استحقاق مالی زوجه در مسأله مرگ زوج قبل از دخول
محورهای موضوعی : جامع الفقهیهامان الله علیمرادی 1 , محمد محسنی دهکلانی 2
1 - استادیار گروه فقه و حقوق اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار گروه فقه و حقوق اسلامی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
کلید واژه: طلاق قبل از آمیزش, فوت قبل از آمیزش, تنصیف مهر, قول مشهور, رای نادر,
چکیده مقاله :
به اجماع فقیهان امامیه هرگاه در عقد نکاح دائم مهریه ای برای زوجه معین گردد ولی این ازدواج قبل ازآمیزش به موجب طلاق منحل شود. زوجه مستحق نصف مهریه ی مفروض است. حال اگر جدایی میان زوجینبه سبب فوت زوج باشد حکم مسئله چیست؟ 1- آیا زوجه مستحق تمام مهریه ی تعیین شده است؟ 2- یااینکه مانند طلاق قبل از دخول، زوجه صرفا مستحق نصف مهریه می باشد؟را مستند به دلیل خاص طلاق قبل از دخول مشهور امامیه گزینه نخست را برگزیده؛ قول به تنصیف مهر درمحتاج به مؤونه یی می دانند که ادله را یارای تامین ، فوت زوج قبل از دخول دانسته و سرایت آن را به فرضآن نیست. در نتیجه، در فرض اخیر زوجه مستحق تمام مهر می باشد. در مقابل، کتب مفصل فقهی گزینه دومرا به شواذی از فقیهان منسوب دانست هاند.نگارندگان مقاله با بازخوانی و تدقیق در همه ابعاد و زوایای موضوع، قول نادر را مستند به ادله یافته آن را باضوابط اجتهاد مناسبتر دیده اند.
According to ImÁmiyya consensus, if a marriage portion set for the wifein a marriage contract and it leads to a separation due to the divorces ofthe spouses before penetration and intercourse, the ex-wife is entitled tohalf of the prescribed marriage portion. Supposing the separation isbecause of the death of the husband, what will happen to the marriageportion? Is the ex-wife entitled to the whole marriage portion determinedin the lifetime of the husband? Or as in the previous case (divorce prior topenetration) the ex-wife is merely entitled to half of the marriage portion?Majority of ImÁmiyya jurisprudents have adopted the first view holdingthat dividing the marriage portion in two halves prior to penetration is aview supported by specific proofs. Extending the same rule to thecircumstances of the death prior to penetration requires further proofs.Therefore, under such circumstances, the ex-wife is entitled to the wholemarriage portion. In contrast, detailed jurisprudential books haveattributed the second view to few jurisprudents including fayd kāshānī.Rereading the issue, authors of the present article have found the secondview supported by certain proofs seeing it more adaptable with the rulesof jurisprudential deduction (ijtihād) after making a comparison betweenthis view and the dominant one.