تاثیر هویت مکانی بر زیستپذیری سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر مشهد
محورهای موضوعی : مطالعات برنامه ریزی روستایی و عشایریعلیرضا معینی 1 , علی اکبر عنابستانی 2
1 - دانشگاه فردوسی مشهد
2 - دانشگاه فردوسی مشهد
کلید واژه: معادلات ساختاری, کلانشهر مشهد, زیست پذیری, هویت مکانی, روستاهای پیراشهری,
چکیده مقاله :
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هویت مکانی بر زیستپذیری روستاهای پیراشهری شهر مشهد میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر طبق نتیجه سرشماری 1395، روستاهای دهستان تبادکان شهرستان مشهد در بخش مرکزی شهرستان مشهد است که در مطالعه به دو محور سیمان و کلات تقسیم شده است. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 169 خانوار بدست آمد. جهت تجزیه تحلیل دادهها ازآزمونهای، تی تکنمونهای، پیرسون و معادلات ساختاری Smat PLS و برای رتبهبندی روستاها از روش تصمیمگیری چند معیاره ویکور استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد میانگین هویت مکانی در بین روستاهای مورد مطالعه پایین میباشد و ابعاد هویت مکانی در این مطالعه که شامل تمایز، تداوم، عزت نفس و خودکارآمدی بودهاند با متغیر زیستپذیری دارای رابطه معناداری بودهاند بدین صورت که هرچه هویت مکانی بالاتر زیستپذیری در بین روستاییان بالاتر میباشد. متغیر تمایز به میزان 100/0 اثر مستقیم بر متغیر زیستپذیری دارد. بدین معنی که، متغیر تمایز به میزان 10 درصد توانسته است اثر مستقیمی بر سازهی زیستپذیری بگذارد. همچنین متغیر تداوم به میزان 297/0- اثرمستقیم و معکوس بر سازهی زیستپذیری دارد. بدین معنی که با افزایش در سازهی تداوم به میزان یک واحد شاهد کاهش در سازهی زیستپذیری به میزان 297/0- خواهیم بود. متغیر عزت نفس نیز به میزان 318/0 و متغیر خودکارآمدی به میزان 621/0 اثرمستقیم بر سازهی زیستپذیری دارند. همانطور که مشاهده میشود متغیر خودکارآمدی به نسبت سایر متغیرها اثر مستقیم بیشتری به میزان 1/62 درصد بر سازهی زیستپذیری اثر مستقیم دارد.
The population of interest in the study, according to the results of the census of 2016, is the villages of Tabadekan rural district in the central part of Mashhad city, which are divided into two axes of Siman and Kalan. According to Cochran formula, the number of samples needed to complete the questionnaire was 169 households. To analyze the data, one-sample T Test, Pearson, and Smat PLS structural equations were used and for the ranking of villages, a multi-criteria decision making (MCDM) method, VICOR, was applied. The findings of this research indicate that the mean of place identity among the studied villages is low and the place identity dimensions, which include differentiation, continuity, self-esteem, and self-efficacy, have a significant relationship with the livability variable. Therefore, the higher the place identity, the higher the livability of the villagers. The differentiation variable has a direct impact on the livability variable of .0001 This means that this variable has a direct effect on the livability structure of 10%. Also, the continuity variable has a direct and inverse relation of -0/29.7 on the livability structure. This means that with an increase in the structure of continuity, we will see a decrease in the unit of livability (by -0.297). In addition, self-esteem and self-efficacy variables have a direct effect on the viability structure with the rate of 0.31 and 0.61, respectively. As it can be seen, the self-efficacy variable as compared with other variables has a more direct effect (62.1%) on the livability.
_||_
تاثیر هویت مکانی بر زیستپذیری سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر مشهد
چکیده
هویت مکانی یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند زیستپذیری افراد را در سکونتگاهها تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هویت مکانی بر زیستپذیری روستاهای پیراشهری شهر مشهد میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر طبق نتیجه سرشماری 1395، روستاهای دهستان تبادکان شهرستان مشهد در بخش مرکزی شهرستان مشهد است که در مطالعه به دو محور سیمان و کلات تقسیم شده است. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 169 خانوار بدست آمد. جهت تجزیه تحلیل دادهها ازآزمونهای، تی تکنمونهای، پیرسون و معادلات ساختاری Smat PLS و برای رتبهبندی روستاها از روش تصمیمگیری چند معیاره ویکور استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد میانگین هویت مکانی در بین روستاهای مورد مطالعه پایین میباشد و ابعاد هویت مکانی در این مطالعه که شامل تمایز، تداوم، عزت نفس و خودکارآمدی بودهاند با متغیر زیستپذیری دارای رابطه معناداری بودهاند بدین صورت که هرچه هویت مکانی بالاتر زیستپذیری در بین روستاییان بالاتر میباشد. متغیر تمایز به میزان 100/0 اثر مستقیم بر متغیر زیستپذیری دارد. بدین معنی که، متغیر تمایز به میزان 10 درصد توانسته است اثر مستقیمی بر سازهی زیستپذیری بگذارد. همچنین متغیر تداوم به میزان 297/0- اثرمستقیم و معکوس بر سازهی زیستپذیری دارد. بدین معنی که با افزایش در سازهی تداوم به میزان یک واحد شاهد کاهش در سازهی زیستپذیری به میزان 297/0- خواهیم بود. متغیر عزت نفس نیز به میزان 318/0 و متغیر خودکارآمدی به میزان 621/0 اثرمستقیم بر سازهی زیستپذیری دارند. همانطور که مشاهده میشود متغیر خودکارآمدی به نسبت سایر متغیرها اثر مستقیم بیشتری به میزان 1/62 درصد بر سازهی زیستپذیری اثر مستقیم دارد.
واژگان کلیدی: هویت مکانی، زیست پذیری، روستاهای پیراشهری، معادلات ساختاری، کلانشهر مشهد.
The Effect of Place Identity on the Livability of Peri-Urban Villages of Mashhad Metropolis
Abstract:
The purpose of this study is to investigate the effect of place identity on the livability of Peri-urban villages in Mashhad. The population of interest in the study, according to the results of the census of 2016, is the villages of Tabadekan rural district in the central part of Mashhad city, which are divided into two axes of Siman and Kalan. According to Cochran formula, the number of samples needed to complete the questionnaire was 169 households. To analyze the data, one-sample T Test, Pearson, and Smat PLS structural equations were used and for the ranking of villages, a multi-criteria decision making (MCDM) method, VICOR, was applied. The findings of this research indicate that the mean of place identity among the studied villages is low and the place identity dimensions, which include differentiation, continuity, self-esteem, and self-efficacy, have a significant relationship with the livability variable. Therefore, the higher the place identity, the higher the livability of the villagers. The differentiation variable has a direct impact on the livability variable of .0001 This means that this variable has a direct effect on the livability structure of 10%. Also, the continuity variable has a direct and inverse relation of -0/29.7 on the livability structure. This means that with an increase in the structure of continuity, we will see a decrease in the unit of livability (by -0.297). In addition, self-esteem and self-efficacy variables have a direct effect on the viability structure with the rate of 0.31 and 0.61, respectively. As it can be seen, the self-efficacy variable as compared with other variables has a more direct effect (62.1%) on the livability.
Key Words: Place identity, Livability, Peri-Urban villages, Mashhad metropolis.
1. مقدمه
مكان يا جا، كانون مطالعات جغرافيايي است Behfrooz,1996)). عين حال؛ مكان، مفهومي در آميخته با فرايندهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي است (Biegdeli,2009، Sharifi). اصطلاح مکان در جغرافیا به شکل رایج از دهه ،1970به دنبال ارزیابیهای انتقادی از مکان، به ویژه در اندیشههای فلسفی اواخر دهه 60مورد توجه قرار گرفت (Williams,2003 & Vaske,). انسان مهمترين عامل معنا دهنده به مكان است و از عوامل تأثيرگذار در رفتار انسان در اماكن عمومي، ادراكي است كه او از مكان دارد. انسان از مكانهاي متفاوت تصاوير متفاوتي در ذهن دارد. احساسات بر ادراك محيطي و شكل-گيري تصوير ذهني انسان از مكان تأثير ميگذارند. همين تصاوير ذهني است كه به مكان هويت ميدهند. افزون بر ساختار كالبدي مكان، خاطرات افراد در هويت بخشيدن به مكان مؤثر است (Sadat Habibi,2009). طرح هویت مکان در جغرافیا، محصول ورود اندیشههای روانشناسی در جستارهای جغرافیای انسانی است. به باور بسیاری از جغرافیدانان، در شکلگیری نقشههای ادراکی ذهنی و واکنش انسان به محیط عینی، تصور انسان و اوضاع روانشناسانه اوضاع اجتماعی محیط نیز مؤثر است. به همین دلیل، دانش جغرافیا به میزان زیادی با مفاهیم ذهنی افراد سر و کار دارد (Pourahmad,2011). هر مکان خصیصههایی دارد که با آن از سایر مکانها متمایز و هویت پذیر میگردد. داشتن صفت مشخص با عقاید و باورهای اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی میتواند تمایز را برجسته سازد. ماهیت مکان نه تنها از محل استقرار، کارکردهای ضعیف، اشغال آن به وسیله جامعه و تجربیات مادی انسانها سرچشمه میگیرد، بلکه همه این عوامل ضرورتا چهره و ماهیت مکان را شکل میدهند (Shokoei,2001). همچنین هویت مکان به عنوان یکی از راههای ارتباط بین انسان و مکان، بیشتر متوجه ارضای ذهنی و عاطفی بشر است تا نیازهایی که به طور مستقیم با جسم او در ارتباط باشند. هویت مکان از ارزشهای فردی و جمعی نشأت میگیرد و با گذر زمان، عمق، گسترش و تغییر مییابد (Edward,1993). امروزه با ورود انسان به عصر صنعت، بازسازی و بهسازی روستاها بدون توجه به الگوها و اصول معماری بومی و ویژگیهای کالبدی، نقش هویت بخش آنها را به تدریج کمرنگتر کرده و موجب شده است روستاهایی ایجاد شود که هیچ تناسبی با فرهنگ و قومیت آنها نداشته باشد. این بحران هویت یا به عبارت دقیقتر هویت مکانی ناشی از نبود مکان به معنای واقعی آن است؛ مکانی که انسان را در ارتباط با لایههای دیگر وجود خویش قرار میدهد و این لایهها به شناخت انسان از محیط پیرامون و خویشتن خود کمک میکند (Hatefi Shoja, Etesam, Eslami,2016). نواحی روستایی پیرامـون شـهری در قیـاس بـا میـانگین نـواحی شـهری و روستایی، دارای تراکم بیشتر سکونتی و تجـاری و صـنعتی و همچنـین نرخهای بـالاتر رشـد جمعیت و روندهای شتابان تبدیل اراضی و الگوهای سـیال ارتباطـات جمعـی و مواصـلات بـین محل سکونت و محل فعالیت شغلیاند. این روستاها منطقه انتقالی یـا منطقـه تعاملاند و در آنها فعالیتهای شـهری و روستایی در کنار هم قرار میگیرند و اشکال چشماندازها بـا تغییـر و تحـولات گستردهای بهواسطه فعالیتهای انسانی مواجه میشوند؛ اما این روستاها از جنبه تحولات جمعیتی پذیرای دو جریان از سوی مهـاجران هسـتند: گـروه نخسـت، تهیدسـتان شهریاند که در جستجوی شیوه زندگی روستاییتر و یا مسکن ارزانقیمتتر هستند و گروه دوم اقشار فقیر روستایی که در پی کار و نیز فرصتهای بهتر برای فرزندانشان هستند. که چالش های سکونتگاههای پیراشهری در هویت روستاییان به تبع ان هویت مکانی آن سکونتگاه تاثیرگذار میباشد(Bandarabad,2015، Ahmadinjad).
