جایگاه طبقه محروم در معیار گفتمانی امام خمینی (ره) در ایران پس از انقلاب اسلامی
محورهای موضوعی : جامعه شناسی سیاسیابراهیم آقامحمدی 1 , محمدرضا قائدی 2 , گارینه کشیشیان سیرکی 3 , حسن خداوردی 4
1 - دانشجوی دکترای جامعهشناسی سیاسی، گروه علوم سیاسی، واحد بینالمللی کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
2 - دانشیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
3 - دپارتمان علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
4 - استادیار روابط بینالملل و عضو هیأت علمی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی
کلید واژه: طبقه محروم, معیار گفتمانی امام خمینی (ره), انقلاب اسلامی,
چکیده مقاله :
فقر و محرومیت پدیدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که از نبود حداقلهای نیاز انسانی یا ناتوانی در تأمین آن ناشی میشود و در حقیقت نتیجه نابرابری اجتمـاعی و اقتصـادی بـوده که بـه عنـوان مشکل در جامعه بروز میکند و تضادهای درون جامعه را بارز و آشکار مینماید. وجود طبقه محروم را در هر جامعهای میتوان دید، اما اینکه چه نسبتی از جمعیت آن جامعه محروم و فقیر است مسألهای اساسی است که میتواند از سوی کارگزان آن جامعه مورد توجه و تدبر قرار گیرد. هدف اصلی در این مقاله، بررسی جایگاه طبقه محروم در معیار گفتمانی امام خمینی (ره) در ایران پس از انقلاب اسلامی میباشد. امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی، از همان ابتدای آغاز انقلاب، توجه به طبقه محروم و فقرزدایی را مورد توجه و تأکید قرار دادند. امام جمهوری اسلامی را حکومت مستضعفین و محرومین میداند که جمهوری اسلامی باید برای آنها کار کند. در این مقاله، از روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانهای، برای پاسخ به سوال اصلی تحقیق، یعنی جایگاه طبقه محروم در معیار گفتمانی امام خمینی (ره) در ایران پس از انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟ استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که امام خمینی (ره) به طبقه محروم توجه اساسی داشته، و همواره بر آن تأکید کردهاند، آنها را صاحبان اصلی انقلاب دانسته و وظیفه کارگزاران جمهوری اسلامی را حفظ کرامت و خدمت به آنان دانسته است. امام گرایش بیشائبه محرومین به انقلاب و حمایت بیدریغ آنان از اسلام را امری فراموش ناشدنی میداند که نباید بدون جواب بماند.
Poverty is a social, economic, and cultural phenomenon that results from the lack of minimum human needs or the inability to provide them in fact, it is the result of social and economic inequality, which appears as a problem, and makes the spatial structure of different areas of the city have clear and obvious contradictions; the existence of deprived class can be observed in any society, but what proportion of the population of that society is deprived and poor is a fundamental issue that can be emphasized and emphasized by the officials and leaders of that society. Imam Khomeini (RA) as the founder of the Islamic Revolution, from the very beginning of the revolution, paid attention to the deprived class and poverty alleviation. In their lectures and books, this issue has always been considered. For example, it is said in the sahifah: One of the great blessings that God has given this nation is that the government is the government of the oppressed, the government of the deprived. The main purpose of this article is to investigate the position of the deprived class in the discourse criterion of Imam Khomeini (RA) in Iran after the Islamic Revolution. Therefore, with the descriptive-analytical method and using library sources, to the main question, what was the position of the deprived class in the discourse criteria of Imam Khomeini (RA) in Iran after the Islamic Revolution? The answer has been given. The results of the research findings show that Imam Khomeini (RA) paid great attention to the deprived class and always emphasized it.
1. اطلس مناطق محروم کشور. (1396). بنیاد برکت.
2. اسکاچپل، تدا. (1389). دولتها و انقلابهای اجتماعی. ترجمه سیدمجید روئینتن؛ تهران : انتشارات سروش، چاپ دوم
3. ایراننژاد، ابراهیم و جمشیدی، محمدحسین و فرشبافیان، احمد. (1391). عدالت اجتماعی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره). فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال پنجم، شماره اول، زمستان، 135-115.
4. بدیعی ازنداهی، مرجان و قالیباف، محمدباقر و پورموسوی، سیدموسی و پوینده، محمدهادی. (1393). تبیین جغرافیایی بنیادهای هویت در مقیاس ملی. فصلنامه پژوهشهای جغرافیای انسانی، دوره 46، شماره 3، پاییز، 522-505.
5. برادن، کتلین و شلی، فرد. (1383). ژئوپلیتیک فراگیر. ترجمه علیرضا فرشچی و حمیدرضا رهنما، تهران : انتشارات دافوس، چاپ اول.
6. بشیریه، حسین. (1384). انقلاب و بسیج سیاسی. تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم.
7. پندار، مهدی و همکاران. (1399). بررسی و سطحبندی میزان محرومیت در استانهای شمالی کشور. فصلنامه برنامهریزی منطقهای، سال 10، شمارۀ 38، تابستان، 32-19.
8. دیلمیمعزی، امین و شجاع، مرتضی. (1387). آمریکا و راهبرد بازنگری در مرزهای سرزمینی در خاورمیانه. ماهنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی، سال بیستودوم، شماره هفتم و هشتم، فروردین و اردیبهشت، 109-96.
