مردمشناسی مخاطب تئاتر با رویکرد شناخت نیاز فرهنگی (نمونه موردی تئاتر شهر و تالار وحدت)
محورهای موضوعی : جامعه شناسیشراره جلالیفراهانی 1 , جلال‏الدین رفیع‏فر 2 , علیرضا کلدی 3
1 - دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی گرمسار
2 - استاد و عضو هیات علمی دانشگاه تهران.
3 - استاد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
کلید واژه: تئاتر, مخاطب, اوقات فراغت, نیاز فرهنگی,
چکیده مقاله :
در پژوهش حاضر نه به دنبال آسیب شناسی بحران مخاطب و نه در پی راهکار های جذب مخاطب در تئاتر بودیم، بلکه با رویکردی مردم شناختی و با استفاده از مؤلفه های این رشته سعی بر آن داشتیم با طرح پرسش هایی مرتبط به هم، شناختی نسبی از مردمی که در حال حاضر جمعیت مخاطبان تئاتر را تشکیل می دهند و به تئاتر شهر و تالار وحدت به عنوان دو قطب اصلی تئاتر کشور مراجعه می کنند، به نتایجی برسیم. بر این اساس وارد میدان شده و از بین مخاطبان با توجه به سن و جنسیت آن ها 70 نفر را به صورت اتفاقی انتخاب کرده و با هر یک در حدود 40 تا 50 دقیقه به مصاحبه پرداختیم. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی بوده و ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته است. پس از جمع بندی مصاحبه ها و دسته بندی مضامین به تفسیر داده های به دست آمده پرداخته و در نهایت به این نتایج رسیدیم که اکثر مخاطبان صرفاً جهت گذران اوقات فراغت و نه بر اساس نیاز فرهنگی به تماشای تئاتر می نشینند و چنان چه به لحاظ اقتصادی در مضیقه نباشند، سفر و تفریحات دیگر را به تئاتر ترجیح می دهند. مصاحبه شوندگان در مجموع به ده علت برای مراجعه به تئاتر اشاره کردند که مهم ترین آن ها صرفا جهت پر کردن اوقات فراغت بود. اکثر مخاطبان تئاتر دارای ذائقه های مشابه و در نتیجه ترجیحات فرهنگی یکسان می باشند. بالای 40 % از جامعه آماری مورد نظر دارای میزان بالایی از سرمایه فرهنگی عینیت یافته بوده و در سرمایه فرهنگی تجسدیافته دچار فقر هستند. برخلاف ذهینت حاکم بر فضای تئاتر، بیش از 60% از مخاطبان را فارغالتحصیلان و یا دانشجویان رشته هایی غیر از هنر تشکیل می دهند.
In the present research, we have neither been pursuing to have apathological study of the audience crises not to search for approaches toabsorb audiences in theater but through an anthropological attitude andusing the components of this field , it has tried to put forth interlinkedquestions to gain a relative understanding of the people who form theaudience population of the theater at present time, those who refer to the"Theater Shahr" (City Theater) and "TalarVahdat" (Unity Hall) as the twomain poles of theater nationwide. On this basis, 70 people have beenchosen randomly out of the audiences with regard to their age and genderand have been interviewed with each of them for about 40 to 50 minutes.The research methodology was qualitative and the instrument was thesemi-structured interview. After summing up the interviews andclassifying the motifs, the data were interpreted. The results show that,the most of the audiences see theater merely for filling their leisure timerather than cultural demands. If they were not restricted economically,then they would have preferred trip or other recreations. The intervieweescited a total of ten reasons for going to the theater, the most important ofwhich was "purely for leisure". Theater audiences have similar tastes andconsequently the same cultural preferences. Over 40% of the concernedstatistical population have a high rate of objectified cultural capital andsuffer from poverty in the embodied cultural capital. Despite to thementality ruling over the atmosphere of the theater, more than 60% of theaudiences are comprised of the graduates or students of fields of studyapart from art.
امانی، فاطمه. (1392). مخاطبشناسی و تأثیر آن بر تبلیغات (تبریز و اصفهان). پایاننامه کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی نبیاکرم، گروه ارتباط تصویری.
اربابی، محمود. (1374). تئاتر در ایران و عوامل بازدارنده آن. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس.
بوردیو، پیر. (1384). شکلهای سرمایه، در سرمایه اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه. (گردآوری: کیان، تاجبخش). ترجمه: افشین، خاکباز؛ و حسن، پویان. تهران: نشر شیرازه.
بوردیو، پیر. (1380). نظریه کنش: دلایل عملی و انتخاب عقلانی. ترجمه: مرتضی، مردیها. تهران: نقش و نگار.
بنیهاشمی، مژگان. (1376). مخاطب تئاتر. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس.
جمشیدیها، غلامرضا؛ و پرستش، شهرام. (1386). دیالکتیک منش و میدان در نظریه عمل پیر بوردیو، ماهنامه علوم اجتماعی. شماره 30.
ریتزر، جورج، بنیان های جامعه شناختی: خاستگاههای ایدههای اساسی در جامعه شناسی (1374)، ترجمه تقی آزاد ارمکی، تهران: نشر سیمرغ.
ریتزر، جورج. (1379). نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر. ترجمه: محسن، ثلاثی. تهران: انتشارات علمی.
رجبیه فرد، مونا. (1390). تحلیل جامعهشناختی تئاتر و جایگاه آن در میان رسانههای جمعی ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران مرکزی.
شارعپور، محمود؛ و خوشفر، غلامرضا. (1381). رابطه سرمایه فرهنگی با هویت جوانان: مطالعه موردی شهر تهران، ماهنامه علوم اجتماعی. شماره 20.
کریموند، فاطمه. (1393). بررسی عوامل تأثیرگذار بر جذب مخاطبان در شهر تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، آذربایجان شرقی.
فکوهی، ناصر. (1384). پیر بوردیو: پرسمان دانش و روشنفکری، مجله علوم اجتماعی. دانشگاه فردوسی مشهد.
فاضلی، محمد. (1386). جامعهشناسی مصرف موسیقی. تهران: پزوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات.
مینیون، پللویی. (1383). چشمانداز تئاتر در قرن بیستم. ترجمه: قاسم، صنعوی. تهران: نشر قطره.
مککوایل، دنیس. (1380). مخاطبشناسی. ترجمه: مهدی، منتظرقائم. تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه.
مقتدی، پریسا. (1388). بحران مخاطب یا موانع توسعه تئاتر از نظر جذب تماشاگران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی.
Bourdieu, Pierre.(1984). Distinction: A Social critique of the judjments of the taste. Translated by Richard Nice, london, Rutledge.
Bourdieu, Pierre & Wacquant, Loic. (2002). An Invitation to reflexive sociology polity press.
_||_