شناسایی و اولویتبندی راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور
محورهای موضوعی : سایر موضوعات مرتبط با مدیریت ورزشیمحمد حسامی 1 , الهام مشکل گشا 2
1 - گروه تربیت بدنی، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، مبارکه، اصفهان، ایران.
2 - گروه تربیت بدنی ، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، مبارکه، اصفهان، ایران.
کلید واژه: نظام مدیریت پروژه, راهبردهای توسعه, نظریه داده بنیاد, پروژههای عمرانی ورزشی,
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش شناسایی و اولویتبندی راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمرۀ پژوهشهای آمیخته (کیفی- کمی) است. جامعۀ آماری این پژوهش را در بخش کیفی صاحبنظران تشکیل میدادند. جامعه آماری این پژوهش را در بخش کمی کارکنان شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور و همچنین مدیران اماکن ورزشی تشکیل میدادند. براساس تعداد پارامترهای موجود در مدل حجم نمونه قسمت کمی برابر با 110 نفر بود و روش نمونهگیری در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. یافتهها نشان داد الگوی نظری با الگوی تجربی سازگار است و از بین راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور راهبرد تدوین نظام مدیریت پروژه با وزن نسبی 216/0، گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی با وزن نسبی 212/0 و تدوین نظام برنامهریزی پروژهها با وزن نسبی 164/0 مهمترین راهبرد هستند. بهنظر میرسد پروژههای عمرانی ورزشی بهطور خاص شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور با در نظر گرفتن این راهبردها در برنامهریزیها و سیاستهای خود بتوانند زمینه کاهش تأخیر در پروژهای عمرانی و در نهایت توسعه ورزش و بهرهمندی از مزایای آن در سطح جامعه فراهم آورند.
The purpose of this research was to identify and prioritize the strategies for completing sports construction projects in the country. This research is in the category of mixed (qualitative-quantitative) research in terms of practical purpose and in terms of collection method. The statistical population of this research was made up of employees of the country's sports facilities development and maintenance company as well as managers of sports facilities. Based on the number of parameters in the model, the sample size of the quantitative part was equal to 110 people and the sampling method was available. The data collection tools were interviews and questionnaires. In order to analyze the data, coding method was used in the qualitative part and confirmatory factor analysis and hierarchical analysis were used in the quantitative part. The findings showed that the theoretical model is compatible with the experimental model, and among the development strategies of sports construction projects in the country, the strategy of developing a project management system with a relative weight of 0.216, expanding the role and participation of the private sector with a relative weight of 0.212, and developing a system Project planning with a relative weight of 0.164 is the most important strategy. It seems that sports construction projects, especially the country's sports facilities development and maintenance company, by considering these strategies in their plans and policies, can reduce the delay in construction projects and finally Develop sports and enjoy its benefits at the community level.
شناسایی و اولویتبندی راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی و اولویتبندی راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمرۀ پژوهشهای آمیخته (کیفی- کمی) است. جامعه آماری این پژوهش را در بخش کیفی صاحبنظران و در بخش کمی کارکنان شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور و مدیران اماکن ورزشی تشکیل دادند. براساس تعداد پارامترهای موجود در مدل حجم نمونه قسمت کمی برابر با 110 نفر بود و روش نمونهگیری در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه محققساخته بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل سلسله مراتبی بهترتیب با کمک نرمافزارهای Maxqda، Smart PLS و Expert Choice استفاده شد. یافتهها نشان داد الگوی نظری با الگوی تجربی سازگار است و از بین راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور راهبرد تدوین نظام مدیریت پروژه با وزن نسبی 216/0، گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی با وزن نسبی 212/0 و تدوین نظام برنامهریزی پروژهها با وزن نسبی 164/0 مهمترین راهبرد هستند. بهنظر میرسد پروژههای عمرانی ورزشی بهطور خاص شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور با در نظر گرفتن این راهبردها در برنامهریزیها و سیاستهای خود بتوانند زمینه کاهش تأخیر در پروژهای عمرانی و در نهایت توسعه ورزش و بهرهمندی از مزایای آن در سطح جامعه فراهم آورند.
کلید واژهها: پروژههای عمرانی ورزشی، راهبردهای توسعه، نظریه داده بنیاد، نظام مدیریت پروژه.
مقدمه
در حال حاضر یکی از پروژههای که که در بهبود کیفیت زیستی و افزایش معیارهای زندگی مطلوب شهروندان نقش تعیینکنندهای دارد، پروژههای عمرانی ورزشی است (Ghorbani, 2021). این پروژهها همچنین نقش تعیینکنندهای در افزايش روحيه ورزش و ميل و رغبت نوجوانان و جوانان و جذب آنها به ورزش، کاهش آسيبهاي اجتماعي و بزهکاري در محله، دسترسي اهالي به امکانات ورزشي و فرصت رفتن به استاديوم و ديدن بازيها از نزديک، غنيشدن اوقات فراغت اهالي به خصوص نوجوانان و جوانان، استعداديابي در ميان جوانان و نوجوانان دارند (Ranjbar & Piroo, 2014). همچنین مهمترین ابزارهای دولت برای رسیدن به رشد و توسعه پایدار میباشند و به سبب نیازهای مالی هنگفت، تکنولوژی بالا در ساخت، نیاز به دانش فنی گسترده، حجم کاری بالا نسبت به سایر پروژههای عمرانی اتمام آنها زمانبرتر است (Rahimi Rataki Mirjalili And MotalebiZadeh, 2017).
براساس برآوردهای انجام گرفته نیمهتمام و ناتمام ماندن پروژههای عمرانی ورزشی و زمانبر بودن اتمام آنها موضوعی است که ضرر و زیان فراوانی به منابع ملی وارد کرده است (Jafari,2011). براساس برآوردهای انجام شده این روند نه تنها کاهش نداشته است بلکه طی سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است. بهطوری که براساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از وزارت ورزش و جوانان (2022)، دولت سیزدهم هنگام روی کار آمدن حدود ۶ هزار طرح نیمهتمام ورزشی را تحویل گرفته است که عمر برخی از آنها به ۱۰ تا ۱۵ سال میرسد، همچنین برای تکمیل این تعداد طرح ورزشی ناتمام به ۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است این در حالی است که بودجه عمرانی وزارت ورزش و جوانان سالانه ۲ هزار میلیارد تومان است که با این احتساب برای تکمیل کردن آنها به چند دهه زمان نیاز است.
