تاثیر هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض (مورد مطالعه: مدیران دفاتر و شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز)
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتهما سروری لاله 1 , سید سیامک موسوی 2
1 - دانشجوی دکتری تخصصی مدیریت بازرگانی - مدیریت بازاریابی - دانشگاه آزاد اسلامی عجب شیر
2 - دکتری مدیریت بازاریابی از دانشگاه تریر آلمان - استادیار و عضو هیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
کلید واژه: مدیریت تعارض, مدیران, سبکهای مدیریت تعارض, هوش سیاسی,
چکیده مقاله :
زمینه: هوش سیاسی یکی از متغییرهایی است که میتواند به میزان بسیاری در روابط مدیران با اعضای سازمان و حل تعارضات نقش ایفا کند.هدف: بررسی تاثیر هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض توسط مدیران شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز بود.روش: از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از روش سرشماری بود. در بخش کیفی جامعه مورد مطالعه، صاحبنظران در این حوزه و در بخش کمی جامعه موردنظر شامل، کلیه مدیران شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز به تعداد 220 نفر که دادههای جمع آوری شده با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری و از طریق آزمونهای آماری کولموگروف اسمیرنوف و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد بین هوش سیاسی مدیران آژانسها و مدیریت تعارض آنها رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. همچنین بین هوش سیاسی مدیران آژانسها با مولفههای همکاری، رقابت، مصالحه و سازش رابطه مثبت معنیداری وجود دارد، ولی بین هوش سیاسی مدیران آژانسها با مولفه اجتناب رابطه معنیداری وجود ندارد و بین مولفههای بازیهای سیاسی، پویاییهای قدرت، شخصیت سیاسی، صداقت آشکار و تسخیر احساسات با مدیریت تعارض رابطه مثبت معنیداری وجود دارد.نتیجه گیری: در این میان، قوی ترین رابطه را سبک رقابت با هوش سیاسی نشان داده و بدان معناست که مدیران از سبک زورمدارانه در مدیریت تعارض استفاده و این کار اثر منفی بر جای خواهد گذاشت.
Background: Political intelligence is one of the variables that can play a significant role in managers' relationships with members of the organization and conflict resolution. Objective: To investigate the effect of political intelligence on the choice of conflict management styles by managers of air travel and tourism services companies in Tabriz. Method: In terms of applied purpose and in terms of method of nature, it was a descriptive correlation using census method. In the qualitative part of the study population, experts in this field and in the quantitative part of the study population, including all managers of air travel and tourism services companies in Tabriz, 220 people, the data were collected using a questionnaire and tested. Kolmogorov-Smirnov and Pearson statistical data were analyzed. Results: The results showed that there is a significant positive relationship between political intelligence of agency managers and their conflict management. Also, there is a significant positive relationship between the political intelligence of agency managers with the components of cooperation, competition, compromise and compromise, but there is no significant relationship between the political intelligence of agency managers and the component of avoidance and between the components of political games And there is a significant positive relationship between emotion capture and conflict management. Conclusion: Among these, the strongest relationship has been shown by the style of competition with political intelligence, which means that managers use a coercive style in conflict management and this will have a negative effect.
رحیمی، علی، یزدخواستی، علی و آقابابایی، راضیه (1391). تحلیل رابطهی بین کاربست سبک های مذاکره و راهبردهای مدیریت تعارض مدیران دانشگاه علوم پزشکی کاشان. فصلنامه توسعه آموزش در علوم پزشکی زنجان، 5 (9)، 22-13.
ممبینی، یعقوب، دوستار، محمد، گودرزی، مهشید (1394). مدیریت سازمان ها با هوش سیاسی. ماهنامه علمی-آموزشی تخصصی مدیریت تدبیر، 25 (272)، 33-36.
صابری، علی، گودرزی، صمد، جاوید، مجید، ممبینی،یعقوب (1398). تأثیر هوش سیاسی بر انتخاب سبکهای مدیریت تعارض (مطالعه موردی: مدیران فدراسیونهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران). رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی، 7 (27)، 23-31.
دوستار، محمد، ممبینی، یعقوب، گودرزی، مهشید (1395). بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با تاکید بر نقش میانجی هوش سیاسی. مدیریت سازمان های دولتی. 4 (3 ), 85-104.
مصدق راد، علی محمد، عباسی،مهدی (1399). هوش مدیریتی مدیران پرستاری در بیمارستان های شهر ساری. نشریه پرستاری ایران, 33 (127 ), 58-71.
طالقانی، غلامرضا، افقهی فریمانی،علی اکبر (1398). تئوریهای مدیریت. مدرسان شریف.
اسکندری ، محمد . (1378 ) . نگاهى به مفهوم سیاست. حوزه و دانشگاه، 5 (21)، 84-112.
کریمی، علیرضا . (1387 ) . مدیریت رفتار سیاسی در سازمان. مجله راهکار مدیریت.
دوستار، محمد، ممبینی، محمد (1393). مؤلفه ها و کارکردهای هوش سیاسی. دوفصلنامه علمی- پژوهشی دانش سیاسی، سال بیستم، شمارة اول (19)، 65-86.
هادی زاده مقدم، اکرم، طهرانی، مریم (1387). بررسی رابطه بین سبکهای عمومی تصمیم گیری مدیران دولتی درسازمانهای دولتی. نشریه مدیریت دولتی، شماره 1 (1)، 123-138.
_||_Adams, S. M., & Zanzi, A. (2006)." Developing political intelligence for making feasible decisions". Journal of Management Development, 25 (4), 350–367. doi:10.1108/02621710610655828.
Cook, S., Macaulay, S, (2004)."Change Management Excellence, Kogan Page, London and Sterling". Review, 18, pp.146-163.
Ferris, G.R., Munyon, T.P., Basik, K., Buckley, M.R. (2008), "The Performance Evaluation Context: Social, Emotional, Cognitive, Political, and Relationship Components", Journal Human Resource Management .
Orbell, J., Morika, Wa, T., Allen, N. (2002), "The Evolution of Political Intelligence: Simulation Results", British Journal of Political Science, 32: pp.613-639.