گیدنز1 در یکی از آخرین نقطه نظرهای جامعه شناسانه و روان شناسانه معتقد است هویت مکان در واقع همان چیزی است که فرد چنانکه در اصصلاح خودآگاهی آمده است به آن آگاهی دارد. مفهومی که به معنای تداوم فرد در زمان و مکان می باشد (Giddens,2009). معنای هویت مکانی در ادبیات روانشناسی تحت مفاهیم مختلفی مطرح شده است که میتوان نزدیکترین آنها را حس مکان ،دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان برشمرد (Lewicka,2008 ). به باور لاکرمن، جغرافیدانان نه تنها علاقه¬مند به درک این نکته هستند که چرا مکان، رخدادی واقعی در آگاهی انسان است، بلکه به عقاید مردم به این مکانها نیز علاقهمند هستند. این عقاید و علایق انسان است که به یک مکان هویت میبخشد (Lukermann,1964 ).
هویت مکان، ارتباط عمیق بین یک مکان و هویت شخصی فرد را تعریف میکند (Budruk, Thomas, Tyrrell,2009). هویت مکان با چهار جنبه شکل گرفته که تمایز، تداوم، عزت نفس و خودکارآمدی نامیده می شود برای حمایت از هویت مکانی این چهار جنبه باید در تعادل با یکدیگر باشند (Ginting, Wahid, 2017). و اگر همه یا یکی از این ابعاد مورد مصالحه قرار گیرد، هویت مکان میتواند تهدید شود (McKercher, Wang, Park, 2015). اولین اصل هویت مکان تمایز است که به عنوان ایجاد احساس تمایز شخصی و یا منحصر بفرد بودن است (Breakwell, 1986). تمایز ناشی از درک فرد از تفاوت بین یک مکان با دیگر مکانهاست. یک ویژگی خاص از یک مکان موجب میشود که فرد ارتباط خاصی با آن مکان داشته باشد. مکانی که ویژه و منحصر بهفرد اوست و شناخت آن برای او نسبت به سایر مکانها راحتتر است (Ginting, Rahman, Nasution, 2017). به عبارت دیگر، تمایز اشاره به مکان یا محلی دارد که میتواند از دیگر محل ها متمایز باشد و مرتبط است با درک مثبت از منحصر بفردبودن یک مکان (Ginting, Wahid, 2017).به طور خلاصه تمایز، همان حس و انگیزه تفاوت داشتن با دیگران است. (Wang, 2016). دومین اصل هویت، اصل تداوم و یا پیوستگی است. استدلال می شود که تداوم یک انگیزه یا تمایلی کلیدی است که ایجاد و حفظ هویت را هدایت می کند (Breakwell, 1986). و باید به عنوان یک مولفه کلیدی در توضیح فرایند هویت و تعریف روابط با سایر عناصر هویت مکانی در نظر گرفته شود. بر اساس اصل تداوم، استدلال میشود که یک مکان میتواند یک احساس روانی از نظر پایداری زمانی ایجاد کند؛ (Wang, Chen, 2015). تداوم بازتابی از تمایل به حفظ نوعی ارتباط در طول زمان است که این امر برای سلامتی روان مهم است (McKercher, Wang, Park, 2015). عزت نفس سومین اصل است که اشاره به ارزشیابی مثبت فرد یا گروه از هویت دارد (Wang, Chen, 2015). با توجه به هویت مکان، میتوان گفت مکانها و محیطهای مورد علاقه میتواند منجر به عزت نفس شوند. به عبارت دیگر، ارزیابی اعضای مکان بر عزت نفس تاثیر میگذارد (Gu، Ryan، 2008). عزت نفس زمانی به وجود میآید که فرد خودش را مورد ارزیابی قرار میدهد و به فرد احساس وابستگی به یک مکان میبخشد و باعث میشود که به توسعه آن مکان متعهد شود. فرد با مکانهایی که نماد قابل رویت دارند، خوشحال میشود و احساس غرور خواهد کرد و از دیگر مکانها که حسهای دیگری به او میبخشد، اجتناب میکند(Ginting, Rahman, Nasution, 2017). اصل بعدی هویت مکان،خودکارآمدی است. احساس تعلق نسبت به یک مکان با حس خودکارآمدی فرد ارتباط دارد (Gu, Ryan, 2008 ). خودکارآمدی احساس باور یک فرد به تواناییهای خود برای مقابله کردن و کنارآمدن با شرایط در حال تغییر یاکنترل محیط تعریف شده است. خودکارآمدی یک محیط مدیریتی است که آیتم های آن راحتی، ایمنی و سهولت دسترسی درآن محیط است؛ بنابراین فرد میتواند آنچه را میخواهد انجام دهد (Ginting, Rahman, Nasution, 2017). در شكلگيري هويت مكاني دو مرحله وجود دارد: در مرحله نخست، فرد محيط را شناسايي ميكند كه هويت مكان ناميده ميشود. در مرحله دوم فرآيند پيوند رواني با مكان صورت ميگيرد و به شكل هويت مكاني تداوم مييابد. میتوان گفت کسانی که از هویت مکانی قویتری برخوردار میباشند در واقع خود را با روستا هم پیوند دارند از ارزیابی بهتر از وضعیت زیستپذیری در محیط روستایی دارند
زیستپذیری معمولاً با سه قلمرو اصلی مشخص میشود: کیفیت محیطی، تسهیلات محلی و بهزیستی فردی (Lennard, 1995، Lennard). همچنین مسکن، اشتغال، تفریحات، نظافت و امنیت، قلمروهای زیستپذیری در مطالعه هاولی و همکاران است (Howley,Scott,Redmind,2006). زیستپذیری در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی است و در واقع همان دستیابی به کیفیت برنامه¬ریزی خوب یا مکان پایدار است. اغلب واژه زیستپذیری با واژههای سرزندگی و قابلیت زیست تداخل معنایی پیدا میکند. این انگاره به طور کلی مفهومی پیچیده و نسبی است. پیچیده است از آن زو که مسلماً عوامل متعددی در بهبود شرایط زندگی فرد و جامعه دخیل میباشند و نسبی است از آنرو که ممکن است اصول و مشخصههایی که در یک جامعه به عنوان شرایط مطلوب برای زندگی تصور میگردد، ازمنظر دیگر و با در بخش دیگر از دنیا همان ویژگیها، به شدت نامطلوب به نظر آید.
(isalou, Bayat, Bahrami, 2015). زیستپذیری، یک مفهوم کلی است که با تعدادی از مفاهیم و اصطلاحات دیگر مانند پایداری، کیفیت زندگی و کیفیت مكان، و اجتماعات سالم در ارتباط است (norris, 2000، Pittman) و (Blassingame, 1998).
زیستپذیری به عنوان یک مفهوم میتواند با توجه به بستر و زمینهای که در آن تعریف میشود، میتواند بسیار گسترده و یا محدود باشد. با این وجود، کیفیت زندگی در هر مكان در کانون توجه این مفهوم قرار داشته و شامل نماگرهای قابل اندازهگیری بسیار متنوعی است که معمولا تراکم، حمل و نقل، امنیت و پایداری، اجزای ثابت آن را تشكیل میدهند (Daniel,2008). مردم و مکان دو سوی مفهوم زیستپذیری است (Larice,2005).زیستپذیری منعکسکننده رفاه یک اجتماع محلی و دربرگیرنده بسیاری از خصوصیاتی است که یک مکان را به جایی تبدیل میکند که مردم تمایل به زندگی در حال و آینده دارند (Victorian, 2008). سکونتگاه زیستپذیر مکان مناسب برای کار و زندگی است(Goldman, 2005).
ورگونست2 (2003) چارچوبی را برای زیست پذیری در منطقه روستایی آسپینگه3 در سوئد معرفی نمود. در این چارچوب، زیست پذیری حاصل تعامل بین پنج عامل ساکنان محلی، زندگی اجتماعی، سطح خدمات، اقتصاد محلی و مكان فیزیكی است. در مورد ساکنان محلی، تعداد، ساختار جمعیت شناختی(سن و جنس)، و شیوه زندگی در بین سایر عوامل از اهمیت بیشتری برخوردارند. سطح خدمات اشاره به ارتباطات، مدارس، خانه ها برای سالمندان و فروشگاهها دارد. اقتصاد محلی نشان دهنده توان محل برای ایجاد اشتغال و درآمد و در نهایت مكان فیزیكی تشریح کننده چشم انداز و ساختمان های ناحیه است. (Vergunst, 2003).مایکل ساوتورث4 عتقد است که زیستپذیری یک ارزش دارای ابهام است که توسط افراد گوناگون به صورت متفاوتی تفسیر میشود. به طور کلی تعاریف ارائه شده تاکنون بیشتر با توجه به اهمیت ضرورت تغییر در اولویتهای برنامهریزی، به سمت نیازهای روزافزون جامعه فراصنعتی و در جستجوی تسهیلات و کیفیت زندگی بوده است. در حالی که مفهوم زیستپذیری به دلیل اهمیت تهدیدکننده کیفیت زندگی رشد یافته است. عواملی مانند رشد سریع شهرنشینی، کاهش اراضی زراعی و فضاهای باز، کمبود مسکن، رشد نابرابری اجتماعی، ضعف رو به تزاید هویت محلی، مکانی و زندگی اجتماعی، تهدیدهای جدی برای زیستپذیری اجتماع محسوب میشوند ) Florida, 2014). و (Kotkin, 2001).
