بررسی اثرات اجرای سیاست هدفمندی یارانهها بر خودکفایی جو در ایران
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزیجعفر عزیزی 1 , مجتبی معتمدی فروغی رودسری 2 , جعفر عزیزی 3
1 - دانشیار اقتصاد کشاورزی، گروه مدیریت کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
2 - فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج.
3 - عضو هیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
کلید واژه: ایران, جو, هدفمندی یارانهها, خودکفائی,
چکیده مقاله :
برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند که، پس از اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها، به دلیل تغییر قیمت حامل های انرژی، به طور مستقیم هزینة تولید در بخش کشاورزی افزایش یافته و با تغییر قیمت نسبی نهاده ها، ترکیب عوامل تولید در بخش به نوعی دگرگون شده است، و در مورد برخی محصولات، وابستگی به واردات به منظور تامین تقاضای داخل افزایش یافته است(مقیمی و شاهنوشی، 1389). با توجه به اهمیت و جایگاه محصول جو به عنوان کالای واسطهای در تولیدات بخش دام کشور، در مطالعة حاضر اثر افزایش قیمت سوخت در پی اجرای سیاست هدفمندی یارانهها بر خودکفائی محصول جو از طریق بررسی شکاف بین میزان تولید داخل و واردات بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که با اجرای سیاست هدفمندی یارانهها، در اثر یک درصد افزایش قیمت سوخت، مقدار واردات جو 099/0 درصد افزایش و مقدار تولید 183/0 کاهش یافته است. این موضوع نشان می-دهد که اجرای سیاست آزادسازی قیمت ان
Reducing pollution and achieving economic benefits with cleaner environment is one of the most important issues in recent decades. In this research, a macro approach was applied to assess the economic factors affecting environmental pollution in Iran during the years 1971-2013. The results indicated that the effect of variable energy consumption was at high levels of statistical significance, so that by 10 percent increase per capita energy consumption is expected that per capita emissions increased in the long-term and short-term by about 8 and 6 percent respectively. Also by 10 percent increase in urban population growth is expected that per capita emissions reduced in the long-term and short-term about1.2 and 0.86 percent respectively. Trade liberalization had negative impact on the emissions. Thus Iran can not be considered naturally immune against environmental concerns and we propose that at levels of per capita income of over $ 2,300 (second concave curve), that pollution increases more quickly so that politicians should look for more pollution control methods.
- آذربایجانی ک.، شهیدی آ. و محمدی ف. (1387). تقاضای کل واردات و اجزای مخارج در ایران یک تحلیل اقتصاد سنجی، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال دوازدهم، شماره 37، ص 118-99.
- بلالی، ح و منتشلو، م. (1393). بررسی آثار آزاد سازی قیمت انرژی بر منابع آب و خاک در بخش کشاورزی با استفاده از برنامه ریزی ریاضی، مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، دوره 3، شماره 10، ص 218-201.
- سلامی ح. و سرایی شاد ز. (1389). تخمین میزان افزایش قیمت گندم تولیدی در اثر افزایش حذف یارانه ی سوخت (مجله پژوهشات اقتصاد کشاورزی، جلد2، شماره 2، صفحات 72-61.
- شفیعپور، م، و هراتی، ا. (1383). بررسی اثر افزایش قیمت حاملهای انرژی بر امور معیشتی، اجتماعی و زیستمحیطی، علوم و تکنولوژی محیط زیست، شماره 22: 31 – 35.
- شمشادی، ک، و خلیلیان، ص. (1389). تأثیر سیاست یارانهای دولت در تولید محصول گندم آبی، اقتصاد کشاورزی و توسعه، تابستان 1389- شماره 70، ص 103-126.
- عزیزی، ج، (1384). بررسی آثار آزادسازی قیمت نهاده های کود شیمیایی و سم بر تولید برنج در استان گیلان، اقتصاد کشاورزی و توسعه، تابستان 1384، دوره 13، شماره 50، ص 123-95.
- علیزاده، م. 1389. درآمدی بر تأثیرات اقتصادی هدفمندکردن یارانهها، نشریه اقتصاد شهر، شماره 8. صص106- 96.
- علیزاده ح.، عادلی ساردوئی م. و شریفی ا. (1389). برآورد تابع تولید انعطاف پذیر گوجه فرنگی و بررسی مصرف اقتصادی نهادهها (مطالعه موردی گوجه فرنگیکاران شهرستان جیرفت)، اولین کنگره ملی فناوری تولید و فرآوری گوجه فرنگی، مجموعه مقالات ششمین کنفرانس اقتصادکشاورزی ایران، 1388.
- کرباسی ع. و پیری م. (1388). بررسی رابطه میان آزادی تجاری و رشد اقتصادی در ایران (یک تحلیل همجمعی)، مجله دانش و توسعه، سال شانزدهم، شماره 27، ص 160-145.
- مقیمی فیض آبادی، م و شاهنوشی، ن. (1391). حذف یارانه سوخت و بررسی آثار آن بر تولید، هزینه و سطوح قیمتها در خراسان رضوی، پژوهشهای اقتصادی، دوره 12، شماره 3، ص 23-1.
- Pesaran, M. H., & Shin, Y. (1997). An autoregressive distributed lag modelling approach to cointegration analysis. England: University of Cambridge.
_||_