بررسی نقش مدیریت شهری در افزایش مشارکت های اجتماعی با تاکید بر محله محوری( مطالعه موردی منطقه ۸ تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانبنیامین نعیمایی 1 , رضاعلی محسنی 2
1 - دانشگاه تهران دانشکده علوم اجتماعی
2 - دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی
کلید واژه: مدیریت محلی, مشارکت, شهروندی, مدیریت شهری, مشارکت پذیری,
چکیده مقاله :
هر ساله برنامه های عمرانی- اجتماعی و فرهنگی مختلفی اجرا می شود که نقش شهروندان در آنها تا حدودی موثر است. اما سهم و میزان مشارکت شهروندان می تواند بیش از گذشته افزایش یابد. این اتفاق می تواند تحقق پذیری بیشتر برنامه ها و رویکرد اجتماعی شهرداری را تقویت کنداین پژوهش با هدف سنجش میزان بالفعل مشارکت شهروندان تهران در برنامه های مدیریت شهری، تدوین مدل و الگوی اجرایی و عملیاتی به منظور افزایش مشارکت پذیری صورت گرفته است. تحقیق از نوع توصیفی است که داده ها با ترکیبی از روش های کمی و کیفی جمع آوری شده است. بخش اول از طریق پیمایش و استفاده از فرمول کوکران با حجم نمونه 384 نفر با ابزار پرسشنامه در سطح محلات ۱۳گانه منطقه ۸ تهران تکمیل و تحلیل شده است. همچنین مصاحبه های فردی، نیمه متمرکز و فوکوس گروپ به منظور جمع آوری داده های کیفی از گروههای دیگر صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد به طور میانگین حدود ۶۰ درصد برنامه های اجرا شده توسط حوزه های مختلف شهرداری مشارکت مردمی را همراه خود داشته است اما عدم پایداری و تغییر اولویت ها منجر به کاهش مشارکت و استمرار آن شده است. همچنین عدم تعریف درست جایگاه شورایاری ها و سراهای محلات شکلی ناقص از مشارکت مردمی و بومی را رقم زده است. نتایج نشان می دهد اقدامات مدیریت شهری که میزان بالاتری از فرایند اطلاع رسانی و آگاهی سازی را داشته است با همراهی بیشتر شهروندان روبرو است.
Every year, many developmental-social and cultural plans are implemented in which citizens have a more or less prominent role. However, the role of citizens and their participation should be promoted to accelerate the implementation of plans and promote the social approach adopted by municipalities. Therefore, the present status of public participation and methods of its promotion should be investigated. The purpose of the research was to evaluate the actual participation of Tehran citizens in urban management plans and develop an operational model to promote public participation. The study was a descriptive one in which the data were collected by a mixed research method, i.e. both qualitative and quantitative. Based on Cochran’s sample size formula, the sample size was estimated to be 384. The first phase of the survey was completed by distributing a questionnaire between residents of the 13 neighborhoods of “District Eight” in Tehran.The results indicated that almost 60 percent of all the plans implemented by departments and units of the municipality have included public participation; however, inconsistency and changes in priorities have caused a reduction in continued participation. Furthermore, the unclear definition of the role of Support Councils and Neighborhood Houses (Sara-ye Mahalleh) has resulted in ineffective public participation. The results indicated that if citizens are made well aware of the measures taken by urban management, they will cooperate more to have them implemented. The suggestions provided at the end of the research are meant to increase public participation and overcome the obstacles identified.
_||_
بررسی نقش مدیریت شهری در افزایش مشارکت های اجتماعی
با تاکید بر محله محوری( مطالعه موردی منطقه ۸ تهران)
چکیده
هر ساله برنامه های عمرانی- اجتماعی و فرهنگی مختلفی اجرا می شود که نقش شهروندان در آنها تا حدودی موثر است. اما سهم و میزان مشارکت شهروندان می تواند بیش از گذشته افزایش یابد. این اتفاق می تواند تحقق پذیری بیشتر برنامه ها و رویکرد اجتماعی شهرداری را تقویت کنداین پژوهش با هدف سنجش میزان بالفعل مشارکت شهروندان تهران در برنامه های مدیریت شهری، تدوین مدل و الگوی اجرایی و عملیاتی به منظور افزایش مشارکت پذیری صورت گرفته است. تحقیق از نوع توصیفی است که داده ها با ترکیبی از روش های کمی و کیفی جمع آوری شده است. بخش اول از طریق پیمایش و استفاده از فرمول کوکران با حجم نمونه 384 نفر با ابزار پرسشنامه در سطح محلات ۱۳گانه منطقه ۸ تهران تکمیل و تحلیل شده است. همچنین مصاحبه های فردی، نیمه متمرکز و فوکوس گروپ به منظور جمع آوری داده های کیفی از گروههای دیگر صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد به طور میانگین حدود ۶۰ درصد برنامه های اجرا شده توسط حوزه های مختلف شهرداری مشارکت مردمی را همراه خود داشته است اما عدم پایداری و تغییر اولویت ها منجر به کاهش مشارکت و استمرار آن شده است. همچنین عدم تعریف درست جایگاه شورایاری ها و سراهای محلات شکلی ناقص از مشارکت مردمی و بومی را رقم زده است. نتایج نشان می دهد اقدامات مدیریت شهری که میزان بالاتری از فرایند اطلاع رسانی و آگاهی سازی را داشته است با همراهی بیشتر شهروندان روبرو است.
کلید واژه: مشارکت، شهروندی، مشارکت پذیری، مدیریت شهری، مدیریت محلی
مقدمه
برای اداره امور عمومی شهری دو روش بیشتر مورد توجه قرار دارد. روش حکومت، که در آن شهرداری مسئولیت تمام امور را برعهده دارد. این نهاد موظف است تمامی خدمات را برای شهروندان فراهم کند. این روش به سبب مسائلی مانند پیچیدگی روزافزون زندگی و کاهش توان مدیریت ها در حل مسائل شهری و از بین بردن یا تضعیف قوه استقلال و ابتکار عمل شهروندان، مورد چالش های جدی قرار گرفته است. دوم روش حکومت داری، که مسئولیت اداره عمومی شهر میان سه نهاد شهرداری، جامعه مدنی و بخش خصوصی تقسیم شده است. هریک از این سه نهاد به طور مشترک در قبال تمامی مسائل پاسخگو هستند. در این رابطه مشترک، لازم است هریک از شرکا منابعی را فراهم کنند. منابع شهرداری شامل امکانات فنی، توان مالی و روش های مردم سالارانه انجام امور و منابع بخش خصوصی شامل توان مدیریت و روش های بهره وری و کارآمد انجام امور و منابع جامعه مدنی شامل دارایی های اجتماعی و فرهنگی است. امروزه سازمان های غیردولتی و تشکل های مردمی به عنوان راهکار حل مشکلات و پاسخگویی به چالش های جامعه شهری مطرح هستند، نهادهایی که می توانند در جهت تحقق مدیریت پایدار شهری موثر واقع شوند. جامعه، سازمان های غیردولتی و سازمان های محله محور را نهادهایی برخاسته از مردم برای کمک به همنوعان با نگرش های مبتنی بر توانمند سازی شهروندان می شناسند. این پژوهش مبتنی بر طرح مطالعاتی« بررسی وضعیت مشارکت شهروندان و راهکارهای افزایش نرخ مشارکت پذیری در منطقه ۸ تهران » است.
