حامی گری به مثابه استراتژی:کنکاشی در انگیزه های حمایتی زنان عصر تیموری
پریسا طاهرخانی
1
(
گروه هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
)
الهام اعتمادی
2
(
گروه طراحی پارچه و مد، دانشگاه هنرهای خلاقانه و طراحی آرکین، قبرس، ترکیه
)
طاهر رضازاده
3
(
گروه هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
)
کلید واژه: حمایت هنری, زنان تیموری, مشروعیتبخشی, عاملیت فرهنگی, دورۀ تیموری.,
چکیده مقاله :
حامیگری هنری در دوره تیموری به عنوان یکی از عوامل محرک شکوفایی فرهنگی این عصر شناخته میشود؛ با این حال، نقش زنان به عنوان کنشگران فعال در این شبکه حمایتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر زنان حامی هنر، به تحلیل انگیزههاو سازوکارهای حمایتی آنان بپردازد و چگونگی بهرهگیری از هنر را به مثابه ابزاری برای کسب مشروعیت و نفوذ اجتماعی بررسی کند. اما اساسی ترین سوال مطرح شده در این پژوهش این است که زنان خاندان تیموری با چه انگیزهها و اهدافی به حمایت از هنر پرداختند؟
این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و رویکر کیفی با استفاده از روش کتابخانه ای به دنبال تحلیل نقش زنان به عنوان حامیان هنر در عصر تیموری با تمرکز بر انگیزههای سیاسی، مذهبی و اقتصادی آنان است. همچنین، نشان دادن تأثیر این حمایتها بر شکلگیری آثار هنری و بازتولید ساختارهای قدرت از جمله اهداف اصلی این مطالعه میباشد.
نتایج: یافتهها نشان میدهد که زنان خاندان تیموری با استفاده از منابع مالی و شبکههای اجتماعی، از هنر به عنوان ابزاری برای کسب مشروعیت، افزایش نفوذ سیاسی و تحکیم پایگاه اجتماعی بهره بردند. حمایت آنان بهویژه در حوزههای معماری مذهبی و کتابآرایی، نه تنها بازتابیاز نظامهای مسلط بود، بلکه به بازتولید ساختارهای قدرت کمک شایانی کرد. این مطالعه بر عاملیت فرهنگی زنان به عنوان عاملانی فعال در شکلگیری هنر دوران تیموری تأکید میکند و نقش استراتژیک حامیگری هنری را در تاریخ اجتماعی ایران روشن میسازد
چکیده انگلیسی :
Statement of the Problem: Artistic patronage during the Timurid p
Artistic patronage during the Timurid period is recognized as one of the driving factors of the cultural flourishing of this era; however, the role of women as active actors in this patronage network has received less attention. This research aims to analyze their motivations and patronage mechanisms by focusing on women patrons of the arts.
And to examine how art was used as a tool to gain legitimacy and social influence. But the most fundamental question raised in this research is: What were the motives and goals of the women of the Timurid dynasty in supporting art?Research Method: This research was conducted using a descriptive-analytical method and a qualitative approach. The data were collected through library study and document review of primary and secondary sources. Data analysis was based on qualitative content analysis examination of the historical, social, and political context Timurid period. Results: The findings show that women Timurid dynasty, using financial resources and social networks, used art as a tool to gain legitimacy, increase political influence, consolidate their social base. Their support, especially in the fields of religious architecture and book design, was not only a reflection of the dominant systems, but also contributed significantly reproduction of power structures. This study emphasizes the cultural agency of women as active agents in the formation of art during the Timurid period and sheds light on the strategic role of artistic patronage in the social history of Iran.
آکا، اسماعیل، (1390)، تیموریان، ترجمۀ اکبر صبوری، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
اوکین، برنارد، (1386)، معماری تیموری در خراسان، ترجمۀ علی آخشینی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
جهانیان، طاهره، (1396)، تجارت ایرانیان در دورۀ تیموریان، مشهد: مینوفر.
خواندمیر، غیاثالدین، (1333)، حبیب السیر، به کوشش جلالالدین همایی، ج۴، تهران: خیام.
دستپاک، فاطمه، (1390)، خراسان بزرگ در عهد تیموریان، مشهد: بدخشان.
شهبازیشیران، حبیب، (1389)، بررسی معماری مساجد و مقابر برجستۀ ایرانی در دورۀ تیموریان و صفویان، اردبیل: گونش نگار.
فضلالله، رشیدالدین، (1350)، وقفنامۀ ربع رشیدی؛ الوقفیه الرشیدیه بخط الواقف فی بیان شرایط امور الوقف و
کاووسی، ولیالله، (1389)، تیغ و تنبور؛ هنر عهد تیموریان به روایت متون، تهران: مؤسسۀ تألیف، ترجمه، و نشر آثار هنری.
کلاویخو، روی گونزالس، (1344)، سفرنامۀ کلاویخو، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
گلمبک، لیزا، رنتا هلد، دونالد ویلبر، (1374)،معماری تیموری در ایران و توران، ترجمۀ کرامتالله افسر و محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
مجتبوی،سیدحسین، (1389)، هرات در عهد تیموریان، تهران: مرندیز.
محمدی، لیلا، (1398)، زنان خاندان عصر تیموری، تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
لمب، هارلود، (۱۳44)، تیمور لنگ، ترجمۀ علی جواهرکلام، تهران: امیرکبیر.
زمانپور، سعیده، (1396)، «اوضاع اجتماعی تیموریان»، فصلنامۀ جندی شاپور، ش12، ص37 تا 56.
فرستاده، راضیه، عباسعلی آذرنیوشه، (1390)، «نقش سیاسی، اجتماعی، اقتصادی گوهرشادآغا در خراسان عهد تیموری»، پژوهشنامۀ خراسان بزرگ، ش4، ص9 تا 28.
کشاوری، الهام، (1398)، «مطالعۀ تطبیقی حامیان هنری دورههای ایلخانی و تیموری»، ماهنامۀ علمی تخصصی پژوهش در هنر و علوم انسانی، ش9، ص31 تا 43.
A. J. Veal and Christine Burton. Research Methods for Arts and Event Management, PEARSON EDUCATION LIMITED.2014
Arbabzadah, N. (2017), Afghanistan’s Islam. California : University of California Press.
Dickens, M. (1990), Timurid Architecture In Samarkand. University of Alberta.
Hillenbrand, R. (2005), The Timurid Achievement in Architecture, in A Survey of Persian Art”. The Islami Period XVIII. .Daneshvari Costa Mesa, 83-126.
Manz, Beatrice Forbes, (2007), Power, Politics and Religion in Timurid Iran. Boston: Tufts UniversityOxford: Wiley Blackwell, 2 , 811-845.
Rogers, J. M, (1996), Centralisation And Timurid Creativity. Moderno, Nuova serie.533-550,15.
Subtelny, Maria Eva, (2007), Timurids