بررسی رابطة بین سرمایة فکری با نوآوری و خلاقیت منابع انسانی در سازمان
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)رمضان جهانیان 1 * , طاهره حدادی 2
1 - گروه علوم تربیتی، واحدکرج ، دانشگاه آزاد اسلامی،کرج، ایران (نویسنده مسئول)
ramezan.jahanian@gmail.com
2 - کارشناسی ارشد، رشته مدیریت آموزشی، واحدکرج، دانشگاه آزاد اسلامی،کرج، ایران
haddaditahereh@yahoo.com
کلید واژه: نوآوری, خلاقیت, منابع انسانی, سرمایة فکری,
چکیده مقاله :
زمینه: سرمایة فکری را اغلب داراییهاینامشهودیتوصیفمیکنندکهمیتوانبهمنزلة منبعیبرایمزیت رقابتیپایداربهکارگرفت. اجزای سرمایة فکریدارایاثراتمتقابلیهستند کهارزشایجاد میکنند و بسترساز خلاقیت و نوآوری سازمانی میشوند. هدف: بررسی رابطة بین سرمایة فکری با نوآوری و خلاقیت منابع انسانی در سازمان است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعة آماری تمامی کارکنان، کارشناسان و مدیران میانی سازمان مرکزی بنیاد مستضعفان به تعداد 369 نفر و نمونة آماری تعداد 188 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران به شیوة نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه نوع پرسشنامه استاندارد سرمایة فکری بنتیس، خلاقیت رندسیب و نوآوری هانگ و همکاران بود. یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایة فکری و خلاقیت و نوآوری کارکنان در سازمان رابطة مثبت و معناداری وجود دارد . بهعبارتی دیگر، بین سرمایة فکری در ابعاد سرمایة انسانی، سرمایة مشتری و سرمایة ساختاری و خلاقیت کارکنان رابطة مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین، بین سرمایة فکری در ابعاد یادشده و نوآوری در ابعاد نوآوری محصول، نوآوری در فرایند و نوآوری کلی سازمانی رابطة مثبت و معناداری مشاهده شد. نتیجهگیری: وجود سرمایة فکری بالا به افزایش خلاقیت و نوآوری کارکنان در سازمان منجر می شود و اگر زمینة بروز خلاقیت فراهم آید فرایند عملکرد سازمانی بهبود مییابد و هر چه در این تعامل سرمایة فکری کم باشد، میزان خلاقیت و نوآوری کاهش مییابد.
Background: The intellectual capital is mainly referred to as an intangible asset which tends to be utilized as a resource for sustainable comparative advantage. The element for intellectual capital has some interactional influence which can create value and contribute to creativity in organization. Objective: To assess the relationship between intellectual capital with human resources creativity in an organization. Methodology: The methodology employed in this study is of descriptive. The population were some 369 people comprising of all staff, expertise, middle managements of Bonyad Mostazafan head office. Some188 people were selected through using of Cochran formula under simple random sampling. The tools for this study were three types of questionnaire (i.e. standard questionnaire, Benites Intellectual capital, Rend Seb innovation and Hang and colleagues innovation). Findings: The finding of the study proved that there is a meaningful and positive relationship between intellectual capital and creativity in an organization. In other words, a meaningful relationship was observed between intellectual capital at human resource aspect, customer capital and infrastructure. Furthermore a meaningful correlation was observed between intellectual capital in referred aspects and creativity in the field of products and process in the organization. Conclusion: Existence of significant intellectual capital can result in development of creativity of staffs in an organization in a way that if required ground for creativity is realized, the organization performance will be optimized and vice versa.