طنز تعلیمی بایزید و فضای کارناوال
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسیمحمد استوار نامقی 1 , اسماعیل عبدی مکوند 2
1 - دانشگاه فرهنگیان نیشابور ـ ایران
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی
2 - دانشگاه آزاد اسلامی: واحد اهواز- ایران
کلید واژه: teaching, Literature, بایزید, Bayazid, ادبیات تعلیمی, کارناوال, طنز عرفانی, Mystic satire, Carnival Atmosphere,
چکیده مقاله :
نگرشی کوتاه به متون تعلیمی بیان میکند که حکایتهای عرفانی بایزید مانند فضای کارناوال پر از تصاویری است که بیانگر براندازی و محو مرزبندیهاست. از ویژگیهای کارناوالی، برهم زدن ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده از سوی نهادهای برتریجو است. بدیهی است این هنجارشکنی، شامل نهادهای دینی، فرهنگی، اجتماعی میشود. نگارندگان برآنند تا با استفاده از این نظریه، چند حکایت بایزید را بررسی کنند و روش حکایت پردازی او را که برمبناهای کارناوالی و مبتنی بر میزان مرزبندی میان خود و دیگری است، بازخوانی نمایند. در این روش، میزان مرزبندی، به کمترین حد میرسد. بایزید با استفاده از ظرافتهای زبانی، تکصدایی حاصل از هنجارهای پذیرفته شده را ریشخند میکند و با تداخل صداها و استفاده از تمام توان واژهها، هرگونه تکروی را به سخره میگیرد که نتیجۀ آن محو تمایز ایدئولوژیها و آفرینش طنز عرفانی است.
A quick review of mystic texts in Persian literature reveals that Bayazid's mystic narratives, jus like carnival movement, is full of images indicating deconstruction and mystic satire. One of the characteristic features of carnival is violating dominant norms set by power. It goes without saying that this mode of deconstruction includes ridiculing cultural, social and religious, and linguistic norms. The author aims at using carnival movement and Bachtin's theory as a theoretical framework to analyze Bayazid's mystic satires and reinterpret them in terms of 'I' and 'the other'. This approach minimizes the borderlines between 'I' and 'the other'. Using the unexpected, sense of humor, and contradiction, Bayazid makes fun of the dominant single voice. This attitude results in the deconstruction of ideologies and social classes and the creation of mystic satire.
1- استعلامی، محمد. (1362). بایزید و جنید. برگزیده از: تذکره الاولیا. چاپ3. تهران: انتشارات امیرکبیر.
2- احمدی، بابک. (1386). ساختار و تأویل متن. چاپ 9. تهران: مرکز.
3- اصلانی، محمدرضا. (1385). فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز. چاپ1.تهران: کاروان.
4- باختین، میخاییل. (1387). تخییل مکالمهای. ترجمۀ رؤیا پورآذر. چاپ1. تهران: نشر نی.
5- تودوروف، تزوتان.(1377). منطق گفتگویی میخاییل باختین. ترجمۀ داریوش کریمی. تهران: مرکز.
6- حسینی کازرونی، سیّداحمد.(1390). طنز گونههای ادب فارسی و انواع آن. فصلنامه تخصصی سبک شناسی نظم و نثر فارسی. سال چهارم، شماره اول، شماره پیاپی 11، تهران.
7- حلبی، علی اصغر.(1364). مقدمهای بر طنز وشوخ طبعی در ایران. تهران: پیک.
8- دهخدا،علی اکبر. لغتنامۀ دهخدا.
9- سهلگی، محمدبن علی.(1383). دفتر روشنایی، ترجمۀ شفیعی کدکنی.چاپ 1.تهران: انتشارات سخن.
10- شریفی، شهلا؛ سریرا کرامتی یزدی.(1389). «معرفی نظریۀ انگارهی معنایی طنز و بررسی ایرادات آن بر مبنای دادههای زبان فارسی». فصلنامۀ پژوهشهای زبان وادبیات تطبیقی.شمارۀ 2.صص89-109.
11- شفیعیکدکنی، محمدرضا. (1372). مفلس کیمیافروش. تهران: سخن.
12- ــــــــــــــــــــــ. (1383). نوشته بر لب دریا. تهران: سخن.
13- ــــــــــــــــــــــ. (1372). تازیانههای سلوک. تهران: آگاه.
14- صدر، رؤیا.(1380). بیست سال با طنز. تهران: هرمس.
15- عسگری خانقاه، اصغر و علیرضا حسنزاده.(1381). فوتبال و فردیت فرهنگها، نامه علوم اجتماعی، شماره 19.
16- عطار نیشابوری، فریدالدین.(1370). تذکره الاولیاء. تصحیح محمد استعلامی. چاپ6. تهران: زوار.
17- فولادی، علیرضا.(1386). طنز در زبان عرفان. قم: فراگفت.
18- کاسب،عزیزالله.(1366). چشم انداز تاریخی هجو. ناشر: مؤلف.
19- محمدی، کاظم.(1389). بایزید بسطامی. ناشر: طرح نو.
20- محمدی کله سر، علیرضا؛ محمد علی خزانه دارلو.(1390). «درآمدی بر طنزعرفانی با نگاهی انتقادی به پژوهشهای حوزۀ طنز» فصلنامۀ متن پژوهی ادبی. شمارۀ 48. صص65-99.
21- مشرف، مریم.(1382). نشانه شناسی تفسیرعرفانی. تهران: ثالث.
22- _______. (1385).«هنجارگریزیهای اجتماعی در زبان صوفیه» دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران. شمارههای52-53. صص135-149.
23- میرصادقی، میمنت.(1373). واژهنامه هنر شاعری، تهران: مهناز.
24- نویا، پل.(1377). تفسیر قرآنی و زبان عرفانی. ترجمۀ اسماعیل سعادت. تهران: نشردانشگاهی.