خط مشی های مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و عدم تقارن اطلاعاتی
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتعبدالحسین برشد 1 , محمود صمدی لرگانی 2 , یوسف تقیپوریان 3
1 - *دانشجوی دکتری تخصصی حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن
2 - عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تنکابن
3 - عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس
کلید واژه: عدم تقارن اطلاعاتی, مسئولیتپذیری اجتماعی, افشا,
چکیده مقاله :
هدف : هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی با استفاده از سیستم معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Amos بود.روش تحقیق: پژوهش حاضر کاربردی و پس از انتخاب شرکتها، جمعآوری دادهها و اطلاعات به روش کتابخانهای و مبانی نظری و پیشینه پژوهش از کتب، مجلات تخصصی فارسی و لاتین، گردآوری و با استفاده از صورتهای مالی شرکتها، اطلاعات و دادههای موردنیاز استخراج و جامعه آماری پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1396 بود.یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق بین مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد، عملکرد مسئولیت اجتماعی با توجه به خط مشی سازمانی، زمانی می تواند باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی شود که اطلاعات مربوط به این عملکرد شرکت ها به نوعی (یا از طریق تهیه و انتشار گزارش عملکرد اجتماعی و محیطی یا از طریق اعلام و انتشار نمره یا رتبه ایفای مسئولیت اجتماعی شرکتها توسط نهادهای مالی و ...در اختیار بازار قرار گیرد.نتیجه گیری : هرچند هدف سازمانها، افزایش کارایی و کسب سود است، ولی در عصر اطلاعات و رقابت برای دستیابی به موفقیت باید به انتظارات اجتماعی پاسخ مناسب دهد.در سال های اخیر، قانونگذاران، مشتریان، نهادهای اجتماعی و دولتها توجه نسبتاً ویژهای نسبت به موضوع مسئولیت اجتماعی پیدا کرده اند. شرکتها با آن که بنگاه اقتصادی محسوب میشوند؛ اما، در اصل میتوان آنها را نیز نهادی اجتماعی در نظر گرفت. ازاینرو، آنها باید به پیامدهای اجتماعی فعالیتهای خود توجه کنند. به همین دلیل، در سالهای گذشته، مسئولیتپذیری اجتماعی بهعنوان عنصر مهارکننده برای قدرت، تأثیر و تخلفات شرکتها اهمیت و مقبولیت زیادی پیدا کرده است و ذینفعان به این موضوع و تأثیر آن بر سایر عوامل توجه ویژهای دارند؛ یکی از این عوامل که مسئولیت اجتماعی میتواند روی آن اثرگذار باشد بحث عدم تقارن اطلاعاتی است.
Objective: The aim of this study was to explain the relationship between social responsibility and information asymmetry using a system of structural equations using Amos software.Research Method: The present research is applied after selecting companies, collecting data and information by library method and theoretical foundations and research background from books, specialized Persian and Latin journals, collecting and extracting information and data required by companies and financial statements of companies and society. The statistical research of all companies listed on the Tehran Stock Exchange is from 2008 to 2017.Findings: According to the research results, there is a significant negative relationship between social responsibility and information asymmetry.Conclusion: Although companies are considered as economic enterprises; But, in principle, they can also be considered a social institution. Therefore, they must pay attention to the social consequences of the activities. For this reason, in recent years, social responsibility as an inhibitory element for the power, influence and violations of companies has become very important and accepted, and stakeholders pay special attention to this issue and its impact on other factors; One of the factors that can affect social responsibility is the issue of information asymmetry.
اسدی فرد، رویا، خائف الهی، احمدعلی، رضاییان، علی (1398)، مدل شایستگی مدیران دولتی ایران براساس صحیفه امام (ره) رویکرد استراتژی تئوری داده بنیاد ، نشریه مدیریت دولتی، 3 (8).
اسدی فرد، رویا، فانی، علی اصغر، عادل، آذر، الوانی، سیدمهدی(1395)، مدل تجزیه و تحلیل خط مشی عمومی در ایران، نشریه مدیریت دولتی(دانش مدیریت)، دوره8، شماره 2، صص 276-255.
احمدپور، احمد و فرمانبردار، مریم. (1394)، بررسی ارتباط بین افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی شرکتها و رقابت بازار محصول، حسابداری مالی، سال هفتم، شماره 26، صص 124-103.
برزگر، قدرتالله. (1392)، ضرورت گزارشگری و افشاء مسئولیت اجتماعی و پایداری شرکتها در بازار سرمایه؛ با تأکید بر ایران»، اولین همایش منطقهای حسابداری و مدیریت (گامی در جهت تحقق حماسه اقتصادی)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جویبار.
پوراسدی، محمدجواد، تیمورنژاد، کاوه، ربیعی متدجین، محمدرضا(1399)، ارائه مدل خط مشی گذاری حفظ حقوق سپرده گذاران در بحران های بانکی. فصلنامه خط مشی گذای عمومی در مدیریت. سال یازدهم، شماره 38.
خدارحمی، بهروز، فروغ نژاد، حیدر، شریفی، محمدجواد، طالبی، علیرضا(1395)، تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مدیریت دارایی و تامین مالی، شماره 14، صص 58-39.
جبارزاده کنگرلویی، سعید؛ فاتحی، سمیه؛ متوسل، مرتضی. (1395)، ایدئولوژیهای اخلاقی، مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتها، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، سال 8، شماره 31، صص 40-23.
رحیمیان، نظالالدین و کاظمپور، مرتضی. (1397). مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها: مفاهیم، ابعاد، نظریهها و مروری بر مدلهای آن. پژوهش حسابداری، دوره 8، شماره 4
راهداری، امیرحسین و سپاسی، سحر. (1397)، مسئولیت اجتماعی شرکتی و کسب و کار پایدار، چاپ اول، سازمان اتکا، مرکز تحقیقات و نوآوری.
سپاسی، سحر و رضایت، مهیا. (1394، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر حسابرسی اجتماعی با استفاده از تکنیک تاپسیس»، فصلنامه حسابداری مالی، سال 7، شماره 28، صص 147-127.
طاهری، ماندانا و همکاران (1398). ارتباط ارزشی افشا و گزارشگری ریسک در بانکهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. پژوهشهای حسابداری مالی، سال 11، شماره 1، صص 22-1.
فرامرزی، فریبرز .(۱۳۹۸). شایسته سالاری، سومین کنفرانس ملی نقش مدیریت در چشم انداز 1404، رشت، سازمان بسیج مهندسی صنعتی استان گیلان.
فروغی، داریوش و همکاران (1397)، تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر نگهداشت وجه نقد از طریق اثر همزمان متغیرهای منتخب. پژوهشهای حسابداری مالی، سال 10، شماره 1، صص 36-19
قربانی زاده، وجه اله، شریف زاده، فتاح، معتضدیان، رسول(1394)، تحلیل مسائل اجرای خطمشی های اداری، مطالعات مدیریت راهبردی، شماره 24.ص 95-67.