طرح مسئله
ویژگی پدیده ای چون جامعه، پویایی و تغییر است. همپای جوامع شیوه های حکمرانی نیز باید تغییر کند تا تعادل بین حکومت و شهروندان برقرار باشد. نمونه های موفق جوامع پویا که مردم در آنها زندگی به معنای کیفی و مطلوب را تجربه می کنند، تنها با مشارکت شهروندان و نهادینه شدن حق شهروندی به مقصود رسیده است. در حوزه مدیریت شهری در شهر تهران نیز این تفاوت ها و به دنبال آن راهکارهای متفاوت مشهود است. بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در برنامه های مدیریت شهری و دستیابی به جدول اقدام – عمل که معطوف به افزایش حداکثری مشارکت پذیری شهروندان باشد از اهداف این مطالعه است تا از این طریق، مجموعه برنامه ها و اعتبارات هزینه شده با هدف ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان و منطبق با خواست آنها بوده و بتواند ابعاد اجتماعی فرهنگی مدیریت شهری را بر ابعاد خدماتی و پیش فرض آن غلبه دهد. حدود ده سال است که موضوع شورایاری محلات و سپس مدیریت محله محور در شهر تهران شکل گرفته و به دنبال خود ساختارهایی را ایجاد کرده است. در این ساختارها که ابتدا 374 محله و سپس با تغییر مرزبندی محلات 354 محله تهران را در برگرفته است، افزایش مشارکت اجتماعی و واگذاری امور مردم به مردم از اهداف مهم بیان شده است. اینکه سهم مدیریت شهری در این امر چه میزان بوده و اینکه آیا توانسته است به اهداف تعریف شده دست یابد از پرسش های اساسی است. مدیریت شهری منطقه ۸ به عنوان نمونه مورد مطالعه دارای حوزه های مختلفی است که در قالب معاونت های مالی و اقتصاد شهری، خدمات شهری، حمل و نقل ترافیک، منابع انسانی، اجتماعی و فرهنگی و ... فعالیت می کنند. از آنجایی که بیشترین تماس بدنه اصلی اجتماع با مدیریت شهری در حوزه اجتماعی فرهنگی رخ می دهد تاکید پژوهش حاضر در این حوزه است و منظور از آن مجموعه اقدامات، برنامه ها و فعالیت هایی است که همه معاونت ها (نه فقط معاونت اجتماعی) در برخورد با جامعه و ارائه خدمات اجتماعی انجام می دهند. از آنجایی که زنان در جامعه ایران سهم عمده ای در انسجام خانواده و هدایت فعالیت های آن دارند موضوع مشارکت نیز با محوریت خانواده و خانوار تجلی یافته است. همچنانکه منطقه ۸ قریب به ۷۵ درصد پهنه مسکونی و دارای ۱۲۵ هزار خانوار است نقش زنان و خانواده اهمیت بیشتری دارد. با توسعه زیرساخت های عمرانی، منطقه ۸ دارای ۱۳ سرای محله به عنوان مراکز ارائه دهنده خدمات اجتماعی است. بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ محدوده شهرداری منطقه ۸ تهران دارای جمعیت برابر ۳۷۸٬۱۱۸ نفر (۱۲۵٬۷۵۷ خانوار) شامل ۱۸۵٬۵۱۵ مرد و ۱۹۲٬۶۰۳ زن بوده است، لذا این منطقه از تنوع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و قومی برخوردار است. باید بدانیم وضعیت مشارکت شهروندی در چه شرایطی است و راههای افزایش آن چیست؟ اهداف اصلی پژوهش دستیابی به میزان، سطح و کیفیت مشارکت فعلی شهروندان منطقه ۸ ، شناسایی تنگناها و چالش های افزایش مشارکت پذیری در سطح محله و منطقه، دستیابی به نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت پیش روی مدیریت شهری در ارتقاء مشارکت، تدوین جدول کاربست و زمینه سازی برای سیاستگذاری و تصمیم گیری مدیران شهری است. قلمرو این پژوهش سازمانها و ادارات تابعه شهرداري منطقه ۸ تهران و محدوده مکانی آن نیز به محلات ۱۳گانه موجود در مرزهای منطقه ۸ شهر تهران میباشد. این پژوهش بازه زمانی تشکیل مدیریت محلات در شهر تهران (1389- 1395) را پوشش داده و معطوف به آینده است.
سوالات تحقیق
الف- سئوال اصلی:
وضعیت مشارکت شهروندان در برنامه های اجتماع محور مدیریت شهری منطقه ۸ چگونه است و راهکارهای افزایش و ارتقاء مشارکت پذیری آنان چیست؟
ب- سئوالات فرعی:
1- مدیریت محله محور چه تاثیری در کیفیت مشارکت شهروندی گذاشته است؟
2- چالش های ساختار مدیریت محله در مواجهه با مشارکت شهروندان چیست؟
3- فرآیند دستیابی به افزایش مشارکت ساکنان منطقه ۸ چگونه است؟
فرضیه تحقیق
بهنظر میرسد میزان موفقیت شهرداری در مدیریت شهر باعث افزایش میزان مشارکت مردم در برنامه های شهرداری می شود.
ادبیات نظری
1. مشارکت
هال1 معتقد است که تعارض بین نظریات عملگرایانه و نظریات عمدتا فلسفی از مشارکت سبب شده است مشارکت به مفهومی چند وجهی بدل شود و طی زمان با معنای متفاوتی پیدا شود(نیک بین صداقتی،11:1386). از دید جامعه شناختی باید بین مشارکت به عنوان عمل و تعهد - عمل مشارکت- و به عنوان حالت یا وضع -امر شرکت دادن- تمییز قائل شد؛ مشارکت در معنای اول داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد و در معنای دوم از تعلق گروهی خاص داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد. اوکلی2 معتقد است که مشارکت از بُعد کاربردی عبارت است از "حساس سازی مردم و در نهایت افزایش پذیرش و توانایی آنان برای پاسخ گویی برنامه ها، براساس تلاش های سازمان یافته" اوکلی در تعریف زیر مشارکت را مشخص تر می سازد: مشارکت به مفهوم سهم داشتن3 و مشارکت به عنوان توانمند سازی4 یعنی برخوردار شدن مشارکت کنندگان از مهارت، قابلیت های توسعه ای و توان تصمیم گیری است. گالت، مشارکت مردمی را به عنوان جزء حیاتی استراتژی های توسعه دانسته و آن را واجد سه عملکرد عمده می داند. از دیدگاه وی مشارکت، اولا نحوه برخورد غیرابزاری دولت با مردم و احساس ارزشمندی را تضمین می کند؛ ثانیا مشارکت به عنوان حلال اصلی مشکلات در شرایط اجتماعی خود به شمار می رود علاوه بر آن مشارکت به عنوان کانالی عمل می کند که گروه ها و جوامع محلی می توانند از طریق آن به عرصه های کلان و بزرگ تر تصمیم گیری دسترس پیدا کنند از دیدگاه گالت بدون مشارکت، تدبیرهای توسعه هم غیرمردمی و هم بی نتیجه خواهد بود( وحیدا و نیازی،122:1383-121).
2. فعالیت مشارکت جویانه و محلی
از دیدگاه آلموند5 و پاول6 فعالیت های مشارکت جویانه آن دسته از فعالیت هایی است که شهروند معمولی می کوشد از راه آن ها بر روی سیاست گذاری اعمال کند. انجمن های داوطلبانه مهم ترین عرصه شکل گیری و سازمان دهی فعالیت های مشارکتی در جامعه محسوب می گردند. از این نظر مشارکت اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با جامعه مدنی دارد. سعد الدین ابراهیم(1995) جامعه مدنی را بیشینه سازی مشارکت جمعی سازمان یافته اختیاری در عرصه عمومیِ مابین افراد و دولت می داند(وحیدا و نیازی،1383: -128-131). مشارکت به عنوان یک فرآیند اجتماعی، عام، جامع، چند جانبه، چند بُعدی، و چند فرهنگی است که سعی دارد همه گروه های مردم را در همه مراحل توسعه شرکت دهد(نیک بین صداقتی،14:1386).
3. مشارکت جامعه مدنی در مدیریت و اداره شهر
از دهه ی 1990 میلادی با چرخشی در دیدگاه های مربوط به مدیریت شهری مواجه هستیم که رویه ای متفاوت از "تخصیص منابع" را دربرمی گیرند و بیشتر بر "فرآیندهای همکاری و مشارکت" استوارند. برای مثال نجاتی حسینی(1379) برنامه مدیریت شهری سازمان ملل متحد یا UMP7 و مصوبات اجلاس سال 1996 "هابیتات2"8 در استانبول را دو نمونه ی برجسته از ظهور و توجه به این شیوه ی جدید از مدیریت شهری می داند.
در این معنا مدیریت شهری از امری متمرکز که بر عهده ی دولت یا سازمان های ذی ربط است خارج شده و به شکل فرآیندی مشارکتی و غیر متمرکز در می آید که همه ی افراد و نهادها در آن مشارکت دارند و نقش بعضی سازمان های نو ظهور مانند سازمان های مردم نهاد9 در آن ها بسیار پررنگ است. به عبارتی به دولت ها پیشنهاد می شود که مدیریت شهری را در قالب نوعی از "حکمرانی محلی" اجرا نمایند که در آن حکومت به جای این که در پی تخصیص منابع باشد، به دنبال ایجاد نوعی از "حکمرانی خوب" است(کلانتری،8:1391).
