عوامل موثر بر نگرش به پدیده مصرف گرایی در بین شهروندان تهرانی
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایراناکبر محمدی 1 , سروش فتحی 2 , Mehdi Mokhtarpour 3
1 - دانشجوی دكتري جامعه شناسي، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران
2 - دانشيار گروه جامعه شناسي، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران
3 - استادیار گروه جامعه شناسي، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران
کلید واژه: جامعه شناسی مصرف, مصرف گرایی, انقلاب اسلامی ایران, جهانی شدن, عوامل داخلی و خارجی,
چکیده مقاله :
مصرف اغلب بعنوان خريد كردن كالا يا خدمات در نظر گرفته ميشود اما در زمينه اجتماعي آن، مصرف مفهومي بيش از خريد كردن يا استفاده از توليدات ميباشد. مصرف ميتواند به هويت يك فرد، پايگاه اجتماعي و بخشي از زندگي روزانه فرد مرتبط باشد و تعيين كننده جايگاهي است كه وي در جامعه اشغال كرده است. اين نوع نگاه به پديده مصرفگرايي در واقع همان جامعه شناسي مصرفگرايي ميباشد (کندی 1:2008). روش تحقیق استفاده شده در این نوشتار برای جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل آنها روش کیفی گراندد تئوری است كه به پژوهشگر اين امكان را ميدهد در مواردي كه امكان تدوين فرضيه یا نظریه بومی وجود ندارد بجاي استفاده از تئوري هاي غیربومی و از پيش تعريف شده، خود به تدوين يك مدل تئوریکی جديد اقدام كند. در اين فرآيند پس از انجام مصاحبههاي مختلف به تدريج مقولات اصلي آشكار شده، با تكرار مضامين، مفاهيم و مقولات، و رسيدن به اشباع نظري و با انجام10 مورد مصاحبه، كار گردآوري و تحليل دادهها پايان يافته است. نتايج حاصل از كدگذاري و استخراج مدل كيفي نشان داد مفاهیم متعددی در شکل گیری پدیده مصرف گرایی ایرانی یعد از انقلاب اسلامی ایران موثرند. بر همین اساس میتوان این با توجه به منبع تاثیرگذاری این عوامل آنها را به دو دسته صورت بندی کرد:1. عوامل خارجی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی 2.عوامل داخلی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی.
Consumption is often considered as buying goods or services, but in its social context, consumption is a concept more than buying or using products. Consumption can be related to a person's identity, social base and a part of a person's daily life, and determines the position he occupies in society. This kind of look at the phenomenon of consumerism is actually the sociology of consumerism (Kennedy, 2008:1). The research method used in this article to collect data and analyze them is the grounded theory qualitative method, which allows the researcher in cases where it is not possible to develop a native hypothesis or theory, instead of using non-native theories and It is predefined to develop a new theoretical model. In this process, after conducting various interviews, the main categories were gradually revealed, by repeating the topics, concepts and categories, and reaching theoretical saturation, and by conducting 10 interviews, the work of data collection and analysis was completed. The results of coding and extracting the qualitative model showed that several concepts are effective in the formation of the phenomenon of Iranian consumerism, namely the Islamic Revolution of Iran. Accordingly, according to the source of influence of these factors, they can be divided into two categories: 1. External factors affecting Iranian consumerism after the Islamic revolution 2. Internal factors affecting Iranian consumerism after the Islamic revolution.
1. اباذري، يوسف (1377)، خرد جامعه شناسي، تهران: طرح نو
2. باكاك، رابرت(1381)، مصرف، ترجمه خسرو صبري، تهران: نشر آگاه.
3. بورديو، پير(1390)، تمايز: نقد اجتماعي قضاوت هاي ذوقي، ترجمه حسن چاووشيان، تهران: نشر ني.
4. باومن، زيگمونت (1388 )،اشارتهاي پست مدرنيته، ترجمه حسن چاوشيان، تهران: نشر ققنوس.
5. رفيع پور(1377)، توسعه و تضاد، تهران: انتشارات علمي.
6. ريتزر، جورج (1389)، نظريه جامعه شناسي در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثي، تهران: نشر علمي.
7. فراستخواه، مقصود(1395)، روش تحقيق كيفي در علوم اجتماعي با تاكيد بر "نظريه ي پايه"، تهران: نشر آگاه
8. كاظمي، عباس.، امير ابراهيمي، مسرت(1400)، مگامال ها و مجتمع هاي بزرگ تجاري در تهران؛ مطالعه اي جامعه شناختي. شهرداری تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران.
.9Arvidson,A.,(2005). Brands., Journal of Consumer Culture 5(2):235-258.
.10 Hewer,P.,(1995). The Sociology of Consumer Behavior and Men, PhD Thesis, University of York.
11.Kennedy, E., (2008). Toward a Society of Cosumerism,. Int. J. Sustainable Society, 1) 2(: pp.189.
12.Roach, B., Goodwin, N., and Nelson, J(2019). Consumption and the Consumer Society, Global Development And Environment Institute., Tufts University Medford, MA 02155, http://ase.tufts.edu/gdae.
Journal of Iranian Social Development Studies (JISDS)
2024 (Autumn), Vol. 16, No. 4
Factors Affecting the Attitude towards the Phenomenon of Consumerism among Tehran Citizens
Akbar Mohammadi 1
Ph.D. Student of Sociology, West Tehran branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
Soroush Fathi2
Associate Professor, Department of Sociology, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran (Corresponding Author)
Mehdi Mokhtarpour 3
Assistant Professor, Department of Sociology, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
Abstract: Consumption is often considered as buying goods or services, but in its social context, consumption is a concept more than buying or using products. Consumption can be related to a person's identity, social base and a part of a person's daily life, and determines the position he occupies in society. This kind of look at the phenomenon of consumerism is actually the sociology of consumerism (Kennedy, 2008:1). The research method used in this article to collect data and analyze them is the grounded theory qualitative method, which allows the researcher in cases where it is not possible to develop a native hypothesis or theory, instead of using non-native theories and It is predefined to develop a new theoretical model. In this process, after conducting various interviews, the main categories were gradually revealed, by repeating the topics, concepts and categories, and reaching theoretical saturation, and by conducting 10 interviews, the work of data collection and analysis was completed. The results of coding and extracting the qualitative model showed that several concepts are effective in the formation of the phenomenon of Iranian consumerism, namely the Islamic Revolution of Iran. Accordingly, according to the source of influence of these factors, they can be divided into two categories: 1. External factors affecting Iranian consumerism after the Islamic revolution 2. Internal factors affecting Iranian consumerism after the Islamic revolution.
