تحلیل چالش های اجرای خط مشی عمومی با تأکید بر مشارکت شهروندان (موردمطالعه: قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگل های شمال کشور)
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتداوود حسین پور 1 , سید مهدی الوانی 2 , حسین اصلی پور 3 , عقیل قربانی پاجی 4
1 - استادیار، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ایران
2 - استاد، مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
4 - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: خطمشی های محیط زیست, مشارکت شهروندان, اجرای خطمشی, قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور.,
چکیده مقاله :
هدف:این پژوهش با هدف بررسی چالشهای مشارکت شهروندان در اجرای خطمشی با تمرکز بر حفاظت و بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور صورت گرفت.روش:استراتژی اصلی پژوهش، بهرهگیری همزمان از روش کیفی تحلیل مضمون و روش کمّی مدلسازی ساختاری ـ تفسیری بهصورت آمیخته متوالی بوده است.در زمینه نمونهگیری تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری ـ تفسیری رویکرد نمونهگیری هدفمند و نظری استفاده شد. از ابزار مصاحبه برای تحلیل مضمون و از ابزار پرسشنامه برای اجرای رویکرد مدلسازی ساختاری ـ تفسیری استفادهشده است. در بخش کمی 11 پرسشنامه در اختیار خبرگان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استانهای مازندران، گیلان و گلستان قرار گرفت. یافتهها: در بخش کیفی در این پژوهش 171 مضمون پایه، 17 مضمون سازمان دهنده و6 مضمون فراگیر شامل چالشهای سیاسی، فرهنگی، ارتباطی، اقتصادی، حقوقی و فنی شناسایی شده است. مدل نهایی حاصل از رویکرد مدلسازی تفسیر ساختاری در 5 سطح تشکیلشده است که فقدان حکمرانی جنگل در سطح پنجم تأثیرگذارترین سطح میباشد و چالشهای سیاسی، فقدان ارتباطات و نشر دانش حوزه جنگل برای ذینفعان، ضعف نزدیکی بین دولت و دستگاههای اجرایی ـ شهروندان و فقدان انگیزش در جوامع محلی برای مشارکت تأثیرپذیرترین سطح در مدل طراحیشده میباشد. تحلیل شدت نفوذ و وابستگی با استفاده از MICMAC نشان میدهد که فقدان حکمرانی جنگل و چالشهای سیاسی از نوع متغیرهای مستقل هستند؛
Background: Attracting public participation is one of the key elements in the success of public policies, including environmental policies. Purpose: This research was conducted with the aim of investigating the challenges of citizens' participation in the implementation of the policy, focusing on the protection and exploitation of the forests in the north of the country. Method: in the quantitative section was the opinions of 11 people from the directors of the General Department of Natural Resources and Watershed Management of Mazandaran, Gilan and Golestan provinces. Findings: The final model is formed in 5 levels, the lack of forest governance in the fifth level is the most influential level and political challenges, lack of communication and dissemination of forest knowledge for stakeholders, weak closeness between the government and executive bodies - citizens and lack The motivation in local communities to participate is the most effective level in the designed model. The analysis of intensity of influence and dependence using MICMAC shows that the lack of forest governance and political challenges are independent variables. Conclusion: The participatory approach based on forest governance motivates the cooperation of local people and other stakeholders in applying forest control laws with the government.