4. ايجاد، تقويت و حفظ جريان هاي شهروندي
تضمين مشاركت شهروندي مستلزم حداقل 4 شرط عمده است كه بايد هنگام هر گونه كوشش براي نهادي كردن مشاركت عمومي،آنها را كاملا در نظر گرفت:
الف)ايدئولوژي مشاركتي( بعد هنجاری):مشاركت مردمي تنها با تاسيس نهاد هاي مشاركتي شكل نمي گيرد، بلكه به ايدئولوژي مشاركتي نيز نيازمند است. پيش از آن كه روند مشاركت گسترش مداوم خود را آغاز كند، نهادي شدن روحيه ي مردمسالاری ضرورت مي يابد. در اغلب كشور هاي جهان سوم نهادي كردن ايدئولوژي مشاركت يكي از مشكلات اصلي است. ايدئولوژي مشاركت در كشور هاي در حال توسعه بايد سه عامل را مورد تاكيد قرار دهد:
1) تقسيم عادلانه درآمد و امكانات توسعه: بدون تقسيم عادلانه قدرت سياسي و اقتصادي، امكان مشاركت واقعي طبقات پاييني جامعه وجود نخواهد داشت.
2) توسعه خودگردان : تنها با تاكيد بر اصول توسعه خودگردان است كه مي توان توده ها را از اعتماد به نفس برخوردار ساخت.
3) فعاليت اشتراكي.
ب) نهادهاي مشاركتي( بعد سازمانی): شرط دوم، ايجاد نهاد هاي مخصوص است. ويژگي مشترك همه ي اين نهاد ها، نا متمركز گرداندن قدرت و هدايت آن به سطوح پايين جامعه است. كوشش براي تمركز زدايي در اغلب كشور هاي جهان سوم به مشكلات زيادي برخوردار مي كند.
ج) اطلاع رساني: اگر نظامي براي اطلاع رساني وجود نداشته باشد، ايدئولوژي مشاركتي يا نهاد هاي مشاركتي قادر به هيچ كاري نخواهد بود. اطلاعات در اين زمينه به سه دسته تقسيم مي شوند:
1)اطلاعات ايدئولوژيك: شامل آگاهي هاي مربوط به تدابير سياسي دولت است.
2)اطلاعات فني: منظور مهارت و دانش هاي جديدي است كه ماموران ادارات عمومي به روستاييان منتقل مي سازند تا اجراي بعضي طرح ها را بهبود بخشند.
3)اطلاعات عملياتي يا مربوط به مديريت: همه ي آگاهي ها درباره ي شيوه و زمان اجراي طرح ها و برنامه و ... را شامل مي شود.
د)وجود امكانات مادي و فني: كمبود منابع مالي، انساني كه بتوان آن ها را در اختيار رده هاي پايين گذارد، مانعي در جهت كارآيي نهاد هاي ويژه تضمين مشاركت به شمار مي رود. اگر مردم به امكانات مالي و اختيارات لازم براي اجراي طرح هاي خاص خود دسترسي نداشته باشند، مشاركت به سرعت جاي خود را به بي علاقگي خواهد داد. (اس.موشي،150:1379)
5. اعتماد اجتماعي
اعتماد يكي از جنبه هاي همه روابط انساني است و زمينه ساز مشاركت و همكاري ميان اعضاي جامعه مي باشد. اعتماد، مشاركت را در زمينه هاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي سرعت بخشيده و تمايل افراد را براي همكاري با گروه هاي مختلف جامعه افزايش مي دهد. بسياري از فيلسوفان اجتماعي نظير هابز و توكويل معتقدند كه اعتماد، پايه و اساس نظم اجتماعي مي باشد و اعتماد تنش ها را كاهش داده و انسجام را افزايش مي دهد. (زارعي،74:1387). باید توجه داشت که اعتماد، اكتسابي است و در طي جامعه پذيري پديد مي آيد و طي تجارب اجتماعي تقويت مي شود(زين آبادي،16:1387).
به طور کلی اعتماد در سه سطح خرد، میانه و کلان مورد بررسي قرار مي گيرد.
اعتماد در سطح خرد يعني در روابط شخصي و فردي بسيار حائز اهميت است. اين ارتباط مربوط به سطح اطميناني است كه يك فرد نسبت به اعضاي خانواده، دوستان و خويشان خود دارد. اصولا اعتماد فرد در خانواده و داخل گروه هاي نزديك و صميمي به وي شكل مي گيرد(زين آبادي،36:1387).
اعتماد در سطح میانه( عام و عمومي) به سطح اطميناني مربوط مي شود كه يك فرد نسبت به عموم مردم و آنهايي كه نمي شناسد دارد مثل اعتماد به سازمان ها و موسسات جامعه، مغازه داران، پليس، رسانه ها، معلمين و غيره. بايد توجه داشت كه اين سطح از اعتماد تاثير بسيار مهمي بر روابط و تعاملات اجتماعي داشته و توانايي تنظيم كنندگي ارتباطات و مناسبات اجتماعی را دارد.اين اعتماد مي تواند در صورت ضعف و ناتواني در سطح سوم اعتماد يعني سطح كلان، مي تواند جايگزين آن شود.
رضايت مردم از موسسات و و گروه ها و اصناف يعني اعتماد در سطح مياني كه اين حوزه موجب رضايت و خشنودي آنها از نظام و دولت مي گردد و مشروعيت عام را ايجاد مي كند يعني به وجود آورنده اعتماد در سطح كلان مي باشد. گيدنز اعتماد را در سطح مياني مورد بررسی قرار مي دهد. در ديدگاه گيدنز، اعتماد، انتظار برآورده شدن چشم داشت ها در مورد رويداد هاي اجتماعي است. از نظر وي نظام هاي تخصصي جوامع مدرن و امروزي وابسته به اعتماد هستند(زين آبادي،20:1387)
اعتماد کلان به سطح اطمينان و مقبوليت مردم از نظام و سيستم حكومتي و فعاليت ها و اقدامات دولت مربوط مي گردد. به عبارت ديگر اين وضعيت مربوط به ارزيابي سياسي ناشي از ارتباط مردم با نهاد دولت است(همان، 39).
در همه جوامع و اجتماعات انساني اين سه سطح اعتماد وجود دارد. اما در هر يك شدت و ضعف اين سه سطح با هم متفاوت است. در جوامع سنتي اعتماد غالب، اعتماد خرد است اما جوامع مدرن بر روابط و معاملات گسترده اجتماعي بنا شده اند و بيشتر بر اعتماد عام و عمومي تاكيد مي شود.
پیشینه پژوهش
-علیزاده و همکاران ( 1391) در مقاله ای تحت عنوان " نهادهای شهری و مشارکت شهروندان در اداره امور شهری" به بررسي تأثير نهادهـاي شهري بر مشاركت شهرندان در امور شهري است. نتـايج پژوهش نشان ميدهد كه بيشـتر شـهروندان اصـفهاني، مشـاركت بـالايي در امـور شـهري داشته اند. براساس نتايج اين پژوهش، رابطـه ي معنـاداري بـين اعتمـاد نهـادي و رضـایتمندي اجتماعي با مشاركت وجود دارد. در مجموع، عملكـرد نهادهـاي شـهري بـر ميـزان مشـاركت شهروندان در امور شهري تأثيرگذار بوده است.
-ابراهیم زاده و کاظمی زاد (1391) در مقاله خود تحت عنوان " سنجش میزان رضایتمندی و تمایل به مشارکت شهروندان در اجرای پروژه¬های زیربنایی شهرداری" به انجام سنجش ميزان رضايت شهروندان از اجراي پروژه¬هاي زيربنايي شهرداري و تمايل به مشاركت آنان در اجراي اين پروژه ها در شهر زاهدان است.