Keywords: sociology of consumption, consumerism, Iran's Islamic revolution, globalization, internal and external factors.
[1] Email: parhammohammadi1990@gmail.com
[2] Email: fathi.soroush@gmail.com (Corresponding Author)
[3] Email: mehdi.mokhtarpour@gmail.com
عوامل موثر بر نگرش به پدیده مصرف گرایی در بین شهروندان تهرانی
اكبر محمدي1، سروش فتحي2*، مهدي مختارپور3
تاریخ دریافت مقاله: 16/05/1403 تاریخ پذیرش مقاله: 02/07/1403
چکیده
مصرف اغلب بعنوان خريد كردن كالا يا خدمات در نظر گرفته ميشود اما در زمينه اجتماعي آن، مصرف مفهومي بيش از خريد كردن يا استفاده از توليدات ميباشد. مصرف ميتواند به هويت يك فرد، پايگاه اجتماعي و بخشي از زندگي روزانه فرد مرتبط باشد و تعيين كننده جايگاهي است كه وي در جامعه اشغال كرده است. اين نوع نگاه به پديده مصرفگرايي در واقع همان جامعه شناسي مصرفگرايي ميباشد (کندی4، 1:2008). روش تحقیق استفاده شده در این نوشتار برای جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل آنها روش کیفی گراندد تئوری است كه به پژوهشگر اين امكان را ميدهد در مواردي كه امكان تدوين فرضيه یا نظریه بومی وجود ندارد بجاي استفاده از تئوري هاي غیربومی و از پيش تعريف شده، خود به تدوين يك مدل تئوریکی جديد اقدام كند. در اين فرآيند پس از انجام مصاحبههاي مختلف به تدريج مقولات اصلي آشكار شده، با تكرار مضامين، مفاهيم و مقولات، و رسيدن به اشباع نظري و با انجام10 مورد مصاحبه، كار گردآوري و تحليل دادهها پايان يافته است. نتايج حاصل از كدگذاري و استخراج مدل كيفي نشان داد مفاهیم متعددی در شکل گیری پدیده مصرف گرایی ایرانی یعد از انقلاب اسلامی ایران موثرند. بر همین اساس میتوان این با توجه به منبع تاثیرگذاری این عوامل آنها را به دو دسته صورت بندی کرد:1. عوامل خارجی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی 2.عوامل داخلی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی.
واژگان کلیدی: جامعه شناسی مصرف، مصرفگرایی، انقلاب اسلامی ایران، جهانی شدن، عوامل داخلی و خارجی
مقدمه
بنابراين مطالعه جامعه شناختي مصرفگرايي امكان درك و شناخت اين پديده را بيش از آن چه صرفا يك فرد چگونه مصرف ميكند به ما ميدهد، اين فرصت را به پژوهشگر ميدهد تا ايدئولوژي پنهان شده پشت اين پديده، اينكه چرا يك سري كالاهاي خاص تنها براي گروه خاصي از افراد جامعه توليد ميشود و در نهايت اينكه چگونه مصرف بخشي از هويت اجتماعي افراد جامعه ميشود را بررسي كند (هور، 1995).
بدليل اهميت مركزي كه مصرف در زندگي اجتماعي انسانها دارد، جامعه شناسي ارتباطی اساسي و يك وابستگي علي-معلولي بين مصرف و طبقه بندي هاي اجتماعي، عضويت در گروه ها، هويت، قشربندي و جايگاه اجتماعي در نظر ميگيرد. بنابراين مصرف بخشي از مسائل اجتماعي از جمله قدرت و نابرابري است. (کندی، 4:2008). براي درك بهتر مفهوم جامعه شناختي مصرفگرايي لازم است نگاهي به تاريخچه اين پديده بياندازيم. تاريخ نگاران تولد مفهوم جامعه مصرفي را در يك بازه زماني از قرن شانزدهم ميلادي تا نيمه قرن 19 ميدانند. تدقيق اين زمان به اين امر بستگي دارد كه پديده مصرف گرايي را يك امر طبيعي بدانيم يا اكتسابي. مسلما براي هزاران سال در بسياري از جوامع، گروه كوچكي بعنوان طبقه نخبه وجود داشت كه از مصرف بيش از حد استاندارد لذت ميبرد و كالاها و خدمات لوكسي را خريداري ميكرد. يكي از فرضيههاي تولد جامعه مصرفگرا اين است که ذات انسان خواستار كسب كالاهاي بيشتري است بنابراين تمام آنچه كه براي پيدایش چنين جامعه اي لازم است اين است كه جمعيت بيشتري از جامعه- نه صرفا نخبگان- پول بيشتري در مقايسه با تامين نيازهاي اساسي خويش دارند. هرچند كه اين ديدگاه نادرست و بسيار ساده انگارانه است (روچ و ديگران، 13:2019).
در جوامع مصرفي مدرن، مصرف بيشتر بعنوان يك فعاليت اجتماعي برشمرده ميشود تا يك فعاليت اقتصادي. مصرف رابطه تنگاتنگي با هويت فردي داشته و به ابزاري براي انتقال پيغام هاي اجتماعي تبديل شده است. جامعه شناسي مصرف گرايي عموما بر علل مصرف گرايي در سطوح فردي و اجتماعي ميپردازد. در جامعه ما نيز همسو با ارتقاي نسبي سطح درآمد افراد و ترويج و اشاعه خريد اقساطي، نيازهاي جديدي سربرآورده اند كه رقابت بر سر تصاحب هر چه بيشتر كالاهاي مصرفي را دامن زده اند و از سوي ديگر "دنياي اجتماعي را به صحنه نمايشي فروكاستهاند (بورديو، 1390:346)".
در جامعه پیچیده امروز ایران نیز میتوان تغییر مبنای ارزشی از ارزشهای معنوی به سمت ارزشهای مادی بعد از جنگ تحمیلی هشت ساله را از عواملی دانست که مادی گرایی و کالایی شدن جامعه را ترویج کرد. دهه اول انقلاب به دلیل ماهیت انقلاب اسلامی و ارزشهای فرهنگی خاص آن ، ارزشهای معنوی و دینی بر ارزشهای مادی غلبه داشت که نمود این موضوع را میتوان در جنگ تحمیلی یافت. ضرورتها و الزامات دوره جنگ موجب میشد تا بیشتر ایرانیان با فرهنگ قناعت خو گرفته و در چارچوب رفع نیازهای اساسی روزانه، زندگی مقتصدانهای داشته باشند. نهادهای اجتماعی مختلف هم با شرایط جنگ همراه بودند و زمینههای فرهنگی و نظام ارزشی متناسب با شرایط جنگ بود. برای مثال تلویزیون در آن دوران از پخش تبلیغات تجاری پرهیز میکرد و یا شخصیتهای مذهبی در منابر مردم را به دوری جستن از مادیات و اهمیت زندگی اخروی سفارش میکردند. پس از جنگ و با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی جدید به ویژه سیاست درهای باز، تولید محصولات مصرفی افزایش یافت (علیخواه، 1383). این تغییر ریشه در شرایط آن دوران دارد.
