شناسایی و تحلیل بازیگران کلیدی و مؤثر بر رقابتپذیری منطقهای در ایران
محمد مولائی قلیچی
1
(
پژوهشکده دانشنامه نگاری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران
)
امیر حسینیان راد
2
(
استادیار گروه جغرافیا دانشگاه لرستان
)
کلید واژه: رقابت پذیری, توسعه منطقه ای, تحلیل بازیگران, مکتور,
چکیده مقاله :
چکیده: با رشد جهانیشدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابتپذیری منطقهای از اهمیت فزایندهای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقهای برخوردار شده است. رقابتپذیری منطقهای در ایران، آنچنانکه باید به آن پرداخته نشده است و بسیاری از مناطق با توسعه ناموزون رشد کردهاند و مناطقی را که میتوان به خاطر فعالیتهای کارکردی توسعه داد، به دلیل مسائلی از قبیل سیاسی، عدم توجه برنامهریزی منطقهای، عدم آیندهنگاری و آیندهپژوهی و دیگر مسائل به فعالیتهای نامربوط در آن پرداختهشده است که باعث هدر رفتن توان اقتصادی مناطق شده و آنها را از صحنه رقابتی دور میسازد. درواقع با توجه به اهمیت روزافزون رقابتپذیری منطقهای در توسعه منطقه و همچنین اهمیت بحث رقابتپذیری بهعنوان ابزاری در جهت رشد و ارتقای بخشهای مختلف اقتصادی و رفاه اجتماعی، شناسایی بازیگرانی که زمینهساز رقابتی شدن جوامع و مناطق است ضروری میباشد، در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل بازیگران کلیدی مؤثر بر رقابتپذیری منطقهای در ایران است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) است. و از ابزار مکتور برای سنجش مواضع و قدرت بازیگران بهره گرفتهشده است. نتایج پژوهش نشان داد مجلس شورای اسلامی و وزارت راه و شهرسازی اثرگذارترین بازیگر (میزان رقابتپذیری = 2.12) و درواقع بازیگران مسلط محسوب میشوند. همچنین دانشگاهها و مراکز پژوهشی در بهبود رقابتپذیری منطقهای قدرت نفوذ پایینی (میزان رقابتپذیری= 0.02) داشتهاند. در انتهای پژوهش نیز راهکارهای مؤثر بر تقویت رقابتپذیری منطقهای در ایران ارائهشده است.
چکیده انگلیسی :
The rise of globalization and rapid transformations in the global environment have highlighted the increasingly pivotal role of regional competitiveness in expediting regional progress. Unfortunately, regional competitiveness in Iran has not received the attention it deserves, leading to uneven development in many regions. Some regions are unable to realize their potential for functional activities due to factors such as political issues, a lack of attention to regional planning, a dearth of foresight and future research, and other issues unrelated to regional development that waste the economic potential of these areas, keeping them away from the competitive arena. In light of the burgeoning importance of regional competitiveness in regional development and the role of competitiveness as a driver of growth and promotion across a wide array of economic sectors and social welfare, it is essential to identify the key actors that form the basis for regional and community competitiveness. Thus, the purpose of this research is to analyze the key actors influencing regional competitiveness in Iran. This study employs a descriptive-analytical research method with an applied research purpose. The data collection and information-gathering methods include library, document, and survey (interview) research, with the Mactor tool being used to measure the positions and strength of the actors. The research results show that the Islamic Consultative Assembly and the Ministry of Roads and Urban Development are the most effective actors (with a competitiveness ratio of 2.12) and are the dominant actors. Conversely, universities and research centers have had minimal influence on improving regional competitiveness (with a competitiveness rate of 0.02). Finally, the research presents effective solutions for strengthening regional competitiveness in Iran.
_||_
شناسایی و تحلیل بازيگران كليدي و مؤثر بر رقابتپذیری منطقهای در ايران
چکیده
با رشد جهانیشدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابتپذیری منطقهای از اهمیت فزایندهای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقهای برخوردار شده است. رقابتپذیری منطقهای، رهیافتی که تا سالها تنها در سطح واحدهای فعالیتی (بنگاهها) و نیز کشورها دارای معنا بود، از اواسط دههی 1990 میلادی و همزمان با افزایش اهمیت مکان ناشی از تحرک نیروی انسانی و سرمایه در عصر جهانیشدن، از ترجمان فضایی برخوردارشده و وارد گفتمان علوم منطقهای و برنامهریزی توسعهی فضایی شد. پرواضح است که رقابتپذیری منطقهای در ایران، آنچنانکه باید به آن پرداخته نشده است و بسیاری از مناطق با توسعه ناموزون رشد کردهاند و مناطقی را که میتوان به خاطر فعالیتهای کارکردی توسعه داد، به دلیل مسائلی از قبیل سیاسی، عدم توجه برنامهریزی منطقهای، عدم آیندهنگاری و آیندهپژوهی و دیگر مسائل به فعالیتهای نامربوط در آن پرداختهشده است که باعث هدر رفتن توان اقتصادی مناطق شده و آنها را از صحنه رقابتی دور میسازد. درواقع با توجه به اهمیت روزافزون رقابتپذیری منطقهای در توسعه منطقه و همچنین اهمیت بحث رقابتپذیری بهعنوان ابزاری در جهت رشد و ارتقای بخشهای مختلف اقتصادی و رفاه اجتماعی، شناسایی بازیگرانی که زمینهساز رقابتی شدن جوامع و مناطق است ضروری میباشد، در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل بازیگران كليدي مؤثر بر رقابتپذیری منطقهای در ايران است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) است. و از ابزار مکتور برای سنجش مواضع و قدرت بازیگران بهره گرفتهشده است. نتایج پژوهش نشان داد مجلس شوراي اسلامي و وزارت راه و شهرسازي اثرگذارترین بازیگر (میزان رقابتپذیری = 2.12) و درواقع بازیگران مسلط محسوب میشوند. همچنين دانشگاهها و مراکز پژوهشی در بهبود رقابتپذیری منطقهای قدرت نفوذ پاییني (میزان رقابتپذیری= 0.02) داشتهاند. در انتهاي پژوهش نيز راهکارهاي مؤثر بر تقويت رقابتپذیری منطقهای در ايران ارائهشده است.
واژههای کلیدی:
رقابتپذیری، توسعه منطقهای، تحليل بازيگران، مکتور
مقدمه
رشد شهرنشینی و جهانیشدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقاء جایگاه رقابتپذیری را میان شهرها اجتنابناپذیر کرده است (علیاکبری و همکاران، 1397: 13). درواقع در حیات اقتصادی، رقابت یکی از اساسیترین منابع براي خلاقیت است و اثر مهمي بر رشد و توسعه منطقهای دارد. در واقع رقابتپذیری یک مفهوم است که بخش بزرگی از اقتصاد را اشغال کرده است (علیاکبری و همکاران، 1398: 3). رویکردهای بسیار گوناگونی در ارتباط با رقابتپذیری وجود دارد. بااینوجود، سنجش رقابتپذیری کشورها و مناطق کاری دشوار است؛ زیرا تابعی پیچیده از متغیرها و عوامل مختلفی است که اهمیت هریک در طول زمان تغییر میکند (پورصفوی و جعفری، 1396: 808). از سوی دیگر در مورد رقابتپذیری تعریف واحدی وجود ندارد، اما در اغلب تعاریف ارائهشده، این وجه مشترک وجود دارد که رقابتپذیری، قابلیتها و توانمندیهایی است که یک بنگاه، صنعت یا کشور دارا بوده و قادر به حفظ آن میباشند تا بتوانند در عرصه بینالمللی سهم بازار خود را افزایش دهند و از سودآوری بلندمدت بهرهمند شوند. برخی دیگر رقابتپذیری را از دیدگاه منابع ایجادکننده آن بررسی کرده و سه منبع فناوری، بنگاه و نیروی انسانی را منشأ رقابتپذیری میدانند و اعتقاددارند که رقابتپذیری با منشأ نیروی انسانی بسیار پایدارتر از سایر منابع است، زیرا کمتر مورد تقلید قرار میگیرد (عسگری، 1398: 39).
