بازنمایی اضطراب شخصیّتی بر اساس نظریّهی کارن هورنای در رمان جزیرهی سرگردانی سیمین دانشور
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)محمدعلی رضایی 1 , دکترساره زیرک 2 , دکتراسماعیل آذر 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
3 - دانشیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
کلید واژه: اضطراب, تغییر, شخصیّت, کارن هورنای, جزیرهی سرگردانی,
چکیده مقاله :
این مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنشهای شخصیّتهای اصلی رمان میپردازد. شخصیّتهای اصلی رمان جزیرهی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّهی کارن هورنای بررسی شدهاند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّتهای اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چه اندازه مطابق با نظریّهی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیّتهای اصلی به شیوهی گردآوری اطّلاعاتِ کتابخانهای است. در تجزیه و تحلیل مشخص میگردد که تعارضها یعنی؛ اضطرابها و نگرانیها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سهگانهی شخصیّت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روانرنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج میبرند. شخصیّتهای رمان جزیرهی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیّاتی که در دوران کودکی داشتهاند، ناگزیر تعارضاتی را داشتهاند. به بیان صریحتر، شخصیت سهگانهی این افراد از دوران کودکی آنها مایه میگیرد و تجربیات دوران کودکی دستمایهای هستند برای این که کدام بُعد از ابعاد سهگانهی شخصیّت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیّت را در دست بگیرد و بر آن تأثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجهی این پژوهش نشان میدهد که افراد مهرطلب، برتریطلب و عزلتطلب در هر شرایطی به همان خودِ اصلی و خویشتنِ خویش باز میگردند، امّا گاهی عواطف و احساساتشان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعیشان اجازه نمیدهد که بتوانند آن چهرهی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواستهای میرسد که در تَهِ قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحوّل شده و به شخصیّتی دیگرگونه تبدیل میگردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان میگردد. بنابراین میتوان گفت که در رمان جزیرهی سرگردانی، بر اساس نظریّهی هورنای، بیشتر شخصیّتها در همان طبقهبندی قرار میگیرند که بر شخصیّت آنها حاکم است و تسلّط دارد.
This article examines the role of anxiety in the behavior and actions of the main characters of the Wandering Island novel. The main characters of the novel, Hasti and Murad and Salim, have been studied in accordance with Karen Horne's theory; Which shows that loving, superior, and solitary individuals return to their original selves in all circumstances, but sometimes their emotions and sometimes their personal interests and perhaps sometimes their social status do not allow them to show that true face. He believes that there are conflicts, that is, anxieties and worries and fundamental contradictions between the three behaviors of personality. In fact, all people, both healthy and mentally ill, suffer from the conflict between these inconsistent trends. The characters of the Wandering Island novel are no exception to this rule and have inevitably experienced conflicts based on their childhood experiences. In other words, the triple personality of these people is inspired by their childhood, and in fact, childhood experiences are the basis for which dimension of the three personality traits, until the end of a person's life, leadership and executive power of the personality and. Affect it emotionally and psychologically. Internal conflicts, on the one hand, empower them, on the other hand, erode them, and on the other hand, lead them to society. At the end of the story, Hasti achieves the same desire that she longed for in her heart. Murad undergoes a transformation and becomes a different personality, and Salim, like his name, surrenders to the social conditions that govern time. Thus, it can be said that in the novel The Wandering Island, according to Horne's theory, most of the characters fall into the same classification that dominates and dominates their character.
_||_