تبیین جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه اقتصادی استان هرمزگان
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانمحمد آشینه 1 , سروش فتحی 2 , طهمورث شیری 3 , هدایت الله نیکخواه 4
1 - دانشجوی دکترای جامعه شناسی گرایش اقتصادی و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب
2 - عضو هیات علمی
3 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
4 - دانشگاه هرمزگان
کلید واژه: سرمایه اجتماعی کلان, سرمایه اجتماعی خرد, هرمزگان, توسعه اقتصادی, سرمایه اجتماعی میانی,
چکیده مقاله :
باتوجه به اهمیت سرمایهاجتماعی طی دهههای اخیر و نقش تأثیرگذارآن بر توسعهاقتصادی، هدف این تحقیق تبیین جامعهشناختی تأثیر سرمایهاجتماعی بر توسعهاقتصادی استانهرمزگان می باشد. جامعهآماری پژوهش حاضر شامل 13شهرستان استان هرمزگان میباشد که حجم نمونه بصورت تمام شماری شهرستانها می باشد. روش جمع آوری دادهها از طریق تحلیلثانویه و استفاده ازدادههای موجود درسازمان مدیریت و برنامهریزی استانهرمزگان بوده است. برای بررسی دادههای توسعهاقتصادی از سالنامههای آماری و برای سنجش میزان سرمایهاجتماعی وشاخص-های آن از دادههای آمایش سرزمین استانهرمزگان استفاده گردیدهاست و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم-افزار spss انجام پذیرفته است. برای سنجش توسعهاقتصادی از چهارشاخص نرخ اشتغال، بیکاری، مشارکت اقتصادی و بارتکفل استفادهشده است. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان توسعهیافتگی اقتصادی را بندرلنگه و کمترین میزان توسعهیافتگی مربوط به ابوموسی و میناب میباشد. علاوهبرآن، بااستناد به آمارهای استنباطی میتوان-گفت بین سرمایهاجتماعی و توسعهاقتصادی رابطه معکوس وجوددارد؛ که این رابطه معکوس ناشی از پیوندهای قوی دربین شهرستانهای موردمطالعه میباشد؛ و براساس نظریه پیوندهای ضعیف ،پیوندهای درون گروهی منجر به عدم توسعهیافتگی میشود.
Considering the importance of social capital in recent decades and its influential role on economic development, the purpose of this study is to explain the sociological impact of social capital on economic development in Hormozgan province. The statistical population of the present study includes 13 cities of Hormozgan province that the sample size is the total number of cities.The method of data collection was through secondary analysis and the use of existing data in the Management and Planning Organization of Hormozgan Province. To review economic development data, statistical yearbooks and to measure the amount of social capital and its indicators, land management data of Hormozgan province have been used and data analysis using software spss is done.To measure economic development, four indicators of employment rate, unemployment, economic participation and barter have been used. The results show that Bandar Lengeh has the highest level of economic development and Abu Musa and Minab have the lowest level of development. In addition, based on inferential statistics, it can be said that there is an inverse relationship between social capital and economic development; That this inverse relationship is due to strong links between the cities under study; And according to the theory of weak links, intra-group links lead to underdevelopment.
_||_
تبیین جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه اقتصادی استان هرمزگان
چکیده
باتوجه به اهمیت سرمایهاجتماعی طی دهههای اخیر و نقش تأثیرگذارآن بر توسعهاقتصادی، هدف این تحقیق تبیین جامعهشناختی تأثیر سرمایهاجتماعی بر توسعهاقتصادی استانهرمزگان می باشد. جامعهآماری پژوهش حاضر شامل 13شهرستان استان هرمزگان میباشد که حجم نمونه بصورت تمام شماری شهرستانها می باشد. روش جمع آوری دادهها از طریق تحلیلثانویه و استفاده ازدادههای موجود درسازمان مدیریت و برنامهریزی استانهرمزگان بوده است. برای بررسی دادههای توسعهاقتصادی از سالنامههای آماری و برای سنجش میزان سرمایهاجتماعی وشاخصهای آن از دادههای آمایش سرزمین استانهرمزگان استفاده گردیدهاست و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss انجام پذیرفته است. برای سنجش توسعهاقتصادی از چهارشاخص نرخ اشتغال، بیکاری، مشارکت اقتصادی و بارتکفل استفادهشده است. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان توسعهیافتگی اقتصادی را بندرلنگه و کمترین میزان توسعهیافتگی مربوط به ابوموسی و میناب میباشد. علاوهبرآن، بااستناد به آمارهای استنباطی میتوانگفت بین سرمایهاجتماعی و توسعهاقتصادی رابطه معکوس وجوددارد؛ که این رابطه معکوس ناشی از پیوندهای قوی دربین شهرستانهای موردمطالعه میباشد؛ و براساس نظریه پیوندهای ضعیف ،پیوندهای درون گروهی منجر به عدم توسعهیافتگی میشود.
کلید واژه: توسعه اقتصادی،سرمایه اجتماعی خرد، سرمایه اجتماعی میانی، سرمایه اجتماعی کلان، هرمزگان
بيان مسأله
بشر در اعصار تاریخ و از زمانی که زندگی جمعی را برای ادامه حیات خود برگزید، به صورت تلویحی و ناخودآگاه از سرمایه اجتماعی در پیشبرد اهدافش بهره برده است. سرمایه اجتماعی یکی از سرمایههای مهم هر جامعهای است که از مؤلفههای اساسی و مؤثر در توسعه و ثبات آن کشور محسوب می شود؛ سرمایهای که زیر بنای توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی یک کشور است. اهمیّت این سرمایه، به میزانی است که از آن به عنوان ثروت نامرئی یک کشور یاد میکنند و از رهگذر این سرمایه حیاتی است که انسجام، اعتماد متقابل و حسن اطمینان و همبستگی در جامعه فراهم میشود و هرگونه کاهش در آن، منجر به کاهش مشارکت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان میشود و همچنین رشد آسیبها و جرایم اجتماعی، بیاعتمادی، یأس و ناامیدی و احساس محرومیت نسبی و بسیاری از ناهنجاریها نتیجه تقلیل سرمایه اجتماعی است(مهرگان و دلیری، 1394: 118). درسالهای اخیر باتوجه به اینکه در مراکز علمی_پژوهشی، تحقیقات بسیاری در حیطه تأثیر سرمایهاجتماعی بر توسعه اقتصادی انجام شدهاست؛ در ایران نیز علاوهبر پژوهشهای گسترده در این باره، طبق ماده 98 قانون چهارم توسعه، بهمنظور ارتقاي سرمایهاجتماعی، ارتقاي رضایتمندي عمومی دولت مکلف شدهاست ضمن سنجش سرمایهاجتماعی و ارائه گزارشهاي سالیانه، سازوکارهایی را در راستاي بهبود و افزایش سرمایه اجتماعی به اجرا درآورد (قاسمی و همکاران، 1390: 244). نکته حائز اهمیت در تحقیقات سرمایهاجتماعی این است که این مفهوم به شدت به عواملی همچون سیاستگذاریهای اقتصادی، نوع حکومت، شرایط فرهنگی و.... وابستگی دارد؛ بدین گونه که این شرایط میتواند کارکرد سرمایهاجتماعی را تحتالشعاع قرار دهد و گاه نتیجه معکوس و منفی به دنبال داشتهباشد. طرفداران نظریه سرمایهاجتماعی معتقدند که سرمایهاجتماعی برای سلامت اقتصادی جوامع حیاتی است(انگبز و همکاران، 2016: 39). این واژه به تازگی وارد حوزه اقتصاد شدهاست وصاحبنظرانی همچون رابرت پوتنام1، جیمز کلمن2، پیر بوردیو3، فرانسس فوکویاما4 به بررسی این روابط پرداختهاند (صادقپور، 1392: 3). همچنین چوپرا5(2001) معتقد است سرمايه اجتماعي يک بعد تازه را به گفتمان توسعه اضافه کردهاست و مدنظر قراردادن تراکم نهادهاي رسمي و غيررسمي به عنوان سرمايهاجتماعي براي تحقق توسعه، پيوند بين سرمايه اجتماعي و توسعه اقتصادي را رسميت بخشيده است(چوپرا، 2001). توسعهاقتصادی عبارتاست از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و جتماعی. عوامل متعددی بر توسعهاقتصادی تأثیر میگذارد و در پیشرفت و ممانعت از توسعهیافتگی تقش دارد؛ از جمله عواملی که میتواند در روند توسعهاقتصادی جوامع تأثیرگذار باشد، میزان بهرهمندی آن جامعه از سرمایهاجتماعی است(عبداللهی ارپناهی، 1396: 35).
