نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار:یک مدل معادلات ساختاری
محورهای موضوعی : روان شناسیفهیمه قشقایی 1 , علی دلاور 2 , جواد خلعتبری 3 , عبدالله شفیع ابادی 4
1 - دکترای تخصصی مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
2 - استاد گروه سنجش و اندازه گیری دانشگاه علامه طباطبائی ، تهران، ایران
3 - دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تنکابن، تنکابن، مازندران
4 - استاد گروه روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران،ایران
کلید واژه: مدل ساختاری, ناگویی هیجانی, سرمایه های روانشناختی, زنان سرپرست, سرمایه های اجتماعی,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار بود.پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود.جامعه مورد مطالعه زنان سرپرست بهزیستی بود که در تیر-شهریور1398 به صورت طبقه بندی بعدی(سهمیه ای) از شمیرانات،شهریار و شرق تهران (از شهر تهران)نمونه گیری انجام شد.حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش،300 نفر در نظر گرفته شد.ابزاراین تحقیق راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس(CRI)؛سرمایه های روانشناختی لوتانز (PCQ )؛سرمایه های اجتماعی بولن( SC- IQ) و ناگویی هیجانی تورنتو( TAS )بود.داده ها از طریق نرم افزار SPSS و SMARTPLS-3 به منظور برآورد پارامترهای مدل مورد بررسی قرار گرفت.. نتایج ،نشان داد مدل برازش مطلوب را داشت و اگرچه اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیش بین ومیانجی برمتغیرملاک(راهبرد مقابله ای) معنادار بود ولی این ارتباط با همه مولفه های راهبردهای مقابله ای معنادار نبود.نتیجه گیری: رابطه مستقیم بین سرمایه های روانشناختی و اجتماعی ،ناگوی هیجانی با راهبردهای مقابله ای معنادار بودولی رابطه سرمایه های روانشناختی با راهبرد حل مسئله معنادار شناسایی نشد. بعلاوه اگرچه رابطه غیر مستقیم بین سرمایه های روانشناختی و اجتماعی با میانجیگری ناگویی هیجانی و راهبردهای مقابله ای معنادار بود ولی با مولفه های راهبردی هیجان مدار و جلب حمایت اجتماعی این ارتباط معنادار نشان داده نشد.واژگان کلیدی: مدل ساختاری، سرمایه های روانشناختی ، سرمایه های اجتماعی ، ناگویی هیجانی،زنان سرپرست
The aim of this study was to investigate the mediating role of Alexitymia in the relationship between coping strategies with psychological and social capital of female-headed households.The present study was a descriptive correlational study based on structural equations.The study population was female-headed welfare in July-September2017,firstsampling was done as a relative classification of Shemiranat, Shahriarshahr,eastTehran,then sampling was done by purposeful method.The sample size according to the number of research variables was considered to be 300 people. Lutans Psychological Capital(PCQ);Bolen Social Capital(SC-IQ).Toronto Emotional Disorder(TAS).Data were analyzed using SPSS and SMARTPLS-3 software to estimate model parameters.The results showed that the model had a good fit and although the direct and indirect effects of predictor and mediator variables on property variables(coping strategy)were significant,but this relationship was not significant with all components of coping strategies.Conclusion:Direct relationship between psychological capital And social and strategies No significant boudoir confrontation The relationship between psychological capital and a significant problem-solving strategy was not identified.In addition,although the indirect relationship between psychological social capital with the mediation of emotional malaise and coping strategies was significant,but with the strategic components of emotion and social support, this relationship was not shown to be significant.Keywords:structural model, psychological capital, capital Social problems, Alexitymia, female-headed households
_||_