کاظمپور، مرتضی. (1398)، طراحی چارچوبی برای افشای مسئولیتپذیری اجتماعی و بررسی وضعیت شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. رساله دکتری تخصصی حسابداری، به راهنمایی دکتر محمدکاشانیپور و دکتر حسن یزدیفر، دانشگاه تهران.
منوریان، عباس، محمدی، داریوش، محمدی فاتح، اصغر(1395). خط مشی گذاری خوب درقوة مجریه،مدل سازی نقش ظرفیت های سازمانی و زمینةملی.مدیریت دولتی، دوره 8، شماره 2.
مهدیزاده، محبوبه. (1394)، تأثیر حاکمیت شرکتی و ویژگیهای مالی بر میزان افشای مسئولیت اجتماعی شرکتها، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، پردیس فارابی، دانشکده مدیریت و حسابداری.
مهربانپور، محمدرضا و همکاران (1395)، تبیین رابطه متقابل مسئولیتپذیری اجتماعی و راهبری شرکتی با استفاده از معادلات همزمان. حسابداری سلامت، شماره 16، صص 129-112.
مهرآرا، اسداله، مدانلو جویباری، سپیده، زارع زیدی، علیرضا. بررسی نقش حفاظت از محیط زیست در توسعه پایدار. دو ماهنامه کاربردی در علوم مدیریت و توسعه سال سوم، شماره 2، پیاپی 10.
_||_
Seong Y. Cho, Cheol Lee &. Ray J. Pfeiffer Jr (2013). "Corporate social responsibility performance and information asymmetry". Journal of Accounting and Public Policy. No. 32, pp. 71-83.
Chin-Chen Yeh, Fengyi Lin, Teng-Shih Wang, Chia-Ming Wu. (2019). Does corporate social responsibility affect cost of capital in China?, Asia Pacific Management Review, In press, corrected proof, Available online 12 May 2019.
Cho Seong Y., Lee Cheol & Pfeiffer Jr. Ray J. (2013)."Corporate socialresponsibility performance andinformation asymmetry". Journal of Accounting andPublic Policy. No. 32, pp. 71-83
Diane Y Lee .(2013). Corporate Social Responsibility Disclosure among Large Korean Companies , Australian Journal of Business and Management Research ,Vol.2 No.11, 1-14
Diamond, D., Verrecchia, R., 1991. Disclosure, liquidity and the cost of capital. Journal of Finance. Vol. 46, No.4, pp. 1325–1359.
Dror, Y,(1988). Decisionmaking under disaster conditions. Managing Disasters: Administrative and Policy Strategies. Duke University Press: Durham, NC, 255-273
D.Sundarasen, S.D., Je-Yen, T. and Rajangam, N. (2016), Board composition and corporate social responsibility in an emerging market, Corporate Governance: The International Journal of Business in Society, Vol. 16 No. 1, 35-53.
European Union.Commission of the European Communities (2001) Green Paper: Promoting a Europe an Framework for Corporate Social Responsibility. European Commission’s Communication on Sustainable Development COM 18-7-2001. Brussels.
Mingyi Hung, Jing Shi, Yongxiang Wang(2013)." The Effect of Mandatory CSR Disclosure on Information Asymmetry: Evidence from a Quasi-Natural Experiment in China". Asian Finance Association (AsFA) 2013 Conference.
Hung, M., Shi, J., & Wang, Y. (2013). “The EffectofMandatory CSR Disclosure on Information Asymmetry:Evidence from aQuasi-natural Experiment in China. http://www.ssrn.com
Howlett, M., Ramesh, M., & Perl, A. (2009). Studying public policy: Policy cycles and
policy subsystems (Vol. 3): Oxford University Press Oxford.
Ibrahim, A.H. and Hanefah, M.M. (2016), Board diversity and corporate social responsibility in jordan, Journal of Financial Reporting and Accounting, Vol. 14 No. 2, 279-298
Kazempour, M; Kashanipour, M; Yazdifar, H & Hamidizadeh, A. (2018). Explaining the Mutual Relationship between Board Gender Diversity and Corporate Social Responsibility using the Simultaneous Equations System, International Journal of Finance and Managerial Accounting, Vol.3, No.11, 1-10.
LaFond, R. and R. Watts, (2008). “The Information Role Conservatism”, The Accounting Review (forthcoming), Available at: http://www.ssrn.com.
Lioret, A. (2016). Modeling Corporate Sustainability Strategy, Journal of Business Research, Vol. 69, No. 2, 418-425
Mantovani, D.; Lucas, M. D. A.; andN. Angela (2017). “How Motivations for CSR and Consumer-Brand Social Distance Influence Consumers to Adopt Pro-Social Behavior”, Journal of Retailing and Consumer Services, Vol. 36, 156-163.
Mohamed Arouri, Mathieu Gomes, Kuntara Pukthuanthong. (2019). Corporate social responsibility and M&A uncertainty, Journal of Corporate Finance, Volume 56, 176-198.
Pettenella, D. (2010). “CSR: What it is, what issues it incorporates? What costs/benefits of implementation? In: United Nations Economic Commission for Europe”, UNECE Workshop on Corporate Social Responsibility. Belgrade, Serbia, 13-14 April. Belgrad: UNECE
Sheikh, S. R.; and Beise-Zee, R. (2011). “Corporate social responsibility or cause-related marketing? The role of cause specificity of CSR”. Journal of Consumer Marketing, Vol. 28, No.1, pp. 27-39
TahHsu K, (2011). “The Advertising Effects of Corporate Social Responsibility on Corporate Reputation and Brand Equity: Evidence from the Life Insurance Industry in Taiwan”. Springer Science + Business Media. pp.1-13.
خط مشی های مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و عدم تقارن اطلاعاتی
چکیده
هدف : هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی با استفاده از سیستم معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Amos بود.
روش تحقيق: پژوهش حاضر کاربردی و پس از انتخاب شرکتها، جمعآوری دادهها و اطلاعات به روش کتابخانهای و مبانی نظری و پیشینه پژوهش از کتب، مجلات تخصصی فارسی و لاتین، گردآوری و با استفاده از صورتهای مالی شرکتها، اطلاعات و دادههای موردنیاز استخراج و جامعه آماری پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1396 بود.
يافته ها: بر اساس نتایج تحقیق بین مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد، عملکرد مسئولیت اجتماعی با توجه به خط مشی سازمانی، زمانی می تواند باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی شود که اطلاعات مربوط به این عملکرد شرکت ها به نوعی (یا از طریق تهیه و انتشار گزارش عملکرد اجتماعی و محیطی یا از طریق اعلام و انتشار نمره یا رتبه ایفاي مسئولیت اجتماعی شرکتها توسط نهادهاي مالی و ...در اختیار بازار قرار گیرد.
