تحلیل کارایی اقتصادی تولید ماهیان سردآبی بر اساس خود اتکایی بر تولید تخم چشم زده داخلی یا واردات آن
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزیهیوا اسدی کیا 1 , سید حبیب الله موسوی 2 , صادق خلیلیان 3 , حامد نجفی علمدارلو 4
1 - دکتری، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2 - دانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 - دانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
4 - دانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
کلید واژه: کارایی, استان مازندران, تحلیل پوششی داده ها, تکثیرکنندگان و پرورش دهندگان تخم چشم زده قزل آلا, تخم چشم زده وارداتی و داخلی,
چکیده مقاله :
استفاده از تخم چشم زده وارداتی در مقابل داخلی ، یکی از چالشهای اصلی تولید قزل آلا در ایران میباشد. عامل اصلی ایجاد این چالش وجود میانگین ضریب تبدیل غذایی پایین تر نوع وارداتی نسبت به ایرانی است. با این حال قیمت نوع وارداتی بالاتر بوده و احتمال عدم تامین همیشگی آن نیز تهدیدی برای پایداری تولید خواهد بود. در این مطالعه، از کارایی اقتصادی و رهیافت تحلیل پوششی داده ها در مزارع تکثیری و تفریخی استان مازندران استفاده شد. بر اساس نتایج،مزارع بهره برداری مناسبی از نهاده های خود دارند؛ تمایز اصلی آنها در کارایی تخصیصی است که موجب شده میانگین کارایی اقتصادی اندک و در مزارع تکثیری بیشتر از مزارع تفریخی گردد. بنابراین تغییر ساختار تولید مزارع از حالت صرفاً وابسته به این نهاده خارجی به سمت ساختار تکثیر داخلی یا حداقل تکثیر و پرورش همزمان نوع ایرانی و غیرایرانی می تواند قابل توصیه باشد. در این مطالعه کاهش قیمت خوراک ماهی و هزینه نیروی کار نیز به عنوان راه حل دیگری جهت تضمین کارایی اقتصادی و نیز پایداری امنیت غذایی شناسایی شد.
The use of imported versus trout eggs has been a major challenge in trout farming in Iran., which mainly arises from the average lower feed conversion ratio (FCR) of the imported trout species. However, the imported eggs are significantly more expensive and cannot be supplied permanently. This import problem is a threat to farms' production.
In this study, the DEA model is employed in the propagation and hatchery farms of Mazandaran Province.
According to the results, the farms made the appropriate use of their inputs. Allocative efficiency was the main distractive factor in the farms. The average economic efficiency of them is low and is higher in propagation farms rather than hatchery farms.
Changing the production structure in total dependent hatchery farms of Mazandaran to only propagate or hatch and propagate at the same time can be advisable. Moreover, the reduction of feed prices and labor costs is another solution to ensure economic efficiency and sustainable food security in this province.
_||_