رقابتپذیری منطقهای مفهومی پیچیده است که عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی را در بر می گیرد و به توانایی یک منطقه برای جذب و حفظ مشاغل، استعدادها و سرمایه گذاری اشاره دارد. رقابتپذیری منطقهای برای توسعه یک منطقه و توانایی آن برای رقابت با سایر مناطق در مقیاس ملی و جهانی بسیار مهم است. با وجود اهمیت رقابتپذیری منطقهای برای رشد اقتصادی، ایجاد شغل، نوآوری و پایداری (یورواستات، 2019: 2)، بسیاری از مناطق هنوز با مشکلاتی برای رقابت موفق در مقیاس جهانی روبهرو هستند که این امر به دلیل عواملی از جمله دسترسی محدود به سرمایه، مهارت و فناوری، زیرساخت نامناسب، پشتیبانی ناکافی از نهادها و کمبود فرهنگ کارآفرینی است (کاپلو و نایکامپ، 2018: 63؛ کروگمن و شیلر، 2020). علاوه بر این، با وجود اینکه برخی از مناطق به طور موفقیت آمیز توسعه پیدا کرده اند و راهبردهای تخصصی شدن را اجرا کرده اند، اما برخی دیگر هنوز به طور کامل از این رویکرد بهرهبرداری نکردهاند و این میتواند حداکثر قابلیت رشد و رقابتپذیری آنها را محدود کند (کرسنتزی و رودریگز-پوز، 2021: 734). بنابراین، نیاز به فهم بیشتر و رفع موانع رقابتی مناطق و ترویج توسعهی سیاستها و راهبردهای مؤثر برای افزایش رقابتپذیری مناطق مختلف و در نظر گرفتن ویژگیها و نقاط قوت آنها وجود دارد (براکمن و همکاران، 2021: 149). در کشور ما از آغاز برنامهریزی توسعه ملی، همواره به جنبههای منطقهای و توسعه توجه شده و از برنامه عمرانی سوم، عملاً تفکر منطقهای بهویژه مفهوم تمرکززدایی وارد متون برنامهریزیشده و تاکنون ادامه داشته است. بااینهمه برنامهریزیهای توسعه ملی توفیق چندانی در منطقه کردن توسعه و تقویت رقابتپذیری منطقه نداشتند چراکه نتوانستند نابرابریهای مختلف اقتصادی اجتماعی و فضایی بین مناطق را کاهش دهند و فقر شدید در برخی مناطق کشور، نابرابری فرصتهای شغلی، توزیع نابرابر امکانات و درنتیجه سیل مهاجرت از پیرامون به مرکز کماکان مسئله اصلی توسعه کشور محسوب میشود. ازاینرو باگذشت چند دهه از ورود مفهوم برنامهریزی در ایران، نیل به توسعه متوازن با تأکید بر مزیت رقابتی، تمرکززدایی از جمعیت، فعالیت و امکانات همچنان دغدغه اصلی برنامهریزان و سیاستگذاران در این کشور است؛ بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی است که بازیگران کلیدی در فرایند رقابتپذیری منطقهای در ایران کداماند و کدامیک نقش مهمتری در این فرایند داشتهاند؟ بدین منظور از ابزار مکتور استفادهشده است. این روش از یکسو به طبقهبندی بازیگران بر مبنای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر و از سوی دیگر به شناسایی موضع هر یک از بازیگران در رابطه با اهداف مرتبط با مسئله میپردازد.
سوال پژوهش
مهم ترین بازيگران كليدي و مؤثر بر رقابتپذیری منطقهای در ايران کدام اند؟
فرضيه پژوهش
به نظر می رسد مجلس شورای اسلامی کلیدیترین و مؤثرترین بازيگر بر رقابتپذیری منطقهای در ايران می باشد.
پیشینه و مبانی نظری تحقیق
درهمتنیدگی سرنوشت و مسیر حرکت دست جمعی در راستای رسیدن به رفاه اجتماعی و اقتصادی باعث ظهور رویکرد جدید با عنوان رقابتپذیری منطقهای شد (ستوده و همکاران، 1400: 39). رقابت منطقهای بهعنوان یک عامل اصلی توسعه محسوب میشود (باکی و همکاران، 2022: 9). طبق تعریف مجمع جهانی اقتصاد، رقابتپذیری1 مجموعهای از نهادها، سیاستها و عواملی است که سطح بهرهوری یک کشور را تعیین میکند (شواب و پورتر، 2018: 108؛ رادیوجویک و همکاران، 2019: 141). در سطح خرد، رقابتپذیری بهعنوان توانایی مناطق برای رقابت، رشد و سودآور بودن تعریف میشود (مارتین و همکاران، 2006: 39؛ پاول، 2001: 880)، یا توانایی یک شرکت یا منطقه برای تولید و فروش محصولات و خدمات با قیمت پایینتر از رقابت (موسسه بینالمللی توسعه مدیریت، 2000: 201). بین سطح خرد و کلان رقابتپذیری، رقابتپذیری منطقهای تعریف میشود. یکی از پرکاربردترین تعاریف رقابتپذیری منطقهای، تعریف کمیسیون اروپا است که بر اساس آن، رقابتپذیری یک منطقه توانایی آن در تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای بازار داخلی و جهانی را ازنظر قیمت و کیفیت برآورده میکند و غیره، حفظ سطح بالا و پایدار درآمد، یا بهطورکلی، توانایی منطقه برای ایجاد، تحتفشارهای رقابتی خارجی، سطح نسبتاً بالایی از درآمد و اشتغال (کمیسیون اروپا، 1999، : 75). آنچه باید به آن اشاره شود این است که مفهوم رقابتپذیری منطقهای در طول زمان گسترشیافته است، بهطوریکه شامل پتانسیل (یا قدرت) منطقه یا محلی برای ایجاد سطح کافی از صادرات برای دستیابی به سطح درآمد پایدار (و اشتغال کامل) جمعیت است. از سوی دیگر، رقابتپذیری منطقهای درنتیجه تأثیر عوامل متعددی مشاهده و تحلیل میشود و مهمترین آنها عبارتاند از: (1) زیرساختهای تجاری. (2) در دسترس بودن و کیفیت منابع انسانی؛ (3) محیط تولید و غیره (کمیسیون اروپا، 2004: 37) کیتسون و همکاران (2004) پیشنهاد میکنند که اگرچه نظریهپردازان اغلب از اصطلاح «رقابت منطقهای» استفاده میکنند، اما همچنان پیچیده و بحثبرانگیز است. «ما از یک اجماع در مورد اینکه منظور از این اصطلاح چیست فاصلهداریم. این با تعاریف متعددی از رقابت منطقهای که در ادبیات رقابتپذیری یافت میشود تأیید میشود. بهعنوانمثال، هاگینز معتقد است که رقابت منطقهای (یا محلی) به شرایطی اشاره دارد که به شرکتها اجازه میدهد در بازارهای انتخابشده رقابت کنند و در یک منطقه خاص ارزش ایجاد کنند (هاگینز، 2003: 92). ایمره لنگیل و میکوش لوکوویچ با استفاده از شاخصهایی مانند: تولید ناخالص داخلی سرانه، بهرهوری نیروی کار، نرخ اشتغال و غیره مروری بر رقابتپذیری مناطق مجارستان ارائه کردند (لنگیل و لوکوویچ، 2006: 335). هاگینز و دیویس شاخص رقابتپذیری اروپا را ایجاد کردند که رقابتپذیری 27 کشور اروپایی و 118 منطقه را اندازهگیری میکند. در این گزارش، نویسندگان بر نقش دانش، خلاقیت و زیرساخت برای تحلیل رقابتپذیری منطقهای تأکید میکنند (هاگینز و دیویس، 2006: 59). شاخص رقابتپذیری منطقهای لهستان توسط برونیز، هیمن و میزچوک محاسبه شد. آنها 16 منطقه لهستان را بر اساس سیستم وزن دهی مورداستفاده در محاسبه ارزش نهایی شاخص رقابتپذیری منطقهای رتبهبندی کردند (برانیز و همکاران، 2008: 5). توره و همکاران (2014) رقابتپذیری مناطق را بهعنوان "ظرفیت آنها برای ایجاد و توسعه فعالیتهای اقتصادی و جذب و حفظ سرمایه و افراد ماهر در قلمرو خود" تعریف میکنند. کامانی (2002) رقابت منطقهای را اینگونه تعریف میکند: "قدرت جذب سرزمینها و ظرفیت آنها برای برآوردن نیازهای شهروندان و نیازهای مشاغل ازنظر رفاه و کارایی جمعی". این نویسنده مزیت مطلق منطقه را در ظرفیت آن برای برخورداری از داراییهای برتر فنآوری، اجتماعی، فیزیکی و نهادی خلاصه میکند. به اعتقاد ساسانی و همکاران (1399) مهمترین عامل تغییر ذهنیت ذینفعان به کارآمدی قابلیتهای کارآفرینی دانشبنیان بهعنوان مقوله کانونی مدل رقابتپذیری منطقهای میباشد که در صورت تحقق راهبردها در سایه شرایط محیطی و واسطهای حاکم بر آن، سبب رقابتپذیری مناطق و جذب منابع تولید و ایجاد ثروت میشوند. نتایج تحقیق مولایی (1398) مشخص کرد «اصالت، وجهه و شهرت جهاني» و «خلاقيت و نوآوري» مهمترین عوامل مؤثر بر رقابتپذیری شهر تبريز میباشد. یافتههای تحليل خوشهای در سه سطح و هفت عرصه رقابتپذیری به نظر پورصفوی و جعفری (1396) شامل ترکيب و تخصص گرايي صنعتي، محيط کارآفرين، ظرفيت نوآوري، نيروي کار ماهر، استخدام پذيري، سن و اندازه بنگاه است. اين خوشهها، با ايجاد صرفههای تجمع لازم میتوانند جرياني از سرمایهگذاریها را بهسوی خود جلب کند و درنتيجه، محيطي کارآفرين را خلق کند. در این میان برخی پژوهشگران به نقش سرمایه انسانی در رقابتپذیری منطقهای اشارهکردهاند و معتقدند در درازمدت، سرمایه انسانی باعث پیشرفت فناوری و افزایش بهرهوری میشود. سرمایهگذاری در سرمایه انسانی کیفیت نیروی کار را با تمام نتایج مثبت افزایش میدهد (تیجانیک، 2010: 420؛ رادیوویچ و همکاران، 2019: 480) بروکس بانک و پیکرنل (1999) مناطق بریتانیا را بر اساس شاخصهای انتخابی آموزش (که نشاندهنده سرمایه انسانی است) رتبهبندی کردند. گاردینر شاخصهای مختلف رقابتپذیری منطقهای را مرتبط بادانش و نوآوری در نظر میگیرد و آنها را در مجموعهای از شاخصهای سرمایه علمی، ظرفیت نوآوری و محصولات جامعه دانش طبقهبندی میکند تا تصویر دقیقتری از این مقولات به دست آورد (گاردینر، 2003: 33). تحلیل مقایسهای رقابتپذیری هشت منطقه رومانیایی بر اساس شاخصهای منابع انسانی توسط کنستانتین و بانیکا انجام شد (کنستانتین و بانیکا، 2007: 67). همچنین سرمایه انسانی بهعنوان عامل تعیینکننده رقابتپذیری و توسعه اقتصادی در سطوح مختلف توسط ماریا بوسلیچ در کتاب دانش و رقابتپذیری مورد تأکید قرارگرفته است. (بوسلیچ، 2007: 174).