نتیجه گیری : هرچند هدف سازمانها، افزایش کارایی و کسب سود است، ولی در عصر اطلاعات و رقابت براي دستیابی به موفقیت باید به انتظارات اجتماعی پاسخ مناسب دهد.در سال هاي اخیر، قانونگذاران، مشتریان، نهادهاي اجتماعی و دولتها توجه نسبتاً ویژهاي نسبت به موضوع مسئولیت اجتماعی پیدا کرده اند. شرکتها با آن که بنگاه اقتصادی محسوب میشوند؛ اما، در اصل میتوان آنها را نیز نهادی اجتماعی در نظر گرفت. ازاینرو، آنها باید به پیامدهای اجتماعی فعالیتهای خود توجه کنند. به همین دلیل، در سالهای گذشته، مسئولیتپذیری اجتماعی بهعنوان عنصر مهارکننده برای قدرت، تأثیر و تخلفات شرکتها اهمیت و مقبولیت زیادی پیدا کرده است و ذینفعان به این موضوع و تأثیر آن بر سایر عوامل توجه ویژهای دارند؛ یکی از این عوامل که مسئولیت اجتماعی میتواند روی آن اثرگذار باشد بحث عدم تقارن اطلاعاتی است.
واژگان کلیدی: افشا، مسئولیتپذیری اجتماعی، عدم تقارن، خط مشی
مقدمه
یکی از حوزه های اصلی بهبود عملکرد، فرآیند خط مشی گذاری است. تعداد گزینه های مطرح در فرآیند خط مشی گذاری و لزوم انتخاب بهترین گزینه از بین آنها و ظهور و بروز مسائل عمومی جدید و چند ذی نفعی، از جمله عواملی هستند که گویای اهمیت این فرآیند در سازمان ها می باشد (منوریان، محمدی و محمدی فاتح، 1395: 16). زیرا خط مشی نشان دهنده خطوط کلی در فعالیت ها و اقدامات سازمان است (درور1،1988: 15). همان طور که می دانیم، محیط خط مشی گذاری به واسطه تأثیرپذیری از اقتصاد جهانی و استفاده های فزاینده از فناوری، پیچیده تر شده است (هاولت ، رامش و پرل2؛2009: 18).
سازمان یا جامعه برای تداوم حیات باید ازموقعیتهایی عبور کند و از موقعیت موجود به موقعیت طلوب برسد. اما قبل از اینکه امکانات و توان رسیدن به موقعیت مطلوب مطرح شود، اصول اساسی انتقال از موقعیت موجود به موقعیت مطلوب مطرح میشود؛ پس خط مشی قاعده و اصول کلی و الزم برای اقدامات و حرکتهای برنامهای مطلوب است. خط مشی قاعدهای کلی است که باید برقوانین و آیین نامهها اشراف داشته باشد. برای مثال قانون اساسی نسبت به قوانین عادی جنبه خط مشی دارد و هیچ قانونی نباید مغایر و ناقض قانون اساسی باشد(اسدی فرد، خائف الهی و رضاییان : 1390: 5).
خط مشي گذاري نيز مانند تصميم گيري، يک اقدام فرآيندي است، که براساس آن مشکل عمومي شناسايي و راه هاي حل آن ارزيابي و روش هاي اجرايي کار تعيين مي شود (قرباني زاده، شریف زاده و معتضدیان؛ 1394: 8).
خط مشی گذاري "ازیک دیدگاه معادل "تصمیم گیري "است یعنی می توان آن را نوعی تصمیم گیري دانست زیرا هنگامی که خط مشی تعیین می شود درهمان جایگاه تصمیمی اتخاذ شده است .با این تفاوت که خط مشی نسبت به تصمیمات موردي و ثانویه، بالاتر و اساسی تر است، بنابراین خط مشی ترسیم می شود و سپس تصمیمات با رعایت موازین پیش بینی شده درخط مشی اتخاذ می شود. در خط مشي گذاري عمومي، تصميم گيري در سطح کلان و عام صورت مي پذيرد. به تعبير ريموندبار عناوين گوناگوني براي تصميم ها و اقدامات به کار برده مي شود که عموماً به وسعت شمول آنها بستگي دارد. چنانچه اين اقدامات، ناچيز و تکراري و محتاج ادراکي مختصر باشند مي توان آنها را اقدامات عادي ناميد. اما اگر تا حدي پيچيده و داراي انشعاب ها و نيازمند تفکر باشند مي توان آنها را تحت عنوان تصميم ها تاکتيکي به حساب آورد. آن دسته از تصميم ها که گسترده ترين انشعابات و طولاني ترين چشم انداز زماني را دارند و نيازمند اطلاعات، تفکر و تعمق بسيارند تحت عنوان خط مشي عمومي ناميده مي شوند (پوراسدی، تیمورنژاد، ربیعی مندجین؛ 1399: 10).
خطمشی گذاری عمومی اغلب به منزله یك چرخه تلقی میشود که در آن مشکالت ابتدا به عنوان یك مساله مورد توجه قرار میگیرد، دورههای مختلف عمل بررسی میشود، خط مشیها تعیین میگردد، توسط کارکنان اجرا و ارزیابی شده و تغییر مییابد و سرانجام براساس موفقیت یا شکست آن پایان مییابد. بدیهی است که این امر یك فرایند پیچیده را ساده مینماید. علیرغم این ساده سازی چرخه خط مشی یك فرایند سیاسی است(فرامرزی، 1398: 13).
به طور خلاصه، اجرای خط مشی به عنوان یک مفهوم تمام فعالیت ها را در بر می گیرد. اگرچه اجرای خط مشی یک پدیده پیچیده است اما ممکن است به عنوان یک فرآیند، یک برونداد و یا یک پیامد در نظر گرفته شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت رابطه در هم تنیده اجرای خط مشی و ارزیابی خط مشی می باشد (اسدی فرد، فانی، آذر و الوانی؛ 1395: 12).
امروزه، سازمانها در زمینههای گوناگون زیر فشار شدید برای جلب اعتماد عمومی و حفظ رقابت در بازارهای جهانی قرار دارند. رسواییهای مالی شرکتهایی چون انرون و ورلدکام، همچنین، رسواییهای اخلاقی شرکت نفت بریتانیا به علت سرازیر شدن نفت به آبهای اقیانوس آتلانتیک و چالشهای زیستمحیطی، موجب خدشهدار شدن وجهه عمومی سازمانها و افزایش توقع پاسخگویی به عموم، شفافیت و درستکاری شده است. جامعه امروزی به لحاظ شرایط خاص خود بیش از هر زمان دیگری، مصرفگرا است؛ از اینرو، سازمانها باید مسئولیتپذیری، پاسخگویی و احترام به حقوق اعضای جامعه را در قالب برنامههای گسترده و راهبردی خود، مورد توجه قرار دهند. آنها در ازای بهرهمندی از زیرساختها و سرمایههای اجتماعی، زیستی و علمی محیط پیرامون، باید در برنامههای خود، مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانی و رعایت حقوق مصرفکنندگان را بهصورت شایسته لحاظ کنند (شیخ و بیسزی3؛ 2011: 5).
