتِ غایی از منظر ارسطو و نیز سعادت در نگاه سعدی، امری متعالی است و در ساحتی فراتر از امور مادی و جسمانی تحقق مییابد. البته وجوه افتراق مهمی نیز در این میان وجود دارد؛ برای مثال ارسطو، نسبت مستقیم و محکمی میان میزان تلاش و فعالیت فرد و دستیابی به سعادت برقرار دانسته است، امّا در باور کلامی سعدی، رسیدن به سعادت، موهبتی الهی است.
پرونده مقاله