بررسی تطبیقی عوامل مؤثر بر گسترش شهرهای بزرگ و میانی (10 شهر ایران - دوره معاصر)
محورهای موضوعی : معماریزهره داودپور 1 , داریوش اردلان 2
1 - دانشیار، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
2 - کارشناس ارشد شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین
کلید واژه: ایران, Iranian Architecture, Iranian identity, گسترش, عوامل تاثیر گذار, شهرهای بزرگ و میانی, The concept of transition, perceptional hierarchy,
چکیده مقاله :
هدایت گسترش شهرها به صورتی برنامه ریزی شده که بتواند خواسته های ساکنان را برطرف نماید، همواره یکی از هدف های برنامه ریزان شهری بوده است. با توجه به فراز و فرودهایی که در زمینه برنامه ریزی شهرها طی قرن گذشته دیده شده است، بررسی آنچه بر رشد شهرها و نحوه جهت گیری آنها اثر گذار بوده، می تواند راهنمای خوبی در شناسایی عوامل تاثیر گذار و میزان اثر بخشی آنها در آینده باشد. لذا پژوهش حاضر با رویکردی مقایسه ای به بررسی گسترش 10 شهر میانی و بزرگ ایران طی چند دهه گذشته پرداخته است تا از این بازنگری بتوان نوع جهت گیری و عواملی که سبب گسترش این شهرها بوده اند را دریافت نموده و در نهایت عوامل مشترک آنها و همچنین عوامل خاص هر شهر را شناسایی نماید. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع معتبر و مرتبط با موضوع و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، موضوع گسترش شهرها مورد بررسی قرار گیرد.
Studying past vestiges of the Iranian civilization is expressive of a kind of continuity in past works and interruption in the contemporary era. The continuity results from the communion in philosophy of life and efforts to maintain it and transfer those foundations and Iranian identity criteria to the methods of past. The interruption is due to neglecting the philosophy of life and beliefs of the society in creating contemporary methods. Thus, the main purpose of this study is to explain the theoretical framework of the philosophy of life and beliefs of the society. Such a basis provides the possibility to optimize the revitalization and development of the progressive of civilization. The “concept of transition” that origins from the monotheism beliefs of the Iranian society creates this framework with the criteria of “possibility of transitions” and “reminding transition” and involves many of the principles and criteria of Iranian identity. This article has endeavored to study theoretical documents of the society and cases and MASADIQ especially in Iranian architecture. The results of this research can act as a theoretical framework in harmony with Iranian identity in architectural projects.
_||_