امروزه اهمیت مفهوم سرمایه اجتماعی در بطن اقتصاد قرار گرفته است و جوامع برای پیشرفت و بعضا جلوگیری از انحطاط، ناگزیر به شناخت چارچوب سرمایه اجتماعی و اثراتش در جامعه و استفاده از آن به عنوان راهکاری برای خروج از انحطاط و رکود هستند. در این میان یکی از مهمترین اثرات و برهمکنشهای حاصل از سرمایه اجتماعی، ارتباطی است که میان آن و شاخصهای توسعه اقتصادی وجود دارد(مهرگان و دلیری، 1394: 124). سرمایه اجتماعی را به عنوان زیربنای توسعه هر جامعه در نظر میگیرند. اهمیّت سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه، تا حدّی است که میتوان آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه یافته به طور آشکاری مشاهده کرد(خاوری، 1390: 279).
سرمایهاجتماعی به عنوان حلقه گمشده توسعهاقتصادی میتواند بهعنوان راهکاری برای افزایش ثروت و رفاه جامعه، رفع فقر و ایجاد اشتغال مورد استفاده قرارگیرد. توجه به ابعاد سرمایهاجتماعی مانند اعتماد، مشارکت، انسجام، مسئولیتپذیری و سایر مولفههای سرمایه اجتماعی و اهمیت دادن به آنها میتواند در رابطه با افزایش سرمایهگذاری، افزایش درآمد خانوار، رفاه، رفع نابرابریهای اجتماعی، اشتغال و در نتیجه بهبود شرایط اقتصادی را به دنبال داشته باشد(حیدریساربان، 1397: 141).
توسعهاقتصادی بهعنوان یکی از دلمشغولیها برای تمام استانهای کشور تبدیل شدهاست؛ ولیکن استان هرمزگان جزء معدود استانهای کشور است که برای اقتصاد سیاسی کشور موقعیتی فوق استراتژیک دارد. وجود تنگه هرمز که بیش از نیمی از محمولههای نفتی جهان از آن عبور میکنند، بیش از 80 درصد صادرات کشور و نزدیک به 58 درصد از واردات کشور از بنادر استان هرمزگان انجام می شود و اینکه به گفته رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و معاون رئیس جمهور(4/10/1395) استان هرمزگان جزو معدود استانهای کشور است که درآمد سازی کافی دارند و باید از درآمد آنها برای کمک به مابقی استانهای کشور که درآمد کافی ندارند استفاده کرد، همچنین زیربناها و زیرساختهای بزرگ و کوچک مانند بنادر بزرگ شهید رجایی و شهید باهنر با عملکرد فراملی، وجود بنادر چندمنظوره و بنادر نفتی، استقرار مناطق آزاد تجاری و صنعتی قشم و کیش، صنایع معدنی فلزی خلیج فارس،شهرکها و نواحی صنعتی، دسترسی به چهارنوع شبکه ترابری زمینی، دریایی، ریلی و هوایی، وجود ذخایر آبزیان و استقرار صنایع بزرگ مانند کشتی سازی، فولاد، آلومینیوم، سیمان، پالایشگاههای بزرگ نفت و گاز و...، موارد معدودی هستند که چرایی اهمیت بسیار زیاد استان هرمزگان در اقتصاد و سیاست کشور را نشان میدهند.
علیرغم پتانسیلهای زیاد استان، ﺑﺎﻻ ﺑﻮدن ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﯿﺎﻓﺘﮕﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﺮخ ﺑﺎﻻي ﺑﯿﮑﺎري، ﻓﻘﺪان اﻣﮑﺎﻧﺎت زﯾﺮﺑﻨﺎﯾﯽ، ﺷﮑﺎﻓﻬﺎي ﻋﻤﯿﻖ ﻃﺒﻘـﺎﺗﯽ، اﻓـﺰاﯾﺶ ﻓﻘﺮ، ﺳﻄﺢ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي، ﻓﻘﺪان ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ آﻣﺎر و اﻃﻼﻋﺎت ﻗﻮي و.... ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﺗﻨﮕﻨﺎﻫﺎي ﻓﺮاواﻧﯽ از ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ، بهویژه هرمزگان اﺳـﺖ ﮐﻪ اﻣید میرود ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻄﻮر ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺮدﻧﺪ(دادورخانی و مردانی، 1387: 78). با توجه به اینکه از نظر محقق تعیین نوع ارتباط توسعه اقتصادی در استان با سرمایه اجتماعی کار جدیدی است لذا اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را به مراتب بیشتر و جدی تر نمایان می سازد. بنابراین ﻫﺪف اﺻﻠﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ نقش سرمایه اجتماعی در درﺟﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﮕﯽ ﻧﺴﺒﯽ اقتصادی ﺷﻬﺮﺳتانهای ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺳﺘﺎن هرمزگان ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ همچنین از دیگر اهداف پژوهش حاضر میتوان به " چگونگی وضعیت سرمایه اجتماعی و شاخصهای آن در سطح شهرستانهای استان، وضعیت توسعهیافتگی اقتصادی در بین شهرستانها، رابطه شاخصهای سرمایه اجتماعی با میزان توسعه یافتگی اقتصادی در سطح استان" اشارهکرد.
پیشینه تحقیق
پیشینه داخلی
علمی و قربانی(1395)، در تحقیقی با عنوان تأثیر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی برای کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا و با استفاده از روش داده های تابلویی برای دوره زمانی 1996 تا 2012 انجام داده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه اجتماعی اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی دارد. بنابراین دولت ها باید برای دستیابی به رشد اقتصادی، به شرایط اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی مطلوب برای شکل گیری سرمایه اجتماعی توجه نمایند.
سوری(1393)، در مقاله خود با استفاده از آزمون علیت بین رشد اقتصادی و سرمایه اجتماعی نشان میدهد که در کوتاه مدت رشد اقتصادی عاملی برای ارتقا و بهبود سرمایه اجتماعی است. نتایج حاصل از تخمین توابع تولید و معادلات رشد نیز همگی نشان از اهمیت سرمایه اجتماعی دارند. ضریب سرمایه اجتماعی در تابع تولید و در معادله رشد همواره مثبت است که نشان دهنده اهمیت فضای فعالیت اقتصادی و روابط بین افراد در کنار سایر عوامل تولید دارد.
تقیزاده و علمی(1392)، در مطالعه خود تحت عنوان سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی ایران طی دوره 1350-1387، با استفاده از الگوی خود رگرسیون با وقفه توزیعی، در چارچوب مدل های رشد درون زا، اثر سرمایه اجتماعی به همراه سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و صادرات و واردات را بر رشد اقتصادی بررسی نموده اند. آنان از شاخص تعداد چک های پر مخاطره(بلا محل) برای فقدان سرمایه اجتماعی استفاده نموده اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد، در بلند مدت ارتباط معکوس و معناداری میان کاهش سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی وجود دارد و هم چنین در بلند مدت نقش سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی نسبت به سرمایه انسانی پر رنگ تر می باشد.
حیدریپور و همکاران(1391) در تحقیقی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی در سطح تحلیل بین کشوری پرداختند. سرمایه اجتماعی مجموعه ای از عناصر فردی و گروهی، رسمی و غیر رسمی که با خلق مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی باعث تاثیرات مثیت و فزاینده ای بر توسعه می شوند. آنها از داده های 164 کشور در زمینه شاخص های درصد زنان شاغل در در سطوح وزارتخانه ای و درصد کرسی های اشغال شده توسط زنان در مجلس بعنوان شاخص های سرمایه اجتماعی و داده های سرانه تولید ناخالص داخلی بعنوان شاخص های توسعه اقتصادی و با بهره گیری از تحلیل همبستگی پیرسون به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی پرداختند.یافته های آنها نشان می دهد که تنها در کشورهای با توسعه انسانی بالا رابطه معنی دار و مثبتی بین شاخص های توسعه اقتصادی و سرمایه اجتماعی وجود دارد.
قاسمی و همکاران(1390) در تحقیقی با عنوان رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی در پی این استدلال بودند که سرمایه اجتماعی ضمن اینکه تاثیر مثبتی بر توسعه دارد اما گاهی اوقات ممکن است برای توسعه مفید و مناسب نباشد. روش تحقیق مقاله کتابخانه ای بوده و تحقیقات مختلفی که در زمینه ارتباط میان سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی وجود دارد بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان داده است که سرمایه اجتماعی درون گروهی که بر اعتماد محدود و خاص تاکید دارد، موجب اختلال سازمانی و فرقه گرایی می شود و نتیجه آن عدم توسعه است. در مقابل سرمایه اجتماعی برون گروهی با گسترش اعتماد تعمیم یافته، شکل گیری شبکه های روابط اجتماعی و مشارکت افراد در انجمن های داوطلبانه به فرایند توسعه اقتصادی کمک می کند.
از بین مطالعات داخلی مرتبط همچنین میتوان به کارهای تشکر و معینی(1386) درباره سرمایه اجتماعی و توسعه، سوری(1384) با عنوان "سرمایه اجتماعی و عملکرد اقتصادی"، سلیمانی(1387) در خصوص نقش سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی، عسگری و توحیدی نیا(1386) در زمینه تأثیر سرمایه اجتماعی بر رشد و توسعه اقتصادی، توسلی و بینیاز(1381) با عنوان "رویکردی به ارزیابی سرمایه اجتماعی در اقتصاد ایران"، علمی و همکاران(1384) سرمایه اجتماعی و چگونگی تأثیر آن بر اقتصاد و منظور و یادی پور(1387) در خصوص سرمایه اجتماعی عامل توسعه اجتماعی و اقتصادی اشاره کرد.
