کشف و احصاء عوامل مؤثر بر نوآوری در یگانهای نظامی
محورهای موضوعی : آینده پژوهی
1 - عضو هیئت علمی دانشگاه افسری امام علی(ع) ، مدیر گروه پژوهشی مدیریت دانش مبین، دکتری مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه علامه طباطبایی
(مسئول مکاتبات)
samimi_1385@yahoo.com
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه امام علی(ع)
کلید واژه: نوآوری, نوآوری فناورانه, یگانهای نظامی,
چکیده مقاله :
گستردگی ماموریت های یگانهای نظامی در بخش های مختلف عملیاتی و رزمی، فرماندهی و کنترل، فناوری، ساخت ونگهداری تجهیزات و ادوات نظامی وحتی پشتیبانی، لجستیک و خدمات اداری و مالی، ضرورت نوآوری و مدیریت دانش در این حوزه را از اهمیت مضاعفی برخوردار نموده است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا عوامل موثر بر نوآوری در یگانهای نظامی بررسی شود. این تحقیق ازآن منظر مورد توجه است که با شناسایی عوامل موثر برنوآوری می توان سیاست گذاری مناسب درجهت بهبود نوآوری در یگانهای نظامی را جهت بخشد. برای این منظور، پس ازمرور ادبیات، عوامل موثر بر نوآوری در دو دسته عوامل درونی وعوامل محیطی یگانهای نظامی دسته بندی گردید. این مدل از طریق مصاحبه با خبرگان حوزه نوآوری صحه گذاری شد. سپس مدل پژوهش از طریق روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق را مدیران عالی و مشاوران فناوری اطلاعات یگانهای نظامی مستقر در شهر تهران تشکیل می دهند. همچنین پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر حسب روش توصیفی از نوع پیمایشی است. نتایج آن در درجه اول شناسایی عوامل موثر بر نوآوری در یگانهای نظامی است و در درجه دوم اولویت بندی این عوامل می باشد. نتایج این پژوهش نشان مى دهد که در بین عوامل درون سازمانی سرمایه انسانی، نظام ارزیابی عملکرد، راهبرد سازمان، فعالیت های تحقیق و توسعه داخلی، فرهنگ سازمانی، نظام مدیریت دانش و در بین عوامل محیطی یگانها، وجود خوشه های قوی و تخصصی، همکاری با مشتریان و عرضه کنندگان، ارتباط با مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، مراکز رشد و پارک های علم وفناوری و صندوق های سرمایه گذار ریسک پذیر، بیشترین تاثیر را بر نوآوری فناورانه در یگانهای نظامی می گذارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توسعه نوآوری فناورانه یک فرآیند مستمر است.
Purpose: Today, organizations are witnessing rapid and unpredictable changes in the environment, and the change in workforce lies in the heart of these developments. The aim of this study identify and investigated factors affecting the innovation in military Units and Company. The perspective of this research is concerned with identifying factors affecting technological innovation can policy making in order to improve innovation in Military Units. Design/methodology/approach: For this purpose, after reviewing the literature and interview with experts, the factors affecting the development of technological innovation were categorized in two categories: internal factors and environmental factors. Findings: The results of this study indicates that in internal factors, human capital, system performance evaluation, corporate strategy, internal research and development, organizational culture, knowledge management and in environmental factors, strong and expertise clusters, collaboration with Other military units, contacts with universities and research centers, financing institutions have most impact on technological innovation in Military Units.
_||_
کشف و احصاء عوامل مؤثر بر نوآوری در یگانهای نظامی
چکیده:
گستردگی ماموریت های یگانهای نظامی در بخش های مختلف عملیاتی و رزمی، فرماندهی و کنترل، فناوری، ساخت ونگهداری تجهیزات و ادوات نظامی وحتی پشتیبانی، لجستیک و خدمات اداری و مالی، ضرورت نوآوری و مدیریت دانش در این حوزه را از اهمیت مضاعفی برخوردار نموده است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا عوامل موثر بر نوآوری در یگانهای نظامی بررسی شود. اين تحقيق ازآن منظر مورد توجه است که با شناسايي عوامل موثر برنوآوري مي توان سياستگذاري مناسب درجهت بهبود نوآوري در یگانهای نظامی را جهت بخشد. برای این منظور، پس ازمرور ادبیات، عوامل موثر بر نوآوری در دو دسته عوامل درونی وعوامل محيطي یگانهای نظامی دسته بندی گردید. این مدل از طریق مصاحبه با خبرگان حوزه نوآوری صحه گذاری شد. سپس مدل پژوهش از طریق روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماري اين تحقيق را مديران عالي و مشاوران فناوری اطلاعات یگانهای نظامی مستقر در شهر تهران تشکيل ميدهند. همچنين پژوهش حاضر بر مبناي هدف کاربردي و بر حسب روش توصيفي از نوع پيمايشي است. نتايج آن در درجه اول شناسايي عوامل موثر بر نوآوري در یگانهای نظامی است و در درجه دوم اولويت بندي اين عوامل مي باشد. نتايج اين پژوهش نشان مىدهد که در بين عوامل درون سازمانی سرمايه انساني، نظام ارزيابي عملکرد، راهبرد سازمان، فعاليت هاي تحقيق و توسعه داخلي، فرهنگ سازماني، نظام مديريت دانش و در بين عوامل محيطي یگانها، وجود خوشه هاي قوي و تخصصي، همکاری با مشتريان و عرضه کنندگان، ارتباط با مراکز دانشگاهي و تحقيقاتي، مراکز رشد و پارک هاي علم وفناوري و صندوق هاي سرمايه گذار ريسک پذير، بيشترين تاثير را بر نوآوري فناورانه در یگانهای نظامی ميگذارد. با توجه به نتايج پژوهش حاضر، توسعه نوآوري فناورانه يک فرآيند مستمر است .
واژههاي كليدي: یگانهای نظامی، نوآوري، نوآوري فناورانه.
مقدمه
پیدایش ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﻨﯿﺎدي در ﻋﺮﺻﻪ ي ﺳﻼح ﻫﺎ و ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫﺎي دﻓﺎﻋﯽ در ﺳﺎﯾﻪ ي ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﻨﺎوري در ﺣﺎل اﻧﺠﺎم اﺳﺖ. ﺑﺪون ﺗﺮدﯾﺪ در آﯾﻨﺪه آﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻘﻮﯾـ ﺖ اﯾـ ﻦ ﭘـﺎرادا ﯾﻢ دﻓـﺎﻋﯽ ﻣـﯽ ﺷـﻮد، ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎﯾﯽ از ﻓﻨﺎوري اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺨﺶ دﻓﺎع در ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎي راﻫﺒـﺮد ي، ﺗـﺎﮐﺘ ﯿﮑﯽ و ﻋﻤﻠﯿـاﺗﯽ ﺑـﻪ آن ﻣﺘﮑﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﺨﺶ دﻓﺎع در ﮐﺸﻮر ﻣﺎ ﻫﻢ از اﯾﻦ ﭘﺎراداﯾﻢ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ و ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴـﺖ ﺧـﻮد را ﺑﺎ اﯾﻦ ﺗﺤﻮل ﻓﻨﺎوراﻧﻪ ﺳﺎزﮔﺎر ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر، ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺳﺮﺷﺖ و روﻧﺪ ﮔﺴﺘﺮش ﻓﻨﺎوري ﻫـﺎ و ﻣﯿﺪان ﺗﺄﺛﯿﺮ و ﺗﺄﺛﺮ آﻧﻬﺎ اﻣﺮي ﺣﯿﺎﺗﯽ و اﻧﮑﺎرﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳـﺖ (ﻣﺮﮐـﺰ آﯾﻨـﺪه ﭘﮋوﻫـﯽ و ﻓﻨـﺎوري دﻓـﺎﻋﯽ،1387). ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ1 در زﻣﯿﻨﻪ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻓﻨﺎوري ﻫﺎي ﻣﺆﺛﺮ و ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ داراي اﻫﻤﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎدي اﺳﺖ و ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ي آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫـﯽ در زﻣﯿﻨـﻪ ﭘـﯿﺶﺑﯿﻨـﯽ ﻓﻨـﺎوري ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻏﻔﻠﺖ زدﮔﯽ راﻫﺒﺮدي و واﭘﺲ ﮔﺮاﯾﯽ ﺻﻨﻌﺘﯽ و ﻓﻨﺎوراﻧﮥ ﺑﺨﺶ دﻓـﺎع را ﺑـﻪ ﻫﻤـﺮاه داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. (ﺑﻬﺮاﻣﯽ، 1395).
سیر تکاملی مفهوم نوآوری و ادبیات تولید شده در جهت مفهوم سازی آن، به نوآوری بعنوان یک فرآیند پویا، یکپارچه، قابل مدیریت کردن و انباشتی رسیده است که نوآوری را به عنوان محصول جدید تجاری شده (تبیین کل فرآیند از ایده تا محصول) می بیند(تید و بقیه همکاران، 2005). نوآوري براي شركت هايي كه مي خواهند رشـد كنند ومزيت رقابتي داشته باشند وبه بازارهاي جديد دست پيدا كنند، بسيار ضـروري اسـت. (لـين وچـن، 2007) در بازارهاي رقابتي امروز كـه پيوسـته در حـال تغييـر و تحـول هستند، شركت ها براي بقا نيازمند ايجاد تغييراتي در رويه ها و راهبرد¬هـاي خـود هستند. در واقع، امروزه نوآوري مزيتي رقابتي براي شركت¬ها و سازمان ها محسـوب مي¬شود. مطالب جديد همگي حکايت از اين که رشد اقتصادي جهان بيش از پيش به نوآوري و دانش متکي شده است. اجماع در پذيرش دانش و نوآوري به عنوان عوامل محرک توسعه توجه دولت ها را بيش از پيش به سياست هاي ارتقاء و تسريع نوآوري جلب کرده و سياست نوآوري، فراتر از سياست علم وفناوري و بخشي از سياست توسعه شده است. (رياحي و همکاران، 1391).