-ملک زاده و همکاران( 1391) در مقاله ای تحت عنوان " سنجش میزان مشارکت ذی نفعان و ذی نفوذان در راهبرد توسعه شهری" پس از بهره گیری از مبانی نظری موضوع، میزان مشارکت ذینفعان و ذی نفوذان در منطقه 22 شهرداری تهران در چارچوب رویکرد راهبرد توسعة شهری بررسی شده است. در چارچوب رویکرد تحقیق، چهار بعد محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی به عنوان زمینة مشارکت ذینفعان و ذی نفوذان در این پژوهش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت ذینفعان و ذینفوذان در توسعة منطقة 22 در سالهای اخیر، رو به رشد بوده است و تمایل سرمایه گذاری اقتصادی (با میانگین 15.3) در منطقه بالا است. ولی به دلیل ناآگاهی اجتماعی و نبود اعتماد میان سازمانهای دولتی و شهروندان، تمایل اجتماعی ذینفعان و ذی نفوذان در منطقة (با میانگین 82.2 )پایین است. این تحقیق معتقد است که نظام برنامه ریزی شهری در ایران باید به سمت رویکرد راهبرد توسعة شهری با تأکید بر مشارکت ذینفعان و ذینفوذان در تمامی ابعاد توسعة سوق داده شود.
- همچنین در مقاله ای از دکتر ملیحه شیانی تحت عنوان بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت امور شهری تهران نتایج نشان داد که مشارکت شهروندان در مدیریت امور شهری باید داوطلبانه و هدفمند صورت گیرد. برنامه ریزان شهری نخست باید بر مشارکت ذهنی و تغییر در باورها و گرایش های شهروندان تاکید نمایند. رفتار مشارکتی در برنامه ها ی شهری نیز باید در دو بخش انجام شود. در مرحله ی اول باید شناخت عوامل اثرگذار در مشارکت شهروندی، مورد توجه قرار گیرد و در مرحله ی دوم حفظ مشارکت در طرح ها و برنامه هایی است که اجرا شده است( شیانی،رضوی،دلپسند :2،1391).
بررسی سابقه طرح و مطالعات انجام شده نشان می دهد تاکنون موضوع این پژوهش به ویژه در ارتباط با ساختار مدیریت محلی مورد توجه قرار نگرفته و این پژوهش تلاش می کند تا بخشی از خلاء آن را پوشش دهد.
مبانی و چارچوب نظری
مشارکت شهروندی در عرصه های مختلف شهری در چارچوب جامعه مدنی سابقه بس طولانی دارد. مارکس، وبر، دورکیم، زیمل، پارک و دیگر جامعه شناسان از جمله کسانی بودند که به مسائل شهری و نقش شهروندان در امور شهری پرداختند و هرکدام بنا به باورها و رویکرد خود از زاویه ای خاص به این موضوع نگاه کردند و سپس به توصیف متغیرهای موثر ادامه دادند. در این میان ماکس وبر با تاکید بر توسعه مشارکت شهروندی به عنوان یک ابزار کلیدی در تشکیل شهر صحه گذاشت. دورکیم شهر را عامل موثر در تسریع و رشد کار اجتماعی(شهروندان) می دانست و آن را عاملی در برقراری نظم و حل امور شهری می پنداشت. پارسونز معتقد است اجتماع هنجاری(گروه های شهری) نظم عمومی (شهر) را تنظیم می کند و لومان و میتزتال نقش اعتماد شهروندان را در نظم اجتماعی مهم تلقی می کند. بدین ترتیب آن چه در بطن این تحلیل ها قابل شناسایی است، تاکید بر مشارکت شهروندان بر حل مشکلات و معضلات اجتماعی شهر است که عموماً به اجتماعی و گروهی بودن این مشارکت توجه داشته اند(جمشیدزاده و غفاری،1390،22و23).
مطابق این مبانی نظری می توان این گونه بیان کرد که توسعه شهری و پیشرفت در جهت ارتقاء سطح فرهنگی و اجتماعی شهروندان بی شک با در نظر گرفتن ویژگی های ذینفعان و ذی نفوذان معنا پیدا می کند. توجه به ذینفعان در قالب مشارکت و حضور شهروندی تبلور می یابد و مدیران شهری به عنوان ذی نفوذان به منظور جلب رضایت شهروندان و بهبود اقدامات توسعه ای باید به دنبال افزایش مشارکت مردمی باشند.
آنچه به عنوان چارچوب مفهومی مد نظر است مشارکت کاربردی به معنای حساس سازی مردم و افزایش پذیرش و توانایی آنان برای پاسخگویی به اقدامات ساختارمند توسعه ای است. از سوی دیگر مشارکت ذینفنعان به صورت توانمند سازی و قابلیت تصمیم گیری بروز پیدا می کند. از آنجایی که مشارکت مردمی جزء حیاتی استراتژی های توسعه است باید با برخورد غیر ابزاری در مشارکت مد نظر قرار گیرد چرا که بدون مشارکت واقعی تدبیر های توسعه ای غیرمردمی و فاقد نتیجه خواهد بود. هرچند مشارکت ابزاری برای دستیابی به اهداف توسعه است اما مشارکت کاربردی مبتنی بر وجود شهروندان آگاه و توانمند است.
با عنایت به موضوع و محدوده این پژوهش در طول 6 سال گذشته سراهای محلات به عنوان زیر ساختهای ارائه دهنده خدمات اجتماعی فرهنگی به تدریج در سطح منطقه ۸ ایجاد و ساماندهی شده اند و می توان ادعا کرد که بخشی عمده از زیر ساختها ایجاد شده است و اکنون باید ما حصل آنها و سیاست های گذشته مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین در این مدت بیشترین بهره برداران از زیر ساخت ایجاد شده زنان و کودکان بوده اند.
به منظور نهادینه کردن مشارکت ۴ اصل یا شرط زیر باید مد نظر قرار گیرد تا شاهد استمرار مشارکت از سوی ذینفعان و استمرار فرایندهای توسعه از سوی ذی نفوذان باشیم. اول ایدئولوژی های مشارکت که در اینجا با تقسیم عادلانه منابع و توسعه خودگردان نهادهای مشارکتی معنا می یابد. دوم نهادهای مشارکتی که سراهای محلات به عنوان پیشانی ارائه خدمات اجتماعی فرهنگی و شهروندان به عنوان گیرندگان خدمات را در بر می گیرد. سوم اصل اطلاع رسانی و جذب مخاطبان عام به سوی نهادهای ایجاد شده و چهارم امکانات فنی و مادی اختصاص یافته به حوزه مشارکت جویی شهروندی است. اصل پنجم اعتماد اجتماعی در سطح میانی است که پیوند دهنده اصول ۴ گانه است و به معنای رضایت مردم از موسسات و سازمانها و نهادهای متولی است و مردم در انتظار تحقق چشم داشت های خود از این مجموعه هستند. فرض می شود در صورتی که این ۵ اصل در کنار هم به شکل متوازان رشد و تکمیل یافته باشد باید شاهد بهبود نوع و اشکال مشارکت مردمی و از سوی دیگر افزایش اقدامات توسعه ای و هدفمند شدن آنها باشیم.
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش: چرخه دستیابی به مشارکت حداکثری
روش شناسی تحقیق
روش مطالعاتی این تحقیق توصیفی و تحلیلی است. در بخش کمی از طریق ابزار پرسشنامه، داده ها در سراهای محلات و با محوریت خانوارهای منطقه تکمیل شده است. در بخش کیفی ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته وجلسات گروهی متمرکز استفاده شده است. همچنین مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بخش دیگر تحقیق است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان ساکن در منطقه ۸ شهر تهران و همچنین مسئولین تصمیم گیر و مرتبط به موضوع می باشد. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390، میزان جمعیت در این منطقه 378.725 نفر می باشد. همچنین بر اساس این آمار منتشر شده، 125.757 خانوار در این منطقه سکونت دارند. روش نمونهگيري در اين پژوهش ترکيبي از نمونهگيري خوشهاي چندمرحلهاي و سهميهاي است. با توجه به روش نمونه گیری در منطقه ۸ از ۳ ناحیه موجود ۱۳ محله انتخاب شدند و سپس ۱۳ سرای محله به عنوان پایگاه ارائه دهنده خدمات اجتماعی تعیین شده است. در نهایت به صورت تصادفی از درون محله خانوار هایی انتخاب شدند.
با توجه به تعداد کل جمعیت منطقه 8 که شامل 378.725 نفر می باشد، با محاسبه سطح خطای 5 درصد در فرمول، افراد نمونه مورد بررسی در پیمایش به میزان 384 نفر می باشد.
