نقش گیلان در مناسبات فرهنگی ایران و روسیه
محورهای موضوعی : مدیریت فرهنگی
1 - دکتری روابط بین الملل، روزنامهنگار و مدرس دانشگاهhoseinkalhor52@gmail.com
کلید واژه: تعامل فرهنگی, فرهنگ ایران و روس, روابط فرهنگی, تبادل علمی, گیلان و روسیه,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه در عرصهی بین الملل مبنای ارتباط کشورها بر محور قدرتمند فرهنگ و اشتراکات فرهنگی ـ اجتماعی استوار است. بطوریکه تعمق بخشی به این مقولهی مهم ارتباطی، میتواند ضامن تثبیت منافع در روند مناسبات همه جانبهی کشورها تلقی شود. پیشینهی تاریخی مناسبات مردم گیلان با روسیه علاوه بر اینکه بر اشتراکات زبانی دو ملت تاثیر گذاشته، زمینههای مناسبی هم برای ارتقاء مناسبات فرهنگی ایران و روسیه فراهم ساخته است. مناسباتی که بدلایل مختلف، امروز در شرایط ضعیفی قرار دارد. هدف از این پژوهش تبیین جایگاه گیلان در روابط فرهنگی ایران و روسیه است. جایگاهی که حداقل ریشه در تاریخ 500 ساله دو کشور داشته و میتواند منشا تحولات موثری در ارتقاء مناسبات همه جانبهی ایران و روسیه در طلیعهی هزارهی سوم به حساب آید. روش پژوهش: دادههای این مقاله به شیوهی کتابخانه ایی، توصیفی و میدانی جمع آوری شده بطوریکه بهره گیری از اسناد و منابع تاریخی، شواهد عینی و مستندات آماری از وجوه بارز این شیوه است. یافتهها: در این مقاله پس از بررسی عمده ترین ظرفیتهای علمی و فرهنگی گیلان دریافتیم که پیشینهی مناسبات همه جانبهی گیلان با روسها عاملی در جهت پایداری مناسبات فرهنگی ایران و روسیه است و میتواند روند تعمیق روابط دو کشور را در ابعاد گسترده تری تسریع نماید. نتیجه گیری: ظرفیتهای فرهنگی گیلان برای توسعهی مناسبات همه جانبه با روسها متنوع ارزیابی میشود اما از این ظرفیتها تاکنون آنگونه که باید و شاید برای تقویت مناسبات دو کشور بهره گیری نشده است. پیشینهی مراودات اقتصادی و بازرگانی گیلانیان با روسها در 500 سال گذشته شرایطی فراهم ساخته تا بتوان گامهای موثری در جهت آشنایی اقوام با یکدیگر در بستر فرهنگ و مراودات اجتماعی برداشت. خط احداث کریدور شمال ـ جنوب موسوم به نوستراک نیز بر این اهمیت افزوده است. همچنین ورود واژگان فارسی و روسی در زبانهای یکدیگر گواهی بر نقش تبادلات فرهنگی مردم گیلان و روس در ازمنهی تاریخ است. پس میتوان ادعا نمود که تقویت مناسبات فرهنگی گیلان با روسها خود زمینهایی ست تا روابط دو کشور وارد مرحلهی نوینی شود و نقصانهای موجود در مناسبات فعلی ایران و روسیه را با تقویت پایههای فرهنگی جبران نماید.
Introduction and objectives: Culture or the cultural affinities, are nowadays rather an important way to shape the international relationships between countries. Investigation on such an issue would be helpful in order to establish good relation with other societies. Iran and Russia face each other on the Caspian Sea. Gilan as the border region of Iran shares various cultural legacies with Russia. These legacies that have been created during last five centuries can create a lot of opportunities in order to take initiatives in their future affairs. This paper aims to exploit the role of Gilan in the future of Iran-Russia relationship. Method: the author makes use of a series of bibliographical, descriptive and analytical data. Therefore, the use of historical documentation, the current events as well as the statistical data become essential for the development of this paper. Finding: the study of cultural and economic capabilities of the region, points out how the historic background of Gilan province with Russia can give rise to new perspectives on Iran-Russia relationship. Results: the cultural and economic capabilities of Gilan Province have never been taken into account seriously because of special circumstances occurring in related area. In more than five centuries of political and economic enterprises between Gilan province and its overseas Russian counterparts let them to claim that they have enough cultural notions to share with. Above the ethnic similarity there are for example, several common words and expressions that both languages share from each other as well as the North South Transport Corridor (NOSTRAC) that runs from Russia to India through Caspian cost to increases the trade connectivity. Thus we can assert that the Gilan province can have a pivotal role to play through the cultural relations with Russia and help to prepare the ground for strengthening the Iran-Russia relationship.
_||_