ﺷﺮاﯾﻂ ﺟﺪﯾﺪ ﻣﻮﺟﻮد ﻋﺮﺻﻪ ي ﻣﯿﺪان ﻧﺒﺮد ﺣﮑﺎﯾـ ﺖ از واﻗﻌﯿﺘـ ﯽ آﺷـﮑﺎر و ﻣﻠﻤـ ﻮس دارد. ﻓﻀـﺎ و ﺻﺤﻨﻪ ي ﺟﻨﮓ و دﻓﺎع آﯾﻨﺪه، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫﺎ و اﺑﺰارﻫﺎي ﻧﺒﺮد از ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮي اﻧﻘﻼﺑﯽ ﺗﺎزه ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨـﺪ. ﻓﻨﺎوري اﻃﻼﻋﺎت و دﯾﮕﺮ ﻓﻨﺎوري ﻫﺎ، زﻣﺎن و ﻫﺰﯾﻨﻪ ي ﺗﻮﻟﯿﺪات دﻓﺎﻋﯽ را ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﭼﺸﻢ ﮔﯿﺮي ﮐـﺎﻫﺶ داده و ﮐﯿﻔﯿﺖ اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮي آن ﻫﺎ را اﻓﺰاﯾﺶ ﺧﻮاﻫﻨﺪ داد. در ﭼﻨـﯿﻦ ﻓﻀـﺎﯾﯽ، ﻓﺮﻣﺎﻧـﺪﻫﯽ و ﮐﻨﺘـﺮل ﻣﯿﺪان ﻧﺒﺮد ﺑﻪ ﺷﺪت واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﻃﻼﻋﺎت و داﻧﺶ ﻫﺎ و ﻓﻨـﺎوري ﻫﺎي ﭘﯿﺮاﻣـﻮﻧﯽ آن اﺳـﺖ. در ﻋﺮﺻﮥ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ و ﮐﻨﺘﺮل ﻋﻤﻠﯿﺎت، ﻓﻨﺎوري ﻫـﺎي ﻧﺮﻣـﯽ ﻣﺎﻧﻨـﺪ C4I ﺑـﻪ ﮐﻤـﮏ ﻓﺮﻣﺎﻧـﺪﻫﺎن ﻧﻈـﺎﻣﯽ ﺷﺘﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ. ﺑﺪون ﺗﺮدﯾﺪ، اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻓﻨﺎوري ﻫﺎ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ و اﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮاواﻧﯽ در ﻣﻘﺎم ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑـﺎ ﺳـﺎﯾﺮ ﻓﻨﺎوري ﻫﺎ دارﻧﺪ. در ﺣﻮزة اﻧﺘﻘﺎل ﻓﻨﺎوري ﻫﺎي دﻓﺎﻋﯽ ﻧﯿﺰ، ﺳـﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫـﺎي ﻣـﺪﯾﺮﯾﺘﯽ و داﻧﺸـﯽ در ﻗﺎﻟـﺐ ﻓﻨﺎوري ﻫﺎ ﻧﻘﺶ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺗﺮي را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﻧﺪ؛ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اي ﮐﻪ ﺑﺪون ﮐﺎرﺑﺴـﺖ آن ﻫـﺎ اﻧﺘﻘـﺎل ﻓﻨـﺎوري ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮل ﺑﻪ ﺷﯿﻮه اي ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺻـﻮرت ﻧﻤـﯽ ﮔﯿـﺮد (ﺑـﺎﻗﺮي، 1380). در ﻋﺮﺻـﻪي ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺳـﺎزي اﺑﺰارﻫﺎ، ادوات، ﺗﺠﻬﯿﺰات، ﺳـﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫـﺎي دﻓـﺎﻋﯽ و ﻧـﺮم اﻓﺰارﻫـﺎي راﯾﺎﻧـﻪ اي، ﺑـﻪ ﻣﯿﻨﯿـﺎﺗﻮري ﺳـﺎزي و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺳﺎزي ﺳﺨﺖ اﻓﺰارﻫﺎي ﺗﺴﻠﯿﺤﺎﺗﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﻧﺪ. ﺷﺒﯿﻪ ﺳـﺎزي واﻗﻌﯿـﺖ ﻫـﺎي ﺑﯿﺮوﻧـﯽ )واﻗﻌﯿـﺖ ﻣﺠﺎزي( ﺑﺮاي ﻫﺪف ﻫﺎي آﻣﻮزﺷﯽ و ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮﭘـﺬﯾﺮي، اﺳـﺘﻔﺎده از ﻫـﻮش ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ در ﭘـﺮدازش ﺳﺮﯾﻊ اﻃﻼﻋﺎت و ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي ﻫﺎي ﺷﺘﺎﺑﺎن، ﺟﻨﮓ ﻫﺎي اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﻪ ﮐﻤـﮏ ﻧـﺮم اﻓﺰارﻫـﺎي آﻓﻨـدي و وﯾﺮوس ﺳﺎزي و ﯾﺎ ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎي ﭘﺪاﻓﻨﺪي ﺿـﺪو ﯾﺮوس و دﯾـﻮاره ي آﺗـﺶ ازﺟﻤﻠـﻪ ﮐﺎرﺑﺮدﻫـﺎي دﯾﮕـﺮ ﻓﻨﺎوري در ﺣﻮزه ي دﻓﺎع ﻫﺴﺘﻨﺪ (ﻣﺮﮐﺰ آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ و ﻓﻨﺎوري دﻓﺎﻋﯽ، 1387).
گستردگی ماموریت های حوزۀ نظامی در بخش های مختلف عملیاتی و رزمی، فرماندهی و کنترل، فناوری، ساخت ونگهداری تجهیزات و ادوات نظامی وحتی پشتیبانی، لجستیک و خدمات اداری و مالی، ضرورت نوآوری و مدیریت دانش در حوزه دفاع را از اهمیت مضاعفی برخوردار نموده است.
امروزه به علت جهاني شدن و فضاي رقابتي به وجود آمده تحت تأثير آن، فناوری و نوآوري نقشي حياتي در خلق ثروت و رشد اقتصادي كشورها ايفا مي كنند. با توجه به اين موضوع مي توان گفت نوآوري به عنوان اصلي اساسي در فرآيند توسعه كشورها بايد مدنظر قرار گيرد، در واقع رشد بسيار سريع دانش هاي عملي و فناورانه، فقط زماني منجر به منافع اجتماعي براي كشورها مي شوند كه به صورتي اثربخش اين دانش ها تبديل به نوآوري شوند(طرهانی، 1395).
دانشمندان معتقدند که نوآوری باز، نوعی از نوآوری است که در تولید آن حداکثر استفاده از دانش و فناوری های بیرونی بعمل آید و دانش و فناوری های درونی شرکت نیز بر مدل های مختلف کسب وکار پیشرفته سوار شود و راه خود را به بازار پیدا کند (تید و بقیه همکاران، 2005). (گرین وود، 2010)، (چسبروق، 2003)، (پورتر، 2001) همچنین بکارگیری مدل های مختلف و پیشرفته همکاری در مراحل مختلف فرآیند تحقق ایده تا محصول، از جمله الزامات بازشدن فضای نوآوری شرکت به شمار می آید(تید و بقیه همکاران، 2005)، (چسبروق، 2003)، (الیاسی، 1392) ( طبائیان و همکاران،1390)، (دونه و برادون، 2008). در ادبیات تولید شده در حوزه نوآوری و نوآوری باز و همﭽنین تجربه های کشورهای مختلف در اجرای نوآوری باز در سطوح مختلف، نکات آموزنده ای برای کمک به بازشدن فضای نوآوری شرکت وجود دارد. مفهوم نوآوری در گذر زمان تغییرات زیادی داشته و معانی منفی، مثبت و متفاوتی از تغییر گرفته تا اختراع، تقلید و انتشار را به خود گرفته است. (حورعلی، منتظری، الیاسی، 1394).(کلاین و روزنبرگ، 1986) (ریاحی و قاضی نوری، 1392)، (روجرز، 1983) همچنین، ویژگی های مختلفی برای نوآوری بیان شده که مهمترین آن ها فراگیر بودن نوآوری، انتشار یافتن و متفاوت بودن آن با اختراع، پژوهش و فناوری، در نهایت انباشتی و قابل مدیریت بودن آن است (ریاحی و قاضی نوری، 1392). برای نوآوری، گونه های مختلفی بر شمرده اند که از نوآوری محصول و فرآیند تا نوآوری سازمانی را شامل می شود(روجرز، 1983). یگانهای نظامی از مشکلات ساختارﻱ و فرهنگی زیادﻱ رنج می برد که آن ها را از انجام درست ماموریت خود، باز می دارد. برخی از این مشکلات عبارتند از: ماموریت گرایی و اتکاﻱ بیش از حد به بودجه هاﻱ تحقیق وتوسعه دولتی که روز به روز، کاهش می یابند عدم وجود نگاه کارآفرینی و تولید ثروت دفاعی از نتایج تحقیق وتوسعه درونی.
• داشتن ساختار سلسله مراتبی، توجه به استخدام بلند مدت افراد نخبه و باهوش
• حفاظت بیش از حد از دانش و اطلاعات درونی و عدم به اشتراﻙ گذارﻱ دانش
• عدم وجود مدل هاﻱ پیشرفته همکارﻱ علمی، پژوهشی و تولیدﻱ در سراسر زنجیره ارزش محصولات و سامانه هاﻱ دفاعی
• وارد نشدن بسیارﻱ از پروژه هاﻱ پژوهشی به فاز توسعه
• عدم پاسخگویی به موقع به نیاز نیروهاﻱ مسلح به علت طولانی بودن زمان تحقق ایده تا محصول به علت ساختار عمودﻱ تحقیق وتوسعه
• عدم وجود زیرساخت هاﻱ لازم (نهادﻱ، مالی، قانونی، مدیریتی و...) جهت حمایت نظام مند از اختراعات و نوآورﻱ هاﻱ دفاعی.
حاکم نبودن ساختار سیستمی در تحقیق وتوسعه نظامی و نبود فضاﻱ یادگیرندگی و یاددهندگی سازمانی وجود مشکلات یادشده از یک سو و ضرورت هاﻱ اجتناب ناپذیر محیطﻲ براﻱ ایجاد، توسعه و انتشار بیشتر نوآورﻱ هاﻱ نظامی را مکلف به بازتر کردن فضاﻱ نوآورﻱ خود و ایجاد تعاملات حداکثرﻱ در سراسر زنجیره اکتساب و تجارﻱ سازﻱ محصولات، دانش و فناورﻱ هاﻱ نظامی نموده است. در این گذر، کمبود وجود چارچوبی نظرﻱ و واقعی براﻱ بازنمودن فضاﻱ نوآوری بخش نظامی به شدت احساس می شود. پژوهش حاضر به دنبال ارائه اصول مورد نیاز برای بازکردن فضای نوآوری در یگانهای نظامی است و هدﻑ اصلی آن، معرفی عوامل موثر بر نوآوری در یگانهای نظامی با رویکرد باز می باشد.
پیشینه پژوهش
پیشینۀ نظری
ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﭘﻮرﺗﺮ و ﻫﻤﮑﺎراﻧﺶ (ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻓﻨﺎوري)، ﭘﻨﺞ روش ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻓﻨﺎوري ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﮔﺮدﯾﺪه اﻧﺪ: 1- ﻧﻈﺮات ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن: اﯾﻦ روش ﺑﺮ اﯾﻦ ﻓـﺮض اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺘﺨﺼﺺ در زﻣﯿﻨﻪ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺧﻮد ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﭘﯿﺸـﺮﻓﺖ ﻫـﺎ را ﭘـﯿﺶ ﺑﯿﻨـﯽ ﮐﻨﺪ. 2- ﭘﺎﯾﺶ: ﭘﺎﯾﺶ را ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻧﺸـﺎﻧﻪ ﻫـﺎي ﻣﻤﮑـﻦ در ﺑﺨـﺶﻫـﺎي ﻋﻠﻤـﯽ، اﻗﺘﺼـﺎدي، ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ ﯾﺎ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻫﺎي اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ در ﻓﻨﺎوري ﻧﯿﺰ ﺷـﻮد، ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. 3- ﺗﺤﻠﯿﻞ روﻧﺪ ﺗﺤﻮﻻت: اﯾﻦ روش ﺑـﺮ اﯾـﻦ ﻓـﺮض اﺳـﺘﻮار اﺳـﺖ ﮐـﻪ آﯾﻨـﺪه از ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﺒﻌﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. 4- ﻣـﺪلﺳـﺎزي: ا ﯾـﻦ روش در ﭘـﯿﺶﺑﯿﻨـﯽ، ﺑـﺮ ﭘﺎﯾـﻪ ﮐـﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ (ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﺎزي) و ﯾﺎ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﻗﻀﺎوت اﺳﺖ. 5- ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺣﺘﻤﺎﻻت: اﯾﻦ روش ﺗﻮﺻﯿﻒ آﯾﻨﺪه ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻫـﺎ در ﻃﻮل ﯾﮏ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ از ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﺗﺎ ﯾـﮏ ﻗـﺮن ﯾـﺎ ﺑﯿﺸـﺘﺮ اﺳـﺖ. ﺳـﻨﺎرﯾﻮﻫﺎﯾﯽ ﮐـﻪ در ﺣـﻮزه ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻓﻨﺎوري ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﺮده ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻨﺎوريﻫـﺎي آﯾﻨـﺪه را ﺗﻮﺻـﯿﻒ ﮐـﺮده و ﮔﺰﯾﻨﻪﻫﺎي ﻓﻨﺎوري آﯾﻨﺪه را ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﻨﺪ (ﺗﻮﯾﺲ1998 ،1) ﻣﺪل ﭘﻮرﺗﺮ در ﻋﯿﻦ ﺳﺎدﮔﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ دﯾﺪ ﺧﻮﺑﯽ از ﺻﻨﻌﺖ ﻧﯿﺰ اﯾﺠﺎد ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﭘﻮرﺗﺮ ﺑﺮاي ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻓﻨﺎوريﻫﺎ، ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ دﻗﯿﻖﺗﺮ ﺑﻪ ﻣـﺪﻟﯽ رﺳﯿﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻫﻤﭽﻮن زﯾﺮﺳﺎﺧﺖ ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎن، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﺗﻮﺳﻌﮥ ﻓﻨـﺎوري، ﺧﺪﻣﺎت، ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﺧﺎرﺟﯽ و ﻏﯿﺮه ﺑﺮ آن ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ. در اﯾﻦ ﻣﺪل، ﻧﮕﺮش ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﻓﻨـﺎوري وﺟـﻮد داﺷﺘﻪ ﮐﻪ در ﺗﺤﻠﯿﻞﻫﺎ و ﺑﺮرﺳﯽ روﻧﺪﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن در ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻓﻨﺎوري، ﻓﻮاﯾﺪي ﺑﻪ ﻫﻤـﺮاه دارد ( ﻓﺮد آر. دﯾﻮﯾﺪ، 1385).