9. رادپوردهنوی، امیرحسین. (1399). درآمدی برمراحل بیداری اسلامی در جهان اسلام. دوفصلنامه علمی مطالعات بیداری اسلامی، دوره نهم، شماره هجدهم، پاییز و زمستان، 111-85.
10. رسولیثانی، الهام. (1391). بررسی هویت نظام جمهوری اسلامی ایران از منظر سازهانگاری. فصلنامه علوم سیاسی، سال پانزدهم، شماره پنجاه و هشتم، تابستان، 200-177.
11. رضایی، امید و احمدی، وکیل و مرادی، علی. (1399). نقش فقر اقتصادی در مشارکت اجتماعی، سیاسی و آسیبهای اجتماعی (موردمطالعه: محلات محروم شهر جوانرود). پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، سال هفتم، شماره 24، تابستان، 66-37.
12. رمضانزاده، عبدالله و جوکار، محمدصادق. (1389). هویت از منظر سازهانگاری متعارف و رادیکال. فصلنامه سیاست، دوره 40، شماره 3، پاییز، 150-133.
13. رنجکش، محمدجواد. (1398). بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبشهای بیدرای اسلامی با تأکید بر مفهوم اشاعه سازهانگاری. دوفصلنامه علمی مطالعات بیداری اسلامی، دوره هشتم، شماره پانزدهم، بهار و تابستان، 74-51.
14. عباسیاشلقی، مجید. (1399). بازتابهای سازهانگارانه انقلاب اسلامی ایران بر تحولات انقلابی جهان عرب. دوفصلنامه علمی مطالعات بیداری اسلامی، دوره نهم، شماره اول، بهار و تابستان، 57-33.
15. عزیزی، ستار. (1394). حمایت از اقلیتها در حقوق بینالملل. تهران : انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، چاپ دوم.
16. عظیمی دولتآبادی، امیر. (1399). جایگاه اقشار محروم و مستضعف در اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره). فصلنامه نظریههای اجتماعی متفکران مسلمان، سال دهم، شماره دوم، پاییز و زمستان، 94-71.
17. کشیشیان سیرکی، گارینه. (1399). تأثیر گفتمان امام خمینی بر بیداری اسلامی. دوفصلنامه علمی مطالعات بیداری اسلامی، دوره نهم، شماره اول، بهار و تابستان، 233-199.
18. کلاوال، پل. (1394). جغرافیای قرن بیستویکم. ترجمه حسن صدوقونینی، تهران : انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول.
19. گراوند، نجیمه و اکبرنژاد، مهدی. (1398). معناشناسی وحدت در قرآن و بازشناسی ارتباط آن با بیداری اسلامی؛ دوفصلنامه علمی مطالعات بیداری اسلامی، دوره هشتم، شماره پانزدهم، بهار و تابستان، 129-101.
20. مشیرزاده، حمیرا. (1385). نظریه نظام جهانی: توانمندیها و محدودیتهای یک دیدگاه رادیکال؛ فصلنامه سیاست- مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 71، 253-276.
21. موسوی، سیدمحمد. (1399). تحلیل جامعهشناختی بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصارالله یمن و آینده پیش روی آن. دوفصلنامه علمی مطالعات بیداری اسلامی، دوره نهم، شماره هجدهم، پاییز و زمستان، 247-219.
22. هدایتیشهیدانی، مهدی و صفری، عسگر. (1396). نقش عربستانسعودی در تصاعد زمینههای خشونتآمیز هویت اسلامی : مطالعه موردی آسیای مرکزی. فصلنامه جامعهشناسی سیاسی جهان اسلام، دوره 5، شماره 2، پاییز و زمستان، 50-27.
23. هزارجریبی، جعفر و صفری شالی، رضا. (1392). گفتمان عدالت در لوایح برنامههای توسعه پس از انقلاب اسلامی (با تأکید بر کاهش فقر و محرومیت)؛ فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 61، 45-1.
24. Tiruneh, G. (2014). Social Revolutions: Their Causes, Patterns, and Phases; Journal SAGE Open, pp 1-12, (http://www.creativecommons. org/licenses/by/3.0/) which permits any use, reproduction and distribution of the work without further permission provided the original work is attributed as specified on the SAGE and Open Access page (http://www.uk.sagepub.com/aboutus/openaccess .htm). DOI: 10.1177/2158244014548845
25. Muzaffarli, H. (2008): Centeral Asia and the Caucasus; Journal of social and political studies, Guam : from a Taetieal Allianee To Strategic Partnership, NazimMuzaffarli, 3-4 (51-52).
26. Deutsch, Karl. (1969). Nationalism and Social Communication, An Inquiry into the Foundations of Nationality; https://mitpress.mit.edu/9780262540018/ nationalism-and-social-communication/
27. Guzzini, S. (2000). A Reconstruction of Constructivism in International Relations; European Journal of International Relations, Volume 6, Issue 2, https://journals.sagepub.com/doi/10.1177/1354066100006002001.
28. Wendt, A. (1992). Anarchy is what States Make of it: the Social Construction of Power Politics; International Organization, Vol. 46, No. 2, pp. 391-425, Published by: The MIT Press, http://www.jstor.org/stable/2706858.