پیشینه خارجی
دلیچ و همکاران6(2017) درتحقیقی با هدف شناسایی و تحلیل وضعیت در زمینه گروهها و شبکهها، اعتماد و انسجام، کنش جمعی و همکاری، همبستگی اجتماعی و توانمندسازی و اقدام سیاسی، به عنوان ابعاد کلیدی سرمایه اجتماعی و اهمیت آن در توسعه اجتماعی - اقتصادی که در شهربوسنی و هرزگوین و با روش تحلیل ثانویه انجامدادند؛ دریافتند که وضعیت نسبتا ً رضایتبخش در حوزه ابعاد مشاهدهشده سرمایه اجتماعی در بوسنی و هرزگوین وجوددارد، که بر توسعه اقتصادی اثرگذار میباشد. بنابراین سازندگان سیاستهای اقتصادی-اجتماعی باید تلاش بیشتری در زمینه توسعه سرمایه اجتماعی داشته باشند؛ که پتانسیل قابلتوجهی در زمینه تحریکات توسعه اجتماعی- اقتصادی دارد.
درپژوهشی که هیومن و همکاران7(2016) تحت عنوان نقش سرمایهاجتماعی بر توسعهاقتصادی در شهرستانهای ایالات متحده انجام دادند، به این نتیجه دستیافتند که سرمایه برونگروهی تأثیر مثبتی بر افزایش درآمد سرانه و کاهش نابرابری دارد؛ ولیکن پیوندهای درونگروهی ازنظر تأثیر بر توسعهاقتصادی، خنثی هستند. همچنین نتایج نشان داد گروههای مذهبی به عنوان یکی از شاخصهای سرمایهاجتماعی بر درآمدسرانه و نابرابری تأثیر دارند؛ بدینمعنا که تراکم کلی جمعیت مذهبی نشاندهنده رابطه منفی با درآمد سرانه در تمام مدلها و زمینههای جغرافیایی است.
به زعم روسلان8(2010)، سرمایه اجتماعی نقش بازار را در تخصیص منابع و فعالیتهای توزیعی تکمیل میکند و میتواند به طور معنیداری بهرهوری کل عوامل تولیدی را افزایش دهد. به خاطر این که کمیت و کیفیت سرمایه اجتماعی توانایی مدیریتی را هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی تحت تأثیر قرار میدهد. در این ارتباط، پاراس9 (2010) را عقیده بر این است که جوامعی با ذخیره غنی شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی برای مقابله با فقر و دیگر آسیبها از موقعیت بهتر و برتری برخوردار است.
بارتولینی و همکاران10(2007) ﺑﻪ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﺪل رﺷﺪ دروﻧﺰا برای اقتصاد آمریکا، با تأکید بر سرمایه اجتماعی می پردازند. این مدل نشان می دهد در حالتی که سرمایه اجتماعی به میزان اندکی در جامه وجود داشته باشد اقتصاد رشد خواهد کرد، اما میزان رشد آن بسیار تدریجی و اندک است. اما زمانی که سرمایه اجتماعی در جامعه به سطح بالایی برسد، اقتصاد به صورت تصاعدی رشد خواهد کرد.
ساباتینی11(2007) با انجام تحقیقات مختلف این ادعای پاتنام مبنی بر تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر فرایند توسعه اقتصادی را بررسی کرده و بر این باور است که کیفیت توسعه به طور معنیدار و مثبتی با سرمایه اجتماعی همبستگی دارد و میگوید فراوانی سرمایه اجتماعی به زور قابل ملاحظهای باعث کاهش هزینههای دادوستد و افزایش کارآیی و کارآوری از طریق ارتقاء سطح اعتماد و همکاری هماهنگی در هر سطح میشود. در مقابل، فقدان سرمایه اجتماعی باعث ایجاد تعارضات و عدم کارآیی میشود.
رابرت پاتنام در تحقیقی بیست ساله (1970 تا 1990) در ایتالیا بین مناطق پیشرفته شمالی و عقب مانده جنوبی علت این تفاوت را در شاخصهایی همچون مشارکت مدنی، همبستگی، اعتماد و همکاری میداند و نتیجه میگیرد که سرمایه اجتماعی میتواند اختلاف مناطق را از نظر توسعه اقتصادی توضیح داده و تبیین کند(پاتنام 1380). "ولکاک و نارایان پژوهش در سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی را در چهار دیدگاه اجتماع گرا، شبکهای، نهادی و همافزایی مقولهبندی نمودهاند" (تاجبخش، 1384: 525).
مبانی نظری پژوهش
سرمایه اجتماعی:
هر کدام از محققانی که درباره مفهوم سرمایه اجتماعی بحث نمودهاند تعریف خاصی از آن ارایه دادهاند. از نظر کلمن سرمایه اجتماعی عبارت است از معیارها، شبکههای اجتماعی، و روابط بین بزرگسالان و کودکان که برای رشد بچهها ارزشمندند(فیلد، 2006: 38-37). به اعتقاد پاتنام سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه ها میباشدکه میتواند با تسهیل اقدامات هماهنگ کارآیی جامعه را بهبود بخشند(پاتنام، 2001: 285). بوردیو نیز معتقد است که سرمایه اجتماعی، جمع منابع واقعی یا بالقوهای است که حاصل شبکهی بادوام روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل یا به بیان دیگر عضویت در یک گروه است. شبکه که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه اجتماعی برخوردار میکند و آنان را مستحق "اعتبار" میسازد(فیلد، 2006: 147). از سوی دیگر فوکویاما معتقد است که سرمایه اجتماعی، شکل و نمونه ملموسی از یک هنجار غیررسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند فرد میشود(فوکویاما، 2005: 170).
توسعه اقتصادی:
«توسعه اقتصادی» عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیت های تولیدی اعم از ظرفیت های فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرش ها تغییر خواهد کرد، توان بهره برداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته، و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. به علاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهاد ها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند( ازکیا، 1379 : 35 ).
سرمایه اجتماعی به معنای منفعتاقتصادی جامعه است؛ که بهعنوان مرکز همکاری، مشارکت، اعتماد متقابل و کمک متقابل درمسیر روابط اقتصادی بین افراد شکل میگیرد(هیومن و همکاران؛ 2016: 344). سرمایه اجتماعی اغلب به عنوان توانایی ساختارهای اجتماعی و نگرشها تلقی میشود که از آنها برای افزایش اثربخشی اقدام جمعی حمایت میکند. سرمایه اجتماعی بافت همبسته است که به مردم کمک میکند تا از منابع موجود برای ایجاد منافع متقابل استفاده کنند. بنابراین وجود سرمایهاجتماعی پیشنیاز رشد و توسعه اقتصادی است. مولفههای سرمایه اجتماعی پیوندهای اجتماعی و شبکههایی هستند که میتوانند به سرمایه اقتصادی تبدیل شوند(دلیچ و همکاران، 2017: 172). سرمایه اجتماعی شامل نهادها، روابط، نگرشها و ارزشهایی است که تعاملات بین فردی را اداره میکنند و به توسعه گستردهتر اقتصادی و اجتماعی کمک میکنند. این امر عمدتا ً نتیجه محیط قانونی، سیاسی و نهادی است که در آن فعالان اقتصادی عملکرد خود را اجرا میکنند و اهداف خود را تحقق میبخشند(سیوتانویچ و همکاران، 2015: 74).
در پایان قرن گذشته، بانک جهانی سهم قابلتوجهی در توسعه مطالعات تحقیقاتی و ترویج مفهوم سرمایه اجتماعی در زمینه اقتصاد به دست آورد. بانک جهانی سرمایه اجتماعی را نهادها، روابط، گرایشها، و ارزشهایی را تعریف میکند که تعاملات میان مردم را کنترل میکنند و به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک میکنند. سرمایه اجتماعی به حضور اعتماد، هنجارها و شبکههای اجتماعی اشارهدارد که اقدام اجتماعی را به نفع هر دو فرد و جامعه به عنوان یک کل ممکن میسازند(هیومن و همکاران، 2016: 347).
اقتصاددانان منشا مفهوم سرمایه اجتماعی را در کار آدام اسمیت، به ویژه با توجه به تحلیل اهمیت تقسیم و تخصص نیروی کار، پیدا میکنند. اسمیت در کار خود بر اهمیت آزادی فردی در خلق ثروت ملل تاکید میکند و ادعا میکند که فضایل افراد برای عملکرد کارآمد اقتصاد لازم نیست. از آنجا که افراد پیوسته تمایل به حداکثر رساندن سودمندی خود دارند، بیاعتمادی لزوما ً به یک اصل اساسی در تحلیل رفتار افراد بهعنوان عوامل اقتصادی تبدیل میشود . بنابراین سرمایهاجتماعی، مرکز دائمی و تا حدی روابط نهادینه بین افراد و سازمانها است که فعالیتها را تسهیل میکنند و به خلق ارزش اقتصادی کمک میکنند(استوکمن، 2004: 117).