با نگاه به تاریخ چند دههی اخیر ایران متوجه میشویم که هرچه ریاضت اقتصادی ناشی از جنگ و انقلاب، جامعه را به یکدستی و شباهت با یکدیگر سوق میداد، ریاضت اقتصادی ناشی از نوسازی دوران سازندگی، جز بازکردن شکافها و نابرابریها ثمری نداشت که موقتاً پس از انقلاب و شرایط جنگ پر شده بودند. یکی از پیامدهای مهم این شکافها در سالهای بعد، معنادار کردن مصرف در جامعه بود. با تغییر نگاه مردم به زندگی، نگاه به مصرف نیز در عمل مثبت تر شد و حتی خانوادههای مذهبی با فرهنگ مصرف آشتی کردند (کاظمی، 1400).
در طی سالهای اخیر، مصرف تجملی با سرعت بالایی در ایران رشد کرده است. شواهد زیادی این موضوع را تایید میکنند: ظهور برندهای تجملی صنعت مد (مانند پرادا، گوچی یا ورساچه)، افزایش فروش خودروهای تجملی و بازار بزرگ لوازم آرایشی با برندهای مشهور جهانی. فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید که در ابتدای دههی 1370 تاسیس شده بودند و امروز نیز به ابرمراکز تجاری تبدیل گشته اند، ذائقه فراغتی و علایق خرید مردم را دستخوش تغییراتی اساسی کردهاند (کاظمی، 146:1400).
با توجه به این که نمی توان نظریات کشورهای صنعتی را به کشوری مانند ایران با پیشینه و زمینهی متفاوت تاریخی و مذهبی تعمیم داد لذا تحقيق حاضر سعي برآن دارد تا تحليل جامعه شناختي اي از علل رشد مصرفگرايي در طبقات جامعه ايراني از دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران تا کنون را ارائه دهد. بدين معنا كه رشد مصرفگرايي در ايران تحت تاثير چه شرايط و مقتضاتي قرار دارد؟ همچنين چه آثار و پيامدهايي به همراه داشته است؟
ملاحظات نظری
سه بنیانگذار جامعه شناسی مدرن مبانی نظری جامعه شناسی مصرف را بنیان نهادند. کارل مارکس با بررسی مناسبات تولید با توزیع، مبادله و مصرف، عملاً به تحلیل بازار و ابعاد آن میپردازد. وی تولید را عین مصرف و مصرف را عین تولید میداند. از نظر وی کالا دارای ارزش مصرفی است. ارزش مصرفی به کیفیت کالا مربوط میگردد در واقع این سودمندی شئ است که به آن ارزش مصرفی میدهد و چون وابسته به خواص جسمانی کالا است بدون آن هستی ندارد. تأکید و انتقاد اساسی مارکس بر حاکمیت ساختاری و ایدئولوژیک نظام اقتصاد سرمایهداری بر سازوکار بازار و فضای بازار است. فضایی که به شدت متأثر از حاکمیت ایدئولوژی سرمایهداری با میانجیگری بازار میباشد. این امر تضاد منافع سرمایه دار و مصرف کننده را با خود به همراه دارد. در دیدگاه مارکس این تناقض از دو جهت قابل بررسی میباشد: اول تشدید فقر و دوم استیلای ایدئولوژی سرمایه داری بر فضای اجتماعی بازار که منجر به ازخودبیگانگی کنشگران و کالایی شدن روابط آنها شده است. بنابراین فقرمالی همراه با فقر فرهنگی نتیجهی تسلط قدرت همه جانبه و کلان نظام سرمایه داری بر فضای بازار میباشد (باکاک، 1381).
دورکیم اصرار دارد که شادی فردی با رابطه فرد با نیازهایش و وسایل رسیدن به آنها در ارتباط است. دورکیم این را در نظر گرفت که نیازهای انسان "بی حد و مرز" است، زیرا او نتیجه میگیرد: "امیال انسان نامحدود و سیری ناپذیر هستند و طبق تعریف، سیری ناپذیری نشانه ای از ناهنجاری تلقی میشود. شباهتهای زیادی بین برداشت دورکیم و تصور اولیه اندیشمند یونانی، افلاطون وجود دارد. برای افلاطون، در گزارش خود از جمهوری5 (1987) یک جامعه متمرکز بر مصرف، "لوکس" یا بدتر از آن "تبدار" نامیده میشود، که توسط میل بی پایان و بی حد رانده شده است . برای دورکیم، تنظیم چنین خواسته هایی در نیروهای اخلاقی جامعه نهفته است (هور6، 1995).
وبر در اثر خود به نام "اقتصاد و جامعه" به مفاهیمی نظیر منزلت میپردازد. منزلت از نظر وی جزء لاینفک گروههای حقیقی است نه دستههای ساده از افراد. وبر فقط به گروههای منزلتی اشاره میکند و این به معنای اهمیت دادن وی به عضویت مشترک و آگاهی گروهی است. گروههای منزلتی اغلب سبک زندگی یا شیوه رفتاری دارند که آنها را از بقیه افراد جامعه متمایز میسازد. در حالی که عضویت طبقاتی بر میزان قدرت شخص در نظام اقتصادی دلالت میکند، گروههای منزلتی بر حسب قدرتی ترسیم میشود که از آبروی اجتماعی یا حیثیت توزیع شده در نظام منزلتی سرچشمه میگیرد. طبقه بندی انسانها در گروههای منزلتی بیشتر بر الگوهای مصرف آنها مبتنی است. گروههای منزلتی معمولاً جماعاتی هستند که با سبکهای زندگی و احترام اجتماعی که دیگران برایشان قائلند به یکدیگر وابستگی پیدا میکنند. گروه منزلتی در مورد روابط اعضای خود با کسانی که وابسته به این گروه نیستند، محدودیت هایی قائل است و از اعضایش انتظار دارد که نسبت به کسانی که منزلتی پایین تر دارند، از نظر اجتماعی فاصله بگیرند. از نظر وبر بر خلاف موقعیت طبقاتی که کاملاً تعین اقتصادی دارد، موقعیت منزلتی شامل هر عنصر نوعی زندگی انسان است که همراه مقدار خاصی افتخار اجتماعی مثبت یا منفی است. از نظر وبر به طور معمول منزلت در سبک زندگی بروز مییابد. سبک زندگی از نظر وی بر شباهت الگوهای مصرف استوار است. از نظر او مصرف فرایندی است شامل کردارهای اجتماعی و فرهنگی متفاوت که بیان کننده تفاوتهای میان گروههای اجتماعی است و فقط ناشی از عوامل اقتصادی نیست. سبک زندگی تفاوت بین گروهی ایجاد میکند و به برتریهای منزلتی و طبقاتی، مشروعیت میبخشد (باکاک، 1381).