در حال حاضر ما با تحول بزرگی در مفهوم رقابتپذیری، ملی و منطقهای مواجه هستیم. از یکسو، این مفهوم از مفهومی که بهشدت بر تجارت خارجی متمرکزشده است، به چشماندازی گستردهتر برای برآوردن نیازها و خواستارهای رو به رشد شهروندان و مشاغل، ازنظر رفاه و توسعه، کارایی جمعی، حتی انسجام اجتماعی تبدیلشده است. از سوی دیگر، درحالیکه رقابتپذیری درگذشته تنها بر اساس سطوح هزینههای تولید بود، امروزه برعکس مبتنی بر ساعت استراتژیک و هوشمندی اقتصادی، انعطافپذیری، تنوع، تمایز و تخصص، کیفیت و نوآوری است. بر اساس این منطق جدید رقابتپذیری، منطقه میتواند حرف خود را مستقلاً بزند (سادکی و همکاران، 2020: 189) پژوهشگران از یکسو رقابت بنیادی را بهعنوان بهرهوری یا سطح تولید کارگران تصور میکنند، از سوی دیگر بر شکوفایی یک منطقه یا کشور تأکید میکنند که امکان کیفیت زندگی را برای کارگران بهعنوان یک رقابت جهانی فراهم میکند. (سادکی و همکاران، 2020: 198)
ازنظر کروگمن (1998)، رقابتپذیری یک منطقه عبارت است از: توانایی آن برای جذب سرمایه و نیروی کار از طریق بهرهوری آنها و بازدهی که میتواند به این عوامل تولید ارائه دهد. بنابراین برای اینکه یک منطقه رقابتی باشد، باید نیروی کار و سرمایه را از مناطق دیگر جذب و حفظ کند، و این جریانات عوامل باعث افزایش بیشتر بهرهوری «مطلق» آن منطقه میشوند.
نظریه رشد درونزای منطقهای: در سطح منطقهای و فراملی، نظریه رشد درونزا، بر نقش دانش و تغییرات تکنولوژیکی بهعنوان منابع مزیت رقابتی منطقهای تأکید دارد. طبق نظر مارتین (2005) نظریه رشد درونزا دیدگاه جدیدی را در تبیین نظری عوامل رشد یک منطقه و پویاییهای زیربنایی آن ارائه میدهد، با توجه به اینکه عوامل کلیدی مورد تأکید نظریه مذکور، افزایش بازده، سرمایه انسانی و فناوری، در فضای اقتصادی بهطور نابرابر توسعهیافته و در سطح محلی و منطقهای متمایز شود. دراینارتباط پورتر (1998) مدل "انباشت دانش فناورانه" را توسعه داد، که در آن معتقد است انباشت سرمایه دانش از طریق سرمایهگذاری، در سطح هر شرکت، موجودی دانش موجود در اقتصاد را بهبود میبخشد. این امر باتجربه بهدستآمده، یعنی «یادگیری از طریق انجام دادن» ممکن میشود و میتواند باوجود مکملهای بین شرکتها یا فعالیتها و با انتشار دانش و اطلاعات موردپسند قرار گیرد. همچنین، انتشار دانش با انباشته شدن شرکتها و بخشهای تکمیلی که به ترتیب منجر به «عوامل خارجی تراکم» و «عوارض خارجی بخشی» میشود، تسهیل میشود. این نظریه اولویت نوآوری را بهعنوان کلید مزیت رقابتی منطقهای تضمین میکند. نوآوری منجر به رقابت میشود و رقابت، نوآوری را تحریک میکند. عوامل تعیینکننده محلی نوآوری و کارآفرینی، بهعنوان یک منبع کلیدی از فعالیتهای نوآورانه محسوب میشود، بنابراین نقش محوری در توضیح تفاوتهای منطقهای در مزیت رقابتی میباشد. درمجموع، برای اینکه یک منطقه مزیت رقابتی خود را در طول زمان حفظ کند، باید بهطور مداوم نرخ بالایی از نوآوری را در مقایسه با مناطق رقیب حفظ کند (مارتین، 2005: 1210). نتایج تحقیق مارتین و همکاران بر اساس نظریه رشد درونزای منطقهای نشان دادهاند که تفاوت در رشد بین کشورها یا بین مناطق در طول زمان ادامه دارد و گسترش مییابد و همگرایی رشد بین کشورهای/مناطق جنوب و کشورهای/مناطق شمال همیشه بهعنوان سرنوشت آنها در درازمدت حفظشده است.
نظریههای تمرکز فعالیت تولیدی و مزیت رقابتی منطقهای: تئوریهایی که تحلیلهای خود را بر اساس مکانیسم تراکم صنعتی بهطورکلی و تمرکز شرکتها بهطور خاص استوار میکنند، در خط تحقیق آلفرد مارشال قرار میگیرند. در این راستا، این نویسنده معتقد است که: "مناطق یک کشور معین با سطوح نابرابر عملکرد اقتصادی مشخص میشوند. این تفاوتها در عملکرد را میتوان با نیروهای تراکم توضیح داد". در این راستا، این نظریهها بر اهمیت اقتصادهای خارجی محلی، تراکم فضایی و سرزمینی فعالیتهای اقتصادی، در پیدایش مزیت رقابتی منطقهای و درنتیجه بهبود رقابتپذیری منطقهای تأکید میکنند. بهطورکلی، آنها از یکسو با کار "سازمان صنعتی جدید" خوشهها2، منابع خاص قلمرو3، سیستمهای تولید محلی4 همجواریهای اقتصادی5 مرتبط هستند. و از سوی دیگر به مدلهای جدید برخاسته از نظریه «جغرافیای جدید اقتصادی» : مدل مرکز- پیرامون6، نوآوری، تجمع و رشد7، سرریز دانش محلی و اثرات تراکم8. اخیراً، تحلیل اقتصادی فضا بهعنوان عاملی در مکانیابی شرکتها و کارگران با «اقتصاد جغرافیایی جدید» تجدید میشود. اقتصاد جغرافیایی به مسئله تمرکز فعالیتهای اقتصادی در تعداد کمی از تجمعات شهری میپردازد. (کرستیک و رادی ووجویچ، 2022: 169).
