گفتوگو از مهمترین شگردها در حوزۀ ادبیات داستانی به شمار میرود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانهای، با هدف تبیین گفتار شخصیّتهای زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریۀ کنش گفتار جان سرل، نظریهپرداز معاصر فلسف چکیده کامل
گفتوگو از مهمترین شگردها در حوزۀ ادبیات داستانی به شمار میرود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانهای، با هدف تبیین گفتار شخصیّتهای زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریۀ کنش گفتار جان سرل، نظریهپرداز معاصر فلسفۀ زبان و ذهن، درصدد روشن نمودن این مطلب است که شخصیّتهای زن و مرد داستان پادشاهی گشتاسپ، هنگام گفتگو با توجّه به جایگاه خود و مخاطب از کدام کنش گفتاری و به چه منظوری استفاده کردهاند؟ در نظریۀ کنش گفتار جان سرل، کلام به پنج کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم میشود که با توجّه به وجه فعل به کار رفته در کلام و نیز نحوۀ استفاده از جایگزین، شاخص ها و همچنین کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنش ها میتوان، توانایی گوینده را بر تأثیرگذاری بر مخاطب سنجید. بر اساس این نظریه، جملات خبری تنها جملات اصلی و معنیدار زبان نمی باشد و ارزش صدق و کذب همۀ جملات ممکن نیست؛ زیرا هدف فردوسی از بیان جملات کنشی، توصیف عمل خود است نه توصیف یک وضعیت. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که زنان در داستان گشتاسپ به دلیل نداشتن قدرت، بیشتر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی به کار برده شده نیز بیشتر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونۀ غیرمستقیم، دیگران (بویژه مردان و شوهران)را برای رسیدن به خواسته های خود، ترغیب و تشویق کنند. همچنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کمتر استفاده شده است.
پرونده مقاله
سوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچگرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه میشویم که وجوه و جنبههای سوررئالیستی پس از بنیانگذاری این چکیده کامل
سوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچگرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه میشویم که وجوه و جنبههای سوررئالیستی پس از بنیانگذاری این مکتب به وجود نیامده، بلکه در کهنترین متون دینی و اساطیری سابقه داشته و در عرفان ایرانی، بهویژه ادبیّات صوفیانه و بالأخص حکایتهای شهودی عرفانی بهصورت گسترده، ولی با تفاوتهای بنیادین، وجود داشته است. در متون عرفانی، بخصوص تذکرهها، حکایتها، قالبی داستانی، تخیلی و ذهنی دارند؛ به گونه ای که رویدادهای شگفت و حیرتآور را در بستری واقعگرایانه ارائه میدهند. به همین علت این حکایتها به سبب مبتنی بودن بر ناخودآگاه و فرم رؤیاگونه اشان با اصول و مبانی سوررئالیسم مطابقت دارد و همچنین سور رئالیستها تأکید بر رهایی از عقل برای رسیدن به نقطۀ علیای هستی را با هدف طریقت عرفانی عرفا که در آن همۀ کثرات به وحدت مبدل میشوند، به اشتباه یکی دانستهاند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، سعی بر این است که به طور اجمالی کاربست عناصر و مولفه های سوررئالیستی گوناگون در حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکرة الاولیاء عطار پرداخته شود و در پایان نقد و تحلیلی مختصر از تفکّر فرامادی سوررئال ها و تفکّر فرانگر در عرفان ایرانی ارائه گردد.
پرونده مقاله
سه دین بزرگ ابراهیمی جزء شریعتشان و قوانین منبعث از آن به میانجی کتب مقدس در اجتماع نفوذ یافته و از سلوک عارفانه ای سخن گفته و به پاداش و سزای اخروی در پی تزکیۀ نفس، نیل به حقیقت الهی و وصال او پرداخته اند. به این اعتبار، تصوف و عرفان پیش از شکل گیری گونۀ اسلامی اش د چکیده کامل
سه دین بزرگ ابراهیمی جزء شریعتشان و قوانین منبعث از آن به میانجی کتب مقدس در اجتماع نفوذ یافته و از سلوک عارفانه ای سخن گفته و به پاداش و سزای اخروی در پی تزکیۀ نفس، نیل به حقیقت الهی و وصال او پرداخته اند. به این اعتبار، تصوف و عرفان پیش از شکل گیری گونۀ اسلامی اش در دین یهود و مسیحیت نیز پیشینه ای قابلتأمل دارد.؛ از مهمترین موارد مشترک در هر سه رویکرد عرفانی، مفهوم کرامت است. با این حال مطالعۀ خاستگاه شناسانه و هم چنین پدیدارشناختی کرامات عرفانی در هر سه دین ابراهیمی نشان می دهد که تا چه اندازه این رویدادها با اسطوره در تناظر بوده اند. جستار حاضر با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد با مطالعۀ شکل گیری تاریخی مفهوم کرامات و بررسی مهمترین اسطوره های دینی، رابطۀ برخی از این رویدادها را با آنچه در اندیشۀ اسطوره شناسان بزرگ واقعیت اسطوره ای خوانده شده، آشکار ساخته و شناسایی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که کرامت در عرفان یهودی در عین حال که با جادو پیوند می خورد، الگوهای اسطوره ای مصر باستان را دنبال می کند؛ حال آن که این امر در عرفان مسیحی بر اساس نوعی مشاهده به دست می آید و منبع اصلی کرامات خود مسیح است. در عرفان اسلامی کرامات همپای معجزه است که بهجای رسول، در اینجا به ولی یا عارف الهی تعلق دارد و نتیجۀ تزکیۀ نفس است؛ اما نتیجه ای طبعی و بعضاً قهری است و از این رو دارای فضیلتی در مقام ابزار یا هدف نیست.
پرونده مقاله