در پژوهش حاضر سعی شده است با نظرخواهی از «خبرگان» مرتبط در حوزه هر کدام از ابزارها، رواییشان تامین گردد. جهت برآورد پایایی، روش های مختلفی وجود دارد که در این پژوهش از روش آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی استفاده شده است. برای این کار پس از تدوین پرسشنامه، تعداد سی نسخه از آن توسط پاسخگویان برای آزمون مقدماتی تکمیل و نتایج با استفاده از نرم افزار spss تحلیل و پایایی گویه ها مورد محاسبه قرار گرفت. جهت بررسی اعتبار، با توجه به اینکه پرسشنامه ساخته ی محقق است، با مراجعه به نظرات اساتید محترم، اعتبار صوری پژوهش به دست آمده است. جامعه آماری در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و گروهی شامل مدیران محلات، اعضای اصلی و علی البدل شورایاری ها، نمایندگان نهادهای ذیل در سطح محلات ۱. آموزش و پرورش ۲. بسیج مردمی ۳. هیات های مذهبی ۴. ائمه جماعات ۵. سازمانهای مردم نهاد، مدیران ستادی و صف شهرداری که به طور مستقیم با موضوع در ارتباط اند، نخبگان و اساتید دانشگاهی که در این حوزه سرآمد هستند، مسئولین و مدیران در سازمانهای مربوطه می باشد. در مطالعات کیفی از شیوه نمونه گیری تعمدی و بر اساس اشباع نظری استفاده شده که از هر محله با ذینفعان به صورت فوکوس گروپ و انفرادی مصاحبه شده است. در ضمن با مدیران در سازمانها و نهادهای مرتبط و اساتید و نخبگان دانشگاهی مصاحبه صورت پذیرفته و در مجموع حداقل 14 مصاحبه و 13 فوکوسگروپ انجام گرفته است.
یافته های توصیفی
با توجه به بررسی به عمل آمده در این پژوهش میزان مشارکت اجتماعی در میان شهروندان در حدی بالاتر از متوسط ارزیابی شده است، هرچند که در برخی حوزه های مشارکتی شاهد وضعیت حداکثری و در برخی دیگر دارای شرایط حداقلی هستیم. در ادامه نتایج توصیفی در دو بخش کمی و کیفی بیان شده است.
1. استفاده از نظرات و پیشنهادات مردم در مدیریت امور شهر: 6.4 درصد از پاسخگویان معتقدند که به صورت خیلی کم از نظرات آنها در مورد مدیریت شهر بهره گرفته میشود. در این میان، 11.9 درصد در حد کم، 49.2 درصد در حد متوسط، 23.5 در حد زیاد و 8.5 درصد در حد بسیار زیادی معتقد اند که از نظرات و پیشنهادات آنها بهره گرفته میشود. نتایج به دست آمده از نظرات و پیشنهادات پژوهش نشان می دهد تقریبا 50 درصد پاسخگویان معتقدند در حد متوسطی از نظرات آن ها در بحث مدیریت شهری استفاده می شود.
2. اعتماد شهروندان به برنامه های شهرداری: بر اساس جدول زیر، 12.4 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به برنامه های شهرداری اعتماد دارند. در این میان، 15.2 درصد در حد کم، 41.8 درصد در حد متوسط، 24.7 درصد در حد زیاد و 5.9 درصد در حد بسیار زیادی به برنامه های شهرداری اعتماد دارند.
جدول شماره 1- توزیع فروانی و درصد بر حسب اعتماد داشتن به برنامه های شهرداری
| فراوانی | درصد |
خیلی کم | 48 | 12.4 |
کم | 59 | 15.2 |
تا حدودی | 162 | 41.8 |
زیاد | 96 | 24.7 |
خیلی زیاد | 23 | 5.9 |
کل | 388 | 100.0 |
نما | تا حدودی | - |
3. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد پاکسازی و نظافت محلات: بر اساس نتایج پیمایش 5.4 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به میزان موفقیت در عملکرد پاکسازی و نظافت شهرداری اعتقاد دارند. در این میان، 9 درصد در حد کم، 37.1 درصد در حد متوسط، 41 درصد در حد زیاد و 7.5 درصد در حد بسیار زیادی به موفقیت عملکرد شهرداری در ارتباط با پاکسازی و نظافت محلات اعتقاد دارند.
4. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد اصلاح پیاده رو و معابر: نتایج نشان می دهد 4.9 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به میزان موفقیت در مورد اصلاح پیاده رو و معابر شهرداری اعتقاد دارند. در این میان، 9 درصد در حد کم، 37.1 درصد در حد متوسط، 41 درصد در حد زیاد و 7.5 درصد در حد بسیار زیادی به موفقیت عملکرد شهرداری در ارتباط با اصلاح پیاده رو و نظافت معابر اعتقاد دارند.
5. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد زیباسازی شهر: بر مبنای یافته های پژوهش2.8 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به میزان موفقیت عملکرد شهرداری در زیباسازی فضای شهری اعتماد دارند. در این میان، 6.7 درصد در حد کم، 40.5 درصد در حد متوسط، 37.1 درصد در حد زیاد و 12.6 درصد در حد بسیار زیادی به موفقیت عملکرد شهرداری در ارتباط با زیباسازی فضای شهری اعتقاد دارند.
6. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد ایجاد پارک و فضای سبز: 4.6 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به میزان موفقیت در عملکرد در مورد ایجاد پارک و فضای سبز شهرداری اعتقاد دارند. در این میان، 9.8 درصد در حد کم، 32.5 درصد در حد متوسط، 39.4 درصد در حد زیاد و 13.7 درصد در حد بسیار زیادی به موفقیت عملکرد شهرداری در ارتباط با پارک و فضای سبز اعتقاد دارند.
7. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد احداث اتوبان، زیرگذر و پل عابر: بر اساس یافته های پیمایشی 2.6 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به میزان موفقیت در عملکرد در مورد احداث اتوبان، زیرگذر و پل عابر شهرداری اعتقاد دارند. در این میان 10.3 درصد در حد کم، 29.4 درصد در حد متوسط، 43.6 درصد در حد زیاد و 14.2 درصد در حد بسیار زیادی به موفقیت عملکرد شهرداری در ارتباط با اتوبان، زیرگذر و پل عابر اعتقاد دارند.
8. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد جلب مشارکت مردم در برنامه های شهرداری: نتایج پیمایش نشان می دهد 9.8 درصد از پاسخگویان در حد بسیار کمی به میزان موفقیت در عملکرد در مورد جلب مشارکت مردم در برنامه های شهرداری اعتقاد دارند. در این میان، 17.8درصد در حد کم، 44.1 درصد در حد متوسط، 24.2 درصد در حد زیاد و 4.1 درصد در حد بسیار زیادی به موفقیت عملکرد شهرداری در ارتباط با جلب مشارکت مردم در برنامه های آن اعتقاد دارند.
9. میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد آموزش شهروندان در امور شهری: نتایج نشان می دهد 3.1 درصد از پاسخگویان میزان موفقیت عملکرد شهرداری در مورد آموزش شهروندان در حد بسیار ضعیف، 20.4 درصد در حد ضعیف، 41 درصد در حد متوسط، 25.8 درصد در حد خوب و 9.5 درصد در حد بسیار خوب توصیف کرده اند.
آزمون فرضیه
فرضیه : بهنظر میرسد میزان موفقیت شهرداری در مدیریت شهری باعث افزایش میزان همکاری مردم با شهرداری در مدیریت محلی شده است: نتایج حاصل از آزمون پیرسون حاکی از آن است که با توجه به سطح معناداری آزمون (0.000= sig) این فرضیه تایید میشود. بهعبارتی میزان موفقیت شهرداری در مدیریت شهری باعث تفاوت در میزان مشارکت مردم در برنامه های شهرداری میشود.
جدول شماره ۲-میزان موفقیت شهرداری و همکاری مردم
متغیر مستقل متغیر وابسته | میزان موفقیت شهرداری در مدیریت شهری | زیاد | متوسط | کم | کل | مقدار ضریب پیرسون | سطح معنیداری | |||||
میزان همکاری مردم با شهرداری در مدیریت شهری | زیاد | 42 | 32 | 206 | 280 | 0.223 | .000 | |||||
متوسط | 6 | 10 | 86 | 102 | ||||||||
کم | 0 | 0 | 2 | 2 | ||||||||
کل |
| 48 | 42 | 294 | 384 |
داده های کیفی
با توجه به مدل نظری تحقیق، نتایج حاصل از مصاحبه های فردی و گروهی در پنج عنوان اصلی جمع بندی شد. در حوزه اجرا نیز مسایل مربوط به مدیریت محلی و مشارکت اجتماعی در قالب جدول نشان داده شده است. این پنج عنوان اصلی به شرح ذیل است.