اگرچه نظریهها و تبیینهای متعددی درباره عوامل رقابتپذیری منطقهای وجود دارد، اما سیستماتیکترین روش، عوامل (رقابتپذیری) را از طریق «منشور» (یا هرم) کیفیت فزاینده زندگی توضیح میدهد. عوامل9، بهعنوان منابع رقابت، در "پایین" هرم تعریف میشوند و عبارتاند از: ساختار اقتصادی. نوآوری؛ تعداد و کیفیت مؤسسات آموزشی. کیفیت و در دسترس بودن نیروی کار، مراکز تصمیمگیری. و فرهنگها. "رقابت منطقهای کشفشده10" بخش مرکزی هرم است و به موارد زیر اشاره دارد: (1) توسعه فناوری. (2) توسعه شرکتهای کوچک و متوسط؛ (3) حجم سرمایهگذاریهای مستقیم؛ (4) زیرساخت؛ (5) سرمایه انسانی؛ (6) نهادها و غیره (وسلینویچ و کنزویچ، 2015: 145 به نقل از کرستیک و رادی ووجویچ، 2022: 174) ایمره لنگیل در مورد عوامل رقابتپذیری منطقهای توضیحات زیر ارائه کرد. به گفته وی، هفت عامل کلیدی رقابتپذیری منطقه شامل ساختار اقتصادی، نوآوری، دسترسی منطقهای، سهم کارگران تحصیلکرده از کل جمعیت، ساختار اجتماعی، تصمیمات متمرکز و هویت منطقهای وجود دارد (لنگیل، 2004: 328). تعدادی از تحقیقاتی که در زمینه رقابت پذیر ی منطقهای در ایران و خارج از ایران انجام شده اند عبارتند از:
شریفزادگان و نداییطوسی (1395) در مقالهای تحت عنوان «سنجش مناسبت به کارگیری مولفههای موفقیت رقابتپذیری توسعه منطقهای در ایران» در تعریف رقابت پذیری منطقهای، هم به مولفهی واحدهای فعالیتی، هم به مولفهی افراد (ساکنان،کارآفرینان و گردشگران) و هم به مولفهی فضا توجه شده است. این تعریف متفاوت با تعریف پورتر است که تنها رقابتپذیری را در گرو افزایش بهرهوری واحدهای فعالیتی و بنگاهها دانسته است.
علیاکبری و همکاران (1398) در پژوهشی تحت عنوان «سنجش و تحلیل شاخصهای رقابتپذیری در کشورهای غرب آسیا با تأکید بر ایران» به این نتیجه میرسند که الگوی توزیع مولفهها در بین کشورهای منطقه غرب آسیا به صورت الگوی تصادفی (Random) و نشانگر بدون برنامهریزی بودن توزیع فضایی شاخصهای رقابتپذیری است.
ستوده و همکاران (1400) در مقالهای تحتعنوان «تببین رقابتپذیری منطقهای با رویکرد آیندهنگاری( مطالعه موردی: استان کرمانشاه)» از بین 64 شاخص 9 شاخص (حمایت دولت از کسبوکارهای دانشبنیان، پژوهشکدههای تخصصی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، تمرکز جغرافیای فعالیتهای مکمل، امنیت سرمایهگذاری، سرمایهگذاری بخش خصوصی، سطوح رقابت آزاد و عادلانه افراد، کیفیت نیروی کار و شایستهسالاری) بهعنوان عوامل کلیدی در رقابت پذیری منطقه کرمانشاه تشخیص دادهاند.
رحیمی و حسینزاده (1400) در پژوهشی تحت عنوان «سنجش و اولویتبندی ضریب رقابتپذیری منطقهای در ایران براساس مولفههای اقتصاد دانش» به این نتیجه میرسند که متغیرهای تولید، اختراعات، تعداد شرکتهای دانشبنیان نقش مثبتی در رقابتپذیری منطقه ای دارند.
کاسلی و فرانزونی (2020) در پژوهشی تحت عنوان «جغرافیای نوآوری: اندازهگیری رقابتپذیری منطقهای» رابطه بین نوآوری و رقابتپذیری منطقهای را در ایتالیا مورد بررسی قرار داده اند. نویسندگان یک شاخص جدید از رقابتپذیری منطقهای ارائه دادهاند که سطح و کیفیت نوآوری در یک منطقه را در نظر میگیرد.
فن اوورمایر و فورنونی (2020) در مقاله ای تحت عنوان «تأثیر جهانی شدن و منطقهبندی بر رقابتپذیری منطقهای: تحلیلی از مناطق اروپایی» به این نتیجه رسیدهاند که جهانی شدن ممکن است تأثیرات مثبت و منفی بر رقابتپذیری منطقهای داشته باشد، در حالی که منطقهبندی میتواند به عنوان یک نیروی مثبت برای رقابتپذیری منطقهای عمل کند.
نیرا و راموس (2021) در مقاله ای تحت عنوان «رقابتپذیری منطقهای در عصر دیجیتال» تأثیر دیجیتالی شدن بر رقابتپذیری منطقهای با تمرکز بر مناطق روستایی را مورد بررسی قرار داده اند. نویسندگان معتقدند که مناطق روستایی میتوانند با تمرکز بر نقاط قوت و داراییهای منحصر به فرد خود از دیجیتالیزاسیون بهره ببرند و رقابتپذیری خود را افزایش دهند.
وو و لی (2021) در مقاله ای تحت عنوان «فهم رقابتپذیری منطقهای از منظر رفتاری: شواهدی از تایوان» به این نتیجه رسیده اند که سرمایه اجتماعی، اعتماد و شبکههای اجتماعی به عنوان عوامل مهمی در رقابتپذیری منطقهای محسوب میشوند.
مواد و روشهاروش تحقیق
پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز آن به دو روش کتابخانهای (اسنادی) و پیمایشی (میدانی) جمعآوریشده است. بهمنظور تحلیل اطلاعات و دادههای جمعآوریشده از روشهای کمی (متناسب با پرسشنامه) و نرمافزار Mactor استفادهشده است. برای سهولت در تحلیل اثر متقابل کنشگران و بهویژه برای محاسبه ارتباطات مهم بین بازیگران، شرکت لیپسور نرمافزار مکتور را طراحی کرده است. مکتور ساختار سادهای دارد و بهآسانی در دسترس قرار دارد. این نرمافزار همچنین به تحلیلگران این امکان را میدهد که قدرت و پیچیدگی نظام موردمطالعه را در نظر بگیرند و برای این کار نتایج پیدرپی را به کاربر عرضه میکند که ابعاد خاصی از مساله را نشان میدهد. روش مکتور ممکن است تنها، یا در ترکیب با یک فرایند راهبردی یکپارچه مورداستفاده قرار گیرد، همچنین ممکن است با تحلیلهای راهبردی در مقیاس جهانی و تحلیل اهداف خاص راهبردی نیز سازگار باشد (میرزایی، 1396: 16). نرمافزار مکتور تمرکز خود را بر روی تحلیل بازیگران قرار داده است (میرزایی، 1396: 16). نقش بازیگران کلیدی در سیستم موردمطالعه، بهطور دقیقتر، ذینفعان درگیر در منطقه بر اساس روابط قدرت بینشان، مقاصد و اهداف بازیگران، پروژههای در دست، ترجیحات و انگیزههای ایشان، رفتار استراتژیک گذشته، محدودیتها، منافع، حرکتهای راهبردی بالقوه موردمطالعه قرار میگیرند (Strategia, 2013: 146) بهطوریکه از طریق مطالعه برنامههای 5 ساله توسعه، طرح آمایش سرزمین و سایر منابع، بازیگران اصلی در رقابتپذیری منطقهای شناساییشده و مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنين با استفاده از نظرسنجي از 50 نفر از متخصصان و کارشناسان در حوزه برنامهریزی منطقهای در قالب 2 گروه 25 نفری و از طریق مصاحبه مجازی به پرسشنامهها پاسخ داده شد.
تحلیل بازیگران با ابزار مکتور
تحلیل بازیگران «یا تحلیل ذینفعان» فرایندی است که به کمک آن افراد یا گروههایی که بیشترین نفوذ و تأثیر را بر یک موضوع، مسئله، فعالیت، راهبرد یا تصمیمگیری دارند، شناسایی میشوند. تحلیل بازیگران در توسعه منطقهای کاربرد گستردهای دارد؛ زیرا مسائل این حوزه بسیار پیچیده و مستلزم درگیرشدن افراد، گروهها و سازمانهای مختلفی هستند. هریک از این بازیگران، علایق، اهداف و راهبردهای مخصوص به خود را دارند که معمولاً با یکدیگر ناسازگار است. روشهای مختلف تحلیل بازیگران بهصورت ساختارمند در درجه اول سیاهه یا فهرستی از بازیگران و اهداف یا راهبردهای هریک از بازیگران تدارک میبیند و در درجه دوم، با ارائه تصویری کلی از نیروهای درگیر در یک موضوع یا مسئله امکان مقایسه میان آنها را فراهم میکند. در این ابزار دو هدف اصلی دنبال میشود. نخست طبقهبندی بازیگران بر مبنای تأثیرگذاری نسبی آنها از یکدیگر و تأثیرپذیری بر یکدیگر که دادههای مربوط به آن به کمک ماتریس تأثیرات مستقیم بازیگران بر یکدیگر فراهم میشود. هدف دوم شناسایی موضعگیری هریک از بازیگران نسبت به اهداف، اولویتها یا مسائل کلیدی است و برای رسیدن به این هدف از ماتریس دوبخشی استفاده میشود (طالبیان و همکاران، 1395: 5). بهمنظور امتیازدهی به ماتریسها، پرسشنامهای تهیه و از کارشناسان خواسته شد که میزان اثرگذاری هریک از بازیگران را بر بازیگر دیگر (از 1 تا 4) امتیاز دهند؛ بهطوریکه تأثیر عناصر هر سطر را بر عناصر مندرج در ستون مشخص کنند. همچنین کارشناسان، میزان مطلوبیت هدفها (وظایف) ازنظر بازیگران را نیز مانند روش قبلی امتیازدهی کردند.