لاندری مفهوم زیستپذیری را با 4 رویکرد عمده و به شکل موضوعی بررسی و 9 معیار موثر را برای شناسایی یک مکان زیست پذیر بر می¬شمارد: تراکم مفید جمعیت، تنوع، دسترسی، ایمنی و امنیت، هویت و تمایز، خلاقیت، ارتباط و تشریک مساعی، ظرفیت سازمانی و رقابت. زیستپذیری همچون بسیاری از پارادایمهای برنامهریزی نظیر پایداری و غیره قابل تفکیک و تعمیم به ابعاد اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، زیست محیطی به شرح ذیل میباشند:
زیستپذیری اقتصادی: در برگیرنده سطوح اشتغال، درآمد خالص و استانداردهای زندگی مردم، عملکرد خرده فروش ها، ارزش زمین و دارائی ها و در نهایت آن بخش از هزینه های زندگی و رفت و آمد ساکنان شهر که در ارتباط با قواعد برنامه ریزی شهری قرار می گیرد، میباشد.
زیستپذیری اجتماعی-فرهنگی: به وسیله سطوح فعالیت ها و تعاملات اجتماعی به علاوه ماهیت ارتباطات اجتماعی سنجیده می شود. یک شهر زیست پذیر به لحاظ اجتماعی می تواند به واسطه سطوح پایین محرومیت، پیوستگی اجتماعی قوی، ارتباطات خوب و پویایی میان لایه های اجتماعی، امنیت،روحیه جمعی و غرور مدنی، دامنه وسیعی از شیوه های زندگی، روابط موزون و یک جامعه شهری با طراوت توصیف گردد.
زیستپذیری زیستمحیطی: از یک سو پایداری اکولوژیکی که در رابطه با متغیرهایی نظیر آلودگی هوا و صوت، دفع مواد زائد و فاضلاب، انبوهی ترافیک و .... قرار دارد را در بر میگیرد و از سوی دیگر به میزان مصرف منابع مصرف انرژی در شهر که منبعث از شیوه زندگی ساکنان، رفتار مصرفی آنها و نیز نحوه چیدمان فضایی عناصر اصلی شهر و محلات آن میباشد، بستگی دارد ( (Jomepoure, et al, 2018.
عمده مطالعات انجام گرفته در رابطه با هویت و هویت مکانی در جوامع شهری بوده و مطالعهای با تاکید بر جوامع روستایی انجام نگرفته است. در اینجا به برخی از مطالعات میپردازیم:
در ارتباط هویت مکانی پرتی و همکاران (2003) در تحقیقی با عنوان «حس مکان در میان نوجوانان و بزرگسالان روستا شهرهای استرالیا: ویژگیهای تبعیض آمیز در دلبستگی مکانی، حس اجتماعی و وابستگی مکانی در رابطه با هویت مکانی»، به این تیجه رسیدهاند که هویت مکانی در میان بزرگسالان بیش از نوجوانان است و نوجوانان بیشتر تمایل به تغییر مکان برای کسب تجربه دارند. مهدیان و سرتیپی پور(1391) با بررسی هویت مسکن روستایی در گذشته و حال، سیاست تأمین مسکن روستایی کشور را شرح داده است. پور دیهمی و نورتقانی(1392) با کمک دو معیار قابلیتهای محیط و تعاملهای ساکنان در برابر محیط، به ارتباط هویت فردی و اجتماعی با مسکن در روستاها اشاره کرده است. احمدی و مهدوی (1393) به بررسی امکان وجود رابطه کیفیت زندگی روستاییان با حس تعلق مکانی در روستای زرندیه بخش مرکزی پرداخته است. نتایج تحقیق گویای این است، شاخصهای اقتصادی و مدت سکونت در روستا بر حس تعلق مکانی آنها بیشترین تاثیر را داشته است. یگانه و همکاران(1394)، به تحلیل عوامل موثر در تحولات مسکن روستایی با تاکید بر هویت پرداخته اند نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه معناداری میان پذیرش الگوی نوین مسکن و نوع هویت خانوارهای روستایی وجود دارد. هاتفی شجاع و همکاران(1395)، در مطالعه خود به بررسی این موضوع که با توجه به طرح توسعه روستاها، هویت مکانی روستای دره مرادبیگ تحت تأثیر تحولات اخیر چگونه باید باشد؟ از نظر هانری لوفور، فضا عاملی سیاسی و اجتماعی است که هویت مکان آن بر اساس عوامل درونی و بیرونی است. هالفکری بر اساس این مدل، هویت روستاها را برآمده از موقعیتهای روستا، بازنمودهای رسمی و زندگی روزمره روستاییان میداند. نتایج تحقیق نشان میدهد برای پاسخگویی به نیاز ساکنان با سنین مختلف و به منظور هویت بخشی در الگوی مسکن ویلایی و روستایی باید توسعه عمرانی و امکانات شهری در روستا لحاظ شود. حیدری ساربان(1395)، رابطه گردشگری با هويت اجتماعي جوانان روستايي شهرستان اردبیل را مورد بررسی قرار داده است.
شهرستان مشهد در استان خراسان رضوي، به دليل مركزیت و تمركز امکانات، خـدمات، سـرمایه و جریانها و امثالهم به مهاجرتهاي به لحاظ جریانهای مهاجرتی از شرایط ویژه و قابل تاملی برخوردار است. طی دوره 5 ساله 1390-1395 از کل مهاجران وارد شده به استان، 48.6 درصد وارد شهرستان مشهد شده اند از مجموع مهاجران وارد شده به شهرستان مشهد،54.3 درصد از شهرستان های استان خراسان رضوی و 45.7 درصد از سایر استانهای کشور وارد شهرستان مشهد شده اند. در مطالعه حاضر، مورد مطالعه روستاهای پیراشهری کلانشهر مشهد است. بر اساس نتایج سرشماری 1395، جمعیت دهستان تبادکان دارای جمعیت 105285 نفر که در 96 روستا پراکنده هستند. این حجم جمعیت به دلیل رشد غدهای روستاهای پیراشهری دهستانهای مذکور میباشد بررسیها نشان میدهد نرخ رشد جمعیت روستاهای پیراشهری طی دهههای اخیر بالا بوده است
هویت مکانی یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند زیستپذیری افراد را در سکونتگاهها تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس مطالعه حاضر به دنبال پاسخ به سوالات زیر است
1. هویت مکانی در سکونتگاههای روستایی پیراشهری مورد مطالعه از نظر ساکنان در چه وضعیتی قرار دارد؟
2. هویت مکانی به چه میزان بر زیستپذیری سکونتگاههای پیراشهری به ویژه در حاشیه کلانشهرها تاثیر گذار است؟
2- روش پژوهش
با توجه به هدف تحقیق، این مطالعه ترکیبی از روشهای توصیفی - تحلیلی است. روشهای توصیفی در بردارندۀ مطالعات اسنادی دربارۀ موضوع مورد مطالعه و مدلهای تحقیق است. همچنین توصیفی از وضعیت روستاهای مورد مطالعه از نظر هویت مکانی و زیست پذیری می باشد. در مطالعات اسنادی، پس از تدوین چارچوب نظری مطالعه سعی گردید این موضوع مورد ارزیابی قرار گیرد . ابزار اصلی برای گرداوری دادههای مورد نیاز، پرسشنامه محقق ساخت بود که روایی آن( روایی صوری) پس از اعمال اصلاحات لازم توسط کارشناسان مربوط و اساتید متخصص به تایید رسید. به منظو.ر بررسی پایایی ابزار مورد استفاده یک مطالعه راهنما (پیش آزمون) با تعداد 15 پرسشنامه در روستاهای مورد مطالعه انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر هویت مکانی و زیست پذیری به ترتیب 0.887 و 0.732است که نشان دهنده پایایی ابزار مورد استفاده است.
جدول 1. شاخصها و گویههای پژوهش بررسی متغیر هویت مکانی و شاخصهای آن
ابعاد | گویه ها | آلفای کرونباخ |
تمایز | ویژگی خاصی داشتن روستا، احساس افتخار به زندگی در این روستا، احساس مثبت داشتن به این روستا، داشتن یک ویژگی منحصر بفرد، احساس متفاوت بودن نسبت به دیگران | |
تداوم | احسای روانی مثبت در این روستا، احساس غربت نداشتن، احساس لذت از رابطه خویشاوندی با دیگران، احساس کمبود کردن موقع دوربودن از این روستا، ترجیح دادن زندگی در این روستا | |
عزت نفس | وابسته به زندگی در این روستا، از زندگی در این روستا احساس رضایت و خوشحالی دارم، تامین کردن نیازهای ضروری از این روستا، زندگی در این روستا باعث امید به زندگی، احساس دلبستگی داشتن به این روستا، احساس غرور داشتن در این روستا، مشارکت در طرح های عمرانی روستایی، تمایل به سرمایه گذاری در صورت داتشن منابع مالی | |
خودکارآمدی | احساس آرامش با زندگی در این روستا، احساس راحتی و آسایش با زندگی در این روستا، ایمن بودن مسیرهای دسترسی این روستا، ایمن بودن ساختمان و مساکن این روستا، احساس امنیت در این روستا، اعتماد به مدیر روستا | |
هویت مکانی |
| |
(Ginting, Rahman, Nasution, 2017).