الف: قوانین، آئین نامه ها و دستور العمل های مربوط به مشارکت اجتماعی و مردمی، ب: نهادهای ایجاد شده در حوزه جذب و افزایش مشارکت های اجتماعی و مردمی، ج: زیر ساخت های مادی، فنی و پایه ای، د: اطلاع رسانی و روابط عمومی، و: اعتماد اجتماعی در سطح میانی بین مردم و نهادهای عمومی
جدول شماره ۳- جمع بندی نظرات مصاحبه شوندگان
[1] Hall
[2] Okley
[3] Contribution
[4] Empowerment
[5] Almond
[6] Pawel
[7] Urban Management Project
[8] Habitat
[9] NGOs
مؤلفه های اصلی | مصاحبه های گروهی و فردی محلات | نظرات مدیران میانی و ارشد شهرداری | سایر نظرات حائز اهمیت |
قوانین، آئین نامه ها و دستور العمل های مرتبط با فعالیت محلات به عنوان پیشانی جلب مشارکت عمومی شهروندان | نقص، عدم شفافیت، ابهام و تفسیر به رای، یک طرفه بودن به سوی شهرداری، بی توجهی به ویژگی های بومی محلات | عدم جوابگو بودن نسبت به روند جاری محلات، بی توجهی به ویژگی های بومی مناطق، تمرکز بیش از اندازه و یکنواختی برای همه شهر | با توجه به نوپا بودن ساختار مشارکتی مدیریت محله هرچند قوانین دارای نواقصی است اما بهتر از بی قانونی است |
نهادهای ایجاد شده- شورایاری- هیات امنا- مدیریت محله | ایجاد ساختارهایی چون مدیریت محله و شورایاری به درستی و با توجه به نیازهای مردم صورت گرفته است. اما به دلیل عدم اختیارات کافی نتوانسته جایگاه واقعی خود را پیدا کند. | ساختاری جدید و به منظور تقویت حکمروایی محلی است که با هدف فاصله گرفتن از نهاد خدماتی و تبدیل شهرداری به نهاد اجتماعی ایجاد شد اما به واسطه نقایص قانونی، ضعف بهره برداران و چند صدایی در مدیریت شهری نتوانسته به ظرفیت واقعی خود برسد | هرچند ساختار مدیریت محلی و شورایاری ها سابقه زیادی ندارد اما توانسته است به عنوان ابزار جلب مشارکت مردم حتی به شکل حداقلی عمل کند |
زیر ساخت های مادی، فنی و پایه ای | زیر ساخت های موجود جهت جلب مشارکت عمومی و ارتقای کیفی آن همچون سراهای محلات، فرهنگسراها، بوستانها در سطح منطقه و آنچه در اختیار مدیریت محله محور قرارگرفته است ناکافی بوده و در صورتی که افزایش یابد می تواند به افزایش مشارکت شهروندی بی انجامد. | زیر ساخت های مادی و فنی موجود در نسبت به مناطق دیگر و همچنین نسبت یه گذشته در سطح مطلوب قرار دارد هرچند می تواند کیفیت بهتری پیدا کند و نقایص آنها مثل مشکلات سراهای محلات رفع شود اما آنچه هم اینک وجود دارد به طور کامل و ۱۰۰ درصدی مورد بهره برداری قرار نگرفته است. | زیر ساخت های موجود در سطح منطقه بسته به محلات متفاوت است و توزیع نامتوازن امکانات مشهود است. همچنین به دلیل عدم ارزیابی صحیح درک مشترک و مشخصی از نحوه بهره برداری ها در دست نیست. |
اطلاع رسانی و گزارش عملکرد به شهروندان | وضعیت روابط عمومی و اطلاع رسانی اقدامات و فعالیت های محلی و منطقه ای بسیار ضعیف است و درصورت تقویت می تواند بخش عمده ای از وظیفه آگاهی بخشی و جلب مشارکت را پوشش دهد. به دلیل مشکلات منابع بهتر است اطلاع رسانی و هزینه های مربوط به آن در بخش عمده خود توسط شهرداری منطقه صورت گیرد. | وضعیت روابط عمومی و اطلاع رسانی اقدامات و فعالیت های محلی و منطقه ای بسیار ضعیف است و درصورت تقویت می تواند بخش عمده ای از وظیفه آگاهی بخشی و جلب مشارکت را پوشش دهد. بسیاری از اقدامات مثبت انجام شده از سوی مدیریت شهری می تواند اطلاع رسانی شده و موجب جلب اعتماد شهروندان شود. این اطلاع رسانی در سطح خرد و چهره به چهره توسط مدیریت محلی بایداتفاق افتد. | شیوه اطلاع رسانی موجود پاسخگو نیست و محلات و منطقه نسبت به بکارگیری روش های نوین اطلاع رسانی باید اقدام کنند. بی شک افزایش ظرفیت ها از جمله داشتن سهمی از رسانه ملی مانند شبکه تهران مفید خواهد بود. |
اعتماد اجتماعی در سطح میانی به شهرداری | مردم اعتماد شایسته ای به شهرداری ندارند و این موضوع به خاطر عملکرد شهرداری در حوزه های مختلف است. اعتماد موجود هم حداقلی است و برای کسانی است که منفعتی از شهرداری دریافت داشته اند. منابع شهرداری زیاد بوده و توزیع آن نامناسب است و این موضوع اعتماد مردم را سلب کرده است | اعتماد به شهرداری به واسطه سابقه تاریخی از زمان بلدیه و حافظه اجتماعی مردم در سطح مطلوبی نبوده است اما بعد از انقلاب و به ویژه در سالهای اخیر با حرکت شهرداری از نهاد خدماتی به اجتماعی این اعتماد افزایش یافته است. توزیع منابع درآمد شهرداری بر اساس شاخص ها و ضوابط مشخص است که اگر در این شاخص ها به نحو مطلوب برای شهروندان اطلاع رسانی شود می تواند اعتماد آنها را افزایش دهد | با توجه به ویژگی های تاریخی اجتماعی و عملکرد گذشتگان میتوان نمره پایینی به اعتماد مردم به شهرداری داد. این سطح اعتماد بر آمده از اعتماد اجتماعی مردم نسبت به یکدیگر و حتی در سطح کلان است. نوع عملکرد و کیفیت کار شهرداری، برخورد با شهروندان مشارکت جو و نحوه پاسخ دهی به نیازها / عملکرد پیمانکاران مانند وضع بهداشت شهر/ به بی اعتمادی می افزاید |
اختیار عمل در حوزه مدیریت محلی | مدیریت محله صرفا محدود به حوزه فرهنگی اجتماعی و شهرداری است و در ارتباط با سایر حوزه ها و سازمان ها بلا اعتبار است. اختیارات حوزه شهرداری نیز در شکل حداقلی است و تا زمانی که به رفع نیازهای مدیریت شهری کمک کند و مورد توجه است | با توجه به نوپا بودن ساختار مدیریت محله و اینکه ایجاد کننده این ساختار شهرداری است نمی توان انتظار زیادی از اختیارات محلی داشت هرچند با توانمند شدن محلات و اقدامات بهتر می بایست اختیارات بیشتری واگذار شود اما همین سطح از اختیار نیز در سازمانهای دیگر وجود ندارد
| تا زمانی که مدیریت یکپارچه شهری تحقق نیافته است نمی توان از مدیریت محلی کامل با اختیار عمل مناسب صحبت کرد اما در حیطه اختیارات مدیریت شهری و بر اساس آیین نامه مدیریت محله محور می توان حوزه های دیگر از اجتماعی را به محله واگذار کرد |
تحلیل و جمع بندی
مشارکت وسیله ای برای دستیابی به اهداف توسعه انسانی و یک ارزش مستقل در توسعه جوامع شهری به حساب می آید چنانکه در اجرای هر طرح، شهروندان در مراحلی از آن مشارکت فعالانه داشته باشند غالبا موفقیت حاصل می شود و به همین دلیل مشارکت مردم به عنوان مهمترین عامل در موفقیت طرح ها به شمار می رود. مشاركت در زندگي جمعي حقي طبيعي قلمداد شده و در دهه هاي اخير در مديريت شهري مورد تأكيد قرار گرفته است. در عصر حاضر مشارکت در همه قلمروها نقش عمده ای دارد و شهروندان به صورت فردی و گروهی، خواهان حاکمیت بر سرنوشت خود هستند. مهمترین جنبه های مشارکت، فراهم آوردن پیش شرط های لازم برای استفاده از توانایی بالقوه مالی، علمی، فکری و… آنان است. از سوی دیگر، سپردن امور به شهروندان، مستلزم روحیه مشارکت طلبی و کار جمعی است که تاکنون در جامعه ما زمینه مساعد چندانی برای آن وجود نداشته است.