Kevin, T, whyte, G, (2012)."Collective efficacy and vigilant problem solving in group decision making: A non-liner model". Organizational behavior and human decision process Journal, vol.96, PP: 112-.921
Msila, V. (2012). "Mentoring and School Leadership: Experiences from South Africa". Journal of Social Sciences, 32 (1), 47–57. doi:10.1080/09718923.2012.11893051 .url to share this paper:.sci-hub.se/10.1080/09718923.2012.11893051.
Spicer, David P. & Sadler–Smith, Eugene (2005), “An examination of the general decision making style“, Journal or Managerial Psychology, Vol 20 , No 2 , pp 137-.831
تاثیر هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض
(مورد مطالعه؛ مدیران دفاتر و شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز)
چکیده
زمینه: هوش سیاسی یکی از متغییرهایی است که می تواند به میزان بسیاری در روابط مدیران با اعضای سازمان و حل تعارضات نقش ایفا کند.
هدف: بررسی تاثیر هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض توسط مدیران شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز بود.
روش: از لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ روش ماهیت، توصيفي از نوع همبستگی با استفاده از روش سرشماری بود. در بخش کیفی جامعه مورد مطالعه، صاحبنظران در این حوزه و در بخش کمی جامعه موردنظر شامل،کلیه مدیران شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز به تعداد 220 نفر که داده های جمع آوری شده با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری و از طریق آزمون های آماری کولموگروف – اسمیرنوف و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بین هوش سياسي مدیران آژانسها و مديريت تعارض آنها رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. همچنین بین هوش سياسي مدیران آژانسها با مولفههای همکاري، رقابت، مصالحه و سازش رابطه مثبت معنیداری وجود دارد، ولی بین هوش سياسي مدیران آژانسها با مولفه اجتناب رابطه معنیداری وجود ندارد و بین مولفههای بازي هاي سياسي، پويايي هاي قدرت، شخصيت سياسي، صداقت آشکار و تسخير احساسات با مديريت تعارض رابطه مثبت معنیداری وجود دارد.
نتیجه گیری: در این میان، قوی ترین رابطه را سبک رقابت با هوش سیاسی نشان داده و بدان معناست که مدیران از سبک زورمدارانه در مدیریت تعارض استفاده و این کار اثر منفی بر جای خواهد گذاشت.
واژگان کلیدی : هوش سیاسی، مدیریت تعارض، مدیران، سبکهای مدیریت تعارض
مقدمه
یکی از مواردی که در تصمیم گیری باید نظر قرار بگیرد، سبک های تصمیم گیری است که مدیران در طی فرایند تصمیم گیری اعمال می کنند. سبک های تصمیم گیری (سبک های مدیریت تعارض) افراد بیانگر الگوی عادتی است که آنها در هنگام تصمیم گیری مورد استفاده قرار می دهند. به عبارت دیگر سبک تصمیم گیری هر فرد رویکرد شخصیتی او در درک و واکنش به وظیفه تصمیم گیری خود است. در نتیجه علاوه بر عوامل سازمانی و محیطی اثرگذار بر سبک تصمیم گیری مدیران ،تفاوت ویژگی های شخصیتی نیز باعث میشود که مدیران نسبت به موقعیت های تصمیم گیری به نحو متفاوت رفتار کنند و در نتیجه سبک تصمیم گیری آنها با یکدیگر متفاوت باشد (رحیمی، یزدخواستی و آقابابایی، 1391: 15). هوش سیاسی یک چالاکی اجتماعی واضح را در مفهوم تنظیمات سازمانی آشکار می کند که به طور ویژه اثر رفتار بر کار را اداره می کند ، همچنین هوش سیاسی شامل توانایی ایجاد یک شبکه ارتباطی خوب است که می تواند ائتلاف های غیررسمی را به مانند ائتلاف های رسمی ایجاد کند . رهبرانی که از سطح بالایی از هوش سیاسی برخوردارند می دانند که برای به دست آوردن منافع در تغییرات باید روی چه کسی اثر گذارند. آنها بهترین زمان و بهترین روش را برای به دست آوردن پذیرش افراد نسبت به تغییرات می شناسند (ممبینی، دوستار و گودرزی، 1394: 34).
گردشگری به عنوان یکی از صنایع پردرآمد کشورها از این قضیه مستثنا نخواهد بود و ناگزیر برای حفظ بقا همزمان با پیشرفت فناوری، باید تسلط بر فناوریهای جدیدی مانند هوش سیاسی را در کسب وکارها یک الزام و ضرورتی اجتنابناپذیر تلقی کند. سیستمهای هوش سیاسی ابزاری را فراهم میکنند که بر اساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شکل مناسبی پاسخ داده شود. اطلاعات سفر نه تنها پایه و اساسی برای ارتباط بهینه با عرضه کننده کالا و سنجش مطلوبیت آنها خواهد بود ، بلکه منبعی برای گزارشدهی داخلی و خارجی نیز به حساب می آید (صابری، گودرزی، جاوید و ممبینی، 1398: 28).