همچنين از زاويهاي ديگر برای درک بهتر و شفافتر از نظریههای جامعه شناسی حوزه مصرف گرایی این بار با نگاهی دوگانه؛ انتقادی و غیرانتقادی به بیان این دسته از نظریات میپردازیم. در باب مصرف- به عنوان دريچه فهم تاريخ سده معاصر (باومن، 1388) نظريه هاي متنوعي از سوي نظريه پردازان مختلف مطرح شده است كه ميتوان در يك دسته بندي آنها را به دو دسته كلي تقسيم كرد. نخست نظريه هايي كه با نگاهي انتقادي توجه عمده خود را به وجوه منفي مصرف و پيامدهاي ناگوار آن معطوف كرده اند و دوم نظريه هايي كه مصرف را به مثابه كنشي خلاقانه و بازانديشانه ارزيابي كرده اند كه با وسعت بخشيدن به گستره انتخابهاي افراد و خلق تفاوت، امكانات جديدي را به روي جوامع معاصر ميگشايد. نظريههاي دسته اول، به طور مشخص، در آراي ماركس در باب بت وارگي كالاها ريشه دارند. از نظر ماركس فرد در جامعه سرمايهداري به جاي پرداختن به واقعيت عميق تر، ظاهر بت وارة كالا را اصل ميانگارد و آن را بنياد فهم زندگي ميپندارد و در نتيجه از فهم روابط واقعي عاجز ميماند (اباذری، 1377). از اين منظر، مصرف براي تداوم سرمايهداري مؤلفه اي بسيار اساسي است و سرمايهداري به كمك تبليغات و با اغوا و ترغيب مردم به مصرف هر چه بيشتر در حقيقت در جهت ابقاي خود ميكوشد. موافق با اين ديدگاه، ايدئولوژي مصرف گرايي نيازهاي كاذبي ايجاد ميكند كه براي بقا ضروري نبوده و صرفاً به عنوان شكلي از سركوب و كنترل اجتماعي عمل ميكنند (اباذري و كاظمي، 1384). رويهم رفته ميتوان گفت سنت انتقادي از يك سو در صدد تصريح پيامدهاي غافل شدن از تبعات زيانبار مصرف تودهاي است و از سوي ديگر ميكوشد تا نشان دهد در شرايط بسط فرهنگ توده ای "سازوكار و مكانيزم خرد ورزيدن و عقلاني شدن چندان ساده نیست"(اباذری، 1377). "وقتی ابزار به هدف بدل میشود مردم به جای آنکه پس از مردم به جاي آن كه از پس ميلههای آهنین روزنی به رهایی جویند "به قفسهای خود عشق میورزند و مشتاق میشوند که آنها را با کالاهای مدرنی که سرمایه داری بی وقفه تولید میکند، پر کنند. مسئله دقیقاً همین وضعیت است. مردمی که عاشق قفسها و اسباب بازیهای مصرفی ای هستند که آنها را پر میکند (ریتزر، 207:1389). اما چنان که اشاره شد دسته ای دیگر از نظریه پردازان به عوض توجه صرف به پیامدهای منفی مصرف، آن را کنشی خلاقانه قلمداد میکنند که موجب بارآوری نفس و آزاد شدن توانهای بالقوه میگردد. "در این رویکرد، مصرف کنشی ابداعی تلقی میگردد. مصرف ابداعی، مصرف تولیدی است و مصرف کننده در اینجا تولید کننده است. كالاها ناتمام توليد ميشوند و اين مصرف كنندگان هستند كه كالاها را تكميل ميكنند. بنابراين، معناي مصرف و توليد تغيير يافته و در نفس كردار مصرفي نوعي مقاومت و تولید دیده میشود"(کاظمی، 1400). چنانکه ارویدسون در مقاله خود موسوم به "برندها: چشم انداز انتقادی" یادآور شده است مصرف کنندگان به نوعی تولید کنندگان ارزش7 محسوب میشوند. به گفته وی "در جهانی که حول اصول بازاریابی و تبلیغات دور میزند مصرف کنندگان نیز قادرند در توليد ارزش برند شركت جويند. برندها و ارزش آنها صرفاً توسط كارگزاران تبليغات و عاملان بازاريابي توليد نمي شوند بلكه اين مصرف كنندگان هستند كه به طريق اولي خلاقانه در آفرينش ارزش برندها و كالاهاي خاص دخيلاند و توان آن را دارند كه بر شكاف ميان توليد و مصرف پل بزنند" (ارویدسون، 2005). از این منظر قدرت برندها نشانگر وفاداری و حمایت مصرف کنندگانی است که با ارزیابی منتقدانه کالاهای مصرفی مختلف در نهایت به بهترین گزینه رای اعتماد داده اند.
