رابطه ى دیندارى و علم گرایی زنان: مطالعه موردى دانشجویان زن دوره دکترى دانشگاه شیراز
محورهای موضوعی : فصلنامه زن و جامعه
مجید موحد
1
(عضو هیئت علمی بخش جامعه شناسی دانشگاه شیراز)
احسان حمیدی زاده
2
(دانشجوی کارشناسی ارشد، بخش جامعه شناسی دانشگاه شیراز)
کلید واژه: دینداری- علم گرایی - زنان- دانشجویان دکتری,
چکیده مقاله :
به دلیل حضور چشمگیر زنان در عرصه های علمی کشور و با توجه به هم رایی جامعه شناسان بر دیندار بودن بیش تر زنان نسبت به مردان و نقش مهمی که آن ها در آینده ی علمی کشور ایفا خواهند کرد، در این پژوهش به دنبال فهم رابطه ی دینداری دانشجویان زن دوره ی دکتری دانشگاه شیراز با علم گرایی آن ها هستیم. جامعه ی آماری این پژوهش را، تمامی دانشجویان زن مشغول به تحصیل در دوره ی دکتری که شامل 199 نفر می شود، تشکیل می دهند، در این پژوهش تمام شماری صورت گرفته و به تمامی دانشجویان برای جمع آوری داده ها مراجعه شده است. روش پیمایش به عنوان روش پژوهش مورد نظر این مطالعه و پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش نظریه ی ماکس وبر در باب تمایز میان علم و دین است. نتایج توصیفی نشان می دهد که بیش از شصت درصد پاسخگویان از میزان دینداری، متوسطی برخوردارند و میان دینداری پاسخگویان به عنوان متغیر مستقل با گرایش علمی، معدل لیسانس و فوق لیسانس به عنوان بخشی از متغیر وابسته رابطه ی معکوس و منفی وجود دارد، درحالی که این رابطه بین فعالیت علمی و دینداری رابطه ای مثبت و مستقیم است
The purpose of this research was to study the relationship between religiosity and scientism among female PhD students of Shiraz University. All PhD students were statistical research society which included 199 people so no sampling method was used in this investigation. It was a survey study and the data was collected using a questionnaire. SPSS 11.5 software was used for data analysis. Max Weber’s theory of contradiction between science and religion was used in this research. as the theoretical orientation. In general, descriptive statistics showed that more than sixty percent of respondents had moderate religiosity and a negative relationship was found between religiosity as the independent variable and scientific orientation operationalised as B.A and M.A levels of education. However, the relationship between religiosity and scientific activity was positive