(جعفری2011)، در بررسی دلایل تأخیر پروژههای عمرانی ورزشی کشور نشان میدهد که پروژهها بطور میانگین 15/452 روز تأخیر دارند (بین 90 روز تا 765 روز) و با احتساب مدت زمان قرارداد پروژهها و میزان تأخیر، بطور میانگین مدت زمان اتمام پروژهها نسبت به مدت زمان قرارداد دو برابر است و این نشأت گرفته از مشکلات مالی، مشکلات مربوط به کارفرما، مشکلات مطالعه و طراحی، استملاک اراضی و شرایطی اقلیمی است. در مقابل گوندوز و تهمار (2020)1 در مطالعهای با عنوان تأخیر در ساخت امکانات ورزشی از طریق تصمیمگیری چندمعیاره نشان دادند که چنین موضوعی ریشه در سطح پایین تجربه مشاور، سطح پایین تجربه پیمانکار، کمبود مصالح ساخت و ساز و مشکل تأمین مالی پروژه توسط پیمانکار دارد. محمد و همکاران (2016) با بررسی چرایی تأخیر زمانی و هزینههای مازاد در پروژههای ورزشی کشور مصر گزارش کرده بودند که کار اضافی در طول ساخت و ساز، تعلیق کار توسط کارفرما، خطاهای طراحی و بازبینی، شرایط زمینهای که با آن مواجه میشوند، شرایط مختلف، موقعیت سیاسی و برنامه برق محلی مزیت بر علت است. ابراهیمی و همکاران (2021) در بررسی کاهش تأخیر در پروژههای عمرانی ورزشی نشان دادند عوامل مالی، مهندسی، برآوردی، زیرساختی، انسانی، حقوقی، پشتیبانی، نظارتی، طبیعی و مدیریتی مؤثر هستند و در بین آنها عوامل مدیریتی، مهندسی، نظارتی و مالی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و مسئولین این حوزه میتوانند با لحاظ این عوامل مهم زمینه کاهش تأخیر در پروژهای عمرانی و در نهایت توسعه ورزش و بهرهمندی از مزایای آن در سطح جامعه را فراهم آورند. الهدیتی2 (2020) نیز با بررسی تأخیر در پروژههای عمرانی در کشورهای عربی که پروژههای ورزشی جزئی از آنها بود نشان داد که پنج عامل عامل مشکلات جریان نقدی و مالی توسط مالک، مشکلات در تأمین مالی پروژه توسط پیمانکاران، مدیریت و نظارت ضعیف بر پیمانکاران، انتخاب پیمانکار با کمترین قیمت و برنامهریزی غلط سبب تأخیر هستند و در این بین مشکلات منتصب به پیمانکاران و مالکین بیشترین سهم را در تأخیر پروژههای عمرانی دارند. همچنین عبدالطیف و الشیبانی3 (2019) با بررسی این موضوع به این نتیجه رسیدند که تأمین مالی پروژه توسط پیمانکار/ تولیدکننده، تأخیر در تأمین مواد، تأخیر در تحویل مواد، تأخیر در پرداختها و تأخیر در تأمین مالی پروژهها مهمترین علت تأخیر پروژههای عمرانی میباشند. محمدی و همکاران (2020) با بررسی موانع تأمین مالی بخش عمومی برای پروژه های عمرانی استان اصفهان با رویکرد چندمعیاره نشان دادند موانع تأمین مالی شامل قراردادهای خدماتی، اجارهای، مدیریتی، ساخت و بهرهبرداری، انتقال، اعطای امتیاز و سرمایه گذاری مشترک است. این مطالعه همچنین نشان داد نشان داد افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های عمرانی سبب بهبود بازده پروژه می شود و در جایگاه مهم ترین معیار تأثیرگذار در توسعه قرار دارد. علاوه بر این زاواپانو4 (2017) با ارزیابی وضعیت تأسیسات زیربنایی ورزش در دانشگاههای زیمباوه گزارش کرد که عدم تأمین بودجه برای توسعه تسهیلات ورزشی به دلیل مشکل در جریان نقدی سبب شده است تأسیسات زیربنایی به اندازه کافی فراهم نباشند. در این راستا اینگابری5 (2021) معتقد است بررسی عوامل موفقیت و شکست پروژهها در پروژههای ساخت به دلیل ماهیت پویا و متغیر صنعت ساخت در مراحل مختلف اجرای پروژه از حساسیت بیشتری برخوردار است اما شناسایی عوامل موفقیت یک پروژه مفهومی پیچیده و نسبیتر است و باتوجه به ماهیت و سیستم اجرایی و ویژگیهای طبیعی آنها بسیاری از صاحب نظران تعاریفی مختلف و گاه متناقض با یکدیگر ارائه کردهاند و نگاهی اجمالی به مطالعات پیشین در مورد عوامل موفقیت پروژههای ساخت بیانگر عدم وجود تعریفی یکتا و مورد قبول همگان میباشد و چون موفقیت یک پروژه از بزرگترین و مهمترین اهداف و دغدغههای مدیران و کلیه افراد درگیر در یک پروژه میباشد و به نوعی وحدت بخش تلاش و کوشش تمام اعضای تیم پروژه است لازم مشخص شود چه عواملی در موفقیت و پیشرفت پروژههای مذکور نقش دارند.
