مغازیها آثاری هستند که علاوه بر "غزوه "ها ، روایتگر زندگانی و "سریه"های زمان پیامبرند. "مغازی النبی" اثر "یعقوب صرفی"، دربرگیرندۀ همۀ بخش های زندگانی پیامبر است و نمونۀ ویژهای از مغازی منظوم در ادب فارسی است که در گمنامی مانده است؛ پژوهش حاضر که حاصل بررسی چهار نسخۀ چکیده کامل
مغازیها آثاری هستند که علاوه بر "غزوه "ها ، روایتگر زندگانی و "سریه"های زمان پیامبرند. "مغازی النبی" اثر "یعقوب صرفی"، دربرگیرندۀ همۀ بخش های زندگانی پیامبر است و نمونۀ ویژهای از مغازی منظوم در ادب فارسی است که در گمنامی مانده است؛ پژوهش حاضر که حاصل بررسی چهار نسخۀ خطی و تصحیح آنهاست، ضمن پرداختن به زندگینامه نویسی در جهان اسلام و انواع آن، جایگاه مغازی در ادبیات و معرفی صرفی و آثار او، به بررسی و تحلیل ساختار مغازی النبی پرداخته است، حاصل پژوهش نشان میدهد صرفی، همانند مورخی دقیقالنظر بر اساس منابع تاریخی به شرح حوادث زندگی پیامبر پرداخته به شیوهای که نمیخواهد هیچیک از وقایع و شخصیتهای زمان پیامبر را فراموش کند؛ به همین منظور بهجای استفاده از زبان شاعرانه و عناصر ادبی، در پی روایت تاریخ پیامبر با زبانی ساده است.
پرونده مقاله
بهرام بیضایی ازجمله نویسندگان تأثیرگذار در ادبیات نمایشی ایران است. همة کوشش این نویسنده از ابتدا بر روی سه محور اسطوره، حماسه و تاریخ بوده است. وی با تلفیق این عناصر با درام، خالق آثار متنوعی در ادب معاصر فارسی است. بررسی متونی که ریشه در اساطیر ایران دارد از مناظر متف چکیده کامل
بهرام بیضایی ازجمله نویسندگان تأثیرگذار در ادبیات نمایشی ایران است. همة کوشش این نویسنده از ابتدا بر روی سه محور اسطوره، حماسه و تاریخ بوده است. وی با تلفیق این عناصر با درام، خالق آثار متنوعی در ادب معاصر فارسی است. بررسی متونی که ریشه در اساطیر ایران دارد از مناظر متفاوت حائز اهمیت است، بهویژه متونی که امروز نگاشته شده اما ریشههای خود را با گذشتة ادبی زبان فارسی حفظ کرده است. روایت آرش نوشتة بهرام بیضایی از این نوع است. نویسنده با بهکارگیری از یک روایت کهنِ، واژگان و نحوِ زبان را در خدمت نگاه اجتماعی امروز درآورده است. این مقاله بر آن است با بررسی جنبههای القایی واژگان و وجه افعال، بازتابِ هویت و قدرت را در این اثر نشان دهد و با توجه به جابهجایی اسطوره، قهرمان داستان را هویت تازهای ببخشد.
پرونده مقاله
"سرگذشت حاجی بابای اصفهانی" اثر معروف "جیمز موریه" و کتاب "سیاحت درویشی دروغین" از "آرمینیوس وامبری" از جهات بسیاری به هم شبیه اند. شباهت های دو اثر مربوط به ویژگی های نوعی از رمان اروپایی به نام پیکارسک است. بر این اساس نویسنده این مقاله با این فرض که حضور مؤلفه چکیده کامل
"سرگذشت حاجی بابای اصفهانی" اثر معروف "جیمز موریه" و کتاب "سیاحت درویشی دروغین" از "آرمینیوس وامبری" از جهات بسیاری به هم شبیه اند. شباهت های دو اثر مربوط به ویژگی های نوعی از رمان اروپایی به نام پیکارسک است. بر این اساس نویسنده این مقاله با این فرض که حضور مؤلفه های پیکارسک حلقۀ ارتباط این دو اثر را محکم کرده است، به روشی تحلیلی در حوزۀ مطالعات تطبیقی بدون توجه به نظریۀ تأثیر، از زاویۀ رویکرد بینامتنی این ویژگیها را در هر دو اثر بررسی نموده است. بررسی های حاصل از تحقیق نشان می دهد که عناصری همچون: سفر که در هر دو اثر تمام حوادث و وقایع را در خود جایداده است، توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی و عادات و رسوم مردم جامعه، اتخاذ شیوۀ درویشی هر دو شخصیت اصلی، انتقاد از خرافات و جهل و تعصبات مذهبی و درویشان، حیله و فریب و شیادی، داشتن هوش و ذکاوت و زیرکی شخصیت در هر دو اثر و تکدی گری که از مؤلفه های پیکارسک به شمار می آیند، از ارتباط این دو متن سخن می گوید.