جدول 2. شاخصها و گویههای پژوهش بررسی متغیر زیستپذیری و شاخصهای آن
ابعاد | شاخص ها | گویه ها | آلفای کرونباخ | |
زیست پذیری اقتصادی | اشتغال و درامد | داشتن شغل مناسب، امکان دسترسی به شغل مناسب در روستا یا شهر مجاور، تعداد فرصتهای شغلی در روستا، درآمد مناسب فرصتهای شغلی موجود در روستا، تعدد فرصتهای شغلی در شهر مجاور، درآمد مناسب فرصتهای شغلی موجود در شهر مجاور | | |
مسکن | استحکام بنای مسکن، برخورداری از حمام مناسب و بهداشتی در مسکن، برخورداری از سیستم گرمایش و سرمایش مناسب در مسکن، برخورداری از روشنایی کافی در مسکن، برخورداری از سیستم دفع بهداشتی فاضلاب در مسکن، ساخت مناسب و کافی مسکن، تعداد اتاقهای کافی در مسکن. | | ||
زیست پذیری اقتصادی | حمل و نقل عمومی | ساعات کار وسایل نقلیه عمومی، تعداد وسایل نقلیه عمومی، تعداد وسایل نقلیه حمل بار، دسترسی مناسب به وسایل حمل و نقل عمومی. | | |
امکانالت و خدمات زیرساختی | کیفیت راه دسترسی به شهر، کیفیت راههای دسترسی به روستاهای اطراف، کیفیت معابر و میادین، کیفیت آب شرب روستا، کیفیت تامین نیازهای روزمره توسط فروشگاههای خوارو بار روستا، کیفیت خدمات تعاونی روستایی یا تعاونی روستای محل مراجعه، کیفیت شبکه گاز لوله کشی. | | ||
زیست پذیری اجتماعی | آموزش عمومی | فضای آموزشی مناسب و کافی مدارس، کیفیت دسترسی دانش آموزان به مدارس شهر مجارو، کیفیت تجهیزات آموزشی مدارس، کیفیت ساختمان های مدارس، کیفیت معلمان مدارس. | | |
بهداشت | کیفیت خدمات شبکه(خانه بهداشت) روستا | | ||
مشارکت و همبستگی | دلسزی اهالی برای آبادانی روستا، ارتباط مردم با اعضای شورا اسلامی و دهیا رروستا، خودیاری مردم در حین انجام پروژههای عمرانی در روستا، حضور و همفکری زنان روستا در امور روستا همانند مردان، روحیه کار گروهی در بین مردم روستا، احترام مردم روستا به یکدیگر، قابل اعتماد بودن دهیار روستا، قابل اعتماد بودن اعضای شورای اسلامی روستا، استقبال دهیاری و شورای اسلامی روستا از مشارکت مردم، قابل اعتماد بودن مردم روستا | | ||
پیوستگی و تعلق مکانی | تمایل به زندگی در روستا، حس دلتنگی در صورت دوری از روستا، رابطه خوب با بستگان و همسایگان در روستا، امیداواری به بهبود شرایط زندگی در روستا، تمایل به گذران اوقات فراغت در روستا، اعتقاد به روستا به عنوان مناسبترین مکان برای زندگی در سطح منطقه، زندگی در روستا در صورت وجود شرایط کار و زندگی در شهر | | ||
امنیت فردی و اجتماعی | پایین بودن میزان جرایم (سوء مصرف مواد مخدر، سرقت و ..) پایین بودن نزاعهای قومی و طایفهی، پایین بودن میزان نزاع بین افراد بومی و تازه وارد، امنیت تردد زنان در طی شبانه روز، امنیت تردد پیاده در شب، امنیت تردد سواره در شب، امنیت عبور از جاده و خیابان از نظر سرعت اتومبیل ها در طی شبانهروز، کیفیت عملکرد پاسگاه انتظامی | | ||
تفریحات و اوقات فراغت | کیفیت خدمات و تجهیزات سالن ورزش روستا، وسعت کتابخانه روستا،کیفیت خدمات سالن فرهنگی و مذهبی مانند مسجد و حیسینیه، کیفیت خدمات اماکن فرهنگی و تاریخی روستا، کیفیت خدمات فضاهای فراغتی و تفریحی مانند تالار اجتماعات | | ||
زیست پذیری محیطی | فضاهای سبز و باز | وسعت فضاهای بازی کودکان یا فضای سبز روستا، کیفیت فضای بازی کودکان از نظر امنیت و نظافت، محل قرار گرفتن محل بازی کودکان یا فضای سبز روستا | | |
آلودگی | کیفیت جمع آوری زباله در سطح روستا، کیفیت جمع آوری آبهای سطحی، کیفیت جمعآوری فاضلاب، آرامش و فقدان آلودگی صوتی، آلودگی ناشی از رفت و آمد وسایل نقلیه، آلودگی ناشی از کارگاه های صنعتی، آلودگی ناشی از رفت و امد وسایل نقلیه، آلودگی ناشی از کارگاه های صنعتی، آلودگی ناشی از نزدیکی به محل رهاسازی ضایعات و نخاله جات ساختمانی | | ||
چشم انداز | چشم اندازهای زیبای طبیعی، چشم انداز مناسب ساختمان ها و معماری بناها، چشم انداز مناسب معابر و خیابان ها، چشم انداز فضای سبز روستا | | ||
زیست پذیری |
| 0.732 |
((Mohamadi Ostad kalaye, et al, 2017. و (Jomehpour,Tahmasbipour,2013). و (khorasani,2013، Rezvani).
لازم به ذکر است پرسشنامه مذکور در 3 قسمت طراحی گردید. به این صورت که بخش اول آن مربوط به ویژگیهای شخصی پاسخگویان (سن، شغل، تحصیلات، درآمد و..) بود، بخش دوم به گویههای مربوط به هویت مکانی اختصاص داشت که در طیف 5 قسمتی لیکرت طراحی شد. بخش سوم پرسشنامه مربوط به شاخصهای زیستپذیری در روستاهای مورد مطالعه بود. در مجموع روند تجزیه و تحلیل دادهها به این صورت بود که با استفاده از ضریب رگرسیون رابطه بین هویت مکانی و زیست پذیری بررسی شد و سپس ویژگیهای هویت مکانی در بین روستاهای مورد مطالعه با استفاده از جداول توزیع فراوانی و آزمون t تک نمونه ای مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. برای اطلاع از رتبه روستا در زمینه هویت مکانی و زیست پذیری از روش تصمیم چند معیاره ویکوو استفاده شد. در ادامه برای ارزیابی تاثیر هویت مکانی ( متغیر مستقل پژوهش) بر زیست پذیری ( متغیر وابسته پژوهش) با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مدل تاثیرات هویت مکانی بر زیست پذیری مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری در دو سطح روستا و و سرپرست خانوار میباشد. دهستان تبادکان شهرستان مشهد شامل 86 روستا میباشد. که از این تعداد روستا 9 روستا که در محور سیمان و کلات واقع شدهاند به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدهاند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با میزان خطای 7.5% تعداد 168 نمونه در 9 روستا مورد مطالعه انتخاب شد.(جدول3 )
جدول 3. روستاهای مورد مطالعه و برآورد حجم نمونه آنها
محور | نام روستا | خانوار | جمعیت | حجم نمونه |
سیمان | اسلام آباد چهارگهواره | 541 | 1870 | 15 |
دهرود | 3317 | 11869 | 27 | |
علی آباد | 987 | 3404 | 17 | |
گرجی سفلی | 4321 | 15163 | 31 | |
همت آباد | 477 | 1621 | 15 | |
کلات | گرجی علیا | 672 | 2394 | 16 |
کاظم آباد پنجشنبه | 874 | 3102 | 17 | |
خلق آباد سفلی | 824 | 2857 | 16 | |
شایع/نامجو | 481 | 1660 | 15 | |
| جمع کل | 12494 | 43940 | 168 |
شکل 1. موقعیت روستاهای مورد مطالعه
ماخذ: نگارندگان؛ 1397
3- یافتهها و بحث
یافتههای توصیفی مطالعه نشان میدهد که از مجموع پاسخ دهندگان به پرسشنامهها، 59.8 درصد را مردان و 40.2 درصد را زنان تشکیل میدهند. همچنین از مجموع پاسخگویان 87 درصد متاهل و 13 درصد مجرد میباشند. از نظر سطح تحصیلات نیز، 8.3 درصد از پاسخگویان بیسواد، 20.7 درصد ابتدایی، 29 درصد راهنمایی، درصد دیپلم، 4.1 درصد فوق دیپلم و 7.1 درصد دارای تحصیلات لیسانس هستند. 65 درصد پاسخگویان مالک منزل مسکونی و 35 درصد از پاسخگویان در منازل استیجاری ساکن بودهاند. از نظر مدت سکونت در روستا ، 23.1 درصد از پاسخگویان بین 1-5 سال ساکن بودهاند، 14.8 درصد بین 6-10 سال ساکن بوده اند. 18.9 درصد از پاسخگویان بین 11-20 سال ساکن بودهاند و 43.2 درصد از پاسخگویان بالاتر از 20 سال ساکن بودهاند. در ارتباط با تعداد اعضاء خانوار، 66 درصد پاسخگویان تا 4 نفر بودهاند و 34 درصد باقیمانده بین 5 تا 7 نفر بودهاند.
3. 1. بررسی وضعیت هویت مکانی روستاییان در منطقه مورد مطالعه
برای بررسی وضعیت میزان هویت مکانی توسط روستاییان با توجه به نرمال بودن شاخصهای هویت مکانی (میزان معناداری حاصل از آزمون چولگی و کشیدگی) ( جدول شماره 3) از آزمون T تک نمونهای استفاده شده است در این آزمون، چنانچه سطح معنیداری کمتر از مقدار خطا باشد چنین استنباط میشود که میانگین جامعه مورد نظر مقدار آزمون شده نیست. حال برای دریافتن این موضوع که میانگین جامعه بالاتر از مقدار آزمونشده و یا پایینتر از آن است میباید به حد بالا و حد پایین موجود در خروجی نرم افزار مراجعه نمود. در آزمون T تک نمونهای چنان چه حد بالا و حد پایین هر دو مثبت باشند، بدین معنی است که میانگین جامعه در مورد آن متغیر بیشتر از مقدار مورد آزمون میباشد. همچنین چنانچه اولی مثبت و دومی منفی باشد، میانگین جامعه تقریباً مقدار آزمون است. همچنین منفیبودن این دو مقدار، بدین معنی است که میانگین متغیر مورد نظر در جامعه کمتر از مقدار آزمون است و این متغیرها در جامعه مورد بررسی در سطح پایینی قرار دارند بنابراین میانگین محاسبه شده شاخصها با میانگین فرضی (3) سنجش شده و ثابت میشود که میانگین واقعی نظر کل پاسخگویان از 3 کوچکتر و در حد متوسط به پایین است. و با توجه به میزان معناداری به دست آمده برای این مؤلفهها، تمامی مؤلفهها معنادار بوده و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. همچنین حد بالا و پایین مؤلفهها مثبت بوده است. بدین معنی که میانگین جامعه در این شاخصها بیشتر از مقدار مورد آزمون میباشد و در وضعیت مناسبی قرار گرفته است. با توجه به اینکه میانگین تمام شاخصهای هویت مکانی کمتر از مقدار آزمون شده به جز دو شاخص تداوم و خودکارآمدی که در دو شاخص نیز میانگین جامعه تقریبا برابر آن شده است و این نتیجه گویای این است که شاخصهای هویت مکانی در وضعیت مناسبی قرار نگرفته و بنابراین لزوم توجه جدی به این شاخصها از سوی کارشناسان و مسئولان مطرح میگردد.