جایگاه مشارکت در قوانین برنامه ریزی شهری در ایران در چارچوب قوانین و مقررات متعددی انجام می شود. شهرداری تهران به عنوان اولین شهر کشور با تشکیل شورایاری و سراهای محلات تلاش کرد با تغییر رویکرد از نهادی خدماتی به نهادی اجتماعی و فرهنگی زمینه مشارکت را فراهم آورد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد در میان عواملی که از گسترش سریع مشارکت جلوگیری می کنند، نبود برنامه ای است که زمینه مشارکت جویانه را فراهم کند و درک آن را آسان گرداند و سبب تسهیل مدیریت کلان شهری گردد. اگر بخواهیم برای ایجاد مشارکت فعال شهروندان دنبال ابزاری مناسب باشیم، می توانیم جلب اعتماد شهروندان از سوی مسئولان شهری را مهمترین ابزار قلمداد کنیم چرا که پاسخگویان اظهار داشتند اکثریت مدیران نسبت به شهروندان پاسخگو نیستند و نظرات مردم در مدیریت شهری تا حد کمی اجرایی می شود که این لزوم ایجاد اعتماد جدی را فراهم می آورد. به واقع امروزه نمی توان بر اساس رهیافت های توسعه ی گذشته عمل کرد، مسائل شهری به حدی از پیچیدگی محتوا و عملکرد رسیده اند که نیازمند استفاده از تمامی نیروهای شهروندی در فرآیند مدیریت کلان شهری می باشد و در کلیه مراحل طرح (قبل از اجرا، در حین اجرا و بعد از اجرا) مشارکت شهروندان نقش پر اهمیتی را بازی می کند. همچنین تمامی متخصصان و برنامه ریزان شهری در این اصل متفق القول اند که فقدان تخصص های کافی در امور شهر و شهرداری در ترکیب اعضای شوراها، از مهمترین چالش های برنامه ریزی و مدیریت شهری است که تحقق نیافتن موضوع مشارکت شهروندان در امور شهر از جمله آنهاست. لازمه موفقیت همه ی برنامه های مشارکتی، اعتقاد و باور سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران شهری بر تأثیر مثبت مشارکت شهروندان در حل مسائل و معضلاتی می باشد که زمینه بهبود کیفیت معیشت آنان را فراهم می کند.
جمع بندی و تحلیل نتایج کمی و کیفی در پاسخ به پرسش های پژوهش نشان داد که وضعیت مشارکت شهروندان در برنامه های اجتماع محور مدیریت شهری در حدی متوسط است و سراهای محلات در قالب مدیریت محله محور توانسته اند با کاهش فاصله بین مدیریت شهری و شهروندان نقش واسط ایفا کنند. اهداف، تشکیلات و وظایف سراهای محله نمایانگر این است که هرچند به صورت قانونی، وظیفهی حمایت اجتماعی و خدمات رفاهی به آنان اعطا نشده است اما چارچوب نهادی آن در کشور ما موجود است. اما به نظر میرسد این نهادها به عنوان نهادهای فراگیر فعالیت نمیکنند.
همچنین تاثیر مثبت مدیریت محله محور بر کیفیت مشارکت شهروندان به ویژه در آشنایی با مفاهیم و آموزه های شهروندی مشهود است اما چالش های فراروی این نهاد توانسته است با اختلال در فعالیت ها و تصمیم گیری ها سهمی هم در کاهش مشارکت مردمی داشته باشد. فقدان زیر ساخت های قانونی و رسمی، عدم شناخت جایگاه سرای محله و مدیریت محلی توسط مردم، عدم خودباوری مدیران شهری و محلی نسبت به عملکرد خود، عدم عضویت نمایندگان همه گروه ها در تصمیمات محلی، حوزه وسیع و سطحی فعالیت های شهرداری در سطح محله، عدم دسترسی به اطلاعات کافی در خصوص اقدامات مدیریت شهری، محدودیت های ساختاری و ضعف مدیریت در سطوح کارشناسی و اجرایی، تنگناها و محرومیت های مالی، نیاز به درآمدزایی و استقلال مالی، ضعف ارتباطات بین صف و ستاد- حوزه تصمیم و اجرا از جمله این چالش هاست.
تایید فرضیه تحقیق نشان داد که هرچه شهرداری تهران در حوزه اقدامات قانونی خود با کیفیت و شفافیت بیشتری عمل کند و بتواند به موفقیت های بیشتر و قابل احساس برای شهروندان دست یابد به همان میزان می تواند شاهد افزایش مشارکت و همیاری شهروندان در اموری باشند که شهرداری متولی آن است. موفقیت در اجرای قانون مند مدیریت محله محور می تواند از جمله این اقدامات باشد. چیزی که تاکنون نتوانسته به شکل حداکثری خود برسد و صرفا در سطح مشارکت صوری و حداقلی باقی مانده است.
همانطور که تمرکز زدایی مدیریتی، واگذاری مسئولیت های برنامه ریزی از سطوح دولتی به نهادهای محلی و بالاخره مشارکت دادن مردم در فرآیندهای توسعه شهری از طریق تدوین قوانین و فرآیندهای رسمی برای اخذ نظرات مردم در امر برنامه ریزی و مدیریت شهری در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به طور جدی مطرح است. بکار گیری مشارکت مردم در برنامه ریزی شهری زمانی ممکن خواهد بود که این نظام اجازه استفاده از نظرات مردم را بدهد و به گونه ای سازماندهی شده باشد که دخالت مردم در فرآیند برنامه ریزی را ممکن سازد.
در برنامه ریزی مشارکتی به نقش قدرت و صاحبان قدرت (شهروندان و مسئولان شهری) در فرآیند تصمیم سازی و مدیریت کلان شهری توجه ویژه ای می شود تا با در نظر گرفتن ساز و کارهای موجود گامی در جهت ارتقاء مشارکت محوری برداشته شود. در جهت نیل به هدف این پژوهش راهکارهایی به صورت زیر پیشنهاد می گردد:
– تغییرنگرش اقتدار گرایانه مسئولین شهری و اقتدار بخشیدن به شهروندان
– تقویت اعتماد اجتماعی به منظور رسیدن به توسعه و تعمیم مشارکت شهروندان در امور شهری
– ایجاد انگیزه برای فعالیت های دست جمعی و رفع محرومیت بر اساس معیارهای عدالت اجتماعی در شهر
– تشویق فعالیت های گروهی و طرح شعارهای مشارکت جویانه از سوی شهرداری ها در کنار حمایت قاطع از بخش خصوصی
– مشارکت از طریق جامعه مدنی و توسعه بیش از پیش سازمان های مردم نهاد
– حضو نیروهای متخصص جوان در کنار نیروهای با تجربه برای برنامه ریزی های منسجم شهری
–– شناساندن رابطه متقابل شهر به شهروندان و مسئولیت هایی که هر یک بر عهده دارند
تثبیت شوراها و ارتقای نقش آن ها به عنوان نماد واقعی مشارکت مردمی
پی نوشت
3 Hall
4 Okley
5 Contribution
6 Empowerment
7Almond
8 Pawel
9 Urban Management Project
10 Habitat
11 NGOs
منابع و مآخذ
- دوران، بهزاد و رضا عبدالرحمانی،( 1388) ، هویت محله ای ، کتاب مفاهیم و رویکردهای نظری توسعه محله ای 2، مجموعه مقالات اولین همایش توسعه محله ای ، طرح نو
- احترامی، مهرداد( 1388)، سازمان اجتماعی پایدار در مقیاس محله ای ، کتاب مشارکت مردمی و توسعه محله ای 1، مجموعه مقالات همایش توسعه محله ای 4، طرح نو
- اصغري زاده،عزت الله-باغستاني برزكي، حوريه (1386): بررسي توسعه فرهنگي شهروندي و توسعه كالبدي شهر تهران ، ((نظارت همگاني و توسعه سازماني))،تهران،شهرداري تهران
- اطهري ،زينب سادات-نصير آبادي بختيار ، حسنعلي(1386):تربيت شهروندي حلقه ي مفقوده در نظارت شهروندي ،((نظارت همگاني شهروندي و توسعه سازماني))، تهران،شهرداري تهران.