در ادامه به ارائه برخي پژوهش هاي انجام شده مرتبط با موضوع مصرفگرايي اشاره ميشود كه با هدف درك و مطالعه آسانتر در قالب يك جدول (شماره 1) نمايش داده شده اند:
جدول شماره 1. خلاصه بخشي از پژوهش هاي صورت پذيرفته در حوزه جامعه شناسي مصرف گرايي
عنوان تحقیق | سوال اصلی تحقیق | پاسخ ها | روش پژوهش |
---|---|---|---|
مصرف نمایشی جوانان: آیندهی مصرفگرایی(نوربخش و دیگران،1379) | ارتباط خود فردی (در مقابل خود رابطه ای و جمعی) با میزان مادی گرایی و مصرف نمایشی، و همچنین تأثیر مادی گرایی بر مصرف نمایشی | مادی گرایی بر مصرف نمایشی مُد و پوشاک تأثیر مستقیم داشته و میزان مادی گرایی و مصرف نمایشی این طبقه از محصولات، در دخترها بیشتر از پسرهای جوان بوده است. | پیمایش |
رسانه و مصرف گرایی (طالبی دلیر و اکبری، 1393) | تاثیر استفاده از انواع رسانه، استفاده از انواع برنامه ها، دنباله روی از گروه مرجع رسانه ای ایرانی و خارجی بر مصرف گرایی | بر اساس نتایج این تحقیق، از میان انواع رسانه، ماهواره و اینترنت بالاترین تاثیر را بر مصرف گرایی دارند. همچنین دنباله روی از گروه مرجع رسانه ای خارجی، اثر معنادار و افزایشی بر مصرف گرایی نشان داد. | پیمایش |
بررسی وضعیت مصرفگرایی با تأکید بر شهرنشینی در بین جوانان شهر یزد(افراسیابی و دیگران، 1395) | تاثیر متغیرهایی نظیر وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن، دینداری، جنسیت، محل تولد و تحصیلات با مصرف گرایی | در بین متغیرهای زمینه ای، متغیر جنس و محل تولد با مصرف گرایی رابطه معناداری برقرار کردند. در واقع هرچه جوامع به سمت مدرنیته و شهرنشینی گام بردارند، میزان مصرف گرایی در بین کنشگران بیشتر میشود. همچنین بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی(با تاکید بر ماهواره) و جهانی شدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. | پیمایش |
جامعه مصرفی و جوانان (سعیدی، 1382) | ویژگیهای جامعه مصرفی و پیامدهای ظهور آن،با توجه به نقش و جایگاه جوانان | مد به عنوان یکی از روندهای مهم جامعه مصرفی به جوانان کمک میکند تا طرز تلقی آنها و ارزش هایشان تعریف شود. مصرف گرایی و سبک زندگی جوانان است که هویتها را ساخته و آنان را از دیگران متمایز میکند. او جوانان را مصرف کنندگان فعال جامعه مدرن میداند که به نحو بازتابی و خلاقانه ای هم فضاها، سبکها و مدهای جدیدی در این جامعه میآفرینند و هم از فضاهای به وجود آمده استفاده میکنند. | اسنادی و توصیفی |
بررسی الگوهای مصرف دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان (رنجبران و همکاران، 1390) | بررسی نقش الگوي مصرف منزلتگرا و مصرف بی توجه به در بین دانشجویان دختر دانشگا ه اصفهان | الگوی مصرفی افراد نمونه، متمایل به الگوی مصرف منزلت گرا بوده است. همچنین عوامل فردی و اجتماعی تاثیر مثبتی بر مصرف منزلت گرا دارد. | پیمایش |
بررسی نظرات مردم شهر تهران درباره مصرفگرایی و ضرورت اصلاح الگوی مصرف (معدن دار و محمدی شکیبا، 1389) |
| مهمترین دلایل تجملاتی شدن و مصرف گرایی در بین مردم، چشم و هم چشمی و مهمترین پیامدهای اصلاح نشدن الگوی مصرف، هدر رفتن امکانات و کمبود منابع و مشکلات اقتصادی (گرانی و تورم) است. | پیمایش |
کتاب مصرف و سبک زندگی (فاضلی، 1382) | بینشهای نظری درباره مصرف و سبک زندگی | مصرف فرهنگی بیشتر از مصرف مادی میتواند نشانگر سبک زندگی افراد باشد از این رو شاخصهای مصرف فرهنگی نظیر رفتن به سینما و تئاتر، گوش دادن به موسیقی، خواندن کتاب، روزنامه و مجله، دیدن تلویزیون و رسانههای تصویری، گوش دادن به رادیو، بازدید از موزه و شرکت کردن در انواع فعالیتهای هنری را به عنوان شاخصهای سبک زندگی معرفی کرده است. |
|
کتاب امر روزمره در جامعه پسا انقلابی (کاظمی، 1395) | جامعه شناسی زندگی روزمره در ایران و تحلیل تناقضات زندگی اجتماعی در ایران | با تغییر نگاه مردم به زندگی، نگاه به مصرف نیز در عمل مثبت تر شد و حتی خانوادههای مذهبی نیز با فرهنگ درنهایت،با مصرف آشتی کردند |
|
مصرف و مصرفگرایی از منظر اسلام و جامعه شناسی اقتصادی (سیدی نیا، 1388) | بررسی آثار مصرفگرايي در جامعه و مصرف گرايي از ديد آموزه هاي اسلامي | در ایران پس از جنگ تحمیلی و اتخاذ سیاستهای توسعهی اقتصادی، سرمایه ارزش یافت و در ادامه با رواج مصرفگرایی، نمایش ثروت و تشدید اختلاف طبقاتی آغاز شد. | اسنادی و تحلیل محتوا |
درآمدی بر جامعه شناسی سبک زندگی جوانان (ابراهیمی و بهنویی،1390) | بررسی نقش مصرف گرایی در اجتماعات انسانی جدیددر شکل گیری سبک زندگی نوینی | در شهر بابلسر الگوی مصرف را به عنوان یکی از شاخصهای سبک زندگی جوانان ارزیابی کرده و آن را از عناصر هویت ساز برای جوانان تلقی کرده است. | پیمایش |
جامعه شناسی مصرف و بازار (حسینی فر و تنهایی، 1393) | دغدغه اصلی این کتاب این بود که این خلق و خوی مصرف گرایی و میل به خرید نه به عنوان یک نیاز بلکه فقط به عنوان مصرف، چقدر در زمینه بازارهای موجود در تهران وجود دارد و تا چه اندازه میتوانیم بگوییم این خلق و خوی در بازارهای شهر تهران دارد به طرف ویژگی یک شیوه تولید سرمایه داری پیش میرود | ایران مصرفگرایی و مصرف طبقاتی نیست یعنی پدیدهای است که هم طبقات پایین، هم طبقات متوسط و هم طبقات بالا درگیر آن هستند و تفاوت در الگوی مصرف و کالاها و نوع مصرف هست. | میدانی |
مصرفگرایی و مذهب (گدازگر، 2007) | که آیا جامعه مدرن ایرانی که با انقلاب 1979 به عنوان کشوری اسلامی تثبیت شده است با توجه به این که اسلام مخالف مصرف گرایی است، در مقابل مصرف گرایی مقاومت میکند؟ | از آن جایی که اسلام به عنوان یک دین، یک عامل در کنار سایر عوامل مثل قومیت، جنس، سن، رسانههای جمعی و... است، نمی توان گفت اسلام مانع اصلی بر سر راه مسلمین نسبت به مصرف گرایی است. | اسنادی، پیمایش |
تاثیر شهرگرایی و دینداری بر مصرف گرایی (رضادوست و دیگران، 1391) | نقش شهر نشینی و دین مداری بر پدیده مصرف گرایی در میان شهرنشینان | هرچه جوانان تقید دینی بیشتری داشته باشند در مقابل مصرف گرایی در آنان کمتر دیده میشود. | پیمایش |
با نگاهی کلی بر پژوهشهای انجام شده در حوزه مصرفگرایی از زوایای مختلف توجه به نکات ذیل با هدف تقویت و نوگرایی پژوهش حاضر ضروری است:
1. اغلب پژوهشهای ذکر شده بر جنبهای خاص از پدیده مصرفگرایی تاکید داشته و از نگاه همه جانبه و کلی نسبت به این پدیده فاصله گرفته اند.
