بررسی تاثیر طایفهگرایی نخبگان فکری و ابزاری بر ابعاد توسعه نامتوازن در شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری (1400-1392)
مرتضی صالحی
1
(
دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
)
مجتبی مقصودی
2
(
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی. تهران. ایران
)
صادق زیبا کلام مفرد
3
(
دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
)
کلید واژه: چهارمحال و بختیاری, توسعه نامتوازن, طایفه گرایی, نخبگان فکری- ابزاری, قوم گرایی,
چکیده مقاله :
امروزه توسعه متوازن بهعنوان یک امر کلیدی و مهم در همه جوامع و نظام های سیاسی که از ساختار فرهنگی و اجتماعی ناهمگن برخوردار هستند مورد تأکید است. در جوامعی که از تنوع و تکثر فرهنگی ـ اجتماعی، قومی ـ قبیلهای و ساختار نامتوازن اقتصادی ـ اجتماعی برخوردار هستند، این مسئله به عنوان یک چالش در مسیر توسعه متوازن در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مطرح است از این رو اهمیت دارد تا میان ابعاد مختلف توسعه در مرکز و پیرامون یک منطقه تناسب و تعادل وجود داشته باشد. چراکه توسعه نامتوازن می تواند تبعات مختلفی را در پی داشته باشد. رفع این مشکل نیازمند سیاست گذاری صحیح است که این امر به نوع کنش و اقدام صحیح نخبگان فکری و ابزاری وابسته است. استان چهارمحال و بختیاری نیز با وجود داشتن پتانسیل های متنوع برای رسیدن به توسعه با مشکل توسعه نامتوازن در بخش های مختلف آن روبه روست. یکی از موانع توسعه نامتوازن در این استان طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری است. از این رو هدف این تحقیق تبین این مسئله است که طایفه گرایی نخبگان فکری -ابزاری استان چهارمحال بختیاری چه تاثیری بر ابعاد توسعه در شهرستان های آن دارد. در این تحقیق، برای تبیین، توصیف و تحلیل دادهای تحقیق که بهصورت اسنادی و پیمایش گردآوری شد، از روش تحقیق ترکیبی با فاز کیفی و کمی استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان می دهد که بین طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری در عدم توسعه متوازن استان به طور کلی رابطه وجود دارد. در مجموع نتایج حاکی از آن است که نقش مؤلفههای طایفهگرایی بر ابعاد توسعه استان پررنگ بوده است طبق نتایج در بعد زیست محیطی ضریب تعیین (0.139)، در بعد اقتصادی ضریب تعیین (0.219) در بعد اجتماعی ضریب تعیین (0.458)، در بعد سیاسی ضریب تعیین (0.176) و در نهایت ضریب تعیین بعد فرهنگی (0.244) نشان می دهد که طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری بر ابعاد مختلف توسعه تاثیر دارند و فرضیه های تحقیق را تایید کرده است.
چکیده انگلیسی :
Today, balanced development is emphasized as a key and important issue in all societies and political systems that have a heterogeneous cultural and social structure. In societies that have cultural-social, ethnic-tribal diversity and pluralism and an unbalanced economic-social structure, this issue is raised as a challenge in the path of balanced development in economic, cultural and political dimensions. Different development in the center and around an area of proportion and balance. Because unbalanced development can have different consequences. Solving this problem requires correct policy making, which depends on the correct action of intellectual and instrumental elites. Chaharmahal and Bakhtiari province is also facing the problem of unbalanced development in its different parts despite having diverse potentials for development. One of the obstacles to unbalanced development in this province is the tribalism of intellectual and instrumental elites. Therefore, in this research, we seek to answer the question of what effect does the tribalism of the intellectual-instrumental elites of Chaharmahal Bakhtiari province have on the dimensions of development in its cities. In this research, to explain, describe and analyze the research data that was collected in the form of documents, interviews and surveys, a combined research method was used in two qualitative and quantitative phases. The findings of the research show that there is a relationship between the tribalism of intellectual elites and a tool in the lack of balanced development of the province in general. In total, the results indicate that the role of tribalism components on the development dimensions of the province has been strong, according to the results in the environmental dimension, the coefficient of determination (0.139), in the economic dimension, the coefficient of determination (0.219), in the social dimension, the coefficient of determination (0.458), in the political dimension The coefficient of determination (0.176) and finally the coefficient of determination of the cultural dimension (0.244) show that the tribalism of the intellectual and instrumental elites have an effect on various dimensions of development and has confirmed the research hypotheses
بررسی تاثیر طایفهگرایی نخبگان فکری و ابزاری بر ابعاد توسعه نامتوازن
در شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری (1400-1392)
چکیده
در جوامعی که از تنوع و تکثر فرهنگی ـ اجتماعی، قومی ـ قبیلهای و ساختار نامتوازن اقتصادی ـ اجتماعی برخوردار هستند، این مسئله به عنوان یک چالش در مسیر توسعه متوازن در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مطرح است. از این رو اهمیت دارد تا میان ابعاد مختلف توسعه در مرکز و پیرامون یک منطقه تناسب و تعادل وجود داشته باشد. استان چهارمحال و بختیاری نیز با مشکل توسعه نامتوازن در بخش های مختلف آن روبه روست. یکی از موانع توسعه نامتوازن در این استان طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری است. از این رو هدف این تحقیق تبین این مسئله است که طایفه گرایی نخبگان فکری -ابزاری استان چهارمحال بختیاری چه تاثیری بر ابعاد توسعه در شهرستان های آن دارد. در این تحقیق، برای تبیین، توصیف و تحلیل دادهای تحقیق که بهصورت اسنادی و پیمایش گردآوری شد، از روش تحقیق ترکیبی با فاز کیفی و کمی استفاده شد. طبق نتایج در بعد زیست محیطی ضريب تعيين (0.139)، در بعد اقتصادی ضريب تعيين (0.219) در بعد اجتماعي ضريب تعيين (0.458)، در بعد سياسي ضريب تعيين (0.176) و در نهایت ضريب تعيين بعد فرهنگي (0.244) نشان می دهد که طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری بر ابعاد مختلف توسعه تاثیر دارند و فرضیه های تحقیق را تایید کرده است. یافتههای تحقیق نشان می دهد که بین طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری در عدم توسعه متوازن استان به طور کلی رابطه وجود دارد. رقابت بین نخبگان به واسطه متاثر از فضای فرهنگی، ارزش ها و اعمال گروه های قومی خود را مقید به عقاید و ارزش های موجود در گروه می داند و کنش خود را بر اساس این عناصر تنظیم می کنند. در مجموع نتایج حاکی از آن است که نقش مؤلفههای طایفهگرایی بر ابعاد توسعه استان پررنگ بوده است.
کلمات کلیدی: توسعه نامتوازن، طایفه گرایی، نخبگان فکری- ابزاری، قوم گرایی، چهارمحال و بختیاری.
مقدمه
امروزه توسعه و دستیابی به رفاه متعادل یکی از دغدغههای اصلی کشورها بهویژه کشورهای توسعهنیافته است. در این میان توسعه مراکز پیرامونی و مناطق محروم از اهمیت و جایگاه بالایی در ادبیات توسعه برخوردارند(Peters,2015,P.96) بسیاری از نظریهپردازان توسعه، بر کاهش نابرابریهای موجود و رفع دوگانگیها بهعنوان یکی از اهداف اساسی توسعه تأکید دارند(هانتین. براین اساس باید تلاش کرد تا دوگانگی در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و... در فضاهای مختلف جغرافیایی کاهش یابد و توازن و تعادل بین فضاهای جغرافیایی فراهم شود. Razzaghi, 2002, P. 21)) به همین دلیل توسعه نامتوازن بین منطقهای و درون منطقهای بهعنوان مشکلی بزرگ در توسعه منطقهای کشورهای درحالتوسعه به شمار میرود که این نابرابریها مخالف اصول توسعه متوازن و عدالت محور استSue, 2008,p.104)) یکی از مهمترین دلایلی که در توسعه نامتوازن موردتوجه اندیشمندان و محققان قرارگرفته است، مرکزیتگرایی است که در آن علاوهبر تدوین سیاستها از مرکز حکومت برای مناطق پیرامونی، نوع توزیع امکانات و خدمات نیز از همین رابطه مرکز - پیرامون متأثر است و نوعی تمرکزگرایی منابع در مرکز وجود دارد که این امر باعث عقبماندگی در مناطق پیرامون میشود.
