آزمون تغییرناپذیری جنسیتی در روابط بین صفات شخصیت، حل مسئله اجتماعی و بهزیستی-ذهنی: رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری
محورهای موضوعی : روان سنجیصادق تقی لو 1 , رامین لطافتی 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد آستارا (s.taghiloo@iau-astara.ac.ir) ( نویسنده مسئول
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد آستارا
کلید واژه: جنسیت, مدلیابی معادلات ساختاری, واژگان کلیدی: بهزیستی ذهنی, صفات شخصیت, تغییرناپذیری,
چکیده مقاله :
چکیدهمقدمه: بهزیستی ذهنی حوزه ای از روان شناسی مثبت است که از سال 1960 توجه روان شناسان را به خود جلب کرده است.هدف: پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس متغیرهای مکنون صفات شخصیت (عاملهای روان رنجور خویی و برون گرایی) و ابعاد حل مسئله اجتماعی ( حل مسئله انطباقی و حل مسئله غیر انطباقی) و آزمون تغییرناپذیری جنسیتی در روابط بین متغیرهای مکنون پژوهش، دو هدف عمده پژوهش حاضر است.مواد و روشها: دادهها با استفاده از پرسشنامههای حل مسئله اجتماعی و پنج عامل بزرگ شخصیت و مقیاسهای بهزیستی ذهنی از 546 دانشجو(261 پسر و 285 دختر) که به روش نمونه برداری چند مرحلهای از واحدهای دانشگاه آزاد استان تهران در انتخاب شده بودند، گردآوری شد.نتایج: استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای مکنون صفات شخصیت و ابعاد حل مسئله اجتماعی 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کند. آزمون تغییرناپذیری رابطه بین متغیرهای پژوهش در بین دو جنس نیز نشان داد که روان رنجور خویی در مردان قویتر از زنان بهزیستی ذهنی را پیش بینی میکند و برون گرایی در زنان قویتر از مردان حل مسئله انطباقی و حل مسئله غیر انطباقی را پیش بینی میکند و حل مسئله غیر انطباقی در زنان قویتر از مردان بهزیستی ذهنی را پیش بینی میکند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر به منظور درک بهتر عوامل پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی، نیاز به مطالعه آن با توجه به نقش جنسیت را مورد تاکید قرار میدهد.
Abstract Present research compared the relation between subjective well – being, social problem solving dimensions (constructive problem solving and dysfunctional problem solving), neuroticism and extraversion latent variables among male and female students using structural equation modeling (SEM). So after drawing path among variables the research model was built and structural equation modeling (SEM) were used for testing that mediating role of the gender in that relations. Data collected from 536 university students (261 male and 285 female) that completed Big Five Factor personality and social problem solving inventories and subjective well – being scales. Results indicate that in spite of same fitting in measurement model, there is no similarity between men and women in structural model respect to data fitting. Comparison results which was made between structural models of men and women makes it clear that among men, subjective well-being can be predicted strongly by neuroticism as compared to women and among women constructive problem solving and dysfunction problem solving can be predicted by extraversion in better manner as compared to men. And in compare to men subjective well – being can be predicted strongly by dysfunction problem solving among women. The results of this research emphasis on mediating role of gender in studying the relation between personality, social problem solving and subjective well – being. The findings suggest is that general health professionals and therapists should consider the important role of gender in studying and explaining the influence of personality and social problem solving on subjective well-being. Repetition of this result by the longitudinal study is necessary.
_||_