شركتهايي كه وظایف اجتماعي خود را انجام میدهند و آثار مسئوليتپذیری اجتماعي و محيطي خود را میپذیرند، منافع ويژهای بدست ميآورند كه آنها را نميتوان در قالب مبالغ كمّي ارائه كرد. از جمله ميتوان به استخدام و ابقاي بهتر كاركنان، بهبود تصميمگيریهاي درونسازماني و صرفهجويي هزينهها، بهبود وجهه شركت و روابط آن با سهامداران و بهبود بازده مالي اشاره كرد. در واقع، مشخص شده است كه بين ارزش شركت و اخلاق تجاري، مسئوليتپذیری اجتماعي شركتها و كارايي مالي رابطه مثبتي وجود دارد. اين امر نشان ميدهد كه سرمايهگذاران همانگونه كه به ارزشهاي شخصي خود وفادار هستند، تمایل دارند تا در مکانهایی سرمايهگذاري كنند كه آنها مسئوليتپذیری اجتماعي خود را افشا کرده باشند (رحیمیان و کاظمپور؛ 1397). شرکتها دریافتهاند که برای افزایش بهرهوری و بهبود توان رقابت با سایر رقبا و افزایش توانایی پاسخگویی به تغییرات سریع جهانی، باید مسئولانه عمل کنند. جهانیشدن، مرزهای جغرافیایی ملی را کمرنگ کرده و فنآوری، فاصلهها و زمان را از میان برداشته است. با این حجم از تغییرات محیطی، شرکتها در تلاش هستند تا سودآوری و حسن شهرت خود را افزایش و ریسک را کاهش دهند. همچنین، جهانیشدن، رقابت تنگاتنگی را برای جذب و نگهداشت نیروی کار ماهر، سرمایهگذاران و مشتریان وفادار به همراه داشته است و چگونگی پاسخگویی شرکت به نیازهای کارکنان، بازار و مشتریان، در گرو پایداری کسبوکار است. ازاینرو، شرکتها مایل هستند تا با انجام مسئولانه فعالیتهای خود، کسبوکاری پایدار داشته باشند و با این کار علامتهای مثبتی را به بازار مخابره کنند (کاظمپور؛ 1398: 45). مسئولیتپذیری اجتماعی برای شرکت مزایای زیادی دارد. برای نمونه میتواند هزینههای مستقیم را کاهش دهد (انرژی، مواد، اتلاف، زمان و ...)؛ ریسک مدیریت را کاهش دهد (دسترسی آسانتر به اعتبارات، افزایش ارزش داراییها برای سرمایهگذاران، حمایت از جانب ذینفعان و...)؛ تصویر رقابتی شرکت را بهبود بخشد (پتنلا4، 2010: 12). اما، بهطورکلی، عوامل تمایل به جهانیشدن؛ تلاش برای شفافسازی فعالیتها؛ تمایل کارکنان برای مشارکت در کسبوکار شرکتها؛ موانع سیاسی و قانونی؛ تمایل مصرفکنندگان به استفاده از محصولاتی که کمترین آسیب را به محیطزیست وارد میکنند؛ فشار کارکنان برای افزایش مسئولیتپذیری شرکتها؛ فشار و افشاگری رسانهها؛ حقوق شهروندی و افزایش جمعیت کره زمین را مهمترین دلایل حرکت شرکتها بهسوی مسئولیتپذیری اجتماعی دانست (مهدیزاده، 1394: 10). به همین دلیل در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی (از جمله؛ طاهری و همکاران، 1398؛ کاظمپور، 1398؛ فروغی و همکاران، 1397؛ مهربانپور و همکاران، 1395؛ احمدپور و فرمانبردار، 1395؛ چین5 و همکاران، 2019؛ کاظمپور و همکاران، 2018؛ منتوانی6 و همکاران، 2017؛ لیورت7، 2016؛ دیساندرسون8، 2016، ابراهیم9، 2016 و دیانه10، 2013) در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی و تأثیر آن بر عوامل مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت و ضرورت توجه به مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها11 در شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسبوکار، ایجاب میکند تا رهبران و مدیران سازمان و شرکتهای بزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای درحال جهانیشدن فعال و مؤثر هستند، نوعی تعادل میان بخشهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی کسبوکار خود، ایجاد کنند (قرین، 1395: 14). در حال حاضر، مشتریان و افراد جامعه از شرکتها و سازمانها انتظار دارند که مسئولیتپذیر باشند و اثرات فعالیتهای خود را بر جامعه، از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بهصورت شفاف بیان کنند (سپاسی و رضایت، 1394: 17). موضوع مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها، در چند سال اخیر با توجه به رشد سازمانهای غیردولتی، جنبشهای اعتراضی علیه قدرت سازمانها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه، توسعه شرکتهای سهامی عام، رسواییهای مالی و اخلاقی سازمانهای بزرگ، تبدیل به الگوی مناسب و غالب در حوزه کسبوکارهای تجاری و صنعتی شده است (برزگر، 1392: 12). این موضوع به حدی بااهمیت است که سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و اتحادیه اروپا، استانداردهایی را در این زمینه ارائه کردند و بنیاد مدیریت کیفیت اروپا12 در مدل الگوی تعالی خود برای سازمانها، مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها را بهعنوان یکی از ارزشهای هشتگانه خود معرفی کرد (سپاسی و راهداری، 1392: 16) و اتحادیه اروپا13 سال 2005 را، سال مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها در کشورهای اتحادیه اروپا، نامگذاری کرد (برزگر، 1392: 14). وجود تشکلهای کارگری، رعایت حقوق مصرفکنندگان، توجه به استانداردهای قانونی در تولید محصول، پاسخگویی مدیران سازمانها در قبال مسائل شهروندی، محیطزیستی، اخلاقی، فرهنگی و حتی حقوق بشر از نشانههای اصلی توجه به مسئولیتپذیری اجتماعی در سازمانها است. عدم توجه به ملاحظات اجتماعی و ارائه آن در قالب گزارشگری اجتماعی، بین انتظارات واحدهای اقتصادی و انتظارات جامعه شکافی ایجاد کرده است، ازاینرو، گزارشهای اجتماعی و پایندگی موجب عینی و محسوس شدن نتایج واقعی عملکرد واحدهای تجاری میشود و بر هوشیاری جامعه در برخورد با زیانهای احتمالی میافزاید. در گذشته پژوهشهای مختلفی تأثیر خط و مشی های مسئولیتپذیری اجتماعی در شرکتها بر عوامل مختلف را بررسی نمودند. اما نکته حائز اهمیت برای استفاده کنندگان داشتن دیدی جامع در زمینه این اثرگذاری است. یکی از این عوامل که در شرکتها و برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است بحث عدم تقارن اطلاعاتی است و سوال اساسی این است که آیا خط و مشی های مسئولیتپذیری اجتماعی میتواند بر عدم افزایش یا کاهش عدم تقارن اطلاعاتی اثرگذار باشد یا خیر؟ این پژوهش در تلاش است تا با استفاده از سیستم معادلات ساختاری به این پرسش پاسخ بدهد.
