تعیین مرکز روستا- شهری، الگویی در جهت توسعه پایدار مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان خرمآباد)
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
طاهر پریزادی
1
(استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران)
مهتاب بهمنی
2
(کارشناسی ارشد شهرسازی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران)
محمد حسین شاکرمی
3
(دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، پژوهشگاه مهندسی بحرانهای طبیعی شاخص پژوه، اصفهان، ایران)
مریم بیرانوندزاده
4
(پژوهشگر جهاد دانشگاهی واحد لرستان، خرمآباد، ایران)
نوبخت سبحانی
5
(دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
کلید واژه: توسعه پایدار, روستا- شهر, خرم آباد, مدل های کمی,
چکیده مقاله :
در دهههای اخیر، توسعه شهرهای کوچک از طریق فرایند تبدیل روستاها به شهر همواره یکی از سیاستهای عمده در امر برنامهریزی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران مدنظر بوده است. چون توسعه این استراتژی تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستاها، توزیع متعال جمعیت، امکانات و سرمایه، کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ، افزایش مشارکت روستائیان و توسعه اشتغال در روستائیان دارد. پژوهش حاضر با هدف، تعیین مرکز یا مراکز روستا- شهری در حوزهی شهرستان خرمآباد با بررسی روستاهای با جمعیت بالای 2000 نفر، در قالب 71 شاخص به تفکیک شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، مسکن- کالبدی، زیربنایی و ارتباطی، بهداشتی- درمانی، مدیریتی و شاخص های کشاورزی تدوین شده است. در این پژوهش از روش تحلیلی- توصیفی در قالب روش تاکسونومی، روش موریس، روش ضریب پراکندگی، روش تعداد گرههای ارتباطی و روش مجموع حداقل فواصل، استفاده شده است. یافتهها حاکی از ان است که روستای دارایی از لحاظ امکانات و خدمات از برتری بیشتری نسبت به سایر روستاها دارد ولی روستای بهرامی بر اساس دو مدل موریس و تعداد گره های ارتباطی در رتبه های اول در بین روستاهای مورد مطالعه قرار دارد و می تواند به عنوان مرکز روستا- شهری تعیین شود. همچنین یافتهها بر اساس ضریب پراکندگی بیانگر عدم تعادل شاخص نرخ باسوادی در بین روستاها و از سوی دیگر شاخص اموزشی و اینترنت بیانگر تعادل در سطح روستاها میباشد.
In recent decades, the development of small towns through the process of transforming rural areas into the city has been taken into account as one of the major policy planning in developing countries, including Iran. Since the development of this effective strategy in improving the quality of life in rural areas such as population distribution, facilities and funds, reducing migration to large cities, increasing the participation of villagers, and employment development in the rural areas. This study is to determine the village-urban centers in the city of Khorramabad by examining the villages with a population of 2,000 in the form of 71 separate indicators such as economic, social, physical, quality of housing, infrastructure and communication, health, management and agricultural. In this study, analytical- descriptive method is used in terms of taxonomy, Morris method, scattering coefficient, method of communication nodes and a total minimum distance. The findings show that the rate of development of these villages is different. The results indicate that the superiority of one village is in terms of facilities and services. The village Bahrami based on the both Morris and the number of communication nodes is placed in the first place as a center of urban rural. The findings based on the coefficient of dispersion index showed as imbalance among the rural literacy rate, the education index and the accessibility to Internet in the villages.