مطالعاتپیشین نشان میدهد که اشکال مختلف سرمایه اجتماعی تعیینکننده رشد و توسعه اقتصادی است و بیاعتمادی یکی از موانع مهم رشد و توسعه اقتصادی است. سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی کمک جمعی، برای جوامع توسعهنیافته و فقیر از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که سرمایه اجتماعی با فعالسازی معاملات در میان افراد، خانوارها و گروهها از توسعه اقتصادی حمایت میکند؛ بدینمعنا که مشارکت افراد در شبکههای اجتماعی قابلیت دسترسی به اطلاعات را افزایش داده و هزینه آنها را کاهش میدهد(انگبز و همکاران، 2016: 40).
اگر چه اجماع توافق شدهای در خصوص رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی وجود دارد. ولی هیچ گونه توافقی در مورد کانالهای ویژهای که سرمایه اجتماعی چگونه بر فرایند توسعه تاثیر میگذارد و یا اینکه سرمایه اجتماعی به چه صورتی بکار گرفته میشود و به طور تجربی مورد مطالعه قرار میگیرد، وجود ندارد. از سویی دیگر علیرغم پیچیدگی مفهوم پردازی و اندازهگیری سرمایه اجتماعی، مطالعات عدیدهای سعی در نشان دادن اثر سرمایه اجتماعی بر رشد و رفاه اقتصادی دارند. برای مثال بانک جهانی شاخص درجة باور اعتقاد (اطمینان پذیری ) را به عنوان یک یک سرمایه اجتماعی مطرح می کند که رابطه مثبتی با میزان بالاتر رشد اقتصادی و سرمایه گذاری دارد (بانک جهانی، 2003). در ادامه نیز، نظر برخی از صاحبنظران مبتنی بر ارتباط تنگاتنگ سرمایهاجتماعی و توسعهاقتصادی به اختصار شرح دادهمیشود:
پیر بوردیو از جمله اندیشمندانی است که مستقیما از سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر رشد اقتصادی و ایجاد نابرابری سخن گفته است. بوردیو سرمایه اجتماعی را حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی میداند که نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و عضویت در یک گروه است که این شبکه پیوندها، مثبت و مبتنی بر اعتماد هستند(شارع پور، 1385: 31). سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای از روابط بطور طبیعی و خودبخودی بوجود نمیآید، بلکه در طول زمان برای کسب آن باید تلاش کرد و به تعبیر بوردیو محصول سرمایه گذاری فردی و جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه افراد است که منجر به تثبیت و بازتولید روابط اجتماعی میگردد که در درازمدت یا کوتاه مئت قابل استفاده است و نوعی ابزار دستیابی به منابع اقتصادی و فرهنگی از طریق ارتباطات اجتماعی است. در دیدگاه بوردیو سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری هستند برای اینکه فرد سرمایه اقتصادی خود را افزایش دهد. بوردیو سرمایه را در 3 شکل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معرفی میکند و همه انواع سرمایه را قابل تبدیل به سرمایه اجتماعی میداند. بوردیو به وجه منفی سرمایه اجتماعی توجه ندارد و به شیوههایبکارگیری اتصالات توسط برخی گروهها برای کسب سود تمرکز دارد و جایگاه عاملین را در میدان و صحنه اجتماعی بسته به نوع و میزان سرمایه نسبشان و از طریق استراتژیهای خاصی که برای دستیابی به اهدافشان اتخاذ میکنند مشخص میکند(فیلد، 1385: 29). به عبارتی میزان توسعه به نوع و میزان سرمایه اجتماعی ساکنان آن منطقه و استراتژیهایی که برای رسیدن به شرایط بهتر جهت زندگی اتخاذ میکنند بستگی دارد، و میزان دستیابی به اهداف، به میزان شعاع اعتماد آن گروه بستگی دارد.
ساباتینی(2007) با انجام تحقیقات متعدد در حیطه سرمایهاجتماعی و تأثیرآن بر توسعه اقتصادي، ادعاي پاتنام مبنی بر تأثیر مثبت سازمانهاي جامعه مدنی بر فرآیند توسعهاقتصادي را موردآزمون قرارداد و به این تیجه رسید که کیفیت توسعه بهطور معنیدار و مثبتی با سرمایه اجتماعی برونگروهی همبستگی دارد و میان کیفیت توسعه و پیوندهاي قوي خانوادگی یا سرمایهاجتماعی درونگروهی، همبستگی منفی وجود دارد. وي معتقد است همچنان که افزایش در سرمایه فیزیکی، میانگین هزینه تولید را کاهش میدهد، افزایش در روابط مبتنی بر اعتماد یا سرمایه اجتماعی نیز به کاهش میانگین هزینه تعامل اجتماعی میانجامد. با این تفاوت، برخی از انواع سرمایه اجتماعی و شبکه هاي اجتماعی این نتیجه را در بر ندارند و میتوانند در مسیري متضاد با کاهش هزینه ها عمل نمایند. وي به طور مشخص در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاست که سرمایهاجتماعی درنگروهی با افزایش رفتارهایی همچون انجام رفتارهاي فرصتطلبانه، بیاعتمادي، فرقهگرایی، تکروي منجر به تخریب پیوند میان گذوهها میشود و درنهایت تأثیر منفی بر توسعه انسانی و عملکرد اقتصادي دارد(ساباتینی، 2007: 471).
به نظر جیمز کلمن سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف میشود؛ سرمایه اجتماعی شیء واحدی نیست بلکه شامل جنبهای از ساخت اجتماعی و عناصر و پیوندهایی است که حیات اجتماعی را تداوم میبخشد و واکنشهای افراد درون ساختار را تسهیل و دستیابی به اهداف معین را که در نبود آن دست نیافتنی خواهند بود را امکان پذیر میسازد (کلمن، 1381: 462). به عقیده کلمن سرمایه اجتماعی هر چند ارزش دارد اما به آسانی میادله نمیشود، و دارایی شخصی هیچ یک از افرادی که از آن سود میبرند نیست و معمولا شخص خاصی آن را بوجود نمیآورد، و بر خلاف سایر انواع سرمایه در صورت استفاده نه تنها تمام نمیشود بلکه افزایش هم مییابد. کلمن تحت تأثیر کاربرد نظریه انتخاب عقلانی در تبیین رفتار، بر منافع فردی سرمایه اجتماعی تأکید میکند.
رابرت پاتنام سرمایه اجتماعی را آن دسته از عناصر و ویژگیهای نظام اجتماعی مانند: اعتماد اجتماعی، هنجارهای معامله متقابل و شبکههای اجتماعی میداند که هماهنگی و همکاری در بین افرد یک جامعه برای دستیابی به سود متقابل را تسهیل میکند. وی به چگونگی کارکرد سرمایه اجتماعی در سطح ملی و منطقهای و نوع تأثیرات آن بر نهادهای دموکراتیک و در نهایت توسعه اقتصادی علاقهمند است. او در دهه 70 تأثیر سرمایه اجتماعی در تقویت جامعه مدنی و کارآمدی دموکراسی از سویی و رشد و توسعه اقتصادی از سود دیگر را مورد بررسی قرار داده و به نتیجه تأثیر مثبت آن پی برده است(پاتنام، 1380).
علاوهبرآن، فوکویاما نیز سرمایه اجتماعی را در سطح کلان کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی آنها مورد بررسی قرار داده است. وی بر خصلت جمعی سرمایه اجتماعی تأکید کرده و آن را به منزله دارایی گروهها و جوامع تلقی کرده است. وی سرمایه اجتماعی را مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی همچون صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه میداند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم هستند. مهمترین منابع سرمایه اجتماعی از نظر وی عبارتند از: خانواده و هنجارهای اجتماعی(فوکویاما، 1385: 11 و 12).
نقش سرمایه اجتماعی بر رشد و توسعه اقتصادی
در زمينه تأثير مثبت و نقش كليدي سرمايه اجتماعي بر رشد و توسعه اقتصادي تحقيقات و اظهارنظرهاي فراواني از جانب انديشمندان صورت گرفته است. برای نمونه پوتنام (1993) معتقد است که در ادبيات اقتصادي موجود ايده اساسي اين است که جوامعي با سطح سرمايه اجتماعي بالاتر، توسعه اقتصادي سريع تري را تجربه مي کنند. در ارتباط با تحقيقات تجربي تأييدكننده اين موضوع نيز براي مثال"نارایان و پریتچت12"(1997) با انجام يک بررسي در مورد سطح سرمايه اجتماعي جامعه روستايي تانزانيا، به يک ارتباط مثبت بين سرمايه اجتماعي و پيامدهاي اقتصادي درسطح روستا پي بردند (از اين اظهارنظر مي توان نتيجه گيري كرد كه در مناطق روستايي بخشي از كمبود امكانات رفاهي و اقتصادي بهخاطر وجود سرمايه اجتماعي جبران مي شود." فافچامپس و مينتن13" (1999) نیز در فرآیند انجام پژوهشی با بررسی عوامل موفقيت اقتصادي در تجارت محصولات کشاورزي در ماداگاسکار نتيجه گرفتند که آنهايي که داراي سرمايه اجتماعي به صورت ارتباط با ديگران بيشتري بودند، در اين زمینه موفقتر عمل کردهاند. مثال دیگری در این زمینه مربوط مي شود به طرح خانه سازي که در شهري در شرق آمريکا اجرا شد كه در آن، مسايل و مشکلات فيزيکي بس ياري به علت ساخت وساز ناقص و ضعيف مانند لوله کشي نامناسب وجود داشت و لذا ساکنان براي رويارويي با سازندگان سازمان يافتند. بعدها هنگامي که اين مسايل حل شد، سازمان ساکنان همچنان فعال باقي ماند و سرمايه اجتماعي موجود را تشکيل داد؛ به گونه اي که کيفيت زندگي در این طرح بهبود بخشد(کلمن، 1377؛ به نقل از عسکری و توحیدنیا، 1386: 212).
