این پژوهش اولین شاهکار نمایشی سوزان-لوری پارکز، بیثباتیهایِ ناهیودا در ثِرد کینگ دام، را از دیدگاهی جدید بررسی میکند. سبکِ تو در تویِ نمایشنامهنویسی وی -در حالی که داستانهای در هم تنیده، یادآور سبک قصهگویی شهرزاد ایرانی است- به ترسیم گذشتۀ پایمالشدۀ سیاهپوستان ا چکیده کامل
این پژوهش اولین شاهکار نمایشی سوزان-لوری پارکز، بیثباتیهایِ ناهیودا در ثِرد کینگ دام، را از دیدگاهی جدید بررسی میکند. سبکِ تو در تویِ نمایشنامهنویسی وی -در حالی که داستانهای در هم تنیده، یادآور سبک قصهگویی شهرزاد ایرانی است- به ترسیم گذشتۀ پایمالشدۀ سیاهپوستان از سوی قدرت مسلطِ تاریخنویسی سفیدپوستان تمرکز دارد. این مقاله با دیدگاه دلوزی-باروکی زوایای کمتر دیده شده یا نادید شدۀ سبک دراماتورژی وی را میکاود. پارکز در این نمایشنامه، بر بومی به سبک نئوباروکی، تلفیقی از معماری، موسیقی، اسطوره و هنرهای اجرایی اجرا میکند. فیگورهای نمایشنامۀ وی که توسط گفتمان مسلط، در ابتدا به «بدن های بدون اندام» تبدیل شده اند، در حال «شدن» به «بدن های اسکیزوفرنی» در طی «مسیر گریزِ» موسیقیایی جازی هستند؛ در حالی که حماسۀ ستمهای رفته بر سیاهپوستان را سر میدهند. در پایان این نتیجه حاصل میشود که نویسنده به عنوان نمایشنامهنویس زن آفریقایی-آمریکایی، سبک دراماتورژی خویش را، در اولین شاهکار نمایشیاش با الهام از ساختاری دلوزی-باروکیِ، از سایر نویسندههای زن سیاهپوست متمایز کرده و به عنوان ابزاری برای مبارزه و مقاومت در مقابل نظام سلطهگر به کارگرفتهاست. پارکز همان شهرزاد قصهگو است که نه تنها از جان خویش گذشته(ازجانگذشتهای گم شده) بلکه سبک نمایشنامهنویسی سیاهپوستان را نیز بهبود و در نهایت نجات بخشیدهاست.
پرونده مقاله
این پژوهش اولین شاهکار نمایشی سوزان-لوری پارکز، بیثباتیهایِ ناهیودا در ثِرد کینگ دام، را از دیدگاهی جدید بررسی میکند. سبکِ تو در تویِ نمایشنامهنویسی وی -در حالی که داستانهای در هم تنیده، یادآور سبک قصهگویی شهرزاد ایرانی است- به ترسیم گذشتۀ پایمالشدۀ سیاهپوستان ا چکیده کامل
این پژوهش اولین شاهکار نمایشی سوزان-لوری پارکز، بیثباتیهایِ ناهیودا در ثِرد کینگ دام، را از دیدگاهی جدید بررسی میکند. سبکِ تو در تویِ نمایشنامهنویسی وی -در حالی که داستانهای در هم تنیده، یادآور سبک قصهگویی شهرزاد ایرانی است- به ترسیم گذشتۀ پایمالشدۀ سیاهپوستان از سوی قدرت مسلطِ تاریخنویسی سفیدپوستان تمرکز دارد. این مقاله با دیدگاه دلوزی-باروکی زوایای کمتر دیده شده یا نادید شدۀ سبک دراماتورژی وی را میکاود. پارکز در این نمایشنامه، بر بومی به سبک نئوباروکی، تلفیقی از معماری، موسیقی، اسطوره و هنرهای اجرایی اجرا میکند. فیگورهای نمایشنامۀ وی که توسط گفتمان مسلط، در ابتدا به «بدن های بدون اندام» تبدیل شده اند، در حال «شدن» به «بدن های اسکیزوفرنی» در طی «مسیر گریزِ» موسیقیایی جازی هستند؛ در حالی که حماسۀ ستمهای رفته بر سیاهپوستان را سر میدهند. در پایان این نتیجه حاصل میشود که نویسنده به عنوان نمایشنامهنویس زن آفریقایی-آمریکایی، سبک دراماتورژی خویش را، در اولین شاهکار نمایشیاش با الهام از ساختاری دلوزی-باروکیِ، از سایر نویسندههای زن سیاهپوست متمایز کرده و به عنوان ابزاری برای مبارزه و مقاومت در مقابل نظام سلطهگر به کارگرفتهاست. پارکز همان شهرزاد قصهگو است که نه تنها از جان خویش گذشته(ازجانگذشتهای گم شده) بلکه سبک نمایشنامهنویسی سیاهپوستان را نیز بهبود و در نهایت نجات بخشیدهاست.
پرونده مقاله