با توجه به اینکه پروژههای عمرانی بهطور خاص پروژههای عمرانی ورزش در نظام اقتصادی و بودجهبندی کشور از اهمیت بالایی برخوردار هستند و بخش عمدهای از بودجهی کشور را به خود اختصاص داده و رکود در اجرای آنها ضرر و زیان فراوانی به منابع ملی وارد ساخته است و این رکود نیز از وجود موانع و مشکلات ریشهای در اجرای طرحهای بنیادی حکایت دارد و بازسازی و توسعهی اقتصادی کشور را به طور جدی در معرض تهدید قرار داده است و گزارشات متعدد شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی که متولی ساخت و سازهای ورزشی میباشد، نشان میدهد که بسیاری از پروژههای بزرگ ورزشی کشور به دلایل مختلف به مدت طولانی بصورت نیمهتمام باقی مانده است، لازم است با ارائه راهبردهای مقتضی مشکلات پیشروی این حوزه مرتفع گردد و چون کنترل پیشبرد پروژهها بخصوص پروژههای بزرگ به دلیل عوامل مختلف و حاکم بر پیشبرد پروژه در تمام مدت زمان اجرای آن امری دشوار و سخت است و در طول زمان انجام پروژه امکان بروز مسائلی وجود دارد که سبب میشود تا پیشبرد یک پروژه کند و یا به مدت زیادی به تعویق بیافتد لازم است در طول بازهی زمانی انجام پروژه تصمیمات و پیشنهاداتی به منظور تغییر راهبرد و پیشبرد پروژه اتخاذ شود که تنها با شناخت مهمترین راهبرها به فراخور زمان و موقعیت امکانپذیر است. از اینرو مطالعه حاضر درصدد است به این سؤال پاسخ دهد که راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور کدامند؟ و کدامیک از این راهبردها اهمیت بیشتری دارند؟
لازم به ذکر است، پروژههای عمرانی ورزشی بهدلیل پیچیدگی، ماهیت پویا، ماهیت سرمایهبر و غیره، مستعد این هستند که برای ساخت و اتمام آنها زمان بیشتری اختصاص داده شود، این موضوعات، اگر مدیریت نشوند، میتوانند بر هزینه تکمیل و سایر اهداف اولیه پروژههای مربوطه تأثیر منفی بگذارند. از طرفی، پروژههای عمرانی ورزشی از نظر مصالح، نیروی کار، تجهیزات و اسناد با محدودیتهای مختلفی روبرو هستند که میتواند کار برنامهریزی شده را مختل کند. از اینرو شناسایی راهبردهای مرتبط با چگونگی اتمام این پروژهها در جهت مدیریت موثر آنها و در عین حال تکمیل موفقیت آمیز پروژه بسیار مهم است. از طرفی ضروری است هرچه سریعتر پروژههای نیمهتمام و ناتمام ورزشی تکمیل شود چرا که یکی از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در ورزش، امکانات ورزشی برنامهریزی شده و ساخته شده است، همچنین ساخت یک مرکز ورزشی جدید میتواند مشاغل ساختمانی زیادی ایجاد کند، در عین حال اماکن و فضاهای ورزشی به رونق گردشگری ورزشی و افزایش مشاغل محلی کمک میکند به شرط اینکه راهبردهایی برای اتمام آنها معرفی شود تا اطمینان حاصل شود از طریق اجرای آنها مدیریت مؤثر صورت میگیرد.
روششناسی
این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمرۀ پژوهشهای آمیخته (کیفی- کمی) است. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد رهیافت گلیزر6 و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. استقرایی بودن و تمرکز بر ظهور مفهومی دلایل استفاده از نظریه داده بنیاد رهیافت گلیزر بود (Kristjansson-Nelson, 2020). جامعۀ آماری این پژوهش را در بخش کیفی صاحبنظران حوزه اماکن ورزشی که تلفیقی از کارشناسان ارشد شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور، اساتید دانشگاه و همچنین مهندسین مشاور و ناظر و پیمانکاران که پیشتر حداقل در ساخت یک پروژه عمرانی ورزشی مشارکت داشتند تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری در بخش کیفی از روش نمونهگیری نظری استفاده شد و نمونهگیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه در محل کار این افراد انجام شد. همچنین جامعه آماری این پژوهش را در بخش کمی کارکنان شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور و همچنین مدیران اماکن ورزشی تشکیل میدادند (387=N). در بخش کمی تعداد نمونه براساس تعداد پارامترهای موجود در مدل و برای هر پارامتر برابر با 5 نمونه انتخاب شد. به این معنی که چون در این تحقیق تعداد پارامترها برابر با 26 مورد بود حجم نمونه برابر با 130 نفر درنظر گرفته شد (شایان ذکر است به دلیل اینکه احتمال داده میشد در بازگشت پرسشنامه تلفات وجود داشته باشد تعداد 150 پرسشنامه به صورت فیزیکی توزیع شد و در نهایت 110 پرسشنامه بهصورت سالم دریافت و در تحلیل استفاده شد). روش انتخاب نمونهها در این بخش بهصورت در دسترس بود. در بخش کیفی برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها در بخش کمی ابتدا پرسشنامه محققساخته بود که براساس یافتههای بخش کیفی تنظیم شد. این پرسشنامه 26 سؤال و 7 مؤلفه به نامهای جذب مشارکتها، گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي، ارائه مدل قراردادی جدید، حمایت، بهینهسازی هزینههای اجرا، تدوین نظام برنامهریزی پروژهها و تدوین نظام مدیریت پروژه داشت. و ابزار فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نیز پرسشنامه بود. برای تعیین وزن معیارها و رتبه بندی گزینهها از مقایسه زوجی استفاده شد و برای تهیه پرسشنامه خبره از مقایسه زوجی عناصر استفاده شد. به این منظور برای هر سطح از سلسله مراتب یک ماتریس مقایسه زوجی تهیه شد و برای امتیازدهی از مقیاس نه درجه ساعتی به صورت زیر استفاده شد.
جدول 1. نحوه امتیازدهی به پرسشنامه مقایسه زوجی
ارزش | وضعیت مقایسه i نسبت به j | توضیح |
1 | ترجیح یکسان | عنصر i و j اهمیت برابر دارند. |
3 | کمی مرجح | عنصر i از j کمی مهمتر است. |
5 | خیلی مرجح | عنصر i از j مهمتر است. |
7 | خیلی زیاد مرجح | عنصر i از j خیلی مهمتر است. |
9 | کاملاً مرجح | عنصر i از j کاملاً مهمتر است. |
6-4-2-8 | بینابین | ارزشهای بینابین را نشان میدهد. |
علاوه بر این، هر مصاحبه بین 30 تا 60 دقیقه طول کشید و پس از هر مصاحبه مطالب ضبط و تایپ شدند. بلافاصله پس از مصاحبه تحلیل و کدگذاری اولیه به شیوۀ مداوم انجام شد. جهت بررسی کیفیت و اعتباربخشی به نتایج کیفی پژوهش معیارهای ارزشیابی لینکلن و گابا7 (1985) شامل معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری مدنظر قرار گرفتند. اعتبار: برای دستیابی به این معیار، در پژوهش حاضر در فرایند جمعآوری دادهها و اطلاعات و انتخاب نمونۀ پژوهش برای مصاحبه و طراحی سؤالات مصاحبه از منابع و جنبههای گوناگونی استفاده شد. متن مصاحبه و کدهای استخراجشده برای مشارکتکنندگان در مصاحبه ارسال و نقطه نظرات آنها اعمال شد. انتقالپذیری: در پژوهش حاضر، بهمنظور دستیابی به این معیار تمام مراحل پژوهش برای استفادۀ احتمالی محققان دیگر به صورت مکتوب مستندسازی شد. شرایط جمعیتشناختی مصاحبهشوندگان به صورت تفصیلی ارائه شد. قابلیت اعتماد: در پژوهش حاضر دستیابی به این معیار از یکی از متخصصان حوزۀ مدیریت در فرایند کدگذاری در پژوهش کمک گرفته شد. به صورت تصادفی دو مصاحبه انتخاب و کدگذاری توسط ایشان انجام گرفت. در هر یک از مصاحبهها کدهایی که از نظر دو نفر مشابه بودند، با عنوان توافق و کدهای غیرمشابه با عنوان عدم توافق مشخص شدند و درصد توافق بین دو کدگذار با استفاده از فرمول زیر محاسبه شد و نتایج آن در قالب جدول (2) ارائه شد.