هوش سیاسی برای توسعه روابط اثربخش سازمان ها و بهبود سطوح مختلف عملکرد ها بکار می رود. این مهم برای کارکنان سازمان ها آموزش داده می شود تا به نحوی مثبت در عملکرد سیاست های سازمانی بکار برده شوند. لازم بذکر است که رفتارهای سیاست گزاران می تواند برای، پیش بینی آن چیزهایی که اتفاق خواهد افتاد ، سرعت دادن به تغییرات ، ایجاد روحیه کاری در پروژه های بزرگ و سرعت دادن به تصمیم گیری ها بکار برده شود (دوستار، ممبینی و گودرزی، 1395: 96)، اما مدیران اغلب داستان های بدی از رفتارهای سیاسیون شنیده اند. لیکن حقیقت این است که کاربرد منفی هوش سیاسی بدین صورت نمود پیدا می کند که از برخی از ارتباطات بین افراد و سازمان جلوگیری می کند . این امر در حقیقت به منظور دست یافتن به اهداف سازمانی صورت می پذیرد. تحقیقاتی که تا امروز در ارتباط با این موضوع انجام شده، به بررسی مزایای هوش سیاسی در سازمان ها پرداخته شده و ضرورت به کارگیری آن را بیان میکند (ممبینی و همکاران، 1394)، اما تحقیقی در خصوص بررسی این مهم در صنعت گردشگری انجام نشده است. با نظر به اهمیت صنعت گردشگری در اقتصاد کشورها و تأثیر استفاده از مزایای هوش سیاسی در سازمانهای فعال این صنعت در دنیا، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای شناسایی و اولویتبندی موانع بهکارگیری هوش سیاسی در صنعت گردشگری توسط شرکت های هواپمایی در شهر تبریز انجام گردیده است (مصدق راد و عباسی، 1399: 62). بنابراین محقق به دنبال آن است که به این سوال پاسخ دهد، چه رابطه ای بین هوش سیاسی در سبک های تصمیم گیری با مدیریت حل تعارض مدیران شرکت های و خدمات هوایی گردشگری شهر تبریز وجود دارد؟ همچنین فرضیه اصلی پژوهش بر این مبنا می باشد که هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض تاثیر مثبتی دارد. دراین پژوهش هوش سیاسی بعنوان متغیر مستقل و سبکهای مدیریت تعارض به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.
تعارض
فرایندی که در آن نوعی تلاش آگاهانه بوسیله شخص " الف " انجام می گیرد تا تلاشهای شخص " ب " را خنثی کند ، البته از طریق سد کردن راه او ، که در نتیجه " ب " در مسیر نیل به هدف خود مستاصل میشود یا اینکه " الف " بدان وسیله بر میزان منافع خود می افزاید . "پوتنام " تعارض یا تضاد را اینگونه تعریف میکند : تعامل افرادی که با یکدیگر ارتباط متقابل داشته و در زمینه اهداف اصلی ، اهداف فرعی و ارزشها ، بین آنها اختلاف وجود دارد و افراد ، دیگران را بعنوان مانعی بالقوه در جهت تحقق اهداف خود تلقی می کنند . در این تعریف روی سه ویژگی تضاد تاکید می گردد : تعامل افراد با یکدیگر ، وابستگی متقابل و اهداف ناسازگار (طالقانی ، افقهی فرامانی، 1398).
استراتژی ها و سبکهای مدیریت تعارض (تضاد):
کنت توماس، پنج سبک اصلی برای مدیریت تعارض معرفی می کند: سبک رقابتی، سازش ، مصالحه، همکاری و اجتناب . هر یک از این سبک ها بر اساس ترکیب دو بعد توجه به خود و توجه به دیگران است . شناخت این سبک ها به حل درست و موثر تعارض و مدیرت کارآمد آن کمک می کند. سبک های مختلف تعارض عبارتند از: (طالقانی ، افقهی فرامانی، 1398).
سبک همکار(همکاری مبتنی بر اعتماد یا حل تلفیقی):
با استفاده از این سبک، خواسته های هر دو طرف تعارض تامین می گردد. انتخاب این سبک به افراد کمک می کند تا به گونه ای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند. با استفاده از این سبک، افراد در جستجوی راه حل هایی هستند که با علایق آن ها متناسب باشد و باعث حفظ ارتباطات خوب و موثر نیز شود. مزیت عمده سبک همکار ، اثر ماندگار این سبک است زیرا به جای پرداختن صرف به علائم تعارض به مسائل زیر بنایی می پردازد . ضعف عمده سبک نیز وقت گیر بودن آن است .
سبک سازگار (نرمش، سازش یا گذشت ):
افرادی که این سبک را انتخاب می کنند، از علایق و خواسته های خود می گذرند و به دیگران اجازه می دهند به خواسته هایشان دست یابند. بسیاری از این افراد معتقدند که داشتن یک رابطه دوستانه خوب از هر چیز دیگری مهم تر است . این سبک برای حل مسائل پیچیده یا وخیم مناسب نیست . مزیت عمده سبک آن است که همکاری را مورد تشویق قرار میدهد . ضعف عمده سبک ، موقتی بودن تعارض و عدم رفع زیر بنایی تعارض است .
سبک سازشکار(مصالحه ):
افراد زمانی از این سبک استفاده می کنند که به دنبال به دست آوردن تمام خواسته ها و علایق خود نیستند؛ یعنی ارضای برخی نیازها برایشان کافی است. در این روش، انعطاف پذیری، مبادله و مذاکره جایگاه ویژه ای دارد. مزیت عمده سبک آن است که در فراگرد مردم سالارانه ، بازنده ایی وجود ندارد . ضعف عمده سبک آن است که راه حل موقتی تعارض بشمار می آید که میتواند حل خلاقانه مسئله را برهم زند .
سبک ناسازگار (رقابت، اجبار یا سلطه ) :
انتخاب این سبک بدین معنــی است که یک طرف، علایق و خواسته های خود را مقدم بر دیگران می داند. استفاده از چنین سبکی باعث ایجاد وضعیت برنده- بازنده می شود. مزیت عمده سبک سلطه یا زورمدارانه ، سرعت آن است و ضعف عمده سبک نیز ایجاد ناخشنودی میان کارکنان است .
سبک بی تفاوتی ( اجتناب یا پرهیز ) :
افرادی که این سبک را انتخاب می کنند، خود را درگیر نمی کنند. آن ها نه به خواسته های خود توجهی دارند و نه به خواسته های دیگران توجه دارند. تکیه کلام آن ها این است: شما خودتان تصمیم بگیرد و مرا معاف کنید.زمانی که تعارض امری جزیی و پیش پا افتاده است یا مدیر می خواهد از شور و هیجان افراد کاسته شود این سبک قابل استفاده است . بی تفاوتی یا عدم تمایل به مخالفت آشکار ، می تواند به عقب نشینی منجر شود . در این حالت افراد طرفین تعارض ، میان خود جدایی فیریکی ایجاد می کنند و هر یک ناحیه ایی را برای خود تعیین می کند که متمایز از ناحیه دیگر باشد . مزیت عمده این سبک این است که در وضعیتهای مبهم یا آشکار ، فرد زمان کافی برای روشن شدن وضعیت یا تصمیم گیری خواهد داشت.ضعف عمده این سبک اثر موقتی آن است و اینکه به مسائل بنیادی نمی پردازد.