نوآوري توسط اقتصاددانان درحوزه هاي مختلفي مورد مطالعه قرار گرفته است، تعاريف وطبقه بندي هاي متفاوتي درباره نوآوري بيان شـده اسـت. تيد2 وهمکارانش(2009) اذعان کردند نوآوري نه يک رويداد، بلکه يک فرآيند است ومديريت نوآوري متشکل از کليه فعاليت هايي است که براي بهينه کردن کل فرآيند نوآوري انجام مي گيرد. از منظر فرايندي، نوآوري به معني مجموعه عملياتي است که از پردازش ايده شروع شده و سرانجام به توليد و عرضه محصول يا خدمت جديد به بازار منتهي مي شود. شوپيتر (1912)، نوآوري را ترکيب تازه اي از عوامل توليد و حالت هاي مختلف يک سيستم ويا پيدايي يک تابع توليد جديد از رهگذر دستيابي به منابع و فرايند توليدي نو يا بازاري جديد و در انتها طراحي يک سازمان جديد تعريف کرد. در تئوري شوپيتر، انواع نوآوري به پنج دسته تقسيم ميشود: معرفي يک محصول جديد و يا تغيير کيفي در محصول موجود، معرفي يک فرآيند جديد در يک صنعت، نفوذ در بازارهاي جديد، توسعه منابع جديد عرضه مواد خام و يا ساير ورودي ها و ايجاد تغييرات در سازمان(طرهانی، 1395).
مورل و بولي (2004)، معتقدند از منظر فرآيندي، نوآوري به معني مجموعه عملياتي است که از پردازش ايده شروع شده وسرانجام به توليد و عرضه محصول يا خدمت جديد به بازار منتهي ميشود. از نظر منگوگ3 (2006)، نوآوري به فعال بودن يك شركت درجستجوي فرصتهاي جديـد بـه جـاي بهـره گيـري صـرف از توانايي هاي موجود دلالت ميكند وبيانگر تمايل به انكار ورها كردن عادات قديمي وامتحان كردن ايده هاي آزمون نشده است.
نوآوري يکي از مفاهيمي است که از اوايل دهه دوم قرن بيستم مـورد بررسـي و توجـه قـرار گرفـت. در اوايـل ايـن قـرن دانشمنداني چون شومپيتر به بررسي عوامل توضيح دهنده نوآوري و نتايج آن پرداختند. هر چند بررسي نظاممند و مسـتمر آن، به دليل شرايط پس از پس از جنگ دوم جهاني، از اوايل نيمه دوم قرن بيستم انجام گرفت. الگوهاي ابتدايي ارائه شده براي تبيين نوآوري، الگوهاي خطي بودند که در ابتدا انباشـت علـم را عامـل توسـعه فنـاوري و فناوري را دليل اصلي توضيح دهنده نوآوري مي دانستند. در اين نگاه فشار علم به عنوان نيروي محرکه نـوآوري مطـرح گرديـد(طرهانی، 1395).
برنال يکي از پيشگامان طرح اين الگو، با بهره گيري از آمار نوآوري ملي در انگلستان، ادعا نمود که ميزان و شـدت نـوآوری ملي، ارتباط مستقيمي با فعاليت هاي تحقيق و توسعه دارد. (بارنال، 1939)
در اواسط دهه 60، وزارت دفاع آمريکا با انجام مطالعه نسبتاً گسترده بر 20 فنـاوري تسـليحاتي توسـعه يافتـه در 8 سـال گذشته، اين طور نتيجهگيري نمود که تنها %0/3 از نوآوري ها نتيجـه پـژوهش هـاي بنيـادي غيرهدفمنـد بـوده اسـت. بـه طـور همزمان، بنياد ملي علوم آمريکا4 با ارائه گزارشي مدعي شد که %70 از نوآوري هـاي تأثيرگـذار در دهـه هـاي 50 و 60 مـيلادي برآمده از فشار علم و نتايج سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه بوده اند. بنابراين با توجه به مشاهده نقيصـه هـايي در ديـدگاه هـاي مطرح شده در فشار علم، اين تفکر نيز مورد حمايت قرار گرفت که ايده هاي منجر به رفع معضلات موجود، برآمده از بازار (طرف تقاضا) است. بنابراين ميتوان (علائق موجود در) بازار را عامل اصلي توضيح دهنده نوآوري دانست. در اين گـروه از نظريـه هـاي نوآوري، اگرچه همچنان عامل ايجاد تحول، نتايج تحقيقات است، ريشه موفقيت و به ثمر نشستن آن به طرف تقاضا نسبت داده شده است (کاتر، 1975).
يکي از مطالعات منتشره توسط وزارت بازرگاني و تجارت ايالات متحده در سال (1967) به کمک آمار نشان داد کـه تنهـا 10 درصد از هزينه نوآوري مربوط به تحقيقات است (استد، 1976). پس از ارائه گزارش مذکور، برخي از صاحب نظران حوزه نوآوري با اتکـا به اين گزارش و گزارش هاي مشابه ادعا نمودند که تحقيقات به تنهايي توضيح دهنده فرايند نـوآوري نيسـتند. پـس از آن و در دهه ميلادي افرادي همچون کلاين با وارد آوردن انتقاداتي بر الگوي خطي، الگوي ديگري به نام الگوي تعاملي زنجيـره اي5 را مطرح نمودند که در آن علاوه بر تأکيد بر غيرخطي بودن فرايند نوآوري، کشش تقاضا6 نيز، در کنار فشار علم/فنـاوري7، بـه عنوان يکي از اصلي ترين نيرو محرکه هاي نوآوري مطرح گرديد(کلاين و روزنبرگ، 1986).
در اين الگو، با تأکيد بر وجود حلقه هاي ارتباطي ميـان فنـاوري تا بازار، مراحل مياني ذيل را به عنوان اين حلقه هاي ارتباطي برشمردند: توسعه فنـاوري، توليـد مهندسـي، بازاريـابي و فـروش. بنابراين در اين ديدگاه نوآوري حاصل برهم کنش و تعامل حلقه هاي يک فرايند است که در آن علاوه بر نيـاز بـه سـرمايه هـاي ملموس، اهميت نياز به سرمايه هاي غير ملموس (اطلاعات بازار، ارتباط با تأمين کنندگان و مشتريان و ...) نيز مورد تأکيد قـرار ميگيرد (هيپل، 1988).
نگرش سيستمي به فرايند نوآوري و عوامل تعيين کننده آن، الگوي ديگري بود که در اواخر دهـه 80 و اوايـل دهه 90 ميلادي توسط برخي از صاحب نظران سياستگذاري علم، فناوري و نوآوري از قبيل فريمن (1995)، نلسون (1993) و لاندوال (1992) مطرح شده و منجر به شکل گيري نظريه نظام ملي نوآوري گرديد. بـدين ترتيـب کـه فـريمن بـا تحليلـي تـاريخي و نظري، نوآوري ژاپن را با نگرش سيستمي در سطح ملي بررسي نمود ونتيجه گرفت که زير سيسـتم هـايي ماننـد سـازمان هـاي تحقيق وتوسعه، شرکتهاي صنعتي وسازمان هاي دولتي در رابطه متقابل با يکديگر در يک چارچوب نهـادي- سـازماني در سـطح ملي، موجب توسعه فناوري ميشوند. نلسون نيز مطالعاتي را در رابطه با سيستم ملـي نـوآوري آمريکـا و چنـدين کشـور ديگر به انجام رساند و با تمرکز بر نقش شرکتهاي خصوصي، دولتي ودانشگاههـا در توليـد فنـاوري جديـد اقـدام بـه شـناخت و تعريف جايگاه هر يک از اين نهادها در فرايند نوآوري نمود.
لانـدوال، مفهـوم نظـام ملـي نـوآوري را بـر مبنـاي توليـد يادگيري و انباشت دانش تعريف کرده و بيان داشته که در اقتصاد نوين و پويا, دانش اساسي ترين منبع و يادگيري يـک فراينـد بسيار مهم است. در اين رابطه کمک هاي دولت در حمايت از فرآيندهاي يادگيري ملي بوده و شرکت هـا نيـز در راسـتاي ارتقـاي سطح يادگيري در جستجوي پيوندهايي با ساير شرکتها و مراکز علمي- تحقيقاتي در درون شبکه هاي دانشي ميباشند. ايـن رويکرد، برخلاف رويکردهاي خطي، نوآوري را حاصل تعامل پيچيده بين بازيگران و نهادهاي مختلف مي پنداردکه ازطريق حلقه هاي بازخور و طي يک فرايند يادگيري ميسر است. در مرکز اين نظام شرکت ها قراردارند که روش هايي را براي سازماندهي توليـد و نوآوري به کار مي گيرند.
پس از آن در دهه 90 ميلادي، متخصصين حوزه نوآوري، در تلاش براي شناسايي مکانيزم هاي پيچيده اي بودند کـه طـي آن دانش ايجاد شده در دانشگاه به شرکت هاي صنعتي راه يافته و موجبات توانمندي آنها را فراهم مي نمايـد. بـراين اسـاس ابتـدا بحث ارتباط صنعت و دانشگاه مطرح گرديد و سپس مدل "دولت- صنعت- دانشگاه" و سـپس چـارچوب جـامع تـر آن يعنـي "نهاد علمي- دولت- جامعه" مطرح گرديد. بنابراين مي توان گفت که مدل مذکور با نگرش تکاملي اقـدام بـه ترسـيم يـک چـارچوب ديناميـک و در حـال تغييـر از نهادهاي مختلف نموده که با تشکيل نهادهاي جديد در درون هر يک، که خود ناشي از تعامـل بـا ديگـري اسـت، مـي توانـد بـا باز تعريف کارکردها و نقش خود بر ساير نهادها نيز تأثير بگذارد. در اثر همين تعاملات، نوآوري ارتقـا يافتـه و در سـاير نهادهـا و کل جامعه نفوذ کرده و موجبات شکل گيري حوزه هاي نوين صنعتي، تجاري و کسب و کار را فراهم مـي سـازد (بي تعب و همکاران، 1389).
ديـدگاه مـذکور، نوآوري را نتيجه تغييرات و تطورات درون هر يک از پيچه هاي سه گانه و اثرات متقابل آنها بر يکديگر و بر کل اجتماع مي دانـد.در اين ديدگاه با اشاره به اين مهم که در شرايط رقابتي کنوني، ديگر دسترسي به ابزارهاي فني بـه عنـوان يـک مزيـت رقـابتي جدي به حساب نمي آيد، ادعا مي کنند که دسترسي هاي ارتباطي و شبکه هـاي همکـاري8 هسـتند کـه بـراي شرکت هـا و سـاير بازيگران ايجاد مزيت رقابتي مي کنند(لجراند، 1999).