پرونده مقاله
روایت شاهنامه، شخصیت ها و اندیشه های خرد و کلانِ نهفته در بافتارِ آن در متونِ پس از این اثر، در ژانرهای گوناگون ادبی، متون تاریخی و دینی و مذهبیِ فارسیِ پس از فردوسی با رویکردهای گوناگون تداوم یافته است. شاهنامه حضوری مستمر و معنادار در متن های پس از خود داشته است. با چکیده کامل
روایت شاهنامه، شخصیت ها و اندیشه های خرد و کلانِ نهفته در بافتارِ آن در متونِ پس از این اثر، در ژانرهای گوناگون ادبی، متون تاریخی و دینی و مذهبیِ فارسیِ پس از فردوسی با رویکردهای گوناگون تداوم یافته است. شاهنامه حضوری مستمر و معنادار در متن های پس از خود داشته است. بازتاب این اثر در تمام ژانرهای ادبی و حتی غیرادبی فارسی دیده می شود. یکی از راه های درک متنی به وسعت، حجم و درازای عمر شاهنامه پیگیریِ ارتباط، تعامل و گفتوگویی است که میان این متن و متونِ گوناگونِ پسازآن، شکل گرفته و تداوم یافته است. در این نوشتار گفت وگوی بینامتنی میانِ چند اثر از مصنفات شیخ شهاب الدین سهروردی (که به ادبیات عرفانی تعلق دارد) و شاهنامه فردوسی بررسیشده است، بهمنظور فهمِ شکل های این ارتباط و نحوه ای که شخصیت، روایت و اندیشه از شاهنامه به متون دیگر راه یافته، تداوم پیداکرده و حتی دگرگونی گرفته است.
پرونده مقاله
ابراهیم حسن بیگی از نویسندگان توانمند معاصر است که تاکنون آثار داستانی متعددی را در حوزۀ ادبیّات پایداری تألیف کرده است. در این پژوهش سعی شده، تحلیلی سبکشناختی از رمان ریشه در اعماق وی که جزو آثار برتر ادبیات پایداری است، ارائه شود. این مقاله، با بهره گیری از شیوهً توص چکیده کامل
ابراهیم حسن بیگی از نویسندگان توانمند معاصر است که تاکنون آثار داستانی متعددی را در حوزۀ ادبیّات پایداری تألیف کرده است. در این پژوهش سعی شده، تحلیلی سبکشناختی از رمان ریشه در اعماق وی که جزو آثار برتر ادبیات پایداری است، ارائه شود. این مقاله، با بهره گیری از شیوهً توصیفی-تحلیلی، به بررسی سبکی رمان مذکور در چهار لایۀ واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک پرداخته و درصدد پاسخگویی به این پرسش است که بارزترین ویژگی های سبکی نویسنده در این رمان کدام است؟ براساس یافته های پژوهش، این رمان در لایۀ واژگانی بیشتر از واژه های حسی و نشان دار استفاده کرده است و دارای نحوی گسسته، با صدای دستوری فعال و ایستاست. تمهیدات سبکی بهکاررفته در این اثر نیز شامل تشبیهات حسی، کنایات، استعاره، حسامیری و ضرب المثل است. ازلحاظ فکری نیز در این اثر مسائلی چون دین باوری و خداباوری، میل به شهادت و... نمود بارزی دارد.
پرونده مقاله
دوگانگی مکانی به عنوان یکی از زیباییهای مکان داستانی خاستگاهی روانشناسانه دارد که در ادبیات مهاجرت نمود چشم گیری دارد؛ زیرا دوری از وطن، به پیامد های روانی در فرد منجر می شود. رمان "سوئیس، وطن و تبعیدگاه" سناء أبوشرار همان گونه که از عنوان آن پیداست، دوگانگی وطن و تبع چکیده کامل
دوگانگی مکانی به عنوان یکی از زیباییهای مکان داستانی خاستگاهی روانشناسانه دارد که در ادبیات مهاجرت نمود چشم گیری دارد؛ زیرا دوری از وطن، به پیامد های روانی در فرد منجر می شود. رمان "سوئیس، وطن و تبعیدگاه" سناء أبوشرار همان گونه که از عنوان آن پیداست، دوگانگی وطن و تبعید را به تصویر می کشد. دوگانگی که منجر به ناسازواری روایتی در شخصیت ها و مکان شده و نویسنده این ناسازواری را با مکان داستانی به خوبی به تصویر می کشد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر رویکرد روان شناسانه به تحلیل دوگانگی های مکانی و ناسازواری ناشی از آن و نقش مهم این دوگانگی ها در دلبستگی به وطن و پذیرش یا عدم پذیرش مکان جدید (تبعید) بهعنوان وطن دوم بپردازد. نتایج میگوید دوگانگی های وطن و تبعید، این جا و آن جا، ارتباط و بیگانگی سبب ناسازواری شگفت آوری در شخصیت ها و مکان شده است که این موضوع ناشی از تعریف قهرمانان از وطن بهعنوان یک مکان جغرافیائی مشخص است.