در کنار تمرکزگرایی و مرکزیت محوری، طایفهگرایی عنصر مهم دیگری است که نمیتوان تأثیر آن را در توسعه نامتوازن مناطق حاشیهای کشور و این استان نادیده گرفت(Sari al-Qalam, 2007, P. 42). تأثیر این عنصر در مناطق و استانیهایی را که دارای طوایف و قومیتهای مختلفی هستند، بهصورت محسوستر نمایان است. در استان چهارمحال و بختیاری نیز به چشم میخورد به طوری که مرکز استان از امکانات نسبی برخوردار هست اما هرچه به مناطق حاشیه ای و دوری از مرکز می رسیم به تدریج امکانات مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضعیف و ضعیفتر می شود. یکی از دلایلی که ممکن است در توسعه نامتوازن استان دخیل باشد، فرهنگ طایفهگرایی بین مدیران و کارگزاران اداری- سیاسی است که تدوین و اجرای برنامهها ممکن است از جهتگیری قومیتی آنها متأثر باشد((Brass, 1985: 92.
از این رو در این تحقیق به دنبال پاسخ دادن به این سوال هستیم که طایفه گرایی نخبگان فکری -ابزاری استان چهارمحال بختیاری چه تاثیری بر ابعاد توسعه در شهرستان های آن دارد؟
فرضیه های پژوهش
طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد زیستمحیطی تأثیر معناداری دارد.
طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اقتصادي تأثیر معناداري دارد.
طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اجتماعي تأثیر معناداري دارد.
طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد سياسي تأثیر معناداري دارد
طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد فرهنگي تأثیر معناداري دارد.
پیشینه تحقیق و مبنای نظری
توسعه نامتوازن در مقابل توسعه متعادل قرار میگیرد که در آن امکانات و منابع بدون توجه به استعدادها و ظرفیتهای محیط توزیع میشود و توزیع نامناسب و نامتعادل امکانات و منابع باعث نابرابری در پیشرفت منطقهای میشود که در یک حوزه، یک بخش نسبت به بخش دیگر پیشرفتهتر است و بخش دیگر باوجود همان ظرفیت و یا حتی ظرفیت بهتر، از توسعه مناسبی برخوردار نیست. لذا توسعه نامتوازن جامعه ای است که در آن ابعاد مختلف توسعه باهم همسان و در ارتباط نیستند (Razzaghi, 2002, P. 35). توسعه نامتوازن وضعیتی است که به دلیل عدم هماهنگی بین عوامل اقتصادی و فناوری کاربردی امکان استفاده همزمان از سرمایه و نیروی کار در جامعه مسیر نیست (Ezekia and Ghaffari, 2014, P. 30).
طایفه گرایی
طایفهگرایی نوعی جهتگیری کنشی- رفتاری است که در سطح تصمیمگیری و سیاستگذاری، کارگزاران سعی میکنند در جهتدهی تصمیمات، ملاحظات قومی خود را که در آن نوعی طرفداری از یک گروه خاص است، دخیل کنند. دراین نوع فرهنگسیاسی علاوهبر توزیع موقعیتهای سیاسی- اداری به یک قومیت خاص، امکانات و منابع هم بر اساس نگرشهای طایفهای توزیع میشود. (Sari al-Qalam, 2007, P. 57-58) به عبارتی طایفهگرایی الگوی ذهنی شایعی است که در آن، فرد فرهنگ گروه خود را برتر از دیگران میداند و از دیدگاه ارزشهای اجتماعی درونی خود، درباره ارزشهای جامعه دیگر داوری میکند Navabakhsh et al., 2009, P. 6-7) جیمز کلاوس طایفهگرایی را این چنین تعریف میکند: طایفهگرایی گرایش به درست پنداشتن آداب و رسوم و رفتارهای گروه خود و غلطپنداشتن فرهنگ دیگران است (Shaffer et al, 2006, P. 115).
نخبگان( ابزاری و فکری)2
نخبه یا اليت به معنای فردی است که ازنظر قابليت ها یا توانایي ها برتر از بقيه افراد جامعه دانسته مي شود. به عبارت دیگر، نخبگان سياسي همان صاحبان قدرت و دارندگان مناصب عالي در یک نظام سياسي هستند که بيشترین نقش را در پویش تحولات جامعه ایفا مي کنند. (Naqibzadeh,2005: 38) در یک تقسیم بندی کلی نخبگان به دو نحله ابزاری (کسانی که مدیریت جامعه و ساختار تصمیم گیری) را برعهده دارند از جمله آنها از سطح کلان تا ریز می توان به رئیس جمهور، وزرا، استانداران، فرمانداران، دهیاران و... را در بر می گیرد. نخبه فکری( کسانی که از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار هستند و به رغم اینکه در تصمیم گیری و مدیریت کلان حضور ندارند اما با فکر و بینش خود، توان تاثیرگذاری بالایی در سطح جامعه دارند. از جمله مهمترین این اقشار می توان به اساتید دانشگاه، روشنفکران، صاحب نظران، فعالین، نویسندگان و... اشاره کرد. (Bashirieh,2005:68)
ابعاد توسعه
الف. توسعه سیاسی
این جنبه از توسعه دگرگونی نهادهای قدرت و افزایش میزان مشارکت را بهعنوان شاخصهای مهم توسعه در نظر میگیرند. همچنین، توسعه سیاسی از چشمانداز فلسفه سیاسی، بحثی دربارهی عقلانی شدن خواستها و اهداف، سیستمها و مکانیزمهای دستیابی به عقلانیت است. در واقع این بعد از توسعه بستر اعمال عقلانیت معنیداری را فراهم میسازد و سطح معقولی از خودمختاری را مستقر میسازد. این مسئله، هنگامی اهمیت بیشتری پیدا میکند که «مردم هم وسیله و هم هدف توسعه هستند.» (Haji Hashemi,2005, P. 14-15).
ب. توسعه اجتماعی
توسعه اجتماعی دربرگیرنده بُعدی از توسعه است که بر کنش و واکنشهای انسانی، نهادها و روابط اجتماعی با یکدیگر تأکید میورزد و بر آنها تمرکز میکند. در تعریف دیگر که توسط همان گروه در سال 2003 میلادی ارائه شد، توسعه اجتماعی بهعنوان دگرگونی اجتماعی مثبت تلقی شد (Mosai, 2009, P. 102). نرخ رشد، درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی از شاخصهای فریبنده توسعه اقتصادی است که در مقابل نابرابریهای طبقاتی، تراکم سرمایه در دست بخش محدودی از جامعه بار سایر تبعیضهای اقتصادی-اجتماعی را به دوش میکشد. به همین دلیل است که به جای پرداختن به تولید ناخالص ملی، باید به فکر رفاه ناخالص ملی و توسعه اجتماعی باشیم (Kalantari, 1998, P. 2008).
در واقع در توسعه اجتماعی دگرگونی و تغییر جامعه در کلیت آن مورد نظر است. توسعه اجتماعی الف- متمایز از دیدگاه تکاملی در علوم اجتماعی است؛ ب- بر تغییر و بهبود نحوه زندگی و نه تغییر یک سازمان و یا نهاد اجتماعی تأکید میکند؛ ج- بیشتر جامعهشناختی است تا اقتصادی؛ د- تغییر را امری کلان و عام در حیطه نهادها و سازمانها میداند؛ ه- بر ارزیابی جریانهای اجتماعی و تحول اجتماعی تأکید اساسی دارد. این بدان معناست که استراتژی توسعه اجتماعی برای بهبود کیفیت زندگی انسانی است و پاسخگویی به نیازهای اساسی انسانی را مد نظر دارد. از اینرو استراتژی توسعه اجتماعی به فصول متعددی که ریشه در نیازهای انسانی دارد، قابل تقسیم است. نیازهای اساسی حیاتی و زیستی، ملزومات فرهنگی و روانی، لزوم تطبیقپذیری و نیاز به رشد و ترقی که در مجموع از عمدهترین نیازهای انسان در جامعه جدید است، ماهیت روند توسعه اجتماعی را تعیین میکنند. لازم به ذکر است که همه نیازها بهطور سازگار و یکسان در طراحی استراتژی توسعه مؤثر نمیباشند. تأکید بیشتر بر هر یک از آنها بهمنزله نادیده گرفتن یک وجه و سطح از توسعه اجتماعی است و توسعه را در یک زمینه خاص سوق میدهد (Azad Aramaki,2007, P. 175).