بنابراين، بهره وري کل معادل با مجموع بهره وري تک تک عوامل نيست، بلکه معـادل بـا بهـره وري نظام مند روابـط است. به عبارت ديگر، بهرهوري شرکتها و ساير بازيگران با انـدازهگيـري کميـت (تعـداد) و کيفيـت (شـدت و عمـق) تعـاملات و ارتباطات آنها (با تأمين کنندگان، مصرف کنندگان، همکاران، نهادهاي تأمين مالي و ...) تعيين مي شود (بي تعب و همکاران، 1389).
عوامل مؤثر بر نوآوري فناورانه:
با جمع بندي ديدگاه محققين حوزه نوآوري و ويژگيهاي خاص شرکتهاي کوچک و متوسط از بعد نوآوري، عواملي که در عين جامعيت، مورد اجماع نظر اين محققان براي ارتقاء نوآوري در شرکتهاي کوچک و متوسط بودهاند شناسايي شده و در دو دسته عوامل درون شرکتي و برون شرکتي ليست شده اند که در ادامه ضمن مرور ليست اين عوامل به توضيح مختصري در مورد هر دسته پرداخته می شود.
1- عوامل دروني
به طوركلي عوامل دروني واحد حكايـت از عـواملي دارد كـه درحــوزه اختيــار واحد ومــديران آن بــوده و وجــود و تقويــت آن شــرط لازم بــراي رشــد و توســعه نوآوري در واحد اسـت هـر چنـد نمـي تـوان آن را شـرط كـافي دانسـت. مهـم تـرين عوامـل درونـي كـه درنظريات دانشـمندان حـوزه نـوآوري و محققـان ايـن حـوزه مـورد توجـه قـرار گرفتـه بـه طور خلاصه به شرح زير است.
سرمايه انساني
بي شک منابع انساني که امروزه با رشد و پيشرفت علم مديريت مفهوم آن به سرمايه انساني ارتقاء پيدا کرده است، جزء منابع اصلي و غير قابل انکار براي ارتقاء نوآوري در هر سازمان و نهادي است. در حقيقت، بازدهي و بهره وري هر سازمان به رفتار و عملكرد نيروي انساني آن سازمان وابسته است و كاركنان شاغل در سازمانها، از جمله شاخص هاي سنجش ميزان برتري سازمانها نسبت به هم هستند. مفهوم نوآوري به عنوان يك ابزار حياتي توانمندسازي براي خلق ارزش و پايداري مزيت رقابتي سازمانها در محيط بسيار متغير با پيچيدگي هاي روزافزون شناخته مي شود. سازمانهاي داراي قدرت نوآوري بيشتر، در پاسخ به محيطهاي متغير و ايجاد قابليتهاي جديدي كه به آنها اجازه نيل به نوآوري بهتر را مي دهد، موفقتر هستند. نقطه آغازين نوآوري نيز شديدا به دانش، تخصص و تعهد منابع انساني به عنوان ورودي هاي اصلي در فرآيند خلق ارزش ونوآوري وابسته است.
به منظور بروز نوآوري، سازمانها ميتوانند از سرمايه انساني براي توسعه تخصص سازماني در جهت خلق خدمات و كالاهاي جديد استفاده كنند، هرچند تخصص، مفهومي بسيار پيچيده تر بوده و عمدتًا ناشي از كنكاش بر اهداف و وظايفي خاص در يك محيط معين است. اين كنكاش هدفدار موجب بهبود كارآيي در عملكرد افراد متصدي انجام آن وظايف مي شود. به وسيله تعيين نمودن و اعمال مجموعهاي از عمليات استراتژيك منابع انساني، سازمانها مي توانند تمايل و انگيزه افراد را براي انجام اين عمليات حساس به منظور افزايش و توسعه تخصص سازماني در جهت نيل به نوآوري سازماني افزايش دهند. بدين ترتيب عمليات استراتژيك منابع انساني مي تواند هدايت كننده فعاليتهاي نوآورانه باشد. زيرا امكان كشف و استفاده از دانش و تخصص را در سازمان پديد مي آورد (صادقي، 1390).
فرهنگ سازماني
لزوم فرهنگسازي و حاكميت جو نوآوري، راه را براي تحقق خلاقيت و نوآوري مستمر و در نتيجه رقابت پذيري پايدار هموار خواهد كرد. فرهنگ سازماني، شامل ايجاد محيط، نظام ارزشي و جو مناسب جهت حمايت از نوآوري است. سازمانهايي كه فرهنگ قوي دارند، ارزشهاي آن توسط كاركنان گسترش مييابد. دنيسون (2006)، فرهنگ "انعطاف پذيري" را بستر مناسبي براي اجراي نوآوري مي داند. فرهنگ سازماني، حاصل تركيبي از احساسات، نگرشها، رفتارهاي شكل دهنده زندگي سازماني و يك واقعيت سازماني با يك مفهوم عيني تعريف ميكنند (اکوال، 1996).
از آنجا كه فرهنگ سازماني مبتني بر چشم اندازهاي فردي است، تغيير پذيري سريعي دارد ضمن اينكه روي رفتار افراد هم تاثيرگذار است. فرهنگ سازمان ميتواند در ارتقاي خلاقيت و نوآوري در بين افراد نقش حياتي ايفا كند. يكي از عوامل مهم فرهنگ سازماني، حمايت از نوآوري است. این حمايت از طريق رفتارهايي چون روشن سازي اهداف، تعهد و اعتماد به نفس آنها، تقويت كردن مهارتهاي گروهي، رفع موانع مزاحم بيروني مشخص مي گردد. سيستم پاداش، ابزار مناسبي براي تقويت رفتارهاي مورد انتظار و توسعه جو مطلوب هست. كه در يك سازمان نوآور، پاداش به عواملي چون ريسك پذيري، تمايل به تغيير همچنين با باز بودن و تسهيم اطلاعات تعلق ميگيرد (شاکري و همکاران، 1390).
راهبرد سازمان
راهبرد سازمان به عنوان تعيين کننده جهت و نوع حرکت سازمان در جهت نوآوري يکي از ابعاد مورد توجه نظريه پردازان و محققان حوزه نوآوري بوده است. پورتر (1989)، معتقد است راهبرد نوآوري پيشرو، نيازمند تعهد شديد سازمان به خلاقيت، قبول مخاطرات و ارتباط نزديك با منابع دانش و مشتريان است و راهبرد نوآوري پيرو، مستلزم تحليل رقبا، توانايي مهندسي معكوس و كاهش هزينه است.
فعاليت هاي تحقيق و توسعه داخلي
از مهمترين مولفههاي تعيين کننده نوآوري فناورانه، فعاليتهاي تحقيق وتوسعه داخل سازمان است. زيرا انجام فعاليتهاي تحقيق و توسعه داخلي از طريق معرفي فناوری و کالاهاي نو و ارائه راهکارهاي جديد توليد به افزايش قدرت رقابت پذيري سازمان کمک مي کند (حواج و همکاران، 1390).
رشد و موفقيت شرکت ها با ارتقاي سطح فناوری امكان پذير است، چون سطح فناوری در واحد تحقيق و توسعه ارتقاء پيدا مي كند، لذا سرمايه گذاري در واحد تحقيق و توسعه مي تواند نقش به سزايي در موفقيت نوآوری داشته باشد. براي آنكه سرمايه گذاري در واحد تحقيق و توسعه موجب رشد شرکت ها بشود، بايد نظامی مدون براي مديريت فعاليتهاي تحقيق و توسعه وجود داشته باشد. اين سيستم با برنامه ريزي و سازماندهي فعاليت هاي تحقيقاتي موجب خواهد شد علاوه بر آنكه سرمايهگذاري در تحقيق و توسعه داراي بازده مطلوب باشد مقدمات افزايش رشد آينده شرکت نيز فراهم گردد (سلامي و شفيعي پور، 1386).
سيستم مديريت دانش
مديريت دانش نقشی محوري در توسعه نوآوري دارد. مديريت دانش، اشاره به فرايندهاي مديريت دانش درسازمان دارد به طوري که توسعه واستفاده از دانش درون شرکت ودرتعامل با ديگر عوامل نوآوري رابراي شرکت به همراه دارد. مديريت دانش، مفهوم بسيار ارزشمندي است که زمينه را براي نوآوري فراهم مي سازد و براي توليد موفقيت آميز محصولات جديد وبراي نوآوري درشرکت ها ضروري به نظر مي رسد.
همچنين نوآوري قادر است تا دانش ضمني را به دانش صريح تبديل نمايد (آراندا و مولینا، 2002). بنابراين نياز است تاشرکت ها يک شکل سازماني وارزشي داشته باشند که به اين انتقال (انتقال دانش ضمني به صريح) کمک نمايد به همين جهت مديريت دانش جهت تشويق نوآوري ضروري به نظر مي رسد.
سيستم ارزيابي عملکرد و پاداش
نظام انگيزش کارکنان نيز يکي از ملزومات ارتقاء نوآوري است که بدين منظور نظام ارزيابي عملکرد و پاداش به عنوان يکي از مهم ترين ابزارهاي انگيزشي در حوزه عوامل داخلي مورد توجه قرار گرقته است. سازمان ها با استفاده از سيستم ارزيابي عملكرد مي توانند كاركنان را وادار به تفكر خلاقانه و نوآوري نمايند.
2 عوامل خارجي
علاوه بر عوامل دروني واحدها كـه لازمـه رشـد نـوآوري در آن بـوده و در اختيـار خـود واحد اسـت، دسـته¬اي ديگر از عوامل بوده كه جزء شـرايط محيطـي واحد بـوده و اختيـار واحد بـراي اثرگـذاري بـر آنهـا بـه طـور غيرمستقيم و كم مي باشد. ايـن عوامـل خـارجي كـه مـي تـوان آنهـا را شـرط كـافي در كنـار عوامـل درونـي واحد (شرط لازم) ناميد، بسيار مورد توجه این تحقيق بوده و هر صاحب نظری بخشي از آنها را به عنوان عوامل مهم ذکر کرده است. هرچند مي توان گفت طيف اين عوامل بسيار مي باشد، اما محقق با ملاک جامعيت و استناد بيشتر تحقيقات و نظريات علمي مهم ترين اين عوامل را به شرح زير شناسايي کرده است.
2-1 صندوق¬هاي سرمايه گذار ريسک پذير
سرمايه گذاري ريسک پذير سرمايه اي است که براي تأمين مالي يک شرکت نوپا به کار مي رود و توسط افراد ريسک پذير انجام مي شود. درکشورهاي توسعه يافته سرمايه گذاري ريسک پذير به عنوان منبعي براي توسعه کارآفريني نهادينه شده است. امروزه همه صاحبنظران اقتصادي و کارآفريني معتقدند سرمايه گذاران مخاطره پذير يکي ازحلقه هاي اصلي وعوامل کليدي رشد خلاقيت، نوآوري وکارآفريني محسوب مي شوند(سعيدي، 1388).
اهميت سرمايه گذاران ريسک پذير به اين علت است که آنها تأمين کننده ارزشمندي براي شرکت هاي نوپا هستند و درک عمومي بر اين است که تعداد سرمايه گذاران مخاطره پذير يک شاخص نوآوري محسوب مي-شود. هدف اصلي از سرمايه گذاري مخاطره پذير توسط کارآفرينان، دريافت سود فوري و سريع نيست بلکه آنها شرکت را حمايت مي کنند تا ارزش سرمايه شان بالا برود و همچنين از اين طريق ايجاد اشتغال نمايند. لذا علاقمند به سرمايه گذاري در شرکت هاي کوچک و متوسط و نوآور هستند که رشد سريعي داشته باشند (سعيدي، 1388).