بحث و یافتههای پژوهش
در پژوهش حاضر، بازیگران رقابتپذیری منطقهای تحلیلشدهاند. بهطوریکه با بهرهگیری از نظرات متخصصان حوزه برنامهریزی منطقهای بازیگران مؤثر استخراج شدند. تحلیل بازیگران به کمک این ابزار از 3 گام بههمپیوسته و مرتبط تشکیلشده است:
1. تعریف بازیگران و راهبردها یا اهداف اصلی آنها؛
۲. مشخص کردن حالتهای مختلف نفوذ مستقیم هریک از بازیگران بر یکدیگر و تشکیل ماتریس بازیگر - بازیگر. هدف از ساخت این ماتریس مشخص کردن روابط میان بازیگران است که این روابط ممکن است یکی از حالتهای زیر باشد:
- دو بازیگر تأثیری بر یکدیگر ندارند یا نفوذ یکی بر دیگری بسیار اندک است. در این صورت درایه مربوط به تأثیر بازیگر یک سطر از ماتریس بر بازیگر دیگر از یک ستون ماتریس عدد صفر در نظر گرفته میشود.
- یک بازیگر ممکن است در فعالیتها، برنامهها یا اهداف بازیگر دوم تداخل ایجاد کند و این تداخل در سطح اندکی است. در این صورت درایه مربوط به این حالت را (درایه i.j که نشاندهنده تأثیر یا نفوذ بازیگر سطر i بر بازیگر سطر j است) با عدد «1» را جایگزین میکنیم.
- یک بازیگر ممکن است سیاستهای بازیگر دیگر را تهدید کند یا به خطر بیندازد. در این صورت در درایه مربوط عدد ۲ را قرار میدهیم.
- در حالت بعدی یک بازیگر ممکن است کل مأموریت یا راهبردهای یک بازیگر دیگر را تهدید کند. در این صورت در درایه ماتریس مربوط عدد ۳ را قرار میدهیم.
- در شدیدترین حالت ممکن است یک بازیگر هستی یک بازیگر دیگر را تهدید کند یا به مخاطره بیندازد؛ برای مثال، هنگامیکه دو بازیگر دولتی با یک هدف، مأموریت یا راهبرد سازمانی وجود داشته باشد، ممکن است رقابت میان آنها به حدی جدی شود که هریک تلاش کنند دیگری را به کمک فرایندهای سیاستگذارانه یا قانونی منحل اعلام کنند. در چنین حالتی در درایه مربوط، عدد 4 قرار میگیرد. تحلیل این ماتریس علاوه بر آنکه قوت و ضعفها یا میزان نفوذ یا وابستگی هریک از بازیگران را مشخص میکند، احتمال وقوع رقابت یا نزاعهای جدی میان بازیگران را نیز نشان میدهد.
3. توصیف و محاسبه موضع هر بازیگر درباره یک هدف؛ هدف از ساخت این ماتریس دوبخشی، مشخص کردن همگرایی یا واگرایی میان بازیگران درباره اهداف است. برای تشکیل این ماتریس بازیگران در سطرها و هریک از اهداف، راهبردها، اولویتها یا مسائل در ستونها قرار میگیرند. در این زمینه، تنها معیار یکسان بودن ماهیت عناصر ستون است؛ بدینسان که همه متغیرهای قرارگرفته در ستونهای ماتریس باید از جنس اولویت، هدف، راهبرد یا مسئله باشند و امکان قراردادن متغیرهای ناهمجنس وجود ندارد. هر بازیگر درباره یک هدف میتواند سه موضع مختلف داشته باشد؛ موافقت، مخالفت یا بیطرفی. اعداد 1+، 1- و 0 به ترتیب هریک از این حالات سهگانه را نمایندگی میکنند. با تشکیل این ماتریس میتوان امکان ائتلاف یا نزاع میان بازیگران بر سر یک مسئله یا هدف را شناسایی کرد. علاوهبراین با مشخص کردن شدت مخالفت یا موافقت هر بازیگر با یک هدف میتوان سلسلهمراتب یا اولویتبندی اهداف هریک از بازیگران را شناسایی کرد (Godet, 1994; Godet, 2000: 19; Godet and Durance, 2011: 49; Godet, 2008:15 به نقل از طالبیان و همکاران، 1395: 5).
شکل 1- مراحل MACTOR
شناسایی بازیگران و اهداف
در این مرحله، برای تحلیل بازیگران به شیوه مکتور، از طریق مطالعه برنامههای 5 ساله توسعه، طرح آمایش سرزمین و به کمک فرایند گفتوگوی مجازی و در یک جلسه پنل خبرگان، نخست بازیگران اصلی شناسایی و سپس ماتریس تأثیرات متقابل میان بازیگران را با استفاده از راهنمای تکمیل ماتریس تکمیلشده است. در ادامه این پژوهش کارشناسان اهداف و راهبردهای اصلی مرتبط با مسئله (رقابتپذیری منطقهای در ايران) شناسایی کردهاند و سپس درایههای ماتریس بازیگر- اهداف را بر اساس راهنمای تکمیل ماتریس امتیازدهی کردهاند. وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای متعدد در رقابتپذیری ایفای نقش میکنند. به دلیل تعدد این عاملان و پرهیز از اطاله کلام، تنها به مهمترین سازمانهایی که در رقابتپذیری منطقهای ايران نقش دارند، پرداختهشده است (جدول شماره 1).
جدول 1- بازیگران کلیدی مرتبط با مسئله رقابتپذیری منطقهای در ايران
ردیف | بازیگر | هدف بازیگر درباره مسئله رقابتپذیری منطقهای |
1 | وزارت جهاد کشاورزی | حمایت از توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی |
2 | وزارت اقتصاد | توسعه فعالیتهای صنعتی |
3 | معاونت عمرانی استانداری | ارائه طرحهای عمرانی در راستای توسعه فضایی |
4 | مجلس شورای اسلامی | سیاستگذاری و قانونگذاری |
5 | وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات | توسعه زیرساخت ارتباطی و دسترسیها |
6 | بخش خصوصی و مردم | مشارکت در امر توسعه استان |
7 | نهادهای عمومی (شهرداری، دهیاری، شورای شهر و روستا) | مدیریت فضایی- کالبدی و سیاستگذاریها |
8 | بنیاد مسکن انقلاب اسلامی | تأمین نیازمندیهای مسکن شهری و روستایی |
9 | وزارت راه و شهرسازی | سیاستگذاری و هماهنگی فضایی- کالبدی |
10 | قوه قضاییه | رسیدگی به تخلفات |
11 | وزارت صنعت، معدن و تجارت | نظارت بر فعالیت واحدهای صنعتی |
12 | سازمان حفاظت محیطزیست | نظارت بر نحوه استقرار پدیدههای عمرانی و توسعه از قبیل واحدهای صنعتی و نیروگاهها |
13 | سازمانهای مردمنهاد | پرورش بخش تولید داخلی و مشارکت مردمی |
14 | سازمان برنامهوبودجه کشور | سیاستگذاری و هماهنگی اقتصادی و بودجهریزی |
15 | دانشگاهها و مراکز پژوهشی | توسعه زیرساخت دانشی-پژوهشی و مهارتی |
16 | شورای برنامهریزی و توسعه استان | تصویب طرحهای توسعه و عمران (جامع) |
منبع: یافتههای پژوهش
تشکیل ماتریسهای تأثیرات متقابل
جدول 2- ماتریس بازیگر- بازیگر در بازیگران کلیدی رقابتپذیری منطقهای در ایران
ارزیابی توازن قدرت در میان بازیگران
خروجی اول نشاندهنده میزان قدرت بازیگران است بهطوریکه قدرت بازیگران مختلف بهصورت یکسان توزیع نشده و بسته به شرایط مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور، بازیگران متنوع دولتی خصوصی و مدنی قدرت تأثیرگذاری متفاوتی بر مسائل و اهداف دارند. هرچه قدرت نسبی بازیگران یا همان تأثیرگذاری یک سازمان در مقایسه با تأثیرپذیری آن از دیگر بازیگران بیشتر باشد ظرفیت یا قابلیت تأثیرگذاری بالاتری بر مسائل دارند.
شکل 2- نمودار رنگینکمان برای دستهبندی بازیگران
( 49:Chevalier and Buckles, 2013)
با توجه به این نمودار، در ناحیه اول بازیگرانی هستند که بر سایر بازیگران تأثیر زیادی دارند و از آنها تأثیرپذیری اندکی دارند. میتوان تحلیل کرد دو بازیگر مجلس شورای اسلامی و وزارت جهاد کشاورزی از بازیگران غالب و مسلط بر رقابتپذیری منطقهای در ایران هستند. نهادها و سازمانهایی که در این منطقه دیده میشوند بر سایر بازیگران بسیار تأثیرگذارند و از دیگر بازیگران نیز تأثیر زیادی میپذیرند. بازیگرانی هم که در ناحیه سوم قرارگرفتهاند بازیگران تحت سلطه و مغلوب میباشند که تأثیرگذاری اندکی بر دیگر بازیگران دارند، اما خود بهشدت تحت تأثیر سایر بازیگران هستند و درنهایت بازیگران ناحیه چهارم بر سایر بازیگران نه تأثیر میگذارند و نه تحت تأثیر آنها قرار میگیرند و بهصورت مستقل در سیستم رقابتپذیری عمل میکنند. این بازیگران شامل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و دانشگاهها و مراکز پژوهشی میباشند.