جدول 4. بررسی وضعیت هویت مکانی توسط روستاییان (آزمون Tتک نمونهای)
شاخص و متغیر های تحقیق | آماره تی | میانگین | انحراف معیار | درجه آزادی | میزان معناداری | اختلاف از میانگین | ختلاف فاصله اطمینان 95 درصدی | |
پایین | پایین | |||||||
تمایز | 30.6 | 2.15 | 0.91 | 168 | 0.000 | 15/2 | 2.01 | 2.2 |
تدام | 42.8 | 3.09 | 0.93 | 168 | 0.000 | 09/3 | 2.09 | 3.2 |
عزت نفس | 31.3 | 2.3 | 0.96 | 168 | 0.000 | 32/2 | 2.1 | 2.4 |
خود کارآمدی | 45.07 | 3.3 | 0.95 | 168 | 0.000 | 31/3 | 3.1 | 3.4 |
هویت مکانی | 46.8 | 2.73 | .075 | 168 | 0.000 | 73/2 | 2.6 | 2.8 |
مأخذ: یافتههای پژوهش، 1397
جدول 5. تحلیل فضایی هویت مکانی در بین روستاهای مورد مطالعه
روستا | تمایز | تداوم | عزت نفس | خودکارآمدی | هویت مکانی | Q | رتبه |
دهرود | 1.98 | 2.57 | 1.72 | 1.74 | 2.23 | 0.988 | 9 |
همت آباد | 1.89 | 2.79 | 2.58 | 3.19 | 2.66 | 0.622 | 4 |
علی آباد | 2.22 | 3.27 | 1.67 | 3.55 | 2.66 | 0.884 | 8 |
اسلام آباد | 2.16 | 2.97 | 2.33 | 2.85 | 2.59 | 0.700 | 5 |
شایع | 2.28 | 3.31 | 2.3 | 3.91 | 2.97 | 0.588 | 3 |
گرجی علیا | 2.47 | 3.57 | 2.66 | 2.83 | 2.89 | 0.505 | 2 |
کاظم آباد | 2.87 | 3.95 | 3.56 | 4.9 | 3.72 | 0.000 | 1 |
خلق اباد | 1.61 | 2.59 | 2.31 | 3.50 | 2.55 | 0.741 | 7 |
گرجی سفلی | 2.08 | 3.09 | 2.23 | 3.26 | 2.68 | 0.710 | 6 |
مأخذ: یافته های تحقیق، 1397
در ادامه برای تحلیل فضایی شاخصهای هویت مکانی در نواحی روستایی دهستان تبادکان شهرستان مشهد از مدل تصمیمگیری چندمعیاره ویکور استفاده شد. بر اساس محاسبات انجامشده، روستای کاظم آباد با عنايت به شاخص هاي هویت مکانی در مناطق روستايي منطقة مورد مطالعه در بهترین رتبه قرار دارد و روستای دهرود از نظر شاخص های هویت مکانی کمترین مقدار و در پایینترین رده قرار می گیرد (جدول 6). مقدار F در تحلیل واریانس، میزان برازش مدل را نشان میدهد. یعنی نشان میدهد که آیا متغیرهای مستقل قادرند به خوبی تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند یا خیر؟ همانطور که درجدول ذیل مشاهده میشود سطح معناداری F کوچک تر از 0.05 می باشد لذا نتیجه گرفته میشود فرض تفاوت میانگین روستاها تایید میشود و در مقابل فرض یکسانی آمارهای ان ها رد میشود
جدول6. معناداری تفاوت بین میانگینها در بین روستاهای مورد مطالعه
نام روستا | فراوانی | میانگین | انحراف معیار | مقدار آنالیز واریانس(F) | معناداری(F) | برابری واریانس | معناداری برابری واریانس |
دهرود | 27 | 2.24 | 0.30 | 7.22 | 0.00 | 7.14 | 0.001 |
همت آباد | 15 | 2.66 | 0.98 | ||||
علي آباد | 17 | 2.64 | 0.63 | ||||
اسلام آباد | 15 | 2.60 | 0.81 | ||||
شايع | 15 | 2.97 | 0.54 | ||||
گرجي عليا | 16 | 2.90 | 0.82 | ||||
كاظم آباد | 17 | 3.72 | 0.31 | ||||
خلق آباد | 16 | 2.55 | 0.83 | ||||
گرجي سفلي | 31 | 2.68 | 0.68 | ||||
مجموع | 169 | 2.73 | 0.76 |
مأخذ: یافته های تحقیق، 1397
باتوجه به جدول فوق و مقدار معناداری آزمون واریانس نتیجه گرفته میشود که هویت مکانی در بین روستاها با یکدیگر اختلاف معنادار دارد. همچنین با توجه به معناداری آزمون لونز نتیجه گرفته میشود واریانس هویت مکانی در بین روستاها با یکدیگر اختلاف دارد و لذا جهت خوشهبندی روستاها بهتر است از آزمون دنت سی استفاده شود. همانطور که در جدول ذیل مشاهده میشود روستاهای دهرود، خلقآباد، اسلام آباد، علیآباد، همتآباد، گرجیسفلی، در خوشه 1 قرار گرفتهاند یعنی از نظر هویت مکانی با هم اختلافی ندارند. در خوشه دوم روستاهای خلقآباد، اسلامآباد، علیآباد، همتآباد، گرجی سفلی، گرجی علیا و شایع قرار دارند. در خوشه سوم روستای کاظمآباد قرار دارد که نشان میدهد هویت مکانی در این روستا با روستاهای خوشه 1 و 2 اختلاف معناداری دارد.
جدول 7. خوشه بندی روستاهای مورد مطالعه از نظرهویت مکانی
نام روستا | دهرود | همت آباد | علي آباد | اسلام آباد | شايع | گرجي عليا | كاظم آباد | خلق آباد | گرجي سفلي |
دهرود |
| 42407/0- | 40321/0- | 35741/0- | 73598/0-* | 66410/0-* | 48514/1-* | 32035/0- | 44543/0- |
همت آباد | 42407/0 |
| 02087/0 | 06667/0 | 31190/0- | 24003/0- | 06106/1-* | 10372/0 | 02135/0- |
علي آباد | 40321/0 | 02087/0- |
| 04580/0 | 33277/0- | 26090/0- | 08193/1-* | 08285/0 | 04222/0- |
اسلام آباد | 35741/0 | 06667/0- | 04580/0- |
| 37857/0- | 30670/0- | 12773/1-* | 03705/0 | 08802/0- |
شايع | 73598/0* | 31190/0 | 33277/0 | 37857/0 |
| 07187/0 | 74916/0-* | 41562/0 | 29055/0 |
گرجي عليا | 66410/0* | 24003/0 | 26090/0 | 30670/0 | 7187/0- |
| 82103/0-* | 34375/0 | 21868/0 |
كاظم آباد | 48514/1* | 06106/1* | 08193/1* | 12773/1* | 74916/0* | 82103/0* |
| 16478/1* | 03971/1* |
خلق آباد | 32035/0 | 10372/0- | 08285/0- | 03705/0- | 41562/0- | 34375/0- | 16478/1-* |
| 12507/0- |
گرجي سفلي | 44543/0 | 02135/0 | 04222/0 | 08802/0 | 29055/0- | 21868/0- | 03971/1-* | 12507/0 |
|
مأخذ: یافته های تحقیق، 1397
2-3- بررسی وضعیت زیستپذیری در منطقه مورد مطالعه بین روستاییان
برای بررسی وضعیت زیستپذیری در منطقه مورد مطالعه بین روستاییان با توجه به نرمال بودن شاخصهای زیست پذیری (میزان معناداری حاصل از آزمون چولگی و کشیدگی) ( جدول شماره 4) از آزمون T تک نمونهای استفاده شده است. با توجه به نتایج آزمون T، مولفه زیستپذیری اقتصادی و شاخصهای مرتبط به آن بیشترین میانگین (3.2) را دارا است و بعد از آن به ترتیب مولفه زیست پذیری محیطی با میانگین 3.04 و مولفه زیستپذیری اجتماعی با میانگین 2.8 در ردههای بعدی قرار گرفتهاند. بنابراین میتوان گفت که هویت مکانی بر زیست پذیری اقتصادی و محیطی بیشترین تأثیر را بر روستاهای مورد مطالعه داشته است .سطح معناداری به دست آمده از آزمون t، نشان می دهد که همه شاخصها دارای اثرگذاری مثبت و بالایی میباشند که این خود نشان دهنده اثرات مثبت هویت مکانی در زمینه شاخص های زیست اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی میباشد. همچنین با توجه به این که حد بالا و پایین شاخصها نیز مثبت بوده است، آشکار است که میانگین جامعه در این شاخصها بیشتر از مقدار مورد آزمون میباشد و از این نظر در وضعیت مناسبی قرار گرفته است. با این حال شاخص های اشتغال و درآمد، پیوستگی، تعلق مکان، تفریحات، اوقات فراغت، فضاهای سبز و بازی، آلودگی و چشم انداز، با توجه به این که میانگین آنها از مقدار آزمون (3) کمتر است، می توان گفت که روستاهای مورد مطالعه در رابطه با این شاخص ها چندان وضعیت مناسبی ندارند. جدول شماره (10).