ج. توسعه فرهنگی
از اواخر دهۀ 70 میلادی این فکر بهتدریج شکل گرفت که شاید انتقال فنّاورانه به خودی خود نتواند مشکلی از مشکلات کشورهای درحالتوسعه را حل کند و شاید نیاز بدان وجود داشته باشد که این انتقال با گروهی از اقدامات فرهنگی همراه شود. مفهوم توسعه فرهنگی از همین زمان بهصورت جدی مطرح گردید (Fakuhi,2000, P. 91). بر اساس تعريف يونسکو توسعه فرهنگي فرايندي است که در آن با ايجاد تغييراتي در حوزههای ادراکي، شناختي، ارزشي و گرايشي انسان، قابليتها، رفتارها و کنشهای مناسب در افراد پرورش مییابد. از نگاه يونسكو فرهنگ كليت تامي از ویژگیهای معنوي، مادي، فكري و احساسي است كه يك گروه اجتماعي را مشخص میکند. فرهنگ نهتنها هنر و ادبيات را در برمیگیرد، بلكه شامل آيين زندگي، حقوقي اساسي نوع بشر، نظامهای ارزشي، سنتها و باورها می شود.
از دیدگاهی دیگر بُعد فرهنگی توسعه مجموعهای از ترکیبهای روانی – جامعهشناختی، عوامل اقتصادی فن شناختی و علمی را در برمیگیرد که برای بهبود شرایط زندگی و اخلاق مردم، بدون ایجاد جهش و حرکتی خشن در شیوه زندگی و چگونگی اندیشه و برای موفقیت طرحها و برنامههای توسعه به کار میرود. یک توسعه متوازن فقط با دخالت دادن عوامل و دادههای فرهنگی در راهبردهایی که هدفشان اجرای توسعه است تحقق مییابد؛ بنابراین باید این راهبردها را در پرتو زمینههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه طراحی و تدوین کرد(Mahlati, 1999, P. 29).
در این مقاله از رویکرد رقابت نخبگان استفاده شده است گرچه در این نوع رویکرد افرادی مانند آنتونی اسمیت و کوهن به تبیین رقابت نخبگان مبادرت کرده اند اما پل براس با نگاهی جامع تر توانسته این مسئله را بهتر تبیین کند. از نظر او نخبگان قومی نه تنها با استفاده از میراث گروه، هویت قومی متمایزی می سازند بلکه در رقابت برای کسب قدرت سیاسی بین گروه های قومی نیز شکاف ایجاد می کنند. امتیاز رهیافت براس در مقایسه با سایر رویکردهای دیگر در آن است که نقش و اهمیت اشکال فرهنگی، ارزش ها و اعمال گروه های قومی خاص را نادیده نمی گیرد. از نظر او نخبگان سیاسی در سطوح مختلف که از ویژگی های گروه قومی بهره می گیرند خود مقید به عقاید و ارزش های موجود در گروه می باشند و این مسئله دامنه اقدامات آنان را محدود می کند. از این رو این نخبگان ناچارند با در نظر گرفتن منافع گروه قومی خود کنش سیاسی- اجتماعی خود را سامان دهند.(Brass, 1985: 45)
در شکل زیر روند طایفهگرایی و قومگرایی در استانهای قومی از جمله چهارمحال و بختیاری که بر توسعه آنها تاثیرگذاشته است، آورده شده است. در حقیقت مبنای کاری این مقاله در دو فاز کمی و کیفی براساس مدل زیر طراحی و تبیین شده است:
شکل(1) مدل روند تاثیر طایفهگرایی و قومگرایی بر توسعه
انوری و همکاران(1401)، در تحقیقی به بررسی الگوی توزیع امکانات و خدمات در منطقه روستایی جنوب استان آذربایجان غربی پرداختند. آن ها به این نتیجه رسیدند که توزیع فضایی خدمات در بین روستاهای منطقه مورد مطالعه کاملا نابرابر بوده است. همچنین نتایج نشان میدهد که میزان تأثیرگذاری خدمات روستایی بر افزایش جمعیت روستاها منطبق معنادار نبوده است.
شاه آبادی و همکاران(1401). در مقاله ای به بررسی رابطه طایفه گرایی و مشارکت در انتخابات در استان اردبیل پرداختند. یافتههای پژوهش نشان میدهد بین قانونگرایی، احساس محرومیت نسبی و بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی با طایفهگرایی در انتخابات رابطه وجود باشند. در نتیجه، شخصیتهای توانمندی از عرصه خدمترسانی کنار نهاده شدهاند.
موسوی و همکاران(1400) در مقاله ای به بررسی جایگاه عدالت فضایی استان هرمزگان بر اساس شاخصهای سازماندهی سیاسی فضا )زیرساختها و زیربنایی، فقر، سلسه مراتب سکونتگاهی، محیطزیست( پرداختند. نتایج تحقیقشان نشان می دهد استان هرمزگان از نظر برقراری عدالت فضایی و سطح توسعهیافتگی در جایگاه مناسب قرار ندارد و شاخص های سازماندهی سیاسی فضا در این استان به درستی مدیریت نشده اند
انصاری اردلی و همکاران(1399) در پژوهشی به پهنه بندی و تبیین توسعه پایدار اجتماعی- انسانی مناطق روستایی استان چهارمحال بختیاری با مدل تاپسیس مبادرت کردند. طبق نتایج، در پهنه بندی دهستان ها، دهستان بازفت پایین با مقدار 795/0 بهترین وضعیت توسعه پایدار اجتماعی روستایی را دارد و پس از آن فلارد و پشتکوه به ترتیب با ارزش نهایی 728/0 و 696/0 وضعیت مساعدتری نسبت به دیگر دهستان ها به لحاظ توسعه پایدار اجتماعی روستایی دارند. دهستان دیناران با ارزش وزنی 043/0، پس از دوراهان و دوآب صمصمامی با ارزش نهایی 212/0 و 215/0 ضعیف ترین دهستان ها به لحاظ توسعه پایدار احتماعی روستایی بودند. مطابق یافته های محلی برای ایجاد هماهنگی و تعادل پایداری اجتماعی- انسانی برای دستیابی به توسعه پایدار متوازن در استان پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
برزگر و دیگران(1398). در مقاله ای به برسی نقش سیاستهای قومی و مذهبی در مشارکت اقوام در امنیت، توسعه همه جانبه و همگرایی با تأکید بر ترکمنهای شمال و شمال شرق ایران پرداختند. آن ها به این نتیجه رسیدند که تشویق اقوام ایرانی به حذف ناسیونالیسم افراطی قومی و نهادسازی سازمانی، زمینه ای برای مشارکت نظاممند در متن نظام سیاسی فراهم میکند، از طرفی چنانچه احساس هویت متفاوت در کنار احساس محرومیتهای سیاسی - اجتماعی قرار گیرد، میتواند موجب عوارض امنیتی در کشور شود. همچنین کوچک تر شدن وزنه مدیریت سیاسی به نسبت وزنه جمعیتی و احساس محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی نسبت به مرکز در ایران میتواند احساس هویت متفاوت در قومیتها را تشدید کند.
شیبانی قیداری و دیگران(1395). در تحقیقی به بررسی رابطه طایفهگرایی و انتخابات پرداختند و به این نتیجه رسیدند که میان دو متغير طايفهگرايي و توسعه سياسي ارتباط معناداري وجود داشته است. در شهرستان ممسني بهدلیل حاکميت بافت سنتي و غلبه عناصر متأثر از اين بافت بر عناصر مدرن و تلفيق آن با برخي موانع چالشبرانگیز، فرآيند توسعه سياسي با موانعي مواجه بوده است.
باقری(1390). در پایان نامه ارشد خود به این نتیجه رسیده است که رابطه منفی و معنیداری میان تنوع قومی و رشد اقتصادی در سطح کلان کشوری وجود دارد. چندپارگی گروههای قومی در مناطق مختلف که اغلب با گروههای قومی مشابه خود در کشورهای مجاور مرز مشترک دارند، در کنار وضعیت نابسامان اقتصادیشان، منجر به تولید خواستها و علائق قومیتمبنا و گاه تجزیهطلبانه میشوند که در نتیجۀ این وضعیت، همگرایی بر سر کالاهای عمومی و مشارکت اقتصادی بین گروهی دشوار میشود که با اثر منفی بر رشد اقتصادی همراه است.