شکل 3- قدرت نسبی بازیگران
میزان رقابتپذیری بازیگران با توجه به میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم بازیگران و شبکه روابط بین آنها محاسبه میشود. جدول شماره 3 نشان میدهد که مجلس شورای اسلامی بالاترین میزان رقابتپذیری (2.12) و دانشگاهها و مراکز پژوهشی کمترین میزان رقابتپذیری (0.02) در بین بازیگران را دارند. بازیگرانی که رقابتپذیری بیشتر از ۱ دارند، از رقابتپذیری بیشازحد متوسط است، بازیگران مجلس شورای اسلامی، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان برنامهوبودجه، معاونت عمرانی استانداری، بخش خصوصی و مردم و وزارت راه و شهرسازی بیشتر از حد متوسط برخوردارند. سایر بازیگران رقابتپذیری نسبتاً کمی دارند.
جدول 3- شاخص رقابتپذیری بازیگران
رتبه | بازیگر | Ri |
1 | مجلس شورای اسلامی | 2.12 |
2 | وزارت جهاد کشاورزی | 1.93 |
3 | وزارت صنعت، معدن و تجارت | 1.82 |
4 | سازمان برنامهوبودجه | 1.68 |
5 | معاونت عمرانی استانداری | 1.57 |
6 | بخش خصوصی و مردم | 1.43 |
7 | وزارت راه و شهرسازی | 1.14 |
8 | قوه قضاییه | 0.87 |
9 | شورای برنامهریزی و توسعه استان | 0.83 |
10 | سازمانهای مردمنهاد | 0.7 |
11 | وزارت اقتصاد | 0.69 |
12 | سازمان حفاظت محیطزیست | 0.49 |
13 | نهادهای عمومی | 0.42 |
14 | وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات | 0.15 |
15 | بنیاد مسکن انقلاب اسلامی | 0.14 |
16 | دانشگاهها و مراکز پژوهشی | 0.03 |
موضع بازیگران نسبت به اهداف و همگرایی و واگرایی میان آنها
با مراجعه به جدول شماره 4 میتوان موضع هریک از بازیگران به اهداف یا برعکس را تحلیل کرد. بهعبارتدیگر، مهمترین تحلیلهای توصیفی درباره بازیگران و اهداف را میتوان به کمک این جدول استخراج کرد؛ با خوانش سطری دادههای این ماتریس علاوهبر ارزیابی و سنجش میزان موافقت بر اهداف رقابتپذیری منطقهای، میتوان سلسلهمراتب اهداف مختلف بازیگران را نیز شناسایی کرد.
جدول 4- ماتریس مواضع بازیگران نسبت به اهداف (وظایف)
همچنین در نقشه همگرایی بین بازیگران بر سر اهداف، بازیگرانی که در سمت راست نمودار ملاحظه میشوند، دارای بیشترین همگرایی بر سر اهدافِ تقویت رقابتپذیری منطقه هستند که شاملِ بخش خصوصی و مردم، نهادهای عمومی، مجلس شورای اسلامی، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت اقتصاد، وزارت راه و شهرسازی، معاونت عمرانی استانداری و غیره میباشند و بازیگرانی که سمت چپ از نمودار قرار گرفتند از همگرایی کمتری بر سر اهداف رقابتپذیری منطقهای دارند و همچنین در گراف همگرایی، رنگ قرمز بیشترین همگراییها را بر سر اهداف نشان میدهد.
شکل 4- نقشه همگرایی میان بازیگران
شکل 5- گراف همگرایی میان بازیگران
ماتریس واگرایی اهداف در بین بازیگران تفاوتهای موقعیتهای میان بازیگران را نسبت به اهداف نشان میدهد. برای هر جفت از بازیگران تعداد اهدافی را که نسبت به آن موقعیت متضاد یا غیرمشابه دارند را مشخص میکند. ممکن است یک بازیگر نسبت به هدفی موافق باشد درحالیکه بازیگر دیگر نسبت به آن هدف، مخالف است، بهعبارتدیگر تعداد اختلافات احتمالی را توصیف میکند. با توجه به اینکه در این پژوهش هیچکدام از بازیگران رقابتپذیری منطقهای نسبت به اهداف توسعه موضع مخالف ندارند، تمام درایههای ماتریس فوق صفر است.
شکل 6- نقشه واگرایی میان بازیگران
در شکل شماره 7 یکی دیگر از نتایج که هیستوگرام میزان مخالفت با موافقت با یک هدف است، نمایش دادهشده است.
شکل 7- هیستوگرام موافقت و مخالفت بازیگران با هریک از اهداف
شکل شماره 8 نیز فاصله خالص میان اهداف را نشان میدهد. این نقشه بهمنظور مشخص کردن اهدافی که بازیگران دارای موقعیت یکسان نسبت به آنها هستند، به کار میرود. این نقشه همچنین اهداف دارای همگرایی بالا را بهصورت گروهی نشان میدهد. برایناساس تأمین مسکن شهری و روستایی، حمایت از سرمایه گذاری در کشاورزی و رسیدگی به تخلفات بیشترین فاصله را با دیگر اهداف دارند که نشان میدهد این اهداف اختلاف فراوانی با سایر اهداف در برقراری رقابتپذیری منطقهای و باید به آنها توجه شود.
شکل 8- نقشه فاصله بين اهداف
شکل 9- فاصله خالص میان اهداف
نتیجهگیری
با رشد جهانیشدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابتپذیری منطقهای از اهمیت فزایندهای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقهای برخوردار شده است. یکی از پیامدهای جهانیشدن، ظهور اقتصادهای منطقهای قدرتمندی است که تولید ناخالص منطقهای برخی از آنها زیادتر از تولید ناخالص ملی بیشتر کشورهاست. ازاینرو، از دهه 1990 میلادی، مفهوم رقابتپذیری منطقهای در محافل عمومی کشورهای توسعهیافته و برخی کشورهای درحالتوسعه به یک موضوع غالب تبدیلشده است تا کشورها از طریق آن به مجموعه روشنی از سیاستها برای تقویت توسعه مناطق خود دست یابند (داداشپور و دهدهجانی، 1394: 27). هدف از پژوهش حاضر، تحليل بازيگران كليدي و مؤثر بر رقابتپذیری منطقهای در ايران بوده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در فرایند رقابتپذیری منطقهای در ایران، مجلس شورای اسلامی بالاترین میزان رقابتپذیری (2.12) و دانشگاهها و مراکز پژوهشی کمترین میزان رقابتپذیری (0.02) در بین بازیگران را دارند. کمترین میران رقابتپذیری از سوی نهاد متفکر جامعه یعنی دانشگاهها بیانگر این موضوع است که میبایست بهجای سیاست جذب شرکتهای رقابتی و در پی آن رقابتی کردن مناطق، همانطور که وسلینویچ و کنزویچ ( 2015)، لنگیل (2004) و (کرستیک و رادی ووجویچ، 2022) تائید کردهاند با تغییر سیاست و اتخاذ سیاستی که منجر به تأکید بر "دارایی" منطقهای بهعنوان منبع سیاست منطقهای، تلاش شود نهتنها زیرساخت فیزیکی، بلکه سایر عوامل "نرم" یا کمتر ملموس شده به عرضه رقابت حضور یابند. با توجه به اینکه مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهاد قانونگذار بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است بهمنظور ارتقای رقابتپذیری کشور، تقویت نهادها بهمنظور تثبیت اقتصاد کلان بهویژه ایجاد شفافیت و تقویت توان حاکمیت در پاسخگویی به تغییرات آتی و انطباق چارچوب قانونی با فناوری ضروری است. البته باید دقت کرد با توجه به شرایط و نیاز کشور از الگوهای جهانی و توصیههای سازمانهای بینالمللی استفاده کرد. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد همگرایی بالایی بین بازیگران با اهدافِ دستیابی به رقابتپذیری منطقهای وجود دارد که شاملِ شورای برنامهریزی و توسعه استان، مجلس شورای اسلامی، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان صنعت و معدن و غیره میباشند. از سوی دیگر مهمترین هدف بازیگران در تقویت رقابتپذیری منطقهای، مشارکت در امر توسعه استانی میباشد. بنابراین میتوان گفت دسترسی به زیرساختهای محیط کلان اقتصادی و استفاده از فناوریهای بهروز میبایست بهصورت یکنواخت و همزمان بکار گرفته شود. بهعبارتدیگر نوآوری علمی و فناوری، منابع انسانی، توسعه اقتصادی، دسترسی به زیرساختها در نتایج مطالعات حاضر نشان میدهد رقابتپذیری منطقهای در برنامههای توسعه ملی جایگاه مهمی دارد. بهطور مثال ماده 26 برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۰ـ ۱۳۹۶) نشان میدهد که بهمنظور رقابتپذیر کردن عدالت بین منطقهای و سرزمینی و تقویت خوداتکایی، افزایش انگیزه وصول درآمد استانی:
الف ـ دولت (و سایر نهادهای حاکمیتی) موظفاند :
۱ـ در طول سال اول اجرای قانون برنامه، سند آمایش سرزمین ملی و استانی را تهیه کند و پس از تصویب شورای عالی آمایش سرزمین از سال دوم اجرای قانون برنامه به اجرا درآورد.
