بررسی تطبیقی محورهای سه گانۀ بینامتنیّت ژرار ژنت با نظریّۀ بلاغت اسلامی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)مهین فرحمند 1 , سید محمود سید صادقی 2 , شمش الحاجیه اردلانی 3
1 - دانشجوی دکترای تخصصی گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بوشهر،دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
کلید واژه: قرآن, بینامتنیّت, بلاغت اسلامی, نظریة ژرار ژانت, محمدصادق قومشمی,
چکیده مقاله :
پیوندهای بینامتنی در نظریة ترامتنیت ژنت، از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. بر اساس این رویکرد، هیچ متنی مستقل از دیگر متون نیست و هر متن، بینامتنی است برآمده از متنهای پیشین که در متنهای پسین نیز حضور خواهد داشت. ژرار ژنت، یکی از نظریهپردازان حوزة پیوندهای بینامتنی، نظریة ترامتنیت خـود را در پنج محور صورتبندی کرده که یکی از آنها محور بینامتنیت است. وی بینامتنیت را به سه گونة پیوند بینامتنی، آشکاراـ تعمدی، پنهان ـ تعمدی و ضمنی، تقسیم کرده و حوزة مفهومی هر یک از این تعبیرها را هم تعریف و تحدید کرده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در رسالۀ حدائق الانوار محمدصادق قومشمی میپردازد. بر این اساس، انواع بینامتنی آشکار ـ تعمّدی، پنهان ـ تعمّدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آنها در بلاغت اسلامی از جمله ارسالالمثل، اشاره، اقتباس، تمثیل، تلمیح، تضمین، حل و انتحال و عقد در این متن بررسی میشود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریة ژنت و تطبیق آنها با نظریّۀ بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار میرود. نتیجۀ پژوهش حاکی از این است که بیشترین گونة بینامتنی، بینامتنیّت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونه تلمیح است. پساز آن به ترتیب بینامتنیّت پنهان ـ تعمّدی بیشترین فراوانی را دارند. هنر قومشمی در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونة هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب شده است.
Intertextual links are one of the new approaches in the reading and critique of texts in the theory of genetic transmutation. According to this approach, no text is independent of other texts and each text is an intertext derived from previous texts that will be present in later texts. Gerard Genet, one of the theorists in the field of intertextual links, formulated his theory of transtextuality in five axes, one of which is the intertextuality axis. He has divided intertextuality into three types: intertextual connection, explicit-intentional, covert-intentional and implicit, and has also defined and limited the conceptual scope of each of these interpretations. Relying on a descriptive-analytical method, this study comparatively examines the intertextual aspects of genet with the theory of Islamic rhetoric in the treatise of Hadayegh Al-Anwar by Mohammad Sadegh Qomshami. Accordingly, the types of explicit-intentional, covert-intentional and implicit intertextuals and their comparative aspects in Islamic rhetoric, including proverbs, allusions, adaptations, allegories, allusions, guarantees, resolutions and contracts, are examined in this text. One of the objectives of this research is to study the use of previous texts based on the theory of genet and their adaptation to the theory of Islamic rhetoric. The result of the research indicates that the most common type of intertextuality is implicit intertextuality and in accordance with Islamic rhetoric, it is a kind of allusion. After that, hidden-intentional intertextuality has the highest frequency. Qomshami art in how to use the previous texts and use the intertextual element and create an original and innovative connection between the previous texts and the present text has artistically attracted and convinced the audience.
_||_