2-2 مراکز رشد و پارک هاي علم وفناوري
پارک هاي علم وفناوري به عنوان حلقه هاي واسط صنعت و دانشگاه محسوب مي شوند و نقشي مهم در يکپارچه سازي توليد دانش و تجلي آن در محصولات وخدمات نوآورانه دارند. هدف اصلي اين مؤسسات افزايش ثروت در جامعه از طريق ارتقاء فرهنگ نوآوري و رقابت سازنده ميان شرکت هاي حاضر در پارک و مؤسسه هاي متکي بر علم ودانش است. درواقع پارک هاي علم و فناوري با بهره گيري از مزاياي نزديکي به منابع مهم سرمايه معنوي و زيرساخت هاي مناسب، شرکت هاي مبتني بر فناوري و مؤسسات دولتي را در يک محيط مديريت شده حمايت مي¬کنند ومي¬توانند با تلفيق سازوکارهاي اجرايي خود وفرايندهاي مديريت دانش، تعامل، توسعه فناوري ورشد اقتصادي را تسهيل کنند (سالاري و همکاران، 1390).
احداث پارک هاي علم و فناوري و مرکز رشد در جهت کمک به توسعه و شکل¬گيري مؤسسات تحقيق و توسعه کوچک و صنايع متوسط مي باشند. شرکتهاي کوچک و متوسط نو پا که غالباً توسط کارآفرينان ايجاد مي شوند، در بدو امر با مشکلات کمبود تجربه، اطلاعات وسرمايه روبرو هستند. پارکهاي علم وفناوري ومراکز رشد، بويژه آن دسته ازشرکت ها که باهدف توسعه تجاري¬سازي ايده ها وتوسعه بازارايجادمي شوند، وظيفه خود مي¬دانند که با حمايت ازاينگونه شرکتهاي نوپا، مجال رشد و توسعه آنان را فراهم نمايند(کنعاني و جوانمردي، 1386).
2-3 مراکز دانشگاهي و تحقيقاتي
امروزه توليد دانش در کنار انتشار موفق و کاربرد مؤثر آن در توليد به يک هدف جهاني تبديل شده و بسياري از کشورهاي دنيا به دنبال روشهايي براي انتقال دانش و فناوري حاصل از تحقيقات دانشگاهي درون شرکت هستند. فرآيندهاي اقتصادي در بخشهاي فناورانه براي کشورهاي دنيا اهميت فزاينده پيدا کرده اند. به همين دليل بيشتر دولتها علاقمند به تحقيقات دانشگاهي و به کارگيري نتايج حاصل از اين تحقيقات براي توسعه صنايع خود هستند (فارسي و همکاران، 1390).
دانشگاه ها تامين کننده نيروي انساني متخصص در بسياري از توانايي¬هاي علمي، تحقيقاتي و آزمايشگاهي مورد نياز صنايع هستند. مراکز صنعتي نيز که آزمايشگاه¬هايي علمي براي تجربه آموخته هاي دانشگاهي دارند، به منظور بهره¬گيري از تکنولوژي مورد نياز خود از يک سو به نيروي انساني متخصص براي مشاغل فني و مديريتي و از سوي ديگر به تحقيق و توسعه نياز دارند. بنابراين نيازهاي متقابل اين دو قطب و در نهايت تسريع فرآيند توسعه تکنولوژي، تعيين کننده ضرورت برقراري ارتباط دانشگاه و صنعت است. ضمن اينکه ايجاد رابطه منطقي مابين دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي وصنايع، زمينه¬هاي لازم براي استفاده از نيروهاي متخصص دانشگاهها ومراكزتحقيقاتي براي حل مشكلات صنايع و استفاده بهينه ازمنابع مالي صنايع درجهت رفع تنگناهاي مالي دانشگاهها ومراكز تحقيقاتي را مهيا مي نمايد.
2-4 شبکه و خوشه¬هاي قوي و تخصصي
شبکه به گروهي از شرکت ها اطلاق مي شود که در رابطه با پروژه خاصي باهم همکاري دارند و از تخصص يکديگر به منظور غلبه برمشکلات معمول و روزمره و دستيابي به راندمان بهتر استفاده مي کنند. شبکه ها به عنوان بستر و موقعيت قوي در مبحث تجارت جهاني مطرح هستند و از دهه ۹۰ نيز در حوزه تجارت نوين و مساعدت در ايجاد نوآوري ها در شرکت هاي کوچک ومتوسط شديدا مورد توجه قرار گرفتند. به طور کلي منافع ناشي از تشکيل شبکه شرکت هاي کوچک و متوسط مي تواند نياز شرکت ها را در ارتباط با ورود به عرصه رقابت جهاني مرتفع نمايد (رادفرو همکاران، 1387).
تحقيقات مشترک به¬ ويژه در بخش¬هاي تکنولوژي پيشرفته داراي اهميت است که در آن نامحتمل است که يک فرد يا سازمان تنها داراي کليه منابع و قابليت هاي ضروري براي توسعه و اجراي يک نوآوري مهم باشد. گاه چنين به نظر مي¬رسد که نزديکي جغرافيايي در شکل¬گيري و فعاليت نوآورانه شبکه¬هاي همکاري نقش دارد. بيشترين موارد اين همکاري مي تواند بـه صـورت ايجـاد اتحـاد، شرکت در کنسرسيوم هاي تحقيقاتي، توافقنامه هاي اخذ امتياز، قراردادهاي تحقيق و توسعه، پيمان هاي مشترک و ديگر تمهيدات به عمل آيد (شلينگ، 1387).
در واقع خوشه سازي و تجميع واحدهاي کوچک و متوسط در قالب خوشه¬هاي صنعتي، امکان استفاده از تجربيات و امکانات همديگر، امکان ايجاد امکانات مشترک و انجام امور به صورت اشتراکي به وجود ميآيد. در کنار اين عوامل بحث انتقال سريع دانش و نوآوري¬هاي موجود در خوشه نيز يکي از مزاياي اصلي آن مي¬باشد.
2-5 همکاري با مشتريان و عرضه کنندگان
مطالعات نشان مي¬دهند که شرکت¬ها مشتريان خود را ارزشمندترين منبع ايده هاي توليد محصول جديد به شمار مي آورند. به عبارتي پيوند شرکت ها با مشتريان، عرضه کنندگان، يكـي ديگـر از منابع مهم نوآوري به شمار مي آينـد. مصرف کنندگان اغلب کساني هستند که، هم از يک درک عميق از نيازهاي برآورده نشده خود و هم از انگيزه لازم براي پيدا کردن راه حل هايي براي برآورده ساختن آنها برخوردارند. به عبارتي نوآوري اغلب از کساني بر مي خيزد که راه حل هايي براي نيازهاي خاص خود ابداع مي کنند(هیپل، 2001).
پیشینۀ تجربی
درادامه عوامل دروني و بیرونی ذکرشده دراين بخش به اختصارهمراه با ذکرمنابع هرعامل درجدول 1 آمده است.
جدول 1- عوامل دروني موثر بر نوآوري فناورانه واحدهاي کوچک و متوسط
رديف | نماد | نام عامل | منبع |
---|---|---|---|
1. | F1 | فرهنگ سازماني | (محمدي نژاد، 1385)- (روزبهاني، 1388)- (شاکري و همکاران، 1390)- (Marques and Ferreira ,2009) |
2. | F2 | سرمايه انساني | (آراستي، 1388)- (رحمانيان، 1389)- (صادقي، 1390)- (پورتر، 2000)- (روميجن و البلادجو، 2002)- ( Polly and Shuib, 2010)- (Hardie and Newell, 2011) |
3. | F3 | فعّاليت هاي تحقيق وتوسعه (R&D) | (طباطبائيان، 1385)- (کرباسي، 1386)- (روزبهاني، 1388)- (رحمانيان، 1389)-(طارق خليل، ۲۰۰۰)- (روميجن و البلادجو، 2002)-(Tomlinson, 2010) |
4. | F4 | استراتژي سازمان | (افواه، 1998)- (پورتر، 2000)- (Souitaris, 2001) |
5. | F5 | سيستم مديريت دانش | (کرباسي، 1386)- (آراستي، 1388)- (صنوبر،1390)- (پراژوگا و احمد، 2006)- (Talebi1& et al, 2012) |
6. | F6 | سيستم ارزيابي عملکرد | (صادقي و محتشمي، 1390)- (افواه، 1998)- (پورتر، 2000) |
جدول 2- عوامل بیروني موثر بر نوآوري فناورانه واحدهاي کوچک و متوسط
رديف | نماد | نام عامل | منبع |
1. | F7 | همکاري با مراکز دانشگاهي و تحقيقاتي | (طباطبائيان، 1385)- (روزبهاني، 1388)- (رحمانيان، 1389)-(پورتر، 2000)- (Bozic & Radas, 2009)- ( Hardie and Newell, 2011) |
2. | F8 | وجود خوشه هاي قوي و تخصصي
| (سلطاني، 1389)- (رادفرو همکاران، 1387)- (پورتر، 2000)-(روميجن و البلادجو، 2002)- (لي و شاي، 2005)- ( Bozic & Radas, 2009)- ( Tomlinson, 2010)- ( Hardie and Newell, 2011) |
3. | F9 | مراکز رشد و پارک هاي علم و فناوري | (رياحي و فرجادي، 1387)- (طالبي و همکاران، 1390)- (باقري، 1382) |
4. | F11 | صندوق هاي سرمايه گذار ريسکپذير | (پورتر، 2000)- (باقري و همکاران، 1382)- (طاهري نژاد، 1388) |
5. | F10 | همکاري با مشتريان و عرضهکنندگان | (شلينگ، 1387)- ( Hippel, 2001) |
مدل مفهومی
پس از مطالعه پيشينه تحقيق و مشاهده عوامل موثر بر نوآوري فناورانه، چارچوب مفهومي اين تحقيق با در نظر گرفتن وضعيت کلي کشور در زمينه نوآوري فناورانه در یگانهای نظامی به صورت شکل 1 پيشنهاد ميگردد.
(در صورت کمی بودن پژوهش و داشتن مدل منطق زیربنایی انتخاب مفاهیم موجود در مدل و روابط فرض شده میان آنها بر اساس پیشینه نظری و تجربی مرور شده بیان شود، مدل مفهومی به صورت نموداری ترسیم و فرضیههای پژوهش متناسب با آن بیان شوند)
روششناسی پژوهش
تحقیق حاضر یک پژوهش کمی و به لحاظ هدف پژوهش، کاربردی می باشد که شیوه گردآوری داده ها در آن توصیفی و از نوع پیمایشی است. از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نوع علی و به طور مشخص مبتنی بر «مدل سازی معادله ساختاری» میباشد.
جامعه آماري اين تحقيق را مديران عالي و مشاوران شرکتها و یگانهای نظامی واقع در نیروهای مسلح و وزارت دفاع تشکيل مي دهند. روش نمونه گيري اين تحقيق از نوع نمونه گيري تصادفي طبقهاي مي باشد و با توجه به فرمول نمونه گيري کوکران حجم نمونه 131 نفر بدست آمده است.
روش جمع آوري داده از نوع ميداني مي باشد كه جهت گردآوري اطلاعات بر اي آزمون فرضيات تحقيق، از پرسشنامه استفاده گرديد. اين پرسشنامه حاوي 36 سوال در حوزه عوامل موثر بر نواوري فناورانه ميباشد. سوالات پرسشنامه در سه بخش که شامل خصوصيات جمعيت شناختي، عوامل دروني و عوامل بيروني و درقالب طيف ليکرت ميباشد که ميزان موافقت پاسخ دهندگان را با الگوي طراحي شده نشان مي دهد.