2. روش تحقیق اغلب پژوهشهای ذکر شده صرفاٌ کمّی و از نوع پیمایشی است که از این جهت نقدی اساسی بر آنها وارد است زیرا در پژوهشهای کمّی عموما سوگیری و نگاهی غیر عمقی نسبت به مسئله شکل میگیرد که میتوان با انجام روشهای ترکیبی تا حد زیادی این نقصان را برطرف کرد زیرا در روش کیفی محقق میتواند با ذهنی باز و از زاویه دید پاسخگو به مفهوم سازی بپردازد، فهم معاني و موقعیت ها،اعمال شرکت کنندگان، مطالعه و توضيحات آنها در مورد زندگي و تجارب خود، از ديدگاه خود آنها مورد بررسی قرار میگیرد و با روش کمی آنها را مورد آزمون قرار دهد.
3. برهههای تاریخی و نقش آن بر مصرف گرایی در ایران مورد تاکید واقع نشده اند.
4. علل مصرفگرایی، پیامدهای اجتماعی و روشهای کنترل آن در فرهنگ ایرانی با نگاهی بومی و عمیق مورد بررسی واقع نشدهاند.
روش
روش تحقیق استفاده شده در این نوشتار برای جمع آوری داد هها و تجزیه و تحلیل آنها روش کیفی گراندد تئوری است كه به پژوهشگر اين امكان را ميدهد در مواردي كه امكان تدوين فرضيه یا نظریه بومی وجود ندارد بجاي استفاده از تئوري هاي غیربومی و از پيش تعريف شده، خود به تدوين يك مدل تئوریکی جديد اقدام كند. اين تئوري جديد نه بر مبناي نظر شخصي پژوهشگر كه در واقع بر اساس داده هاي گردآوري شده از محيط واقعي و در شرايطي واقعي تدوين ميشود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبههای عمیق کیفی میباشد. به اين معنا كه محقق با استفاده از مفاهيم بدست آمده از بررسي ادبيات موضوع ابتدا به طراحي مصاحبههاي نيمه ساختاريافته با مصاحبه شوندگان پرداخته و سپس، با هدف تدقيق و تطبيق يافتههاي كيفي به بررسي كمّي از نوع مطالعه پيمايشي مفاهيم و مقولات استخراج شده از اين مصاحبهها پرداخت. بنابراين در فاز كيفي پس از مطالعه اسنادي و مروري بر سوابق تجربي و نظري مرتبط با موضوع از مصاحبه نيمه استاندارد با صاحب نظران دانشگاهي استفاده گرديد. مدل معروفی که اشتراوس با همکاری کوربین با عنوان جی تی ام سیستماتیک ارائه داد درواقع روشی برای پیمودن فرایند تحلیل کیفی بود و از نظر او و همکارش کوربین در مدل جی تی حتماً لازم است دادهها در چند مرحله کدگذاری بشوند و نتیجه نیز دست آخر در چارچوب یک مدل از پیش تعیین شده یکنواخت، مرتب و بازنمایی شود(فراستخواه، 99:1395). در اين فرآيند پس از انجام مصاحبههاي مختلف به تدريج مقولات اصلي آشكار شده، با تكرار مضامين، مفاهيم و مقولات، و رسيدن به اشباع نظري و با انجام10 مورد مصاحبه، كار گردآوري و تحليل دادهها پايان يافته است. ضمناً پژوهشگر براي ثبت مطالب صداي مصاحبهها را برداشته (متوسط زمان 30تا 45 دقيقه براي هر مصاحبه) و نيز يادداشتهايي را به عنوان مكمل فراهم كرده است. تحليل داده هاي كيفي، پس از انجام مراحل كدگذاري باز يعني داده هاي گردآوري شده در قالب گزاره هاي دقيق و صريح و كوتاه فهرست شدند، سپس گزارهها با توجه به مضامين و مفاهيم آنها به مقوله هاي فرعي تبديل شدند. اين مقوله هاي فرعي به مقوله هاي اصلي تبديل شدند و خوشه هاي مقوله اي از آنها استخراج شد و مفصل نهايي مدل پژوهش را تشكيل دادند.
يافتهها
پس از انجام مصاحبهها، کد گذاری، مقولهبندی و رسیدن به مقولههای خوشهای، محقق به الگوی پارادایمی مد نظر اشتراوس و کوربین دست یافت. در این الگو مقوله اصلی، پدیده ای مرکزی است که در موقعیت و زمینه اکتشاف میکنیم که در پژوهش حاضر همان بررسی ابعاد و علل مصرفگرايي در جامعه ايران بعد از انقلاب اسلامي ميباشد.
هماگونه كه انتظار ميرفت، مفاهیم متعددی در شکل گیری پدیده مصرفگرایی ایرانی یعد از انقلاب اسلامی ایران موثرند. بر همین اساس میتوان این با توجه به منبع تاثیرگذاری این عوامل آنها را به دو دسته صورت بندی کرد:
1. عوامل خارجی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی: مولفههایی از جمله جهانی شدن، تحریمهای اقتصادی، ورود کالاهای فرهنگی و توسعه بر اساس استانداردهای جهانی از جمله عواملی هستند که منبع آنها تغییرات جهانی و بینالمللی میباشد و به تبع آن ایران نیز - با توجه به قرار گرفتن در دسته کشورهای جهان سوم، مصرف کننده فرهنگ و تحریم شده از لحاظ سیاسی و اقتصادی – تحت تاثیر این تغییرات قرار گرفته و با این جریان پیش رفته است. همانطور که مصاحبه شونده اول (دکتر سالار اجتهدنژاد کاشانی، دکترای جامعه شناسی سیاسی) نیز در صحبتهای خود به این قضیه اشاره دارد که:" یک سری اشکال جدید سرمایه داری و مدیریت اقتصادی در حال عمومی شدن هستند و همه اینها مصرف گرایی را ایجاب میکند که ایران نیز از آن مستنثنی نیست". تاثیر عوامل خارجی گاه آن قدر مشهود است که علیرغم تضاد مفهوم مصرف گرایی با بنیانهای مفاهیم مذهبی و تفکر حاکمان دینی، اما همچنان طبقات و گروههای مذهبی نیز بدنبال مصرف گرایی هستند. بنابراین زندگی در جامعه مدرن با تمامی مختصات آن اقتضاء میکند تا مصرف گرایی رشد کند بنابراین آنچه در عمل در حال اتفاق افتادن است همنوا شدن با روندهای جهانی است. همانگونه که مصاحبه شونده هفتم(دکتر کرمیاران،دکترای جامعه شناسی فرهنگی) نیز اشاره دارد:"در حوزه مصرف گرایی ساختارهای داخلی خیلی اثرگذار نبودند مثلاً مجموعه عناصر فرهنگی ایران حداقل ادعای مبارزه با مصرف گرایی را داشته و دارند و ساختارهای اقتصادی نیز خیلی به این کار دامن نزده اند اما علت آنکه جامعه ما به سمت مصرف گرایی در حال حرکت است که تحت تاثیر عناصر خارج از ساختارهای داخلی است و تعریف افراد از جامعه مطلوب و ایده آل، توسعه و تکامل تغییر کرده و که اینها نیز تحت تاثیر شناخت افراد از جامعه جهانی است".