پژوهشهای مذکور هرکدام به ابعاد و سطوحی از مسائل توسعهیافتگی، قومیتگرایی، طایفه محوری و مباحث توصیفی ـ جغرافیایی را مد نظر داشتنند. اما در درجه اول این تحقیق از این نظر که تاکنون در ایران اثری در رابطه با تأثیر طایفهگرایی بر توسعه نامتوازن اقتصادی- اجتماعی در استان چهارمحال و بختیاری، تاکنون به نگارش نرسیده است، جنبه بدیع و نو دارد و آثار موجود صرفاً این مسئله را بررسی کردند که چه تأثیری بر رشد اقتصادی دارد و از بُعد توازن و عدم توازن در حوزه اقتصادی و اجتماعی این تحقیق بدیع است. از جهت دیگر آثاری که به بررسی تأثیر طایفهگرایی و رشد اقتصادی پرداختهاند، صرفاً یا از آمار و دادههای اقتصادی استفاده کردهاند و یا از منظر تودهها این مسئله را بررسی کردهاند، اما این تحقیق از منظر نخبگانی و کارگزاران فکری و ابزاری که مسئول هدایت سیاستهای اصلی در استان هستند، به پرسش خود پاسخ میدهد.
مواد و روش تحقیق
این تحقیق در قالب و چارچوب روش ترکیبی یا تلفیقی یا آمیخته صورت گرفت. این پژوهش روش سومی یعنی آمیخته اکتشافی را برای بررسی و تحلیل مسئله قرارداد. این طرح از لحاظ زمانی بهصورت متوالی و از منظر وزن نیز بیشتر متوجه مرحلهی اول است و دادهها هم از طریق تحلیل دادهی کیفی و بهعنوان ابزاری در هنگام جمعآوری دادههای کمی به یکدیگر مرتبط میگردند (Cresol, 2012, P. 2, Moradi, 2021).
در فاز کیفی جامعه آماری دارای چند بخش میباشد. بخش اول را نخبگان و صاحبنظران تشکیل میدهد که در ادارات مختلف استان کار میکنند شرکت کردهاند. بخش دوم جامعه پژوهش در فاز کیفی اسناد و آثار مکتوب نگارش شده در مورد مبانی نظری است که با مطالعهی آنها مؤلفههای مورد نظر کشف گردید. در فاز کمی، این پژوهش بهدنبال اولویتبندی و کمیت تأثیرگذاری مؤلفههایی است که در فاز کیفی راجع به مؤلفههای مؤثر در توسعه نامتوازن استان چهارمحال و بختیاری احصا شد. برای این منظور جامعه هدف، اقشار و طبقات مختلف بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
در این پژوهش با بیش از 20 نفر از خبرگان، معتمدان مطلع و صاحبنظر در سیاسی ـ اجتماعی آنها مصاحبه صورت گرفت که در مصاحبه ششم به اشباع نظری رسید. خبرگان حاضر دراین پژوهش شامل استاد دانشگاه، مسئول سیاسی، کارمند دولتی و مقام مذهبی میباشند.
جدول (1) فهرست و مشخصات مصاحبهشوندگان
ردیف | جنسیت | متأهل/ مجرد | تحصیلات | سن | محل سکونت | شغل | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
1 | مرد | متأهل | دکترا | 46 | تهران | استاد دانشگاه | |
2 | مرد | متأهل | دکترا | 38 | اهواز | استاد دانشگاه | |
3 | مرد | متأهل | فوق | 37 | شهرکرد | فعال رسانهای | |
4 | مرد | مچرد | دکترا | 32 | بروجن | دانشجو | |
5 | مرد | متأهل | دکترا | 54 | شهرکرد | استاد دانشگاه | |
6 | مرد | متأهل | فوقلیسانس | 38 | شهرکرد | پژوهشگر | |
7 | مرد | متأهل | لیسانس | 45 | شهرکرد | فعال سیاسی ـ فرهنگی | |
8 | مرد | متأهل | دکترا | 53 | شهرکرد | استاد دانشگاه | |
9 | مرد | متأهل | فوقلیسانس | 58 | شهرکرد | فرماندار شهرکرد | |
10 | مرد | مجرد | دانشجوی دکتر | 35 | تهران | دانشجوی و پژوهشگر | |
11 | مرد | متأهل | فوقلیسانس | 64 | تهران | استاندار سابق کهگیلویه بویراحمد | |
12 | مرد | متأهل | فوقلیسانس | 40 | فرخشهر | معلم |
در فاز کمی هم با در نظر گرفتن جمعیت تعداد کل کارمندان استان، از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. بهطوریکه تعداد کارمندان این استان چهارمحال و بختیاری تقریباً بیش از (1800 نفر) تخمین زدهاند که با 0.05 درصد خطا دراین زمینه (340 نفر) از آنها بهعنوان جامعهی آماری از طریق فرمول کوکران انتخاب شد و بهصورت مجازی و حضوری میان آنها پخش گردید. روش نمونهگیری دراین تحقیق از نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد.
در بخش کمی هم دادهها برگرفتهشده از پرسشنامهای است که پس از پیاده کردن دادههای کیفی توسط استاد راهنما، اساتید مشاوره و برخی صاحبنظران رشتههای جامعهشناسی و علوم سیاسی دانشگاههای مختلف مورد اعتبارسنجی و تائید قرار گرفتند و در قالب پرسشنامه میان انواع نخبگان فکری و ابزاری(کارمندان ادارات) مختلف پخش گردیدند.
پایایی (ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی3)
جدول (2) شاخصهای ضريب آلفاي كرونباخ و ضريب پايايي تركيبي
متغيرها | ضریب آلفای کرونباخ (Alpha >0.7) | ضریب پایایی ترکیبی (CR>0.7) | نتیجه |
طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري | 0.921 | 0.930 | مطلوب |
بعد زیستمحیطی | 0.795 | 0.859 | مطلوب |
بعد اقتصادي | 0.894 | 0.915 | مطلوب |
بعد اجتماعي | 0.918 | 0.931 | مطلوب |
بعد سياسي | 0.819 | 0.880 | مطلوب |
بعد فرهنگي | 0.865 | 0.898 | مطلوب |
همانطور كه در جدول فوق(1) مشاهده میشود مقادير ضريب آلفاي كرونباخ تمامي متغيرهاي تحقيق بيشتر از 0.7 بهدستآمده و مناسب بودن پايايي با اين شاخص تائید میشود. مقادير ضريب پايايي تركيبي همه متغيرهاي مورد مطالعه نيز بيشتر از 0.7 بهدستآمده و بار ديگر مناسب بودن پايايي متغيرها را تائید مینماید.
آزمون ضریب همبستگی اسپيرمن
قبل از رسيدن به مرحله تحليل مدل و مدلسازی معادلات ساختاري لازم است تا ميزان و جهت ارتباط بين متغيرها مشخص شود. به همين منظور با توجه به عدم نرمال بودن توزيع دادهها از ضريب همبستگي اسپيرمن استفادهشده است. جدول زير ماتريس همبستگي را نشان میدهد.
جدول(3) ضرایب همبستگی بین متغیرهای موردمطالعه تحقیق
متغيرها | طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري | بعد زیستمحیطی | بعد اقتصادي | بعد اجتماعي | بعد سياسي | بعد فرهنگي | توسعه نامتوازن | |
طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري | مقدار همبستگی | 0.717 | 0.693 | 0.805 | 0.674 | 0.675 | 1 |
|
سطح معناداری | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | . |
| |
بعد زیستمحیطی | مقدار همبستگی | 0.297 | 0.217 | 0.277 | 0.227 | 0.160 | 0.316 | 1 |
سطح معناداری | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | . | |
بعد اقتصادي | مقدار همبستگی | 0.396 | 0.293 | 0.397 | 0.310 | 0.256 | 0.456 | 0.453 |
سطح معناداری | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | |
بعد اجتماعي | مقدار همبستگی | 0.364 | 0.217 | 0.316 | 0.276 | 0.316 | 0.413 | 0.301 |
سطح معناداری | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | |
بعد سياسي | مقدار همبستگی | 0.362 | 0.170 | 0.277 | 0.150 | 0.285 | 0.340 | 0.321 |
سطح معناداری | 0.00 | 0.002 | 0.00 | 0.005 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | |
بعد فرهنگي | مقدار همبستگی | 0.407 | 0.176 | 0.259 | 0.255 | 0.359 | 0.393 | 0.344 |
سطح معناداری | 0.00 | 0.001 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | |
توسعه نامتوازن | مقدار همبستگی | 0.490 | 0.301 | 0.409 | 0.303 | 0.365 | 0.516 | 0.616 |
سطح معناداری | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 | 0.00 |
یافتههای تحقیق نشان میدهد که، سطح معنیداری مربوط به ارتباطات دوبهدویی تمامي متغيرها كمتر از حد مرزي 0.05 بهدستآمده است. لذا میتوان نتيجه گرفت كه همبستگي و رابطه بين همه متغيرها تائید میشود. مقدار همبستگي بين طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري با توسعه نامتوازن مقداري مثبت و عددي برابر با 0.516 محاسبهشده است. لذا میتوان نتيجه گرفت كه افزايش در ميزان طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري موجب افزايش در توسعه نامتوازن خواهد شد.