جدول 8. معناداری تفاوت از حد مطلوب مولفةهای زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و محیطی
شرح | آماره تی | میانگین | انحراف معیار | درجه آزادی | میزان معناداری | اختلاف از میانگین | ختلاف فاصله اطمینان 95 درصدی | |
پایین | بالا | |||||||
اشتغال و درآمد | 24.9 | 1.77 | 0.98 | 169 | 0.000 | 1.77 | 1.6 | 1.9 |
مسکن | 73.5 | 3.8 | 0.68 | 169 | 0.000 | 3.8 | 3.7 | 3.9 |
حمل و نقل عمومی | 33.2 | 3.08 | 1.2 | 169 | 0.000 | 3.911 | 2.9 | 3.2 |
امکانات و خدمات زیر ساختی | 85.4 | 3.08 | 0.47 | 169 | 0.000 | 2.716 | 3.01 | 3.16 |
آموزش عمومی | 46.7 | 3.35 | 0.93 | 169 | 0.000 | 2.87 | 3.2 | 3.4 |
بعد زیست پذیری اقتصادی | 75.87 | 3.269 | 0.458 | 168 | 0.000 | 2.82 | 2.74 | 2.09 |
مشارکت و همبستگی | 51.9 | 3.82 | 0.75 | 169 | 0.000 | 3.82 | 2.8 | 3.1 |
پیوستگی و تعلق مکانی | 46.9 | 2.91 | 0.80 | 169 | 0.000 | 2.96 | 2.7 | 3.03 |
امنیت فردی و اجتماعی | 48.3 | 3.2 | 0.86 | 169 | 0.000 | 3.04 | 3.07 | 3.3 |
تفریحات و اوقات فراغت | 42.7 | 1.7 | 0.52 | 169 | 0.000 | 1.72 | 1.6 | 1.7 |
بعد زیست پدیری اجتماعی | 48.67 | 2.868 | 0.626 | 168 | 0.000 | 3.06 | 2.99 | 3.12 |
فضاهای سبز و باز ی | 71.9 | 1.08 | 0.195 | 169 | 0.000 | 1.08 | 1.05 | 1.1 |
آلودگی | 57.0 | 2.08 | 0.64 | 169 | 0.000 | 2.8 | 2.7 | 2.9 |
چشم انداز | 61.4 | 1.1 | 0.24 | 169 | 0.000 | 1.1 | 1.1 | 1.18 |
زیست پذیری محیطی | 46.34 | 3.046 | 0.698 | 168 | 0.000 | 1.98 | 1.93 | 2.03 |
متغیر زیستپذیری | 100.04 | 2.75 | 0.35 | 168 | 0.000 | 2.75 | 2.69 | 2.8 |
مأخذ:یافتههای تحقیق، 1397
در ادامه برای تحلیل شاخصهای زیستپذیری در نواحی روستایی شهرستان مشهد از مدل تصمیمگیری چندمعیاره ویکور استفاده شد. بنابراين، بر اساس محاسبات انجامشده، با توجه به شاخصهای زیستپذیری در محیط روستایی روستاهای شایع و علیآباد در منطقة مورد مطالعه در بهترین رتبه قرار دارند و روستای کاظم آباد کمترین مقدار و در پایینترین رده قرار می گیرد (جدول9).
جدول 9. تحلیل فضایی زیستپذیری در بین روستاهای مورد مطالعه
روستا | اجتماعی | اقتصادی | محیطی | زیستپذیری | Q | رتبه |
دهرود | 2.97 | 2.45 | 1.97 | 2.56 | 0.479 | 5 |
همت آباد | | | | | 0.218 | 3 |
علی آباد | | | | | 0.095 | 2 |
اسلام آباد | | | | | 0.491 | 6 |
شایع | | | | | 0.074 | 1 |
گرجی علیا | | | | | 0.974 | 8 |
کاظم آباد | | | | | 1.000 | 9 |
خلق اباد | | | | | 0.676 | 7 |
گرجی سفلی | | | | | 0.325 | 4 |
مأخذ: یافته های تحقیق، 1397
3-3- تحلیل فضایی رابطه بین هویت مکانی و زیستپذیری در نواحی روستایی
در این بخش برای بررسی رابطه بین هویت مکانی و زیستپذیری در سطح روستاهای مورد مطالعه، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. با توجه به آزمون همبستگی پیرسون در مواردی که احتمال آزمون از 0.05 کوچکتر باشد، فرضیه صفر آزمون مبنی بر نبود ارتباط معنیداری بین متغیر مستقل با متغیرهای وابسته، رد میشود. در تحلیل فضایی رابطه بین هویت مکانی و زیستپذیری ارتباط معنیداری بین دو متغیر ذکر شده، در روستاهای اسلام آباد چهارگهواره، دهرود، گرجی سفلی، کاظمآباد و خلقآباد مشاهده نشد بر این اساس تنها در روستاهای علی آباد، همت آباد،گرجی علیا و شایع ، ارتباط معنیدار بوده است.
جدول 10. بررسی رابطه بین هویت مکانی و زیست پذیری به تفکیک روستا
نام روستا شرح | اسلام آباد چهارگهواره | دهرود | علی آباد | گرجی سفلی | همت آباد | گرجی علیا | کاظم آباد پنجشنبه | خلق آباد سفلی | شایع/ نامجو | کل |
مقدار ضریب همبستگی | 511/0 | 139/0 | 837/0 | 136/0 | 926/0 | 640/0 | 527/0 | 458/0 | 788/0 | 531/0 |
سطح معناداری | 52/0 | 488/0 | 000/0 | 456/0 | 000/0 | 008/0 | 03/0 | 74/0 | 001/0 | 000/0 |
بر اساس یافتههای جدول (11) مشاهده میشود که در روستاهای دهرود، اسلام آباد، گرجی سفلی و خلق آباد مقدار P-Value بیشتر از 0.05 است؛ یعنی تاثیر متغیر هویت مکانی بر ابعاد زیستپذیری در روستاهای مذکور معنی دار نیست؛ در حالیکه در روستاهای همتآباد، علی آباد، شایع، گرجی علیا و کاظم آباد متغیر هویت مکانی بر زیستپذیری معنیداری میباشد.
جدول 11. بررسی اثر متغیر هویت مکانی بر زیستپذیری به تفکیک روستاها
محور | نام روستا | مقداره آماره رابطه | سطح معناداری | نتیجه آزمون | نتیجه آزمون |
سیمان | دهرود | 139/0 | 488/0 | 494/0 | در مدل معنادار نیست |
همت آباد | 926/0 | 000/0 | 249/74 | در مدل معنادار است | |
علی آباد | 877/0 | 000/0 | 069/50 | در مدل معنادار است | |
اسلام آباد | 511/0 | 052/0 | 585/4 | در مدل معنادار نیست | |
گرجی سفلی | 136/0 | 456/0 | 549/0 | در مدل معنادار نیست | |
کلات | شایع | 136/0 | 001/0 | 977/19 | در مدل معنادار است |
گرجی علیا | 64/0 | 008/0 | 725/9 | در مدل معنادار است | |
کاظم آباد | 527/0 | 030/0 | 777/5 | در مدل معنادار است | |
خلق آباد | 458/0 | 074/0 | 72/3 | در مدل معنادار نیست |
4-3- اثرگذاری هویت مکانی بر زیست پذیری روستاییان در منطقه مورد مطالعه
به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و جهت سنجش فرضیههای تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart PLS استفاده گردیده است. الگوریتم تحلیل دادهها در PLS شامل سه بخش 1- شاخصهای مدل اندازهگیری مانند روایی همگرا (سطح بحرانی 5/0)، پایایی ترکیبی (سطح 7/0)، روایی تشخیصی یا واگرا 2- شاخصهای مدل ساختاری مانند ضریب تعیین (R2) متغیرهای مکنون درونزا ( سه سطح 19/0 ضعیف، 33/0 متوسط، 67/0 قوی)؛ و ضرایب مسیر (بتا)، ضرایب معناداری T-Value (96/1 سطح معناداری در سطح اطمینان 95 درصد)، ضریب Q2 برای متغیرهای درونزای مدل ( سه سطح 02/0 ضعیف، 15/0 متوسط، 35/0 قوی) و درنهایت 3- معیار آزمون مدل کلی (GOF) (سه سطح 01/0 ضعیف، 25/0 متوسط، 36/0 قوی) میشود.
روایی همگرا و واگرا
پس از اینکه مدل در فضای PLS ترسیم شد و مدل به اجرا درآمد، ضرایب بارهای عاملی شاخصهای هر سازه مشخص گردید. بدینترتیب با سؤالاتی مواجه شد که دارای بار عاملی پایینتر از 4/0 بود. ازاینرو، مطابق با دستور نرمافزار باید به حذف این سؤالات پرداخته میشد. چرا که نتایج حاصله از روابط میان سازهها را تحت تأثیر خود قرار میدادند و از طرف دیگر باید مقدار AVE نیز به سطح بحرانی میرسید و اگر این شرط ایجاد نمیگشت مانع از انجام ادامهی مسیر میشد. بنابراین، سؤالاتی که دارای بار عاملی پایینی بودند حذف شدند. در بخش شاخصهای مدل اندازهگیری اصلیترین معیار روایی همگرا یا همان AVE میباشد که بایستی به سطح بحرانی 05/0 برسد، که نشاندهندهی همسانی یا اعتبار درونی مدلهای اندازهگیری انعکاسی میباشد. در جدول زیر مقادیر مربوط به روایی همگرا، و پایایی مرکب هر سازه آورده شده است.
جدول 12. مقادیر روایی همگرا، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ
متغیر | بعد | روایی همگرا (AVE) | پایایی مرکب (CR) |
هویت مکانی | تمایز | 582/0 | 802/0 |
تداوم | 670/0 | 889/0 | |
عزت نفس | 534/0 | 899/0 | |
خودکارآمدی | 527/0 | 847/0 | |
زیستپذیری | 400/0 | 838/0 |
ضریب AVE در جدول فوق برای تمامی متغیرها جز در متغیر زیستپذیری، بالای 5/0 میباشد، که این مقادیر همگرایی قابلقبولی را نشان میدهند. سازهی تداوم از ابعاد هویت مکانی با مقدار AVE= 670/0 و تمایز با مقدار AVE= 582/0 بالاترین میزان روایی همگرا را به خود اختصاص داد. در ارتباط با متغیر زیستپذیری ضریب AVE در همین مقدار پذیرفته میشود چرا که تمامی سؤالات باقیمانده در تحلیل از ضریب بار عاملی مناسبی برخوردار هستند و دیگر مجاز به حذف سؤال نمیباشد (داوری و رضازاده، 1392: 137). با توجه به اینکه معیار CR به مراتب بهتر از آلفای کرونباخ است، یافتهها در جدول فوق نیز نشان میدهد که تمامی مقادیر CR برای همهی سازهها بالای 7/0 میباشد و از پایایی درونی خیلی خوبی برخوردارند. در روایی تشخیصی یا واگرا میزان همبستگی بین شاخصهای یک سازه با آن سازه و میزان همبستگی بین شاخصهای یک سازه با سازههای دیگر مقایسه میگردد. برای سنجش روایی واگرای پرسشنامه از معیار فورنل و لارکر (1981) استفاده شده است. روایی تشخیصی در واقع مکمل روایی همگرا بوده است که نشاندهندهی تمایز نشانگرهای یک متغیر پنهان از سایر نشانگرهای دیگر در همان مدل ساختاری دارد. از معیار از جذر مقادیر AVE سازههای تحقیق به دست میآید.