جدول 2. نتایج بررسی پایایی بین دو کدگذار
شماره مصاحبه | کل کدها | توافقات | عدم توافقات | درصد پایایی |
1 | 23 | 10 | 3 | 869/0 |
7 | 39 | 18 | 3 | 923/0 |
کل | 63 | 28 | 7 | 903/0 |
همانطور که دادههای جدول نشان میدهد، پایایی کل بین دو کدگذار برابر با 90 درصد است. با توجه به اینکه پایایی بیش از 60 درصد است قابلیت اعتماد کدگذاریها تأیید شد. تأییدپذیری: بدین منظور در پژوهش حاضر از روشهای زیر استفاده شد: الف، ارزیابی متخصصان خارج از فرایند پژوهش: نتایج این پژوهش در اختیار چند تن از اساتید دانشگاه خارج از فرایند پژوهش قرار گرفت. پس از مطالعه و بازبینی ایشان نظرات آنها اخذ شد. ب، تشریح فرایند پژوهش: در متن حاضر مراحل پژوهش اعم از جمعآوری دادهها، تحلیل و شکلگیری درونمایهها، بهمنظور فراهم آوردن امکان ممیزی پژوهش برای مخاطبان و خوانندگان تشریح شده است. همچنین جهت اینکه مشخص شود چه میزان گویههای سنجش سازۀ مورد نظر به درستی انتخاب شدهاند از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. سرانجام در بخش کیفی بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. شایان ذکر است، تحلیل کیفی با استفاده از نرمفزار Maxqda نسخه 12 و تحلیلهای کمی بهترتیب با استفاده از نرمافزارهای Smart PLS نسخه 3 و Expert Choice نسخه 11 انجام شد.
یافتهها
در جدول (3)، ویژگیهای جمعیتشناختی مشارکتکنندگان در بخش کیفی تحقیق مبتنی بر تحصیلات، رشته تحصیلی و حوزه فعالیت نمایه شده است.
جدول 3. ویژگیهای جمعیتشناختی افراد مشارکت کننده در بخش کیفی تحقیق
نشانگر | تحصیلات | جنسیت | سن | سابقهکاری | رشته تحصیلی | حوزه فعالیت |
P1 | کارشناسیارشد | مرد | 53 سال | 21 سال | مهندسی عمران | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
P2 | کارشناسی | مرد | 48 سال | 18 سال | مهندسی عمران | پیمانکار |
P3 | کارشناسارشد | مرد | 56 سال | 25 سال | مدیریت ورزشی | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
P4 | کارشناسارشد | مرد | 51 سال | 24 سال | مهندسی عمران | مهندس مشاور |
P5 | کارشناسارشد | مرد | 47 سال | 16 سال | مدیریت ورزشی | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
P6 | دکتری | زن | 52 سال | 23 سال | مدیریت ورزشی | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
P7 | دکتری | مرد | 19 سال | 19 سال | مهندسی عمران | پیمانکار |
P8 | دکتری | مرد | 40 سال | 9سال | مهندسی عمران | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور- هیات علمی دانشگاه |
P9 | دانشجوی دکتری | زن | 38 سال | 10 سال | مدیریت ورزشی | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
P10 | دکتری | مرد | 53 سال | 25 سال | مهندسی عمران | پیمانکار |
P11 | دکتری | مرد | 47 سال | 17 سال | مهندسی عمران | مهندس مشاور |
P12 | کارشناسیارشد | مرد | 49 سال | 18 سال | تربیتبدنی | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
P13 | کارشناسی | مرد | 57 سال | 26 سال | مهندسی عمران | مهندس مشاور |
P14 | دکتری | زن | 44 سال | 12 سال | مهندسی عمران | مهندس ناظر- هیات علمی دانشگاه |
P15 | کارشناسیارشد | مرد | 44 سال | 21 سال | مهندسی عمران | شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور |
در جدول (4)، ویژگیهای جمعیتشناختی نمونههای بررسی شده در بخش کمی تحقیق مبتنی بر تحصیلات، رشته تحصیلی و حوزه فعالیت نمایه شده است.
جدول 4. ویژگیهای جمعیتشناختی افراد مشارکت کننده در بخش کیفی تحقیق
متغیر | طبقه | فراوانی | درصد فروانی |
جنسیت
| زن | 47 | 728/42 |
مرد | 63 | 272/57 | |
تحصیلات | کارشناسی | 56 | 909/50 |
کارشناسیارشد | 42 | 182/38 | |
دکتری | 12 | 909/10 | |
سن | کمتر از 30 سال | 23 | 909/20 |
30 تا 40 سال | 52 | 273/47 | |
41 تا 50 سال | 29 | 364/26 | |
بیشتر از 50 سال | 6 | 545/5 |
با استناد به نتایج کدبندی مرحله اول که به کدبندی باز معروف است، از طریق بازبینی مصاحبههای انجام گرفته با صاحبنظران 26 مفهوم نهایی شناسایی گردید. پس از انجام کدبندی باز و شناخت مفاهیم سپس کدگذاری محوری انجام شد. در این مرحله، مفاهیم شناسایی شده براساس قرابت معنایی و مفهومی به صورت یک شبکه با هم تجمیع شدند و در نتیجه 7 مقوله فرعی با نامهای جذب مشارکتها، گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي، ارائه مدل قراردادی جدید، حمایت، بهینهسازی هزینههای اجرا، تدوین نظام برنامهریزی پروژهها و تدوین نظام مدیریت پروژه تشکیل گردید (جدول 5).
