بررسی جایگاه صنایع فرهنگی خلاق و رابطه آن با ارتقا سرمایه فرهنگی در ایران
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)رزیتا سپهرنیا 1 , علی دلاور 2 , سیدرضا صالحی امیری 3
1 - گروه علوم اجتماعی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران sepehrnia@riau.ac.ir
2 - استاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
3 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، گروه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، تهران، ایران
کلید واژه: ایران, صنایع فرهنگی خلاق, ارتقای سرمایه فرهنگی,
چکیده مقاله :
زمینه: صنایع فرهنگی خلاق با تولید مخاطبین جدید ارزشی و بهره گیری از دانش و تکنولوژی و به صورت کاملاً هدفمند در راستای تولید محصولات و خدمات فرهنگی مؤثر بوده و میتوانند ارتقای سرمایه فرهنگی جامعه را سبب گردند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه و رابطه میان شاخصهای صنایع فرهنگی خلاق با ارتقای سرمایه فرهنگی در ایران میباشد. روش:گروه نمونه شامل 350 نفر از مدیران ارشد و کارشناسان فرهنگی در سازمان و معاونتهای فرهنگی دانشگاههای آزاد اسلامی در 31 استان کشور بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامههایی بودند که روایی محتوایی و ظاهری آنها توسط صاحب نظران فرهنگی و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (8/0) تأیید شدهاند. تحلیل دادهها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد صنایع فرهنگی خلاق میتواند 55% درصد از تغییرات ارتقای سرمایه فرهنگی را در وضعیت موجود و 18% درصد از تغییرات این متغیر وابسته را در شرایط مطلوب تبیین و پیش بینی نماید. همچنین، بین صنایع فرهنگی خلاق و ارتقای سرمایه فرهنگی در ایران همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و شاخصهای صنایع فرهنگی خلاق به درستی میتوانند ارتقای سرمایه فرهنگی در ایران را به ویژه در شرایط موجود پیش بینی نمایند. یافتههای این پژوهش میتوانند راه گشای برنامه ریزان، در راستای تحقق سیاست گذاریهای ارتقای فرهنگی در کشور قرار گیرند.
Background: cultural creative industries may have a crucial role in promotion of cultural capital in Iran. So, it would be necessary and worthy of paying attention to this issue. Objective: The purpose of this study was to investigate the relationship between cultural creative industries and promotion of cultural capital in Iran. Method: The sample included 350 people of senior executives and experts in cultural organizations in Broadcasting organizations, Education, Organization of Islamic Culture and Guidance, Culture and Islamic Communication, Cultural and Social Committee and the National Security Council, the Governor's Office of Cultural and Islamic universities in 31 provinces. The clusters were selected through random sampling. Data were collected through questionnaires that were standardized through cultural experts and its reliability by calculating Cronbach's alpha coefficient (8/0) was confirmed. The data analysis was performed using statistical correlation and regression. Results: The results suggested that, between cultural creative industry and cultural promotion in the Iranian capital, there is a significant positive correlation and components can be properly trained to predict the promotion of cultural capital in Iran. The findings showed that, 55% of creative and cultural industries can promote changes in the cultural capital of the state and 18% of the favorable conditions to explain and predict. Conclusion: These findings reveal the ways planners can fulfill the promotion of cultural policy in the country.
_||_