جدول 13. ماتریس سنجش روایی واگرا به روش فورنل و لارکر
عامل | تمایز | تداوم | عزت نفس | خودکارآمدی | زیستپذیری |
تمایز | 763/0 |
|
|
|
|
تداوم | 621/0 | 819/0 |
|
|
|
عزت نفس | 586/0 | 646/0 | 734/0 |
|
|
خودکارآمدی | 598/0 | 680/0 | 609/0 | 726/0 |
|
زیستپذیری | 444/0 | 468/0 | 504/0 | 573/0 | 632/0 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود تمامی عوامل ارتباط بیشتری را با خودشان دارند. بدین معنی که این عوامل تعامل بیشتری را با شاخصهای خودشان در مدل دارد.
شکل 2. مقادیر R2، β و مقادیر T-value
در واقع ضریب تعیین نشان از تأثیری دارد که یک متغیر مستقل بر متغیر وابسته دارد و هرچه میزان این ضریب بیشتر باشد دال بر تبیین بیشتر متغیر وابسته از سوی متغیر یا متغیرهای مستقل دارد. چنانکه در شکل فوق نشان داده شده است، ضریب R2 برای سازهی درونزای مدل برابر با 485/0 میباشد. بدین معنا که سازهی زیستپذیری روستاهای پیراشهری به واسطهی اثرگذاری متغیرهای مستقل مربوط به خود یعنی ابعاد هوبت مکانی (تمایز، تداوم، عزت نفس و خودکارآمدی) توانسته است به میزان 5/48 درصد از تغییرات مربوط به سازهی خود را تبیین نماید. هرچه میزان این ضریب بیشتر باشد یعنی متغیر یا متغیرهای مستقل توانستهاند میزان زیادی از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند و مدل از برازش مناسبتری در روابط میان سازهها برخوردار است.
در ارتباط با مقادیر بتا یا همان ضرایب مسیر میتوان عنوان نمود که بیانگر اثرگذاری مستقیم متغیر مستقل بر وابسته به صورت جداگانه دارد. بدین معنا که متغیر مستقل تا چه میزان توانسته است بر متغیر وابسته اثرگذار باشد. درواقع ضریب بتا سهم نسبی هر متغیر مستقل در پیشبینی تغییرات مربوط به متغیر وابسته را گزارش میکند. چنانکه مشاهده میشود، متغیر تمایز به میزان 100/0 اثر مستقیم بر متغیر زیستپذیری دارد. بدین معنی که، متغیر تمایز به میزان 10 درصد توانسته است اثر مستقیمی بر سازهی زیستپذیری بگذارد. همچنین متغیر تداوم به میزان 297/0- اثرمستقیم و معکوس بر سازهی زیستپذیری دارد. بدین معنی که با افزایش در سازهی تداوم به میزان یک واحد شاهد کاهش در سازهی زیستپذیری به میزان 297/0- خواهیم بود. متغیر عزت نفس نیز به میزان 318/0 و متغیر خودکارآمدی به میزان 621/0 اثرمستقیم بر سازهی زیستپذیری دارند. همانطور که مشاهده میشود متغیر خودکارآمدی به نسبت سایر متغیرها اثر مستقیم بیشتری به میزان 1/62 درصد بر سازهی زیستپذیری میگذارد.
در ارتباط با ضرایب معناداری یا همان T-value هنگامیکه رابطهی بین سازهها از مقدار 96/1 بیشتر باشد نشان از صحت رابطهی میان سازهها دارد. در شکل (شماره ...) تمامی مسیرهای مدل جز در رابطه میان تمایز و زیستپذیری (255/1) که کمتر از سطح 96/1 میباشد، سایر روابط نشان از معنیداری روابط میان سازههای مدل دارد. یعنی تداوم به سازهی زیستپذیری (098/2)؛ عزت نفس به سازهی زیستپذیری (256/3) و خودکارآمدی به سازهی زیستپذیری (645/11) میباشد که همگی روابط به دلیل بالا بودن از سطح 96/1 در سطح اطمینان 95 درصد معنادار میباشند.
معیار بعدی، ضریب Q2 میباشد که هدف آن توانایی مدل ساختاری در پیشبینی کردن به روش چشمپوشی میباشد. معروفترین و شناختهشدهترین معیار اندازهگیری این توانایی، شاخص Q2 استون ـ گایسلر است که بر اساس این ملاک مدل باید نشانگرهای متغیرهای مکنون درونزا انعکاسی را پیشبینی کند. هنسلر و همکارانش (2009) درمورد شدت قدرت پیشبینی مدل درمورد متغیرهای پنهان درونزا سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 را به ترتیب به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای این شاخص معرفی نمودند هدف از انجام این کار تعیین این مطلب است که آیا روابط بین سازههای درونزای مدل بهخوبی تبیین شده است یا خیر. با توجه به اینکه در مدل تحقیق تنها متغیر وابسته سازهی زیستپذیری میباشد، بنابراین، ضریب Q2 در جدول زیر برای آن گزارش شده است.
جدول 14. قدرت پیشبین مدل، ضریب Q2
سازه | SSO | SSE | 1-SSE/SSO |
زیستپذیری | 1352 | 154/1136 | 16/0 |
همانطور که در جدول فوق نشان داده شده است، سازهی زیستپذیری به میزان (16/0) قدرت پیشبینی در مدل را به خود اختصاص داده است. در نتیجه، با توجه به موارد فوق، نتایج فرضیههای تحقیق و مقدار GOF مدل در جدول زیر آورده شده است. چنانکه در جدول زیر مشاهده میشود، هر سه فرضیه تحقیق با توجه به بالا بودن مقدار T-value از 96/1 تأیید میشوند.
جدول 15. نتایج فرضیهها و مقدار GOF
فرضیه | رابطه | ضریب مسیر | ضریب معناداری | نتیجه تحقیق | GOF |
H1 | تمایز ـــ زیستپذیری | 100/0 | 255/1 | عدمحمایت از فرضیه | 378/0 |
H2 | تداوم ـــ زیستپذیری | 297/0- | 098/2 | حمایت از فرضیه | |
H3 | عزت نفس ـــ زیستپذیری | 318/0 | 256/3 | حمایت از فرضیه | |
H4 | خودکارآمدی ـــ زیستپذیری | 621/0 | 645/11 | حمایت از فرضیه |
|
شاخص نیکویی برازش (GOF) به صورت میانگین R2 (485/0) و متوسط مقادیر اشتراکی (543/0) محاسبه میشود.
این شاخص مجذور ضرب دو مقدار متوسط مقادیر اشتراکی و متوسط ضریب تعیین است. تزلس و همکاران (2009) سه مقدار 01/0، 25/0، و 36/0 را به ترتیب به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی نمودند. بنابراین باتوجه به حاصلضرب 485/0 و 543/0 در رابطه فوق، مقدار 378/0 GOF برای مدل تحقیق، میزان برازش مدل در سطح قوی ارزیابی میشود.
4- نتیجهگیری
در این مطالعه سعی شده است بر وجه کمتر پرداخته شده هویت، یعنی هویت مکانی و تاثیر آن بر زیستپذیر ی تاکید شده است. ذکر این نکته لازم است که باید بین " هویت مکانی" و " هویت مکان" تفاوت قائل شد . هویت مکانی به عنوان بخشی از هویت فرد مطرح است. اما هویت مکان به ویژگیهای قابل تشخیص مکان بیرونی اشاره دارد. هویت مکانی فرد میتواند منبعث از مکانی بی هویت یا با هویت باشد. باید توجه داشت که هویت مکان بر کیفیت هویت مکانی اثر میگذارد، اما خود مفهومی جداگانه دارد.در تحقیق حاضر به تاثیر هویت مکانی بر زیست پذیری در روستاها پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد. میانگین تمام شاخصهای هویت مکانی کمتر از مقدار آزمون شده به جز دو شاخص تداوم و خودکارآمدی که در دو شاخص نیز میانگین جامعه تقریبا برابر آن شده است و این نتیجه گویای این است که شاخصهای هویت مکانی در وضعیت مناسبی قرار نگرفته است. همچنین نتایج نشان میدهد مولفه زیست پذیری اقتصادی و شاخصهای مرتبط به آن بیشترین میانگین (3.2) را دارا است و بعد از آن به ترتیب مولفه زیست پذیری محیطی با میانگین 3.04 و مولفه زیستپذیری اجتماعی با میانگین 2.8 در ردههای بعدی قرار گرفتهاند. بنابراین میتوان گفت که هویت مکانی بر زیست پذیری اقتصادی و محیطی بیشترین تأثیر را بر روستاهای مورد مطالعه داشته است. بر اساس نتایج مدل ویکور بنابراين، بر اساس محاسبات انجامشده، روستای کاظم آباد با عنايت به شاخص هاي هویت مکانی در مناطق روستايي منطقة مورد مطالعه در بهترین رتبه قرار دارد و روستای دهرود از نظر شاخصهای هویت مکانی کمترین مقدار و در پایین ترین رده قرار میگیرد.همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان میدهد که تمامی مسیرهای مدل جز در رابطه میان تمایز و زیستپذیری (255/1) که کمتر از سطح 96/1 میباشد، سایر روابط نشان از معنیداری روابط میان سازههای مدل دارد. یعنی تداوم به سازهی زیستپذیری (098/2)؛ عزت نفس به سازهی زیستپذیری (256/3) و خودکارآمدی به سازهی زیستپذیری (645/11) میباشد که همگی روابط به دلیل بالا بودن از سطح 96/1 در سطح اطمینان 95 درصد معنادار میباشند.
منابع
1. Afrugh, E., (2016) Space and society; urban space and social inequality. Tehran. Elm Publication. (In Persian)
2. Ahmadi, A., Mahdavi, M., (2015) Relationship between quality of life and sense of place in developing rurals: case study, Zarandiyeh County. Journal of rural research. 4: 827-848. DOI: 10.22059/jrur.2015.53427. (In Persian)
3. Bandarabad, A.R., Ahmadinezhad, F., (2014). Assessment of quality of life with emphasis on the principles of habitable cities in the region 22 of Tehran. Journal of research and urban planning. 16: 55-74. (In Persian)
4. Barresi, J., (2002). From `the Thought is the Thinker' to `the Voice is the Speaker': William James and the Dialogical Self. Theory & Psychology,(2) 12, 237-250.