جدول 5. راهبردهای مؤثر بر توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور
مفاهیم | مقولههای فرعی | مقوله اصلی | |
P2, P3, P4, P6, P10 | بررسی امکانات توسعه اقتصادی در استانها و شهرستانها | جذب مشارکتها | راهبردها |
P2, P3, P8, P10, P11, P12 | ایجاد فضاهای مناسب در محیط های ورزشی به منظور تبلیغات | ||
P1, P4, P7, P8 | ساده سازی فرآیند سرمایه گذاری | ||
P4, P5, P6, P11, P13, P15 | بررسي درخواستهاي سرمايهگذاري و اخذ طرح | ||
P1, P2, P6, P7, P8, P11, P12, P13, P14 | واگذاری پروژههای نیمهتمام ورزشی به بخش خصوصی | گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي | |
P3, P4, P6, P7, P8, P12 | جذب منابع و سرمایه های داخلی و خارجی در جهت اجرای طرح های توسعه | ||
P10, P14 | معرفي فرصتهاي سرمايه گذاري به متقاضيان سرمايه گذاري | ||
P8, P10 | همپوشانی تعدیل و هزینههای اجرای کار | ارائه مدل قراردادی جدید | |
P8, P11 | به روز رسانی مبلغ برآورد و تعدیل به هنگام | ||
P8 | اشراف کامل کارفرمایان نسبت به مفاد و نکات مهم مندرج در پیمان | ||
P4, P5, P8, P10, P11, P13, P14 | ایجاد اعتبار مورد نیاز جهت انجام کار | حمایت | |
P5, P11, P15 | همگرایی مسئولان برای تکمیل پروژه های نیمه تمام | ||
P4, P8, P11, P13, P14, P15 | تدوین بسته جامع مشوقهای سرمایهگذاری بخش خصوصی | ||
P1, P2, P3, PP4, P6 | فراهم سازی مقدمات کار از لحاظ قانونی برای واگذاری پروژهها | ||
P8 | تلفیق نظرات فنی اجرائی مشاور و پیمانکار | بهینهسازی هزینههای اجرا | |
P8 | عدم ابلاغ اعتبارات در زمان خاص و محدود | ||
P5, P8, P11, P14, P15 | توزیع اعتبارات به فراخور پیشرفت فیزیکی پروژهها | ||
P8, P9, P11, P13 | ایجاد توازن در ارائه نقشههای اجرایی | ||
P8 | ایجاد مهندسی ارزش | ||
P4, P6, P8, P10, P11, P13 | دادن نظم و ترتیب به پروژههای جدید، نیمهتمام و انتقالی به سال بعد | تدوین نظام برنامهریزی پروژهها | |
P2, P4, P8 | درنظر گرفتن سهم بیشتر اعتبارات برای پروژههای نیمهتمام | ||
P5, P7, P8 | عدم شروع پروژههای جدید با اعتبارات پایین | ||
P1, P4, P5, P6, P7, P8, P10, P13 | مرتبط کردن نظام مدیریت پروژههای گوناگون در دست اجرا | تدوین نظام مدیریت پروژه | |
P2, P4, P3, P14 | تشکیل پایگاه دایمی دادهها برای کلیۀ پروژهها | ||
P2, P3, P4, P10, P12 | تهیه و تنظیم دستورالعملهای برای پرهیز از اشتباهات قبلی | ||
P3, P10, P12, P13, P15 | بکارگیری اقدامات و ابدعات مؤثر جهت استفاده در پروژههای آتی |
در ادامه مدل نظری راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور ارائه شد (شکل 1).
شکل 1. مدل نظری راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور
پس از مشخص شدن راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور برای اطمینان از ساختار عاملی موجود از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. شکل (1)، نشان دهندۀ قدرت رابطه بین عامل (متغیر پنهان) و متغیر قابل مشاهده بوسیله بار عاملی است (بار عاملی مقداری بین صفر و یک است. اگر بار عاملی کمتر از 3/0 باشد رابطه ضعیف درنظر گرفته شده و از آن صرفنظر میشود. بارعاملی بین 3/0 تا 6/0 قابل قبول است و اگر بزرگتر از 6/0 باشد خیلی مطلوب است) (Ghasemy et al., 2020) با اقتباس از نتایج حاصل شده مقدار بارهای عاملی ساختار عاملی موجود بین 50/0 تا 98/0 متغیر است.
شکل 2. بارهای عاملی ساختار عاملی راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور
در ادامه جهت بررسی معنادار بودن رابطه بین متغیرها از آماره آزمون t یا همان t-value استفاده شد. چون معناداری در سطح خطای 05/0 بررسی شد و میزان بارهای عاملی بزرگتر از 96/1 محاسبه شد روابط مورد نظر معنادار تشخیص داده شد.
شکل 3. آماره تی ساختار عاملی راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور
در ادامه برای سنجش میزان سازگاری الگوی نظری (تئوریک) با الگوی تجربی شاخصهای برازش مدل ارزیابی شد. با اقتباس از نتایج حاصل شده مشخص گردید میزان سازگاری مدل تجربی با مدل نظری ارائه شده مناسب است.
جدول 6. شاخصهای برازش ساختار عاملی راهبردهای اتمام پروژههای عمرانی ورزشی کشور
شاخص |
|
|
|
|
|
|
|
|
دامنه پذیرش | 3> | 05/0> | 05/0> | 09/0< | 09/0< | 09/0< | 09/0< | 1-0 |
مدل | 367/0 | 077/0 | 001/0 | 93/0 | 96/0 | 91/0 | 93/0 | 95/0 |
معیارها | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
1. جذب مشارکتها | 086/3 | 064/3 | 330/2 | 288/1 | 305/2 | 074/3 |
2. گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي |
| 762/1 | 193/1 | 549/3 | 206/1 | 340/1 |
3. ارائه مدل قراردادی جدید |
|
| 356/1 | 337/2 | 657/1 | 502/1 |
4. حمایت |
|
|
| 404/2 | 175/1 | 061/1 |
5. بهینهسازی هزینههای اجرا |
|
|
|
| 478/3 | 436/3 |
6. تدوین نظام برنامهریزی پروژهها |
|
|
|
|
| 559/2 |
7. تدوین نظام مدیریت پروژه |
|
|
|
|
|
|
گام بعدی فرایند تحلیل سلسله مراتبی تعیین اولویت بود. برای تعیین اولویت از مفهوم نرمالسازی استفاده شد که پس از نرمال کردن وزن هر گزینه براساس معیار مورد نظر بدست آمد. براساس نتایج جدول (8)، معیار تدوین نظام مدیریت پروژه با وزن نسبی 216/0 مهمترین راهبرد توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور است. پس از آن راهبرد گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی با وزن نسبی 212/0 و تدوین نظام برنامهریزی پروژهها با وزن نسبی 164/0 در رتبههای دوم و سوم قرار داشتند.
