مطالعه تطبیقی دو سیاست تأمین مالی یارانه بخش انرژی از طریق انبساط پایه پولی با افزایش قیمت حامل انرژی
محورهای موضوعی : آینده پژوهی
حسین باستانژاد
1
(ندارد)
کلید واژه:
چکیده مقاله :
تعیین سقف در بازار کالاها و خدمات و عوامل تولید، به طور مستقیم موقعیت تعادلی بازارهای مذکور را متأثر ساخته و شکاف قیمتی نیز به وجود می آورد. شکاف قیمتی پیش گفته در کنار تقاضاهای اضافی ناشی از سیاست سقف قیمت، لزوم تأمین منابعی پایدار برای تداوم اجرای چنین سیاست هایی اجتناب ناپذیر می سازد. عدم تحقق منابع اجرایی سیاست های مذکور از یک سو بودجه دولت را با عدم تعادل مواجه ساخته و از سوی دیگر، ضمانت اجرای آن سیاست ها را با تردید مواجه می نماید. حامل های انرژی نیز جزء کالاها و خدماتی بوده که سیاست سقف قیمت با هدف حمایت از مصرف کنندگان و صنایع داخلی، در طول سه دهه گذشته در بازار آنها اعمال شده است، اما محدودیت منابع مالی و افزایش هزینه فرصت حامل های انرزی، تداوم اجرای این سیاست را (توسط دولت) دشوار ساخته است. بنابراین تعدیل بهای حامل های انرژی به منظور تأمین کسری بودجه این بخش در مقابل استقراض بانکی برای تداوم اجرای سیاست سقف قیمت به عنوان دو سناریو طرح شده، محور این فرایند مطالعاتی را تشکیل می دهد. البته هر نوع اقدام پیشنهادی برای تعدیل قیمت حامل های انرژی به طور اخص و سایر کالاها و خدمات به طور اعم، مستلزم شناسایی اثرات درآمدی، توزیعی و تورمی آنها بوده که از آن میان، اثرات درآمدی و تورمی تعدیل قیمت بخش انرژی، محور این تحقیق را تشکیل می دهد.
The process of Price Setting in Market for goods &Services along with the phenomenon of price ceiling in production factors market with distort the equilibrium & result in price gap in the economy, which in turn generates excess demand & necessitate the permanent sources of finance (Subsidy) for its satisfaction, failing which may lead to budget deficit & embarrass the maintenance of policy execution. The energy Carriers are part of those goods which are subject to price ceiling since last three dacades in order to protect the final consumers & producers from the menace of hike in general level of prices. But however such policy may not persist for along time because of chronic constraints of resources that made the opportunity cost of this policy so significant. In this paper an attempt is made to analyse the impact of price adjustment of energy carries in the aim of financing the budget deficits, in contrast to alternative policy of borrowing from the banking system to maintain the price ceiling. Moreover we have tried to postulate the income & inflationary effects of price adjustment in energy sector.