شکل1. سبکهای ممکن مدیریت در حالت تعارض(طالقانی ، افقهی فرامانی، 1398)
سیاست
واژه سياست در لغت به معنى پاس داشتن ملك، حراست و نگهدارى، حکم راندن، رعيت دارى، رياست، داورى، مصلحت، تدبير، تاديب، دورانديشى، قهر کردن، شکنجه، عذاب، عقوبت، عدالت و غيره آمده است. فرهنگ هاى سياسى تعاريف مختلفى از سياست ارائه کرده اند. سياست به معناى آنچه مربوط به شهر، اداره آن و متعلقات آن است، تعريف شده است. سياست، فن حکومت بر جوامع انسانى است. سياست اخذ تصيميم درباره مسائل ناهمگون است. سياست توزيع اقتدارآميز ارزشهاست. (اسکندری ، 1378: 92).
سیاست در سازمان
تعاريف بسيار زيادی از سياست در سازمان وجود دارد. برخي از ديدگاه ها سياست سازماني را به عنوان استفاده از قدرت، برای نفوذ در فرايندهای تصميم گيری و يا اطمينان حاصل کردن از آن که رهاوردهای يك وضعيت برای يك شخص قدرتمند مطلوب مي باشند، تعبير مي کنند. همچنين سياست در سازمان به عنوان فرايند ساخت ائتلاف برای دستيابي به کنترل بر روی يك موقعيت و تضمين يك رهاورد مثبت برای ائتلاف تعريف شده است. در سازمانها سياست يك واقعيت زندگي است. آنان که نتوانند متوجه رفتارهای سياسي بشوند نمي توانند اين واقعيت را درك کنند که سازمان يك سيستم سياسي است. اگر امکان داشت همه سازمانها و گروههای رسمي موجود در درون سازمانها با اين خصوصيات تعريف شوند دنيا گلستان مي شد: حامي و پشتيبان، هماهنگ، بي غرض، بدون نظر شخصي، مورد اعتماد و اطمينان، ياری دهنده، خيرخواه و دارای روح تعاون و همکاری. يك ديدگاه غيرسياسي مي تواند ما را هدايت کند تا متقاعد شويم که کارکنان و اعضای سازمان هميشه در جهت تامين هدفهای سازمان گام برميدارند و بدانگونه رفتار مي کنند. برعکس يك ديدگاه سياسي موجب خواهد شد تا بسياری از چيزهايي را که مي بينيم به صورت نوعي رفتار نامعقول و بدون منطق در سازمان بپنداريم (کريمي، 1387).
هوش سیاسی
هوش سياسي شامل توانايي در ايجاد يك شبکه ارتباطي خوب است که مي توانند ائتلاف های غير رسمي را به مانند ائتلاف های رسمي ايجاد کند (آدامز و زنزی1، 2006). هوش سياسي در مورد کار کردن با صداقت در جهت اهداف و منافع مشترك مي باشد نه در جهت منافع شخصي. هوش سياسي توانايي بسيار فعالانه مديريت کردن واکنش ها در برابر تغيير و اهرم های قدرت و نفوذ مي باشد (کوک و مکولی2، 2004).
ابعاد هوش سیاسی در سازمان
بازی های اجتماعي، پويايي های قدرت ، شخصيت سياسي، صداقت آشکار، تسخير احساسات، و تسخير اطلاعات از ابعاد هوش سياسي مي باشد که در ادامه به شرح مختصر اين ابعاد پرداخته مي شود.
بازی های اجتماعی:
تمايز بين هوش سياسي و گروه گرايي ها، از بازی های سياسي- اجتماعي که بازی ميشود، استنتاج شده است. با توجه به وضع سياسي در يك سازمان، دو بازی اجتماعي مهم شامل همکاری و رقابت وجود دارد که فرد ممکن است يکي از آنها را انتخاب کند. در سازمان دو کار به سود منافع فردی انجام ميشود که عبارتند از دستکاری کردن اطلاعات و توانايي خواندن ذهن ديگران، که پژوهشها نشان داده است که شواهد قوی مبني بر توانايي استدلال تخصصي در حوزه تشخيص فريبکاری در روابط متقابل اجتماعي وجود دارد. نقش پذيری به افراد اجازه مي دهد که ديدگاه ديگران را از طريق به رسميت شناختن وابستگيه ا، نيازهای ائتلاف و جانشين هايي که برای ديگران وجود دارد، درك کنند. يکي از بازتابهای ممکن، پاسخ ذينفعان و درك تغييرات محسوس قدرت در طي فرايند تصميم گيری است و از اينرو، نقش پذيری توانايي تسهيل کردن درك نگاه و ديدگاه ديگران را دارد. افراد خوب از لحاظ هوش سياسي در مذاکرات قادرند که رهبرگونه برای به دست آوردن منافع مورد نظر خود فعاليت کنند . در واقع، علاوه بر اينکه انجام معاملات و تبادل علايق با ديگران برای يك هدف، يك نمونه برای اعمال هوش سياسي است، مذاکره يا چانه زني نيز نماد سياستهايي است که در سازمان وجود دارد.
پویایی قدرت: رفتار سياسي معمولاً به فراگيری، توسعه و استفاده از قدرت در ارتباط با ساير نهاده ها اشاره دارد که در آن قدرت به عنوان ظرفيت های اجتماعي بازيگران برای غلبه کردن بر مقاومت ديگر بازيگران است. يك مدير در جهت دستيابي به قدرت رسمي و غيررسمي به هوش سياسي نياز دارد و از آن برای اعمال نفوذ استفاده مي کند؛ بنابراين، قدرت مديری که بدون هوش سياسي عمل کرده باشد، در اعمال نفوذ با شکست روبه رو مي شود. پويايي های قدرت در يك سازمان راهي را ايجاد ميکند که افراد در سازمان فکر و سپس عمل کنند. هرچه قدر سازمان بيشتر سياسي ميشوند، نياز به درك پوياييهای قدرت نيز افزايش مييابد.