عوامل داخلی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی: از جمله دلایل داخلی رشد روند مصرف گرایی در ایران بعد از انقلاب اسلامی میتوان به بی نظمی ساختار اقتصادی،آنومی نهادهای اجتماعی، تبدیل ثروت به ارزش و تضاد ناشی از توسعه و مدرن شدن جامعه اشاره کرد. با ارجاع به نظر مصاحبه شونده نهم (دکتر محمد جواد اسماعیلی، دکترای جامعه شناسی سیاسی): "متاسفانه در حال حاضرالگوی مصرف در ایران به جای انطباق با الگوی اقتصاد بومی، منطبق با الگوی مصرف کشورهای سرمایه داری است. وارد کردن اجناس غیرضروری علاوه بر اینکه باعث افزایش فرهنگ و روحیه مصرف گرایی شده، سبب کاهش تولیدات داخلی و افزایش وابستگی به کشورهای مرکز شده است. از طرف دیگر کالاهای تولید شده در داخل، از نظر کمی و کیفی جوابگوی نیاز داخلی نمی باشد. کیفیت پایین کالاهای تولید شده در داخل و عدم هماهنگی آنها با شرایط جامعه و نیازهای آن و باقی ماندن الگوهای سنتی تولید طی سالیان متمادی بدون تغییر باعث میشود مردم برای تامین نیازمندیهای خویش کالاهای خارجی تهیه کنند و این باعث میشود سطح تقاضا پایین آمده و کم کم تولیدات داخل نابود گردد".
همچنین وقوع انقلاب در جامعه به عنوان یک تغییر و تحول همه جانبه در خرده نظامهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یکی دیگر از دلایل اساسی داخلی بود که خود تبعات انکارناپذیری از جمله جابجایی مرزهای طبقات اجتماعی، تبدیل شدن ثروت به ارزش به دلیل دسترسی عموم به امکانات رفاهی و تحصیلی و ایجاد نوعی برهم ریختگی ساختار و نظم طبقاتی را در بر داشت. مصاحبه شونده اول (دکتر سالار اجتهدنژاد کاشانی، دکترای جامعه شناسی سیاسی) معتقد است: "طبقات پایین انتظارشان از زندگی با تحقق انقلاب تغییر کرد. طبقات پایین به این باور رسیدند که ما میتوانیم مثل طبقه متوسط شهری زندگی کنیم. به همین نسبت مهاجرت از روستا به شهرها شکل میگیرد و جابجایی بین طبقات آسانتر میشود. نیازها و انتظارات به حد انفجار رسید. تحول طبقاتی در طول یک نسل در قبل از انقلاب کاملاً بعید بود. متناسب با همین تغییرات، تحولاتی نیز در روابط اجتماعی شکل میگیرد. اول جایی که مکان دسترسی به این رویاها بود، دانشگاه و تحصیلات عالیه بود که بعد از انقلاب به وفور و به وسعت در دسترس عموم قرار گرفت. بنابراین شکل گیری یک الگوی سبک زندگی به عنوان یک الگوی مرجع بین طبفات مختلف عمومیت پیدا کرد".
بنابراین زمانیکه در جامعه ما یک مقیاس ارزشی مانند ثروت و مادیات به نمایش گذاشته میشود و این نمایش دادن از سوی ارزش گذاران جامعه نه تنها توبیخ نمی شود که گاهاً حتی از سر ناآگاهی تشدید هم میشود، آن پدیده که همان مصرف گرایی است به دلیل نیاز به احترام تشدید شده به دلایلی که در فوق بدان اشاره شد، فشار هنجاری در جامعه برای مصرف کردن بیشتر، مقایسه و احساس محرومیت نسبی، پدیدههای ارزشی قشر بالا همچون یک موج قوی به سرعت در قشرهای دیگر و سراسر جامعه گسترش مییابد. به مجرد اینکه این پدیده به قشر متوسط سرایت کرد و آنها خود را به مقیاسهای ظاهری ان آراستند، قشر بالا مجدد برای متمایز کردن خود با پدیدههای جدید یک موج دیگر تولید میکند و بدین ترتیب حرکت ارزشها بوجود میآید و از این طریق به تدریج ارزشهای حاکم و بومی(نظیر ارزشهای مذهبی، معنوی، تواضع، قناعت، ساده زیستی و...)را دگرگون میکند (رفیع پور، 1377).
در این وضعیت پول معیار ارزشها انسانها خواهد بود و انسانها با آن سنجیده خواهند شود، طبیعتا افراد بهره مند و ثروتمند تر از منزلت بیشتری برخوردار هستند، مساله ای که با مصرف گرایی و نمایش کالاها پیوند دارد. به نظر میرسد که وضعیت جامعه ایرانی به گونه ای است که ارزشهای نهاد اقتصادی از جمله موفقیت به هر شکل، موفقیت خودخواهانه، حاکم شدن پول بر روابط اجتماعی از جمله روابط خانواده گی، کالایی شدن آموزش بر آن حاکم شده است. در این شرایط افراد به هر شکل ممکن به دنبال نمایش زندگی خود برای دیگران هستند و افراد مختلف در همه اقشار، درگیر در یک رقابت عینی و ذهنی بی پایان اند.