همچنين جهت سنجش روايي از روش ترستون و با استفاده از نظر خبرگان استفاده گردیده و روايي سازه نيز، از آزمون تحليل عاملي و نرم افزار آماري SPSS استفاده شده است. جهت تأييد روايي سازه، سطح معناداري بارتلت بايد مقداري كمتر از 5 درصد داشته باشد و براي آماره كفايت نمونهبرداري (KMO) نيز معمولاً مقادير بيش از 50 درصد قابل قبول است. شاخصهاي مذكور براي متغيرهاي پژوهش اندازهگيري شد و با توجه به مقادير به دست آمده، روايي سازه متغيرها مورد تأييد قرارگرفت. نتايج اين آزمون در جدول 3 نشان داده شده است.
همچنین در اين تحقيق براي بررسي پايايي ابزار تحقيق، ازضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است. بدين منظور ابتدا يک نمونه اوليه شامل 36 پرسشنامه پيش آزمون گرديد و سپس با استفاده از دادههاي به دست آمده از پرسشنامهها و به کمک نزمافزار آماري SPSS ميزان ضريب اعتماد با روش آلفاي کرونباخ براي اين ابزار مشاهده شد، که ميزان پايايي پرسشنامه در اين حالت مقدار 0.94 به دست آمد. نهايتاً پرسشنامه تهيه شده بر روي 156 نفر به عنوان نمونه جامع اجرا وپايايي آن مجدد بررسي و ميزان پايايي کل پرسشنامه 0.97 محاسبه گرديد. که از حداقل مقدار قابل قبول (0.7) بيشتر بوده است در نتيجه پايايي پرسشنامه مورد تائيد قرار ميگيرد. جدول 3 مقدار محاسبه شده ضريب آلفاي كرونباخ را براي متغيرهاي پژوهش نشان مي دهد.
جدول (3): نتايج تحليل عاملي جهت روايي سازه و وضعیت پایایی متغيرهاي پژوهش
متغير پنهان | متغير مشاهده پذير | معيار KMO | سطح معني داري بارتلت | ميزان آلفاي کرونباخ | |
---|---|---|---|---|---|
| عوامل دروني | سرمايه انساني | 0.735 | 0.000 | 0.876 |
| فرهنگ سازماني | 0.710 | 0.000 | 0.878 | |
| استراتژي سازمان | 0.719 | 0.000 | 0.868 | |
| فعّاليت هاي تحقيق وتوسعه (R&D) | 0.741 | 0.000 | 0.908 | |
| سيستم ارزيابي عملکرد | 0.751 | 0.000 | 0.912 | |
| سيستم مديريت دانش | 0.683 | 0.000 | 0.878 | |
| عوامل بيروني | نهاد هاي تامين مالي ريسک پذير | 0.727 | 0.000 | 0.910 |
| وجود خوشههاي قوي و تخصصي | 0.760 | 0.000 | 0.918 | |
| همکاري با مشتريان و عرضهکنندگان | 0.749 | 0.000 | 0.902 | |
| ارتباط با مراکز دانشگاهي و تحقيقاتي | 0.740 | 0.000 | 0.906 | |
| مراکز رشد و پارک هاي علم و فناوري | 0.737 | 0.000 | 0.946 |
یافتههای پژوهش
تحلیل عاملی
تحليل عاملي تائيدي متغير عوامل دروني
در مدل تحليل عاملي عوامل داخلي 6 متغير پنهان توسط 18 متغير مشاهده شده که گويه هاي پرسشنامه مي باشند ارزيابي و بررسي شده است. در شکل 2 کليه ارتباطات مربوط به متغير عوامل دروني ارائه شده است.
شکل (2):مدل تحليل عاملي تاييدي مربوط به سازه عوامل دروني
متغيرهاي مشاهده شده عوامل فرهنگ سازماني، سرمايه انساني، فعاليت هاي تحقيق و توسعه داخلي، راهبرد سازمان، سيستم مديريت دانش و سيستم ارزيابي عملکرد تبيين کننده متغير پنهان عوامل داخلي ميباشند که در سطح معني داري مطلوب (زير 0.05) به ترتيب 0.91 ، 0.92، 0.97، 0.93، 0.87، 0.90 در تبين متغير عوامل دروني تاثير داشته اند. واضح است که تمامي ضرايب بدست آمده معنادار شده اند. به بيان ساده مي توان گفت ضرايب مسير نشان داده شده در شکل 2 از نظر آماري معنادار و قابل قبول هستند. با توجه به ضرايب بيشترين تاثير عوامل داخلي بر روي نوآوري فناورانه مربوط به فعاليت هاي تحقيق و توسعه داخلي و کمترين تاثير مربوط به سيستم مديريت دانش است.
تحليل عاملي تائيدي متغير عوامل بيروني
در مدل تحليل عاملي عوامل خارجي 5 متغير پنهان توسط 15 متغير مشاهده شده که گويه هاي پرسشنامه ميباشند ارزيابي و بررسي شده است. در شکل 3 کليه ارتباطات مربوط به متغير عوامل بيروني ارائه شده است.
شکل (3): مدل تحليل عاملي تاييدي مربوط به سازه عوامل بيروني
متغيرهاي مشاهده شده ارتباط با مراکز دانشگاهي و تحقيقاتي، وجود خوشه هاي قوي و تخصصي، مراکز رشد و پارک هاي علم و فناوري، همکاري با مشتريان و عرضه کنندگان، نهادهاي تامين مالي ريسک پذير تبين کننده متغير پنهان عوامل بيروني ميباشند که در سطح معنيداري مطلوب (زير 0.05) به ترتيب 0.76،0.90،0.70،0.86،0.59 در تبين متغير عوامل بيروني تاثير داشته اند. به بيان ساده مي توان گفت ضرايب مسير نشان داده شده در شکل 3 از نظر آماري معنادار و قابل قبول هستند. با توجه به ضرايب بيشترين تاثير عوامل بيروني بر روي نوآوري فناورانه مربوط به وجود خوشه هاي قوي و تخصصي و کمترين تاثير مربوط به نهادهاي تامين مالي ريسک پذير است.
مدل ساختاری
مدل ساختاري تحقيق با ضرايب مسير غير استاندارد و استاندارد به صورت شکل 4 و شکل 5 است. در اين مدل 3 متغير پنهان عوامل داخلي (I)، عوامل خارجي (O)، و نوآوري فناورانه (D) وجود دارند.
شکل (5): مدل ساختاري تحقيق در حالت ضرايب مسيراستاندارد
همچنین در جدول 4 شاخص های برازندگی این مدل آمده است. چنان چه مشاهده می شود، برازش کلی مدل تحقیق توسط داده های تحقیق تائید می شود.
جدول (4): شاخص هاي برازش مدل
نتیجه | حد مجاز | مدل تدوين شده
| معادل فارسي | نوع شاخص |
مطلوب | مقدار بين 1 تا 5 | 2.665 | کاي اسکوئر نسبي | CMIN/DF |
مطلوب | بالاتر از 9/0 | 0.900 | شاخص برازش هنجار شده بنتلر-بونت | NFI |
نسبتامطلوب | بالاتر از 9/0 | 0.878 | شاخص برازش نسبي | RFI |
مطلوب | بالاتر از 9/0 | 0.935 | شاخص برازش افزايشي | IFI |
مطلوب | بالاتر از 9/0 | 0.920 | شاخص برازش تطبيقي | TLI |
مطلوب | بالاتر از 9/0 | 0.935 | شاخص برازش تطبيقي | CFI |
نتيجهگيري
بررسي تاثير عوامل دروني و عوامل بيروني بر نوآوري فناورانه که از اهداف اين تحقيق مي باشد، که بوسیله مدل معادلات ساختاری آزمون شده است که نتایج آن در جدول 5 قابل مشاهده مي باشد.
جدول (5): اطلاعات مربوط به معادلات ساختاري مدل تحقيق
|
|
| تخمين | خطاي استاندارد | تخمين استاندارد | سطح معني داري | وضعيت فرضيه |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نوآوري فناورانه | <--- | داخلي | .587 | .272 | .491 | .031 | قبول |
نوآوري فناورانه | <--- | خارجي | .451 | .213 | .462 | .034 | قبول |
بر این اساس نتایج آزمون فرضیات به شرح زیر است:
فرضيه 1: عوامل داخلي SMEها بر نوآوري فناورانه آنها موثر است.
فرضيه 2: عوامل خارجي SMEها بر نوآوري فناورانه آنها موثر است.
با توجه به جدول 8 مشخص مي شود که سطح معني داري گزارش شده از 0.05 کوچکتر ميباشد. لذا تاثير و ارتباط معنادار است. اعداد گزارش شده در ستون هاي تخمين و تخمين استاندارد ميزان تاثير عوامل خارجي SMEها بر نوآوري فناورانه را گزارش مي نمايند. مقدار مثبت اين مقادير نشان از مثبت بودن و مستقيم بودن ميزان تاثير دارند. لذا فرضيه مورد تاييد است. عوامل خارجي SMEها بر نوآوري فناورانه آنها موثر است.
همچنین در راستاي بررسي و اولويتبندي متفيرها، متغيرهاي به صورت مستقيم به متغير نوآوري فناورانه متصل شده اند و مدل به صورت شکل 6 ترسيم شد:
شکل (6: تاثير متغيرها بر تبيين و اندازه گيري عوامل داخلي و خارجي
با توجه به ميزان ضرايب تخمين استاندارد اولويت بندي متغيرها به صورت شکل 7 است.
شکل (7):رتبه بندي مهم ترين عوامل موثر بر نوآوري فناورانه
نتيجه اولويت بندي تمام متغيرهاي موثر بر نوآوري فناورانه شرکت هاي کوچک و متوسط در پارک هاي علم وفناوري به صورت زير است:
1- فعاليت هاي تحقيق و توسعه داخلي 2- راهبرد سازمان 3- سرمايه انساني 4- وجود خوشه هاي قوي و تخصصي 5- همکاري با مشتريان و عرضه کنندگان 6- فرهنگ سازماني 7- نظام ارزيابي عملکرد 8- ارتباط با مراکز دانشگاهي و تحقيقاتي 9- سيستم مديريت دانش 10- مراکز رشد و پارک هاي علم و فناوري 11- نهادهاي تامين مالي ريسک پذير |
پيشنهادها
با توجه به نتايج پژوهش حاضر، توسعه نوآوري فناورانه يک فرآيند مستمر است و در استقرار و اجرا نيازمند پيش بيني، هماهنگي و توجه به تمامي عوامل دروني و بيروني شرکت است.
• در بين عوامل داخلي، فعّاليت¬هاي تحقيق و توسعه هر واحد مهم ترين عامل تاثير¬گذار بر نوآوري فناورانه است. با توجه به اين¬که هدف¬گذاري تحقيق نوآوري فناورانه است کاملا منطقي به نظر مي¬رسد. وضعيت نوآوري به ويژه نوآوري فناورانه در شرکت ها ارتباط مستقيمي با وضعيت تحقيق و توسعه آنها دارد. به عبارت ديگر وجود واحد و فرآيندهاي تحقيق و توسعه در شرکت ها، نوآوري را در آنها به طور نظام مند هموار مي¬سازد.
• با توجه به نتايج اين پژوهش مديريت دانش به طور قابل توجهي نوآوري فناورانه واحد را تحت تاثير قرار مي دهد و دارايي¬هاي دانشي از جمله عوامل اساسي در بقا و پيشرفت سازمان¬ها هستند، که منجر به ارتقا و بهبود نوآوري خواهد شد. لذا مديريت دانش، مفهوم بسيار ارزشمندي است که زمينه را براي نوآوري فراهم مي-سازد و براي توليد موفقيت آميز محصولات جديد و براي نوآوري در شرکت ها ضروري به نظر مي¬رسد.
• ايجاد فرهنگ سازماني مناسب سيستم نوآوري فناورانه، برقراري سيستم مناسب پاداش و فراهم کردن زمينه مشارکت وسيع ومستمر کارکنان، نهادي کردن فرهنگ تسهيم دانش، تجربه وتقويت توجه به نوآوري ازديگر عوامل موثر درنوآوري فناورانه درسازمان ها است، که موجبات توسعه پايدار وهمه جانبه کشور را فراهم مي آورد.