جدول 8. نرمالسازی و اولویتبندی معیارهای اصلی براساس هدف
معیارها | وزن نرمال | وزن نسبی | اولویت |
1. جذب مشارکتها | 274/0 | 059/0 | 7 |
2. گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي | 980/0 | 212/0 | 2 |
3. ارائه مدل قراردادی جدید | 661/0 | 143/0 | 5 |
4. حمایت | 679/0 | 147/0 | 4 |
5. بهینهسازی هزینههای اجرا | 276/0 | 060/0 | 6 |
6. تدوین نظام برنامهریزی پروژهها | 759/0 | 164/0 | 3 |
7. تدوین نظام مدیریت پروژه | 000/1 | 216/0 | 1 |
سرانجام جهت اینکه مشخص گردد چه اندازه میتوان به دادههای گردآوری شده از دیدگاه هر کارشناس اعتماد کرد، نرخ ناسازگاری محاسبه شد. از آنجائی که نرخ سازگاری کمتر از ۱/۰ بود، مشخص گردید مقایسهها سازگار هستند.
نمودار 1. نرمالسازی و اولویتبندی راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور
بحث و نتیجهگیری
هدف از این پژوهش شناسایی و اولویتبندی راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور بود. یافتههای مطالعه کیفی نشان داد جذب مشارکتها، گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي، ارائه مدل قراردادی جدید، حمایت، بهینهسازی هزینههای اجرا، تدوین نظام برنامهریزی پروژهها و تدوین نظام مدیریت پروژه راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور هستند. این یافته با معدود مطالعات انجام شده در این زمینه، بهطور موردی ابراهیمی و همکاران (2021) مبنی بر اینکه نشان دادند عوامل مدیریتی نقش مهمی در کاهش تأخیر پروژههای عمرانی ورزشی دارند و الهدیتی (2020) مبنی بر اینکه به معیارهای مدیریت و نظارتی اشاره کرده بود، همخوان است. شایان ذکر است متولیان مربوطه میتوانند با لحاظ کردن این راهبردها زمینه کاهش تأخیر در پروژهای عمرانی ورزشی را فراهم آورند و به نوعی پروژههای نیمهتمام و ناتمام را به نحو احسن به سرانجام برسانند. در این بین بررسی امکانات توسعه اقتصادی در استانها و شهرستانها، ایجاد فضاهای مناسب در محیطهای ورزشی بهمنظور تبلیغات، سادهسازی فرآیند سرمایهگذاری، بررسي درخواستهاي سرمايهگذاري و اخذ طرح از جمله اقداماتی است که در سطح راهبرد جذب مشارکت بایستی مورد توجه واقع شود. دلیل اینکه جذب مشارکت یک راهبرد مؤثر تشخیص داده شد این است که در هر پروژه عمرانی مشارکت ذینفعان آن پروژه ضروری است، از طرفی با افزایش مشارکت ذینفعان دانش و تجربه اعضای پروژه بیشتر میشود به موازات آن نتایج بهتری حاصل میشود. علاوه بر این جذب مشارکت اعضا و ذینفعان اجرای درست پروژه را تا حدود زیادی تضمین میکند و زمینهساز ایجاد روابط واقعی در اجرای پروزه میشود که برای اتمام آن مثمر ثمر است.
افزون براین جهت تحقق راهبرد گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی لازم است پروژههای نیمهتمام ورزشی به بخش خصوصی واگذار شود، منابع و سرمایههای داخلی و خارجی در جهت اجرای طرح های توسعه جذب شود و فرصتهاي سرمايهگذاري به متقاضيان سرمايهگذاري معرفی شود. چرا که، بخش خصوصی معمولاً دارای مالکیت خصوصی است و بخشی از سازمانهای دولتی نیست و این خود سبب کاهش بروکراسیهای اداری میشود، شرکتهای خصوصی اغلب در پروژههای عمرانی بهتر از شرکتهای دولتی عمل میکنند، از طرفی روشها، ابزارها، محدودیتها و تعهدات پیمانکاران ممکن است بسته به اینکه در پروژههای مورد نظر بخش دولتی یا خصوصی کار میکند، بسیار متفاوت باشد، در نهایت اینکه پیمانکاران خصوصی اغلب کارهای زیربنایی را انجام دادهاند و مسلماً در برخی از موارد تجربه بیشتری نسبت به شرکتهای دولتی مربوطه دارند کما اینکه مشارکت بخش خصوصی همواره چالشهای را نیز به همراه دارد که لازم است به آنها توجه شود. این یافته با نتایج مطالعه Mohammadi et al (2020) همخوان است. مبنی بر اینکه این مطالعه نشان داد افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های عمرانی سبب بهبود بازده پروژه می شود و در جایگاه مهم ترین معیار تأثیرگذار در توسعه قرار دارد. موضوعی که نتیجه مطالعه حاضر نیز آن را تصدیق می کند چرا که براساس نتایج اولویتبندی گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی پس از تدوین نظام پروژه مهمترین راهبرد اتمام پروژه های عمرانی ورزشی کشور است.
بهموازت آن جهت توسعه پروژههای عمرانی ورزشی لازم هزینههای اجرای کار همپوشانی و تعدیل شوند، مبلغ برآورد اجرای قراردادها بهروز شود و کارفرمایان به مفاد و نکات مهم مندرج در پیمان اشراف پیدا کنند. چرا که این شاخصها که تشکیلدهنده مقوله ارائه مدل قراردادی جدید هستند، یک چارچوب دقیق برای تقسیم ریسک و پاداش بین طرفین فراهم میکند، از طرفی انواع مختلفی از قراردادهای ساخت و ساز در طول زمان ایجاد شده است و هرکدام برای برخی از پروژهها مناسب هستند و برای پروژههای دیگر مناسب نیستند و در نهایت اینکه استفاده از مدل قراردادی جدید میتواند به شرایط مناسب برای مدیریت ریسک مالی در پروژه کمک کند، موضوعی که به دلیل عدم ثبات اقتصاد کشور و افزایش تورم افسارگسیخته پرداختن به آن بیسار حائز اهمیت است. این یافته با نتایج مطالعه Mohammadi et al (2020) مبنی بر اینکه نشان دادند موانع تأمین مالی پروژههای عمرانی قراردادی است و قراردادهای خدماتی، اجارهای، مدیریتی، ساخت و بهرهبرداری، انتقال، اعطای امتیاز و سرمایه گذاری مشترک مشکلاتی را برای پروژه های عمرانی به همراه داشتهاند همخوان است.
