انگیزههای زنان شاغل در سازمان تأمین اجتماعی تهران برای فرزندآوری
حجیهبیبی رازقینصرآباد
1
(
دانشیار گروه جمعیت شناسی, دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تهران، ایران
)
عباس عسکریندوشن
2
(
دانشیار جمعیتشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
)
کلید واژه: باروری, قصد فرزندآوری, انگیزههای زنان شاغل, نقش والدینی, سازمان تأمین اجتماعی تهران,
چکیده مقاله :
هدف: امروزه ارزشها و باورهای ایرانیان در زمینۀ فرزندآوری، به سمت کمفرزندی سوق یافته و معنا و کارکرد فرزند نزد آنان تغییر یافته است. در این مطالعه، تمرکز بر زنان شاغل بود و هدف کنکاش درباره درک زنان شاغل از فرزند و دلایل آنها برای فرزندآوری بود. روش: براساس رویکرد پژوهش کیفی 22 زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی تهران با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای عمیق چهره به چهره با شرکت کنندگان در اسفند سال 1401 آغاز شد و به مدت سه ماه به طول انجامید. یافتهها: دلایل فرزندآوری زنان شاغل براساس نتایج تحلیل مضمون، در چهار مضمون: "شکوفایی و توسعه هویت والدینی"، "آگاهی ضمنی در مورد پیامدها و چالشهای کمفرزندی و دیرفرزندآوری"، "چیرگی انتظارات هنجاری" و "احساس امنیت اقتصادی- اجتماعی برای تصمیم به فرزندآوری" قرار میگیرند. براساس یافتهها، آنچه باعث قصد فرزندآوری زنان شاغل شده برخاسته از شرایط، خواست و تمایلات فردی و خانوادگی است که عمدتاً بر پشتگرمی به حمایتهای خانواده متکی است. بهطوریکه، زنان شاغل خواست و رفتار فرزندآوری خود را شخصا یا نهایتا بهصورت خانوادگی مدیریت و هدایت کرده و حمایتهای شغلی و سازمانی در تصمیم به داشتن فرزند بیشتر، تاکنون نتوانسته است نقش پررنگی ایفا نماید. وانگهی، بهنظر میرسد که فراهمسازی احساس امنیت اقتصادی- اجتماعی مانند ثبات شغلی و درآمدی برای زنان موضوعی با اهمیت تلقی شده است. در این شرایط، تعارض میان نقشهای شغلی و مادری، احتمالا میتواند به نفع ایفای وظایف شغلی عمل نموده و انگیزههای فرزندآوری را کاهش داده و یا به عدمتحقیق نیات باروری منجر گردد.
چکیده انگلیسی :
Introduction: Today, the prevailing values and beliefs among Iranians regarding childbearing have shifted towards smaller families, and the perceived meaning and roles of children have changed in the lives of parents. This study focuses on employed women, seeking to explore their perceptions of the value and meaning of children and their motivations for having children. Methods: Using a qualitative approach and thematic analysis, 22 married women from diverse backgrounds working at the Social Security Organization of Tehran, Iran, were selected through purposive sampling. Data collected through in-depth, face-to-face interviews with participants. Findings: We identified four themes that capture the motivations and challenges of working women in having children: ‘flourishing and development of the parental identity’, ‘implicit awareness of the consequences and challenges of low and late childbearing’, ‘predominance of normative expectations’, and ‘a sense of economic-social security for the decision to have children’. We found that working women's intention to have children arises from their own personal and familial preferences, heavily dependent on the supports they receive from their families. Thus, they manage their desire and behavior to have children personally or within the family context, while organizational and governmental support has not significantly influenced the decision to have more children. We also found that working women tend to prioritize their occupational roles over their motherhood roles, and that organizational support is insufficient in motivating or facilitating their childbearing decisions. We discuss the implications of our findings for policy and practice.