بحث و یافته های تحقیق
در این بخش از تحقيق اثرگذاري طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر ابعاد توسعه مد نظر قرارگرفته است. به همين منظور يكبار ديگر مدلسازي در فضاي نرم افزار انجام شد كه دراین مدل طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بعنوان متغير مستقل و ابعاد توسعه به عنوان متغيرهاي وابسته وارد مدل گرديد.
جدول(4) اثرگذاري طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر ابعاد توسعه
مسیر متغیر مستقل ß متغیر وابسته |
| T_value | سطح معناداری |
متغیر وابسته |
متغیر وابسته |
طايفه گرايي ß بعد زیستمحیطی | 0.372 | 8.291 | 0.00 | 0.139 | 0.073 |
طايفه گرايي ß بعد اقتصادي | 0.468 | 9.583 | 0.00 | 0.219 | 0.121 |
طايفه گرايي ß بعد اجتماعي | 0.458 | 9.218 | 0.00 | 0.209 | 0.105 |
طايفه گرايي ß بعد سياسي | 0.420 | 7.717 | 0.00 | 0.176 | 0.104 |
طايفه گرايي ß بعد فرهنگي | 0.494 | 9.591 | 0.00 | 0.244 | 0.138 |
|
همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود، مقدار شاخص GOF در سطح مطلوب و برابر 0.388 برآورد شده است.
نتایج تحلیلی تحقیق
پیش از تحلیل و تبیین روابط میان متغیرها، مولفه و گویه هایی که جهت بررسی رابطه میان طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری و توسعه نامتوازن در شهرسان های استان چهارمحال و بختیاری مورد استفاده قرار گرفته در جدول زیر آورده شده است.
جدول(5) مولفه ها و گویه های مربوطه
مولفه | گویه ها |
بعد زیست محیطی | صرفه جویی منابع |
صرفه جویی انرژی | |
کاهش آلودگی | |
عدم وابستگی به خودرو | |
حفظ محیط زیست و اکو سیستم طبیعی | |
بعد اقتصادی | ایجاد صرفه های کلان اقتصادی |
افزایش به کارگیری نهاده ها (افزایش سرمایه یا نیروی کار)، | |
افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید) | |
به کارگیری ظرفیت های احتمالی خالی در اقتصاد استان | |
افزایش ثروت | |
رفاه مردم جامعه | |
ایجاد اشتغال | |
توزیع مناسب خدمات و کالاها | |
بعد اجتماعی | سطوح آموزششان |
كیفیت زندگی | |
ثبات و كیفیت روابط و نهادهایشان | |
تامین نیازهای اولیه انسان | |
بهداشت و درمان | |
مسكن و جان پناه | |
آموزش | |
اشتغال | |
جمعیت و تنظیم خانواده | |
درآمد ملی و توزیع آن | |
برنامه رفاه و تامین اجتماعی | |
بعد سیاسی | مردمی بودن مسئولین |
آزادی مردم | |
مشارکت سیاسی مردم | |
افزایش مشارکت شهروندان | |
بعد فرهنگی | عقل گرایی و اهمیت دادن به نقش عقل توسط نخبگان |
نگاه مثبت به دنیا و امور دنیوی | |
رویکرد تعاملی مردم با دیگر فرهنگها | |
باور به آزادی بیان | |
پایبندی به ارزشها | |
میزان رعایت هنجارها |
در این بخش به بررسی و تببین فرضیات تحقیق پرداخته می شود.
از نظر محققان این پژوهش طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد زیستمحیطی تأثیر معناداری دارد.
جدول(6) براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد زیستمحیطی
مسير مستقيم | ضريب مسیر (B) | مقدار تی (t-value) | سطح معناداري | ضريب تعيين | نتيجه |
طايفه گرايي ß بعد زیستمحیطی | 0.372 | 8.291 | 0.00 | 0.139 | تایید |
همانطور كه در جدول فوق نمايان است، مقدار آماره تي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد زیستمحیطی برابر 8.291 بدست آمده است. لذا مي توان نتيجه گرفت طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد زیستمحیطی تاثير معني دار دارد. سطح معني داري كمتر از 0.05 نيز دليلي ديگر بر اين ادعاست(p<0.05). ضريب مسير بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد زیستمحیطی برابر با 0.372 براورد شده كه نشان مي دهد، با افزایش یک انحراف استاندارد در نمرات طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري، شاهد افزايش در نمرات بعد زیستمحیطی به اندازه 0.372 انحراف استاندارد خواهیم بود. ضريب تعيين بعد زیستمحیطی(0.139) نشان مي دهد كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري توانسته 13.9 درصد از تغييرات(واريانس) بعد زیستمحیطی را تببين و پيش بيني نمايد. از این رو می توان گفت رقایت نخبگان در استان و طایفه گرایی منجر به انجام اقداماتی در استان شده است که در برخی از شهرستان از نظرزیست محیطی ما شاهد وضعیت توسعه متوازن و پایدار هستیم و در برخی از شهرستان ها به دلیل همراهی نخبگان با ارزشهای قوم گرایانه و بی توجه به اصول توسعه پایدار در حوزه زیست محیطی ما شاید توسعه نامتوازن در بعد زیست محیطی هستیم.
بنابراین فرضیه فرعي اول اين بخش از پژوهش تاييد مي شود.
یکی دیگر از فرضیاتی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت بررسی تاثیر طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اقتصادي است که در ذیل مورد تببین و بررسی قرار گرفت.
جدول(7) براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اقتصادي
مسير مستقيم | ضريب مسیر (B) | مقدار تی (t-value) | سطح معناداري | ضريب تعيين | نتيجه |
طايفه گرايي ß بعد اقتصادي | 0.468 | 9.583 | 0.00 | 0.219 | تایید |
همانطور كه در جدول فوق نمايان است، مقدار آماره تي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد اقتصادي برابر 9.583 بدست آمده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اقتصادي تاثير معني دار دارد. سطح معني داري كمتر از 0.05 نيز دليلي ديگر بر اين ادعاست(p<0.05). ضريب مسير بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد اقتصادي برابر با 0.468 براورد شده كه نشان مي دهد، با افزایش یک انحراف استاندارد در نمرات طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري، شاهد افزايش در نمرات بعد اقتصادي به اندازه 0.468 انحراف استاندارد خواهیم بود. ضريب تعيين بعد اقتصادي (0.219) نشان مي دهد كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري توانسته 21.9 درصد از تغييرات(واريانس) بعد اقتصادي را تببين و پيش بيني نمايد. بنابراین فرضیه فرعي دوم اين بخش از پژوهش تاييد مي شود. این مسئله نشان می دهد که کنش نخبگان در استان چهارمحال بختیاری به واسطه رقابتی که در جهت هدایت منابع و امکانات به شهرستان های خاص خود با نگاه مبتنی بر طایفه گرایی دارند به توسعه اقتصادی نامتوازن در استان منجر میشود. لذا با کاهش و رفع نگاه رقابتی ظایفه محور بین نخبگان می توان شاهد توسعه اقتصادی متوازن در استان بود.
تاثیر طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اجتماعي یکی دیگر از فرضیه های این تحقیق است که مورد بررسی قرار گرفته است.
جدول(8) نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اجتماعي
مسير مستقيم | ضريب مسیر (B) | مقدار تی (t-value) | سطح معناداري | ضریب تعيين | نتيجه |
طايفه گرايي ß بعد اجتماعي | 0.458 | 9.218 | 0.00 | 0.209 | تایید |
همانطور كه در جدول فوق نمايان است، مقدار آماره تي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد اجتماعي برابر 9.218 بدست آمده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد اجتماعي تاثير معني دار دارد. سطح معني داري كمتر از 0.05 نيز دليلي ديگر بر اين ادعاست(p<0.05). ضريب مسير بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد اجتماعي برابر با 0.458 براورد شده كه نشان مي دهد، با افزایش یک انحراف استاندارد در نمرات طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري، شاهد افزايش در نمرات بعد اجتماعي به اندازه 0.458 انحراف استاندارد خواهیم بود. ضريب تعيين بعد اجتماعي (0.458) نشان مي دهد كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري توانسته 20.9 درصد از تغييرات(واريانس) بعد اجتماعي را تببين و پيش بيني نمايد. بنابراین فرضیه فرعي سوم اين بخش از پژوهش تاييد مي شود. نخبگان سیاسی در استان در سطوح مختلف که از ویژگی های گروه قومی بهره می گیرند خود مقید به عقاید و ارزش های موجود در گروه اند جهت تامین خدمات و امکانات اجتماعی جهت رضایت قوم و طایفهخود در شهرستان به رقابت می پردازند و این امر بنابر توان متفاوت نخبگان برای جذب منابع و امکانات به توسعه نامتوازن در شهرستان های استان منجر می شود.