۲ـ درآمدها و هزینههایی که ماهیت استانی دارند را تعیین و طی دو سال اول اجرای قانون برنامه در چهارچوب نظام درآمد ـ هزینه استانی بهصورت سرجمع درآمدها، اعتبارات هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای هر استان در بودجه سنواتی اعمال نماید. مازاد بر درآمدهای وصولی نسبت به سقف مصوب هر استان بر اساس دستورالعمل ابلاغی سازمان برای تأمین اعتبارات هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای مصوب در قانون بودجه سنواتی، در مقاطع سهماهه بین استانهای ذیربط توزیع میگردد.
۳ـ سه درصد (۳%) از درآمد حاصل از صادرات نفت خام و میعانات گازی خالص صادرات گاز طبیعی را به ترتیب یکسوم به استانهای نفتخیز و گازخیز و دوسوم به مناطق و شهرستانهای کمتر توسعهیافته جهت اجرای برنامههای عمرانی اختصاص دهد.
۴ـ در سال اول اجرای قانون برنامه کلیه اختیارات و وظایف قابلواگذاری دستگاههای اجرائی به واحدهای مربوطه خود در استانها و شهرستانها را واگذار کند.
۵ ـ طرحهای هادی روستایی و تعیین محدوده روستاها در سراسر کشور را با پیشنهاد کارشناسان فنی، زیر نظر بنیاد مسکن و تأیید بخشداری هر بخش و با اطلاع دهیاران و رؤسای شورای اسلامی روستاها تهیه کند.
ب ـ شوراهای برنامهریزی و توسعه استان و کمیته برنامهریزی شهرستان موظفاند پنجتا هشت درصد (۵% تا ۸%) از سرجمع اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانی مصوب قانون بودجه سالانه را صرف تهیه و اجرای طرحهای هادی و بهسازی روستاهای شهرستان، توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نمایند.
نتایج پژوهش با یافتههای شریفزادگان و نداییطوسی (1395)، ستوده و همکاران (1400)، رحیمی و حسینزاده (1400)، کاسلی و فرانزونی (2020)، نیرا و راموس (2021)، وو و لی (2021) و جورجیو و همکاران (2021) همسو می باشد. در زمینه رقابتپذیری منطقهای توسعه اقتصادی، نوآوری، سرمایه انسانی، زیرساختها و حکمرانی همه عوامل کلیدی هستند که به افزایش رقابت منطقهای کمک میکنند. درک این عوامل برای سیاستگذاران و برنامه ریزان منطقه ای ،حیاتی است. در انتهای پژوهش در راستای تقویت فرایند رقابتپذیری منطقهای در ایران، پیشنهادهای زیر مطرحشده است:
با توجه به اینکه رقابتپذیری هر مکانی تحت تأثیر مستقیم مزیتهای نسبی و ساختار حاکم بر نظام برنامهریزی مکانهاست، هرگونه برنامهریزی و تصمیم در زمینه بهرهگیری از ظرفیتهای رقابتپذیری در وضع موجود، بر رقابتپذیری آینده مکانها تأثیرات مثبت یا منفی خواهد گذاشت، بنابراین ضروری است جهت ارتقای جایگاه رقابتپذیری مکانها، عوامل تأثیرگذار بر رقابتپذیری آن در فضای آینده نیز موردتوجه قرارگرفته و متناسب با آن سناریوهای مطلوب رقابتپذیری مکانها در آینده شناسایی گردد. ازاینرودر انتهای پژوهش در راستای تقویت فرایند رقابتپذیری منطقهای در ایران، پیشنهادهای زیر مطرحشده است:
- تلاش برای همگرایی بیشتر سازمانها و نهادهای تأثیرگذار در امر توسعه رقابتپذیری منطقهای
- توجه به خوشههای صنعتي منطقهای
- فعال کردن واحدهای تولیدی کوچک و صنایع تبدیلی
- ارتقای سطح مدیریت بخش خصوصی و چرخش مداخلهای دولت به سیاستهای هدایتگری و جلب مشارکت مردمی
- تمرکززدایی خدمات و فعالیتهای جاذب جمعیت در زمینه های مختلف اداری و صنعتی و تجاری و غیره
- پورصفوی، سید مسعود و جعفری، شاهین، (1396)، ارزیابی رقابتپذیری منطقهای در مناطق شهری عملکردی استان مازندران با استفاده از تحلیل خوشهای. پژوهشهای جغرافیای انسانی، دوره 49، شماره 4، صص 807-820.
- پورمحمدی، محمدرضا؛ بابائی اقدم، فریدون و نعیمی، کیومرث (1399). بازآفرینی پایدار سکونتگاههای فرودست شهری با رهیافت نوین آیندهنگاری مطالعه موردی: سکونتگاههای فرودست شهری سنندج، نشریه علمی جغرافیا و برنامهریزی، دوره 24، شماره 73، صص. 67-93.
- داداش پور، هاشم و دهدهجانی، مهدی. (1394). شناسایی و اولویتبندی عوامل ریشهای تأثیرگذار در ارتقای رقابتپذیری منطقه ای مورد مطالعاتی: استان کردستان، فصلنامه برنامهریزی منطقهای دوره 5، شماره 19، صص. 42-27.
- زالی، نادر (1388)، آیندهنگاری توسعه منطقهای با رویکرد برنامهریزی سناریو مبنا (نمونة موردی: استان آذربایجان شرقی، رسالة دکتری، رشته جغرافیا و برنامهریزی شهری، استاد راهنما: محمدرضا پورمحمدی، دانشگاه تبریز.
- رحیمی، صالحه و حسینزاده، رمضان (1400). سنجش و اولویت بندی ضریب رقابتپذیری منطقهای در ایران براساس مولفههای اقتصاد دانش، نشریه زیست بوم نوآوری، 1(2)، صص 63-85.
- ساسانی علی، شاهحسینی محمدعلی، رضوانی مهران (1399) ارائه مدل رقابتپذیری منطقهای مبتنی بر ساختار اکوسیستم کارآفرینی دانشبنیان. مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت، نشریه مديريت منابع انساني در صنعت نفت، دوره 11 , شماره 44، صص 33 - 63.
- ستوده، نازنین زهرا؛ فتحاللهی، جمال و موسوی, میر نجف. (1400). تبیین رقابتپذیری منطقهای با رویکرد آیندهنگاری (مطالعه موردی: استان کرمانشاه). فصلنامه برنامهریزی منطقهای، دوره 11، شماره 44، صص 56-39.
- شریف زادگان، محمدحسین و ندایی طوسی، سحر. (1394). چارچوب «توسعه ی فضایی رقابت پذیری منطقه ای در ایران»، موردپژوهی: استان های 30 گانه، فصلنامه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، دوره 3، شماره 20، صص 20-5.
- طالبیان، حامد، مولایی، محمدمهدی و محمد ارشدی (۱۳۹۵). تحلیل بازیگران کلیدی مسئلۀ بحران منابع زیرزمینی آب در سال 1395 کاربرد روش MACTOR بر اساس یافتههای آیندهپژوهی ایران، کنفرانس ملی دیدهبانی آیندۀ زمین با محوریت آبوهوا، کشاورزی و محیطزیست، مرکز توسعۀ آموزشهای نوین ایران (متانا)، شیراز.
- عسگری، منصور. (1398). رقابتپذیری و صادرات بنگاههای کوچک و متوسط ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصاد صنعتی، دوره 3، شماره 8، صص 60-43.
- علی احمدی، علیرضا و قاضی نوری، سید سروش (۱۳۸۲). آیندهنگاری تکنولوژی و کاربرد آن در سیاستگذاری و مدیریت تکنولوژی، نشریه مدیریت فردا، دوره ۱، شماره 2، صص. 12-5.
- علیاکبری، اسماعیل؛ خداداد کاشی، فرهاد و کماسی, حسین. (1397). ارزیابی رقابتپذیری اقتصادی کلانشهرهای ایران، فصلنامه = - برنامهریزی منطقهای، دوره 8، شماره 29، صص 26-13.