رابطه بین خط و مشی مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی
رابطه بین خط و مشی مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی، به سه ارتباط بستگی دارد نخست، از آنجائی که مسئولیتپذیری اجتماعی بهصورت ذاتی یک مفهوم انتزاعی است، ادبیات موجود از امتیازات ارائهشده در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی اجراشده، بهعنوان شناختهشدهترین و قابلاعتمادترین معیار بهره میگیرند (چوسئونگ1415 و همکاران، 2011). ابعاد مسئولیتپذیری اجتماعی عبارتاند از مشتریان، کارکنان، محیطزیست و نهادهای اجتماعی.
فعالیتهای مربوط به مشتریان: شامل چرخه ای است که هدف آن رسیدن به رضایت مشتری و حفظ منافع آنهاست. فعالیتهای مربوط به کارکنان: شامل فرایندهایی است که هدف آنها دستیابی به رضایت مشتریان و حفاظت از منافع آنها است (جبارزاده کنگرلویی، فاتحی، متوسل؛ 1395: 13).
فعالیتهای مرتبط با محیطزیست شامل: فعالیتهای اجتماعی با هدف کاهش آثار منفی فعالیتهای سازمان بر محیطزیست است. این فعالیتها برای نگهداری و محافظت از محیط پیرامون و منابع طبیعی طراحی شدهاند. با توجه به خسارات وارده به محیطزیست توسط آب، هوا، خاکآلوده و آلودگی صوتی، این بُعد یکی از مهمترین ابعاد حسابداری مسئولیتپذیری اجتماعی است (مهرآرا، جویباری، زارع زیدی؛ 1397: 8).
فعالیتهای اجتماعی: این بُعد دربرگیرنده فعالیتهایی باهدف کسب منافع عمومی و کمک به افزایش رفاه جامعه (برای نمونه؛ نهادهای آموزشی، فرهنگی، ورزشی، سازمانهای بهداشت، بیمارستانها، نهادهای خیریه، مراکز توانبخشی و سایر موارد) است.
دوم؛ عملکرد واقعی مسئولیتپذیری اجتماعی در قالب امتیازات ارائهشده، موجب شفافیت و افشای داوطلبانه میشود. شرکتهای با عملکرد خوب به دنبال اعلان کیفیت بالای خود و برجسته کردن عملکرد خوب خود هستند (دایموند و ورچیا16، 1991). شرکتهای با عملکرد ضعیف به دنبال توضیح و تبیین عملکرد ضعیف خود هستند. با مرور پژوهشهای اخیر، میتوان بیان نمود که شرکتهایی که عملکرد قوی در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی دارند، کمتر احتمال دارد به دستکاری و مدیریت سود بهوسیله اقلام تعهدی اختیاری و یا واقعی اقدام کنند. استدلال پژوهشگران، این موضوع است که عملکرد مناسب در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی، بیانگر کاهش مشکلات اخلاقی مدیران و افزایش شفافیت و قابلیت اعتماد گزارشگری مالی است.
سوم؛ ادبیات موجود نشان میدهند که شفافیت و کیفیت بالای شرکتها، عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران را کاهش میدهد (لافوند و واتز17؛2009: 14)، تا حدی که عملکرد در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی باارزش سهام، مرتبط است. شفافیت ناشی از مسئولیتپذیری اجتماعی نباید تفاوتی با شفافیت اطلاعات مالی ارائهشده در گزارشهای مالی سنتی داشته باشد و درنتیجه انتظار میرود که شفافیت بالای مسئولیتپذیری اجتماعی، عدم تقارن اطلاعاتی را نیز کاهش دهد. در این رابطه تا به امروز پژوهشهای مختلفی انجامشده است.
هونگ، شی، و وانگ18 (2013)، در پژوهشی به بررسی تأثیر افشای اجباری مسئولیتپذیری اجتماعی بر عدم تقارن اطلاعاتی پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهند که گزارشگری اجباری مسئولیتپذیری اجتماعی، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش میدهد .
چو19 و همکاران (2013) با استفاده از امتیازات عملکرد در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی، رابطه بین این مفهوم و عدم تقارن اطلاعاتی را برای شرکتهای کانادایی طی سالهای 2003 تا 2009 بررسی کردند. نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که عملکرد در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی؛ چه مثبت چه منفی، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش میدهد و نکته جالبتر که در نتایج پژوهش به دست آمد، آن بود که عملکرد منفی در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، بسیار قویتر از عملکرد مثبت بوده است (چو سونگ20، لی چئول و فایفر؛ 2013: 17).
کامیابی و همکاران (1394) در پژوهشی تأثیر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها بر عدم تقارن اطلاعاتی را در سال 1391 بررسی کردند. نتایج نشان میدهند که بین مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معناداری وجود ندارد. این نتیجه بیانگر این موضوع است که عدم تقارن اطلاعاتی و قیمتگذاری سهام تحت تأثیر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها قرار نمیگیرند. جبارزادهکنگرلویی و همکاران (1395) در پژوهشی با عنوان «ایدئولوژیهای اخلاقی، مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها» به این نتیجه رسیدند که بین عدم تقارن اطلاعاتی و مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود ندارد، این نتیجه ممکن است به این دلیل باشد که عملکرد مسئولیت اجتماعی با توجه به خط مشی سازمانی، زمانی می تواند باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی شود که اطلاعات مربوط به این عملکرد شرکت ها به نوعی (یا از طریق تهیه و انتشار گزارش عملکرد اجتماعی و محیطی یا از طریق اعلام و انتشار نمره یا رتبه ایفاي مسئولیت اجتماعی شرکتها توسط نهادهاي مالی و ...در اختیار بازار قرار گیرد. با توجه به مبانی نظزی و پیشینه پژوهش فرضیه این پژوهش به قرار زیر است:
فرضیه: بین خط مشی و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط معناداری وجود دارد.