چهارمین فرضیه ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت پیرامون تاثیر طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد سياسي است.
جدول(9) نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد سياسي
مسير مستقيم | ضريب مسیر (B) | مقدار تی (t-value) | سطح معناداري | ضريب تعيين | نتيجه |
طايفه گرايي ß بعد سياسي | 0.420 | 7.717 | 0.00 | 0.176 | تایید |
همانطور كه در جدول فوق نمايان است، مقدار آماره تي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد سياسي برابر 7.717 بدست آمده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد سياسي تاثير معني دار دارد. سطح معني داري كمتر از 0.05 نيز دليلي ديگر بر اين ادعاست(p<0.05). ضريب مسير بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد سياسي برابر با 0.420 براورد شده كه نشان مي دهد، با افزایش یک انحراف استاندارد در نمرات طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري، شاهد افزايش در نمرات بعد سياسي به اندازه 0.420 انحراف استاندارد خواهیم بود. ضريب تعيين بعد سياسي (0.176) نشان مي دهد كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري توانسته 17.6 درصد از تغييرات(واريانس) بعد سياسي را تببين و پيش بيني نمايد. بنابراین فرضیه فرعي چهارم اين بخش از پژوهش تاييد مي شود. از این رو طایفه گرایی نخبگان نه تنها با استفاده از میراث گروه، هویت قومی متمایزی می سازند بلکه در رقابت برای کسب قدرت سیاسی بین گروه های قومی نیز شکاف ایجاد می کنند. بنابراین می توان گفت رقابت ناشی از طایفه گرایی نخبگان در استان به توسعه نامتوازن در بعد سیاسی منجر شده است.
بررسی تاثیر طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد فرهنگي به عنوان آخرین فرضیه است که توسط نگارندگان این پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت.
جدول(10) براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد فرهنگي
مسير مستقيم | ضريب مسیر (B) | مقدار تی (t-value) | سطح معناداري | ضريب تعيين | نتيجه |
طايفه گرايي ß بعد فرهنگي | 0.494 | 9.591 | 0.00 | 0.244 | تایید |
همانطور كه در جدول فوق نمايان است، مقدار آماره تي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد فرهنگي برابر 9.591 بدست آمده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري بر بعد فرهنگي تاثير معني دار دارد. سطح معني داري كمتر از 0.05 نيز دليلي ديگر بر اين ادعاست(p<0.05). ضريب مسير بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و بعد فرهنگي برابر با 0.494 براورد شده كه نشان مي دهد، با افزایش یک انحراف استاندارد در نمرات طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري، شاهد افزايش در نمرات بعد فرهنگي به اندازه 0.494 انحراف استاندارد خواهیم بود. ضريب تعيين بعد فرهنگي (0.244) نشان مي دهد كه طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري توانسته 24.4 درصد از تغييرات(واريانس) بعد فرهنگي را تببين و پيش بيني نمايد. از این رو، نتایج نشان می دهد رقابت میان نخبگان شهرستان ها جهت کسب رضایت طایفه با هدف جذب و تخصیص منابع در راستای توسعه فرهنگی استان به توسعه نامتوازن بعد فرهنگی منجر می شود. بنابراین فرضیه فرعي پنجم اين بخش از پژوهش تاييد مي شود.
نتایج فرعی تحقیق
بررسی ارتباط بين طايفه گرايي و توسعه نامتوازن به تفكيك نخبگان فكري و ابزاري
یکی دیگر از مسائلی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت تفکیک تببین میزان تاثیر نخبگان فکری و ابزاری بر توسعه نامتوازن بوده است تا مشخص شود کدام طیف از نخبگان تاثیر بیشتری بر توسعه نامتوازن دارد.
جهت بررسي موضوع مطروحه در این بخش، از همبستگي تفكيكي يا جزئي استفاده شده است. همبستگي تفكيكي نوعي همبستگي است كه ضمن محاسبه رابطه خطي بين دو متغير مستقل و وابسته، اثر ساير متغيرها را كنترل مي كند. جدول زير نتايج مربوط به ارتباط بين طايفه گرايي و توسعه نامتوازن به تفكيك نخبگان فكري و ابزاري را نشان مي دهد.
جدول(11) ضريب همبستگي تفكيكي بين طايفه گرايي و توسعه نامتوازن با كنترل نخبگان فكري و ابزاري
آزمون همبستگي تفكيكي | آزمون همبستگي | نخبگان | متغير وابسته | متغیر مستقل | |||||||||
سطح معني داري | همبستگي تفكيك شده | سطح معني داري | همبستگي صفر | سطح معني داري | مقدار همبستگي | ||||||||
0.00 | 0.534 | 0.00 | 0.530 | 0.00 | 0.479 | فكري | توسعه نامتوازن | طايفه گرايي | |||||
0.00 | 0.555 | ابزاري |
در جدول(9) علاوه بر آزمون همبستگي اسپيرمن بين دو متغير طايفه گرايي و توسعه نامتوازن كه بصورت جداگانه بين نخبگان ابزاري و نخبگان فكري انجام شده؛ از آزمون همبستگي تفكيكي نيز استفاده شده است.
همانطور كه در جدول فوق مشاهده مي شود، همبستگي بين طايفه گرايي نخبگان فكري با توسعه نامتوازن معني دار و برابر با 0.479 محاسبه شده است. همچنين همبستگي بين طايفه گرايي نخبگان ابزاري با توسعه نامتوازن معني دار و برابر با 0.555 بدست آمده است. در حقيقت همبستگي طايفه گرايي و توسعه نامتوازن در نخبگان ابزاري كمي بيشتر از نخبگان فكري است. تاييد اين مهم با آزمون همبستگي تفكيكي نهايي خواهد شد.
يافته هاي آزمون همبستگي تفكيكي نشان مي دهد كه، همبستگي مرتبه صفر بين دو متغير طايفه گرايي و توسعه نامتوازن برابر با 0.530 بوده و بلحاظ آماري معني دار هم مي باشد(p<0.05). در حقيقت ارتباط و همبستگي بين دو متغير مذكور بدون كنترل و در نظر گرفت نوع نخبگي افراد معني دار بوده و تاييد مي شود.
پس از كنترل و حذف اثر متغير نوع نخبگي( فكري و ابزاري) در رابطه بين دو متغير طايفه گرايي و توسعه نامتوازن مشاهده شد كه رابطه دو متغير مذكور معني دار شده و مقدار آن نيز برابر 0.534 گزارش شده است.
با توجه به اين مهم كه مقدار همبستگي بين دو متغير طايفه گرايي و توسعه نامتوازن قبل از حذف و كنترل متغير نوع نخبگي(0.530) با مقدار آن پس از حذف و كنترل اثر متغير نوع نخبگي(0.534) تفاوت فاحشي در مقدار و علامت نداشته است مي توان اينگونه استنباط كرد كه رابطه بين دو متغير طايفه گرايي و توسعه نامتوازن كاملا واقعي بوده و تحت تاثير نوع نخبگي نمي باشد.
بررسی ارتباط بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن به تفكيك شهرستان
جدول زير نتايج مربوط به ارتباط بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن به تفكيك شهرستان را نشان مي دهد.
جدول(12)ضريب همبستگي تفكيكي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن با كنترل شهرستان
آزمون همبستگي تفكيكي | آزمون همبستگي | شهرستان | متغير وابسته | متغیر مستقل | |||||||||
سطح معني داري | همبستگي تفكيك شده | سطح معني داري | همبستگي صفر | سطح معني داري | مقدار همبستگي | ||||||||
0.00 | 0.522 | 0.00 | 0.530 | 0.00 | 0.810 | شهرکرد | توسعه نامتوازن | طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري | |||||
0.586 | 0.083 | بروجن | |||||||||||
0.271 | 0.194 | فارسان | |||||||||||
0.964 | 0.011- | اردل | |||||||||||
0.260 | 0.311 | کوهرنگ | |||||||||||
0.652 | 0.111 | کیار | |||||||||||
0.00 | 0.837 | لردگان | |||||||||||
0.552 | 0.141- | خانمیرزا | |||||||||||
0.00 | 0.874 | سامان | |||||||||||
0.286 | 0.336 | بن |
همانطور كه در جدول فوق مشاهده مي شود، همبستگي بين طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري با توسعه نامتوازن در بين شهرستانهايي كه تعداد نمونه بالايي داشته اند معني دار شده است. لذا انتظار مي رود كه در شهرستان هايي كه تعداد نمونه آنها كم مي باشد؛ با افزايش نمونه معني داري حاصل شود.
