طراحی مدل ماتریس شایستگی به منظور تخصیص مناسب افراد به مشاغل
محورهای موضوعی : آینده پژوهی
سهراب خان محمدی
1
(ندارد)
علی حاجیها
2
(ندارد)
جواد جاسبی
3
(ندارد)
کلید واژه: مدل ریاضی, تابع شبه زنگوله ای, تخصیص بهینه, تخصیص خطی, شناسنامه شغل, ماتریس شایستگی, فراشایستگی, فروشایستگی,
چکیده مقاله :
بحث تطبیق میان شغل و شاغل از دیرباز در علوم مدیریت مطرح بوده است . در این راستا با تکیه بر مطالعات انجام شده درحوزه های مختلف منابع انسانی، از آموزش به عنوان راه حلی مناسب جهت تطبیق میان آن دو استفاده شده است . با وجود این درتعریف نیازهای آموزشی، کمتر به محتوای شغل و تواناییهای شاغل توجه شده و عمده آموزشهای سازمانی به صورت از پیش تعیینشده و عمومی ارائه می شود.در این مقاله به منظور ارزیابی میزان تطابق میان شغل و شاغل یک مدل ریاضی بنام ماتریس شایستگی 1 طراحی شده است . بهاین ترتیب که پس از تعیین میزان دانش مورد نیاز در هر شغل و ارزیابی دانش افراد، میزان تطابق میان آن دو با استفاده از مدلریاضی طراحی شده تعیین و فرد مناسب به شغ ل مناسب تخصیص داده می شود. با استفاده از نتایج بدست آمده از این مدل نه تنهاامکان طراحی یک نظام آموزشی مناسب به منظور تطبیق شغل و شاغل فرآهم می آید، بلکه امکان استفاده از آن در سایر سیستمهایسازمانی از قبیل تعیین مسیر شغلی کارکنان، ارزیابی عملکرد، جبران خدمت، تعیین شرایط احراز و سایر سیستمهای منابع انسانیسازمان امکان پذیر می گردد. در طراحی این مدل ریاضی از بخشی از اطلاعات یک شرکت خدمات پس از فروش خودرو به عنوانموردکاوی استفاده شده است . به این ترتیب که با تعیین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود، و با استفاده از طر احی یک تابع شبهزنگوله ای، به تحلیل فاصله میان آنها پرداخته شده است.
For long assigning the right person to the right job has been out in management sciences. In thisregard, studies conducted in various fields of human resources have proposed training as a suitablesolution to match the two mentioned elements. However the definition of training requirements haspaid less attention to the content of the job and the capacities of the employee while majororganizational trainings have been prefabricated.This article proposes a mathematical model called qualification matrix which has been designedto evaluate the match between job and employee. First, the knowledge required for any job andevaluation of the knowledge the individuals possess, are determined, then the match between thetwo will be determined using the designed mathematical model. The results derived from this modelnot only make it possible to design a suitable training system to assign the right person to the rightjob, but using the same in other organizational systems such as determining the employees’ career,evaluating the performance, compensating for services, determining the qualifications to obtain thejob, and other human resources systems of the organization, will also be possible.In designing this mathematical model, the linear assignment technique has been used and a casestudy has been conducted on a portion of information elicited from a company rendering after-salesservices.