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر نتیجه اجرای آن، کاربردی و از نظر منطق اجرای آن استقرایی و از نظر بُعد زمانی، گذشتهنگر است. پس از انتخاب شرکتها، برای جمعآوری دادهها و اطلاعات، ابتدا، از روش کتابخانهای استفاده و مبانی نظری و پیشینه پژوهش از کتب، مجلات تخصصی فارسی و لاتین گردآوری خواهند شد. سپس، با استفاده از صورتهای مالی شرکتها، اطلاعات و دادههای موردنیاز استخراج میشوند. ضمناً از آنجاییکه هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها بر عدم تقارن اطلاعاتی با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری است؛ تلاش میگردد تا این تاثیر با استفاده از معادلات ساختاری و با نرم افزار Amos مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1396 است و نمونههای پژوهش پس از اعمال محدودیتهای زیر انتخاب خواهند شد.
1. تا پايان اسفندماه سال 1385 در بورس اوراق بهادار تهران پذيرفته شده و سال مالي آنها منتهي به پايان اسفند ماه هر سال باشد.
2. شركتها نبايد سال مالي خود را طي دورههاي مورد نظر تغيير داده باشند.
3. شركتهای مورد نظر طي دوره مورد بررسی، فعاليت مستمر داشته و سهام آنها مورد معامله قرار گرفته باشد.
4. اطلاعات مالي موردنياز براي انجام اين پژوهش را دوره مورد بررسی به طور كامل ارائه كرده باشند.
5. جزء شرکتهاي سرمايهگذاري، بانکها و واسطهگری مالی نباشند.
در نهایت پس از اعمال محدودیتهای پیشگفته 120 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
دراین پژوهش برای سنجش مسئولیتپذیری اجتماعی از مدل استفاده شده در رساله دکتری کاظمپور (1398) استفاده شده است . برای توصیف وضعیت نشاندهنده عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران، فرض بر این است که اگر شرکتی در بازار انحصاری فعالیت کند و در ترکیب سهامداران آن، سرمایهگذاران نهادی حضور نداشته باشند و همچنین در ترکیب اعضای هیأتمدیره آن، اعضای غیرموظف کمتر از 50 درصد باشند بین مدیران و سرمایهگذاران آن شرکت عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. بنابراین برای اندازهگیری عدم تقارن اطلاعاتی سه متغیر به شرح زیر تعریف شده است:
وضعیت بازار محصولات (HICON): برای تعیین وضعیت بازار محصولات شرکت از شاخص هرفیندال- هیرشمن استفاده شده است.
ترکیب سهامداران شرکت (INST): در پژوهش حاضر، نهادی بودن سهامداران نهادی بر مبنای استاندارد شماره 20 ایران و بیانیه شماره 18 هیات اصول حسابداری تعیین شده است.
ترکیب اعضای هیأت مدیره (outDIR): مقدار این متغیر به این صورت است که برای شرکتهایی که در ترکیب آنها، اعضای غیرموظف بیشتر از 50 درصد باشند مقدار صفر و در غیر اینصورت 1 در نظر گرفته میشود (خدارحمی و همکاران، 1395)
یافتههای پژوهش
مهم ترین مرحله الگوسازی معادلات ساختاری، اعتبارسنجی الگوی اندازهگیری است. اعتبار یک الگو با استفاده از معیارهای نیکویی برازش مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین، در این مرحله از تحلیل آماری انتظار براین است که برازش دادهها به الگوی مفهومی پژوهش بر اساس معیارهای علمی قابل قبول در جدول1 باشد.
جدول1: معیارهای نیکویی برازش برای الگوی اندازهگیری مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی
معیارهای نیکویی برازش | نام شاخص | اختصار | الگوی اصلاح شده | برازش قابل قبول |
شاخص های برازش مطلق | کای اسکوئر | X2 | 0.371 | بزرگتراز5درصد |
شاخص نیکویی برازش | GFI | 0.99 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص نیکویی برازش اصلاح شده | AGFI | 0.99 | بزرگتراز90درصد | |
شاخصهای برازش تطبیقی | شاخص برازش هنجار نشده | NNFI
|
| بزرگتراز90درصد |
شاخص برازش هنجار شده | NFI | 0.94 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص برازش تطبیقی | CFI | 1 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص برازش افزایشی | IFI | 1 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص برازش نسبی | RFI | 0.84 | بزرگتراز90درصد | |
شاخصهای برازش مقتصد | شاخص برازش مقتصد هنجار شده |
PNFI | 0.316 | بزرگتر از 50درصد |
ریشه میانگین مربعات خطای براورد | RMSEA | 0.00 | کوچکتر از 10درصد | |
کای اسکوئر بهنجارشده به درجه آزادی | CMIN/df | 0.991 | کوچکتر از3 | |
سایر شاخصهای برازش | شاخص هلتر(0.05) | HOELTER | 2785 | بیشتر از200 |
همانطور که در جدول( 1) مشاهده میشود مقدار احتمال آماره شاخص نیکویی برازش (0.371) بیشتر از پنج درصد است. هنگامی که سطح پوشش آماره کای مربع بزرگتر از 5درصد باشد، می توان ادعا کرد که الگوی مفروض، دارای نیکویی برازش قابل قبول است. همچنین سایر معیارهای نیکویی برازش ارائه شده در جدول 1 بیان میدارند که الگوی اندازه گیری مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی از اعتبار کافی جهت انجام آزمون فرضیه پژوهش برخوردار است.
در مرحله ارزیابی الگوی ساختاری و به هنگام بررسی روابط بین متغیرهای پنهان، بارکنشهای عامل الگوی اندازهگیری دوباره تخمین زده می شود. به این صورت که بارکنشهای عامل و خطای اندازهگیری در الگوی اندازهگیری و الگوی ساختاری آزاد در نظر گرفته شده و تخمین زده میشود. چنانچه مقادیر بارکنش در دو الگو تفاوت آشکاری داشته باشد، این امر موید وجود وضعیت درماندگی در تفسیر می باشد. مزیت این روش این است که میتوان ازنیکویی برازش الگوی اندازه گیری به عنوان مبنایی برای مقایسه استفاده کرد و نیکویی برازش الگوی ساختاری را با آن محک زد. این رویکرد به صورت گسترده در الگوسازی معادلات ساختاری مورد استفاده قرار میگیرد. در الگوی ساختاری فرضیههای پژوهش (روابط رگرسیونی و یا همبستگی بین متغیرها)مورد آزمون قرار میگیرد. شاخصهای برازش الگوی ساختاری مربوط به آزمون فرضیه پژوهش که در جدول شماره 2 ارائه گردیده است، مبین برازش قابل قبول الگوی ساختاری و عدم مواجهه با پدیده درماندگی در تفسیر است.