نتيجه گيري
مصرف گرايي در بستر جامعه و فرهنگ عمومي شكل ميگيرد و عوامل غيراقتصادي نيز در شكل گيري آن دخيل هستند كه لازم است به آنها نيز توجه شود. مصرف گرایی پدیده ای است که با ظهور انقلاب صنعتی در غرب آغاز شده و با تولیدات انبوه سرمایه داری صنعتی شدت یافته است. مصرف گرایی در ایران نیز از دوره پهلوی دوم شروع و پس از تورم و افزایش قیمتها در دههی سي با افزایش واردات کالاهای خارجی و با افزایش جهانی بهای نفت، بالا رفتن درآمدهای نفتی و افزایش تقاضا، شدت پیدا کرد. پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 با تغییر حکومت از شاهنشاهی به جمهوری اسلامی، بسیاری از سیاستهای خارجی و داخلی متحول شد که ضد غرب گرایی و شرق گرایی بود. از انقلاب زمانی نگذشته بود که ایران مورد حمله ارتش عراق قرار گرفت و این جنگ هشت ساله خسارات جانی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی بر جای گذاشت. با تحریمهای غرب از آغاز انقلاب، ایران روزهای سختی را همراه با جنگ تجربه کرد. واردات و تولیدات کالا در یک دهه دچار مشکل شد به طوری که حتی مصرف کالاهای ضروری در حد نیاز، تجمل محسوب میشد. با پایان جنگ و ادامه تحریم تلاش برای سازندگی، تولید و توسعه آغاز و واردات کالا از شرق بالاخص کشور چین روز به روز و دهه به دهه گسترش یافت و مصرف گرایی کم کم جای خود را دوباره باز کرد و افزایش تقاضا با واردات کالا و مواد اولیه تأمین شد؛ روندی که تا امروز نیز ادامه دارد. اکنون (اوایل دهه 1400) با وجود تحریم، تورم، افزایش قیمت ها، کاهش ارزش پول ایران در برابر دلار و مشکلاتی که در راستای تولیدات داخلی وجود دارد، مصرف گرایی همچنان رو به گسترش است. تحقیقات داخلی که در زمینه مصرف گرایی صورت پذیرفته اغلب با استراتژی قیاسی و تطبیق و تحمیل نظریهها بر واقعیت اجتماعی بوده و به ندرت تحقیقی که برخاسته از متن و زمینهی جامعه ایرانی باشد، صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر برخلاف شیوههای معمول با استراتژی استقرایی-استفهامی و رسش کیفی، مطالعه ای میدانی در مورد پدیده مصرف گرایی صورت داده است. این مطالعه با روش گراندد تئوری انجام و دادهها با تکنیکهای مصاحبه گردآوری شد. و صورت بندی ذیل از نتایج این تحقیق مستخرج شد:
عوامل موثر بر مصرف گرایی ایرانی به عنوان پدیده مرکزی دو دسته هستند:
1- عوامل عوامل خارجی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی که شامل تغییر در فرهنگ بومی ناشی از تحولات بیرونی، جهانی شدن و قدرت جاذبه عناصر خارجی در مقایسه با عوامل بومی- مذهبی میباشند.
2- عوامل داخلی اثرگذار بر مصرف گرایی ایرانی بعد از انقلاب اسلامی که شامل بی نظمی ساختار اقتصادی، آنومی نهادهای اجتماعی، تبدیل ثروت به ارزش، تضاد ناشی از توسعه ناهماهنگ و عقلانیت زدایی میباشند.
نتایج این پژوهش که بر مبنای روش گراندد تئوری بوده و به دسته بندی عوامل مختلف پرداخته است، نشان دهنده این موضوع است که مسئله مصرف گرایی در ایران باید به عنوان یک مسئله مهم مورد بازاندیشی قرار گیرد و با توجه به اینکه در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد اثرگذار است باید به آن توجه ویژه ای کرد. نتایج این پژوهش با آنچه اکثریت محققین حوزه مصرف انجام داده اند همخوانی دارد. نتایج این پژوهش بیانگر این نکته مهم است که طبقه بندی عوامل موثر بر مصرف گرایی میتواند در شکلگیری نگاهی درست به این مقوله موثر باشد. همچنین مصرف گرایی به عنوان یک مقوله مهم در حوزه جامعه شناسی یک جامعه و برنامه ریزی اقتصاد سیاسی آن باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد تا در سازماندهی آن بتوان بهتر قانونگذاری و سیاست گذاری نمود.
مراجع
1. اباذري، يوسف (1377)، خرد جامعه شناسي، تهران: طرح نو
2. باكاك، رابرت (1381)، مصرف، ترجمه خسرو صبري، تهران: نشر آگاه.
3. بورديو، پير (1390)، تمايز: نقد اجتماعي قضاوتهاي ذوقي، ترجمه حسن چاووشيان، تهران: نشر ني.
4. باومن، زيگمونت (1388)، اشارتهاي پست مدرنيته، ترجمه حسن چاوشيان، تهران: نشر ققنوس.
5. رفيع پور (1377)، توسعه و تضاد، تهران: انتشارات علمي.
6. ريتزر، جورج (1389)، نظريه جامعه شناسي در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثي، تهران: نشر علمي.
7. فراستخواه، مقصود (1395)، روش تحقيق كيفي در علوم اجتماعي با تاكيد بر "نظريه ي پايه"، تهران: نشر آگاه
8. كاظمي، عباس.، امير ابراهيمي، مسرت (1400)، مگامالها و مجتمع هاي بزرگ تجاري در تهران؛ مطالعهاي جامعه شناختي. شهرداری تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران.
9. Arvidson, A. (2005). Brands, Journal of Consumer Culture 5(2): 235-258.
10. Hewer, P. (1995). The Sociology of Consumer Behavior and Men, PhD Thesis, University of York.
11. Kennedy, E., (2008). Toward a Society of Cosumerism,. Int. J. Sustainable Society, 1) 2(: pp.189.
12. Roach, B., Goodwin, N., and Nelson, J. (2019). Consumption and the Consumer Society, Global Development and Environment Institute., Tufts University Medford, MA 02155, http://ase.tufts.edu/gdae.
[1] دانشجوی دكتري جامعه شناسي، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران (نویسنده مسئول).
(E mail: parhammohammadi1990@gmail.com)
[2] دانشيار گروه جامعه شناسي، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران (نویسنده مسئول).
(E mail: fathi.soroush@gmail.com)
[3] استادیار گروه جامعه شناسي، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران.
(E mail: mehdi.mokhtarpour@gmail.com)
[4] Kennedy
[5] The Rebublic
[6] Hewer,P
[7] Producers of Value