يافته هاي آزمون همبستگي تفكيكي نشان مي دهد كه، همبستگي مرتبه صفر بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن برابر با 0.530 بوده و بلحاظ آماري معني دار هم مي باشد(p<0.05). در حقيقت ارتباط و همبستگي بين دو متغير مذكور بدون كنترل و در نظر گرفت شهرستان معني دار بوده و تاييد مي شود.
پس از كنترل و حذف اثر متغير شهرستان در رابطه بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن مشاهده شد كه رابطه دو متغير مذكور معني دار شده و مقدار آن نيز برابر 0.522 گزارش شده است.
با توجه به اين مهم كه مقدار همبستگي بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن قبل از حذف و كنترل متغير شهرستان(0.530) با مقدار آن پس از حذف و كنترل اثر متغير شهرستان(0.522) تفاوت فاحشي در مقدار و علامت نداشته است ميتوان اينگونه استنباط كرد كه بلحاظ آماري رابطه بين دو متغير طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري و توسعه نامتوازن كاملا واقعي بوده و تحت تاثير شهرستان نمي باشد.
ميزان طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري در شهرستانهاي مختلف
در آخر سعی شد میزان تاثیری که نخبگان فکری و ابزاری در توسعه نامتوازن شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری دارند به تفکیک بیان شود تا مشخص شود کدام یکی از شهرستان ها از نظر وضعیت توسعه وابسته به طایفه گرایی نخبگان آن است.
جدول(13) ميزان طايفه گرايي نخبگان فكري و ابزاري در شهرستانهاي مختلف
ميانگين رتبه اي | تعداد نمونه | شهرستان |
153.81 | 113 | شهرکرد |
172.26 | 45 | بروجن |
146.37 | 34 | فارسان |
230.78 | 18 | اردل |
20.7 | 15 | کوهرنگ |
206 | 19 | کیار |
177.96 | 56 | لردگان |
199.85 | 20 | خانمیرزا |
147.23 | 13 | سامان |
210.33 | 12 | بن |
نتیجه گیری
یک از عوامل موثر بر نگرش نخبگان فکری و ابزاری در تدوین و اجرای سیاست ها خاص گرایی آن ها که می تواند منبعث از قومیت گرایی و طایفه گرایی باشد، است. در استان چهارمحال بختیاری نیز به دلیل قومیت ها و طوایف گوناگون این نوع نگرش در بین برخی از نخبگان و افراد وجود دارد که این مسئله باعث ایجاد نوعی رقابت منفی جهت هدایت منابع به یک شهرستان و یا منطقه می شود. طایفه گرایی نخبگان و پایبندی به ارزش ها و هنجار های موجود در هر شهرستان باعث می شود تا نخبگان با توجه به آن ارزش ها وارد فاز رقابت با نخبگان دیگر شهرستان ها در جهت جذب و تخصیص منابع کنند که این امر به توزیع نامتوازن منابع و امکانات در استان می شود. در این تحقیق با توجه به دادههای گردآوریشده، به طورکلی طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري بر توسعه نامتوازن تاثیر دارد. طبق نتایج در بعد زیست محیطی ضريب تعيين (0.139) نشان میدهد كه طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري توانسته 13.9 درصد از تغييرات(واريانس) بعد زیستمحیطی را تبیین و پیشبینی نمايد. بنابراین مشخص شده است که در بعد زیست محیطی قومیت گرایی و طایفه گرایی نخبگان فکری و ابزاری بر توسعه در این بعد موثراست و باعث توسعه نامتوازن شده است. در بعد اقتصادی ضريب تعيين (0.219) نشان میدهد كه طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري توانسته 21.9 درصد از تغييرات(واريانس) بعد اقتصادي را تبیین و پیشبینی نمايد که نشان دهنده تاثیر پذیری آن از طایفه گرای نخبگان در استان است. در بعد اقتصادی نسبت به سایر ابعاد توسعه نامتوان مشهودتر است و در این بعد نتایج تحقیق با نتایج باقری(1390) همخوانی دارد. همچینین در بعد اجتماعي ضريب تعيين (0.458) نشان میدهد كه طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري توانسته 20.9 درصد از تغييرات(واريانس) بعد اجتماعي را تبیین و پیشبینی نمايد که این امر نشان دهنده تاییده فرضیه پیرامون تاثیرگذاری طایفه گرایی نخبگان بر بعد اجتماعی توسعه است. ضريب تعيين بعد سياسي (0.176) نشان میدهد كه طایفهگرایی نخبگان فكري و ابزاري توانسته 17.6 درصد از تغييرات(واريانس) بعد سياسي را تبیین و پیشبینی نمايد. بنابراین وجود رابطه میان طایفه گرایی نخبگان در استان بر بعد سیاسی توسعه تایید می شود و این مسئله باعث می شود تا توسعه سیاسی از معیارهای اساسی منحرف شود. و در نهایت ضريب تعيين بعد فرهنگي (0.244) نشان میدهد كه بین طایفهگرایی نخبگان فكري و توسعه فرهنگی رابطه وجود دارد بدین معنا که توسعه فرهنگی در شهرستان های مختلف استان به صورت نامتوازن تحقق یافته است که با نتایج برزگر و همکاران( 1398) و شیبانی و همکاران (1395) همسو است.
References
1.Adel Khajeh, A., Ezzatpanah, B., Hosseinzadeh, K. (2022). Evaluation of distributional justice of urban development projects based on income stability (Case: 10 regions of Tabriz Municipality), journal of Regional Planning, Regional Planning Quarterly.12 (46): 316-332.(In Persian)
2.Ansari Erdi, R., Rezaei, M., Yadavar, H. (2013). zoning and explanation of sustainable socio-human development of rural areas of Chahar Mahal Bakhtiari province with TOPSIS model, Journal: Social and Cultural Strategy. 9 (36):137-164.(In Persian)
3.Azadaramaki, T. (2019). Development Sociology (Principles and Theories), Tehran: Alam. (In Persian)
4.Bagheri, S. (2018). Investigating the effect of ethnic diversity on the economic growth of provinces in Iran, Research Institute of Culture, Art and Communication. (In Persian)
5.Barzegar, N., Lotfi, H., Hassanabadi, D., Razovian, M.T. (2018). the role of ethnic and religious policies in the participation of ethnic groups in security, comprehensive development and integration, Quarterly Journal of Geography and Regional Planning. 9 (2): 133-155. (In Persian)
6.Bashirieh, H. (2005). Political Sociology, Tehran: Ney.(In Persian)
7.Brass, P.R. (1985). Ethnic Groups and the State, London, Routledge
8.Creswell, J.W. (2005). Educational Research: Planning, Conducting, and Evaluating Quantitative and Qualitative Research (2nd edition).
9.Danaeifard, H., Eslami, A. (2009). Application of research strategy of database theory in practice; Constructing the theory of organizational indifference, Tehran, Imam Sadegh University Publications
10.Fakuhi, N. (2001). Political Ethnology, Tehran, Ney. (In Persian)
11.Haji Hashemi, S. (2004). Development and underdevelopment: generalities, principles and dimensions (with an emphasis on the method of thinking in development), Tehran: Contemporary Thought Discourse. (In Persian)
12.Kalantari, K. (1998). Criteria and concept of social development, Political-Economic Information Quarterly. 14 (131-132): 201-232. (In Persian)
13.Mahalati, S. (2007). Cultural dimension of development towards a scientific approach, Tehran: Shahid Beheshti University. (In Persian)
14.Mirzaei Tabar, M., Hosseini, S.M,H., Sadeghi, V. (2016). Explaining the relationship between tribalism and citizenship rights (case study: Islamic Council elections in Mamsani constituency). Journal of Political Geography Research.15 (2): 54-25. (In Persian)
15.Moradi, A. Mahmoodiraja, SZ. (2021). "Sociological explanation of the effective factors of Salafism tendency in Khuzestan province (case study of Ahvaz city youth)" Strategic Policy Research Quarterly.14(6):45-63. (In Persian)
16.Mosaei, M. (2008). the relationship between social development and economic development, Yas Strategy Bulletin. 12 (20): 125-99. (In Persian)
17.Mousavi, S.J., Veicy,H., Mahkouii, H., Khademalhosyni, A., An Analysis of the Position of Spatial Justice in Hormozgan Province Based on the Indicators of Political Organization of Space Compared to other Provinces of Iran: Journal of Regional Planning.12 (45):157-176. (In Persian)
18.Naqibzadeh, A. (2015). An Introduction to Political Sociology, Tehran: Samt. (In Persian)
19.Navabakhsh, M., Nazari, J. and Eidari, N.A. (2008). Sociological explanation of factors affecting social cohesion, Islamic Azad University of Shushtar.14 (7): 1-20. (In Persian)
20. Peters, JN. (2015). Theory of development: culture, economy, society. Translation: Anwar Mohammadi. Tehran: Golazin publishing house. (In Persian)
21.Sareeol-Qalam, M. (2006). Iran's Political Farang, Tehran: Rese rch Center for Cultural and Social Studies. (In Persian)
21.Shaffer, M.A. & Harrison, D.A. Gregersen, H. Black, J.S. & Ferzandi, L.A. (2006). “You Can Take it with You: Individual Differences and Expatriate Effectiveness”. Journal of Applied Psychology.13 (91): 109–125.