• با توجه به يافته¬هاي اين پژوهش سازمان¬ها با استفاده از سيستم ارزيابي عملكرد مي¬توانند كاركنان را وادار به تفكر خلاقانه و نوآوري نمايند، به طوري که بکارگيري مشوق¬هاي مالي و غيرمالي جهت ايجاد انگيزه بيشتر در کارکنان نقش بارزي در رشد و توسعه شرکت ها ايفا مي¬کند و با توجه به اين که پاداشهاي دروني تاثيرات عميق تري بر کارکنان خواهد داشت، بنابراين پيشنهاد مي¬شود سازمان¬ها به پاداشهاي دروني از طريق مشارکت دادن بيشتر افراد در تصميمات سازماني، دادن آزادي و اختيار بيشتر به افراد سازمان و اينکه افراد خود را متعلق به سازمان بدانند و بدان افتخار کنند، تمرکز شود.
• راهبرد سازمان به عنوان عامل تعيين کننده براي جهت و نوع حرکت سازمان در نوآوري يکي از ابعاد مورد توجه نظريه پردازان ومحققان حوزه نوآوري بوده است، که با نتايج تحقيق حاضر مطابقت دارد. لذا پيشنهاد مي شود سازمان ها راهبردهاي مناسب جهت تحقق اهداف سازماني خود تدوين کنند.
• قرار گرفتن عامل مراکز رشد و پارک هاي علم و فناوري در اولويت هاي پايين نشان دهنده لزوم کارآمد¬تر کردن اين مراکز براي ارتقاء نقش آنها در نوآوري یگانهای نظامی است. مأموريت اصلي مراکز رشد و پارک هاي علم وفناوري، كمك به تسهيل و تسريع فرايند رشد شرکتها و موسسات دانش¬بنيان مي-باشد. لذا هر چه کيفيت و کميت امکانات و خدمات زيرساختي پارک¬ها بيش¬تر شود، شرکت¬ها از رشد بيش¬تر و بالاتري برخوردار خواهند بود. به طور مثال هر چه مشاوره¬هاي ارايه شده در پارک هاي علم وفناوري تخصصي تر باشد، شرکت ها به نحو مطلوب¬تري مي¬توانند از آن بهره¬مند شوند. چرا که استفاده از تجارب و همچنين مشاوره¬هاي متخصصان امر خصوصا در زمينه مسايل مربوط به بازار مي¬تواند تاثير فزاينده¬اي بر رشد شرکت ها داشته باشد و بايستي تلاش بيش¬تري در اين زمينه انجام شود. همچنین از نظر مالي اين مراكز يك سازمان غير انتفاعي محسوب مي¬شوند، لذا به حمايت¬هاي دولت بسيار وابسته مي¬باشند. لذا پيشنهاد مي¬شود دولت ابزار سياست گذاري حمايتي و قانوني خود را با دقت و قدرت بيشتري در راستاي رشد و توسعه اين مراکز به خدمت گيرد.
• در پژوهش حاضر سرمايه انساني به عنوان منابع کليدي نوآوري فناورانه شناخته شد و به وجود نيروي انساني ماهر ومتخصص درسازمان¬ها تاکيد فراواني مي¬شود. لذا پيشنهاد مي¬شود براي ارتقاء و بهبود بيشتر نوآوري فناورانه ازطريق سرمايه انساني وخلق دانش به توانمندسازي کارکنان براساس برنامه¬هاي مستمر آموزشي، جذب افراد هوشمند وخلاق براي ارتقاء سرمايه انساني توجه ويژه¬اي شود. زيرا اين عوامل درنهايت درتوسعه نوآوري فناورانه تاثير قابل توجهي دارند.
• اولويت قرارگرفتن حوزه همکاري¬هاي بين سازمانی وخوشه¬اي نيز يکي ديگر از نتايج ارزشمند اين تحقيق است که نشان دهنده اهميت همکاري واحدهای هاي کوچک و متوسط براي رشد و ارتقاء نوآوري درآنها است. و با توجه به اين که واحدهای کوچک و متوسط که در اين تحقيق هدف قرار گرفته¬اند، بيشتر درحوزه نوآوري متکي بر اطلاعات و دانش هاي برون سازمانی هستند، کاملا قابل قبول و نتيجه ارزشمندي است. بنابراين اين پيشنهاد جدي مطرح مي¬شود که ايجاد و تقويت خوشه¬هاي قوي و تخصصي بين شرکت ها بيشتر مورد توجه سياست گذاران صنعت و فناوری در کشور قرار گيرد.
• قرار گرفتن نهادهاي تامين مالي ريسک پذير در اولويت¬هاي پايين نشان¬دهنده فقدان وجود موسسات حمايت کننده از طرح¬هاي نوآورانه است و با توجه به اهميت منابع و نظام های مالي براي واحدهای کوچک و متوسط لذا از ديگر پيشنهادات کاربردي اين تحقيق تمرکز و اهتمام بخش دفاع بر ايجاد و توسعه تامين منابع مالي به¬خصوص از نوع ريسک¬پذير و همچنين به خدمت گرفتن ابزارهاي مالي سياست¬گذاري دولت در جهت حل مشکلات مالي شرکتها و واحدهای نوآور کوچک و متوسط است. همچنين آگاه سازي مديران نسبت به اهميت و نقش سرمايه¬هاي ريسک پذير در حمايت از توسعه فناوری و توجه به آن به عنوان بهترين روش تامين مالی جهت طرح هاي نوآورانه ارائه گردد.
• با توجه به نتايج تحقيق حجم ارتباط یگانهای نظامی با دانشگاه¬ها و مراکز تحقيقاتي کشور از سطح و ميزان خيلي خوب برخوردار نيست و ميزان ارجاع موضوعات تحقيقاتي از این واحدها به دانشگاه ضعيف است. در زمينه ارتباط با دانشگاه ها مي توان اين نکته را خاطر نشان ساخت که شرکت¬هاي دانش بنيان به واسطه ارتباط علمي و عملي با دانشگاه ها و نهادهاي تحقيقاتي، امکان مشارکت و همکاري با آن¬ها را پيدا کرده و امکان يافتن نيروهاي کاري متخصص و با کيفيت بوجود مي¬آيد و از طرفي شرکت¬ها مي-توانند از نتايج آخرين تحقيقات صورت گرفته در دانشگاه ها در راستاي بهبود محصولات و فرآيندهاي توليدي استفاده کنند و جريان چنين ارتباطاتي است که زمينه هاي پويايي علمي و شکوفايي فعاليت¬هاي جديد را افزون و نظام ملي نوآوري کشور را توانمند و پويا مي¬سازد. بنابراين اين پيشنهاد جدي مطرح مي¬شود که ايجاد و تقويت همکاري بين یگانهای نظامی با مراکز علمي و تحقيقاتي و دانشگاهي بيشتر مورد توجه سياست¬گذاران سازمانهای نظامی کشور قرار گيرد.
منابع
1. آراستي، محمدرضا ،کرمي پور، آزيتا، قريشي، بابک (1388). "شناسايي عوامل موثر بر ظرفيت نوآوري شرکتهاي اقتصادي: مطالعه موردي شرکتهاي اتوماسيون صنعتي ايران"، فصلنامه علوم مديريت ايران، 4(15) ، صص 10-32، 1388.
2. آراستي، محمدرضا ،کرمي پور، آزيتا، قريشي، بابک (1388). "شناسايي عوامل موثر بر ظرفيت نوآوري شرکتهاي اقتصادي: مطالعه موردي شرکتهاي اتوماسيون صنعتي ايران"، فصلنامه علوم مديريت ايران، 4(15) ، صص 10-32، 1388.
3. باقری، سید کامران (1381). "سنجش تحقیق و توسعه یا نوآوری، ضرورت سنجش نوآوری و پوشش فعالیتهای طراحی و مهندسی در ایران"، دومین همایش روشهای تحقیق در علوم و فنون مهندسی، دانشگاه امام حسین.
4. ﺑﻬﺮاﻣﯽ، ﻣﺤﺴﻦ (1387). ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي ﻫﺎي آﯾﻨﺪه. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﺧﻀﺮا.
5. بي تعب، علي، قانعي راد، محمد امين، قاضي نوري، سپهر (1389). "تبيين نقش سرمايه اجتماعي بر کارکردهاي نظام ملي نوآوري"، چهارمين کنفرانس ملي مديريت تکنولوژي ايران.
6. حجازی، سیدرضا، ديوسالار، سمانه، پاشنه طلا، محمد حسين، قاسمی، مریم(1389)." ارائه چارچوبي مفهومي براي ارتقاء توان رقابتي شركتهاي دانش بنيان بابكارگيري مدل نوآوري باز"، اولين كنفرانس بين المللي مديريت نوآوري وكارآفريني، ص12-4.
7. حواج، سحر، شاه آبادی، ابوالفضل (1390)."بررسي اثر سرريز فناوري از طريق سرمايه گذاري مستقيم خارجي و واردات بر نوآوري، فصلنامه تحقیقات اقتصادی راه انديشه.
8. حورعلی، مریم، منتظری، عباس، الیاسی، مهدی،(1394) "شناسایی و اولویت بندی اصول مورد نیاز برای بهبود فضای نوآوری شرکت های دفاعی ایران با رویکرد باز" ، فصلنامه علمی و پژوهشی مدیریت نوآوری، 4، (2)، صفحه 57-86
9. رادفر، رضا، خمسه، عباس (1387). "تبيين تاثير شبکه سازي تحقيق و توسعه بر افزايش ارزش در SMEs"، فصلنامه تخصصي پارک ها و مراکز رشد، شماره ۱۴.
10. رحمانیان، سعید، نصر، مهدی (1387). "ایجاد ظرفیت جذب براي ساماندهی نوآوري باز در SMEها"، چهارمین کنفرانس ملی مدیریت تکنولوژی ایران، صص 3-2.
11. روزبهاني، شهرام (1388). "بررسي عوامل موثر بر نوآوري فناورانه در موسسات كوچك و متوسط"، پاياننامه كارشناسي ارشد رشته مديريت تكنولوژي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران.
12. روزبهاني، شهرام (1388). "بررسي عوامل موثر بر نوآوري فناورانه در موسسات كوچك و متوسط"، پايان نامه كارشناسي ارشد رشته مديريت تكنولوژي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران.
13. ریاحی، پ و قاضی نوری، س.، 1392. مقدمه ای بر نظام نوآوری (رویکردی گسترده). مرکز نشر دانشگاهی.
14. ریاحی، پریسا، فرجادی، غلامعلی(1387)." خط مشیهای توسعه پارکهای علمی در مناطق دارای نوآوری کمتر از حد انتظار"، فصلنامه سیاست علم و فناوری، 1 (3)، صص. 25-41.
15. رياحي، پريسا، نوري، مينا، خداداد حسيني، سيد حميد (1391). پيشبرد نوآوري در کشورهاي در حال توسعه: بررسي برنامه هاي توسعه اقتصادي در ايران، فصلنامه علمي پژوهشي، سال چهارم، شماره۳.
16. سالاري، نسيبه، پورسراجيان، داريوش، اوليا، محمد صالح، شکوهي، شهرام (1390). تعيين و اولويت بندي عوامل مؤثر بر موفقيت مديريت دانش در پارک هاي علم وفناوري، فصلنامه تخصصي پارک ها و مراکز رشد، سال هفتم، شماره ۲۷.
17. سعيدي، پرويز(1388)، سرمايه گذاران ريسک پذير وتوسعه کارآفريني، مجله صنعتي و اقتصادي، سال هشتم، شماره 54-55.
18. سلامي، سيدرضا، شفيعي پور، داوود (1386)."عوامل درون سازماني موثربراثربخشي فعاليتهاي تحقيق وتوسعه: مطالعه موردي پژوهشكده بيوتكنولوژي سازمان پژوهشهاي علمي وصنعتي ايران"، ششمين همايش مراكز تحقيق وتوسعه صنايع و معادن.
