امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه
محورهای موضوعی : پژوهش در برنامه ریزی درسیصمد ایزدی 1 , مصطفی قادری 2 , فاطمه حسینی 3
1 - 1دانشیار دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
2 - 2استادیار علوم تربیتی، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران
3 - 3کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور آمل، مازندران، ایران
کلید واژه: دوره متوسطه, برنامه درسی معنوی, امکان سنجی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای برنامه درسی با رویکرد معنوی در دوره متوسطه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 1813 نفر از دبیران زن دوره متوسطه (شاخه نظری) استان مازندران بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر بود که به شیوه نمونهگیری طبقهای تناسبی انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر با a=%75 بر آورد شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که دانش و مهارت دبیران در مقولههای هنر و زیبایی شناختی، اخلاق و روح همچنین نگرش اخلاق در سطح بالاتر از متوسط، است. همچنین امکانات مدارس برای اجرای برنامه درسی معنوی، در سطح زیاد ارزیابی شد. همچنین نگرش هنر و زیبایی شناختی و نگرش روح در حد کمتر از متوسط است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA ) نشان داد که بین نمرات دانش، نگرش و مهارت دبیران و امکانات مدرسه در شهرهای مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین امکانات مدارس و نگرش و مهارت دبیران رابطه معنادار وجود دارد و بیشترین میزان رابطه بین امکانات مدارس و مهارت روح است، اما بین امکانات مدارس و دانش اخلاق و دانش روح رابطه معناداری مشاهده نشد.
The purpose of the study was the feasibility of curriculum accomplishment with spiritual approach in secondary school. The population of study was included 1813 female secondary school teachers (theoretical branch) of Mazandaran province. Sample size was selected as 317 subjects based on Morgan stratified proportional sampling method. A researcher–made questionnaire has been applied in order to collect data. Cronbach’s alpha coefficient estimated as 75% to measure questionnaire validity. Data analysis and both multiple–variable analysis of variance test (MANOVA), and Pearson correlation test in descriptive statistics (frequency, weight percentage and mean) and inferential statistics have been utilized, respectively. The study data in descriptive section indicated that the studied group possessed too much knowledge and skill as well as desirable attitude on spiritual curriculum accomplishment. However, schools provided moderate facilities to develop the program. In inferential section, the data of multiple- variable analysis of variance (MANOVA) test indicated that there was a significant difference between teacher’s knowledge, attitude, skill scores and school facilities in various cities. The data of Pearson test also showed that there was a positive correlation between curriculum components of knowledge, attitude, skill at different levels and school facilities.
_||_