5. Behfrooz, F., (1996). Prevailing themes in human geography. Tehran: University of Tehran press. (In Persian)
6. Bigdeli, Z., Sharifi, S., (2009). Introduction to the concept of place. Library and Information Quarterly. 4: 239-254. [In Persian]
7. Blassingame, L. (1998). Sustainable cities: Oxymoron, utopia, or inevitability? The Social Science Journal, (1),35, 1-13.
8. Bonaiuto, M., Giuseppe, C., Martorella, H., & Bonnes, M. (2002). Local identity processes and environmental attitudes in land use changes: The case of natural protected areas. Journal of Economic Psychology, (5) 23 631-653.
9. Breakwell, G..(1986) Coping with Threatened Identities. London.
10. Budruk, M., Thomas, H., & Tyrrell, T.(2009) Urban Green Spaces: A Study of Place Attachment and Environmental Attitudes in India. Society and Natural Resources, (9) 22, 824-839
11. Cheraghi, M., Mohammadi Yeganeh, B., Darvishvand, S., (2015). Analysis of factors affecting patterns of Rural Housing Developments, with an Emphasis on Identity (Case Study: East Eghbal Rural District of Qazvin Province). Journal of Housing and Environment. 2015; 34 (149) :91-102. URL: http://jhre.ir/article-1-775-fa.html (In Persian)
12. Cowan, R(2005). The Dictionary of Urbanism. Streetwise Press.
13. Daneshpoor, A., (2001). Recognition of the concept of identity in the public space of the city, case study: Tehran Enghelab Street. Ph.D. Thesis. University of Tehran. (In Persian)
14. Dehkhoda, A,. (1955). Dehkhoda Dictionary, University of Tehran. 1955. (In Persian)
15. Downing, F.(2003). Transcending memory: remembrance and the design of place. Design Studies(3), 24, 213-235
16. Edward, R.(1993) Modernity and The Reclamation of place. در D. Seamon, Dwelling, Seeing, and Designing: Toward a Phenomenological Ecology. SUNY Press 1-363
17. Falahat, M.S., (2007). The concept of the sense of place and its forming factors. Journal of Honar-Ha-Ye-Ziba; 26: 57-66. (In Persian)
18. Florida, R. (2002) The Rise of the Creative Class: And How It's Transforming Work, Leisure, Community, and Everyday Life. NY: Basic books.
19. Giddens, A., (2009). Modernity and self - Identity: Self and society in the late modern age. Tehran. Nashr- e- Ney.
20. Ginting, N., & Wahid, J.. (2017)Defining Distinctiveness Aspect of Place Identity in Urban Heritage Tourism. 8th International Conference on Architecture Research and Design (AR+DC).41-51
21. Ginting, Nurlisa; R., N. Vinky; Nasution, Achmad D., (2017) Increasing Tourism in Karo District, Indonesia Based on Place Identity. Environment-Behaviour Proceedings Journal.177-184, 24
22. Goldman, I., & Nel, E.(2005) Investigation of Pro-Poor Local Economic Development in South Africa . African Institute for Community-Driven Development .
23. Gu, H., & Ryan, C.(2008) Place attachment, identity and community impacts of tourism—the case of a Beijing hutong. Tourism Management, (4) 29, 637-647
24. Habibi, R.S., (2009). Mental imagery and the concept of place. Journal of Honar-Ha-Ye-Ziba. 35: 39-50. (In Persian)
25. Hatefi Shojae, S., Etessam, I., (2017). & Islami, Seyyed Gholamreza. Representation of Countryside Villages Place Identity in Rural Development Projects; Case study: Dareh Moradbeyg Village in Hamedan City; Journal of Rural Research, 7(4), 718-731. http://dx.doi.org/10.21859/jjr-07049(In Persian)
26. Heidari Sareban, V., (2017). A Survey of the Relationship between Rural Tourism and Social Identity in Ardabil County Case Study: Sardabhe Dehstan. Journal of Tourism planing and development. 19: 130-152. (In Persian)
27. Heylen, K.(2006) Liveability in social housing: Three case-studies in. ENHR Conference 'Housing in an Expanding Europe: Theory, Policy, Implementation and Participation, Ljubljana (Slovenia).1-24
28. Howley, P., Scott, M., & Redmond, D.(2006). Sustainability versus liveability: an investigation of neighbourhood satisfaction. Journal of Environmental Planning and Management.(2) 59
29. Iisa Loo, A., Bayat, M., Bahrami, A., (2014). The notion of livability: a new approach in improvement of quality of life in rural communities- Case study: Qom County, Kahak District. Journal of Housing and Environment; 33 (146):107-120. URL: http://jhre.ir/article-1-659-fa.html
30. Jenkinz, R., (2003). Social Identity. Shirazeh Publication.
31. Jome’Epour, M., Motiee, L., Seyyed, H., Hajihosseini, S., Salami Beiram, A,. (2018) A Survey of the Environmental Effects on the Livability of Rural Areas (Case Study: Villages of Buin Zahra County). Journal of Research and Rural Planning. 7(1) 39-56.
32. Jome’Epour, M., Tahmasbi Tehrani, S., (2013). Explaining the level of livability and quality of life in surrounding village (casestudy: the Central City of Shariar). Journal of Physical – Spatial Planning. 3: 49-60. (In Persian)
33. Jose Daniel, P.(2008) The Silesia Megapolis: A study of the vision, plans and possibilities. Blekinge Institute of Technology, School of Technoculture, Humanities and Planning.
34. Khorasani, M., Rezvani, M., (2013). The Identification and the Analysis of Livability Discrepancies’ Regarding Adjacent Villages of Varamin. Journal Space Economy and Rural Development. 4: 55-74. (In Persian)
35. Kotkin, J. .(2001) The New Geography: How the Digital Revolution Is Reshaping the American Landscape. Random House Trade Paperbacks.
36. Larice, M. A. .(2005) Great Neighborhoods: The Livabililtly and Morphology of High Density Neighborhoods in Urban North America. University of California, Berkeley.
37. Leby, J. L., & Hashim, A. .(2010) Liveability dimensions and attributes: Their relative importance in the eyes of neighbourhood residents. Journal of Construction in Developing Countries, (1) 15, 67-91
38. Lennard, S. H., & Lennard, H. .(1995). Livable Cities Observed.
39. Lewicka, M. .(2008) Place attachment, place identity, and place memory: Restoring the forgotten city past. Journal of Environmental Psychology (3) 28, 209-231.
40. Lukermann, F. .(1964) Geography as a formal intellectual discipline and the way in which it contributes to human knowledge. The Canadian Geographer / Le Géographe Canadien. (4) 8, 167-172.
41. Lynch, k., (1998). The Image of the city. University of Tehran Press. 1998.
42. Mahdian Azizallah, S.M., (2013). A Review of the Evolutions of Rural Housing Upgrading and the Future Perspective. Journal of Housing and Environment. 2013; 31 (140) :3-12. URL: http://jhre.ir/article-1-545-fa.html . [In Persian]
43. McKercher, B., Wang, D., & Park, E. .(2015) Social impacts as a function of place change. Annals of Tourism Research 50, 52-66.
44. Mohammadi Ostadkelayeh, A., Khorasani, M.A., Pahlavan Zadeh, H., (2018). Analysis and the Measurement of the Impact of Resettlement on Livability of Rural Communities (Case Study: Flood-Stricken Villages of East Golestan Province). Journal of Housing and Environment; 36 (160) :59-70. URL: http://jhre.ir/article-1-1166-fa.html. (In Persian)
45. Norberg-Schulz, C. .(1980) Genius Loci: Towards a Phenomenology of Architecture. New York: Rizzoli.
46. Norris, t., & Pittman, M. .(2000). The healthy communities movement and the coalition for healthier cities and communities. Public Health Reports, (3) 115, 118-124.
47. Pourahmad, A., (2011). The Realm and Philosophy of geography. University of Tehran press. [In Persian]
48. Pourdehimi, S., Nourtaghani, A., (2013). Housing and Identity Study on the mechanisms of interaction between dweller’s identity and residential environment. Journal of Housing and Environment. 2013; 32 (141) :3-18. URL: http://jhre.ir/article-1-143-fa.html (In Persian)
49. Pretty, G. H., MChipuer, H., & Bramston, P. .(2003) Sense of place amongst adolescents and adults in two rural Australian towns: The discriminating features of place attachment, sense of community and place dependence in relation to place identity. Journal of Environmental Psychology. (3) 23, 273-287.
50. Proshansky, H. M., Fabian, A., & Kaminoff, R. .(1983). Place-identity: Physical world socialization of the self. Abbe K.Fabian (1) 3, 57-83.
51. Radcliff, B. .(2001) Politics, markets and life satisfaction: The Political economy of human happiness. The American Political Science Review, (3) 95, 939-955.
52. Relph, E. .(2008). Place and Placelessness. London: Pion Ltd; UK ed. edition.
53. Rezvani, M.R., Ahmadi, A., (2008). Place and the Role of Culture in Shaping the Place Identity. Journal of culture- communities’ studies. 38: 45-68. (In Persian)
54. Sasanpour, F., Toulabi, S., Jafari Asad Abadi, H., (2015). City livability in urban sustainable development; Case Study: Tehran Metropolis. Geography. 2015. 42: 129-158. (In Persian)
55. Shokouei, H., (2008). New trends in Philosophy of geography. Gitashenasi Geographical & Cartographic Institute. (In Persian)
56. Shokouei, H., (2010). New trends in Philosophy of geography. Volume 2. Gitashenasi Geographical & Cartographic Institute. (In Persian)
57. Vergunst, P. .(2003). Liveability and ecological land use: the challenge of localisation. Uppsala: Doctoral thesis Department of Rural Development Studies, Swedish University of Agricultural.
58. Victorian, C. a. .(2008). A state of liveability : an inquiry into enhancing Victoria's liveability /Victorian Competition and Efficicency Commission. Melbourne : Victorian Competition and Efficicency Commission,.
59. Wang, S. .(2016). Roles of Place Identity Distinctiveness and Continuity on Resident Attitude toward Tourism. European Journal of Tourism Research. 13, 58-68.
60. Wang, Suosheng; Chen, Joseph. .(2015). The influence of place identity on perceived tourism impacts. Annals of Tourism Research 52, 16-28.
61. Williams, D. R., & Vaske, J. .(2003) The measurement of place attachment: validity and generalizability of a psychometric approach. Forest Science, (6) 49, 830-840.
62. Zhanwang, X. .(2010) The research on the evaluation index system of livable rural areas in China—by the case of rural areas in Henan Province. Agriculture and Agricultural Science Procedia. 1, 456-461
[1] Giddens
[2] .Vergunst
[3] .Aspinge
[4] .Michael Southworth