- علی اکبری، اسماعیل؛ اکبری، مجید؛ انصاری، معصومه و بوستان احمدی، وحید. (1398). سنجش و تحلیل شاخصهای رقابتپذیری در کشورهای غرب آسیا با تأکید بر ایران، فصلنامه برنامه ریزی منطقه ای، دوره 9، شماره 33، صص 14-1.
- مولائی، اصغر (1398). واکاوی قابلیتهای رقابتپذیری شهری و منطقهای زمینه گرا (نمونة موردی شهر تبریز). نشریه برنامهریزی فضایی, 9(4 (پیاپی 35) ), صص 233-262.
- میرزایی، رقیه و زالی، نادر و داداش پور، هاشم، (1396)، تحلیل ساختاری (عامل بازیگر) در آیندهنگاری توسعه منطقهای، موردمطالعه: استان تهران، سومین همایش ملی معماری و شهر پایدار، تهران
- Bronisz, Urszula & Heijman, Wim J.M., (2008). Competitiveness of Polish regional Agro-clusters, APSTRACT: Applied Studies in Agribusiness and Commerce, AGRIMBA, vol. 2(1-2), pages 1-6.
- Brakman, S., Garretsen, H., & van Marrewijk, C. (2021). The new introduction to geographical economics (2nd ed.). Cambridge University Press.
- Brooksbank, D. J., & Pickernell, D. G. (1999). Regional competitiveness indicators: A reassessment of method. Local Economy, 13(4), 310–326.
- Bušelić, M. (2007). Knowledge and competitiveness. Pula, Croatia: University “Juraj Dobrila” in Pula, Department of Economics and Tourism “Dr. Mijo Mirkovic”. (in Croatian)
- Capello, R., & Nijkamp, P. (2018). Handbook of regional growth and development theories. Edward Elgar Publishing.
- Caselli, F., & Franzoni, L. A. (2020). The geography of innovation: Measuring regional competitiveness. Journal of Economic Geography, 20(6), 1355-1381.
- Camagni, R., (2002), Compétitivité territoriale, milieux locaux et apprentissage collectif: une contre-réflexion critique , Revue d’Economie Régionale et Urbaine No PP. 553 – 578.
- Chevalier, J. M., & Buckles Daniel, J. (2013). Participatory Action Research: Theory and Methods for Engaged Inquiry (Second edition). London, UK: Routledge.
- Commission of the European Communities. (1999). Regional Policy and Cohesion Sixth Periodic Report on the Social and Economic Situation and Development of the Regions of the European Union. Commission of the European Communities.
- Constantin, D. L., & Banica, G. C. (2007, August). Human Resources and Regional Competitiveness. The Case of Romania. Paper presented at the meeting of the European Regional Science Association, Paris, France.
- Crescenzi, R., & Rodríguez-Pose, A. (2021). Reconciling top-down and bottom-up approaches in regional development policy. Regional Studies, 55(3), 447-459.
- European Commission. (2004). A Study on the Factors of Regional Competitiveness. European Commission.
- Eurostat. (2019). Regional competitiveness. https://ec.europa.eu/eurostat/statistics-explained/index.php/Regional_competitiveness
- Gardiner, B. (2003, April). Regional competitiveness indicators for Europe-audit, database construction and analysis. Paper presented at the meeting of the Regional Studies Association, Pisa, Italy.
- Gheorghiu, R., Dragomir, V. D., & Dumitrescu, D. (2021). A dynamic approach to regional competitiveness: Evidence from Romania. Journal of Regional Science, 61(2), 281-306.
- Godet, M. (1994). From Anticipation to Action: A Handbook of Strategic Prospective. Paris: UNESCO Publishing.
- Godet, M. (2000). The Art of Scenarios and Strategic Planning: Tools and Pitfalls. Technological Forecasting and Social Change, 65(1), 3-22.
- Godet, M. (2008). Strategic Foresight La Prospective. Paris: Cahiers du LIPSOR.
- Godet, M., & Durance, P. (2011). Strategic Foresight for Corporate and Regional Development. Paris: DUNOD – UNESCO.
- Huggins, R. (2003). Creating a UK Competitiveness Index: Regional and Local Benchmarking. Regional Studies, 37(1), 89–96.
- Huggins, R., & Davies, W. (2006). European Competitiveness Index 2006-2007. Retrieved from http:// www.cforic.org/pages/european-competitiveness.php
- International Institute of Management Development. (2000). The World Competitiveness Yearbook 2000. Lausanne, Switzerland: International institute of management development.
- Kitson, M., Martin, R., & Tyler, P. (2004). Regional competitiveness: An elusive yet key concept? Re gional Studies, 38(9), 991–999.
- Krstić, M. S., & Radivojević, V. (2022). Regional Competitiveness: Theoretical and Empirical Aspects. In Disruptive Technologies and Eco-Innovation for Sustainable Development (pp. 150-170). IGI Global.
- Krstić, M., Filipe, J. A., & Chavaglia, J. (2020). Higher Education as a Determinant of the Competitiveness and Sustainable Development of an Economy. Sustainability, 12(16), 6607.
- Krugman, P. (1998), What’s new about the new economic geography? Oxford Review of Economic Policy Vol. No 22.14, PP.7-17.
- Krugman, P. R., & Schiller, R. J. (2020). Macroeconomics (6th ed.). Worth Publishers.
- Lengyel, I. (2004). The pyramid model: enhancing regional competitiveness in Hungary. Acta Oeco nomica, 54(3), 323-342.
- Lengyel, I., & Lukovics, M. (2006). An attempt for the measurement of regional competitiveness in Hungary. Paper presented at the meeting of the European Regional Science Association, Volos, Greece.
- Martin, R., C. Berndt, B. Klagge, and P. Sunley. (2005). Spatial proximity effects and regional equity gaps in the venture capital market: Evidence from Germany and the United Kingdom. Environment and Planning A 37 (7): 1207–1231.
- Martin, R., Kitson, M., & Tyler, P. (Eds.). (2006). Regional Competitiveness (1st ed.). Routledge.
- Neira, I., & Ramos, R. (2021). Regional competitiveness in the age of digitalisation. Journal of Rural Studies, 84, 196-205.
- Porter, M. E. (1998), Location, clusters and the new economics of competition, Business Economics, 33, 1, PP. 7-17.
- Porter, M. E., & Schwab, K. (2018). Sala-I-Martin, X. (2007), The Global Competitiveness Report 2007-2008. In World Economic Forum.
- Powell, T. C. (2001). Competitive advantage: Logical and philosophical considerations. Strategic Man agement Journal, 22(9), 875–888. doi.org/10.1002/smj.173
- Radivojević, M., Roberts, B. W., Pernicka, E., Stos-Gale, Z., Martinón-Torres, M., Rehren, T., & Broodbank, C. (2019). The provenance, use, and circulation of metals in the European Bronze Age: the state of debate. Journal of archaeological research, 27(2), 131-185.
- Radivojević, V., Kahrović, E., & Krstić, M. (2019a). Population skills as an indicator of European coun tries’ competitiveness in the modern economy. Vojno delo, 71(5), 105-116.
- Radivojević, V., Krstić, B., Krstić, M., & Petković, M. (2019b). Benchmarking agricultural and other environmental performances of Central and East European countries. Economics of Agriculture, 66(2), 471-484.
- Sadki, T., Nmili, M., & Jalal, C. (2020). Regional competitiveness: A critical theoretical review and managerial and political implications. Alternatives Managériales Economies, 2(4), 194-214.
- Schwab, K., & Porter, M. E. (2018). The Global Competitiveness Report 2018-2019. Geneva, Switzer land: World Economic Forum.
- Strategia, A., (2013), Participatory policy making foresight studies at the regional level – a methedological approach, Regional Science Inquiry Journal, Vol. V, (1), 2013, pp. 145-161
- Tijanić, L. (2010). Regional (non) competitiveness in the Republic of Croatia [in Croatian]. Economic Review (Kansas City, Mo.), 61(7-8), 419–454.
- Torre, A., (2002), Réflexions sur la proximité, In VODOZ l. (ed.), NTIC et territoires, presses polytechniques et universitaires romandes. URL: http://ei.revues.org/900 (Consulté le, 11 mai 2017).
- Van Overmeire, B., & Fornoni, M. (2020). The impact of globalization and regionalization on regional competitiveness: An analysis of European regions. Regional Studies, 54(9), 1248-1260.
- Veselinović, P., & Knežević, M. (2015). Competitiveness enhancing as the incentive for the investment in the city of Kragujevac. Ekonomski pogledi, 17(3), 139-163. (in Serbian).
- Wu, C. C., & Lee, S. Y. (2021). Understanding regional competitiveness from a behavioral perspective: Evidence from Taiwan. Sustainability, 13(6), 3084.
[1] Competitiveness
[2] M. Porter
[3] B. Pecqueur
[4] C. Courlet
[5] A. Zimmerman and A. Rallet
[6] P. Krugman
[7] Thisse and G. Ottaviano
[8] Potter and J. Durunton
[9] Factors
[10] The discovered regional competitiveness