اختلالات طیف دوقطبی، بین اختلالات افسردگی و اختلالات روان پریشی قرار داده شده است. افسردگی دوقطبی به میزان بیشتری با برخی علایم همچون افسردگی غیرمعمول؛ کندی روانی- حرکتی؛ بی قراری حرکتی همراه است. هدف پژوهش حاضر مقایسهی کارکردهای شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی ن چکیده کامل
اختلالات طیف دوقطبی، بین اختلالات افسردگی و اختلالات روان پریشی قرار داده شده است. افسردگی دوقطبی به میزان بیشتری با برخی علایم همچون افسردگی غیرمعمول؛ کندی روانی- حرکتی؛ بی قراری حرکتی همراه است. هدف پژوهش حاضر مقایسهی کارکردهای شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و افراد عادی بود. برای این منظور طی یک پژوهش پس رویدادی ، 50 بیمار زن مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I ، از میان بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز، پس از رسیدن به سطح باثبات و کاهش علایم مرضی، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بر اساس جنسیت، سن و هوش با 50 نفرفرد عادی همتا شدند. هر دو گروه با استفاده از آزمون هوشی ریون بزرگسال، آزمون استروپ ساده، آزمون حافظه بالینی وکسلر، آزمون کارتهای ویسکانسین و آزمون برج هانوی مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف آماری معنادار بین کارکردهای شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و افراد عادی در حیطههای کارکرد توجه، حافظه (شامل اطلاعات شخصی، جهتیابی، کنترل ذهنی، حافظه اعداد، حافظه بینایی و یادآوری کلمات دوتایی)، انعطافپذیری شناختی و مهارت حل مساله وجود داشت. به نظر میرسد چون بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I کارکرد شناختی ضعیفتری نسبت به افراد عادی دارند، نیاز بیشتری به حمایتهای توانبخشی دارند.
پرونده مقاله
سرشت، سبک رفتاری یک فرد است که روشهای پاسخ خاص او را تعیین میکند و شامل سازمان یافتگی کارکردی متشکل از سامانههای متفاوت و دریافت منطقی درباره خود، دیگران و دنیا است. مشخصه اصلی الکسی تایمیا مشکل در شناخت هیجآنهای خود و تنظیم واکنشهای احساسی در مواجهه با وقایع هیجانی چکیده کامل
سرشت، سبک رفتاری یک فرد است که روشهای پاسخ خاص او را تعیین میکند و شامل سازمان یافتگی کارکردی متشکل از سامانههای متفاوت و دریافت منطقی درباره خود، دیگران و دنیا است. مشخصه اصلی الکسی تایمیا مشکل در شناخت هیجآنهای خود و تنظیم واکنشهای احساسی در مواجهه با وقایع هیجانی است. هدف پژوهش بررسی رابطه سرشت و منش و الکسی تایمیا با اعتیادپذیری دانشجویان بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 348 دانشجو به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر سرشت و منش، الکسی تایمیا، استرس ادراک شده و آمادگی به اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل عامل تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل اندازهگیری شده با مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. اثر الکسی تایمیا و استرس ادراک شده بر اعتیاد پذیری مثبت و معنادار است همچنین اثر نوجویی، پاداش وابستگی، آسیب پرهیزی، خودراهبری وخودفراروی بر اعتیادپذیری مثبت و معنی دار و اثر خودراهبری و خودفراروی بر اعتیادپذیری منفی و معنی دار است. این پژوهش از این موضوع حمایت میکند که الکسی تایمیا ، استرس ادراک شده و عوامل سرشت و منشی از عوامل زمینه ساز در ابتلا به اعتیاد هستند.
پرونده مقاله