شخصیت سیاسی: هوش سياسي با تفسير موقعيت سياسي در سازمانها و محيط همراه است. محتوا و سبك تصميم گيری در سازمان از عناصر انگيزه ها، اعتقادات، سبك تصميم گيری و سبك فردی تأثير مي پذيرد. از نظر انگيزه ها و اعتقادات، رهبران با هوش سياسي، با صداقت برای جمعي خوب از سازمانها کار مي کنند، نه برای منفعت شخصي خود؛ از اينرو، آنها نوع دوستانه هستند و بر خوبي سازمان تمرکز مي کنند. يك شخصيت سياسي که دارای توانايي تفسير يك موقعيت سياسي، اجبار، استفاده از زبان برای منفعت خود، تمرکز مثبت فعال و جايگاه داخل کنترل است، به فرايند مديريت يك مجموعه کمك ميكند.
صداقت آشکار: توانايي انتقال و ابلاغ برداشتهای صادقانه و صميمانه و پرهيز از دورويي و فريب افراد توانمندی ای است که باعث مي شود کارکنان و افراد سازمان در لحظات سخت و دشوار در کنار رهبران باقي بمانند و برای بقای سازمان از هيچ تلاشي فروگذار نکنند. رهبران با هوش سياسيِ زياد هميشه به نفع اهداف سازماني کار مي کنند و منافع کارکنان را در نظر دارند تا بتوانند در فرصتهای مناسب از اين امتياز خود استفاده کنند و در بحرانهای به وجودآمده موفق شوند.
تسخیر احساسات: تسخير احساسات چگونگي صحبت کردن، رفتار کردن و جلوه کردن را در بر مي گيرد. بيشتر تلاشهای اثرگذاری در جهت مثبت جلوه دادن خود در ذهن ديگران است. افراد با هوش سياسي بالا سعي در تسخيراحساسات اعضای قدرتمند و بانفوذ سازمان دارند تا در مواقع نياز از حمايت آنها برخوردار باشند.
تسخیر اطلاعات: افراد دارای هوش سياسي بالا با ايجاد طريق های ارتباطي با افراد ستادی، بانفوذ، قدرتمند و نيروهای صفي و عملياتي و کسب اطلاعات لازم از آنها ميتوانند اطلاعاتي را تسخير کنند که افراد و گروهها برای تصميم گيری به آنها نياز دارند. افراد با هوش سياسي بالا هميشه در صدد به دست آوردن اطلاعات موثق و به روز در سازمان هستند تا بتوانند در مواقع الزم از فرصتها برای رسيدن به اهداف سازماني استفاده و تهديدها را خنثي کنند. آنها با رد و بدل کردن داده ها، شيوه های مختلف اجرايي را ارزيابي و بهترين راه حل را انتخاب مي نمايند. برخي از افراد امکان ايجاد دوستي با افراد در مديريت سطح بالاتر را مي يابند که اين امر به آنها کمك مي کند تا به اطالعات مهمي دسترسي داشته باشند. ( دوستار و ممبيني، 1393 ) .
شکل 2- ابعاد هوش سیاسی (دوستار و ممبيني،1393)
امروزه در سطح سازمانی، سیاست و استفاده از آن بسیار رایج شده است . محققان معتقدند که به کار گرفتن هوشمندانه مهارت هوش سیاسی در سازمان ها بسیار ضروری است . هوش سیاسی یکی از ملاکهای موفقیت مدیران سازمان است که توسط آن میتوان اعمال نفوذ را برای تغییرات مناسب ایجاد کرد .هوش سیاسی در مورد کار کردن با صداقت در جهت اهداف و منافع مشترک است نه در جهت منافع شخصی ، هوش سیاسی چالاکی اجتماعی واضحی را در مفهوم تنظیمات سازمانی آشکار می سازد که بطور ویژه رفتار بر کار را اداره می کند . هوش سیاسی در بر گیرنده مهارتهای اجتماعی متمایز در زمینه رفتار است که به ویژه تاثیر بر رفتار کاری را مورد تاکید قرار می دهد (فریس، مونیون، باسیک و باکلی3، 2008: 150).
هوش سیاسی توانایی بسیار فعالانه مدیریت کردن واکنش ها در برابر تغییر و اهرم های قدرت و نفوذ و نهایتا عوامل ایجاد منازعه و تعارض در سازمان است . همچنین هوش سیاسی شامل توانایی ایجاد یک شبکه ارتباطی خوب است که می تواند ائتلافهای غیر رسمی را به مانند ائتلاف های رسمی ایجاد کند . (اوربل ، موریکا ، وا و آلن4، 2002).
از جمله پژوهش های مشابه با پژوهش حاضر می توان به پژوهش کوین و وایت در پژوهشی با عنوان"آیا همیشه اطلاعات به هنگام بهتر است؟ تاثیر بازخورد پی در پی بر تصمیمگیری چیست؟" بیان داشتند که پیشرفتهای اخیر در فن آوری اطلاعات به طور شگرفی هم در رساندن اطلاعات به تصمیم گیرندگان و هم در سرعت تصمیمگیری تاثیر داشته و موجب افزایش سرعت آن شده است. همچنین تصمیم گیرندگان قادر هستند با استفاده از فن آوری اطلاعات، اطلاعات را در زمان واقعی پیگیری نموده و بازخورد تصمیمات خود را کسب کنند (کوین5 و وایت، 2012). اسپایسر و اسمیت6 در بررسی پنج سبک تصمیمگیری مورد نظر در بین دو گروه 200 نفری از دانشجویان رشته بازرگانی در یکی از دانشگاه های انگلستان، در گروه اول بین سبک عقلایی و هر یک از سبکهای تصمیم گیری شهودی، آنی و اجتنابی رابطه معنادار منفی، بین سبک تصمیم گیری شهودی و آنی و بین سبک تصمیم گیری وابستگی و اجتنابی رابطه معنادار مثبت به دست آوردند، علاوه بر آن در گروه دوم وجود همبستگی معنادار مثبت بین دو سبک اجتنابی و آنی نیز تایید شد (اسپایسر، دیوید، اسمیتو یوجین7، 2005). در طی سالهای اخیر، تحقیقات متعددی در رشته ها و حوزه های مختلف پیرامون مقولة تصمیم گیری انجام گرفته است که در نتیجة آنها تاکنون طبقه بندی های متعددی در رابطه با سبک ها و مدل های تصمیم گیری توسط صاحب نظران ارائه شده است (هادی زاده مقدم و طهرانی، 1387). همچنین در تحقیقی مشابه که با عنوان مدیریت تعارض و رهبری مدرسه صورت گرفته محقق به این نتیجه رسید که مدیران مدارس با استفاده از سبکهای نادرست و عدم استفاده از قوانین شفاف، نقش تشدید کنندة منازعات را برای دبیران داشتند (میسیلا8، 2012). براین اساس، با عنایت به اهمیت صنعت گردشگری در اقتصاد کشورها و تأثیر استفاده از مزایای هوش سیاسی در سازمانهای فعال این صنعت در دنیا و نظر به خلاء پژوهشی و کمرنگ بودن موضوع، محقق برآن شده است تا با مطالعه نظری، مدلی را برای تاثیر هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض(مورد مطالعه؛ مدیران دفاتر و شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز)تدوین نموده و زمینههای نظری را فراهم سازد. مدل مفهومی پژوهش در شکل3. ارائه شده است.