سرمایه اجتماعی مطرح میکند که رابطه مثبتی با میزان بالاتر رشد اقتصادی و سرمایهگذاری دارد(بانک جهانی، 2003).
سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادهای پیشرفته غربی اهمیت بسزایی دارد «مارک گرانووتر» جامعه شناسی اقتصادی گفته است که معاملات اقتصادی همچون پیمانکاری یا کارایی، وقتی در شبکههای اجتماعی انجام گیرند کارامدتر هستند. بیهوده نیست که یکی از راهبردهای فراگیر ثروتمندان نوکیسه، «کار شبکهای» است. پژوهشهایی که دربارة بخش های صنعتی بسیار کارآمد و بسیار انعطاف پذیر به عمل آمده بر اهمیت شبکه های میان کارگران و کارآفرینان کوچک تأکید کرده است (پاتنام ، 1384: 101).
فرضيههاي تحقیق:
به نظر میرسد بین سرمایه اجتماعی سطح خرد و توسعه اقتصادی استان هرمزگان رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین سرمایه اجتماعی سطح میانی و توسعه اقتصادی استان هرمزگان رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین سرمایه اجتماعی سطح کلان و توسعه اقتصادی استان رابطه وجود دارد.
مدل مفهومی تحقیق:
شکل1: مدل مفهومی پژوهش
روش شناسی تحقیق
تحقیق ﺣﺎﺿﺮ از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، در زﻣﺮه ﺗﺤﻘیقات ﻛﺎرﺑﺮدي و از حیث ﻧﻮع،جزء ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت کمی و آماری اﺳﺖ. روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیل ثانویه است. در تحلیل ثانویه محقق با استفاده از یافتههای مطالعات اولیه متعدد و ترکیب یافته های این مطالعات، دستیابی به هدف (اهداف) مشخص و معینی را از طریق روشهای مختلف آماری یا غیرآماری دنبال می نماید.نحوه اجرای تحقیق بدین صورت بوده است که محقق ابتدا دادههای مربوط به توسعه اقتصادی را جمعآوری کرده و به عنوان شاخصهای توسعه یافتگی اقتصادی، شهرستانهای استان را با یکدیگر مقایسه نموده است و سپس میانگینهای سه سطح خرد، میانی و کلان سرمایه اجتماعی و زیر شاخصهای هر یک از سه سطح را دررابطه با شاخص های توسعه اقتصادی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
روش جمعآوری دادهها از طریق تحلیل ثانویه و دادههای موجود درسازمان مدیریت و برنامه ریزی استان هرمزگان می باشد. برای بررسی دادههای توسعه اقتصادی شهرستانهای استان از سالنامههای آماری این سازمان استفاده شده است که بر اساس داده های موجود و مشترک بین شهرستانها فقط شاخص هایی که داده های آن قابلیت دسترسی دارند، مورد استفاده قرار گرفته اند. همچنین برای سنجش میزان سرمایه اجتماعی وشاخصهای آن از دادههای آمایش سرزمین استان هرمزگان استفاده شده است.
جامعه آماری تحقیق شهرستانهای استان هرمزگان می باشند که بر اساس تقسیمات کشوری شامل 13 شهرستان می باشد. از آنجا که واحد تحلیل، شهرستان می باشد، شاخصهای سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی برای تمامی شهرستانها استفاده گردیده است. بعبارت دیگر حجم نمونه بصورت تمام شماری شهرستانها بوده است. درنهایت تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرم افزار spss صورت پذیرفت و از آزمونهای آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و شاخص های آمار استنباطی مانند ضرایب همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شد.
تعريف مفهومی و عملیاتی
سرمایه اجتماعی
تعریف نظری: سرمایهاجتماعی ازمجموعه هنجارها و ارزشهای موجود درسیستمهای فکری، علمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه منتج میشود و این هنجارها و ارزشها حاصل نهادهای اجتماعی و اقتصادی ما است که دارای ویژگی اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی و غیره است(پاتنام، 1993).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش، سرمایه اجتماعی در قلب سه سطح خرد، میانی و کلان که هرکدام دارای مولفههای خاص خود هستند مورد سنجش قرار گرفتهاند. سنجش سرمایه اجتماعی و داده های آن از طرح آمایش استان هرمزگان اخذ شده است.
الف) سرمایه اجتماعی در سطح کلان
برای سنجش سرمایه اجتماعی در سطح کلان در قالب چهار بعد که شامل 42 متغیر (گویه) میشود، مورد سنجش قرار گرفته است. چهار بعد این سطح عبارتند از:
پنداشت نسبت به موفقیت نظام در رفع و حل مشکلات، پنداشت نسبت به موفقیت نهادی در انجام وظایف، پنداشت نسبت به نکویی جامعه(مطلوب بودن جامعه) و ارزیابی نسبت به آینده.
ب) سرمایه اجتماعی در سطح میانی
سرمایه اجتماعی در سطح میانی در قالب هشت مؤلفه و با 127 متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. هشت مؤلفه مورد استفاده در این سطح از سنجش عبارتند از:
اعتماد سازمانی، کیفیت خدمات سازمانی، عملکرد و پاسخگویی سازمان ها به نیازها، آمادگی مشارکت و کمک به سازمانها در صورت نیاز، اعتماد تعمیم یافته(اعتماد به گروه های شغلی و حرفهای)، دگرخواهی، پرهیزکاری و وظیفه شناسی گروههای شغلی و حرفهای، عام گرایی گروههای شغلی و حرفهای، ویژگی ها و ارزشهای اخلاقی مسئولین.
ج) سرمایه اجتماعی در سطح خرد
برای سنجش سرمایه اجتماعی استان هرمزگان در سطح خرد، این متغیر در قالب هشت بعد و با 81 متغیر مورد سنجش قرار گرفته است که عبارتند از:
اعتماد عمومی، ارزشها و ویژگیهای اخلاقی، عامگرایی اجتماعی(شعاع اعتماد و تعاملات نزدیک و دور؛ از اعضای خانواده تا غریبهها)، مشارکت اجتماعی، بده بستان اجتماعی، تعلق و عرق ملی، رضا یت از زندگی واحساس امنیت.
توسعه اقتصادی
برای سنجش شاخصهای توسعه اقتصادی استان از گزارشهای سالنامهآماری سازمان برنامه و بودجه استان (1395) استفاده شد که مهمترین شاخصهای توسعه اقتصادی استان بر حسب واحد شهرستانی و با توجه به داده های موجود به شرح زیر می باشند.
1. نرخ اشتغال
2. نرخ بیکاری بر حسب شهرستان های استان
3. نرخ مشارکت اقتصادی
4. نرخ بار تکفل
یافته های توصیفی تحقیق
توسعه اقتصادی شهرستانهای استان هرمزگان
با توجه به فقدان آمارهای مناسب برای سنجش توسعه اقتصادی از آمارهای نرخ اشتغال، نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی و بار تکفل برای سنجش توسعه اقتصادی استفاده شده است. جدول زیر میزان هریک از پارامترها را در سال 1395 نشان میدهد.