22.Shahabadi, A., Aghdam, J., Bandari, M. (2022). Journal of Continuity and Social Change, second volume.11 (3): 73-50. (In Persian)
23.Shibani K., Portarimi, H., Sadeghi, M., Hosseini, S.M. (2016). Analysis of the relationship between tribalism of local communities and political development in electoral conditions (case study: Noorabad Mamsani city), biannual Geography and Regional Development.14 (1): 46-19. (In Persian)
24.Sue, A.Y. (2008). Social Change and Development: A Review of Modernization, Dependency and World System Theories. Translated by Mahmoud Habibi Mazaheri, Tehran: Research Center for Strategic Studies.
Abstract
In societies that have diversity and plurality of cultural-social, ethnic-tribal and unbalanced economic-social structure, this issue is raised as a challenge in the path of balanced development in economic, cultural and political dimensions. Therefore, it is important to have a balance between the different aspects of development in the center and around the area. Chaharmahal and Bakhtiari province is also facing the problem of unbalanced development in its different parts. One of the obstacles to unbalanced development in this province is the tribalism of intellectual and instrumental elites. Therefore, the purpose of this research is to explain the issue of what effect the tribalism of the intellectual elite of Chaharmahal Bakhtiari province has on the dimensions of development in its cities. In this research, a mixed research method with qualitative and quantitative phase was used to explain, describe and analyze the research data that was collected in the form of documents and surveys. According to the results, the coefficient of determination is (0.139) in the environmental dimension, the coefficient of determination (0.219) in the economic dimension, the coefficient of determination (0.458) in the social dimension, the coefficient of determination (0.176) in the political dimension, and finally the coefficient of determination of the cultural dimension (0.244) that the tribalism of the intellectual and instrumental elites have an effect on various dimensions of development and has confirmed the hypotheses of the research. The findings of the research show that there is a relationship between the tribalism of intellectual elites and a tool in the lack of balanced development of the province in general. The competition between the elites, due to the influence of the cultural atmosphere, considers the values and actions of the ethnic groups to be bound by the beliefs and values in the group, and they adjust their actions based on these elements. Overall, the results indicate that the role of tribalism components on the development dimensions of the province has been strong.
Key words: Unbalanced development, Tribalism, Intellectual-instrumental elites, Ethnicism, Chaharmahal and Bakhtiari.
Extended Abstract
Introduction
Nowadays, development and achieving balanced prosperity is one of the main concerns of countries, especially underdeveloped countries. Meanwhile, the development of peripheral centers and deprived areas have a high importance and position in the development literature. Many development theorists emphasize reducing existing inequalities and eliminating dualities as one of the basic goals of development. Therefore, efforts should be made to reduce the duality in different economic, social and cultural fields, etc. in different geographical areas and provide balance between geographical areas. For this reason, inter-regional and intra-regional unbalanced development is considered as a big problem in the regional development of developing countries, and these inequalities are against the principles of balanced and justice-oriented development. Unbalanced development occurs due to the unequal distribution of economic-social opportunities and facilities, which can include inequalities between cities and villages, small and large cities, privileged and deprived areas, etc. In general, various reasons for the uneven and unbalanced development of regions have been stated in the discussion of development, however, one of the most important reasons for the unbalanced development that has been noticed by thinkers and researchers is centralism, in which, in addition to formulating policies from the center of government for peripheral regions, the type of distribution of facilities And services are also affected by the same center-surrounding relationship, and there is a kind of centralization of resources in the center, which causes backwardness in the surrounding areas.
Along with centralism and centralism, tribalism is another important element that cannot be ignored in the unbalanced development of the marginal areas of the country and this province. The effect of this element is more noticeable in regions and provinces that have different clans and ethnicities. It can also be seen in Chaharmahal and Bakhtiari province, so that the center of the province has relative facilities, but as we reach the peripheral areas and far from the center, various economic, social and cultural facilities gradually become weaker and weaker. One of the reasons that may be involved in the uneven development of the province is the culture of tribalism among managers and administrative-political agents, whose planning and implementation may be affected by their ethnic orientation.
Therefore, in this research, we seek to answer the question, what effect does the tribalism of the intellectual-instrumental elites of Chaharmahal Bakhtiari province have on the dimensions of development in its cities?
Methodology
This research was done in the form and framework of a combined or integrated or mixed method. This research used the third method, the exploratory mix, to examine and analyze the problem. This plan is sequential in terms of time and from the point of view of weight, it is more towards the first stage, and the data are related to each other through qualitative data analysis and as a tool when collecting quantitative data.
In the qualitative phase, the statistical population has several parts. The first part is made up of elites and experts who work in different departments of the province, participated and were the owners of articles and research works about the culture and customs of the region. The second part of the research community in the qualitative phase is the documents and written works written about the theoretical foundations, by studying them, the desired components were discovered. In the quantitative phase, this research seeks to prioritize and quantify the impact of the components that were counted in the qualitative phase regarding the components that are effective in the unbalanced development of Chaharmahal and Bakhtiari province. For this purpose, the target community, different strata and classes were selected by simple random sampling. In this research, interviews were conducted with more than 20 experts, knowledgeable confidants and experts in their political and social affairs, which reached theoretical saturation in the sixth interview.
Results and Discussion
In the quantitative part, the data is taken from a questionnaire that was validated and approved after implementing the qualitative data by the supervisor, counseling professors and some experts in the fields of sociology and political science of different universities and in the form of a questionnaire among all kinds of intellectual elites. And various tools (employees of departments) were distributed The rapid and asymmetric growth and the unprincipled allocation of resources and facilities to the privileged areas and the deprivation of the surrounding areas have caused the regional gap at the macro level. This discrimination has caused the development gap between developed areas and deprived areas to increase day by day and development and infrastructure programs are affected. In this framework, development is seen as a multi-dimensional flow (political, social, cultural and economic) which in its progressive movement reduces poverty, unemployment, inequality and industrialization as much as possible, better communication, creating a social system based on justice and increasing people's participation. It follows them in their daily affairs. The goal of development is to improve life and distribute resources fairly. Unbalanced development among regions causes gap and aggravation of regional and spatial inequality and is considered an obstacle in the path of national development.
Conclusion
In this research, according to the collected data, in general, the tribalism of intellectual and instrumental elites has an effect on unbalanced development. This effect is effective on various dimensions of development in the province. According to the results in the environmental dimension, the coefficient of determination (0.139) shows that the tribalism of intellectual and instrumental elites was able to explain and predict 13.9% of the changes (variance) of the environmental dimension. Therefore, it affects the development in this dimension. In the economic dimension, the coefficient of determination (0.219) shows that the tribalism of the intellectual and instrumental elites was able to explain and predict 21.9% of the changes (variance) of the economic dimension, which indicates its influence on the tribalism of the elites in the province. Also, in the social dimension, the coefficient of determination (0.458) shows that the tribalism of the intellectual and instrumental elites was able to explain and predict 20.9% of the changes (variance) of the social dimension, which shows the confirmation of the hypothesis about the influence of elite tribalism on the social dimension of development. The coefficient of determination of the political dimension (0.176) shows that the sectarianism of intellectual and instrumental elites has been able to explain and predict 17.6% of the changes (variance) of the political dimension. Therefore, the existence of the relationship between elites' tribalism in the province is confirmed on the basis of political development. And finally, the determination coefficient of the cultural dimension (0.244) shows that there is a relationship between the tribalism of intellectual elites and cultural development.
[1] Unbalanced development
[2] Instrumental and intellectual elites
[3] Composite Reliability