شکل 3- مدل مفهومی تحقیق(منبع؛ یافته های تحقیق)
روش پژوهش
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش سیاسی در انتخاب سبکهای مدیریت تعارض (مورد مطالعه؛ مدیران دفاتر و شرکتهای خدمات مسافرت هوایی و گردشگری شهر تبریز) انجام گردید. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش مطالعه کتابخانه ای، روش پرسشنامه و روش جمع آوری منابع و مقالات خارجی و داخلی و اینترنت استفاده استفاده شده است. اين تحقيق به لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ روش انجام تحقيق، توصيفي از نوع همبستگی مي باشد زيرا علاوه بر توصيف وضع موجود به كشف روابط هريك از متغيرهاي تحقيق با استفاده از آزمون رگرسیون خطی مي پردازد، به علاوه ازاين جهت كه نتايج مورد انتظار آن را مي توان در جهت بهبود عملكرد آژانس های مسافرتی تبریز به كار برد از نوع كاربردي مي باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات میدانی می باشد، جامعه آماری این تحقیق همه آژانس های مسافرتی شهر تبریز می باشد که تعداد کل آن ها 220 نفر می باشد. از آنجا که حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است. مطابق جدول مورگان حجم نمونه برابر 158 آژانس برآورد گردید که برای هر آژانس یک پرسشنامه توزیع خواهد شد. روش نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که بین نمونه های انتخاب شده توزیع می شود و نظرشان نسبت به متغیرها سنجیده می شود. و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق، از روش روایی محتوا استفاده شده است. بدین ترتیب که پرسشنامه ها در اختیار چند تن از اساتید این حوزه قرار گرفته و تحت نظر آنها، اصلاحاتی در اصل آن صورت گرفت. به علاوه برای سنجش پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه ها در یک اجرای آزمایشی بین 20 نفر از افراد نمونه توزیع شده و نتایج با آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. داده های گردآوری شده از طریق آزمون های آماری کولموگروف – اسمیرنوف، پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتههای پژوهش
توزیع فراوانی متغیرهای زمینهای پاسخگویان در جدول شماره ارائه شده است. بر اساس جدول ملاحظه میشود که 2/64 درصد مرد و 8/35 درصد زن هستند. 6/22 درصد بین 21 تا 30 سال، 2/29 درصد بین 31 تا 40 سال، 8/35 درصد بین 41 تا 50 سال و 3/12 درصد بالای 50 سال سن دارند. ميزان تحصيلات 16 درصد زیر دیپلم، 4/27 درصد دیپلم، 1/32 درصد لیسانس و 5/24 درصد فوق ليسانس و بالاتر است.
جدول 1- توزیع فراوانی متغیرهای زمینهای (106=n)
متغیر | گزینهها | فراواني | درصد |
جنسيت | مرد | 68 | 2/64 |
زن | 38 | 8/35 | |
سن | بين 21-30 سال | 24 | 6/22 |
بين 31-40 سال | 31 | 2/29 | |
بين 41-50 سال | 38 | 8/35 | |
بالاي 50 سال | 13 | 3/12 | |
ميزان تحصيلات | زيرديپلم | 17 | 0/16 |
ديپلم | 29 | 4/27 | |
ليسانس | 34 | 1/32 | |
فوق ليسانس و بالاتر | 26 | 5/24 |
آمارههای توصیفی متغیرهای هوش سياسي و مديريت تعارض و مولفههایشان در جدول شماره 2 آورده شده است. نمرات در بازه 1 تا 5 قابل تغییر هستند. شاخصهای چولگی و کشیدگی متغیرها بین بازه 1- و 1 بوده و نشانگر نرمال بودن توزیع متغیرها است.
جدول 2- آمارههای توصیفی متغیرها (106=n)
متغیرها | ميانگين | انحراف معيار | چولگی | کشیدگی | مينيمم | ماكزيمم |
هوش سياسي | 5/4 | 63/0 | 70/0- | 52/0- | 36/2 | 82/4 |
بازي هاي سياسي | 28/4 | 72/0 | 81/0- | 66/0- | 50/2 | 0/5 |
پويايي هاي قدرت | 84/3 | 67/0 | 35/0- | 83/0- | 33/2 | 0/5 |
شخصيت سياسي | 5/4 | 68/0 | 64/0- | 60/0- | 40/2 | 0/5 |
صداقت آشکار | 6/4 | 66/0 | 63/0- | 61/0- | 33/2 | 0/5 |
تسخير احساسات | 96/3 | 56/0 | 48/0- | 95/0- | 80/2 | 83/4 |
مديريت تعارض | 86/3 | 54/0 | 76/0- | 1/0 | 25/2 | 75/4 |
همکاري | 74/3 | 57/0 | 40/0- | 22/0- | 0/2 | 78/4 |
اجتناب | 99/3 | 50/0 | 81/0- | 54/0 | 20/2 | 0/5 |
رقابت | 97/3 | 60/0 | 49/0- | 30/0- | 38/2 | 0/5 |
مصالحه | 93/3 | 66/0 | 60/0- | 20/0- | 17/2 | 0/5 |
سازش | 69/3 | 60/0 | 43/0- | 45/0- | 0/2 | 67/4 |
براي بررسي نرمال بودن توزيع متغیرها از آزمون كولموگروف–اسميرنوف استفاده شده است. نتایج آزمون كولموگروف–اسميرنوف (جدول 3) حاکی است که تمام متغیرها داراي توزيع نرمال ميباشند (5/0<p).