19. سلطانی، شهره، فرج الله حسيني، سيدجمال(1389). "بررسي عوامل موثر بر نوآوري فناورانه در صنايع غذايي كوچك روستايي استان تهران" ، پژوهش هاي ترويج و آموزش كشاورزي، 3(4) صص 3-2.
20. شاكري ، فاطمه، طحاري مهرجردی، محمدحسين ، دهقان دهنوي، حسن ، كاوندي، رضا (1390). "بررسي ارتباط جو سازماني و نوآور بودن در فرآيند"، مجله علمی- پژوهشی مدیریت تولید و عملیات، دوره دوم، شماره1
21. شلينگ، مليسا (۱۳۷۸)، "مديريت استراتژيک نوآوري تکنولوژيگ"، ترجمه دکتر سيدمحمد اعرابي، دفتر پژوهش هاي فرهنگي.
22. صادقي ، زينب، محتشمي، رضا (1390)." ارتباط عمليات استراتژيك منابع انساني و نوآوري سازماني در يكي از مراكز نظامي"، مجله طب نظامي دوره ۱۳ ، شماره ۲.
23. صادقي، زينب، محتشمي، رضا (1390). "ارتباط عمليات استراتژيك منابع انساني و نوآوري سازماني در يكي از مراكز نظامي"، مجله طب نظامي، 13(2).
24. صنوبر، ناصر، سلماني، بهزاد، تجويدي، مينا (1390). "تاثير محرک هاي نوآوري بر ظرفيت نوآوري شرکت هاي دانش بنيان"، فصلنامه سياست علم و فناوري، سال چهارم، شماره ۲.
25. طارق خليل (1383)، "مديريت تکنولوژي رمز موفقيت در رقابت و خلق ثروت" دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ دوم، ترجمه اعرابي، سيد محمد.
26. طاهری نژاد، محمد (1388). "شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط در پارک فناوری پردیس"، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی گرایش استراتژیک، صص 220-119.
27. طباطبائيان، سيد حبيب االله، پاکزاد بناب، مهدي (1385). "بررسي سيستم هاي سنجش نوآوري و ارائه چارچوبي براي سنجش نوآوري در ايران"، فصلنامه مدرس علوم انساني،10(1)، صص 27-3.
28. طرهانی، فرزاد؛ (1395)؛ ساز وکارهای انتقال دانش درفرایند نوآوری سازمان، انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی.
29. فكور، بهمن، انصاري، محمدتقي(1388)." مطالعه عوامل بازدارنده و انگيزشي براي نوآوري در شرکت هاي كوچك منتخب ايران"، فصلنامه توسعه كارآفريني،1(4)، صص10-2.
30. کرباسی، علیرضا(1386). "تحلیل عوامل موثردرایجاد نوآوری درایران"، کنفرانس ملی کارآفرینی، خلاقیت وسازمان های آینده.
31. کنعاني، مهدي، جوانمردي ، شهاب ( 1386). "تحليل نقش پارکهاي علم و فناوري و مراکز رشد در تأمين سرمايه هاي مخاطره پذير براي توسعه تکنولوژي در شرکتهاي کوچک و متوسط"، بنياد توسعه فردا ، شماره 4.
32. محمدي نژاد، ا. (۱۳85). "مطالعه تغييرات كارايي و پيشرفت تكنولوژي در صنعت مر غ داري پرورش مرغ گوشتي ايران براي سال هاي 1369-79"، رساله دكتري رشته اقتصاد كشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران.
33. منجمزاده، سید سعید، بی تعب، علی، شجاعی، سعید (1390). " تبیین نظاممند توانمندي نوآوري در سـطح ملی"، فصلنامه توسعه تکنولوژي صنعتی، شماره هفده.
34. ﻣﺮﮐﺰ آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ و ﻓﻨﺎوري دﻓﺎﻋﯽ )1387(. روﻧﺪﻫﺎي راﻫﺒﺮدي ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺆﺛﺮ ﺑـﺮ دﻓـﺎع و ﺻـﻨﺎﯾﻊ ﻫـﻮاﯾﯽ . ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات ﻣﺆﺳﺴﻪ آﻣﻮزﺷﯽ و ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﺻﻨﺎﯾﻊ دﻓﺎع.
35. یدالله فارسی ،جهانگیر ، زالی، محمدرضا ، باقري فرد، سیدمرتضی (1390)." شناسایی عوامل ساختاري موثر بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی؛ مطالعه موردي دانشگاه جامع علمی- کاربردي"، فصلنامه علمي-پژوهشي سياست علم و فناوري، سال چهارم، شماره1.
36. دﯾﻮﯾﺪ، ﻓﺮد. آر ،1385. ﻣﺪﯾﺮﯾـﺖ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾـﮏ (ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪ اﻋﺮاﺑﯽ و ﻋﻠـﯽ ﭘﺎرﺳﺎﺋــﯿﺎن) ، ﺗــﻬﺮان، اﻧﺘﺸﺎرات دﻓﺘﺮ ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ.
37. Afuah, A. (1998). "Innovation Management: Strategies, Implementations and Profits", New York, Oxford University Press.
38. Aranda D. A., Molina-Fern.ndez L.M. (2002). Determinants of innovation through a knowledge based theory lens, Industrial management, & Data systems, Volume 102, Number 5, p.296 ,(8) Emerald Group Publishing Limited.
39. Barnal J. D. (1939). The Social Function of Science, Routledge and Kegan Paul, London.
40. Boly, V., Morel, L., & Renaud, J. (2003). Towards a Constructivist Approach to Technological Innovation Management: An Overview of the Phenomena in French SME’s. in International Handbook on Innovation, Elsevier .
41. Chesbrough, H., 2003. Open Innovation: the New Imperative for Creating and Profiting from Technology. Harvard Business School Press.
42. Denison, D., & Neale, W. (2006). Denison Organizational Culture Survey, (Facilitator Guide). Denison Consulting
43. Dunne, P. & Braddon, D., 2008. Economic Impact of Military R&D, Bristol: University of he west of En-gland.
44. Freeman C. (1995) The National Innovation Systems in historical perspective, Cambridge Journal.
45. Godin, B., 2010. Innovation Studies: The Invention of a Specialty (Part I), Quebec.
46. Greenwood, D., 2010. Collaborate to Innovate: innovative capacity index for effective open innovation, University of Meryland.
47. Hardie, M., Newell, G. (2011). "Factors influencing technical innovation in construction SMEs: an Australian perspective", Engineering, Construction and Architectural Management, Vol. 18 , pp. 618-636.
48. Hippel E. Von. (1988) . Sources of Innovation, Oxford University Press, Oxford.
49. Hippel E. Von. (2001). "Innovation by User Communities: Learning from Open-Source Software", Sloan Management Review 42, no .4pp.82-86.
50. Kline, S. j. & Rosenberg, N., 1986. An Overview of Innovation, in The Positive Sum Strategy: Harnessing Technology for Economic Growth. Washington DC: National Academy Press.
51. Kline, S. J., Rosenberg, N. (1986) . An overview of innovation The Positive Sum Game. National Academy Press, Washington. DC.
52. Kraatz, M. S., & Zajac, E. J. (1996). Exploring the limits of the new institutionalism: The causes and consequences of illegitimate organizational change. American Sociological Review, 6, 812–836.
53. Legrand L., Chatrie I. (1999) . Business Networks and the Knowledge-Driven Economy.
54. Lin, C. & Chen, M. (2007). Does innovation lead to performance? An empirical study of SMEs in Taiwan. Management research News. 30(2), 115-132.
55. Lundvall B.-Å. (1992) .National Systems of Innovation.
56. Maclaurin, W. R., 1949. Invention and Innovation in the Radio Industry. New York: Macmillan.
57. Marques, C. and Ferreira, J. (2009). "SME Innovative Capacity, Competitive Advantage and Performance in a Traditional Industrial Region of Portugal", Journal of Technology Management & Innovation, 4(4), pp. 53-68.
58. Menguc, B. & Auh, S. (2006). " Creating a Firm-Level Dynamic Capability through Capitalizing on Market Orientation and Innovativeness." Journal of the Academy of Marketing Science. 34, 63-73.
59. Nelson R. (1993) .National Innovation Systems: A comparative study, Oxford University, Oxford, (Ed.) 1993.
60. Porter, M. (1989). How competitive forces shape strategy. Harvard Business Review, Vol. 57No. 2, 137-145.
61. Porter, M. (2000). "Location, Competition, and Economic Development: Local Clusters in a Global Economy", Economic Development Quarterly 14, no.1, pp.15-34.
62. Porter, M. E., 2001. Clusters of Innovation: Regional Foundations of US. Washington: Harvard Business.
63. Prajogo, D. and Ahmed, P. (2006). "Relationships between innovation stimulus, innovation capacity, and innovation performance", R&D Management, 36(5), pp. 499-515.
64. Radas, S., & Bozic, L. (2009). "The antecedents of SME innovativeness in an emerging transition economy", Journal of Technovation, 29(6-7), 438-450.
65. Rogers, E. M., 1983. Diffusion of Innovations. Third ed ed. New York: The Free Press.
66. Romijn, H. and Albaladejo, M. (2002). 'Determinants of innovation capability in small electronics and software firms in southeast England", Research Policy, 31(8), pp. 1053-1067.
67. Schumpeter , J.A .(1912). Theorie der wirtschaftlichen Entwickelung, Duncker & Humboldt, Leipzig.
68. Souitaris, V. (2001). "Strategic Influences of Technological Innovation in Greece", British Journal of Management.
69. Stead H. (1976). “The cost of Technological Innovation”, Research Policy, Vol.29, No. 5.
70. Talebi, K., Ghavamipour, M. and Irandust, A . (2012). "Innovation in Iran’s small and medium size enterprises (SMEs): Prioritize influence factors affecting innovation of SMEs, using analytic network process (ANP) method", African Journal of Business Management, 6 (43), pp. 4-10.
71. Talebi, K., Ghavamipour, M. and Irandust, A . (2012). "Innovation in Iran’s small and medium size enterprises (SMEs): Prioritize influence factors affecting innovation of SMEs, using analytic network process (ANP) method", African Journal of Business Management, 6 (43), pp. 4-10.
72. Tidd, J., & Bessant, J. (2009). Managing Innovation: Integrating Technological, Market and Organizational Changes. John Wiley.
73. Tidd, J., Bessant, J. & Pavitt, K., 2005. Managing Innovation: Integrating Technological, Market and Orga-nizational Change. 3rd edition ed. John Wiley.
74. Tomlinson, P. R. (2010). "Co-operative ties and innovation: Some new evidence for UK manufacturing". Research Policy, 39, 762–775.
75. Carter C. F. Williams B. R. (1975) . Industry and Technical Process, Oxford University, Oxford.
Identifying & Factors Influencing Innovation in Military Units
Abstract
Purpose: Today, organizations are witnessing rapid and unpredictable changes in the environment, and the change in workforce lies in the heart of these developments. The aim of this study identify and investigated factors affecting the innovation in military Units and Company. The perspective of this research is concerned with identifying factors affecting technological innovation can policy making in order to improve innovation in Military Units.
Design/methodology/approach: For this purpose, after reviewing the literature and interview with experts, the factors affecting the development of technological innovation were categorized in two categories: internal factors and environmental factors.
Findings: The results of this study indicates that in internal factors, human capital, system performance evaluation, corporate strategy, internal research and development, organizational culture, knowledge management and in environmental factors, strong and expertise clusters, collaboration with Other military units, contacts with universities and research centers, financing institutions have most impact on technological innovation in Military Units.
Keywords: Inovation, Technological Inovation, Military Units.
[1] 1. defend technology choice
[2] Tidd
[3] Menguc
[4] National Science Foundation
[5] Interactive Chan-Linked
[6] Demand Pull
[7] Science/Technology Push
[8] Networks of Cooperation