پیشبینی تغییرات خلاقیت بر اساس ابعاد آلکسیتایمیا
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)منصور بیرامی 1 , مرتضی عندلیب کورایم 2 , رسول مفسری 3 , ناصر تراب زاده 4
1 - نویسنده
2 - نویسنده مسئول
3 - نویسنده
4 - نویسنده
کلید واژه: خلاقیت, دشواری در تشخیص احساسات, دشواری در توصیف احساسات, تفکر برونمدار, آلکسیتایمیا,
چکیده مقاله :
زمینه: یکی از اساسی ترین عناصر پیشرفت بشری خلاقیت می باشد که عوامل گوناگونی موجب افزایش و همچنین موجب کاهش میزان خلاقیت می شوند که بر اساس پیشینه موجود، یکی از این عوامل آلکسی تایمیا می باشد. هدف: نوع ارتباط و تأثیر آلکسی تایمیا بر میزان خلاقیت در پژوهش های داخلی موجب ارزیابی قرار نگرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر پیش بینی خلاقیت بر اساس مؤلفههای آلکسی تایمیا در میان دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. روش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از میان دانشجویان دانشگاه تبریز، تعداد 211 دانشجو به عنوان آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی- نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه خلاقیت عابدی و مقیاس آلکسی تایمیای تورنتو (TAS-20) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار "اس پی اس اس" نسخه 18، تجزیه و تحلیل شد و از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج، خلاقیت به طور معکوس با مؤلفههای آلکسی تایمیا رابطه دارد. همین طور مؤلفههای دشواری در تشخیص احساسات، دشواری در توصیف احساسات، تفکر برون مدار آلکسیتایمیا به طور معنی دار قادر به پیش بینی خلاقیت می باشند. در این میان فقط ضریب بتای خرده مؤلفه ناتوانی در تشخیص احساسات به طور معنی دار قادر به تبیین خلاقیت بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشانگر ارتباط معکوس خلاقیت با ابعاد آلکسی تایمیا بود، بنابراین می توان برنامه هایی طراحی کرد که در آن با افزایش میزان خلاقیت افراد، مؤلفه های آلکسیتایمیا را به کمترین مقدار رساند.
Background: One of the basis of humanity achievement is creativity. There are several factors that can increase and decrease the amount of creativity; according to the literature one of these factors is Alexithymia. Purpose: The type of relation and effects of Alexithymia on creativity in Iran is not investigated yet. Thus, the aim of the study was prediction of creativity on the basis of Alexithymia’s components in Tabriz university students. Method: A number of 211 students were chosen by the ratio sampling method. For data collection Abedi Creativity Scale and Toronto Alexithymia Scale (TAS-20) were used. The data were analyzed in SPSS 18.0 using Pearson correlation coefficient and multivariate regression method. Results: according to the results, creativity negatively correlated with alexithymia’s component and also the results showed that alexithymia’s components (difficulty identifying feeling, difficulty describing feeling, externally oriented thinking) significantly predict creativities changing’s. Hence, only beta coefficient of difficulty identifying feelings significantly can explain creativity. Conclusion: The study pointed that high creativity levels is associated with low Alexithymia dimensions, therefore for increasing creativity, researchers can plan programs that reduce Alexithymia.