مطالعه تطبیقی شهر هوشمند با معماری سازمانی فناوری اطلاعاتی - ارتباطی شهرداری
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانسعید حیدری 1 , محمد حکاک 2 , رضا سپهوند 3 , امیرهوشنگ نظرپوری 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی دانشگاه لرستان
2 - دانشیار، عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان گروه مدیریت بازرگانی
3 - دانشیار، عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان گروه مدیریت بازرگانی
4 - استادیار، دانشگاه لرستان گروه آموزشی مدیریت
کلید واژه: رویکرد تطبیقی, معماری ساختار سازمانی, شهر هوشمند, مدیریت شهری, منطق شهروندی,
چکیده مقاله :
آنچه یک شهر را به سمتِ ساختار صحیح مدیریت هوشمند شهری پیش میبرد، نحوۀ برنامه ریزی و شناسایی ذینفعان اصلی شهر هوشمند، در راستای خدمت رسانی و مدیریت شهری است، که مهمترین آن ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان که بهعنوان اصلیترین ذینفعان هر جامعه شهری میباشند، است. هدف و نوآوری این تحقیق، طرح تئوریک معماری سازمانی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات با تکیه بر منطق شهروندی و مطالعه تطبیقی در راستای شناسایی و بررسی عملکرد دیگر شهرهای هوشمند است. این پژوهش با رویکرد کار بنیادی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و بررسی معماری سازمانی این حوزه در مدیریت شهری شهرداری شیراز بر اساس مطالعات تطبیقی شهر هوشمند آمستردام پرداخته است. سؤال اصلی که در این پژوهش مورد بررسی است این است که شهر هوشمند آمستردام با چه سیر تکاملی به معماری سازمانی مناسب شهر هوشمند نزدیک شده است؟ با پاسخ دهی به این سؤال معماری سازمانی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شهر شیراز با رویکرد شهر هوشمند و با توجه به نتایج به دست آمده تعریف شده است.
What leads a city towards the right structure of smart urban management is how the main Beneficiaries of the smart city plan for urban management, the most important of which is to improve the quality of life of citizens. The purpose and innovation of research is the theoretical design of organizational architecture in the field of information and communication technology based on the logic of citizenship and comparative study in order to identify and evaluate the performance of other smart cities. This research has studied the organizational architecture of this field in the urban management of Shiraz Municipality according the comparative studies of smart city of Amsterdam, with a fundamental work approach and using a descriptive-analytical method. The main question examined in this study is how the Amsterdam Smart City has evolved closer to the appropriate organizational architecture of the Smart City? By answering this question, the organizational architecture of the field of information and communication technology in Shiraz has been defined with the smart city approach and according to the obtained results.
_||_