- رهپویان پژوهش،( 1388)، بررسی نظرات شهروندان تهرانی در خصوص عملکرد معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری. اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
- بهادري،نرگس (1389)،حقوق شهروندي در مديريت شهري شهروند مدار،((نظارت همگاني و توسعه سازماني))، تهران ، شهرداري تهران.
- پیران، پرویز (1379)، روش¬های مشارکت¬جویانه در مطالعه فقر، در مجموعه مقالات فقر در ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی،
- رسولی، بهرام (1392)، بررسی تمایل به مشارکت شهروندان در مدیریت و توسعه پارک های محله ای شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، استاد راهنما عبدالحسین کلانتری؛
- رضایی، عبدالعلی (1385)، مشارکت اجتماعی: هدف یا ابزار توسعه، مجله اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره 110 – 109؛
- زاهدی اصل، محمد (1381)، مبانی رفاه اجتماعی، تهران، انتشارات علامه طباطبایی؛
- ملاحسنی، حسین،( 1388). سرمایه اجتماعی در سطح محله ، کتاب مشارکت مردمی و توسعه محله ای 1 ، مجموعه مقالات همایش توسعه محله ای 4، طرح نو
- علوی تبار، علیرضا (1379)، مشارکت در اداره امور شهرها: بررسی الگوی مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها، جلد اول، چاپ دوم، انتشارات سازمان شهرداری ¬های کشور،
- غفاری، غلامرضا (1383)، اعتماد اجتماعی در ایران، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
- غفاری، غلامرضا و ازکیا، مصطفی (1380)، بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان، نامه علوم اجتماعی، شماره 17؛
- کلانتری، عبدالحسین (1391)، مباحثی در زمینه مشارکت شهروندان در امور شهر، تهران، انتشارات تیسا؛
- کمانرودی کجوری، موسی( 1388)، محدودیت های ساختاری مدیریت شهرداری و ضرورت تحول در الگوی مدیریت محله های شهر تهران ، کتاب مدیریت توسعه محله ای ، مجموعه مقالات همایش توسعه محله ای 3 ، طرح نو
- كاتوتري ، هوئين 1986: ((مشاركت در توسعه))، ترجمه غبرايي،هادي و طبائي، داوود 1379،تهران: نشر روش.
- محقر، علی و حسن شفیعی( 1388)، مدیریت محلی و توسعه پایدار محلی شهری ، کتاب مدیریت توسعه محله ای ، مجموعه مقالات اولین همایش توسعه محله ای 3، طرح نو
- مدنی قهفرخی، سعید (1389)، جماعت گرایی و برنامه های جماعت محور، تهران، انتشارات یادآوران،
-ممتاز، فريده1379: ((جامعه شناسي شهر))،تهران :شركت سهامي انتشار .
- نجاتی حسینی، سید محمود (1389)، پارادایم های جدید مدیریت شهری: مدیریت شهری، جلد اول، مجله مدیریت شهری؛
- نصیری، معصومه، 1388، بررسی نقش سازمان های غیر دولتی در مشارکت اجتماعی ساکنان محلات شهری و مشکلات و راهکارهای آن ، کتاب مشارکت مردمی و توسعه محله ای 1 ، مجموعه مقالات همایش توسعه محله ای 4 ، طرح نو
- وحیدا، فریدون و نیازی، محسن (1383)، تاملی در مورد رابطه بین ساختار خانواده و مشارکت اجتماعی، نامه علوم اجتماعی، نشریه علمی – پژوهشی، شماره سوم؛
- Cohen, J., 1999, “Changing Paradigms of Citizenship and the Exclusiveness of the Demos”,
International Sociology, 14 (3): 245–268.
- Manfred, Josef. "Contextualization An Approach to Improve Participation in Urban Planning Processe.2005
- Bo Gattis (2010). The Why's and How's of Citizen Satisfaction Surveys: An Examination of
the Relationships between Data Use and Achieving Desired Outcomes Among National Citizen Survey Participants, USA.
- Cities Alliance (2005), "The impact of city strategies, Washington D.C, USA
- World bank, A.(1999), urban and local government development strategy, World bank
منابع فارسی به انگلیسی
· Doran,B & R. Abdolrahmani.2009. Neighborhood identity. Concepts and Approaches of Neighborhood Development. tehran: tarheno
· Ehterami,M. 2009. Sustainable social organization on a neighborhood scale. Popular participation and neighborhood development. tehran: tarheno
· Kaotry,H.2000. Participation in development. translate by Hadi GHebraei. Tehran: ravesh
· Asghari zadeh,E. 2007. Public oversight and organizational development. tehran: Tehran municipality
· Athari,Z.2007. Public oversight and organizational development2. tehran: Tehran municipality
· Rahpouyan,P.2009. Reviewing the views of the citizens of Tehran About the performance of the municipality of Tehran. tehran: the municipality of Tehran
· Bahadori, N. 2010. Citizenship Rights in Urban Management. tehran: the municipality of Tehran
· Piran, P.2000. Participatory Methods in the Study of Poverty. Tehran: university of social welfare and rehabilitation
· Rasooli,B. 2013. Investigating the willingness of citizens to participate in the management and development of neighborhood parks in Tehran. Tehran: university of Tehran
· Rezaei, A. 2006. Social Participation: The Purpose or Development Tool. Journal of Political and Economic Information.109-110
· Zahediasl, M. 2002. Basics of Social Welfare. Tehran: university of allame tabatabaei
· Mollahasani, H. 2009. Social capital at the neighborhood level. Concepts and Approaches of Neighborhood Development. tehran: tarheno
· Alavitabar, A.2000. Participation in city affairs administration.(2ed). Organization of municipalities of the country(iran)
· Ghaffary, Gh.2004. Social trust in Iran. tehran: Ministry of Culture and Islamic Guidance
· Ghaffary, Gh & Azkia. 2001. The relationship between trust and social participation in kashan. tehran: Social Sciences Magazine
· Kalantari,A. 2012. Debate on Citizen Participation in City Affairs. Tehran: tisa
· Kamanroudi, M. 2009. Structural Constraints of the Municipality. Concepts and Approaches of Neighborhood Development. tehran: tarheno
· Mohghar,A. 2009. Local management and sustainable development. Concepts and Approaches of Neighborhood Development. tehran: tarheno
· Madani, S.2010. Constituency-oriented congregations. Tehran: Yadavaran
· Momtaz,F. 2000. City Sociology. tehran: Enteshar
· Nejati Hosseini, M. 2010. Urban Management. Tehran: Urban Management Magazine
· Nasiri,M.2009. The role of NGOs in social participation. Concepts and Approaches of Neighborhood Development. tehran: tarheno
· Vahida, F.2004. The Relationship Between Family Structure and Social Participation. tehran: Social Sciences Magazine
The Role of Urban Management in Promoting Social Engagement with an Emphasis on the Neighborhood Approach: A Case Study of District Eight of Tehran
Abstract
Every year, many developmental-social and cultural plans are implemented in which citizens have a more or less prominent role. However, the role of citizens and their participation should be promoted to accelerate the implementation of plans and promote the social approach adopted by municipalities. Therefore, the present status of public participation and methods of its promotion should be investigated. The purpose of the research was to evaluate the actual participation of Tehran citizens in urban management plans and develop an operational model to promote public participation. The study was a descriptive one in which the data were collected by a mixed research method, i.e. both qualitative and quantitative. Based on Cochran’s sample size formula, the sample size was estimated to be 384. The first phase of the survey was completed by distributing a questionnaire between residents of the 13 neighborhoods of “District Eight” in Tehran.The results indicated that almost 60 percent of all the plans implemented by departments and units of the municipality have included public participation; however, inconsistency and changes in priorities have caused a reduction in continued participation. Furthermore, the unclear definition of the role of Support Councils and Neighborhood Houses (Sara-ye Mahalleh) has resulted in ineffective public participation. The results indicated that if citizens are made well aware of the measures taken by urban management, they will cooperate more to have them implemented. The suggestions provided at the end of the research are meant to increase public participation and overcome the obstacles identified.
Keywords: Participation, Citizenship, Tendency to Participation, Urban Management, Local Management