مشارکت سیاسی ایدئولوژیکی زنان در نیل به توسعه سیاسی در تاریخ معاصر ایران
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیمحمدرضا علی مردانی 1 , علیرضا ازغندی 2
1 -
2 -
کلید واژه: مشارکت سیاسی, توسعه سیاسی, زنان, مارکسیسم ساختارگرا,
چکیده مقاله :
محمدرضا علی مردانی[1] - علیرضا ازغندی[2]* تاریخ دریافت: 13/10/1396- تاریخ پذیرش:16/12/1396 چکیده : با بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران، نمی توان حیطه گسترده ای از مشارکت سیاسی برای زنان مشخص کرد. به این معنا سوال اصلی پژوهش حاضر این خواهد بود که موانع مشارکت زنان کدام است؟ در پاسخ باید گفت مشارکت سیاسی زنان در جریان توسعه سیاسی متاثر از ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارای ساختی مذکر هست؛ به همین دلیل، مشارکت زنان را به صورت ایدئولوژیکی بازتولید می کند و زنان را به صورت متغیرهای وابسته و کنش پذیر شناسایی می کند. هدف آن است، از طریق چارچوب نظری مارکسیسم ساختارگرا نشان داده شود، نقش زن به صورت رفتاری که اثر می گذارد و یا قصد تاثیرگذاری بر نتایج حکومتی را دارد، اشتباه است. این پژوهش در سه دوره زمانی، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی تا دوره هشتم مجلس شورای اسلامی، به بررسی و نقد مشارکت سیاسی زنان در فرآیند توسعه می پردازد. [1]- دانش آموخته دکتری، علوم سیاسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران mralimardani29@gmail.com [2]- استاد، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران: نویسنده مسئول alirezaazghandi@yahoo.com
Mohammadreza ALIMARDANI[1] Alireza AZGHANDI[2] Abstract By examining the political and social developments in Iran, it is impossible to determine the broad scope of political participation for women. In this sense, the main question of this study would be to know what are the obstacles to the participation of women? In response, it must be said that women’s political participation in political development is affected by the social, political and economic structure. The social, political and economic structure is a male structure; For this reason, it ideologically reproduces the participation of women and identifies women as dependent and passive variables. In fact, through the approach of Structuralist Marxism, we want to show that “the role of women as a behavior which influences or intends to influence the results of government” is wrong. This study examines and critiques the political participation of women in the development process in three periods: Qajar, Pahlavi and Republic Islamic of Iran. [1]- PHD Student in Political Science, Faculty of Low, Theology and Political Science, Branch of Olum Tahghighat, Islamic Azad University, Tehran, Iran mralimardani29@gmail.com [2]- Full Professor, Department of Political Science, Faculty of Low, Theology and Political Science, Branch of Olum Tahghighat, Islamic Azad University, Tehran, Iran (Corresponding Auteur) alirezaazghandi@yahoo.com
_||_