جدول1: شاخصهای توسعه اقتصادی
شهرستان | نرخ مشارکت اقتصادی | نرخ بیکاری | بار تکفل | نرخ اشتغال | توسعه14 اقتصادی |
استان | 38.5 | 10.7 | 2.7 | 36842.2 |
|
ابوموسی | 79.1 | 10 | 0.4 | 5130.0 | -1.1 |
بستک | 38.7 | 10.5 | 2.7 | 18709.0 | -0.3 |
بشاگرد | 32 | 11.3 | 3.6 | 49436.0 | 1.4 |
بندرعباس | 38.8 | 10.9 | 2.6 | 40297.0 | 0.9 |
بندرلنگه | 42.4 | 7.1 | 2.2 | 65243.0 | 2.3 |
پارسیان | 42.1 | 11 | 2.5 | 14302.0 | -0.5 |
جاسک | 36.3 | 12.3 | 3.1 | 29312.0 | 0.3 |
حاجی آباد | 36.7 | 10.7 | 2.8 | 18389.0 | -0.3 |
خمیر | 38.4 | 11.5 | 2.8 | 21912.0 | -0.1 |
رودان | 34.1 | 12.1 | 3.2 | 14645.0 | -0.5 |
سیریک | 36.2 | 15 | 3.1 | 14631.0 | -0.5 |
قشم | 39.7 | 9.7 | 2.7 | 11065.0 | -0.7 |
میناب | 36.8 | 12.1 | 3.0 | 7578.0 | -0.9 |
جدول فوق وضعیت شاخص های توسعه اقتصادی را در بین شهرستانهای استان نشان می دهد. همانطور که در جدول مشاهده میشود بیشترین نرخ بیکاری مربوط به سیریک و کمترین نرخ آن مربوط به بندرلنگه است. بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی مربوط به ابوموسی و کمترین آن در بشاگرد مشاهده می شود. بیشترین میزان توسعه اقتصادی مربوط به بندرلنگه و کمترین میزان ان مربوط به ابوموسی و میناب است. به طور کلی بیشترین میزان توسعه اقتصادی را بندرلنگه و کمترین میزان توسعه را ابو موسی و میناب دارا هستند.
جدول2: یافتههای توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش
مقیاسها | میانگین | انحراف معیار | واریانس | حدّاقل نمره | حدّاکثرنمره | تعداد |
توسعه اقتصادی | 24.43 | 1.23 | 1.51 | 21.65 | 26.55 | 12 |
سرمایه اجتماعی کلان | 2.55 | 0.21 | 0.042 | 2.1 | 2.9 | 13 |
سرمایه اجتماعی میانی | 2.82 | 0.17 | 0.031 | 2.5 | 3.1 | 13 |
سرمایه اجتماعی خرد | 2.84 | 0.20 | 0.040 | 2.6 | 3.3 | 13 |
سرمایه اجتماعی کل | 2.74 | 0.13 | 0.15 | 2.5 | 2.9 | 13 |
با توجه به اطلاعات به دست آمده در جدول فوق و همچنین مقدار میانگین به دست آمده میتوان بدین نتیجه رسید که توسعه اقتصادی در سطح متوسط به بالایی قرار دارد. همانگونه که از جدول فوق ملاحظه میشود، سرمایه اجتماعی کلان و سرمایه اجتماعی میانی در حد متوسطی است. علاوهبر آن، با توجه به میانگین به دست آمده در جدول فوق میتوان اینگونه استدلال کرد که در بین جامعه آماری مورد مطالعه سرمایه اجتماعی خرد در سطح متوسط رو به پایین قرار دارد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی کل دربین 13شهرستان استان هرمزگان در سطح متوسطی قرار دارد.
بررسی رابطه ابعاد سرمایهاجتماعی با توسعه اقتصادی
برای سنجش روابط بین ابعاد سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی از آزمون پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون نشان می دهد که رابطه معکوسی بین توسعه اقتصادی با سه بعد خرد، میانی و کلان سرمایه اجتماعی وجود دارد، همچنین بین توسعه اقتصادی و سرمایهاجتماعی کل نیز رابطه معکوسی وجود دارد.
جدول3: نتایج آزمون پیرسون بین توسعه اقتصادی با ابعاد سرمایه اجتماعی
همبستگی پیرسون | توسعه اقتصادی خرد | |
سرمایه اجتماعی خرد | ضریب همبستگی | 0.112- |
سطح معناداری | 729. | |
تعداد | 13 | |
سرمایه اجتماعی میانی | ضریب همبستگی | 0.109- |
سطح معناداری | 737. | |
تعداد | 13 | |
سرمایه اجتماعی کلان | ضریب همبستگی | 0.068- |
سطح معناداری | 834. | |
تعداد | 13 | |
سرمایه کل | ضریب همبستگی | 0.238- |
سطح معناداری | 457. | |
تعداد | 13 |
بحث و نتیجهگیری
تعیین درجه توسعهیافتگی اقتصادی شهرستانهای استان هرمزگان
دراین پژوهش توسعه اقتصادی با استفاده از پارامترهایی همچون نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری، نرخ اشتغال و بارتکفل سنجیدهشدهاست. یافتهها نشان میدهد که بین 13شهرستان موردمطالعه، نرخ مشارکت در ابوموسی در بالاترین سطح قرار داشت. براساس گزارشات ابوموسی به عنوان جزیره غیر مسکونی شناخته شدهاست و به دلیل موقعیت استراتژیک دارای محدودیت تردد میباشد، و اغلب افراد به دلیل اشتغال، دراین منطقه سکونت دارند؛ درنتیجه نرخ مشارکت اقتصادی دراین جزیزه درسطح بالایی قراردارد. نتایج آماری همچنین نشان داد که بشاگرد پایینترین رتبه از نظر نرخ مشارکت اقتصادی دارد، بشاگرد به دلیل همجواری با استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و قرارگرفتن در شمال شرق استان دسترسی به آبهای آزاد و تجارت دریایی ندارد. این منطقه به دلیل فقر پوشش گیاهی، محصولات کشاورزی محدودی همچون انار، خرما، سیر و.... دارد؛ که اغلب افراد بومی و مسن به کشاورزی مشغولند، به همین دلیل جمعیت فعال بیشتر مهاجرت میکنند، بنابراین نرخ مشارکت در سطح پایینی قرار دارد.
یکی دیگر از شاخصهای سنجش توسعه اقتصادی، نرخ بیکاری میباشد. یافتهها نشان داده است که نرخ بیکاری در بندرلنگه در سطح پایینی گزارش شدهاست. بندرلنگه به دلیل اتصال از سه جهت به شبکههای جادهای، موقعیت مناسب به لحاظ دریایی، نزدیکی به تنگه هرمز و آبهای بینالمللی به عنوان یکی از کانونهای ثقل تجارت دریایی قلمداد میشود. بندرلنگه به دلیل صید مروارید، به بندر مروارید معروف است و به دلیل شرایط منحصربهفرد جغرافیایی به عنوان ایستگاه ترانزیت و مسافربری قلمداد میشود. این شهر قدیمیترین گمرک را دارد که از قدیمالایام تجار لنگه با حاشیه خلیج تبادل کالا از سراسر کشور داشتهاند. با توجه به قابلیتهای زیاد بندرلنگه همچون وجود گمرک، فرودگاه، مرکز عمده پرورش مروارید پتانسیل بالایی از نظر نرخ اشتغال دارد. همین موارد سبب شده است که نرخ اشتغال در بندرلنگه در مقایسه با 12شهرستان دیگر در سطح بالاتری قرار داشته باشد. همچنین نتایج نشان داد که نرخ بیکاری در سیریک به نسبت سایر شهرستانها بالاتر است. هرچند که سیریک که از غرب به دریای عمان منتهی میشود و در کرانه دریای عمان قرار دارد؛ و دارای مزارع کشاورزی و باغستانهای سرسبز و همچنین قابلیتهای گردشگری است، ولی فقدان و عدم استقرار نهادهای کار و رفاه اجتماعی، اداره تعاون، مرکز آموزشهای فنی و حرفهای استان از عواملی است که منجر به بالا بردن آمار بیکاری در شهرستان سیریک شدهاست. علاوهبر آن عدم تربیت نیروی انسانی در مراکز عالی کشور و گرایش به مدرکگرایی، سبب شده است که جوانان بدون مهارت موردنیاز بازار کار باشند و در احراز و ایجاد شغل ناتوان باشند؛ که در نهایت منجر به بالا رفتن نرخ بیکاری میشود.
از دیگر شاخصهای توسعه اقتصادی در این تحقیق، بار تکفل میباشد. بارتکفل به معنای وابستگی افراد به جامعه میباشد؛ در واقع تمامی مردمی که در جامعه زندگ میکنند ولی در تولید کالا و روند تأمین معاش شرکت نمیکنند. هر چه جمعیت فعال و شاغل کمتر باشد، بارتکفل و وابستگی بیشتر خواهد بود. بر این اساس بشاگرد به دلیل عدم مشارکت اقتصادی و نرخ پایین اشتغال، نسبت به 12شهرستان دیگر، دارای بارتکفل و جمعیت مصرفکننده بیشتری است. اما جزیزه ابوموسی به دلیل شرایط و موقعیت خاص جغرافیایی دارای نرخ بالای مشارکت اقتصادی، جمعیت وابسته کمتری دارد. درواقع تمام افرادی که در جزیره ابوموسی ساکن هستند، بخاطر موقعیت شغلی و اشتغال به این جزیره مهاجرت کردهاند، پس انتظار میرود که بارتکفل در این منطقه در حداقل میزان قرار داشته باشد.
باتوجه به تمام موارد گفته شده میتوان اینگونه نتیجه گرفت که دربین 13شهرستان موردمطالعه، توسعه اقتصادی در شهر بندرلنگه بیش از سایر شهرستانها بوده است. شاخصها نشان داد که نرخ بیکاری در لنگه کمترین میزان را به خود اختصاص دادهاست، که به تبع نرخ اشتغال در این منطقه بیش از سایر مناطق است. بندرلنگه، بعد از جزیره ابوموسی، از نظر نرخ مشارکت اقتصادی بالا و بارتکفل پایین رتبه دوم را به خود اختصاص دادهاست. درنهایت با درنظر گرفتن تمامی شاخصها، بندرلنگه در بهترین سطح توسعه اقتصادی دربین شهرستانهای موردمطالعه قرار دارد؛ که اغلب بخاطر وجود گمرک و تجارت دریایی رونق اقتصادی بیشتری نسبت به سایر شهرستانها دارد.