پرونده مقاله
کتابخانه اعتمادیه یا کتابخانه بهاءالملک کهن ترین کتابخانه وقفی استان همدان است که واقفآن علیرضا قراگزلو(بهاءالملک)آن را در سال 1332 خورشیدی به همراه درمانگاه اعتمادیه وقف همگانی کرد. شکلیابی و ساماندهی این کتابخانه شامل چهار مرحله از سال1302تا 1397 است که به ترتی چکیده کامل
کتابخانه اعتمادیه یا کتابخانه بهاءالملک کهن ترین کتابخانه وقفی استان همدان است که واقفآن علیرضا قراگزلو(بهاءالملک)آن را در سال 1332 خورشیدی به همراه درمانگاه اعتمادیه وقف همگانی کرد. شکلیابی و ساماندهی این کتابخانه شامل چهار مرحله از سال1302تا 1397 است که به ترتیب شامل دوران جمعآوری، وقف، افول و نجات بخشی است. در مرحله چهارم و در یک پایان خوش نسخههای نفیس این کتابخانه به موزه وقف همدان انتقال پیدا کردند. این کتابخانه دربرگیرنده هشتادودو نسخه خطی است که بخشی از آنها ادبی هستند. نسخههای ادبی کتابخانه اعتمادیه مربوط به پنج سلسله از دوران اسلامی و معاصر هستند و به دو خط و زبان پارسی و تازی نوشتهشدهاند؛ اما سه نسخه از این مجموعه شاخص و کمیاب هستند و این بر اهمیت و جایگاه علمی این کتابخانه بسیمیافزاید.این گفتار بهنسخهشناسیو کتاب شناسی نسخ ادبی مزبور میپردازد تا ضمن بررسی و پژوهش در ویژگی های هنری و دادههای تاریخی مندرج در آنها به شناختی دقیق از سرگذشت کتاب ها دست یابد. روش بهکاررفته در این گفتار برپایه مقایسه تاریخی نسخهها یا همان ترتیب تاریخی آثار (Choronologic) است.
پرونده مقاله
یکی از مباحث مهم در بررسی زبان توجّه به جنسیّت و رابطۀ آن با زبان اثر است. پژوهشگران معتقدند میان زبان و نوشتارِ نویسنده زن و مرد و همچنین گفتمان شخصیّت های زنانه و مردانه داستان ها تفاوت اساسی وجود دارد. در این مقاله، به بررسی تفاوتهای زبانیِ زنان و مردان در حوزۀ کارب چکیده کامل
یکی از مباحث مهم در بررسی زبان توجّه به جنسیّت و رابطۀ آن با زبان اثر است. پژوهشگران معتقدند میان زبان و نوشتارِ نویسنده زن و مرد و همچنین گفتمان شخصیّت های زنانه و مردانه داستان ها تفاوت اساسی وجود دارد. در این مقاله، به بررسی تفاوتهای زبانیِ زنان و مردان در حوزۀ کاربرد واژگان از منظر زبان و جنسیّت در رمانِ سمفونی مردگان اثر عبّاس معروفی و خاطره های پراکندة گلی ترقّی پرداخته شده است. متغیّرهایی چون: رنگ واژهها، دش واژهها، سوگند واژهها، تصدیق گرها، تعدیلکنندهها، صفات عاطفی و کلام آمرانه در مکالمات شخصیّت های رمان ها با توجّه به موازین علمی زبانشناسی نقد و بررسی شده است. هر یک از نویسندگان در اکثر موارد، زبانی متناسب با جنسیّت قهرمانان خود خلق کرده اند، لیکن به دلیل عدم توجّه به یافتههای علمی زبانشناسان اجتماعی در خصوص زبان و جنسیّت، درمواردی هم موفّق به خلق زبانی متناسب با جنسیّت قهرمانان خود نشده است
پرونده مقاله