مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران بر کاهش تعللورزی تحصیلی دانشآموزان دختر
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانیعاطفه کامرانی 1 , خدیجه ابوالمعالی الحسینی 2 , سیامک طهماسبی 3 , کیانوش هاشمیان 4
1 - دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی، گروه روان شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
2 - دانشیار گروه روان شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
3 - استادیار گروه رشد و پرورش کودکان پیشدبستانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران.
4 - دانشیار گروه روان شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
کلید واژه: آموزش مدیریت استرس, آموزش مدیریت خود, تعللورزی تحصیلی,
چکیده مقاله :
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی فرزندان آن ها بود. روش: این پژوهش نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 5 شهر تهران و مادران آنها در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. نمونه آماری این پژوهش تعداد 48 نفر از دانشآموزان به همراه مادران آنها بودند که بهصورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. سپس مادران آن ها در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزشی مدیریت استرس و مدیریت خود و آموزش تلفیقی (مدیریت استرس و مدیریت خود) در 8 جلسه 60 دقیقهای، دو بار در هفته میباشد.. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سواری، 1390)، میباشد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرمافزار spss نسخه 23 تحلیل شد. یافتهها: آموزش تلفیقی در مقایسه با سه روش دیگر در کاهش نمرات تعللورزی روش موثرتری بوده است. نتایج نشان می-دهد که بر خلاف دو مؤلفه تعللورزی عمدی و تعللورزی ناشی از خستگی، تفاوت میانگینهای تعدیل شده مؤلفه تعللورزی ناشی از بیبرنامگی و نمره کل تعللورزی در دو گروه مدیریت خود و گروه کنترل (001/0=p) معنادار است و این موضوع بیانگر اثر بخشی معنادار روش آموزش مدیریت خود در کاهش تعللورزی ناشی از بیبرنامگی و نمره کل تعللورزی است. همچنین اثر هر سه روش آموزشی به مادران، در مرحله پیگیری، تعلل ورزی تحصیلی فرزندان دختر آنان را کاهش داد و تفاوت معناداری در اثر بخشی این سه روش در کاهش تعلل ورزی تحصیلی وجود ندارد. نتیجهگیری: آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران به صورت پایدار تعلل ورزی تحصیلی فرزندان را کاهش می دهد. اجرای برنامه آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران، تعلل ورزی تحصیلی فرزندان آنان را در مقایسه با گروه گواه کاهش داده است. بر این اساس چنین نتیجه گیری می شود که آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران، به صورت پایدار ابعاد تعلل ورزی فرزندان را کاهش می دهد.
Purpose: The aim of this study was to compare the effectiveness of stress management training and self-management to mothers on reducing their children's academic procrastination. Methodology: This was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design and one-month follow-up with a control group. The statistical population included female high school students in District 5 of Tehran and their mothers in the academic year 2918-2019. The statistical sample of this study was 48 students along with their mothers who were selected by convenience sampling. Then their mothers were randomly replaced in four groups (three experimental groups and one control group). The stress management and self-management training program and integrated training (stress management and self-management) in 8 sessions of 60 minutes, twice a week. The research instruments included academic procrastination questionnaire (Savari, 2011), data were analyzed using repeated measures analysis of variance test and Benferoni post hoc test using SPSS software version 23. Findings: Combined training has been a more effective method in reducing procrastination scores compared to the other three methods. The results show that in contrast to the two components of deliberate procrastination and procrastination due to fatigue, the difference between the adjusted means of procrastination component due to unplanned and total procrastination score in the two management groups and the group Control (p=0.001) is significant. And this issue shows the significant effectiveness of self-management training method in reducing procrastination due to unplanned and the total score of procrastination. Also, the effect of all three educational methods on mothers in the follow-up phase reduced the academic procrastination of their daughters and there is no significant difference in the effectiveness of these three methods in reducing academic procrastination. Conclusion: Integrated stress management training and self-management to mothers permanently reduces their children's academic procrastination. Implementing a combination of stress management and self-management training program for mothers has reduced their children's academic procrastination compared to the control group. Based on this, it is concluded that the combined training of stress management and self-management to mothers, continuously reduces the dimensions of procrastination of children.
_||_