جدول2: معیارهای نیکویی برازش برای الگوی ساختاری
معیارهای نیکویی برازش | نام شاخص | اختصار | الگوی اصلاح شده1 | برازش قابل قبول |
شاخص های برازش مطلق | کای اسکوئر | X2 | 0.24 | بزرگتراز5درصد |
شاخص نیکویی برازش | GFI | 0.99 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص نیکویی برازش اصلاح شده | AGFI | 0.98 | بزرگتراز90درصد | |
شاخصهای برازش تطبیقی | شاخص برازش هنجار نشده | NNFI
|
| بزرگتراز90درصد |
شاخص برازش هنجار شده | NFI | 0.87 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص برازش تطبیقی | CFI | 0.96 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص برازش افزایشی | IFI | 0.97 | بزرگتراز90درصد | |
شاخص برازش نسبی | RFI | 0.75 | بزرگتراز90درصد | |
شاخصهای برازش مقتصد | شاخص برازش مقتصد هنجار شده |
PNFI | 0.45 | بزرگتر از 50درصد |
ریشه میانگین مربعات خطای براورد | RMSEA | 0.02 | کوچکتر از 10درصد | |
کای اسکوئر بهنجارشده به درجه آزادی | CMIN/df | 1.25 | کوچکتر از3 | |
سایر شاخصهای برازش | شاخص هلتر(0.05) | HOELTER | 1076 | بیشتر از200 |
پس از حصول اطمینان از نیکویی برازش الگوی ساختاری و عدم وجود تفاوت قابل توجه بین معیارهای نیکویی برازش در الگوی اندازهگیری و ساختاری پژوهش، نوبت به بررسی فرضیه پژوهش(تفسیر ضرایب برآوردی بین متغیر پنهان و متغیرهای مشاهدهپذیر) میرسد. نتایج پژوهش نشان دادند که ضریب استاندارد در رابطه خط مشی مسئولیت اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی برابر با 36/0 و احتمال برابر با 002/0 است که نشان میدهد بین مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به مطالب پیشگفته نکته اساسی برای شرکتها این موضوع است که مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت بر چه عواملی میتواند اثرگذار باشد. که یکی از این عوامل عدم تقارن اطلاعاتی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهند که بین حط و مشی های مسئولیتپذیری اجتماعی با عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به این معنا که شرکتها میتوانند با توجه بیشتر به خط ومشی های مسئولیتپذیری اجتماعی عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران را کاهش دهند و با اینکار طبق تئوری علامتدهی علامتهای مثبتی را روانه بازار کنند.
یافته های پژوهش نشان می دهد مقدار احتمال آماره شاخص نیکویی برازش (0.371) بیشتر از پنج درصد است و الگوی مفروض، دارای نیکویی برازش قابل قبول است. همچنین سایر معیارهای نیکویی برازش ارائه شده، بیان میدارند که الگوی اندازه گیری مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی از اعتبار کافی جهت انجام آزمون فرضیه پژوهش برخوردار است، همچنین نتایج پژوهش نشان دادند که ضریب استاندارد در رابطه خط مشی مسئولیت اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی برابر با 36/0 و احتمال برابر با 002/0 است که نشان میدهد بین مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
نتایج پژوهش با نتایج هانگ و همکاران (2013) و چو و همکاران (2013) همراستا و در تضاد با نتایج به دست آمده توسط پژوهشهای کامیابی و همکاران (1394) و جبارزاده و همکاران (1395) است. نهایتاً، پیشنهاداتی به شرح ذیل براي تحقیقات آتی ارائه می گردد ؛ براي اندازه گیري عدم تقارن اطلاعاتی از سایر روش ها استفاده شود. پیشنهاد می شود رابطه مسئولیت اجتماعی شرکتی و عدم تقارن اطلاعاتی به تفکیک سازمانی با مسئولیت اجتماعی قوي و ضعیف با در نظر گرفتن خط مشی های درون سازمانی و برون سازمانی، مورد بررسی قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه گردد، همچنین پیشنهاد می شود در جهت پاسخگویی به انتظارات اجتماعی از سازمان ها و کاهش نابرابري اطلاعاتی، خط مشی های لازم و مؤثر مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکت ها در تحقیقات آینده مورد بررسی قرار گیرد.
منابع و مآخذ
اسدی فرد، رویا، خائف الهی، احمدعلی، رضاییان، علی (1398)، مدل شایستگی مدیران دولتی ایران براساس صحیفه امام (ره) رویکرد استراتژی تئوری داده بنیاد ، نشریه مدیریت دولتی، 3 (8).
اسدی فرد، رویا، فانی، علی اصغر، عادل، آذر، الوانی، سیدمهدی(1395)، مدل تجزيه و تحليل خط مشي عمومي در ايران، نشریه مدیریت دولتی(دانش مدیریت)، دوره8، شماره 2، صص 276-255.
احمدپور، احمد و فرمانبردار، مریم. (1394)، بررسی ارتباط بین افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی شرکتها و رقابت بازار محصول، حسابداری مالی، سال هفتم، شماره 26، صص 124-103.
برزگر، قدرتالله. (1392)، ضرورت گزارشگری و افشاء مسئولیت اجتماعی و پایداری شرکتها در بازار سرمایه؛ با تأکید بر ایران»، اولین همایش منطقهای حسابداری و مدیریت (گامی در جهت تحقق حماسه اقتصادی)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جویبار.
پوراسدی، محمدجواد، تیمورنژاد، کاوه، ربیعی متدجین، محمدرضا(1399)، ارائه مدل خط مشي گذاري حفظ حقوق سپرده گذاران در بحران های بانکی. فصلنامه خط مشي گذاي عمومي در مديريت. سال يازدهم، شماره 38.
خدارحمی، بهروز، فروغ نژاد، حیدر، شریفی، محمدجواد، طالبی، علیرضا(1395)، تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مدیریت دارایی و تامین مالی، شماره 14، صص 58-39.
جبارزاده کنگرلویی، سعید؛ فاتحی، سمیه؛ متوسل، مرتضی. (1395)، ایدئولوژیهای اخلاقی، مسئولیتپذیری اجتماعی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتها، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، سال 8، شماره 31، صص 40-23.
رحیمیان، نظالالدین و کاظمپور، مرتضی. (1397). مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها: مفاهیم، ابعاد، نظریهها و مروری بر مدلهای آن. پژوهش حسابداری، دوره 8، شماره 4
راهداری، امیرحسین و سپاسی، سحر. (1397)، مسئولیت اجتماعی شرکتی و کسب و کار پایدار، چاپ اول، سازمان اتکا، مرکز تحقیقات و نوآوری.
سپاسی، سحر و رضایت، مهیا. (1394، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر حسابرسی اجتماعی با استفاده از تکنیک تاپسیس»، فصلنامه حسابداری مالی، سال 7، شماره 28، صص 147-127.
طاهری، ماندانا و همکاران (1398). ارتباط ارزشی افشا و گزارشگری ریسک در بانکهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. پژوهشهای حسابداری مالی، سال 11، شماره 1، صص 22-1.