شایان ذکر است در کنار توجه به این اقدامات لازم است به اعتبار مورد نیاز جهت انجام کار، همگرایی مسئولان برای تکمیل پروژههای نیمهتمام، تدوین بسته جامع مشوقهای سرمایهگذاری بخش خصوصی و فراهمسازی مقدمات کار از لحاظ قانونی برای واگذاری پروژهها توجه شود و مادامیکه این راهبردها محقق شوند میتوان این انتظار را داشت که از تعداد پروژههای نیمهتمام ناتمام حوزه ورزش به مرور زمان کاسته شود. چرا که حمایت ذینفعان، کنشگران، اعضاء، افراد یا سازمانهای مربوطه نقش مهمی در موفقیت یا شکست پروژه دارد، اقدامات آنها برای جلب حمایت دیگران و مشارکت سایر ذینفعان یک محرک کلیدی است، از طرفی برخی از آنها بهدلیل مشروعیت بالاتر و قدرت بیشتر بهتر میتوانند پروژه را به سمت موفقیت و پیشروی بیشتر هدایت کنند. این یافته تاحدودی با نتایج مطالعه Ebrahimi et al (2021) که در بررسی کاهش تأخیر در پروژههای عمرانی ورزشی نشان دادند پشتیبانی یک عامل تعیین کننده و مؤثر است همخوان است.
همچنین برای اثربخشی این اقدامات ضروری است دستگاههای مربوطه نظرات فنی اجرائی مشاور و پیمانکار را با هم تلفیق کنند، اعتبارات در زمان خاص و محدود اعلام نکنند، به فراخور پیشرفت فیزیکی پروژهها اعتبارات اختصاص دهند و در ارائه نقشههای اجرایی با ایجاد مهندسی ارزش توازن ایجاد کنند. چرا که با اجرای آنها هزینههای اجرا بهینهسازی میشود، اطمینان حاصل میشود که هزینه پروژه در محدوده بودجه اختصاص داده شده انجام شود، از طرفی زمان و هزینه دو عامل مهم در هر پروژه عمرانی هستند و هزینه با زمان ساخت افزایش مییابد، افزون بر این بهینهسازی یک تلاش نظاممند است که برای بهبود حاشیه شود و کسب بهترین نتایج تحت شرایط خاص انجام میشود. این یافته تاحدودی با نتایج مطالعه Ebrahimi et al (2021) همخوان است چرا که این مطالعه گزارش کرده است که عوامل نظارتی و مدیریتی در کاهش تأخیر پروژههای عمرانی مؤثر هستند و در بین عوامل مؤثر عوامل مدیریتی، مهندسی، نظارتی و مالی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
افزون بر این، لازم است به پروژههای جدید، نیمهتمام و انتقالی به سال بعد نظام و ترتیب داده شود، برای پروژههای نیمهتمام اعتبارات بیشتری در نظر گرفته شود، پایگاه دایمی دادهها برای کلیۀ پروژهها تشکیل شود، برای پرهیز از اشتباهات قبلی دستورالعملهای تهیه و تنظیم شود. چرا که، یک برنامه ساخت و ساز خوب، مبنایی برای توسعه بودجه و برنامه زمانبندی کار است که از وظایف حیاتی در مدیریت ساخت و ساز است، برنامهریزی بهینه در به حداقل رساندن هزینه کمک میکند، تعیین اینکه آیا باید پروژه را دنبال کرد اولین و مهمترین بخش فرآیند ساخت است و برنامهریزی پروژه برای دستیابی به این هدف ضروری است، در نهایت اینکه برنامهریزی پروژه ساخت و ساز به منظور تعیین یک ارزیابی دقیق از هزینههای مرتبط با یک پروژه و همچنین جدول زمانی برای تکمیل ضروری است. این یافته تاحدودی با نتایج مطالعه Jafari (2011) که در بررسی دلایل تأخیر پروژههای عمرانی ورزشی کشور نشان داد که مشکلات مطالعه و طراحی یکی از علتهای تأخیر مربوطه به شمار میرود همخوان است. همچنین یافتههای مطالعه Mohammed et al., (2016) نیز همراستا با نتایج مطالعه حاضر است چرا که آنها گزارش کردند که کار اضافی در طول ساخت و ساز و خطاهای طراحی و بازبینی باعث تأخیر پروژههای مربوطه میشود و تحقیق حاضر در نقطه مقابل انجام اقدام در این زمینهها را بسترساز اتمام پروژههای عمرانی در نظر میگیرد.
همچنین یافتههای مطالعه کمی نشان داد الگوی نظری با الگوی تجربی سازگار است و از بین راهبردهای توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور راهبرد تدوین نظام مدیریت پروژه با وزن نسبی 216/0 مهمترین راهبرد است. پس از آن راهبرد گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی با وزن نسبی 212/0 و تدوین نظام برنامهریزی پروژهها با وزن نسبی 164/0 در رتبههای دوم و سوم قرار داشتند. دلیل اینکه راهبرد تدوین نظام مدیریت پروژه و برنامهریزی پروژهها جزء مهمترین راهبردها تشخیص داده شدند این است که بهزعم صاحبنظران در مدیریت پروژههای عمرانی ورزشی برنامهریزیهای انجام شده از تداوم لازم برخوردار نیستند، در عین حال به روابط پیشنیازی در آنها توجه نمیشود و همچنین از برنامه نامناسب در زمانبندی ساخت استفاده میشود. از طرفی ضعفهای مالی، تدارکاتی، اجرایی، مرتبط نبودن نظام مدیریت پروژههای گوناگون، عدم برآورد دقیق پروژههای عمرانی، بیتوجهی به مدیریت پروژه و حاکمیت روابط به جای ضوابط در نظام برگزاری مناقصات این ضرورت را ایجاد کرده است که نظام مدیریت و برنامهریزی پروژه برای پروژههای عمرانی ورزشی کشور تدوین شود و در این راستا لازم است به مرتبط کردن نظام مدیریت پروژههای گوناگون در دست اجرا، تشکیل پایگاه دایمی دادهها بر کلیۀ پروژهها و تهیه و تنظیم دستورالعملهای کارا و اثربخش، دادن نظم و ترتیب به پروژههای جدید، نیمهتمام و انتقالی به سال بعد، درنظر گرفتن سهم بیشتر اعتبارات برای پروژههای نیمهتمام و عدم شروع پروژههای جدید با اعتبارات پایین به عنوان نقش راه تحقق این راهبردها توجه شود.