نتایج حاصل از آزمونهای استنباطی نشان داد که از لحاظ آماری بین سطوح سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی رابطه معناداری وجود ندارد. اما ضریب همبستگی بیانگر رابطه معکوس بین سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی میباشد؛ بدین معنا که افزایش سرمایه اجتماعی، کاهش روند توسعه اقتصادی کاهش پیدا می کند.
· با توجه به رابطه معکوس بین سه بعد سرمایه اجتماعی خرد، میانه و کلان با توسعه اقتصادی میتوان تحلیل زیر را ارائهکرد:
روابط معکوس بین سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی را میتوان براساس دیدگاه مارک گرانووتر تحلیل کرد. از منظر گرانووتر بین "پیوندهای قوی و نیرومند" و "پیوندهای ضعیف و سست" تفاوت وجود دارد: پیوندهاي نیرومند میان آدمهایی برقرار میگردد که روابط نزدیک با یکدیگر دارند و پیوسته در ارتباط با یکدیگر به سر میبرند، مانند پیوند آدمها با دوستان نزدیکشان؛ اما پیوندهاي سست میان آدمها و کسانی برقرار میشود که روابط نزدیک و دائمی با یکدیگر ندارند، مثل پیوند افراد با آشنایان دورشان(ریتزر، 1383: 594). گرانووتر برخلاف سایر جامعهشناسان به پیوندهای ضعیف بیشتر توجه داشت. به عبارتی بهتر از دیدگاه گرانووتر اگر گروهها به خوبی پیوند قوي، پیوند ضعیف نداشته باشند متلاشی خواهند شد. پیوندهاي سست میان دو کنشگر، میتواند به عنوان پل بین دو گروهی که پیوندهاي داخلی نیرومند دارند؛ به کار آید. همین امر نیز به نوبه خود، میتواند یک نظام اجتماعی انعطافپذیرتر را به بار آورد؛ فردي که از پیوندهاي سست برخوردار نباشد، خودش را در یک گروه سخت درهمبافته، منزوي مییابد و درباره آنچه که در گروههاي دیگر و نیز در جامعهي گستردهتر میگذرد، بیاطلاع میماند. ازهمینروي، پیوندهاي سست از انزواي یک گروه جلوگیري میکنند و به افراد گروه اجازه میدهند تا در جامعهي گستردهتر، بهتر ادغام شوند(گرانووتر، 1983: 209). پاتنام نیز از دو نوع سرمایه اجتماعی درونگروهی و برونگروهی یاد کردهاست؛ که پیوند سست گرانووتر مترادف با روابط برونگروهی است و همچنین سرمایه اجتماعی درون گروهی پاتنام همسو با پیوندهای قوی گرانووتر میباشد. لازم به ذکر است که گسترش پیوندهای ضعیف و برونگروهی سبب توسعه میشود، و هرچه ارتباطات درون گروهی و قوی بیشتر باشد، همانگونه که گرانووتر مطرح میکند؛ در شبکههایی با روابط قوي، اعضاء به طور یکسان، دانش محدودي در مورد خیلی از مسائل دارند، و هرگونه اطلاعات جدید و داراي ارزش بالقوه، اغلب از خارج از گروه وارد مجموعه میشود. کانالهاي ورود این اطلاعات که سبب ترقی و رشد میشود، روابط ضعیفی است که به صورت یک پل ارتباطی بین شبکههاي مختلف عمل کند. بنابراین لازمه توسعه، گسترش روابط برونگروهی و پیوندهای ضعیف با سایر افراد جامعه میباشد (نوروزی و همکاران، 1391: 149). اما شواهد زیادی در دسترس است که پیوندهای ضعیف در جامعه ایران بسیار کمرنگ است؛ بهطوریکه عبدالهی(1386) براین باوراست که کشورهای درحال گذار همچون ایران به دلیل اجرای برنامههای نوسازی از بالا و توسط دولتها، سرمایه اجتماعی برون گروهی، آنچنان که باید مجال رشد و گسترش نداشته و به طور کلی سرمایه اجتماعی در حد متوسط به پایین قرار دارد و در بعد روابط انجمنی نظیر همکاري با نهادهاي مدنی ضعیف تر و در بعد پیوندهاي بین فردي مثل رفت وآمد قويتر است. علاوهبر آن نه تنها براساس مباحث نظری بخش توسعه در این پژوهش، بلکه در سایر تحقیقات پیشین میزان سرمایه اجتماعی برونگروهی در ایران ضعیف و در سطح پایینی گزارش شدهاست. قاسمی و همکاران(1390)، رفیعیپور(1378)، عبداللهی و موسوی(1386)، رنانی(1385)، دینی ترکمانی(1385) در تحقیقات خود دریافتند که سرمایه اجتماعی برون گروهی پس از انقلاب سیر نزولی داشته است.
بهطور کلی میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که؛ هرچند سرمایه اجتماعی سبب توسعه اقتصادی میشود، ولی این امر دربارهی استانها و مناطقی صدق میکند که پیوندهای برونگروهی و سست بین مردم برقرار باشد، یا به عبارت بهتر مراودهها گسترده باشد و همین ارتباطات ضعیف و گسترده با سایر مناطق سبب سرازیر شدن اطلاعات و حتی بودجه به منطقه خواهد شد که درنهایت منجر به توسعه میشود. ولیکن در استانهایی همچون هرمزگان که رابطه درونگروهی به نظر می رسد قوی تر باشد؛ سرمایه اجتماعی نمیتواند همچون سایر استانها، عملکرد و تأثیر مثبتی بر توسعه داشتهباشد. پس با اتکاء به تئوری گرانووتر و پیوند درونگروهی بین ساکنان استان هرمزگان، طبیعی است که سرمایهاجتماعی تأثیر معکوسی بر توسعه اقتصادی داشته باشد. به بیانی بهتر سرمایه اجتماعی بنابه دلایل و شرایطی میتواند برای توسعه مفید نباشد و چه بسا سبب کاهش توسعه شود، که این امر درباره جامعه آماری پژوهش حاضر(13شهرستان موردمطالعه استان هرمزگان) صدق میکند. بهطور کلی از یک سو کمک خیرین و ارتباطلات زیاد سبب تقویت روابط قوی و درونگروهی شدهاست؛ و از سویی دیگر ضعف عملکرد دولت درتأمین نیازهای مردمان جنوب کشور، و بیاعتمادی به نهادهای دولتی باعث شده که پیوندهای برونگروهی و ضعیف در استان هرمزگان شکل نگیرد. بنابراین با توجه به این دلایل(تشدید روابط درونگروهی، ضعف در ایجاد پیوندهای سست و ارتباطات برونگروهی) که باعث میشود سرمایه اجتماعی نتواند تأثیر مثبتی بر توسعه داشتهباشد؛ به طور همزمان در این استان وجود دارد که همین امر سبب تأثیر معکوس سرمایه اجتماعی در سه سطح خرد، کلان و میانه بر توسعه اقتصادی شدهاست. نتایج پژوهش خوشفر و میزراخانی(1395)، حیدری و همکاران(1391)، نوروزی و همکاران(1391) مبنی بر اینکه تنها درکشورهایی با توسعه روابط انسانی گسترده(روابط برونگروهی و پیوندهای ضعیف) رابطه مثبتی بین سرمایه اجتماعی و توسعه وجودخواهدداشت؛ همسو با نتیجه پژوهش حاضر میباشد. همچنین قاسمی و همکاران(1390) در مقاله خود با عنوان تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه اقتصادی دریافتند که سرمایه اجتماعی درونگروهی که بر اعتماد محدود و خاص تاکید دارد، موجب اختلال سازمانی و فرقهگرایی میشود و نتیجه آن عدم توسعه است. در مقابل سرمایهاجتماعی برون گروهی با گسترش اعتماد تعمیم یافته، شکل گیری شبکههای روابط اجتماعی و مشارکت افراد در انجمنهای داوطلبانه به فرایند توسعه اقتصادی کمک می کند؛ که تأییدکننده نتایج پژوهش حاضر میباشد.
منابع
ازکیا ، مصطفی(1379)، جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی ایران، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ دوم.
پاتنام، رابرت (1380). دموکراسی و سنتهای مدنی، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: انتشارات وزارت کشور. فوکویاما، فرانسیس(1385). پایان نظم: سرمایه اجتماعی و حفظ آن، ترجمه غلامعباس توسلی، تهران: حکایت قلم نوین.
تاجبخش، کیان(1384). سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه، تهران، نشر شیرازه.
تشکر، زهرا؛ معینی، محمدرضا (1381). نگاهی به سرمایه اجتماعی و توسعه، فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی، سال اول، شماره4، صص 4-25.