فرامرزی، فریبرز .(۱۳۹۸). شایسته سالاری، سومین کنفرانس ملی نقش مدیریت در چشم انداز 1404، رشت، سازمان بسیج مهندسی صنعتی استان گیلان.
فروغی، داریوش و همکاران (1397)، تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر نگهداشت وجه نقد از طریق اثر همزمان متغیرهای منتخب. پژوهشهای حسابداری مالی، سال 10، شماره 1، صص 36-19
قرباني زاده، وجه اله، شریف زاده، فتاح، معتضدیان، رسول(1394)، تحليل مسائل اجراي خطمشي هاي اداري، مطالعات مديريت راهبردي، شماره 24.ص 95-67.
کاظمپور، مرتضی. (1398)، طراحی چارچوبی برای افشای مسئولیتپذیری اجتماعی و بررسی وضعیت شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. رساله دکتری تخصصی حسابداری، به راهنمایی دکتر محمدکاشانیپور و دکتر حسن یزدیفر، دانشگاه تهران.
منوریان، عباس، محمدی، داریوش، محمدی فاتح، اصغر(1395). خط مشي گذاري خوب درقوة مجريه،مدل سازي نقش ظرفيت هاي سازماني و زمينةملي.مدیریت دولتی، دوره 8، شماره 2.
مهدیزاده، محبوبه. (1394)، تأثیر حاکمیت شرکتی و ویژگیهای مالی بر میزان افشای مسئولیت اجتماعی شرکتها، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، پردیس فارابی، دانشکده مدیریت و حسابداری.
مهربانپور، محمدرضا و همکاران (1395)، تبیین رابطه متقابل مسئولیتپذیری اجتماعی و راهبری شرکتی با استفاده از معادلات همزمان. حسابداری سلامت، شماره 16، صص 129-112.
مهرآرا، اسداله، مدانلو جویباری، سپیده، زارع زیدی، علیرضا. بررسی نقش حفاظت از محیط زیست در توسعه پایدار. دو ماهنامه کاربردی در علوم مدیریت و توسعه سال سوم، شماره 2، پیاپی 10.
Seong Y. Cho, Cheol Lee &. Ray J. Pfeiffer Jr (2013). "Corporate social responsibility performance and information asymmetry". Journal of Accounting and Public Policy. No. 32, pp. 71-83.
Chin-Chen Yeh, Fengyi Lin, Teng-Shih Wang, Chia-Ming Wu. (2019). Does corporate social responsibility affect cost of capital in China?, Asia Pacific Management Review, In press, corrected proof, Available online 12 May 2019.
Cho Seong Y., Lee Cheol & Pfeiffer Jr. Ray J. (2013)."Corporate socialresponsibility performance andinformation asymmetry". Journal of Accounting andPublic Policy. No. 32, pp. 71-83
Diane Y Lee .(2013). Corporate Social Responsibility Disclosure among Large Korean Companies , Australian Journal of Business and Management Research ,Vol.2 No.11, 1-14
Diamond, D., Verrecchia, R., 1991. Disclosure, liquidity and the cost of capital. Journal of Finance. Vol. 46, No.4, pp. 1325–1359.
Dror, Y,(1988). Decisionmaking under disaster conditions. Managing Disasters: Administrative and Policy Strategies. Duke University Press: Durham, NC, 255-273
D.Sundarasen, S.D., Je-Yen, T. and Rajangam, N. (2016), Board composition and corporate social responsibility in an emerging market, Corporate Governance: The International Journal of Business in Society, Vol. 16 No. 1, 35-53.
European Union.Commission of the European Communities (2001) Green Paper: Promoting a Europe an Framework for Corporate Social Responsibility. European Commission’s Communication on Sustainable Development COM 18-7-2001. Brussels.
Mingyi Hung, Jing Shi, Yongxiang Wang(2013)." The Effect of Mandatory CSR Disclosure on Information Asymmetry: Evidence from a Quasi-Natural Experiment in China". Asian Finance Association (AsFA) 2013 Conference.
Hung, M., Shi, J., & Wang, Y. (2013). “The EffectofMandatory CSR Disclosure on Information Asymmetry:Evidence from aQuasi-natural Experiment in China. http://www.ssrn.com
Howlett, M., Ramesh, M., & Perl, A. (2009). Studying public policy: Policy cycles and
policy subsystems (Vol. 3): Oxford University Press Oxford.
Ibrahim, A.H. and Hanefah, M.M. (2016), Board diversity and corporate social responsibility in jordan, Journal of Financial Reporting and Accounting, Vol. 14 No. 2, 279-298
Kazempour, M; Kashanipour, M; Yazdifar, H & Hamidizadeh, A. (2018). Explaining the Mutual Relationship between Board Gender Diversity and Corporate Social Responsibility using the Simultaneous Equations System, International Journal of Finance and Managerial Accounting, Vol.3, No.11, 1-10.
LaFond, R. and R. Watts, (2008). “The Information Role Conservatism”, The Accounting Review (forthcoming), Available at: http://www.ssrn.com.
Lioret, A. (2016). Modeling Corporate Sustainability Strategy, Journal of Business Research, Vol. 69, No. 2, 418-425
Mantovani, D.; Lucas, M. D. A.; andN. Angela (2017). “How Motivations for CSR and Consumer-Brand Social Distance Influence Consumers to Adopt Pro-Social Behavior”, Journal of Retailing and Consumer Services, Vol. 36, 156-163.
Mohamed Arouri, Mathieu Gomes, Kuntara Pukthuanthong. (2019). Corporate social responsibility and M&A uncertainty, Journal of Corporate Finance, Volume 56, 176-198.
Pettenella, D. (2010). “CSR: What it is, what issues it incorporates? What costs/benefits of implementation? In: United Nations Economic Commission for Europe”, UNECE Workshop on Corporate Social Responsibility. Belgrade, Serbia, 13-14 April. Belgrad: UNECE
Sheikh, S. R.; and Beise-Zee, R. (2011). “Corporate social responsibility or cause-related marketing? The role of cause specificity of CSR”. Journal of Consumer Marketing, Vol. 28, No.1, pp. 27-39
TahHsu K, (2011). “The Advertising Effects of Corporate Social Responsibility on Corporate Reputation and Brand Equity: Evidence from the Life Insurance Industry in Taiwan”. Springer Science + Business Media. pp.1-13.
[1] Dror
[2] Howlett, Ramesh & Perl
[3] Sheikh & Beise
[4] Pettenella
[11] Corporate Social Responsibility (CSR)
[12] European Foundation for Quality Management (EFQM)
[13] European union
[14] Cho Seong
[17] LaFond & Watts
[18] Hung,Shi, & Wang
[20] Cho Seong ,Lee Cheol & Pfeiffer