جدول 3- نتایج آزمون كولموگروف–اسميرنوف براي بررسي نرمال بودن توزيع متغیرها
متغیرها | تعداد | آماره Z كولموگروف-اسميرنوف | سطح معنيداري |
مديريت تعارض | 106 | 188/1 | 119/0 |
همکاري | 106 | 16/1 | 135/0 |
اجتناب | 106 | 305/1 | 65/0 |
رقابت | 106 | 315/1 | 62/0 |
مصالحه | 106 | 333/1 | 57/0 |
سازش | 106 | 188/1 | 119/0 |
هوش سياسي | 106 | 147/1 | 167/0 |
بازي هاي سياسي | 106 | 251/1 | 87/0 |
پويايي هاي قدرت | 106 | 249/1 | 88/0 |
شخصيت سياسي | 106 | 309/1 | 64/0 |
صداقت آشکار | 106 | 26/1 | 81/0 |
تسخير احساسات | 106 | 279/1 | 79/0 |
جهت بررسی ارتباط بین متغیرها از همبستگي پيرسون استفاده شد. نتایج آزمون همبستگي پيرسون در جدول شماره 4 آورده شده است. نتایج آزمون همبستگي پيرسون نشان میدهد که بین هوش سياسي مدیران آژانسها و مديريت تعارض آنها رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (5/0>p ، 65/0 =r). بین هوش سياسي مدیران آژانسها با مولفههای همکاري، رقابت، مصالحه و سازش رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (5/0>p). ولی بین هوش سياسي مدیران آژانسها با مولفه اجتناب رابطه معنیداری وجود ندارد (5/0<p). بین مولفههای بازي هاي سياسي، پويايي هاي قدرت، شخصيت سياسي، صداقت آشکار و تسخير احساسات با مديريت تعارض رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (5/0>p).
جدول 4- نتایج آزمون همبستگي پيرسون براي روابط متغیرها (106=n)
|
| مديريت تعارض | همکاري | اجتناب | رقابت | مصالحه | سازش |
هوش سياسي | ضریب همبستگی | 647/0 | 549/0 | 15/0 | 658/0 | 594/0 | 224/0 |
سطح معنیداری | 1/0 | 1/0 | 125/0 | 1/0 | 1/0 | 21/0 | |
بازي هاي سياسي | ضریب همبستگی | 707/0 | 57/0 | 165/0 | 728/0 | 636/0 | 295/0 |
سطح معنیداری | 1/0 | 1/0 | 9/0 | 1/0 | 1/0 | 2/0 | |
پويايي هاي قدرت | ضریب همبستگی | 496/0 | 441/0 | 127/0 | 48/0 | 464/0 | 122/0 |
سطح معنیداری | 1/0 | 1/0 | 196/0 | 1/0 | 1/0 | 211/0 | |
شخصيت سياسي | ضریب همبستگی | 58/0 | 512/0 | 46/0 | 599/0 | 473/0 | 249/0 |
سطح معنیداری | 1/0 | 1/0 | 636/0 | 1/0 | 1/0 | 1/0 | |
صداقت آشکار | ضریب همبستگی | 572/0 | 494/0 | 163/0 | 568/0 | 557/0 | 17/0 |
سطح معنیداری | 1/0 | 1/0 | 96/0 | 1/0 | 1/0 | 82/0 | |
تسخير احساسات | ضریب همبستگی | 497/0 | 374/0 | 46/0 | 515/0 | 403/0 | 509/0 |
سطح معنیداری | 1/0 | 1/0 | 638/0 | 1/0 | 1/0 | 1/0 |
.
بحث و نتیجهگیری
نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی نشان دهنده این است که تعداد پاسخگویان مرد بیشتر از زن بوده است و از سویی نیز از لحاظ سنی پاسخگویان، نیز می توان گفت اکثریت پاسخگویان در بازه سنی 50-40 سال سن داشتند که نشان دهنده میانسال بودن اکثریت پاسخگویان می باشد. از طرفی نیز می توان گفت اکثریت پاسخگویان دارای تحصیلات لیسانس بوده است. بنابراین می توان از این اطلاعات در تصمیم گیری ها نهایت استفاده را برد. طبق تحقیقاتی که در سال 1396 در بخش گردشگری انجام داده بودم تعداد خانمها بیشتر از آقایان بود همچنین میانگین سنی بین 40-30 سال بود و این به این معنی است که آقایان نیز به گردشگری گرایش بیشتری پیدا کرده اند اما از نسل جوان چندان تمایلی به حضور در گردشگری ندارند و نیز در تحقیقاتی که قبلا انجام شده بود قوی ترین رابطه را سبک مصالحه با هوش سیاسی نشان داده بود و این بدان معنی بود که افرادی که هوش سیاسی بالایی برخوردار هستند مصالحه کاران بهتری هستن اما در تحقیقاتی که در بازه زمانی آبان ماه تا بهمن ماه 1399 انجام دادم, قوی ترین رابطه را سبک رقابت با هوش سیاسی نشان داده است این بدان معنی است که مدیران از سبک زورمدارانه در مدیریت تعارض استفاده می کنند و این کار اثر منفی بر جای خواهد گذاشت و با نتایج میسیلا(2012) هم خوانی داشت. هم چنین نتایج آزمون نشان داد از دیدگاه پاسخ دهندگان، بین هوش سياسي مدیران آژانسها و مديريت تعارض آنها رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. بین هوش سياسي مدیران آژانسها با مولفههای همکاري، رقابت، مصالحه و سازش رابطه مثبت معنیداری وجود دارد.ولی بین هوش سياسي مدیران آژانسها با مولفه اجتناب رابطه معنیداری وجود ندارد و بین مولفههای بازي هاي سياسي، پويايي هاي قدرت، شخصيت سياسي، صداقت آشکار و تسخير احساسات با مديريت تعارض رابطه مثبت معنیداری وجود دارد که با نتایج تحقیق اسپایسر و اسمیت (2005) هم خوانی داشت. با توجه به شرایط کنونی، وجود مشکلات کرونایی و قابل توجیه بودن نحوه توسل مدیران به استفاده از روش های زورمندانه، پیشنهاد می شود تا مدیران آژانسها، برای جلوگیری از عواقب و پیشامدهای احتمالی برخوردهای زورمندانه , با شرکت در کلاسهای آموزشی با انواع سبکهای مدیریت تعارض آشنا شوند و برخوردهای همکاری مبتنی بر اعتماد و سازش و مصالحه را جایگزین رفتارهای رقابت جویانه و ناسازگار قرار کنند.