علاوه بر این دلیل اینکه گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی جزء یکی از راهبردهای مؤثر و مهم در توسعه پروژههای عمرانی ورزشی کشور تشخیص داده شد این است که شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور بهعنوان متولی اصلی پروژههای عمرانی ورزشی اعتبار لازم را برای اتمام پروژههای در حال اجرا به دلیل شرایط اقتصادی حاکم بر کشور ندارد. از طرفی بالا بودن قیمت تجهیزات مورد نیاز، تورم، افزایش نرخ ارز، فقدان شرکتهای پیمانکاری بزرگ در بخش دولتی، رانت8 قانونی و دیگر مشکلات مربوطه سبب شده است که شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور نتواند به طور اثربخش و کارا از پس پروژههای عمرانی ورزشی برآید به همین دلیل گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی بهعنوان یک راهبرد مهم تلقی شده است که بخشی از این مسئولیت را از روی شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور بردارد. اما باید به این مهم توجه کرد که در حال حاضر براساس بررسیهای میدانی، بخش خصوصی در پروژههای عمرانی ورزشی نقش پررنگی ندارند. شاید به این دلیل که منابع و سرمایههای داخلی و خارجی در جهت اجرای طرحهای توسعه بهطور مناسب جذب نشده است، فرصتهاي سرمايهگذاري به متقاضيان سرمايهگذاري با هدف مشارکت بخش خصوصی معرفی و ارائه نشده است و اینکه در کشور انواع ورزش اعم از حرفهای و قهرمانی بیشتر از سوی دولت اداره میشود و دولت نیز تمایل چندانی به واگذاری و برونسپاری پروژههای ورزشی به طور خاص عمرانی ورزشی از خود نشان نمیدهد.
با اقتباس از آنچه که بیان شد میتوان این استنباط را داشت که جذب مشارکتها، گسترس نقش و مشاركت بخش خصوصي، ارائه مدل قراردادی جدید، حمایت، بهینهسازی هزینههای اجرا، تدوین نظام برنامهریزی پروژهها و تدوین نظام مدیریت پروژه میتواند مانع نیمهتمام و ناتمام ماندن پروژههای عمرانی ورزشی کشور گردد که ضرر و زیان فراوانی به منابع ملی وارد کرده است. بهنظر میرسد متولیان پروژههای عمرانی ورزشی بهطور خاص شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور با در نظر گرفتن این راهبردها به طور خاص تدوین نظام برنامهریزی پروژهها، گسترش نقش و مشارکت بخش خصوصی و تدوین نظام مدیریت پروژه بتوانند زمینه کاهش تأخیر در پروژهای عمرانی و در نهایت توسعه ورزش و بهرهمندی از مزایای آن در سطح جامعه فراهم آورند.
شایان ذکر است این تحقیق با محدودیتهای نیز روبرو بوده است که لازم است در تعمیم نتایج جانب احتیاط رعایت شود. نخست اینکه این تحقیق صرفاً دیدگاه صاحبنظران این حوزه را منعکس کرده در نتیجه انعکاس نظر آنها نمیتواند منعکس کننده نظر تمام ذینفعان باشد. محدودیت دیگر اینکه این امکان وجود نداشت که ارزیابی از تأخیر در پروژه عمرانی و اثرات زیانباری که به بار آوردهاند انجام داد لذا به پژوهشگران آتی پیشنهاد میشود اثرات تأخیر در پروژههای عمرانی از ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بررسی کرده و مشخص کنند عدم اجرای موفق پروژههای عمرانی ورزشی در چه حوزههای به ورزش کشور لطمه وارد کرده است.
References
Ghanbari, H. (2018). Investigating the impact of workshop accidents on the economics of construction projects. Master Thesis, Public Administration, Mehr Astan Institute of Higher Education. (In Persian).Ghasemy, M., Teeroovengadum, V., Becker, J. M., & Ringle, C. M. (2020). This fast car can move faster: A review of PLS-SEM application in higher education research. Higher education, 80(6), 1121-1152.
Skinner, J., Edwards, A., & Corbett, B. (2014). Research methods for sport management. Routledge.
Rahimi Rataki, Massoud., Mirjalili, Alireza., And Motalebi-Zadeh, Mohammad Reza. (2017). Investigating the status and performance of sports projects with a comprehensive contract (a case study in the company for the development and maintenance of sports facilities in the country). Fourth International Congress of Civil Engineering, Architecture and Urban Development. (In Persian).
Identifying and prioritizing strategies for completing of sport construction projects in the country
Abstract
The aim of this research was to identify and prioritize strategies for completing the country's sports infrastructure projects. This research is considered an applied study in terms of objective and a mixed-methods research (qualitative-quantitative) in terms of data collection method. The statistical population of this research consisted of stakeholders in the qualitative section and employees of the Sports Facilities Development and Maintenance Company and sports facility managers in the quantitative section. Based on the number of parameters in the sample size model, the quantitative section consisted of 110 individuals, and the sampling method was available. The data collection tools included interviews and a researcher-made questionnaire. In order to analyze the data, the qualitative section used coding method, and the quantitative section used confirmatory factor analysis and the analytic hierarchy process (AHP) with the help of Maxqda, Smart PLS, and Expert Choice software, respectively. The findings indicated that the theoretical model is compatible with the empirical model, and among the strategies for developing sports infrastructure projects in the country, the most important strategies are the development of project management system with a relative weight of 0.216, the expansion of the role and participation of the private sector with a relative weight of 0.212, and the formulation of project planning system with a relative weight of 0.164. It seems that sports infrastructure projects, particularly those undertaken by the Sports Facilities Development and Maintenance Company, can provide a basis for reducing delays in construction projects and ultimately contribute to the development of sports and the benefits it brings to society by incorporating these strategies into their planning and policies.
Keywords: sports construction projects, development strategies, foundation data theory, project management system.
[1] . Gunduz & Tehemar
[2] . Al-Hadithi
[3] . Abdellatif & Alshibani
[4] . Zvapano
[5] . Ingabire
[6] .Glaser
[7] . Lincoln & Guba
[8] . Rent
مقالات مرتبط
-
-
ارتباط اثربخشی مربیان با خلاقیت فردی ورزشکاران زورخانهای و نقش میانجی تعهدورزشی
تاریخ چاپ : 1401/06/01 -
-
-
-
حقوق این وبسایت متعلق به سامانه مدیریت نشریات دانشگاه آزاد اسلامی است.
حق نشر © 1403-1400