تقیزاده و علمی(1392). سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی ایران طی دوره 1350-1387، با استفاده از الگوی خود رگرسیون با وقفه توزیعی، چهارمین همایش ملی دانشجویی اقتصاد ایران.
حیدریپور، اسفندیار؛ خلیل مقدم، بیژن؛ راست قلم، مهدی و احمد رضا مولایی(1391). بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی وتوسعه اقتصادی:تحلیل بین کشوری، فصلنامه علمی پژوهشی نگرشهای نو در جغرافیای انسانی، سال چهارم، شماره2.
حیدریساربان، وکیل (1397). اثرات سرمايه اجتماعي بر اقتصاد نواحي روستايي شهرستان آستارا، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال هفتم، شماره سوم(پیاپی25)، صص 144-123.
خاوری، زهرا؛ خاوری، راضیه (1390). بررسي تاثير شاخص هاي سرمايه اجتماعي بر وضعيت اقتصادي محله؛ مطالعه موردي: محله طلاب، نشریه مدیریت شهری، دوره نهم، صص 297-277.
خوشفر، غلامرضا؛ میرزاخانی، شهربانو (1395). بررسی رابطه بین شاخصهای سرمایه اجتماعی با سطح توسعهیافتگی، دوفصلنامه مشارکت و توسعه اجتماعی، دوره دوم، شماره2، صص 5-2.
دادورخانی، فضیله؛ مردانی، مریم(آزاده) (1387). توسعه يافتگي و شاخصهاي فقر انساني و جنسيتي مناطق شهري و روستايي ايران - سال هاي 1375 و 1385، نشریه زن در توسعه و سیاست(پژوهش زنان)، دوره ششم، شماره4 (پیاپی23)، صص 108-75.
دینیترکمانی، علی(1385). تبیین افول سرمایه اجتماعی، فصلنامه علمی_پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره23.
رفیعپور، فرامرز(1378). آنومی و آشفتگی اجتماعی، تهران: انتشارات سروش.
رنانی، محسن(1385). نقش سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی، فصلنامه فرهنگی، اجتماعیاقتصادی دریچه، سال سوم، شماره10.
ریتزر، جورج (1383). نظریههاي معاصر در جامعه شناسی، مترجم:محسن ثلاثی، تهران: نشر علمی، چاپ هشتم.
سلیمانی، محمد(1387). نقش سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی، نشریه راهبرد یاس، صص 179-163.
سوری، علی (1384). سرمایهاجتماعی و عملکرد اقتصادی، تحقیقات اقتصادی، شماره 69، صص108-87.
سوری، علی(1393). سرمایه اجتماعی و رشد در ایران، فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، سال بیست و دوم، شماره 69، صص 64-49.
شارعپور، محمود(1385). فرسایش سرمایه اجتماعی، مفهوم سازی، سنجش و دلالتهای سیاستگذاری، سازمان مدیریت و برنامهریزی مازندران.
صادقپور، رسول (1392). بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی در پیشرفت، توسعه اقتصادی و اجتماعی در ایران، پایاننامه کارشناسیارشد رشته توسعهاقتصادی و برنامهریزی، دانشگاه آزاداسلامی، واحد یزد.
صادقپور، رسول؛ ملانوری شمسی، هادی (1393). بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی در پیشرفت، توسعه اقتصادی و اجتماعی در ایران، اولین کنفرانس اقتصاد و مدیریت کاربردی با رویکرد ملی، صص 8-1.
عبداللهی ارپناهی، عبدالله (1396). تأثیر دودرصدی درآمدهای نفتی برتوسعه اجتماعی و اقتصادی استان خوزستان، پایاننامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد گرایش برنامهریزی توسعه منطقهای، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
عبدالهی، محمود؛ موسوی، میرطاهر(1386). سرمایه اجتماعی درایران؛ وضعیت موجود، دورنمای آینده و امکانشناسی گذار، فصلنامه علمیپژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره25.
عسگری، محمدمهدی؛ توحیدینیا، ابوالقاسم (1386). تأثیر سرمایه اجتماعی بر رشد و توسعه اقتصادی، دوفصلنامه علمی-پژوهشی جستارهای اقتصادی، سال چهارم، شماره8، صص 232-209.
علمی، زهرا(میلا) (1395). اثر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال هشتم، شماره چهارم، پاییز 1395، صص 82-71.
علمی، زهرا(میلا)؛ شارع پور، محمود؛ حسینی، سید امیرحسین (1384). سرمایه اجتماعی و چگونگی تاثیر آن بر اقتصاد، مجله تحقیقات اقتصادی، دوره چهل، شماره4.
فیلد، جان (1385). سرمایه اجتماعی، مترجم: جلال متقی، تهران: انتشارات موسسه تحقیقات اجتماعی.
فیلد، جان(1385). سرمایه اجتماعی، مترجم: جلال متقی، تهران، انتشارات موسسه تحقیقات اجتماعی.
قاسمی، وحید؛ ادیبی سده، مهدی؛ آذربایجانی، کریم؛ توکلی، خالد (1390). رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال دهم، شماره36، صص 269-240.
کلمن، جیمز (1377)، بنیادهای نظریه اجتماعی، مترجم: منوچهری، نشر نویسندگان.
كلمن، جيمز (1381) بنيادهاي نظرية اجتماعي، ترجمة منوچهر صبوري، تهران: نشر ني.
منظور، داوود؛ یادی پور، مهدی(1387). سرمایه اجتماعی عامل توسعه اجتماعی و اقتصادی، نشریه راهبرد یاس، شماره 15، صص 162-140.
مهرگان، نادر؛ دلیری، حسن (1394). بررسی رابطه میان سرمایهاجتماعی و توسعهانسانی در استانهای ایران(1379-1388)، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی(رشد و توسعه پایدار)، سال پانزدهم، شماره2، صص 136-117.
نوروزی، فضلاله؛ عباسی اسفجیر، علیاصغر؛ بسمل، معصومه (1391). پیوندهای اجتماعی: مطالعه تطبیقی بررسی انواع ساختار شبکه زنان با شوهرانشان در شهربابل، فصلنامه مطالعات جامعهشناختی جوانان، سال سوم، شماره هشتم، صص 164-145.
- Bartolini, Stefano; Luigi Bonatti (2007). Endogenous Growth, Decline in Social Capital and Expansion of Market Activities. MPRA Paper No. 3341, posted 07, Online at http://mpra.ub.unimuenchen.de/3341/.
- Chopra, Kanchan (2001), Soctiol Capital & Sustainable Development, the Role of Formal & Informal Institutions in a Developing Country, University Enclave & Institute of Economic Growth.
- Cvetanovic, Slobodan; Despotovic, Danijela; Filipovic, Milorad (2015), the concept of social capital in economic theory, Article in Ekonomika, 61(1), pp: 73-84.
- Delic, Zlatan; Saric, Hariz; Osmanovic, Nedim (2017), Significance of Social in Socio-economc Development of Bosnia Herzgovina, International Business Research, 10(3):16, pp 182-169.
- Engbers, Trent; M. Rubin, Barry; Aubuchon, Craig (2016), The Currency of Connections: An Analysis of the Urban Economic Impact of Social Capital, journalsPermissions.nav. 31(1), pp: 37-49.
- Granovetter, M. (1982). “The strength of weak ties: A network theory revisited” In P. Marsden, N. Lin, eds. Social Structure and Network Analysis. Sage Publications, Beverly Hills, CA, P.105-129.
- Hoyman, Michele; McCall, Jamie; Paarlberg, Laurie; Brennan, John (2016), Considering the Role of Social Capital for Economic Development Outcomes in U.S. Counties, journals Permissions.nav, 30(4), pp: 342-357.
- Narayan, Deepa; Pritchett, Lant (1997), Cents and sociability: household income and social capital in rural Tanzania, Volume 1- http://econ.worldbank.org.
- Paras, F (2010). Unweaving the social fabric, the impact ofeducation on social capital, 2(1), 132-160.
- Putnam, R.D. (1993), The prosperous community: Social capital and public life, American Prospect, 13, 35–42.
- Roslan, A. (2010). Does social capital reducepoverty? A case study of rural households in Terengganu, Malaysia, European Journal of Social Silences, Vol. 14, pp: 246-270.
- Sabatini, Fabio (2007). Social capital and the quality of Economic Development available at: www.Social Capitalgate way.org, 466-499.
- Stokman, F. N (2004). Frame dependent modeling of influence processes.Rational- Choice-Theorie in den Sozialwissenschaften. Anwendungen und Probleme, 113-127.
[1] Robert Putnam
[2] James Coleman
[3] Pierre Bourdieu
[4] Francis Fukuyama
[5] Chopra
[6] Delic et al
[7] Hoyman et al
[8] Ruslan
[9] Paras
[10] Bartolini et al
[11] Sabatini
[12] Narayan and Pritchett
[13] Fuffhamps and Minton
[14] نمرات ارائه شده استاندار شده اند بازه نمرات بین 3- تا 3 است.