منابع و مآخذ
- رحیمی، علی، یزدخواستی، علی و آقابابایی، راضیه(1391). "تحلیل رابطه ی بین کاربست سبک های مذاکره و راهبردهای مدیریت تعارض مدیران دانشگاه علوم پزشکی کاشان." فصلنامه توسعه آموزش در علوم پزشکی زنجان، 5(9)، 22-13.
- ممبینی، یعقوب، دوستار، محمد، گودرزی، مهشید(1394). "مدیریت سازمان ها با هوش سیاسی." ماهنامه علمی-آموزشی تخصصی مدیریت تدبیر، 25(272)، 33-36.
- صابری، علی، گودرزی، صمد، جاوید، مجید، ممبینی،یعقوب(1398). "تأثیر هوش سیاسی بر انتخاب سبکهای مدیریت تعارض (مطالعۀ موردی: مدیران فدراسیونهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران)." رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی، 7(27)، 23-31.
- دوستار، محمد، ممبینی، یعقوب، گودرزی، مهشید (1395). "بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با تاکید بر نقش میانجی هوش سیاسی. مدیریت سازمان های دولتی", 4(3 ), 85-104.
- مصدق راد، علی محمد، عباسی،مهدی(1399). "هوش مدیریتی مدیران پرستاری در بیمارستان های شهر ساری". نشریه پرستاری ایران, 33(127 ), 58-71.
- طالقانی، غلامرضا، افقهی فریمانی،علی اکبر(1398)." تئوریهای مدیریت". مدرسان شریف.
- اسکندری ، محمد . (1378 ) . " نگاهى به مفهوم سياست"، حوزه و دانشگاه، 5(21)، 84-112.
- کريمي، عليرضا . (1387 ) . "مديريت رفتار سياسي در سازمان"، مجله راهکار مديريت.
- دوستار، محمد، ممبینی، محمد(1393)." مؤلفه ها و کارکردهای هوش سیاسی". دوفصلنامه علمی- پژوهشی دانش سیاسی، سال بیستم، شمارة اول(19)، 65-86.
- هادی زاده مقدم، اکرم، طهرانی، مریم(1387). "بررسی رابطه بین سبکهای عمومی تصمیمگیری مدیران دولتی درسازمانهای دولتی". نشریه مدیریت دولتی، شماره 1(1)، 123-138.
- Adams, S. M., & Zanzi, A. (2006)." Developing political intelligence for making feasible decisions". Journal of Management Development, 25(4), 350–367. doi:10.1108/02621710610655828.
- Cook, S., Macaulay, S, (2004)."Change Management Excellence, Kogan Page, London and Sterling". Review, 18, pp.146-163.
- Ferris, G.R., Munyon, T.P., Basik, K., Buckley, M.R. (2008), "The Performance Evaluation Context: Social, Emotional, Cognitive, Political, and Relationship Components", Journal Human Resource Management .
- Orbell, J., Morika, Wa, T., Allen, N. (2002), "The Evolution of Political Intelligence: Simulation Results", British Journal of Political Science, 32: pp.613-639.
- Kevin, T, whyte, G, (2012)."Collective efficacy and vigilant problem solving in group decision making: A non-liner model". Organizational behavior and human decision process Journal, vol.96, PP: 112-.921
- Msila, V. (2012). "Mentoring and School Leadership: Experiences from South Africa". Journal of Social Sciences, 32(1), 47–57. doi:10.1080/09718923.2012.11893051 .url to share this paper:.sci-hub.se/10.1080/09718923.2012.11893051.
- Spicer, David P. & Sadler–Smith, Eugene (2005), “An examination of the general decision making style“, Journal or Managerial Psychology, Vol 20 , No 2 , pp 137-.831
Abstract:
Background: Political intelligence is one of the variables that can play a significant role in managers' relationships with members of the organization and conflict resolution.
Objective: To investigate the effect of political intelligence on the choice of conflict management styles by managers of air travel and tourism services companies in Tabriz.
Method: In terms of applied purpose and in terms of method of nature, it was a descriptive correlation using census method. In the qualitative part of the study population, experts in this field and in the quantitative part of the study population, including all managers of air travel and tourism services companies in Tabriz, 220 people, the data were collected using a questionnaire and tested. Kolmogorov-Smirnov and Pearson statistical data were analyzed.
Results: The results showed that there is a significant positive relationship between political intelligence of agency managers and their conflict management. Also, there is a significant positive relationship between the political intelligence of agency managers with the components of cooperation, competition, compromise and compromise, but there is no significant relationship between the political intelligence of agency managers and the component of avoidance and between the components of political games And there is a significant positive relationship between emotion capture and conflict management.
Conclusion: Among these, the strongest relationship has been shown by the style of competition with political intelligence, which means that managers use a coercive style in conflict management and this will have a negative effect.
Keywords: Political Intelligence, Conflict Management, Managers, Conflict Management Styles.
[1] Adams & Zanzi
[2] Cook & Macaulay
[3] Ferris, Munyon, Basik & Buckley
[4] Orbell, Morika, Wa & Allen
[5] Kevin & whyte
[6] Spicer & Smith
[7] Spicer, David , Smith & Eugene
[8] Msila